eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
49 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
زمینه _ شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السّـــــلام ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ بند اول آسمـــــونه چشمای شیعه بارونـــــه جبرئیــل امشب روضــه میخونه و تَهَدَّمَـــــت والله قُتِـــلَ الحــیدر بیـن محــــرابه میزنه پـــرپـــر فصل غمه فرشتـــــه ها شد فــرق ســر علـــــی دوتا شد شب عـــــزای مُرتَضـــیٰ شد آه و واویــــــــــلا فُـــــزتُ و رَبِّ کعبـــه بر لب غصه گرفتـه عـــــالم امشب دیگه شـده بیچـــــاره زینب آه و واویــــــــــلا غرقه خونه جانماز حــــــــــیدر بابا اِنّا لله روی سجـــده رفته آقا واویلتا مسجد کوفه شد غوغا حیدر حیدر _ آقام آقام آقام آقام (3) ●●●●●●●●●●●●●● بند دوم میبرنش تاخـــــونه با دلی مضطر افتـــاده از پا فاتح خــــیبر شده شبیه زهـــــرا رنگِ رخسارش کـــــه نمیبینــه چشمای تارش میگه حســـــن که ای امیرم الهـــــی من بــرات بمیـــــرم انتقـــــام تــورو میـــــگیـرم آه و واویــــــــــلا مثل مـــــادر دلت پر آهـــــه تموم صـــــورتت سیـــــاهـه دنیـــــا بدون تــــو تباهـــــه آه و واویــــــــــلا دست بــابــا به روی شـــــونه ی حسینیه ابوفاضـــــل خون میباره به شور و شینه نگـــــــــرانه دلـــــه آشـــــوبه زینبینـــــه حیدر حیدر _ آقام آقام آقام آقام (3) ۱۹_ماه_رمضان ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 👇👇👇👇👇👇👇👇 ═══✼🍃🌹🍃✼═══
مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام🌿 من حیدری ام حالِ پریشان شده دارم درسینه بسی آتش حیران شده دارم امشب زشرابش مِیِ طوفان شده دارم تا صبح دل زار پریشان شده دارم ما مرد شرابیم دوصدباده بیارید ما را به درِ بیتِ علی مست گذارید رخساره علی قبله‌ی دنیا شدنی بود دیدارعلی گرمِ تماشا شدنی بود سلطان پی دیدار مُهیا شدنی بود این دیده بسی دیده ی بینا شدنی بود مارابه جهان دیدن اوهست تمنا عمریست گداییم گدای دره مولا شاید شبِ قدر مقدر شده باشد مشتاق علی باز پیمبر شده باشد ازعشق چنین گوشِ زمان کر شده باشد مشتاق لقا حضرت دلبر شده باشد منشق شده تصویرِ خداوند به محراب افتادزپاشیرِ خداوند به محراب یعقوب دو دیده به ره تو نظرش بود گریان پدر گوشه ای از در پسرش بود منشق زسرتیغ پر از زهر سرش بود قاتل به جهان کشتن حیدرهنرش بود مولابه جهان گردشِ این روز و شب از توست شیرینیِ افطارِ پی  هر رُطب از توست باناز نگاه تو زمین زیر و زِبَر شد بارفتن تو زینب توخون به جگر شد بند آمده این راه از این کوچه گذر شد ازخاکِ قدمهات به ما نیز نظر شد چشمان علی جلوه ی محراب سحر بود دیدارتو آقا همه شب پای سحربود تا شدت نور ملکوتی علی بود کوفه جلوات جبروتی علی بود شاهدبه غم واوج سکوتی علی بود حق گرمِ تماشایِ قنوتی علی بود پیش تو ذلیلم مددی حضرت سلطان یک عمر دخیلم مددی حضرت سلطان هستی توطبیب دل و بیمار توهستم یا