eitaa logo
آوای ققنوس
8.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
541 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. هر شب پنجرہ‌های ملکوت آسمان به سوی قلب ها گشودہ می شود الهی، امشب! ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ قلبہای ‌ما ﺑﺰﺩﺍﯼ و نور ایمانت را درقلبهایمان جاری کن آمین 🙏🌸 شبتون در پناه پروردگار عزیزان 🌱🌙 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. صبح که می‌شود پنجره را باز کن بگذار بادی به سر و صورت روزمرگی‌هایت بخورد بقچه‌ی امروزت را پراز مهربانی کن لبخندی گوشه لبت بکار و راه بیفت. صبح بخیر و شادی رفقا 🙏🌹 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
. خدایا؛ شکرت که پناهی ، شکرت که مهربانی ، شکرت که حمایتگری ، شکرت که هدایتگری خدایا هزاران بار شکر 🙏🌿 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 گنج نهانِ ایاز! می گویند که اَیاز ، غلام سلطان محمد غزنوی ، در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان ، در دربار پادشاه صاحب منصب شد. او اتاقی داشت که هر روز صبح به آن سر می زد و وقت خروج بر در اتاق قفلی محکم می زد تا این که درباری ها گمان کردند ایاز گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را از سر حسادت به گوش شاه رساندند. پادشاه دستور داد وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند. به این ترتیب 30 نفر از بدخواهان به اتاق ایاز ریختند و قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز یک چارُق کهنه و یک دست لباس مندرس که به دیوار آویخته شده بود. به این ترتیب دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد و گفت: "ایاز مرد درستکاری است . آن لباس های مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها را در اتاقش آویخته است تا روزگار فقر و سختی اش را به یاد داشته باشد و به رفاه امروزش غرّه نشود." 👌🌻 🔸 برگرفته از مثنوی معنوی مولوی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اندیشه ها باید همیشه به سوی آینده پیش روند. اگر خدا میخواست که انسان به گذشته باز گردد‌، یک چشم پشت سر او می گذاشت. 👌 @avayeqoqnus
. صفت عاشقِ صادق به درستی آن است  که گرش سر برود از سر پیمان نرود @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🍀 آسایش بزرگان 🍀 شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست: برای خاطر بیچارگان نیاسودن بکاخ دهر که آلایش است بنیادش مقیم گشتن و دامان خود نیالودن همی ز عادت و کردار زشت کم کردن هماره بر صفت و خوی نیک افزودن ز بهر بیهده، از راستی بَری نشدن برای خدمت تن، روح را نفرسودن بُرون شدن ز خرابات زندگی هشیار ز خود نرفتن و پیمانه‌ای نپیمودن رَهی که گمرهیش در پِی است نسپردن دریکه فتنه‌اش اندر پس است نگشودن @avayeqoqnus
. به خاطر آوردنت را دوست دارم ... چه زیبا مرا از هم می پاشی 💔 @avayeqoqnus
. 🌿 خودت را رها کن، ذهنت را، روانت را، خاطراتت را... خالی کن خودت را از فکر روزهای آسان یا سختی که پیش رو داری، 🌿 چالش‌های جدیدی که با آن‌ها مواجهی، آزمون‌های ساده یا پیچیده‌ای که داری و تمام نگرانی‌های ریز و درشتی که در صندوقچه‌ی افکارت تلنبار کرده‌ای. 🌿 رها باش از دغدغه‌ی اتفاقات تلخی که هنوز نیفتاده‌اند و به احتمال زیاد، هرگز هم نخواهند افتاد. 🌿 بالآخره روزهای سخت هم می‌گذرند، چالش‌ها را پشت سر می‌گذاری، آزمون‌ها به نتیجه‌های متوسط یا مطلوب می‌رسند 🌿 و فقط این نگرانی‌های تو هستند که بی‌ثمر، یقه‌ی آرامشت را چسبیده‌اند و به لحظاتت برچسب تلخ بیقراری می‌زنند. @avayeqoqnus
. دلا چه دیده فروبسته‌ای؟ سپیده دمید سری برآر که خوش عالَمی‌ست عالمِ صبح صبح بخیر و شادی رفقا ☀️🌹 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
. خدایا شکرت برای مهربانی بی مانندت ، برای سخاوت بی پایانت ، برای رحمت عالَم گسترت و برای هر آنچه برایم مقدر می سازی... هزاران بار شکر ای بخشنده ترین 🙏🌸 ☀️ @avayeqoqnus ☀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📕 گرگ درون سرخ‌پوست پیری در حال آموزش زندگی به نوه‌ی خود بود. او به پسر گفت: «درونم یک نبرد در جریان است. این یک نبرد وحشتناک بین دو گرگ است. یکی گرگ اهریمن است ـــ یعنی خشم، حسادت، اندوه، پشیمانی، طمع، تکبر، ترحم به خود، گناه، کینه، حقارت، دروغ، غرور کاذب، برتری و منیت.» و ادامه داد: «گرگ دیگر خوب است ـــ او شادی، صلح، عشق، امید، آرامش، فروتنی، مهربانی، نیکوکاری، همدلی، بخشش، راستی، دلسوزی و ایمان است. همان نبرد درون تو و درون هر فرد دیگری نیز جریان دارد.» نوه یک دقیقه در مورد آن فکر کرد و سپس از پدربزرگش پرسید: «کدام گرگ پیروز می‌شود؟» سرخ‌پوست پیر پاسخ داد: «همانی که تو به آن غذا می‌دهی.» 👌 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. عشق و زخم از یک تبارند اگر خویشاوندیم یا نه من سراپا همه زخمم تو سراپا همه انگشت نوازش باش 🌹 @avayeqoqnus
. معشوق را دلارام می گویند، یعنی که دل به وی آرام گیرد ❤️ 🔸 برگرفته از "فیه مافیه" مولوی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. زندگی  مثل یک استکان چای است به ندرت پیش می آید که هم رنگش درست باشد هم طعمش و هم داغیش اما هیچ لذتی با آن برابر نیست. 🔸 ازکتاب "کارت پستال" نوشته روح انگیز شریفیان @avayeqoqnus
. نام تو نویسم ار قلم بردارم کوی تو گذارم چو قدم بردارم 🌿 جز روی ترا نبینم ای جان جهان در عمر خود ار دیده ز هم بردارم 🌹 @avayeqoqnus ✨  
سر یاری ندارد روزگار... 🌱 @avayeqoqnus
. حضور بعضی‌ها چه آرامشی را به جان زندگی‌ات می اندازد ! من می‌گویم جادوگرِ بهشتند ، یا نه اصلا...خود ،گوشه‌ای از بهشتند ! بودن‌هایشان ساعت زندگی را از کار می‌اندازد و متوجه گذر زمان نمی‌شوی! عجیب است... حتی اگر چشمانت بسته باشد ، بازهم فقط رنگ نگاه او را می‌بینی و آرامش را در او جستجو می کنی. او که باشد ، خورشید زمستان گرم‌تر می تابد. آنقدر آرامش می‌دهند و آسمانی‌اند ، که رنگ خونت آبی می‌شود. آبی‌های زندگی خیلی کمیاب هستند ، اگر پیدا کردید در موزه‌ی دل نگهشان دارید 😍👌 @avayeqoqnus