فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
خوشبختی و آرامش
همین درکنار هم بـودن هاست،
همین دوست داشـتن هاست؛
خوشبختی و آرامش
همین لحظه های ماست،
همین ثانیه هاییست
که در شـتاب زندگی
گمشـان کرده ایم.
صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞🌻
✨ @avayeqoqnus ✨
.
🌀 پروردگارا شکرگزارم
که یک بار دیگر
چشمانم دنیای زیبایت را میبینند.
🌀 خدایا شکرگزارم
بابت تکتک سلولهای بدنم،
بابت تکتک تپشهای قلبم
و بابت تکتک نعمتهایت.
🌀 هزاران بار شکرت ای مهربانترین 🙏🌷
#شکرگزاری
☀️ @avayeqoqnus ☀️
.
📕 #داستان_آموزنده
یکی از استادهای دانشگاه تعریف میکرد:
چندین سال پیش برای تحصیل در دانشگاه سانتا کلارای کالیفرنیا، وارد ایالات متحده شده بودم.
سه چهار ماه از آغاز سال تحصیلی گذشته بود که یک کار گروهی برای دانشجویان تعیین شد که در گروههای پنج شش نفری با برنامه زمانی مشخصی باید انجام میشد.
دقیقا یادمه از دختر آمریکایی که درست روی نیمکت کناری مینشست و نامش کاترینا بود پرسیدم که برای این کار گروهی تصمیمش چیه؟
گفت اول باید برنامه زمانی رو ببینه که ظاهراً دست یکی از دانشجوها به نام فیلیپ بود.
پرسیدم فیلیپ رو میشناسی؟
کاترینا گفت آره، همون پسری که موهای بلوند قشنگی داره و ردیف جلو میشینه
گفتم نمیدونم کیو میگی؟
گفت همون پسر خوشتیپ که معمولا پیراهن و شلوار روشن شیکی تنش میکنه.
گفتم نمیدونم منظورت کیه؟
گفت همون پسری که کیف و کفشش همیشه ست هست باهم.
بازم نفهمیدم منظورش کی بود
اونجا بود که کاترینا تون صداشو یکم پایین آورد و گفت فیلیپ دیگه، همون پسر مهربونی که روی ویلچیر میشینه.
این بار دقیقا فهمیدم کیو میگه ولی به طرز غیر قابل باوری رفتم تو فکر.
آدم چقدر باید نگاهش به اطراف مثبت باشه که بتونه از ویژگیهای منفی و نقصها چشمپوشی کنه…
یک لحظه خودمو جای کاترینا گذاشتم، اگر از من در مورد فیلیپ میپرسیدن و فیلیپو میشناختم، چی میگفتم؟
حتما سریع میگفتم همون معلوله دیگه.
وقتی نگاه کاترینا رو با دید خودم مقایسه کردم خیلی خجالت کشیدم.
چقدر عالی میشه اگه ویژگیهای مثبت افراد رو بیشتر ببینیم و بتونیم از نقصهاشون چشمپوشی کنیم. 👌
#داستان
#داستان_کوتاه
✨ @avayeqoqnus ✨
.
آخرش روزی
بهار خنده هامان
می رسد
پس بیا
با عشق
فصل بغضمان را
رد کنیم ❤️
#قیصر_امینپور
@avayeqoqnus 💫
.
بهترین آدمهای زندگی
همانهایی هستند
که وقتی کنارشان مینشینی
چایت سرد میشود
و دلت گرم! 🍁🌿
امیدوارم در این عصر دل انگیز بارونی
هم چایتون گرم باشه هم دلتون، عزیزان 🌹
#ایلهان_برک
✨ @avayeqoqnus ✨
.
#بریده_کتاب
مرا با حقیقت بیازار
اما هرگز با دروغ آرامم نکن.
♦️ از رمان "جان شیفته"
نوشته رومن رولان
✨ @avayeqoqnus ✨
.
🌼 کاش 🌼
کاش میشد آسمان در بر کشید
کاش میشد طرحی از باران کشید
چشم را بر کهکشانها خیره کرد
روح را از جسم خود بیرون کشید
میشد این دنیا به چشمی هم زدن
طی نمود و نقش جاویدان کشید
بی محابا دل به باورها سپرد
رنگ سبزی بر دل صحرا کشید
روی دشت پر ستاره پرسه زد
نفحهی یاس و شقایق بر کشید
بی هراس ازهیبت دریای ژرف
غرقه شد از این هیاهو دست کشید
کاش میشد چون کبوتر نغمه خوان
رفت و آسان از زمانه پر کشید
🔸 ارسالی از خانم مریم ابراهیمی
از اعضای محترم کانال
#مریم_ابراهیمی
#شما_ارسال_کردید
✨ @avayeqoqnus ✨
.
آرامِ دلِ خویش نجویم چه کنم؟
وندر طلبش به سر نپویم چه کنم؟ 🌸
گویند مرو که خون خود میریزی
مادام که در کمند اویم چه کنم؟ 🌸
#سعدی
💫 @avayeqoqnus 💫