این همه در شهر بدهکار توهستم عمریست گدا بر در و دیوار توهستم تقصیر من این است که سربار توهستم عمریست کَرَم رویِ کَرَم ریخته ای تو (مجنون) درت رابه خود آویخته ای تو -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بازم شب قدره و بیقراری غلْط میخوره رو گونه های خیسم بازم شب قدره و حاجتام و یکی یکی با گریه می نویسم حاجتایی که نزدیک یه ساله تو خاطرم مرور میشه همیشه ولی تموم حاجتای عمرم اندازه یه حاجتم نمیشه حاجتم اینه آقام و ببینم کاشکی که آرزو به دل نمونم دوس دارم از خجالتش در بیام خدا کنه ازش خجل نمونم بازم شب قدره و جات خالیه فقط غمه که جات و پُر میکنه فقط نگاه مهربون توئه که این دل سنگیم و در میکنه باز شب قدره و خودم میدونم که قَدرت و نمیدونم آقاجون من امشب اومدم بگم که دیگه پشیمونم پشیمونم آقاجون تو جامعه کبیره خوندم این و لطف خدا بسته به لطفتونه اگه تو از گناه من بگذری دیگه خدا من و نمی سوزونه کِی میشه از کعبه خبر بیاد و صدا اذونت بپیچه تو گوشم برای انتقام بریم مدینه کنار تو لباس رزم بپوشم نمیدونم کوفه ای یا کربلا نمیدونم کجا عزا گرفتی به یادمون باش آقا هر کجا که به آسمون دست دعا گرفتی 🔸شاعر: ___________________________
دشمنان این روزها حرف دو پهلو می زنند دوستانت یک به یک دارند زانو می زنند از نگاه انداختن در چهره ات شرمنده اند علتش اینست کمتر خنجر از رو می زنند تو پی تقسیم نانی، عده ای در خوابشان خاک بیت المال را دارند جارو می زنند یک نفر باید بگوید زخمت از شمشیر نیست بر سر تو بی جهت دارند دارو می زنند خوب شد رفتی ندیدی شرطه ها دور بقیع روبرومان دست هاشان را به پهلو می زنند!  🔸شاعر: ____________________________
شهادت امیرالمومنین(ع) بین محراب علی شیرجهان افتاده که از این واقعه عالم به فغان افتاده بین محرب دعابود علی خورد زمین فاطمه موی پریشان به جنان افتاده شده منشق سر ه مولا،چه کندبا زینب پیشواز سر بشکسته چسان افتاده نفسی نیست دگر در دل این باغ خزان پی او باد صبا اشک فشان افتاده شده پاشیده زهم عرش برایت حیدر جبرییل مویه کنُان، مویه کنان افتاده باز گودال مرایاد توانداخت حسین غارت خیمه ی سلطان، به سنان افتاده شمرآمدپی گودال و دل زینب دید سوی این باغ دگر باد خزان افتاده دو سه باری به زمین خورد ودلش گفت حسین گوشه ی خیمه چنین او نگران افتاده غلامی
مرهم زخم دلش تنها دم شمشیر بود مردم از او سیر بودند او ز مردم سیر بود خاردرچشم،استخوان درحلق،آتش برجگر در کف گردون کمان، در سینۀ او تیر بود گنج عالم زیر پا و ثروتش هنگام مرگ چندقرص نان جو،یک اسب،یک شمشیربود زود زهر تیغ قاتل کرد بر جانش اثر مجتبی بر او طبیب آورد اما دیر بود درحرم آمد به دنیا، گشت در مسجد شهید قطره‌قطره خون پاکش راهمین تفسیربود بی‌گناهی کم گناهی نیست، بر اهل گناه شدت عدل علی بالاترین تقصیر بود برزمین افتاده،خون فواره می‌زد از سرش در دوچشمش اشک شوق وبرلبش تکبیربود گرچه طی گردیده بودازعمراوشصت وسه‌سال او در ایام شباب از داغ زهرا پیر بود شیر، بهر قاتل خود می‌فرستاد از کرم باوجود آن که خود تنها غذایش شیر بود کارمولابود«میثم!»لطف وصدق ودوستی کاردنیاظلم وجوروحیله وتزویربود
