eitaa logo
آوای ققنوس
8.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
539 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
. خداوندا؛ اگر جایی دلی بی‌تاب است نمی‌دانم چطور اما خودت پادرمیانی کن آمین 🙏🪴 @avayeqoqnus
. 🟠 آدم ها آرام آرام پیر نمی شوند آدمها در یک لحظه با یک تلفن، با یک جمله، با یک نگاه، با یک اتفاق، 🟣 با یک نیامدن، با یک دیر رسیدن، با یک "باید برویم" با یک "تمام کنیم" پیر می شوند 🟡 آدمها را لحظه ها پیر نمی کنند.. آدم را آدم ها پیر می کنند... 🟢 سعي ڪنیم هوای دل همدیگر را بیشتر داشته باشیم. 🌻 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. صبح نفسش حق است به هر بهانه بیدارت میکند که روز تازه را شروع کنی؛ 🌿 به نوری، به عطر چایی یا به صدای گنجشکی هر چه هست زندگیست و زندگی زیباست. 🌼 سلام، صبح جمعه تون بخیر عزیزان 🌞🌹 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
. پروردگارا؛ از اینکه یکبار دیگر مرا لایق حیات دانستی، از اینکه فرصت یک شروع مجدد را به من عطا کردی سپاسگزارم. هزاران بار شکرت ای رحیم ترین 🙏🌹 @avayeqoqnus
. 📕 قاچاقچی زبل مردی با دوچرخه بـه خط مرزی می‌رسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی می پرسد: “در کیسه ها چه داری؟” مرد می‌گوید: “شن.” مامور وی را از دوچرخه پیاده می کند و چون بـه او مشکوک شده بود، یک شبانه روز وی را بازداشت می کند، ولی پس از بازرسی جز شن چیز دیگری در بساط مرد دوچرخه سوار نمی یابد؛ بنابراین بـه او اجازه عبور می‌دهد. هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا… این موضوع بـه مدت سه سال هر هفته یک‌بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی‌شود. یک روز آن مامور در شهر وی را می بیند و پس از درود و احوال پرسی، بـه او می‌گوید: "من هنوز هم بـه تو مشکوکم و می‌دانم کـه در کار قاچاق بودی، راستش را بگو. چه چیزی را از مرز رد می کردی؟" قاچاقچی می‌گوید: "در کار قاچاق دوچرخه بودم و تو در کیسه شن دنبال مدرک بودی!!" بعضی وقت ها دید ما آنقدر محدود می شود که موضوعات فرعی ما را بـه کلی از موضوعات اصلی غافل می کنند. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ . از من بعید بود ولی عاشقت شدم از تو بعید نیست جهان عاشقت شود 💖 @avayeqoqnus
🌿🌸🌿🌸 شرط مَوَدت نباشد به اندیشه‌ی جان، دل از مهرِ جانان برگرفتن. 🔸 تو که در بندِ خویشتن باشی 🔹 عشق بازِ دروغ زن باشی 🔸 گر نشاید به دوست رَه بردن 🔹 شرط یاری است در طلب مردن 🔸 گر دست رسد که آستینش گیرم 🔹 ور نه بروم بر آستانش میرم 🔻 برگرفته از باب پنجم گلستان سعدی @avayeqoqnus
. گاهی سکوت بیان کامل ترین شکل از تمسخر و تحقیر است. @avayeqoqnus
. این دعا چقدر جامع و کامله: 🌸 ﺧﺪﺍﻳﺎ؛ ✨ ﻫﻨﮕﺎمی ﻛﻪ ﺛﺮﻭﺗﻢ ﺩﺍﺩی، خوشبختی ﺍﻡ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮ، 🌸 ﻫﻨﮕﺎمی ﻛﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎییﺍﻡ ﺩﺍﺩی، ﻋﻘﻠﻢ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮ، ✨ ﻫﻨﮕﺎمی ﮐﻪ ﻣﻘﺎﻣﻢ ﺩﺍﺩی، ﺗﻮﺍﺿﻌﻢ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮ، 🌸 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻗﺪﺭﺗﻢ ﺩﺍﺩی، ﻋﻔﻮﻡ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮ، ✨ ﻫﻨﮕﺎمی ﻛﻪ ﺗﻨﺪﺭستی به من ﺩﺍﺩی، ﺍﻳﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻧﮕﻴر 🌸 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﻛﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ ﻛﺮﺩﻡ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻢ ﻧﻜﻦ. آمین 🙏 شبتون خوش در پناه خدای مهربان 🌙🌸 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بـــاور کـن دیــدن هـــر بــامــداد اتـفــاق ســاده ای نیـست خــوشـاینــد است و تـکــرار نـاپـذیـر… گنجـشک هــا بیخــود شلـوغش نمی کنند. صبح بخیر و شادی 🌞🌼 شروع هفته پر از حرکت و برکت و سلامت باشه براتون رفقا 🙏🌹 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
