eitaa logo
کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
3.7هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
125 فایل
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین @barahin آیدی مدیر @Sotoudeh2
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ به شبهه اول و دوم : اگرچه حضرت علی علیه السلام سزاوارترین فرد به خلافت بود و جانشینی او از طرف پیامبر صلوات الله علیه یقینی و حتمی بود اما بعد ازینکه به حضرت خیانت شد و خلافت از ایشان به ناحق غصب شد فقط از راه احتجاج و استدلال به حقانیت خود و غصب شدن حق خود به دست دیگران و ناصالحان پرداخت. ایشان هرگونه قیام و برخورد نظامی در جهت بازپس گیری حق خلافت را به ضرر نوپای اسلامی که با زحمات پیامبر و امیرالمؤمنین شکل گرفت میدانست. لذا از راه استدلال و تبیین حق وارد شد...، خب با این وصف سؤال این هست اگر دیگران در برابر حقی که از حضرت غصب شد سکوت کردند آیا خود حضرت هم سکوت کردند ؟؟؟؟ اگر سکوت نکردند در چه مقاطعی به حدیث تمسک و احتجاج کردند؟!! ❌چند نمونه از احتجاج و استدلال حضرت را در قضیه حق خلافت غصب شده بیان میکنم که این نمونه ها دلالت بر این مطلب داره که حضرت هیچگاه نکردند و راضی به وضع موجود نشدند، رضایت خدا هم در گرو رضایت امام علیه السلام هست... 👈نمونه ها👇 ✅الف) احتجاج به جریان غدیر پس از رحلت حضرت نبی اکرم (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله) تا خلافت وصی علیه‏ السلام 🔺1. پس از سقیفه غدیر از جریان‏های مسلم در تاریخ اسلام، و حدیث غدیر از جمله مهم‏ترین ادله اثبات ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام است. اگرچه پس از رحلت پیامبر (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم) دستور ایشان و به محتوای حدیث غدیر عمل نشد و جریان حاکمیت اسلامی پس از رحلت رسول گرامی اسلام مسیری غیر از خواست پیامبر (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم) که خواست خدا بود، پیمود، اما این حدیث از همان آغاز، خار چشم حاکمیتی بود که خود را جانشین پیامبر صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم می‏خواندند. امام علی علیه‏ السلام، سایر معصومان و شیعیان در هر فرصتی با پیش کشیدن جریان غدیر و یادآوری حدیثی که پیامبر (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله و سلم) در حضور هزاران انسان مسلمان آن را بیان داشته بود، سعی داشتند به حقوق الهی اسلامی خود در قبال جامعه و تضییع حق‏شان تأکید نمایند. استدلال به حدیث غدیر اولین بار در مسجد رسول‏ خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله) توسط شخص علیه‏ السلام انجام شد. امام علیه‏ السلام تازه از کفن و دفن بدن مطهر خاتم‏ النبیین(صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم) فراغت یافته بود که یاران خلیفه او را برای بیعت با خلیفه، با زور به مسجد کشاندند و با تهدید از ایشان خواهان بیعت با ابوبکر شدند. حضور امام علیه‏ السلام در مسجدالنبی و ایراد خطبه و گفت‏وگوهای ایشان با سران حاکمیت جدیدالتأسیس خلافت اسلامی به‏ طور مبسوط در منابع تاریخی ثبت شده است. این سطور اندک نه توان بازگویی و بازنویسی آن را دارد و نه درصدد بیان تمام جریان واقع شده می‏باشد، لکن به طور اختصار می‏توان اشاره کرد که امام بر حقانیت و شایستگی خود برای احراز خلافت امت و جانشینی رسول اعظم (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم )تأکید می‏کرد:👇 (((( ‏‌ترم و برای شما سزاوار است که با من کنید. شما برای در اختیار گرفتن خلافت، علیه انصار بر قرابت ‏‌خدا استدلال کردید و بر آن‏ها غالب آمدید و از اختیار ما نیز غاصبانه درآوردید... چه کسی از من به رسول خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم )در حیات آن بزرگوار و بعد از رحلت ایشان سزاوارتر است؟ من شایسته‏ ترین فرد به پیامبر (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم )هستم، وصی، یار و امانت‏دار اسرار و علم اویم و من صدیق اکبر و فاروق اعظم و اولین مؤن و تصدیق کننده ایشانم امام علی علیه‏ السلام با سخنان مستدل و در عین حال کوبنده‏ اش، حاکمیتی را که به عنوان جانشین رسول‏ خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم ) جامه را بر تن کرده و از دست علی علیه‏ السلام درآورده بودند، به می‏کشید. از همین رو آنان گاهی با نرمش و اعتراف به فضایل و شایستگی‏ های حضرت، و گاهی با تندی با ایشان برخورد کرده، اظهار می‏داشتند که اکنون بیعت با ابوبکر واقع شده و شکستنی نیست و تو نیز باید بیعت کنی! و حتی امام را در صورت عدم بیعت به تهدید می‏کردند. به امیرالمؤمنین علی علیه‏ السلام گفت: 👇 این سخنان را رها کرده، بیعت کن. امام فرمود: ؟ 👈گفتند: در آن وقت تو را ‏کشیم.... 📍ادامه..... 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
🔺3. گفت‏ وگوی علی علیه‏ السلام با با استقرار حاکمیت و بیعت مردم با وی، اوضاع به شکلی آرام شد. ابوبکر و یارانش که پایه‏ های حاکمیت‏شان را تثبیت شده و معترضان را در حالت سکوت و پذیرش وضع موجود مشاهده کردند، تا حدودی تلاش کردند با دل‏جویی از مخالفان، به‏ ویژه شخص امام علیه‏ السلام، مانع هرگونه و خطر بالقوه از جانب آنان شوند. ابوبکر در راستای همین سیاست، خواهان گفت‏ وگوی با حضرت شد و سعی کرد با تمسک به حدیثی که به قول خودش از رسول‏خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم)شنیده بود، علیه امام استدلال کرده، اقدام خویش مبنی بر به‏ دست‏گیری قدرت و غصب خلافت رسول‏ خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم ) را توجیه نماید. او گفت: 👈از ‏ خدا شنیده که امتش بر گمراهی جمع نخواهد شد و وقتی اجتماع مردم را بر گردش دیده است با تمسک به همان حدیث، خلافت را به دست گرفته است. در مقابل، علیه‏ السلام با رد دیدگاه و این‏که آیا من و کسانی که در اجتماع حضور نداشتند و مخالف به شمار می‏ آیند، جزء نیستند؟ با طرح و جایگاه خود در جامعه، نزد رسول‏ خدا (صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله وسلم) و اسلام و گرفتن اقرار از ، حاکمیت خلفا و ریاست ابوبکر بر دنیای اسلام را می‏شمرد. جریان گفت‏ وگو میان امام علی علیه‏ السلام و ابوبکر را امام علیه‏ السلام به نقل از پدر بزرگوارش از امام علیه‏ السلام نقل می‏کند. طبق این نقل، درصدد دل‏جویی از علیه‏ السلام برآمده، به ایشان می‏گوید: 👇 برای ، زمینه‏ چینی نکرده و رغبتی به آن نداشتم؛ نه به حریصم و نه آن را دارم، چون نه دارم و نه ‏‌ای که با اتکا به آن‏ها به فکر غلبه بر دیگران باشم. اما از من دل‏گیر و از خلافت، گلایه‏ مندی و... 👈👈 علیه‏ السلام در پاسخ می‏فرماید: اگر رغبتی به نداشتی و به آن نبودی چرا زیر بار آن رفتی، در حالی‏ که به عدم توانایی‏های خود معترفی؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آن‏گاه علیه‏ السلام از سؤل می‏کند:👇 کسی که می‏خواهد امور مسلمانان را به دست گیرد باید چه ویژگی‏هایی داشته باشد؟ بعد از برشماری برخی خصوصیات، ساکت می‏ماند و امام علیه‏ السلام با بیان ویژگی‏های خود، را سوگند می‏دهد که اگر این ویژگی‏ها را قبول دارد، تصدیق کند که همه مورد تصدیق قرار می‏گیرد. یکی از این فرازها حدیث غدیر است:👇👇 (((تو را به سوگند، آیا با استناد به حدیث رسول‏ خدا (صلی‏‌الله‌علیه‌وآله وسلم) در روز ، من مولای تو و هر مسلمانی هستم یا نه؟ گفت: البته که شما هستید.. 📍ادامه.... 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
