📚 #حکایت_طنز 😅
روزی خلیفه به بهلول گفت؛ چرا خدا را شکر نمیکنی از زمانی که من بر شما حاکم شدهام ، طاعون از میان شما رفع شده است ؟
بهلول گفت: خداوند عادل تر از آن است که در یک زمان دو بـلا بر بندگانش گمارد. 👌😁
#حکایت
#بهلول
☀️ @avayeqoqnus ☀️
🔸 ی بیت شعری که ی دنیا معنی داره👌
⚜ بیعوض، دانی چه باشد در جهان؟
⚜ عمر باشد، عمر، قدر آن بدان 🌱
#شیخ_بهایی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
آنگاه که با خداوند دو عالم و همه عالمیان سخن میگویی، با صدای بلند بگو،
و آنگاه که با خدای خویش راز و نیاز میکنی، با چنان صدای بیصدایی بگو
که اگر روح میگوید، جسم نشنود.
فرق است میان سخن گفتن
با خداوند دو عالم و خداوند دل... 🌱
🔸 از کتاب "مردی در تبعید ابدی"
نوشته نادر ابراهیمی
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
ای جان اگر رضای تو غم خوردن دل است
صد دل به غم سپارم بهر رضایِ تو 🍃🥀
#مولوی
#مولانا
💫 @avayeqoqnus 💫
.
🌱 کمی به این متن فکر کنیم 🌱
دبیر ادبیاتی می گفت: این روزها بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام!!
سالهای پیش وقتی به درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو دلداده را تعریف می کردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری می شد...
یا به مرگ سهراب که می رسیدم همیشه اندوهی وصف ناشدنی را در چهره ی دانش آموزانم می دیدم.
همیشه قبل از عید اگر برای فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب می کردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم...
ولی امسال، وقتی عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد...
وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد "چه احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این اتفاق نیفتد" و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و حماقت هم متهم شدند...
وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از جنون مجنون و از فراق لیلی گفتم، یکی پرسید "لیلی خیلی قشنگ بود؟"
گفتم "از چشم مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت."
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از اول دیوانه بوده و عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک دختر زشت شده،
تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته...
خلاصه گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این نسل جدید چه درسی داد که به تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند ...
ماندم که این نسل از کجا می خواهند صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند ...
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
.
هر روز كه از خواب بيدار میشويم
میبينيم هنوز امروز است
فردا نيامده است
فردا واژهای بيش نيست
هر چه كه هست امروز است
امروزتون شادِ شاد و
صبح تون بخیر و خوشی دوستان 🙏🌹
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
عید قربان، یعنى فدا کردن همه "عزیزها" در آستان "عزیزترین"،
و گذشتن از همه وابستگى ها
به عشق "مهربان ترین".
عیدتون مبارک 🙏💐🎉🎊
#عید_قربان
#عرفه
✨ @avayeqoqnus ✨
🍃🍁🍃
نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم
#سعدی
✨ @avayeqoqnus ✨
📚 جهانگرد و زاهد
جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاق ساده ای زندگی می کند.
اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد.
جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟...
زاهد گفت: مال تو کجاست؟
جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم.
زاهد گفت: من هم.
#حکایت
☀️ @avayeqoqnus ☀️
📚 تربیت آقای معلم
در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: "سلام استاد آیا منو میشناسید؟"
معلم بازنشسته جواب داد: "خیر عزیزم، فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم."
داماد ضمن معرفی خود گفت: "چطور آخه،
مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟
یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت
یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم.
من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در آن مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد."
استاد گفت: "آن واقعه را دقیق یادم هست ولی باز هم شما را نشناختم، چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم!"
براستی که تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید. 👌🌸
#داستان
✨ @avayeqoqnus ✨
.
هیچ می دانی چرا اشکم ز چشم افتاده است
زانک پیش هرکسی راز دلم بگشاده است
کارم از دست سر زلف تو در پای اوفتاد
چاره کارم بساز اکنون که کار افتاده است 🍃🌻
#سیمین_بهبهانی
✨ @avayeqoqnus ✨
دو جمله حرف حساب 👌
توقع زیادی ست کسی باشد که تو را برای خودت بخواهد.
تو بالاتر از خدا که نیستی.
اینجا خدا را هم
بخاطر وعده هایش میپرستند. 🌱
#استوری
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
.
وقتی خانه ای گرم است
یعنی خورشیدی در آسمان
آن خانه میدرخشد
وآن خورشید برمدار انگشتان
زنی میچرخد،
اصلا زن خودِ خورشید است؛
وقتی خانه ای روشن است
یعنی در آسمان آن خانه ماه
روشن است و بر مدارّ
روشنایی چشم مردی میچرخد
این یعنی مرد خود مهتاب است؛
زن و مرد دو خط موازی اند
که درهیچ نقطه ای همدیگر
را قطع نخواهند کرد
این یعنی جادهی طولانی زندگی
که پایانش فقط مرگ است...
وقتی پشت مردی گرم این خورشید باشد
و پشت تمام تاریکیهای یک زن
چنین روشنایی باشد
زندگی در گروِ خوبی ها،
بر مدار خوشبختی میچرخد
🔸 خونههاتون گرم و پر از عشق
دوستان 🙏🌹
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
.
باید با احتیاط وآروم زندگی کرد
باید قدر دونست
اونم وقتی که
عمر کاسه گلسرخی مادر بزرگ
از خودش بیشتره ...
صبح جمعه بخیر رفقا 🙏🌹
✨ @avayeqoqnus ✨
خدایا؛
در آغوش بگیر
بنده های نیازمندت را
خدایا؛
اگر لغزشی
امروز ما را فرا گرفت
اگر وسوسه ای
دیگر در انتظار ماست
ما را عفو کن
و از وسوسه ی شیطان
دور نگاه دار
آمین 🙏🌼
#مناجات
#خدا
☀️ @avayeqoqnus ☀️