.
در کارِ تو هر روز گرفتارترم
غمهای تورا به جان خریدارترم
هر روز به چشم من نِکو رویتری
هرچند که بیش بینمت زارترم 🌹
#انوری
✨ @avayeqoqnus ✨
.
🔆 بعضی آدم ها می آیند که بمانند..
که دلیلِ حالِ خوبمان شوند؛
که بشوند همدم روزها و شب های بی قراری؛
بشوند شریک حال خوب و بدمان!
🔆 بعضی آدم ها عجیب خنده روی لبمان
می نشانند!
می آیند و می شوند رفیقِ شفیقِمان؛
🔆 از همان ها که عمری دلمان بهانه شان
را می گرفت؛
همان ها که با بودنشان قلبمان نفسِ تازه
و روحمان جان می گیرد
🔆 بعضی آدم ها هرچند دیر می آیند امّا
خیلی زود ساکنِ ابدیِ خانه ی قلبمان
می شوند… 👌🌻
#دلنوشته
#حس_خوب
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
صبح یعنی یـک سلام نابِ ناب
صبح یعنی دست دادن با آفتاب
صبح یعنی عطر خوب رازقی
صبح یعنی حس خوب عاشقی
صبح تون بخیر و شادکامی رفقا 🙏🌹
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
💢 مردم چه می گویند؟
می خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛
پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی!
مادرم گفت: چرا؟
پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟
می خواستم به مدرسه بروم،
همان مدرسه ی سر کوچه؛
مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی!
پدرم گفت: چرا؟
مادرم گفت: مردم چه می گویند؟
به رشته ی انسانی علاقه داشتم.
پدرم گفت: فقط ریاضی!
گفتم: چرا؟
پدرم گفت: مردم چه می گویند؟
با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم.
خواهرم گفت: مگر من بمیرم.
گفتم: چرا؟
خواهرم گفت: مردم چه می گویند؟
می خواستم پول مراسم عروسی را
سرمایه ی زندگیم کنم.
پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی.
گفتم: چرا؟
گفتند: مردم چه می گویند؟
می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم.
مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟
گفت: مردم چه می گویند؟
می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد.
همسرم گفت: خدا مرگم دهد.
گفتم: چرا؟
گفت: مردم چه می گویند؟
بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در یک زایشگاه عمومی.
پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی!
گفتم: چرا؟
گفت: مردم چه می گویند؟
فرزندم می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلیش را برگزیند، ازدواج کند...
می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد.
پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید.
دخترم گفت: چه شده؟
زنم گفت: مردم چه می گویند؟
مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت.
خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند.
اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟
خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند.
حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نبود:« مردم چه می گویند؟»
مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، حالا حتی لحظه ای هم نگران من نیستند.
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
پاییز آمده
تا سرود خیال انگیز عشق بخواند،
باغچه را به مهمانی رنگ برساند
و آوای خوش باران را بباراند …
عصر پاییزی تون قشنگ و دلبرانه 🍁🌿
✨ @avayeqoqnus ✨
Homayoun Shajaryan - Ahay Khabardar (320).mp3
10.62M
.
🔸 آهنگ آهای خبردار
🔸 با صدای همایون شجریان
🔸 شعر از حسین منزوی
#آهنگ
#همایون_شجریان
#حسین_منزوی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
ای کاش که بخت، سازگاری کردی
با جورِ زمانه یار، یاری کردی
از دست جوانیام چو بِرُبود عِنان
پیری چو رکاب، پایداری کردی
#حافظ
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📚 ضرب المثل "از کوزه همان برون تراود که در اوست"
🔸 معنی و کاربرد:
یعنی گفتار و رفتار آدم ها، درون آنها را نشان میدهد.
هر چیزی که در ذات کسی وجود داشته باشد از آن بیرون می آید.
رفتار هرکس اندیشه او را نشان می دهد.
برداشت از ضرب المثل از کوزه همان برون تراود که در اوست: اگر درون کوزه زهر باشد، هرگز از آن آب گوارا و شیرین تراوش نمیکند، حتی اگر کوزهای زیبا با جنس مرغوب باشد.
