eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
50 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آمدم باز کریما به امید نظری منم و لطف تو و سوز دل و چشم تری آمدم باز ببینم که رحیمیت تو... می شود یار پریشانی این پشت دری همتی نیست که پر باز کنم پر بکشم خسته ام خسته از این غربت بی بال و پری نامه ام پرشده از معصیت ریز و درشت! که دگر نیست به آه دلِ زارم اثری کاشکی بانفس پاک دلی، خوش ذاتی نخوت و رخوت این بندگیم را ببری بر مذاقم بچشان لذت بیداری را خواب هرگز نکند مرد دعای سحری گیرم از مهر، گناهان مرا بخشیدی پاک شد نامه ی اعمال بدم... با شرری بارِ شرمندگیم را چه کنم یا الله آه از جهل و گرفتاری و این خیره سری ⏹ https://eitaa.com/babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بنده ای خطاکارم، بار معصیت دارم می پذیری ام امشب، با گناه بسیارم؟! یا مُسببَ الاسباب یا حلیم و یا تواب گرچه زار و غمگینم، مستحق نفرینم من ولی ز درگاهت، جز کرم نمی بینم یا کریم و یا الله یا علیم و یا الله آمدم شب غفران، بر سرایت ای منان زیر لب نوا دارم، یا غفور و یا رحمن یا غفور و یا رحمن همدم گنهکاران می زنم صدا العفو، مهربان خدا العفو ای خدا به اربابم، شاه کربلا العفو ساتر العیوب العفو عالم الغیوب العفو " داغ نینوا دارم، میل کربلا دارم" تو مرا نمی خواهی؟! " من فقط تو را دارم" شاه من، حسین من بی کفن حسین من گرچه بنده ای پستم، بر سه ساله دل بستم گفته ام به هر محفل، من رقیه ای هستم ای سه ساله ی ارباب گم شدم مرا دریاب اربعین که مهمانم، تا سرای جانانم هر ستون که می آیم، از رقیه می خوانم می خری مرا بی بی؟! اشفعی لنا بی بی گریه کن که در جاده، از بلندی افتاده دختر عزیز الله، در خرابه جان داده یاس نیلی پرپر می کشی مرا آخر ⏹ https://eitaa.com/babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای مهربان خدای پرده پوشم از باده ی رحمانی ات بنوشم چون نامه ی خود بنگرم خموشم اما کند عفو تو در خروشم یا دائم الفضل عَلی البریَّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه حق نمک را من ادا نکردم جز بر وفای تو جفا نکردم بر توبه های خود وفا نکردم شرمنده ام از تو حیا نکردم یا صاحبَ المَواهِبِ السَّنیَّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه شب های جمعه می کنی صدایم تا لحظه ای بر درگهت بیایم بر درد بی درمان شدی دوایم اما من آلوده در خطایم یا باسِطَ الیدَینِ بِالعَطیّه اِغفِر لنا فی هذِهِ العَشیّه هرچند بدتر از خودم ندیدم بسکه بزرگی داده ای امیدم بر مجلس اهل ولا رسیدم دادی به آل فاطمه نویدم صَلِّ علی خَیرِ الوَری سَجیّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه اصلاً نشد در وادی ولایت حق تو را یارب کنم رعایت هرچند کردی تو مرا هدایت خالص نگشتم تا کنم صدایت اِرحَم لنا یا عالمَ الخَفیّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه منکه غلام خانه ی حسینم دیوانه ام دیوانه ی حسینم سینه زن غمخانه ی حسینم دلداده ی دردانه ی حسینم حقّ همان شهیده ی زکیّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه وقت سحر بوی رقیه دارد بوی خوش از روی رقیه دارد عاشق نظر سوی رقیه دارد دل حاجت کوی رقیه دارد آن دختر غمدیده از ذَریّه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه حتی ز زینب هم شکسته تر شد آنقدر زد ناله شبش سحر شد تا رو به رو با صورت پدر شد لب های او بوسید و در سفر شد زد ناله بنت المرتضی رقیه اِغفر لنا فی هذِهِ العَشیّه ⏹ https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۰ سحر ماه خدا سوز صدا می‌خواهد بشتابید که این سفره گدا می‌خواهد بشتابید که این ماه به پایان نرسد که در این ماه، خدا اهل بکا می‌خواهد به خدایی که کریم است و رحیم است و غفور بخشش اهل گنه دست دعا می‌خواهد دل آلوده مریض است، ز عصیان و خطا صاحبِ خانه! مریضِ تو شفا می‌خواهد بنده‌ای که نفَسَش بی اثر و آلوده است به خدا هم‌نفسی چون شهدا می‌خواهد بدنی که تنِ عریان به زمین افتاده کفنی، تکه حصیری به خدا می‌خواهد https://eitaa.com/babollharam
شعر۹ باز آمدم با چشم‌های تر شب سوم افتاده‌ام از پای پشتِ در شب سوم بال و پری بشکسته آوردم نگاهم کن چهره بپوشان از رویم کمتر شب سوم توبه شکستم، پایِ عهدِ خود نماندم من شرمندگیِ من شده بدتر شبِ سوم بُهتَم زده از ترسِ روزِ رستخیز، اما با گریه حالم می‌شود بهتر شب سوم بسته شده بال و پرم در معصیت‌هایم این معصیت‌ها گشته دردِ سر شب سوم حال و هوایِ کودکیَّم رفته از دستم مثلِ گذشته نیستم دیگر شب سوم بینِ مناجات و دعاهای سحر دیدم نامِ رقیه گشته جلوه‌گر شب سوم آنقدر دلتنگِ مُحَرم می‌شوم شب‌ها یاد رقیه می‌کنم در هر شب سوم با روضه‌های شام و کوفه می‌زنم پرپر در روضه‌اش جان می‌دهم آخر شب سوم https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ اگر بناست رحمت کسی به ما کمک کند خدا کند که زودتر خود خدا کمک کند ضیافت کریم ها که بی گدا نمی شود کرم کن و بگو کسی به این گدا کمک کند من اشتباه کرده ام ولی مرا رها نکن بجز تو کیست که به این، بی سر و پا کمک کند گناه کردنم به آبروی من لگد زده به این بدون آبرو کسی چرا کمک کند ؟ اگر هوار میزنم ،اگر که جار میزنم میان راه مانده ام یکی مرا کمک کند نگو که تحبس الدعا شدم نگو رها شدم بگو چه حربه ای به من بجز دعا کمک کند برای من که قبح غفلت و گناه ریخته حیاست بهترین دوا ، به من حیا کمک کند بیا مرا درست کن بیا ضرر نمیکنی نمیشود خدا همش به خوبها کمک کند به هر کجا که میروم ضمانتم نمی کنند به طوس میروم مگر امام رضا کمک کند اگر که خورده کار من گره ؛گره گشا که هست به عاشقان ، رقیه ی گره گشا کمک کند چقدر تا دم سحر سر بریده ی پدر به دخترسه ساله روی نیزه ها کمک کند ز ناقه زجر لعنتی مرا ز مو بلند کرد به دختر تو عمه زیر چکمه ها کمک کند ⏹ https://eitaa.com/babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم حجت الاسلام نويد وصل پدر را به كاروان می داد به ماه، ماه سر نيزه را نشان می داد رقيه توليت آستان رأس شريف به ماه، اذن زيارت در آسمان می داد هزار حوريه از چادرش زمين ميريخت اگر كه چادر خود را کمی تكان می داد رقيه دختر آقای مهربانی كه سرش به حامل سر نيزه سايبان می داد – - گرسنه بود، ولی از كرامتش اين بس به دست دشمن خود رزق آب و نان می داد پدر عقيق یمن را به ساربان بخشيد و او النگوی خود را به ساربان می داد شبانه از لب بابا كمی شكايت كرد چرا كه بوسه به لب های خيزران ميداد توان پاشدنش را گرفت سيلی زجر وگرنه پيش پدر، ايستاده جان می داد درست لحظه ی وصل رقيه و بابا برادرش به روی نيزه ها اذان می داد https://eitaa.com/babollharam
بسم الله الرحمن الرحيم گویا به سر رسیده غم انتظــارها از راه آمده است نگــارِ نگـــارها بابا خوش آمدی، قدمت روی چشم من چشمی که خون شده ز غم روزگارها این گیسوان مختصرم فرش راه تو باقیش مانده است میان شرارها پاهای کوچکم پر آلاله ها شده بس که دویده ام پی تان در فرارها گفتی مرا دوباره بغل می کنی، ولی دستت کجاست، آه چه شد آن قرارها محو سر تو بودم و خوردم زمین پدر یک مرتبه، دو مرتبه... نه، بلکه بارها خسته شدم پدر، نفسم بند آمده از بس که پا به پا شده ام با سوارها ناز مرا بخر که دلم سخت رنجه است از چشم های خیرۀ این برده دارها صوت خفیف ودست نحیف و تنی ضعیف مانده برای دخترتــــان یادگــارها بال و پر و سر و کمرم را شکسته اند مکسوره ای شدم من از این انکسارها مانند مـــادر تو شهید ولایتـــم در زیر تازیــانه و بین فشـــارها با گریه ام بساط ستم را به هم زدم آورده ام بـرای شما افتخـــارها https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ از وقار عمه جان خود حجاب آموخته او مودب بودنش را از رباب آموخته با دو دست بسته تا شامات را یکسر گرفت رزم را از فاطمه، از بوتراب آموخته چشم بارانی او آموزگار اشک بود گریه کردن بر لبت را او به آب آموخته زلفهایت را ورق میزد شبیه مقتلی روضه را از زخم جلد این کتاب آموخته جمع زد زخم تو را با زخم های مادرت با شمارش کردن آنها حساب آموخته چشم بیدار شبش را چشم زد شام حسود پلک هایش چند روزی هست خواب آموخته زلف تو گفت از تنور و دخترت آتش گرفت سوختن را پا به پایش آفتاب آموخته گاه باید که ادب از بی ادب آموخت، پس بوسه را از چوب در بزم شراب آموخته https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم باران بسم الله الرحمن الرحیم سفره ی احسان بسم الله الرحمن الرحیم خواندن آیات سرخ گل ز قرآن چمن در بهارستان بسم الله الرحمن الرحیم لقمه ای نان و نیایش در حضور آسمان بر لب ایوان ِ بسم الله الرحمن الرحیم خوردن سیبی بهشتی از درخت باغ نور با لب و دندان ِ بسم الله الرحمن الرحیم شب نشینی با ملائک در شبستان دعا خواندن قرآن ِ بسم الله الرحمن الرحیم همنشینی با خدا در زیر نور ماه عشق در شب چشمان ِ بسم الله الرحمن الرحیم مثل مولانا شقایق ، سوختن از داغ عشق از تب سوزان ِ بسم الله الرحمن الرحیم تو شب قدری و شیطان می شناسد قدر تو بندگی کن ، جان بسم الله الرحمن الرحیم بندگی کن تا بمیرد در تو شیطان رجیم تا شوی انسان ِ بسم الله الرحمن الرحیم https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم با درد آمديم امان را طلب کنیم مهمان نوازی رمضان را طلب کنيم ما سال‌هاست قسمتمان خشکسالی است دریا کجاست اشک روان را طلب کنيم موسی و شيوۀ سخنش مال ما نبود پس بهتر آنکه درس شبان را طلب کنیم موسی به یمن ضعف تکلم ، کلیم شد باید که از سکوت ، بیان را طلب کنیم در های و هوی ما به خدا که خدا نبود ديگر بس است که هیجان را طلب کنیم جرمش کم است و جرم گناهش بزرگ، آه بگذار اختیار زبان را طلب کنیم حاجات ما به درد تقرب نمی خورد اصلا خودت بگو که همان را طلب کنيم وقتی کنار رحمت دریا نشسته ایم حیف است آب قطره چکان را طلب کنیم حیف است جای درد و دل و هم جواری اش هی از کریم لقمۀ نان را طلب کنیم حاجت روا شويم، بیا امتحان کنیم یکبار حاجت دگران را طلب کنیم یکبار هم برای رضای خدا نشد که حاجت امام زمان را طلب کنیم از دستهای ضامن آهو خدا کند تضمین این رفاقتمان را طلب کنیم حاجات نوکرت رمضان هم محرم است بودن،کنار سینه زنان را طلب کنیم گمنامی شهید به ما درس می دهد بازنده ایم ، نام و نشان را طلب کنیم از دستهای بسته طفل سه ساله اش با دست بسته دادن جان را طلب کنيم https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا رمضان آمده و حال بکا نیست مرا روزگاری به هوای همه کس بال زدم پر پرواز به درگاه شما نیست مرا معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست لذتی در سحر نافله ها نیست مرا من از این تیرگی باطن خود دلگیرم روشنی بخش دل و دیده چرا نیست مرا؟ دست من خالی و هر بار تظاهر کردم کوله باری به جز از کبر و ریا نیست مرا چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله بارالها به گمانم که بنا نیست مرا... به حسین تو قسم قافیه را باخته ام اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا روزی ام کن سحری گوشه ی بین الحرمین هوسی جز سفر کرببلا نیست مرا https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شوری به دل پر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر ‌چند اجابتت نکردم هرگز هر بار که خواندمت جوابم دادی ⏹ در بعضى از احاديث قدسيه آمده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى فرمايد: «نَادَيتُمونِى فَلَبَّيتكُم، سَأَلتُمُونِى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُمونى فَأمهَلتُكُم، تَرَكتُمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَ إن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم» «مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى‌پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود.» 📚 کشف الاسرار، ج ۳، ص ۸۲ https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلمرده ایم و یاد تو جان می دهد به ما قلبیم و بودنت ضربان می دهد به ما ماه خدا دومرتبه بی ماه روی تو دارد بشارت رمضان می دهد به ما برگرد! ای که لحظه ی افطار، عاقبت یک روز دست های تو نان می دهد به ما روزی سه بار غرق غریبی و بی کسی ست حسی که بی تو وقت اذان می دهد به ما این ماه، فرصتی ست که باز عاشقت شویم ماه خدا دوباره زمان می دهد به ما امسال میهمان جد تو هستیم، جان حسین نامی که اشک های روان می دهد به ما حالا که سفره، سفره ی عشق است پس خدا هرچه بخواهد این دلمان می دهد به ما بی شک حواله همه امسال کربلاست مزدی که آخر رمضان می دهد به ما ⏹ https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه يکى گرفت ،به پاى همه نوشت ما باهم آمديم که با هم حساب کرد با اين خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد يک دم صدا زديم, دمادم حساب کرد پيش کريم ، دست به جيبم نميبرم خرج من است، کيسه حاتم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اينجا چه ميکنم؟! منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد مقصد عبوديت که نباشد، نميشود حتى روى عبادت بلعم حساب کرد معلوم بود آبرويم را نميبرد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، ميخرد على بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد اين گريه قابليت غفران نداشت که... پس روى گريه هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسين" بگو،گفتم و خريد يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند ممنون حيدريم که درهم حساب کرد https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از بس که ‌ر‌ئو‌ف و ‌مهر‌بانی یا ‌ر‌ب تو ملجأ هر پیر و جوانی یا رب هرگز نشنیده ‌ا‌م گنه ‌کاری را از خانه‌ی ر‌حمتت برانی یار‌ب ⏭ نومید نمی‌شویم یک آن از ‌تو دیدیم ‌مگر ‌به ‌غیرِ ‌ا‌حسان از تو؟ جر‌م و ‌گنه و ‌خطا و ‌عصیان از ما جود و کر‌م و عطا و ‌غفران از تو https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خدا به روز قیامت به دادِ ما برسد ز روی لطف و کرامت به دادِ ما برسد گناه پشت گناه و حرام پشت حرام مگر که اشک ندامت به دادِ ما برسد مگر به برکت این سفره های افطاری به لحظه های اجابت به دادِ ما برسد خدا به دید عدالت نظر کند ، ... زاریم ! مگر به دیدِ عنایت به دادِ ما برسد به مرگ داخل بستر نمی شود دل بست خدا کند که شهادت به دادِ ما برسد نه روزه ای نه نماز ِ درست و درمانی مگر دو وعده زیارت به دادِ ما برسد ولایتِ علی و آل اوست هستیِ ما امید ماست ولایت به دادِ ما برسد به لطف و یاریِ حق در مجالس ارباب خودِ حسین ، نهایت به دادِ ما برسد ** سری به نیزه بلند است و دخترش بی تاب خدا به بندِ اسارت به دادِ ما برسد به گریه گفت ، روی نیزه با علمدارش نگاه کن .... که نگاهت به دادِ ما برسد https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هیچ کسی بار بَدم رو نخریده آخدا تو فقط مشتریشی، اونم ندیده آخدا می دونم دلت نمیاد دوباره ضرر بدم یه جا، با هم می خری؛ کال و رسیده آخدا تویِ زندگیم نشد به در بسته بخورم اسم پاکت واسه قفل غم، کلیده آخدا می خوام امشب مثِ اون چوپونه دردِ دل کنم اون که از آدم خوبا طعنه شنیده آخدا می زنی بیا بزن؛ صاحب بندتی ولی چی گیرت میاد از این رنگ پریده آخدا !؟ مُشتی پوست و استخوون دیگه جهنم نداره درخور قهر تو نیستش این تکیده آخدا کی می خوای اسم منُ از تو بَدا خط بزنی ؟ نوبتم کی میشه ؟ وقتش نرسیده آخدا !؟ روتُ برنگردون از من، نگو منت نکشم دل شکستن از شما خیلی بعیده آخدا کاری کن تا که سری تویِ سرا در بیارم قسمت میدم به اون سر بریده آخدا نکنه داری درِ بهشتُ روم وا می کنی! عطر سیب تازه ای اینجا پیچیده آخدا https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم مینویسم خدا بحق حسین یا سریع الرضا بحق حسین ربنا آتنا بحق حسین گویم العفو را بحق حسین تا ببخشی مرا بحق حسین ربنا ربنا اله کریم سفره دار کریم ماه کریم دست خالی به بارگاه کریم آمدم باز در پناه کریم نظری بر گدا بحق حسین آمدم آشتی کنم باتو رد من مستکین خود را تو وحده لا رفیق الا تو ما کریمیم ای خدا یا تو؟ کرمی کن به ما بحق حسین منم و کوله بار سنگینم دارد از دست می رود دینم به خداوندی تو خوشبینم من از این ذکر ، خیر میبینم یا سمیع الدعا بحق حسین جانم آنشب که بر دهن برسد ملک الموت نزد من برسد کاش آنجا امام حسن برسد یکنفر یار سینه زن برسد تا بگیرم نوا بحق حسین چه نمایم برای وحشت قبر چه کنم با فشار و غربت قبر دستخالیم و خجالت قبر مونسم باش بین خلوت قبر رحمی آن لحظه ها بحق حسین تستر الذنب ، کوه غفرانید نام ما را اگر نمیخوانید لااقل جرم ما بپوشانید من نجف رفته ام ، نسوزانید جان خیر النسا ، بحق حسین شب جمعه است یا امام زمان خجلم از شما امام زمان دوست دارم تو را امام زمان التماس دعا امام زمان پیش ماهم بیا بحق حسین باز دارم هوای شش گوشه بی قرارم برای شش گوشه درد ما و دوای شش گوشه آه پایین پای شش گوشه ببرم کربلا بحق حسین ته مقتل بگو چه شد آقا تن که شد پشت و رو چه شد آقا پنجه شمر و مو چه شد آقا چکمه روی گلو چه شد آقا العجل مهدیا بحق حسین https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۲ جبرئیلِ دل من بال و پری می‌خواهد چشم آلوده ز پاکی گوهری می‌خواهد عاشق از اشک سحرها ثمری می‌خواهد آتش قهرِ خدا هم، سپری می‌خواهد مانده در راه خطا راهبری می‌خواهد عبدِ فَرّار، به این خانه پناه آورده به روی دوش فقط بارِ گنه آورده عذرخواه است اگر روی سیاه آورده در بساطش دل بشکسته و آه آورده حال از لطف و کرم خوش خبری می‌خواهد شب دراز است و هر آنکس که حقیقت بین است سرِ سجاده و درک سحرش شیرین است معصیت کاش بدانیم چرا سنگین است نیمه شب آه، از عمق جگری تسکین است سحر ماه خدا چشم تری می‌خواهد در دل چاهِ گنه، آدم عاقل نرود بنده باشد، به لحد غافل و جاهل نرود کشتی موج زده جانب ساحل نرود بار کج در وطنِ ما که به منزل نرود حذر از دامِ گنه رهگذری می‌خواهد اشک، در چشم هر آنکس که فراهم نشود خوف، از حضرت جبّار مُسَلّم نشود رحمتِ واسعه از سمت خدا کم نشود آدم از فعلِ بدش حضرت آدم نشود رحمت واسعه صاحب نظری می‌خواهد هر که شد اهلِ نظر، بود گرفتار حسین عاشق در به در و زنده‌ی رفتار حسین بر سرش بوده فقط دستِ علمدار حسین روز و شب هست عزادار و گوهربار حسین گریه بر خون خدا هم، بصری می‌خواهد هیچ کس با گنهش عالم فرزانه نشد با هَوی و هوَسَش راهیِ میخانه نشد گرد شمع رخ ارباب که پروانه نشد کُشته‌ی روضه‌ی آن دختر دردانه نشد دختری که شده تنها پدری می‌خواهد اشک در چشم ترِ دختر سلطان، خون است پدرش با تنِ پرخون به دلِ هامون است خوار از پایْ کشید و دل او محزون است بازویش پر ورم و صورت او گلگون است گریه می‌کرد و کسی گفت، سری می‌خواهد (( نیمه شب بود که درهای اجابت وا شد )) زایرِ این گل بی برگ، سرِ بابا شد ذکر لبهاش فقط نغمه‌ی واویلا شد مرگ، دور و برِ ویرانه سرا پیدا شد درکِ این داغ، دل شعله‌وری می‌خواهد https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۱ توبه به لب دارد و قرار ندارد فکرِ از آغوش تو فرار ندارد خسته ز افعال آمده که ببینی غیر خودت با کسی که کار ندارد حال بکش پرده‌ای به روی گناهش عبد گنهکار که هوار ندارد فکر زدن را مکن به روز قیامت چوب زدن هم که افتخار ندارد لااقل اینجا بزن نه پیش مغیره در بر اعدا زدن که جار ندارد روز قیامت اگر کنار حسین است آتش سوزنده اعتبار ندارد آتش اگر گُر گرفته، از غم یار است آتش عشق حسین مهار ندارد گریه کنِ روضه‌های حضرت زهرا صورتش از معصیت غبار ندارد https://eitaa.com/babollharam
🌺 زمزمه ی مناجات 🌺 شبای رحمت و دعا از راه رسیده شبای آشتی کنونِ با خدا رسیده رسیده رحمت خدا از آسمون مهمونی داره باز خدای مهربون ببین که از کرم می ده پناهمون اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا (۳) چی میشه که منو به پیشت می کشونی با رو سیاهیم بین خوبات می نشونی ببین گدا اَم و تویی پادشاهم اومده ام باز با دل پر گناهم غیر تو یاری ندارم ای پناهم اِغفرلَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا شبای این ماه پر از غم و سوز و گدازه دست گدا ، رو به خدای بی نیازه آرزومونه که بیاد آقای ما تا که باهاش یبار بریم کرببلا ناله کنیم برا حسین تو قتلگاه اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رَبَّنا تشنگیِ ماه رمضون به اشک و آهه آه از لبِ خشک حسین تو قتلگاهه آخه حسین لحظه ی آخر تشنه بود حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود حنجر خشک آقا زیر دِشنه بود غریب کربلا حسین ، آقا آقا (۳) 🔹 مرتضی شاهمندی 🔹 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ ⚜️عضو کانال "باب الحرم" پايگاه سبك به همراه شعر مداحي ویژه نشر آثار مداحان و شاعران جوان سراسر کشور شوید. لینک زیر را لمس کنید 👇👇👇 https://eitaa.com/babollharam
بند ۱ من جز درِ این خانه دگر جای ندارم جز کوی تو با دیده ی تَر جای ندارم حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم بند ۲ هر بار گنه کردم و رو سوی تو آرَم تو باز حیا کردی و من شرم ندارم حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم بند ۳ جز درگه لطف تو دگر نیست امیدی صد بار خطا کردم و انگار ندیدی حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم بند ۴ گفتی که بیایم من و مهمان تو باشم من کِی به خدا لایق احسان تو باشم حالا اومدم - ای خدایم تو نکن ردم - ای خدایم می دونم بَدَم -ای خدایم تو نکن ردم- ای خدایم ═══✼🍃🌹🍃✼═══ ⚜️عضو کانال "باب الحرم" پايگاه سبك به همراه شعر مداحي ویژه نشر آثار مداحان و شاعران جوان سراسر کشور شوید. لینک زیر را لمس کنید 👇👇👇 https://eitaa.com/babollharam
*شور ابی عبدالله(ع)* *بند اول* نوکرت تک و بی کسه روزیم از شما میرسه توو بزم روضه و جنون جنونم مثه عابسه... لیلامی ؛ و با افتخار میگم برا تو مجنونم از عمرم ؛ وقتایی که بی تو طی شده پشیمونم بیمار ؛ عشقتم فقط تویی دوا و درمونم... ///ثارالله شه عالمین.../// *بند دوم* حالم توو روضه هات خوبه ضریحت خیلی مجذوبه اسم تو روو دلم حسین با خط طلا زرکوبه... هر قطره ؛ اشک من آقا برات شبیه در میشه خوشحالم؛دستای خالیم با دستای تو پر میشه هر کسی؛اسیر غمت باشه نهایت حر میشه... ///ثارالله شه عالمین.../// *بند سوم* اباالفضل قمر منیر ادبه توئه بی نظیر فخرمه به همه جهان حسین شاه و تویی وزیر... اباالفضل ؛ نقش بازوبند پهلونای زمین اباالفضل ؛ مه هاشمی نسب گل ام البنین اباالفضل ؛ توی کشور دلم تویی مثه نگین... ///اباالفضل مه عالمین.../// *مهدی ندرخانی-کرج* ___________________________ ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇 https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۵ شب ششم شده اما هنوز هم زارم هنوز در دلِ خود آهِ بی اثر دارم همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی ولی به جای شما این منم طلب‌کارم اگر چه از تو به من خیر می‌رسد، اما به جای تو، به گناهم فقط گرفتارم تو بودی آنکه ندیده گرفتی عصیانم به عفو و بخشش تو سالها بدهکارم گناه کردم و شد نامه‌ام سیاهِ سیاه ذلیل و خوار شدم، کِرده‌ام نشد یارم اسیرِ نفس شدم خوبیِ تو یادم رفت جسور و، خیره سر و، بی وفا و، بی عارم شکسته بال و پرم در گناه یا شافی اسیرِ معصیتم، مستکین و بیمارم نشسته‌ام سرِ این سفره هر سحر، افسوس نشد ز سفره‌ی لطفِ تو رزق بردارم https://eitaa.com/babollharam
شعر۱۶ هفتمین شب یادِ تشنگیِ محشر می‌کنم سختیِ آن روز را امروز باور می‌کنم گریه‌ام از قبر و تنهایی و وحشت کردن است تا زمان باقی است پس گریه مکرر می‌کنم نامه‌ی اعمال من خالی است از صدق و وفا لاجَرَم این ماه را به روزه‌ها سر می‌کنم وحشتِ روز قیامت خنده‌هایم را گرفت هر سحر می‌آیم و این دیده را تر می‌کنم غرقِ عصیانم، ولی با لطفِ بی پایانِ تو در میانِ روضه‌ها خود را مطهر می‌کنم گر چه رویم از گناهانم سیاه و تیره شد یک حسین می‌گویم عالم را معطر می‌کنم تشنگی این روزها من را به روضه وصل کرد هفتمین شب گریه بر حلقومِ اصغر می‌کنم https://eitaa.com/babollharam
محمد مبشری: بسم الله الرحمن الرحیم زمزمه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها بند اول ای تو هست و بودم ، گسسته تار و پودم رفتی و پس از تو ، سوزانده ای وجودم2 ای که کل هستت / به دستت / فدای راه من شده من چگونه مانم / که جانم / پیچیده در کفن شده یار همنوازم ، چه سازم ، ز داغ هجر و دوری ات رفتی ای که غمخوار / مرا یار / تو بودی و صبوریت می کنم زمزمه ، مادر فاطمه 2 وای ز اشک محنت او 2 بند دوم من چگونه ماندم ، در این دنیا ز داغت من چه دل غمینم ، ز دوری و فراقت2 همنشین آهم / نگاهم / به قبر تو ماندست هنوز دخترت به جانم / از این غم / گریان و نالان است هنوز خود ببین که زهرا / ز غم ها / محزون خسته می شود بعد تو مدینه / ز کینه / شکسته پهلو می شود آن که در اوج غم ، یک گله هم نکرد 2 وای ز اشک محنت او 2 _____________________ https://eitaa.com/babollharam