بیتی در مذمت دروغ از فردوسی بزرگ:
◇● زبان را مَگردان به گِردِ دروغ
◇● چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ
#فردوسی
✨@avayeqoqnus✨
زمان کمکى به فراموش کردن نمىکند،
اما کمک مىکند عادت کنیم.
درست مثل چشمانى که به تاریکى عادت مىکنند!
📚 کمی قبل از خوشبختی
✍ انیس لودیگ
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
🔸«قارون» هرگز نمی دانست که روزی کارت عابر بانکی که در جیب ما هست از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند به راحتی ما را بینیاز میکند.
🔹«خسرو» پادشاه ایران نمیدانست که
مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحتتر است.
🔸« قیصر» که بردگانش با پر شترمرغ وی را باد میزدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هستند را ندید.
🔹«هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسادت میکردند هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید...
🔸«خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند، هیچگاه در حمامی که ما به راحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد.
🔹 طوری زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته هم اینگونه نمیزیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم.
و هر چه داراییمان زیادتر میشود
تنگدستتر میشویم !
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عادت کنیم
غصه هر اتفاق بد رو
یه دفعه بخوریم
نه یک عمر...
امروزتون پر از اتفاق های خوب 🌸
✨@avayeqoqnus✨
خداوندا؛
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد.
تقصیری ندارد... قاصر است
کم می آورد در برابر بزرگی ات...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت
در دلم اما همیشه ذکر خیرت جاریست.
خدایا هزاران بار شکرت 🙏🌺
#شکرگزاری
✨@avayeqoqnus✨
📚 ضرب المثل کفگیر به ته دیگ خورده
معنی و کاربرد:
امروزه از اين ضرب المثل موقعی استفاده
مي شود كه مي خواهند به فردی بگويند دير رسيده و آن ها ديگر مثل قبل توانایی يا ثروت ندارند و قادر به كمک كردن به او نيستند .
داستان:
می دانیم که برای پختن پلو به مقدار زياد از قابلمه های بزرگی به نام ديگ استفاده می كنند.
و از قاشق های بزرگی بنام كفگير برای هم زدن و كشيدن پلو استفاده می شود .
در زمانهای قديم كه مردم غذای نذری مي پختند ، مردم براي گرفتن غذای نذری صف می كشيدند .
از آنجا كه جنس كفگيرها فلزی بود وقتی به ديگ می خورد صدا می داد .
هنگامی كه غذا در حال تمام شدن بود و پلو به انتها ميرسيد اين كفگير در اثر برخورد به ديگ صدا می داد و وقتی كه غذا تمام ميشد آشپزها كفگير را ته ديگ می چرخاندند و با اينكار به بقيه كسانی كه در صف بودند خبر ميدادند كه غذا تمام شده است .
كم كم اين كار بصورت ضرب المثل در آمد و وقتی كسی از آنها سوال مي كرد كه غذا چی شد می گفتند از بدشانسی وقتی به ما رسيد كفگير به ته ديگ خورد (يعنی غذا تمام شد ).
#ضرب_المثل
@avayeqoqnus
ﻗﻠﺐ ♥️
ﻣﻬﻤﺎﻧﺨﺎﻧﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪ،
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﻳﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ
ﺗﻮی ﺁﻥ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ !
ﻗﻠﺐ ♥️
ﻻﻧﻪی ﮔﻨﺠﺸﮏ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻬﺎﺭ
ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺸﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﺎﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺒﺮﺩ !
ﻗﻠﺐ ♥️
ﺭﺍﺳﺘﺶ نمی ﺩﺍﻧﻢ ﭼﻴﺴﺖ ؟!!!
ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ میﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺟﺎی
ﺁﺩﻣﻬﺎی خیلی ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ...
🔻 از کتاب "یک عاشقانه آرام"
✍ نادر ابراهیمی
#بریده_کتاب
#حس_خوب
✨@avayeqoqnus✨
هر آن کس عاشق است از جان نترسد
یقین از بند و از زندان نترسد
دل عاشق بُوَد گرگِ گرسنه
که گرگ از هِیهِی چوپان نترسد
#باباطاهر
✨@avayeqoqnus✨
ترس از مرگ، زندگی را تباه میکند.
آدم ترسو را در زندگی به طرف مرگ به
اسیری میبرند؛
اما آگاهی به مرگ، چیز دیگری است؛
شدت زیستن را بیشتر میکند و سبب
میشود که آدمِ مرگآگاه، هر لحظه را
شدیدتر و علیرغم مرگ، زندگی کند.
📚 روزها در راه
✍ شاهرخ مسکوب
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
#حکایت
یکی را از دوستان گفتم:
امتناع سخن گفتنم به علّتِ آن اختیار
آمده است در غالبِ اوقات، که در سخنْ
نیک و بد اتّفاق افتد
و دیدهی دشمنان جز بر بدی نمیآید.
گفت: دشمن آن بِه که نیکی نبیند.
🔻 برگرفته از باب چهارم گلستان سعدی
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی
#فاضل_نظری
✨@avayeqoqnus✨
آدم.ها فکر می کنند ؛
اگر یک بار دیگر متولد شوند ،
جور دیگری زندگی می کنند...