بنابراین اگر فردی ذات خبیثی دارد نباید از آن انتظار مهربانی و رفتار خوب داشت.
🔹 ریشه ضرب المثل:
در قدیم، آب آشامیدنی را برای تصفیه در کوزه ای می ریختند و درِ آن را با کلاهکی از حصیر یا ابریشم می پوشاندند.
سپس کوزه را در ظرفی میگذاشتند و آبی را که از این صافی عبور می کرد می نوشیدند.
در این روش، معمولاً کوزه و سرپوش آن، هر بو و مزه ای که داشتند، به آب منتقل می کردند.
در این مواقع اصطلاحاً می گفتند: «از کوزه همان برون تراود که در اوست.»
#ضرب_المثل
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📜 حکایت آموزنده ای از گلستان سعدی:
یکی از مُلوک بیانصاف پارسایی را پرسید از عبادتها کدام فاضلتر است؟
گفت تو را خواب نیمروز تا در آن یکنفس خلق را نیازاری.
✨ ظالمی را خفته دیدم نیمروز
✨ گفتم این فتنه است خوابش برده بِه
✨ وآنکه خوابش بهتر از بیداری است
✨ آنچنان بد زندگانی مُرده بِه
🔻 برگرفته از باب اول گلستان سعدی
#حکایت
#سعدی
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود
دست های خویش و دامان توام آمد به یاد
#سهیل_محمودی
✨ @avayeqoqnus ✨
.
🌙 پروردگارا
💫 در این شب آرام
🌙 آسمان تاریک دل ما را
💫 از ستاره بارانِ عشقت
🌙 بی نصیب نگردان
💫 و آرامشی آسمانی
🌙 به قلب های ما نازل فرما
آمین 🙏🌸
✨ @avayeqoqnus ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
هر روز صبح
یک صفحه جدید
در زندگی توست
پس امروز بهترینِ آن را بساز.
صبح بخیر و شادکامی رفقا 🙏🌹
آخر هفته تون شاد و قشنگ 🌿
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
خدایا؛
شکرت برای امروز و تمام معجزه هایش،
شکرت برای تمام قلب های مهربان،
شکرت برای عشق های خالص و پاک،
شکرت برای ذهن های زیبا اندیش
هزاران بار شکر ای مهربان ترین 🙏🌸
#شکرگزاری
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📌 مکافات عمل
فرزندی پدر پیرش را کُول کرد و به کوهستان برد.
وقتی به بالای کوه رسید، پسر غاری پیدا کرد و پدر را آن جا گذاشت.
هنگامی که می خواست برگردد، با خنده های پدر پیرش مواجه شد.
پسر با تعجب به او نگاه کرد و گفت: به چه می خندی پدر؟
پدر نگاهی به پسر جوانش کرد و گفت: من هم چون تو، روزی پدر پیر و ناتوانم را همین جا رها کردم و رفتم و حالا تو مرا این جا آوردی. روزی هم پسرت تو را به این جا خواهد آورد.
پسر لحظه ای به حرف های پدرش اندیشید و آن گاه از ترس مکافات عمل و آن که مبادا روزی پسرش هم با او چنین کند، پدر را برداشت و به خانه آورد.
به قول مولانای جان:
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
.
معنای زندگی از فردی به فرد دیگر،
از روزی به روز دیگر،
از ساعتی به ساعت دیگر در تغییر است.
از این رو آنچه مهم است
معنای زندگی به طور عام نیست،
بلکه هر فرد میبایست
معنی و هدف زندگی خود را
در لحظات مختلف دریابد.
🔸 از کتاب "انسان در جستجوی معنا"
نوشته ویکتور فرانکل
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
عشق وجود دارد
فقط بعضی ها مثل آیدا
می مانند و شاملو می سازند ❤️
اما بعضی ها مثل ثریا
می روند و شهریار را می کشند 💔
#علی_قاضی_نظام
✨ @avayeqoqnus ✨