. معبود بی‌همتای من! شکرگزارم که از راه‌های حکیمانه‌ات من را به آنچه خیر و صلاحم است می‌رسانی. هزاران بار شکرت ای حکیم ترین 🙏🪴 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
. 📕 داستانی بسیار جالب و خواندنی از کودکی توماس ادیسون: زمانی که توماس ادیسون به مدرسه می‌رفت، معلم نامه‌ای به او داد که به مادرش بدهد و گفت: "این نامه را فقط مادرت بخواند." ادیسون نامه را به مادرش داد و گفت: "این نامه را معلم به من داده تا به دست شما برسانم." مادر ادیسون نامه را خواند. در نامه نوشته شده بود: "با کمال تأسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه‌ تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه‌ ما نیز جای افراد ابله و کودن‌ نیست و از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم." ولی مادر ادیسون کار عجیبی کرد و نامه را جور دیگری برای فرزندش خواند. او نامه را این گونه خواند: "فرزند شما نابغه است و مدرسه‌ ما بخاطر هوش بالای فرزندتان توان آموزش به او را ندارد. شما باید شخصاً خودتان به او آموزش دهید." این طور شد که نانسی متیوز الیوت، مادر ادیسون شروع به درس دادن به فرزندش در منزل کرد.  ادیسون در سن ۱۳ سالگی اولین اختراع خود را ثبت کرد. مدتی پس از فوت مادر، ادیسون صندوقچه‌ مادرش را باز کرد و ‌خواست آن نامه را برای همه بخواند تا به همه ثابت کند از کودکی نابغه بوده و معلمش اولین کسی بوده که این مسئله را فهمیده، ولی با دیدن اصل نامه شروع به گریه کرد و تازه فهمید که نامه معلمش چیز دیگری بوده است!!! ادیسون تازه فهمید که چطور مادرش از یک ادیسون کودن، یک ادیسون نابغه ساخت! ادیسون بعدها در خاطراتش نوشت: "توماس ادیسون، فرد کودنی که توسط یک مادر قهرمان، به نابغه‌ قرن تبدیل شد!" 👏🌸 پ.ن. عکس متعلق به نوجوانی توماس ادیسون است. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نِی نام ز ما و نِی‌ نشان خواهد بود 🌿 زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود 🌼 @avayeqoqnus
. 📜 یکی آواز می‌خواند و می‌دوید. پرسیدند که: «چرا می‌دوی؟» گفت: «می‌گویند که آواز من از دور خوش است. می‌دوم تا آواز خود را از دور بشنوم!» 😃 🔸 برگرفته از بهارستان جامی @avayeqoqnus
. الاغ گفت : رنگ علف قرمز است! گرگ گفت : نه سبز است! باهم رفتند پیش سلطان جنگل( شیر ) و ماجرای اختلاف را گفتند. شیر گفت: گرگ را زندانی کنید. گرگ گفت: ای سلطان، مگر علف سبز نیست؟ شیر گفت: سبز است ولی دلیل زندانی کردن تو بحث کردنت با الاغ است! @avayeqoqnus
. صد بار فسون کردم خار از تو برون کردم 🌷 گلزار ندانستی در خار دگر رفتی 🌷 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. الهی این بنده چه داند که چه می باید جست داننده تویی هرآنچه دانی آن ده. آمین 🙏🌹 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. عشق پر از حالای متفاوته ... 🌹💫 دکلمه زیبای سید علی ضیاء @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. زندگی کوچه سبزیست میان دل و دشت که در آن عشق مهم است و گذشت زندگی مزرعه خوبی‌هاست زندگی راه رسیدن به خداست صبح بخیر و شادی رفقا 🌞🌸 روز خوب و پرباری در پیش داشته باشید 🪴 ☀️ @avayeqoqnus ☀️