صدای هق هقِ مردی میان نخلستان حکایت جگری پاره پاره را دارد ز دست مردمی از جنس سنگ سی سال است میان حنجره‌اش بغض بی صدا دارد هرآنچه غصه و غم بود در دلش جا شد فقط خدا صحه‌ی صدر را به او داده کنار نخل سرافکنده‌ای شبی دیگر میان سجده به یاد مدینه افتاده نمی‌رود ز دلش خاطرات آن کوچه که پیش او همه‌ی هستی‌اش زمین افتاد اگرچه تیغ به دادِ دلش رسید اما درست لحظه‌ی تدفین فاطمه جان داد میان بسترش افتاده غرقِ در خون است شبیهِ فاطمه دردی به رویِ سر دارد برای اینکه به بالینِ او رسد زهرا هنوز منتظر است و به در نظر دارد به زحمتی تنِ خود را کمی تکان داد و نشست رو به روی زینب و تأمل کرد همی‌نکه خاطره‌ها بینشان تداعی شد دوباره روضه‌ی زهرا میانشان گل کرد یکی یکی همه را تا مرور می‌کردند حسن تمام تنش مثل بید می‌لرزید و نام قنفذ ملعون که در میان آمد شبیه طفل کتک خورده باز می‌ترسید چگونه می‌شود اینکه زنی زمین بخورد خدای صبر نشیند به او نظاره کند چگونه می‌شود اینکه میان کوچه، علی نظاره‌ای به دو گوشی که گشته پاره کند یادش بخیر شهر و دیاری که داشتم باغ فدک نه، باغ بهاری که داشتم با فاطمه اسیر غریبی نمی‌شدم یادش بخیر دلبر و یاری که داشتم زهرا یگانه بود و برایم قرار بود یادش بخیر تاب و قراری که داشتم آیینه‌ی جمال خداوندگار بود یادش بخیر آینه داری که داشتم با این همه، میان همان کوچه‌های تنگ بشکست آن غرور و عیاری که داشتم دستی پلید آمد و با تازیانه‌اش از من گرفت دار و نداری که داشتم بسکه رمق ز فاطمه‌ام تازیانه برد افتاد روی خاک، نگاری که داشتم پر زد پرستوی من و از آشیانه رفت من ماندم و همان دل زاری که داشتم اشک من و حسین و حسن بود نیمه شب شمع و چراغ خاک مزاری که داشتم ای چاه کوفه، فاطمه را بی هوا زدند پیش حسن میان همان کوچه‌ها زدند
یادش بخیر شهر و دیاری که داشتم باغ فدک نه، باغ بهاری که داشتم با فاطمه اسیر غریبی نمی‌شدم یادش بخیر دلبر و یاری که داشتم زهرا یگانه بود و برایم قرار بود یادش بخیر تاب و قراری که داشتم آیینه‌ی جمال خداوندگار بود یادش بخیر آینه داری که داشتم با این همه، میان همان کوچه‌های تنگ بشکست آن غرور و عیاری که داشتم دستی پلید آمد و با تازیانه‌اش از من گرفت دار و نداری که داشتم بسکه رمق ز فاطمه‌ام تازیانه برد افتاد روی خاک، نگاری که داشتم پر زد پرستوی من و از آشیانه رفت من ماندم و همان دل زاری که داشتم اشک من و حسین و حسن بود نیمه شب شمع و چراغ خاک مزاری که داشتم ای چاه کوفه، فاطمه را بی هوا زدند پیش حسن میان همان کوچه‌ها زدند یادش بخیر شهر و دیاری که داشتم باغ فدک نه، باغ بهاری که داشتم با فاطمه اسیر غریبی نمی‌شدم یادش بخیر دلبر و یاری که داشتم زهرا یگانه بود و برایم قرار بود یادش بخیر تاب و قراری که داشتم آیینه‌ی جمال خداوندگار بود یادش بخیر آینه داری که داشتم با این همه، میان همان کوچه‌های تنگ بشکست آن غرور و عیاری که داشتم دستی پلید آمد و با تازیانه‌اش از من گرفت دار و نداری که داشتم بسکه رمق ز فاطمه‌ام تازیانه برد افتاد روی خاک، نگاری که داشتم پر زد پرستوی من و از آشیانه رفت من ماندم و همان دل زاری که داشتم اشک من و حسین و حسن بود نیمه شب شمع و چراغ خاک مزاری که داشتم ای چاه کوفه، فاطمه را بی هوا زدند پیش حسن میان همان کوچه‌ها زدند
بسم‌الله الرحمن الرحیم در حریمت شفا نمی‌خواهم آتشم زن دوا نمی‌خواهم لحظه‌ی استجابت روضه از شما جز شما نمی‌خواهم خاک پای تو کیمیای من است جز همین کیمیا نمی‌خواهم تا اسیر حسین تو هستم دلی از غم رها نمی‌خواهم من حسینی و حیدریم ، پس بی نجف ، کربلا نمی‌خواهم "مست مست و قلندر استم من خاک نعلین قنبر استم من" ابتدا، انتها نداری تو جز خدا آشنا نداری تو آیه‌ی اعظم خداوندی کی، چگونه، کجا نداری تو همه‌ی سائلان تو شاهند سائل بینوا نداری تو فرش این خانه بال جبریل است قالی نخ‌نما نداری تو با سرت عرش شکسته ولی روضه‌ی «بوریا» نداری تو "شب اسیر سپیده‌ی سحرت" عالمی مات جلوه‌ی پسرت آمدم تا در این شب آخر مثل این کاسه‌های پشت در مرحمی آورم برای سرت گرچه این را نمی‌کنم باور که دوایی برای این سر نیست که سر تو نمی‌شود بهتر که امید یتیم‌ها امشب می‌رود پیش حضرت مادر که در این شهر بی‌لیاقت‌ها نیمه شب دفن می‌شود حیدر شب، غریبی، تلاطم دریا شب مدینه، نجف، غم زهرا اسم مادر رسید و غوغا شد گره از کار بسته‌ام وا شد اسم مادر دوباره معجزه کرده نفَس ‌آلوده‌ای مسیحا شد باید امشب به روضه برگردم : بی تو حیدر عجیب تنها شد قدرِ شب‌های قدر ! بعد از تو خانه قبری برای مولا شد امشب آغاز بهتری دارد شب وصل علی و زهرا شد غم اگر رنگ مادری دارد گریه هم بوی بهتری دارد https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم گشته به ماه رخ عیان اشگ دو دیدۀ علی بوی جدائی آید از رنگ پریدۀ علی دل شده چاه کوفه و گشته به دیده ام عیان صورت خون گرفته و قدّ خمیدۀ علی یاد ز تربتش کنم گریه به غربتش کنم می چکد از دو دیده ام خونِ چکیدۀ علی اشک و سکوت زینبش حمل جنازه در شبش خاطره ای ز غربت یار شهیدۀ علی ناله به چاه می زند شعله به ماه می زند نیمه شب از درون دل آه کشیدۀ علی وجه خداست لاله گون چشم حسین پر ز خون اشک حسن چکیده بر فرق دریدۀ علی شدّت قهر را ببین پستی دهر را ببین فاطمه را عدو زند پیش دو دیدۀ علی زهر رسیده بر دلش شیر دهد به قاتلش بوده به خصم، دوستی مکتب و ایدۀ علی فاطمۀ شهیده کو تا نگرد که همچو او خم شده سرو قامت دخت رشیدۀ علی سوز کلام «میثمش» بوده ز آتش غمش نالۀ اوست از دل درد کشیدۀ علی https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم مرغ شب، عاشق دعای من است چاه مشتاق ناله های من است دامن بی گناه نخلستان خجل از اشک بی صدای من است دفتر خاطرات غربت من فرقِ از یکدگر جدای من است من طبیب و دوا نمی خواهم دیدن فاطمه دوای من است لب فرو بستم و نفس به نفس فاطمه فاطمه نوای من است شیر را بهر قاتلم ببرید گر چه این آخرین غذای من است هر که خوبی کند جزا گیرد صورت غرق خون جزای من است من غریبم ولی خدا داند هر دلی محفل عزای من است اشک من قصۀ غریبی من مرگ من حاصل دعای من است گه گهی کز خرابه می گذرید پیری آنجاست آشنای من است احترامش کنید کان بیمار همدم و یار با وفای من است (میثم) از ماتمم نوا سر کن عالم از گریه نینوای من است https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم اشکی بود مرا که به دنیا نمی دهم این است گوهری که به دریا نمی دهم گر لحظه ای وصال حببم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی دهم عمری بود که گوشه نشین محبتم این گـوشه را به وسعت دنیا نمی دهم در سینه ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم تا زنده ام ز درگه او پا نمی کشم دامان او ز دست تمنا نمی دهم سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی دهم امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم در سایه ی رضایم و همسایه ی رضا این سایه را به سایه ی طوبی نمی دهم https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم با خود بگذاريد كه نجوا كند امشب اين روح مگر بال و پري واكند امشب يك لحظه دگر طاقت اين هجر ندارد سخت است تحمل، غم زهرا كند امشب اين فرقِ ترك خورده تسلي شدني نيست جز فاطمه اش كيست تسلا كند امشب اسرار مگوي علي و چاه بماند با فاطمه خود حلِّ معما كند امشب مردي كه جدا از دل محراب نمي شد بايست که بالِشت، مصلي كند امشب ايكاش بگويند به زينب خبري نيست بگذار پرستاريِ بابا كند امشب شد زنده دگر بار شب سخت وصيت بگذار كمي زمزمه مولا كند امشب زان بسته كه جبريل سفارش به نبي داشت بايد كفنِ تازه تري واكند امشب فرمود: حسينم ! حسنم سخت غريب است بسيار دعا زينب كبري كند امشب اين سنّتِ تشييعِ غريبانه به جا ماند مي خواست علي ياد ز زهرا كند امشب صحبت ز حسين و حرم و مشك و علم شد اين هاست سفارش كه به سقّا كند امشب گاهي به علمدار سپارد حرمش را گاهي سخن از اكبر ليلا كند امشب *** فرمود كه : قاتل به شما گرچه اسير است با او حسنم خوب مدارا كند امشب غافل نشود هيچ كس از قوت يتيمان نان و نمك و شير مهيّا كند امشب *** دل ! دست توسل به عنايات كه داري ؟ پروندۀ ما را علي امضا كند امشب https://eitaa.com/babollharam
◾️زمینه زبانحال علیه السلام◾️ ➖➖➖➖ 1⃣ 25 ساله که بعد اون شب رو لبم آهه غم و افسوسه در و دیواره حیاطه خونه برا من شبیهه یک کابوسه نمیره از یادم که چجوری چوبه ی در و با یه لگد بشکستن جلو چشای مردم دستای خیبر شکنم رو با طناب میبستن بین کوچه؛ پا رو قباله ی فدک زدن روی زخمه؛ دله غمینه من نمک زدن پیش چشمام؛ خانوم خونمو کتک زدن ➖➖➖➖ 2⃣ خیلی سخته غم تنها بودن هم زبون من فقط یک چاهه جواب سلامم این مردم نمیدن میگن علی گمراهه کجایی ای خانومم نیستی ببینی زینبت الان یه پا خانومه حسنتم این روزا برا خودش یلی شده و قوت زانومه زهرا جانم؛ دیگه رسیده وقت رفتنم پایان اومد؛ دیگه شبای غصه خوردنم امشب میخوام؛ دیگه بیام کناره محسنم ➖➖➖➖ 3⃣ بیا عباس پسرم پیشه من وصیت هایی برا تو دارم زینب و حسینم و بعد از این باباجون دست خودت می‌سپارم یه روزی آخر بابا میره حسین به کربلا میخوام کنارش باشی نذاری که تنهاشه براش علمداری کنی همیشه یارش باشی دستای تو؛ میشه کناره علقمه جدا سرها میره؛ با لب تشنه روی نیزه ها واویلا از؛ همه مصیبتای کربلا ➖➖➖➖ 🎼سبک:علی علی بیگی 📝امیرحسین پارسا(کلب الرقیه) https://eitaa.com/babollharam
۲۱ بند اول امشب ، باز دوباره شد شب غسل شبونه امشب، باز رسیده وقت دفن مخفیونه امشب ، تشییع جنازشم شد غریبونه وای این / زمونه چه سخته غسل / شبونه چه سخته قبر بی / نشونه چه سخته حیدر / علی حیدر مدد 3 بند دوم حیدر، غم و غصه ش دلا رو به خون نشونده حیدر ، اهل آسمونو تا زمین کشونده حیدر ، عالمی رو با غریبی هاش سوزونده اشک / آسمونا خونه دنیا / با غمش می خونه دل ها / با علی می مونه حیدر / علی حیدر مدد 3 بند سوم امشب ، آسمون خم شده پیش پای حیدر امشب ، پای تابوت غم و عزای حیدر امشب ، سر نخلا خم شدن برای حیدر بغض / آسمون وا شده دفنش / نیمه شب ها شده تازه / داغ زهرا شده حیدر / علی حیدر مدد 3 بند چهارم آقا ، تیر عشقت دلمو هدف گرفته آقا ، دل تموم هستی شو به کف گرفته آقا ، باز دلم بهونه ی نجف گرفته مولا / ای شه ولایت تنگه / دل من برایت کی پس / می بریم زیارت حیدر / علی حیدر مدد 3 ۲۳ بند اول بابا ، رفتی و بی تو دلم عزا گرفته بابا، بیشتر از غربت تو دلا گرفته بابا ، یه مدینه غم تو سینه جا گرفته خونه / بی تو غمخونه شد دفنت / چه غریبونه شد دنیا / یه عزا خونه شد حیدر / علی حیدر مدد 3 بند دوم بابا ، دختر تو از غمت داره میمیره بابا ، برا درد و ماتمت داره می میره بابا ، از غم دمادمت داره می میره بابا / رفتی ای بهارم بابا / رفتی از کنارم بابا / دیگه طاقت ندارم حیدر / علی حیدر مدد 3 بند سوم بابا ، زندگی بدون تو معنا نداره بابا ، بهتر از تو سروری دنیا نداره بابا ، زنده نیست هر کی تو رو بابا نداره دستم / می زنم به سینه هستم / یاد ضرب کینه کردم / یادی از مدینه حیدر / مددی یا حیدر 3 بند چهارم زینب ، که فروغ دیده های عالمینه زینب ، دلش از غصه همش به شور و شینه زینب ، ولی بیشتر از همه فکر حسینه زینب / با دل خدایی ناله / داره از جدایی آخر / میشه کربلایی حیدر / علی حیدر مدد 3 https://eitaa.com/babollharam
نوحه امام علی علیه السلام ای دلبر بی همتا،نور بصرِ طاها محبوبِ دل زهرا،جانم یا علی مولا جانم یا علی مولا... دلگرمیِ پیغمبر،ای آینه ی داور فَتّاحِ دَرِ خیبر،ای سَیّد و ای آقا جانم یا علی مولا... معنای عدالت تو،خورشید سعادت تو سیمای عبادت تو،ای عالی و ای اَعلا جانم یا علی مولا... بر سائل عطایی کن،دل را تو خدایی کن ما را به دعایی کن،اهل وَرَع و تقوی جانم یا علی مولا... تو روح مناجاتی،تو قبله ی حاجاتی تو کعبه و میقاتی،من دَر به دَری تَنها جانم یا علی مولا... این دیده ی گریانم،این حالِ پریشانم در غفلت و عِصیانم،گشتم زِ گُنَه رُسوا جانم یا علی مولا... تو جانی و جانانم،تو دینی و ایمانم من مرثیه میخوانم،با ناله و با آوا جانم یا علی مولا... بر تو چه جفا گشته،حقّ تو ادا گشته فرقِ تو دوتا گشته،از کینه ی دشمن ها جانم یا علی مولا... قلب تو پریشان است،دل بهرِ تو سوزان است زینب به تو گریان است،با مادرِ خود زهرا جانم یا علی مولا... https://eitaa.com/babollharam
نوحه امام علی علیه السلام با رخ خونین میرَوی مولا بهرِ دیدارِ حضرتِ زهرا یا علی مولا... بین خون داغِ او به فکرِ تو فُزتُ و ربّ الکعبه ذکرِ تو یا علی مولا... روی پر نورَت لاله گون گشته مسجد و محراب غرق خون گشته یا علی مولا... ای دلِ عالَم‌ مبتلای تو آسمان گِریَد در عزای تو یا علی مولا... بر غمت آقا سوز و آهم ده بی پناهم‌ من،تو پناهم بده یا علی مولا... قدر https://eitaa.com/babollharam
☑️ زبانحال امام علی(ع) به حضرت عباس(ع) سقا كنار حضرتِ سقا نشسته است دستِ علي به دستِ ابالفضل بسته است تنها براي كرب و بلا حرف ميزند از حرفهاي ديگر اين شهر خسته است وقتي حسين را به ابالفضل مي سپرد انگار ديد پشتِ حسينش شكسته است شكر خدا عليِ دگر جلوه ميكند با اينكه روي آينه از هم گسسته است اينجا سكوتِ زينب كبري شكسته شد بابا! مگر حسين من از پا نشسته است؟ فرمود نه عزيز دلم روز پُر بلا روزي رسد كه آب به هر خيمه بسته است آنجا فقط پناه همه خيمه ها عموست فرياد العطش روي لبها نشسته است سيلي و تازيانه كه آزاد ميشود چشمم به نيزه ي سر ِ عباس بسته است 🔸شاعر: ؟؟؟ ____________________ https://eitaa.com/babollharam
☑️ مربع ترکیب بند (شب شهادت مولا) بابا اتاق پر شده از بوی مادرم وقتش رسیده پر بکشی سوی مادرم دیگر خجل نباش تو از روی مادرم فرقت شده شبیه به پهلوی مادرم از پشت در دوباره تو را می زند صدا تا که به دست تو بدهد محسن تو را سی سال در نبودن مادر شکسته ای پهلو به پهلویش پس آن در شکسته ای در کوفه های درد مکرر شکسته ای از مردم و نبودن باور شکسته ای گر چه شکسته ای و دلت هم شکسته تر این دل شکسته را هم از این کوفه ها ببر یادت که هست مادر ما قد خمیده بود یادت که هست گیسوی مادر سپیده بود یادت که هست محسن خود را ندیده بود یادت که هست غنچه خود را نچیده بود آنروزها که قد تو آنجا خمیده شد موی منم شبیه تو بابا سپیده شد مادر رسیده عطرپیمبر بیاورد تو تشنه ای برای تو کوثر بیاورد مرهم برای این دل پرپر بیاورد تا خار را ز دیده ي تو در بیاورد حرفی بزن که مونس تو مادر آمده حالا که استخوان زگلویت در آمده بابا بگو به مادرم از غصه های من از کوفه های بعد تو و ماجرای من از بی حسین گشتن من از عزای من از کوفه گردی من و از کربلای من بابا بگو که زینب خود را دعا کند بعد از حسین زود مرا هم صدا کند مادر رسید و زخم سرت را نگاه کرد گریه برای گودی یک قتلگاه کرد پس رو به روسیاهی خیل سپاه کرد نفرین به رقص خنجر مردی سیاه کرد وشمر جالسٌ ... نفس مادرم گرفت سر که به نیزه رفت دل معجرم گرفت 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/babollharam