شاد و خوشبخت و
کم اشتباه خواهند بود...
فکر میکنند می توانند
همه چیز را از نو بسازند ،
محکم و بی نقص
اما حقیقت ندارد...
اگر ما جسارت طور دیگری
زندگی کردن را داشتیم ،
اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم ،
اگر آدمِ ساختن بودیم،
از همین جای زندگیمان به بعد
را مى ساختيم...
✍ آنتوان دو سنت اگزوپری
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای باد صبح بستان
پیغام وصل جانان
میرو که خوش نسیمی
میدم که خوش عبیری...
صبحتون بخیر و سلامتی رفقا 🌞🌸
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
.
✨ الهی؛ خواندی، تاخیر کردم.
✨ فرمودی، تقصیر کردم.
✨ عمر خود بر باد کردم و بر تن خود
✨بیداد کردم.
✨ اگر گوییم ثنای تو گوییم.
✨ اگر جوییم رضای تو جوییم.
✨ الهی! گفتی کریمم،
✨ امید بدان تمام است.
✨ تا کرم تو در میان است،
✨ نا امیدی حرام است.
✨ آمین 🙏🌸
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات
✨ @avayeqoqnus ✨
.
📜 هارون و صیاد زیرک و زبانباز!
🌴 آورده اند که خلیفه هارون الرشید در یکی از اعیاد رسمی با زبیده زوجه خود نشسته و مشغول بازي شطرنج بودند.
بهلول بر آنها وارد شد او هم نشست و به تماشاي آنها مشغول شد.
🌴 در آن حال صیادي زمین ادب را بوسه داد و ماهی بسیار فربه قشنگی را به هارون عرضه کرد.
هارون در آن روز سر خوش بود امر نمود تا چهار هزار درهم به صیاد انعام بدهند.
🌴 زبیده به عمل هـارون اعتراض نمود و گفت : این مبلغ براي صیادي زیاد است به جهت اینکه تو باید هرروز به افراد لشگري و
کشوري انعام بدهی و چنانکه تو به آنها از این مبلغ کمتر بدهی خواهند گفت که ما به قـدر صـیادي هـم نبودیم و اگر زیاد بدهی خزانه تو به اندك مدتی تهی خواهد شد.
🌴 هارون سخن زبیده را پسندیده و گفت: الحال چه کنم ؟
گفت: صـیاد را صـدا کـن واز او سـوال کن ایـن
ماهی نر است یا ماده ؟ اگر گفت نر است بگو پسند ما نیست و اگر گفت ماده است باز هم بگـو پـسند مـا نیست و او مجبور می شود ماهی را پس ببرد وانعام را بگذارد.
🌴 بهلول به هارون گفت : فریب این زن را نخور و مزاحم صیاد نشو.
ولی هارون قبول ننمود. صیاد را صدا زد و به او گفت : ماهی نراست یا ماده ؟
🌴 صیاد باز زمین ادب بوسید و عرض نمود این ماهی نه نراست نه ماده بلکه خنثی است.
هارون از این جواب صیاد خوشش آمد و امرنمود تا چهار هزار درهم دیگر هم به او انعام بدهند.
🌴 صـیاد پول ها را گرفته ، در بندي ریخت و موقعی که از پله هاي قصر پایین می رفت یک درهم از پول ها به زمـین افتاد.
🌴 صیاد خم شد و پول را برداشت.
زبیده به هارون گفت: این مرد چه اندازه پست همت است که از یک درهم هم نمی گذرد.
🌴 هارون هم از پـست فطرتـی صـیاد
بدش آمد و او را صدا زد و باز بهلول گفت مزاحم او نشوید.
🌴 هـارون قبـول نکرد و صـیاد را صـدا زد و
گفت : چقدر پست فطرتی که حاضر نیستی حتی یک درهم از این پول ها قسمت غلامان من شود.
🌴 صیاد باز زمین ادب بوسه زد و عرض کرد: من پست فطرت نیستم بلکه نمـک شناسـم و از ایـن جهـت پول را برداشتم که دیدم یک طرف این پول آیات قرآن و سمت دیگر آن اسـم خلیفـه اسـت و چنانچـه روي زمین بماند شاید پا به آن نهند و این از ادب به دور است.
🌴 خلیفه باز از سخن صیاد خوشش آمد و امر نمود چهار هزار درهم دیگرهم به صیاد انعام دادند.
🌴 سپس هـارون رو به بهلول کرد و گفت : من از تو دیوانه ترم به جهت اینکه سه دفعه مرا مانع شدي من حرف تو را قبـول ننمـودم و حـرف همسرم را به کار بستم و این همه متضرر شدم.
#حکایت
#بهلول
✨ @avayeqoqnus ✨
پنج وارونه چه معنا دارد؟!
خواهر کوچکم از من پرسيد...
من به او خنديدم
کمي آزرده و حيرت زده گفت
روي ديوار و درختان ديدم...
باز هم خنديدم
گفت ديروز خودم ديدم پسر همسايه
پنج وارونه به مينو ميداد...
آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسيد
بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم
بعدها وقتي غم
سقف کوتاه دلت را خم کرد
بي گمان مي فهمي
پنج وارونه چه معنا دارد!
✨@avayeqoqnus✨