eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
58 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5773756241461381773.mp3
268.9K
❣﷽❣ 🌷 🌷 جینگ جینگ 🌷 واسونک گل بریزید گل بریزید به روی گهواره اش بزنید دست توسل به پر قنداقه اش سامرا امشب چراغونی شده آی عاشقا چشمتون روشن اباصالح بخونیم یکصدا 🌷یار مبارک بادا ایشاالا مبارکبادا میخونن فرشته ها اومد بابای صاحب زمون ریسه بندون میکنن عرش وزمین تا آسمون ازقدوم مولامون آقا امام عسکری چلچراغونه تموم خونه های بالا سری 🌷یار مبارک بادا ایشاالا مبارکبادا هلهله بارون کنید نازقدم های آقا۲ عیدی میگیرم همه امشب بحق مرتضی فاطمه خندونه و نظر داره به عاشقا ۲ امضا میکنه برامون یه برات کربلا۲ 🌷یار مبارک بادا ایشاالا مبارکبادا یا امام هادی منم امشب دخیل خونتون۲ این گدای مبتلا رو از در خونت نرون جان زهرا مادرت دستی بکش روی سرم ۲ تانفس دارم آقا من خونه زاد این درم حمدالله نوکرم حمدالله نوکرم 🌷یااباصالح مدد (مریم صالحی مرزیجرانی) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @babollharam ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ما گداییم گداییم گدای دو حسن زیر دین کرم و لطف و عطای دو حسن وای اگر نان خور هر بی سر و پایی بشویم روزی ما گره خورده به وفای دو حسن زنده و مرده ی ما فرق ندارد فردا اگر امروز نمیریم برای دو حسن تا فدایی سر قاسم و مهدی هستیم هست پشت سرمان دست دعای دو حسن تا ابد هر چه خلیفه است فدای علی و تا ابد هر چه کریم است فدای دو حسن با حسن های علی تا که رفاقت داریم همه جا تا ابد آقایی و عزت داریم باز هم‌ معجزه ، در دل هیجان می آید در جهان عطر دل انگیز جنان می آید این چه سری است که امشب به مشام جانم عطری از نیمه ماه رمضان می آید کینه توزان جمل زیر لحد پوسیدند در عوض باز حسن جان به جهان می آید چه گنهکار چه مومن همه مهمان هستند حضرت ِ خیرسان ِ همگان می آید به زمین کرده قدم رنجه شهنشاهی که وقت مدحش ،قلم شعر به جان می آید باز طوفان بلا را زده پس کشتی دین آمده یازدهم‌ مرشد جبریل امین نیست غم گر نکند دست کسی وا گره ام نوکر حلقه به گوش حسن سامره ام شده ام شاپرک شمع وجود پسرش ایمن از بی کسی و درد و غم و دلهره ام شده در سامره تصویر دو گنبد از نور مثل بین الحرمین خاص ترین منظره ام تا ابد هر چه گشایش به فدای گره ای که چنین کرد پناهنده ی این مقبره ام نفس فاطمی اش راه نشانم داد و اربعین خورد رقم ناب ترین خاطره ام شده ام بی سر و سامان دو تا شش گوشه هر چه دارم همه قربان دو تا شش گوشه خوش به حال شب تاری که تو گردی سحرش کعبه یعنی دل هر کس که شد عشقت گوهرش جان به قربان همان گرگ بیابانی که تاج ِ هم صحبتی ِ با تو نشسته به سرش پدر و مادر من باد به قربان کسی که گذشته است به عشق تو ز مادر پدرش جان به قربان بزرگی که شده همچو سگان کاسه لیسی ِ غلامان تو تنها هنرش جز تو اصلا چه سپهری است که سهمش بشود حضرت مهدی موعود بگردد قمرش من کیم مدح شهنشاه سماوات کنم "کار من نیست که بنشینم و املات کنم" من ِ دل مرده که در وادی غم ها ماندم دور از فیض مسیحای مسیحا ماندم عشقتان شد پر پرواز دو عالم اما من اسیر اگر و شاید و اما ماندم " حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد " بین طوفان بلا بی کس و تنها ماندم اربعین رفت و ندادند محلم اصلا آه از قافله ی کرببلا جاماندم کورتر شد گره ام هر چه تقلا کردم من فقط منتظر روضه زهرا ماندم روزگاری شده که روز ، شب تاریک است خوب کن حال مرا فاطمیه نزدیک است
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب درِ باغِ ولایت را گشودند اندوه و غم را از دلِ یاران ربودند برخیز ای دل شادیِ جانانه سر کن اهلِ نظر..هر ناخوشی از جان زدودند فوجِ ملائک در مدینه با هیاهو... در خانه ی دهمّ ولی..گرمِ سرودند شکرانه ی مولودِ امشب انبیا هم.. در آسمان ها در نماز و در سجودند مژده بده هنگامه ی رفعِ مُحن شد بار دگر میلادِ مسعودِ حسن شد تجدید شد بار دگر لبخندِ زهرا آمد دوباره دلبر و دلبندِ زهرا خورشید از کاشانه ی خورشید سر زد تا واگذارد خویش را در بندِ زهرا نسلِ دهم آمد از این طوبای احمد این است گویا برکتِ پیوندِ زهرا در کامِ این آقاست الفاظِ حقیقت این طفل باشد در حقیقت قندِ زهرا مژده بده سرمنشا آزادی آمد مژده که نورِ دیدگانِ هادی آمد آمد حدیثِ دلبری ..اربابِ عالم آمد بهارِ سروری ..اربابِ عالم مثلِ حسن باشد کریمِ آلِ عصمت آمد کریمِ دیگری ..ارباب عالم در هر رگش خونِ امیرالمؤمنین است باشد یقیناً حیدری..اربابِ عالم عیدی بگیر از دستِ صدّیقه..چرا که.. آمد امامِ عسکری..اربابِ عالم از ما غلامی کردن و از او عنایت باشد غلامیّ ِ درش خیلی سعادت آمد امامی که خدایی دلنشین است او حجّتِ و دلداده ی روی زمین است نامش حسن خُلق اش حسن الله اکبر.. مثلِ عموی نازنین اش نازنین است او غیرت الله است مسجودِ خلایق از نسلِ مولانا امیرالمؤمنین است بی پرده می گویم همه دنیا بداند یک شمّه از اعجازِ او این اربعین است او اربعین را معنی و مفهوم بخشید اشعارمان را صنعتی منظوم بخشید
🔘🔘🔘80🔘🔘🔘 بند1⃣ سرود عاشقی روی لب نسیمه ملائک ،جار میزنن شبه کریمه ریسه بندون شده شهر ری چون امشب شب میلاد آقا عبدالعظیمه ..... اومد نواده ایی از ،نسل امام حسن عزیز کبریا و ،جلوه ی ذات ذولمن مولانا عبدالعظیم •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ نور عین فاطمه و مرتضایی جلوه ای از کرم و لطف خدایی شهر ری شده منوَّر از وجودت آخه از نسل امام مجتبایی ..... بال و پره فرشتس،سنگ فرش صحن زیبات از بسکه مهربونی، حاتم هم شده گدات مولانا عبدالعظیم •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ ثوابه زیارته حریمت آقا برابر با زیارته کرب و بلا دست خالی نمیره کسی از این در همه دردارو تو میکنی مداوا اون گنبده طلائیت خیلی قشنگه آقا بطلبم به پابوس،به حق بی بی زهرا مولانا عبدالعظیم
. ✍ عالم هستی چه رویایی شده در مدینه شور و غوغایی شده هر دلی امشب مسیحایی شده خانه ی هادی تماشایی شده سر زد ازیثرب مه هر انجمن آمده در این جهان دوم حسن درب رحمت بر روی ماواشده شور عشق و عاشقی معنا شده در گلستان ولا گل واشده هادی دین خدا بابا شده آمده منشور عشق و دلبری حجت بر حق امام عسکری نوری از انوار سرمد می رسد از خدا الطاف بی حد می رسد غنچه ای ازباغ احمد می‌رسد حامی دین محمد می رسد عاشقان هنگام شادی آمده در جهان فرزند هادی آمده از مدینه سرزده نوری دگر نخل دین بار دگر داده ثمر هادی دین در بغل دارد قمر روی ماه عسکری شد جلوه‌گر رهبر دنیا و دین آمدزراه میبرد دل از پدر با یک نگاه در سپهر دین حق ماه آمده باز ازره هادی راه آمده رهزن دلهای آگاه آمده عسکری با عزت و جاه آمده نوربخش کل هستی آمده مظهر یکتاپرستی آمده عاشقان عید آمده عید آمده از سوی حق نور امید آمده نوری از انوار توحید آمده در سپهر عشق، خورشید آمده عید میلادعیدهم عهدی شده زینت مجلس اباالمهدی شده این پسر نور خدای داور است از تبار حضرت پیغمبر است در شجاعت همچو جدش حیدر است او شفیع شیعیان در محشر است این پسر ابن الرضای سوم است همچو اجدادش پناه مردم است حیدری خصلت بود زهرا صفات روح ایمان، معنی صبر و ثبات بر همه باشد حسن باب نجات نام او حلال جمع مشکلات مهروحب او بودنور امید شیعه ی او تا به محشر روسپید این پسر باشد چون زهرا با وقار پای تا سر لطف وجود و اقتدار داده بر شیعه ولایش اعتبار بیقراران را بود مهرش قرار همچوهادی اوبود خورشید دین شیعیان را اوبود حبل المتین عالم هستی بودحیران او من مسلمان گشته از ایمان او گشته ام از لطف و از احسان او در شب میلاد او مهمان او کار این مولاست ذره پروری هستم از طفلی گدای عسکری غرق در دریا منم، تو ساحلم بردر کویت زطفلی سائلم با ولای تو در عالم کاملم لطف تو مولا شدامشب شاملم ایکه هستی همچوحیدر دلنواز سائل تو آمده غرق نیاز بی پناهم پناهم بی پناه برمن مسکین توهستی تکیه گاه آمدم سوی تو از لطف الاه سائلت را از کرامت کن نگاه ایکه هستی در کرامت بی نظیر در شب میلاد خود دستم بگیر ایکه برعالم حسن هستی بصیر در کرم در جود هستی بی نظیر همچوزهرا مادرت خیر کثیر هستی از خیل گدایان دستگیر بر غلامی تو هستم مفتخر بر(رضا)از مرحمت بنما نظر .....________________________
سرود امام حسن عسکری ع به سبک گل در اومد امشب 🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بازم امشب امشب مثل کبوتر دل عاشق. عاشق هی میزنه پر روی بام هادی مینشینه امشب میگه اومداومد سید و سرور گل زهرا اومد / امیره دلها اومد نوگل باغ عشق / امشب بدنیا اومد آقا یا عسکری / یا حسن عسکری 🌺🌺🌺🌺 گل مولا مولا امشب شده وا گل هادی هادی گردیده پیدا شما امشب امشب شادی نمائید که سامرّا امشب داره تماشا گل در اومد امشب / سنبل در اومد امشب تو خونهٔ هادی / گل پسر اومد امشب آقا یا عسکری / یا حسن عسکری 🌺🌺🌺🌺 بیا غم را غم را از دل تو دور کن بپاش نقل شادی بر پا سرو کن به یمن این میلاد بکن تو شادی بیا چشم چشم حسود رو کور کن دلا شیدا شده / که گلی وا شده جانا تکبیر بگو / که هادی بابا شده آقا یا عسکری / یا حسن عسکری 🌺🌺🌺🌺 گل زهرا زهرا داره تماشا عیان هست دیگر نداره حاشا (صفا ) امشب باز هم غزل میخونه آخه هادی هادی گردیده بابا ماه زیبا اومد / سرو دل آرا اومد جار بزن جار بزن / لالهٔ زهرا اومد آقا یا عسکری / یا حسن عسکری
🥳 ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️ 🏳بند اول: خدا به باغ دین، ثمر داده به حضرت هادی، پسر داده به آسمون عشق، قمر داده اومده دنیا تا، بشه نور زمین حسن بن الرضا، ولی متقین اومده وارث، امیرالمؤمنین رهبر رهبر، عسکری یا مولا یاره دلبر، عسکری یا مولا چارصد و هفتاد و هشت بار میگم* ساقی، ساغر، عسکری یا مولا جانم جانم عسکری یا مولا 🌺🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻 🏳بند دوم: هستی اماممو، دین و دنیام آبروی منی، توی عقبام داد میزنم میگم، تویی آقام شب میلاد تو، هوایی شد دلم با یه نیمه نگات، میشه حل مشکلم اومدی و شدی، همه ی حاصلم سرور سرور، عسکری یا مولا شیعه پرور، عسکری یا مولا چارصد و هفتاد و هشت بار میگم شورِ محشر، عسکری یا مولا جانم جانم عسکری یا مولا 🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘🌹☘ 🏳بند سوم: به شام تار من، تو مهتابی منم غلامتو، تو اربابی چی میشه این فقیرو، دریابی شدم عمری گدات، گدای سامرات تموم هستیمو، یه جا می دم برات اومدم امشبو، که بیفتم به پات سلطان سلطان، عسکری یا مولا نور ایمان، عسکری یا مولا چارصد و هفتاد و هشت بار میگم جان و جانان، عسکری یا مولا جانم جانم عسکری یا مولا *: ابجد امام حسن عسکری(ع)
میلادحضرت سیدالکریم(ع) مبادک باد برخاک ره قبله‌ی تهران صلوات بر نور جمال ماه تابان صلوات ری گشته مزار حضرت شاه کریم بر عبد عظیم و شاه خوبان صلوات
شامل حالم شد امشب دعوتِ عبدالعظیم(ع) یک سلام ِ بی ریا بر ساحتِ عبدالعظیم(ع) در حریمش مهربانی و کرَم حس میشود از حسن(ع) نشأت گرفته رأفتِ عبدالعظیم(ع) پهن کرده سفره اش را در شبستان حرم سائلان را جمع کرده رحمتِ عبدالعظیم(ع) پیشوند نام او «شاه» است و از روز ازل هست نام مستعارم «رعیتِ» عبدالعظیم(ع) مشکلاتم حل شد و تا به ابد شرمنده ام از محبت کردنِ بی منّت عبدالعظیم(ع) بازسازی میشود، آباد خواهد شد بقیع میشود آخر اجابت حاجتِ عبدالعظیم(ع) مورد تأیید مولانا امام ِ هادی(ع) است هر که شد بانی برای هیئتِ عبدالعظیم(ع) بر ضریحش می نشانم بوسه و دل میبرم- -از حسین بن علی(ع) از برکت عبدالعظیم(ع) «بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا» زائرم کن سیدي یاحضرتِ عبدالعظیم(ع)! شاعر:
چشم پر گریه ای که رزق من است علتش بندهء خدا شدن است وصلِ یوسف به بوی پیرهن است دست سائل به دامن حسن است هرچه داریم جام و بادهء اوست سید شهرری نوادهء اوست گله ام از دیار کرببلاست دل تنگم دچار کرببلاست آرزویم غبار کرببلاست هرکسی بیقرار کرببلاست... می رود تا مزار عبدالعظیم می نشیند کنار عبدالعظیم عاشقم بر بلای لاجَرَمش روزی ام شد گدایی از کرمش من دخیل عبای محترمش تا به کی دور باشم از حرمش از زمانی که کربلا بسته است همه درها به روی ما بسته است باورم شد اجل رسیدنی است مرغ جانم دگر پریدنی است حال و روزم خراب و دیدنی است به حسین اشک من خریدنی است شِکوه را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید جام عشق است ابتلای حسین سر من نذر خاک پای حسین خانه ام خانهء عزای حسین همهء هستی ام فدای حسین دل در خون نشسته آوردم کمری که شکسته آوردم جگرش سوخت، لشکرش افتاد آی مردم! برادرش افتاد فرق او ریخت، هی سرش افتاد بغلش کرد پیکرش افتاد طاقت و استقامتش کم شد روزگار حسین درهم شد بعد عباس، ماجرایی شد ته گودال، سر صدایی شد شمر آمد عجب بلایی شد خنجری کُند رونمایی شد مادرش آمده، چه آمدنی! سراو شد جدا، چه سر زدنی! گفت عریان شدی و چاره که نیست پسرم آن لباس پاره که نیست زخمهای ترا شماره که نیست نظرت بر حرم اشاره که نیست دست زینب به روی معجرش است لشکری حمله ور به زیورش است شاعر:
کریم هستی و حاجات دل روا کردی طبیب هستی و درد مرا دوا کردی میان چشم شما معجزه فراوان است مس وجود مرا سر به سر طلا کردی تویی که واسطه ی فیض چار معصومی رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی روایت از کرم بی شمار تو کم نیست چه روزها که تفقّد به این گدا کردی چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم امام زاده ی عشقی مقام تو والاست به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست حسن ترینی و حُسن حسین را داری درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست دوباره زائر دلخسته آمده آقا حضور قطره در این موج عاشقی زیباست هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم میان صحن شما یاحسین میخوانیم شکوه روح خدا در مدار تن آمد نسیم عشق به پابوسی چمن آمد برای دیدن سرسبزی هوای شما عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد به سمت مرقدتان زائری که می بینی برای ناب شدن با خدا شدن آمد همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد : "کسی که تا حرم قدسی شما رفته به شهرری که نه انگار کربلا رفته" کبوترانه رسیدم به آستان حرم همیشه روی سرم سایه ی امان حرم شکسته دل که بیایی همیشه جا داری میان صحن ه پر از خیر آستان حرم خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع به دست ما برسد برکت عیان حرم دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت کسی که رفت به دنبال کاروان حرم ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست به آستان رفیع "مدافعان حرم" همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم فدایی حرم خواهر ابالفضلیم شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گرچه از دوریِ برادر خود ذره ذره مریض تر می شد عوضش میهمان مردم قم لحظه لحظه عزیزتر می شد تا بیایی تبرکی ببرند همه درهای خانه ها وا بود در میان اهالی این شهر سر مهمانی تو دعوا بود خوب شد پرده های محمل تو هر کجا رفته ای حجابت شد خوب شد با محارمت بودی زانویی خم شد و رکابت شد آب پاشیده اند و خاک مسیر ذره ای روی چادرت ننشست رد نشد ناقه ی تو از بازار محمل چوبی ات سرت نشکست کوچه ها ازدحام داشت اما سرِ این شهر رو به پایین است می روی کوچه کوچه می گویی ضربِ شامی عجب سنگین است می رسی و حواس مردم هست آب در دلت تکان نخورد از کنارِ خرابه رد نشوی یا نگاهت به خیزران نخورد دختری بود با شما یا نه؟ که اگر بود غصه ای کم داشت جای زنجیر و خار و نامحرم گرد خود چند چشم محرم داشت معجرت احترام خود دارد چه خیالی اگر برادر نیست روی سرهایشان طبق آمد ولی اینبار روی آن سر نیست آه بیماری و همه بیمار شهر قم شد مریضِ روضه ی تو حرف دختر شد و دلت لرزید شده وقت گریز روضه ی تو عمه اش گفت خوب شد خوابید چند شب بود تا سحر بیدار کمکم کن رباب جای زمین سر او را به دامنت بگذار آمد از بین بازوان سر را تا که بردارد عمه اش ای داد یک طرف دخترک سرش خم شد یک طرف سر به روی خاک افتاد 🔸شاعر: ____________________
ای حرمت کعبۀ جان همه عمّۀ سادات بنی فاطمه فاطمۀ فاطمه بنت الامام حضرت معصومه علیهاسلام دختر موسایی و طور تو قم وادی سیناست به طور تو گم دختری و بر همه عالم اُمی قائمۀ عرش خدا در قمی پیرهنت از جلوات خدا بر تن و جانت صلوات خدا آیۀ تطهیرِ مکرّر تویی عصمت حق کوثرِ کوثر تویی اخت رضا نایبة الزینبی عمّۀ ساداتی و زینِ ابی تربت زهرا حرم پاک تو پیکر پاک علما خاک تو از کرم و لطف تو شد این حریم قبر بروجردی و عبدالکریم  🔸شاعر: ________________________
دل شده راهی دوباره سوی قم بر مشام جان رسیده بوی قم پر زدم تا کعبه دلجوی قم سائلم من سائل بانوی قم فاطمه اینجا پناهم داده است حضرت معصومه راهم داده است این حرم بوی خراسان می دهد بوی الطاف فراوان می دهد بهترین ها را به مهمان می دهد مردگان را خادمش جان می دهد تا اید قم خانه امید ماست کاظمین و مشهد و کرببلاست چون نگینی در جهان پیداست قم مرکز فقه و اصول ماست قم شعبه ای از عالم بالاست قم یار ما در شادی و غم هاست قم جای جای قم معطر گشته است مرجع تقلید پرور گشته است واشده از قم دری سوی جنان گشته قم سنگ صبور عاشقان دارد این شهر ملائک پاسبان از مزار مخفی زهرا نشان حضرت معصومه از روز الست فاطمه در فاطمه در فاطمه است اوست که اعجاز عیسی می کند درد را نامش مداوا می کند مثل بابایش گره وا می کند دخت موسی کار موسی می کند در قیامت هم قیامت می کند خوب و بدها را شفاعت می کند بود آن نور دو چشمان رضا سخت دلتنگ و پریشان رضا روز و شب دلواپس جان رضا پیر شد از داغ هجران رضا از مدینه تا به قم بی تاب بود چشم او از غصه ها پر آب بود گرچه بار غم روی شانه کشید پای دوری رضا قدش خمید جز ادب چیزی ازین مردم ندید پیش دنیا شهر قم شد رو سفید خیره بر قم بود چشم آسمان احترامش کرد هر پیر و جوان حرف مهمان است و حرف احترام آی مردم هست ناموس امام واجب التعظیم چون بیت الحرام داد قم مهمان نوازی یاد شام قبر خانم بین ویرانه نبود دفن و تشییعش غریبانه نبود بین ویرانه رقیه پیر شد با لگد با تازیانه سیر شد خسته از زخم غل و زنجیر شد غیر زینب از همه دلگیر شد زنده کرد او داغ هجده ساله را کشت غسل او زن غساله را 🔸شاعر: _______________________
گرچه از دوریِ برادر خود ذره ذره مریض تر می شد عوضش میهمان مردم قم لحظه لحظه عزیزتر می شد تا بیایی تبرکی ببرند همه درهای خانه ها وا بود در میان اهالی این شهر سر مهمانی تو دعوا بود خوب شد پرده های محمل تو هر کجا رفته ای حجابت شد خوب شد با محارمت بودی زانویی خم شد و رکابت شد آب پاشیده اند و خاک مسیر ذره ای روی چادرت ننشست رد نشد ناقه ی تو از بازار محمل چوبی ات سرت نشکست کوچه ها ازدحام داشت اما سرِ این شهر رو به پایین است می روی کوچه کوچه می گویی ضربِ شامی عجب سنگین است می رسی و حواس مردم هست آب در دلت تکان نخورد از کنارِ خرابه رد نشوی یا نگاهت به خیزران نخورد دختری بود با شما یا نه؟ که اگر بود غصه ای کم داشت جای زنجیر و خار و نامحرم گرد خود چند چشم محرم داشت معجرت احترام خود دارد چه خیالی اگر برادر نیست روی سرهایشان طبق آمد ولی اینبار روی آن سر نیست آه بیماری و همه بیمار شهر قم شد مریضِ روضه ی تو حرف دختر شد و دلت لرزید شده وقت گریز روضه ی تو عمه اش گفت خوب شد خوابید چند شب بود تا سحر بیدار کمکم کن رباب جای زمین سر او را به دامنت بگذار آمد از بین بازوان سر را تا که بردارد عمه اش ای داد یک طرف دخترک سرش خم شد یک طرف سر به روی خاک افتاد 🔸شاعر: ________________________
قرار بود بيايي کبوترش باشي دوباره آينه‌اي در برابرش باشي نه اينکه پر بکشي و به شهر او نرسي ميان راه پرستوي پرپرش باشي «مدينه» شهر غريبي براي «فاطمه»‌هاست نخواست گم شده‌اي مثل مادرش باشي خدا تو را به دل تشنه ی زمین بخشيد که قاب روشنی از نور کوثرش باشي به «قم» رسيدي و گم کرد دست و پايش را چو ديد آمده‌اي سايه‌ي سرش باشي اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد و تا هميشه تو ياس معطرش باشي کرامتت، همه را ياد او مي‌اندازد به تو چقدر مي‌آيد که خواهرش باشي خدا نخواست تو هم با «جوادِ» او در طوس گواه رنج نفس‌هاي آخرش باشي نخواست باز امامي کنار خواهر خود ... نخواست «زينبِ» يک شام ديگرش باشی 🔸شاعر: ________________________
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه_امام_حسین_گودال 🎤 آرمین غلامی پی تو، ای دل و دلدار شب جمعه خوش است درپی ات،سید و سالار شب جمعه خوش است شب جمعه است دلم، یاد حسین افتاده درحسینیه سیار شب جمعه خوش است من حسینی شده از آن نفس گرم توام گشتم ازعشق بدهکار شب جمعه خوش است عشق تو داده نتیجه چه قیامت کردی این همه لشکر زوار شب جمعه خوش است در و دیوار نوشتم ز غم بی کسیت می زنم تا به ابد زار شب جمعه خوش است مادرت بود که آمدنیمه شب درحرمت اه گوید در و دیوار شب جمعه خوش است روضه خوانت شده زهرا، دراین صحن وسرا گفت بااشک که ای یار، شب جمعه خوش است درسرازیری گودال تنت شدپامال ناله ی حیدر کرار شب جمعه خوش است تو علی گشته ای و بودسنان هم قنفذ وای از این همه تکرار شب جمعه خوش است این چه سری است که شد ذکر لبم وای حسین با زمین خوردنت هر بار شب جمعه خوش است سر ِ پیری گذر ِ تو ، سره گودال افتاد وای از آن همه آزار شب جمعه خوش است هر چه هم بر سرت آمد دم آخر ز عطش چشم های توشده تار شب جمعه خوش است خواهر توشده ای شاه برای پسرت در دل شعله پرستار شب جمعه خوش است کفنت خار بیابان شده و بی تو برفت خواهرت بر سر بازار شب جمعه خوش است غلامی _(مجنون کرمانشاهی) 🥀هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🥀
❤️ 👋 اشعارگودال_امام حسین(ع) درگیر وداره نیزه تنت جابجاشده درزیرچکمه ها بدنت جابجاشده چیزی نمانده ازبدن غرق خون تو یا دکمه های پیرهنت جابجاشده اینگونه پیش زینب خود دست وپامزن در زیر دست وپا دهنت جابجاشده جایی نیافتم که ببوسم تن تورا آن نیزه های در بدنت جابجاشده جاری شده زپیکره توخون برادرم دیدم که شال پیرُهنت جابجاشده ای پاره پاره تن.بدنت زیرنیزه هاست یابوریا شده کفنت، جابجاشده _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ___________________
دلها چه مضطر میشود شبهای جمعه غوغای محشر میشود شبهای جمعه با روضه اب و لب ساقی تشنه هر دیده ای تر میشود شبهای جمعه یک گوشه از کرب و بلا هم ام لیلا گریان اکبر میشود شبهای جمعه شاه شهید سر جدا در قتلگاهش دلتنگ مادر میشود شبهای جمعه وای از دمی که روبرو بی بی عالم با شاه بی سر میشود شبهای جمعه کرب و بلا پر از صدای ناله های زهرای اطهر میشود شبهای جمعه یاد غروب روز عـاشورا، ارباب محزون خواهرمیشود شبهای جمعه از بعد عـاشورا میان قازریه با روضه ها سر میشودشبهای جمعه : 💔 دلتنگی ما بهر حرم هر شب جمعه یک رسم قدیمیست،بما ارث رسیده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، .
❤️ 👋 _گودال _حضرت امام حسین(علیه السلام)... درسراشیبی گودال حسین راکُشتند دور از چشم همه یکه و تنها کُشتند پسر شیر خدا روی زمین افتاده زینت عرش خدارا بر ه زهرا کُشتند آخرین مرحله درگودی مقتل این بود ..خنجر از پُشت کشیدندوخدا را کُشتند به لبِ تشنه سرت گشت جدا ازبدنت بدنت رابه زیر مشت ولگدها کُشتند اینچنین راه رسیدن به تو را فهمیدند خولی وشمرتوراگوشه ی صحرا کُشتند تنت افتادبدست خولی وشمروسنان همچو گرگان تن توبرلبِ دریا کُشتند زینت دوش نبی دو سرا بودی،تو اکبرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند ساقی آب آورت را پیش چشمان شما یاکه پیش دیده یِ زینب کبری کُشتند يك نفرمردنباشدكه كند ياري تو لشگری بی سر و پا خون خدا را کُشتند همه جاحرف تو وحرف تن پاره ی توست خولی وشمرتورایکه وتنها کُشتند _-آرمین غلامی(مجنون) التماس دعا
❤️ 👋 تیرو سنان به روی تنت آرمیده بود .نیزه به جسم وپیرهنت آرمیده بود ازکشتنت چه پول ومنالی به جیب زد آنکس که تیر ونیزه به جسم حبیب زد باقتل توهمه به نوایی رسیده اند گویا سرتورابه سلیبی کشیده اند بر نیزه. ای غریب دوعالم تکیه مزن. زیراکه میشوی تودراین دشت بی کفن ای بی کفن تنت زچه پامال مرکب است این شیونی که گشته بپا سمت زینب است اینقدر دست وپا بره خواهرمزن حسین ماندی زچه برادرمن بی کفن حسین مجنون بیا نگر که به یغمارفته تنش بعدازحسین رفته به غارت پیروهنش 📝 شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) .
بسم ‌الله الرحمن الرحیم نذر گل روی تو باید شهر را آذین کنم اسباب شور و شادی عشاق را تامین کنم وقتی که یاری میرسد عطر بهاری میرسد شبهای دی را با دمت شبهای فروردین کنم جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن کام تمام شهر را با نام تو شیرین کنم در زیر طاق گنبدت هفت اسمان گم میشود در پلکان بارگاهت ناز بر پروین کنم بین بهشت و سامرایت سامرایت مال من اصلا نیازی نیست که عمری سبک سنگین کنم تو هر چه باشد شاهی و من هر چه باشد نوکرم این را همیشه روز و شب باید به خود تلقین کنم اعجاز ابیات کمیت باشد به لطف اهل بیت تنها کسی که شاعر کوی تو شد تحسین کنم حرف دلم را پیش از اینها خواجه ی شیراز گفت پس از لسان الغیب بیت دیگری تضمین کنم "عمریست تا من در طلب هر روز گامی می‌زنم دست شفاعت هر زمان در نیک نامی می‌زنم" ای وارث ختمی مآب ای یادگار بوتراب خورشید عالم تاب من بر عالم خاکی بتاب شان رفیعت را بنازم ای عزیز فاطمه وقتی برای تو امام عصر میگیرد رکاب درک کمالت حضرت نوح نبی را کرده پیر شان ات عزیز مصریان را از خجالت کرده آب گنجینه ی اسرار را در سینه داری از ازل با تو نمیخواهد بگردد شیعه دنبال جواب هم اسقفان هم راهبان تسلیم اعجازت شدند نه اهل معرفت که محتاج تواند اهل کتاب دلتنگ دیدار تو باشد حق تعالی زین سبب تصویری از روی تو را در عرش اعلا کرده قاب در لقمه های سفره ات گویا جلالت ریخته از برکت لطف تو سائل میشود عالیجناب حاجات اصحاب و موالی را نگفته میدهی محظوظ ابوهاشم شد از ان التفات بی حساب چشمان تو خلق بهشتی مثل سامرا کند احسانت از اهل جهنم نیز بردارد عذاب از هر در صحنت دری سوی خدا وا میشود پایین پا پیدا شود راهی برای فتح باب جرم است اگر سجده به پایت حجت حق در زمین جز سجده بر پای تو من جرمی نکردم ارتکاب از واژه های خسته کاری بر نمی اید دگر شرمنده ام در شان تو هرگز ندارم شعر ناب ناقابلی را چشمه ی مهر تو قابل میکند اخر مرا هم لطف بسیار تو دعبل میکند با دست تو وا میشود باب العطای دیگری دارد به تو رو میزند امشب گدای دیگری بی حد و اندازه کریمی چون کریم اهل بیت در رحمت و جود و سخاوت مجتبای دیگری هر انچه میخواهی بگیر از من گدایی را نگیر من که ندارم جز در این خانه جای دیگری تو شمع و من پروانه ام با غیر تو بیگانه ام رنگی ندارد پیش من اصلا حنای دیگری مسکین تو در میزند مرغ دلم پر میزند روزی من کن از کرامت سامرای دیگری عطر خوش سیب از سوی شش گوشه ی تو میوزد داری به زیر گنبد خود کربلای دیگری فرش حریمت بالشم انجا پر از ارامشم از غیر دست تو نمیگیرم دوای دیگری در جای جای بارگاهت رد پای مهدی است سرداب سامرای تو دارد صفای دیگری بحرالفضائل هستی و من هرچه میگویم کم است مدح تو را میخوانم اما در فضای دیگری ذریه ی سلطان طوس آیینه ی شمس الشموس! دارد به دامن مادرت گویا رضای دیگری شیر درنده رام تو فتح الفتوح اقدام تو تو حیدر کراری اما از نمای دیگری مانند ذکر یاعلی نامت گره وا میکند ایوانت اقا کار ایوان نجف را میکند در فطرت ما ریشه دارد مهر پنهانی ما اسباب خدمت میشود افکار عرفانی ما از لن تنالو البر حتی تنفقوا دریافتیم باید که الگومان شود احکام قرانی ما در قحطی انسان و انسان دوستی ای کاش که چون ریزعلی باشیم و باشد فصل دهقانی ما دل روی دل باید نهاد و شهر را اباد کرد ویرانی هم میهنان ماست ویرانی ما دفتر به پایان آمده اما حکایت باقی است مضمون سرازیر است در ابیات پایانی ما از پا در اورده ست داعش را نه تنها تیر و تیغ او را زمین زد عاقبت نیروی ایمانی ما ریز و درشت دشمن شیعه به خاک افتاده از سیلی سنگین برادرهای افغانی ما جایی برای عرض اندام سنان و شمر نیست وقتی قیامت میکند کیسان ایرانی ما بی شک شکار بعدی اش باشد فقط ال سعود فتح مدینه میکند قاسم سلیمانی ما خاکسترش بر باد داد بر دشمنانش یاد داد شوخی ندارد باکسی گردان طوفانی ما او خار چشم دشمن است فرمانده ای فیل افکن است پایان گرفت از همتش شبهای بحرانی ما چشمش به فرمان ولی دلواپس سید علی چشم امید حضرت یار خراسانی ما جای شهیدان دفاع از زینبیه خالی است در سور و سات شادی و جشن و گل افشانی ما حال دل پیروز را سرمستی امروز را قبلا به زیبایی روایت کرده خاقانی ما "عید است و پیش از صبح‌دم مژده به خمار آمده بر چرخ دوش از جام جم یک نیمه دیدار آمده"
بسم ‌الله الرحمن الرحیم وقتی رسد ز میکده بار طعام ما کم مانده عطر باده بگیرد کلام ما عکس تو در پیاله ی ما نقش بسته است ساقی نگیر خرده به شُرب مدام ما از دست تو رسید شراب طهورمان باقی ست جای دست تو بر روی جام ما جز تو کسی به حاجت ما اعتنا نکرد جز تو کسی نداد جواب سلام ما مست توییم در همه ی طول زندگی هستی تو حسن مطلع و حسن ختام ما پیداست رد پای تو حتی میان شعر نامت چه خوش نشسته در ابیات خام ما سامان دهد مگر قلم خواجه باز هم بر شعر نوسروده، ولی ناتمام ما "هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما" این شعرها به اذن خدا حرف می زنند آری هنوز قافیه ها حرف می زنند سرداب سامرای تو بیت الحرام ما هر بوسه بر ضریح تو شد استلام ما ما نذر کرده ایم که قربانی ات شویم آقا بگو که سر ببرند از کدام ما ؟ یک شب اگر بدون ولایت سحر کنیم شیری که خورده ایم ز مادر، حرام ما مهرت به غیر شیعه نصیب کسی نشد این عشق را سند زده زهرا به نام ما جز خانه ی کریم که جایی نداشتیم پر شد همیشه خانه ات از ازدحام ما از برکت نگاه تو ما رزق می خوریم ذکر حسن حسن نمک هر طعام ما در خاک کوی تو اثر از کامیابی است از تربتت به کام و، دو عالم به کام ما بد دردی است هجر حرم؛ مرهمی بده در دست توست نسخه ای از التیام ما وقت طواف مرقد شش گوشه ات رسد یکباره عطر کرببلا بر مشام ما اقبال مان بلند، که هستیم خادمت حسرت برند حور و ملک بر مقام ما از حرمت تو روز جزا حفظ می شود در پیش دیدگان همه احترام ما از حب قیمتیِ تو قیمت گرفته ایم با نوکری تو همه عزت گرفته ایم ای حجت ملائکه مولای جبرییل آیینه ی نمونه و مولود بی بدیل گهواره احتیاج نداری چرا که هست هر لحظه بالش سر تو بال جبرییل حاجت به دست آمده از شوق بسته اند حور و فرشته بر پر قنداقه ات دخیل دلبسته ی نگاهت اهالی آسمان بر خلقت زمین و زمان بوده ای دلیل کوثرنشانی و همه ی عمر تشنه ی یک بوسه بر قدوم تو لب های سلسبیل لبخند عاشقانه ی دنیا! نهفته است صدها رمان تازه در آن خنده ی طویل جز تو کسی که لایق نام حسن نبود چشمت جمیل، خال جمیل، ابرویت جمیل پیغمبران به دیدن تو صف کشیده اند یحیی و هود، یوسف و نوح، آدم و خلیل در قدمت نجابت تو شک نمی کنیم هستی شبیه مادر خود فاطمه، اصیل تنها نصیب توست که قائم بپروری دیگر پدر سراغ نداریم از این قبیل عیدی بیا به این همه دل های غمزده آقای خوب من! خبر از مهدی ات بده غمبار میشود دلم از گفتن یمن کی می رسد به گوش فلک شیون یمن صدها هزار اویس به دندان گرفته اند با جان و دل هر آینه از دامن یمن زجر و سنان و شمر و شبث صف کشیده اند زخم است می زنند فقط بر تن یمن سرنیزه ی نشسته بر آن ها گرسنگی ست هر نان سفره مان بشود جوشن یمن در روضه گریه هم نکنند آن قبیله که لبخند می زنند به جان کندن یمن شیطان شود نژادپرست از خیال خام می کوبد آب تفرقه در هاون یمن باشد مدال صبر و فداکاری و وفا از ساعت مخاطره بر گردن یمن یک روز شام کینه و ظلمت سحر شود پس دیدنی ست عاقبت روشن یمن با این همه مقاتله چیزی نمانده است تا صبحِ فتحِ بیست و دوِ بهمن یمن آتش زنند ریشه ی آل سعود را شام جهاد، لشگر شیرافکن یمن با حوصله دهان بن عبدالعزیز را می دوزد آشکار نخ و سوزن یمن پر میشود زمین و زمان ساعت ظهور از خنده ها و هلهله و بشکن یمن پشتش به خاک می خورد آن روز بی گمان با دست انتقام خدا، دشمن یمن آن روز منتهی بشود سمت کربلا تنها مسیر تازه ی راه آهن یمن بیت الحسین در دل صنعا بنا کنیم یک روضه با عقیق یمانی به پا کنیم
بسم ‌الله الرحمن الرحیم امشب که کار و بار گدایان گرفته است بوی بهشت عالم امکان گرفته است حاجات ما روا شده باران گرفته است عالم تمام ، ذکر حسن جان گرفته است شکر خدا که روزی من لطف مادری است امشب حسن حسن حسنم جور دیگری است شادند عرش و فرش به شادی اهل بیت غوغای دیگری است به وادی اهل بیت روح الامین شده است منادی اهل بیت واکرد چشم ، نایب هادی اهل بیت امشب چه عاشقانه عطا می کند خدا حاجات را نگفته روا می کند خدا هم نور چشم مادر عالم تویی حسن هم جانشین حیدر عالم تویی حسن پشت و پناه و سرور عالم تویی حسن ابن الرضای آخر عالم تویی حسن جان و دل نقی و جواد و رضا تویی چشم و چراغ و آبروی سامرا تویی نازد به خود خدا که تویی از مظاهرش کعبه گرفته غم که نبودی تو زائرش قرآن نموده فخر که هستی مفسرش ایران بها گرفت ، تو گشتی مسافرش* بالا نوشته اند عَلَم عزت تو را هر جا رسیده پات شده سُرِّ مَن رَأیٰ یوسف تو و زمین و سماوات مشتری از هرچه گفته اند و نوشتند بهتری دارد امامتت به جهان لطف دیگری کار تو هست مهدی موعود پروری ایل و تبار من به فدای مقام تو منجی عالم است مرید مرام تو آقا اجازه ! خاک درت می شویم ما ؟ پروانه های دور سرت می شویم ما ؟ مشمول ندبه سحرت می شویم ما ؟ یعنی فدایی پسرت می شویم ما ؟ قربان یک نگاه تو جان و جوانی ام من را بغل بگیر که صاحب زمانی ام مات از هنر نمایی تو مانده این زمین بعد از هزار سال تویی محشر آفرین لب تر کن ای امیر ، بیایند مومنین پای پیاده ، کرببلا ، روز اربعین آنانکه زیر سایه تو با خدا شدند دیوانه مسیر نجف ، کربلا شدند * طی الارض امام حسن عسکری علیه السلام به گرگان: در سال ۲۵۵ هجري قمري يكي از اهالي گرگان به نام جعفر بن شريف جرجاني عازم مكه شده و در بين راه به سامرا مي ‌رود تا وجوهات شرعي مردم منطقه را به امام عسگري (ع) تحويل دهد، امام خطاب به او مي فرمايد كه به شهرت برگرد، ۱۹۰ روز بعد مصادف با صبح روز جمعه سوم ربيع‌ الثاني به موطن خود مي ‌رسي، به مردم اعلام كن من غروب همان روز نزد مردم آن منطقه خواهم آمد و اين امر محقق مي‌ شود حضرت پس از حضور در گرگان می فرمایند: من به جعفر بن شریف وعده داده بودم که آخر همین روز به اینجا بیایم. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به سوی شما آمدم تا تجدید عهد نمایم. و اکنون در میان شما هستم تا پرسش ها و حاجت های خود را مطرح سازید. منبع: بحارالانوار
بسم ‌الله الرحمن الرحیم زمین شدیم ولی آسمانِ ما حسن است کرانه‌ایم ولی بی کرانِ ماحسن است گره گره همه اما امانِ ما حسن است پُر از حسن لبِ ما نوشِ‌جانِ ما حسن است هزار شُکر تمامِ جهانِ ما حسن است رسید جلوه‌ای و باز یاعلی گفتیم پس از دو یاحسن از چارتا علی گفتیم دوباره از حسن و مرتضی علی گفتیم حسن حسن همه‌ی عمر با علی گفتیم به فاطمه بنویسید جانِ ما حسن است بساطِ عاشقی‌ام جور شد به لطف شما و سهمِ سفره‌ی ما نور شد به لطف شما از آن زمان که زمین طور شد به لطف شما گدای سامره مشهور شد به لطف شما تمامِ عمر فقط آب و نانِ ما حسن است برای عرضِ ادب شاعران کم آوردند برای پیش کشیِ تو جان کم آوردند به پای بوسی تو آستان کم آوردند قلم زدند به عُمر و زمان کم آوردند که عشق در رگ و در استخوانِ ما حسن است گداشدیم بگوییم این سخن ها را نوشته اند خدایِ کَرَم حسن ها را برای ما که نوشتند پَر زدن ها را به سامرایِ شما رفتن آمدن ها را هزار شُکر که رزقِ دُکانِ ما حسن است به روی شانه اگر گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله سامرا بشود حسن نماز و حسن قبله‌ی دعا بشود حسن رکوع و حسن سجده‌های ما بشود میان کرببلا هم اذان ما حسن است نوشته اند بر این خانه از قدیم:الله که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم: الله عصا بدست رسیده است پیشِ تو کلیم الله کلیم تا که بگوید حسن کریم الله چه غم از این همه غم،مهربانِ ماحسن است اگرچه تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر باشد پدر همیشه همه کاره‌اش پسر باشد پسر برای پدر پاره‌ی جگر باشد پسر که هست گدا هم که پشت در باشد بزرگ خانه‌ی صاحب زمانِ ما حسن است
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 تودستهای خورشیده ستاره همه ملائک دور گهواره تواسمونا ولوله افتاد حسن یا حسن برلب شعاره نور جلوه گری ازعالمی سری اقای محشری سلطان دنیایی یا امام عسگری توهستی.قرارم.نگارم.سرم رو زیر پای تو میزارم مدد یامولا (3)عزیز زهرا * بند دوم * تودلبرودلدارماهایی تویازدهمین نورخدایی که وصف توهست توی یک جمله نتیجهِ امامِ رضایی غرق نور سامرا به داره چه صفا قربون زائرا میگردن دور شیش گوشه چون کرببلا توهستی.نگارم.قرارم.به زیر پای تو سرمو میزارم مددیامولا(3)عزیز زهرا ابوالفضل آلوئیان امام عسکری (ع) سرود