🔺5. دوران از موارد دیگری که امام‌علی علیه‏ السلام به جریان اشاره و مسئله جانشینی خود را مطرح فرمود، اجتماعی است که در ایام خلافت و در مسجد مدینه تشکیل یافته بود. طبق گزارش سلیم، بسیاری از مهاجران و انصار در مسجد مدینه گرد آمده بودند و در آن اجتماع، حضرت علی علیه‏‌السلام و فرزندان بزرگوارش نیز حضور داشتند. وی فهرست افراد سرشناسی را که در آن اجتماع حضور پیدا کرده بودند، آورده است. در این محفل از و افتخارات قبیله‏‌ای یاد می‏شد؛ هر دسته از مهاجران و انصار به فضایل و افتخارات قبیله‏‌ خود اشاره می‏کردند. معیار و فضایل و افتخارات، سخنان ‏ خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله) درباره هر قبیله و مردان آن‏ها بود. هم‏چنین به سابقه و فداکاری در اسلام و حضور در جنگ‏های آغازین اسلام افتخار می‏کردند. علیه‏ السلام و به پیروی از ایشان، شیعیان در این میان ساکت و تنها نظاره‏ گر ماجرا بودند. سابقه درخشان علی علیه‏‌السلام در اسلام و جایگاه ایشان در میان امت و نزد رسول‏ خدا(صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم) و... موجب توجه عده‏ ای به سوی ایشان شد و از او خواستند تا اظهار نظر نماید. آنان همه علی علیه‏‌السلام را می‏شناختند و به سوابقش آشنایی داشتند، شاید در پی این بودند که حضرت به نفع این یا آن قبیله داشته باشد. علیه‏ السلام با توجه به همان معیار مورد قبول جمع که خود نیز بی‏ نهایت به آن وفادار بود، لب به سخن گشود و با ذکر افتخارات ویژه که از قِبل اسلام و از جانب رسول‌خدا نصیبش شده بود، به برتری و مقدم بودن خود برای حکومت و خلافت استناد کرد؛ سخنانی شبیه آن‏چه بارها عنوان کرده بود، بیان داشت و از آنان بر راست بودن جریان غدیر و مسئله ولایت بر جهان اسلام اقرار گرفته، سوگندشان داد تا هر آن‏چه در غدیر دیده و از کلمات رسول مکرم اسلام به خاطر دارند با شنیدن کلامش نمایند:👇👇👇👇 (((آیا اقرار می‏کنید که رسول خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم) در غدیر خم مرا طلبید و را اعلام نمود و آن‏گاه فرمود: که به این خبر را اعلام کنند؟ گفتند: آری قسم به خدا [ ‏کنیم]. حضرت پس از یادآوری سابقه و گذشته پر از جلال و شکوه خود در اسلام و تمسک به آیات الهی و... به روز غدیر و مسئله مهم ولایت مسلمانان اشاره می‏کند:👇👇👇 (((ای جماعت شما را می‏دهم، آیا می‏دانید وقتی این آیات نازل گردید: «ای ، خداوند متعال، رسول‏ خدا و را اطاعت کنید» و «تنها خدا و رسولش شماست و آن‏هایی که ایمان آوردند و همان‏ها که نماز برپا می‏دارند و در حال زکات می‏پردازند» و «آیا گمان کردید که به حال خود می‏شوید، در حالی‏که خداوند هنوز کسانی از شما را که کردند و غیر از و و را محرم اسرار خویش نمی‏دانند»، مردم از رسول‏ خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‌ وسلم)پرسیدند: یا رسول‏ اللّه‏ این آیات شامل همه مؤمنان است یا اختصاص به بعضی دارد؟ خداوند به دستور داد که ‏ امر مردم را به آنان بشناساند و همان گونه که نماز، زکات و حج‏شان را توضیح داد و احکام‏شان را بیان کرد، مسلمانان را نیز بیان کند. در پی این دستور الهی بود که رسول خدا (صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله وسلم)در غدیر خم به و زمام‏داری مسلمانان منصوب کرد و در خطبه‏ ای فرمود: 👇👇 «ای ، خداوند مأموریتی بر عهده من نهاده است که به سبب آن سینه‏ ام تنگ شده و از نپذیرفتن آن توسط مردم و احتمال می‏دهم عده‏ ای زیر بار آن نروند، اما خداوند از عدم ابلاغ آن مرا وعده داده است...» سپس خطبه‏ای خواند و فرمود: «ای مردم آیا می‏دانید که خدای متعال من و من مولای هستم که بیشتر از خود مؤمنان به آن‏ها صاحب ؟» مردم گفتند: آری یا رسول‏ اللّه‏. آن‏گاه اظهار داشت: 👇👇 « ! » من برخاستم و ایشان فرمود: 👇👇 «هر کس من اویم این علی مولای اوست. خداوندا دوست بدار هر کسی علی را دوست دارد و دشمن باش هر که با علی دشمنی ورزد...» همه [جمعیت حاضر در مسجد با شنیدن کلام امام (علیه‏‌السلام )حضرت را تصدیق کرده] گفتند: آری ما این سخنان را و به صداقت آن می‏دهیم. 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
آن کسی که زمانِ صلوات الله علیه دین را از و یزید و ولید بن عبدالملک و اَمثالِ این‌ها گرفته بود آن مناسک و رفتار و عقاید را عینِ اسلام می‌دانست، حال امام صادق صلوات الله علیه بیایند و بفرمایند که مسئله این نیست که دست را بالای ناف بگذارید یا پایینِ ناف، ما کلاً تکتّف نداریم! حال این شخص خیال می‌کند که یک شخصی آمده است که می‌خواهد نماز را ساقط کند. پس امام صادق صلوات الله علیه باید با این‌ها هم خیلی باشند، اینطور نیست که امام صادق صلوات الله علیه یک پُستی بگذارند و بگویند که نمازِ صحیح اینطور است، در اینصورت مردم می‌شورند و به نامِ با امام صادق علیه السلام می‌جنگند. 👈پس حضرت باید نسبت به و دستگاه حکومتی مراقب باشند، چون طبیعتاً تا امام هم داشتند. جمعِ زیادی از بنی‌هاشم دشمنِ شماره‌ی یک حضرت هستند و رقابت می‌کنند، که باید ساعت‌ها در موردِ این درد حرف زد. عوامِ دیندارِ متعصّبِ به دینی که دین را از حضرت علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و حضرت اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نگرفته‌اند، بلکه دین را از گرفته‌اند، و وقتی به دنیا آمده است این دین را داشته است و با این دین هم از دنیا رفته است، دو سه نسل اینطور به دنیا آمده‌اند و از دنیا رفته‌اند و این تفکّر در ذهنِ آن‌ها نشسته است. 👈وقتی می‌خواستند بر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را بردارند یکی از شهرهای مهم ایران پنجاه روز وقت گرفتند، می‌گفتند: ما نمی‌توانیم! مانندِ معتادها شده بودند و به این موضوع عادت کرده بودند، می‌گفتند: یعنی ما باید این سنّت را ترک کنیم؟ پنجاه روز وقت گرفتند و وقت تمام شد، مدّت‌ها وقتی روی مناره اذان می‌گفتند « هو » می‌کردند، می‌گفتند نستجیربالله «هو هو» همان به علی است، حکومت فهمید و گفت « هو » ممنوع است، بعد از اذان گفتن مردم « » می‌گفتند! یعنی این‌ها با این انحراف زندگی کرده بودند، «وَأُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ»، با این بدعتی که در وجودِ آن‌ها رخنه کرده بود… 👈حال که امام صادق صلوات الله علیه می‌خواستند اعتقاداتِ این‌ها را اصلاح کنند این مردم خیال می‌کردند که امام نستجیربالله بدعت‌گر است! پس امام باید با این سه گروهِ «حکومت»، «خودی‌های رقیب» و «عوامِ دینداری که بدعت دارند و خیال می‌کنند سنّت است» بجنگند. ✅گروهِ چهارم: شیعیانِ ! برای این موضوع روایتِ معتبر داریم، حضرت فرمودند: 👇👇👇 ما خیلی از حرف‌ها را به شما نمی‌زنیم، چون هنوز به خودت نرسیده‌ای به می‌رسد! شما شبیه به این افراد را دیده‌اید، همینکه چیزی به آن‌ها می‌گویید سریع پُست و