خانه ویران شده ام غُصه ی بابا سخت است حرفِ دیگر بزن امشب غمِ فردا سخت است دیدنِ رویِ تو و لخته یِ خونها سخت است سوختم از نَفَسَت سوختن اما سخت است باز هم روضه نخوان روضه یِ زهرا سخت است شعله هایِ نَفَسِ شعله وَرَت جمع نشد زهرِ این تیغ چه کرده جگرت جمع نشد لکه خونهای رویِ بال و پَرَت جمع نشد بسته ام روسری ام را به سَرَت جمع نشد زخمِ پیشانیِ تو وقتِ تماشا سخت است آه ای چشمِ به خون خسته تو بیدار بمان حرفِ نا گفته بگو پیشِ پرستار بمان پشتِ در بودم و گُفتی به علمدار بمان گرچه بی دست ولی آب نگهدار بمان از سرِ رو به زمین خوردن سقا سخت است شبِ آخر شده ای کوکبِ اِقبال مَرو روضه ی باز مخوان این همه از حال مَرو سَرِ آن پیکر اُفتاده ی پامال مَرو جانِ بابا جگرم سوخت به گودال مَرو بینِ گودال مَیا دیدنم آنجا سخت است کاش میشُد که بگویی بدنش را نکشید پنجه ها از همه سو پیرهنش را نکشید تیر در کتف فرو کرده تنش را نکشید نیزه ها شرم کنید و دهنش را نکشید پیشِ مادر زدنِ سنگ به لبها سخت است منم و دیدنِ او لحظه ی اُفتادنِ او منم و ضربه ی سرنیزه به روی تنِ او وقت ضربه زدن و خم شدنِ دشمن او منم و کُندی خنجر به رویِ گردنِ او زدن ضربه به سینه ولی با پا سخت است https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم رویت هماره در نظر ماست یا علی زخمت جراحت جگر ماست یا علی خونی که ریخت بر روی سجّاده ات زخاک اشک همیشه در بصر ماست یا علی ما امّتیم و تو پدرِ کلّ امّتی داغ تو ماتم پدر ماست یا علی ما را زطینت تو خدا آفریده است زخم سر تو زخم سر ماست یا علی چون نخل قد خمیده کشیدیم سر به جیب خرما نه، خون دل، ثمر ماست یا علی این اشگها که در دل شب بر تو ریختیم تنها ستارۀ سحر ماست یا علی حتّی اگر به وادی جنّت سفر کنیم زخم دل تو همسفر ماست یا علی چاهی که ناله های تو را ضبط کرده است این سینه های پر شرر ماست یا علی تابوت تو است تا صف محشر به دوش ما دریای اشک، چشم ترِ ماست یا علی این افتخار بس که بگویند اهلبیت "میثم" مقیم خاک در ماست یا علی https://eitaa.com/babollharam
امشب این خانه باز پُر شده از گریه و سوز و آه دلشوره حال اُم‌البنین تماشایی است گاه اشک است و گاه دلشوره مادری بود سر به زیر و علی که تَرَک خورده بود احساسش همه بودند دور بسترش اما دَمِ در ایستاده عباسش تا بُریده نَفَس نَفَس میزد گریه در‌ بینِ خانه می‌اُفتاد مردِ خیبر مقابلِ زینب هِی سَرش رویِ شانه می‌اُفتاد گفت آقا شب وصال است و دلخوشم با صدایِ زهرایم همه از دورِ بسترم بروند همه جز بچه‌های زهرایم *** سر ‌به زیر رشید این خانه سمت در داشت جان به لب می‌رفت دست بر سینه داشت آهسته رو به بابا عقب عقب می‌رفت ناگهان گفت جانِ بابا باش پیشِ من پیشِ خواهرانِ حسین ای تمامِ وصیتم عباس جانِ تو جانِ دخترانِ حسین همه را تا سپرد بر عباس گفت راحت خیالت ای مادر در جوابش به گریه اُم‌ِبنین گفت شیرم حلالت ای مادر علقمه دید خم شده بر مَشک آنقدر تیر خورد تا اُفتاد همه در پشتِ نخلها بودند همه گفتند مرتضی اُفتاد https://eitaa.com/babollharam