استوری می‌گذارند! صبر کن! همه چیز را نباید علنی کرد! معارفِ دین طبقه‌بندی است، نباید همه چیز را در همه جا بگویید، بعضی چیزها شجاعت نیست بلکه تَهَوُّر است. حضرت فرمودند: نمی‌توانیم با شما حرف بزنیم، چون شما لو می‌دهید، قبل از اینکه مطلب به شیعیان برسد دیگران فهمیده‌اند! پس « » نباید « » معرّفی بشود، چون با درمی‌افتند، امام با مردم درمی‌افتادند… 👈لذا اگر امام صلوات الله علیه می‌خواستند بنویسند، اگر حقایق را می‌نوشتند دستِ این گروه می‌افتاد و این چهار گروه با امام درگیر می‌شدند، اگر حقایق را نمی‌نوشتند چکار می‌کردند؟ یعنی اگر با می‌نوشتند چه می‌شد؟ اینطور می‌شد که امام با مُهرِ امام هست که مثلاً با دستِ بسته نماز بخوانید، یا مثلاً روز عاشورا روزه بگیرید، در اینصورت دیگر می‌گفتند که این دستخطِ امام صادق صلوات الله علیه است،..... 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin
اولاً که این شخص( ) همیشه از ادب و احترام به دین خارج بوده چه برسه به اینکه به افراد دینی و علماء احترام بذاره و در طول این سالها جز خلافِ اعتقاد و منش و آداب پدرگرامی خود عمل نکرده. ثانیاً اینکه انسان در هرمساله ای نباید اظهار نظر کنه، خصوصاً مسائلی که نه علم و آگاهی به اون داره و نه قدرت تمیز و تشخیص جوانب (روایات). ❌اما بحث 👇👇👇 در کتاب احادیثی است که دلالت بر بوسیدن دست می کنه. ✅ امام صادق علیه السلام می فرماید: " سر شخص یا دست او نباید بوسیده شود، 👈مگر دست رسول خدا یا کسی که از او قصد رسول خدا شود".[۱] یا شخصی میگه بر امام صادق علیه السلام وارد شده و دست ایشان را بوسیدم، سپس فرمود👈 جایز نیست دست کسی بوسیده شود، دست انبیای الهی یا اوصیای آنان."[۲] 🔺همان طور که از این روایات استفاده میشه، دست الله علیه و آله وسلم و معصوم علیهم السلام اشکالی ندارد، بلکه مطلوب است.[۳] 👈در روایت اولی امام صادق علیه السلام می فرماید: "... یا که از او رسول خدا شود." به طور قطع معصوم علیه السلام جزو این گروه هستند که با دیدن آنان، یاد و خاطره رسول الله صلی‌الله علیه و آله وسلم زنده می شود و شأن و جایگاه آن حضرت را دارند.👈 اما روایت می تواند و دین که دارای اخلاقی و نفسانی اند و در راستای دین پیامبر و اشاعه فرهنگ اسلام و اهل بیت تلاش می کنند و احترام به آنان در راستای احترام به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله وسلم است، را شامل شود؛ زیرا در زمان ، کسانی که از دین خداوند کرده و برخی از شؤون پیامبر اسلام و امامان معصوم علیهم السلام را دارا هستند و از هر صنفی به خواسته ها و آرمان های حضرت رسول (ص) نزدیک ترند، و دینی هستند.[۴] پس اگر چه دینی چنین توقعی ندارن و احیاناً از این که دستشان بوسیده بشه رنجیده میشن، ولی از باب احترام به حضرت (ص) و تعظیم شعائر چنین عملی اشکال است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [۱] کافی، ج 2، ص 185،"لَا یُقَبَّلُ رَأْسُ أَحَدٍ وَ لَا یَدُهُ إِلَّا یَدُ رَسُولِ اللَّهِ ص أَوْ مَنْ أُرِیدَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص". [۲] همان. [۳] آیت الله تبریزی در جواب استفتایی قائل به جواز بوسیدن دست عالم و سید هاشمی هستند. نک: تبریزی، میرزا جواد، صراط النجاة، ج 5، ص 266. [۴] علامه مجلسی در استظهاری که از این گونه روایات دارد، بوسیدن دست عالمان دینی و سادات را مشمول این روایات می داند. نک: مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 73، ص 38، موسسه الوفاء، بیروت، 1404 ✍ 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin