☫﷽☫
از پیامهای دریافتی؛
(سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ):
#احساس داریم تا احساس!
(قسمت 01):
هواپیمای حامل #امام_خمینی و همراهانش در ۱۲ #بهمن ۱۳۵۷ وارد آسمان ایران شده بود که از ایشان پرسیده شد: «چه احساسی دارید؟» و امام پاسخ داد: «هیچ». تاکنون تعبیرها و تفسیرهای زیادی درباره این پاسخ امام منتشر شده و یکی از اولین توضیحات در این باره را حجتالاسلام #محمد_مفتح داد که روز ۱۸ بهمن ۱۳۵۷ به روزنامه اطلاعات گفت: «برای امام خمینی که سالها عمرشان را صرف مبارزات ملی کردهاند، چه احساسی میتواند گویاتر از این باشد که جان در کف و با قبول تمام مخاطرات تصمیم گرفتند که به #ایران برگردند تا در کنار مردم مسلمان ایران باشند. کسی که بر مسلمین و جامعه بشری رهبری دارد همیشه باید جهان عمومی و منافع مردم را در نظر بگیرد و از جهان خصوصی و عواطف شخصی چشم بپوشد.»
دو سال پس از #پیروزی_انقلاب، حجتالاسلاموالمسلمین اسماعیل فردوسیپور، از همراهان امام خمینی با شرح سفر ایشان به #پاریس و بازگشت به ایران، ماجرای این پاسخ امام در هواپیما را نیز توضیح داد.
«تاریخ ایرانی» روایت فردوسیپور را که در ۱۲ بهمن ۱۳۵۹ در ویژهنامه روزنامه اطلاعات منتشر شده، بازنشر میکند:
***
پس از فشارهایی که دولت #عراق بر امام وارد ساخت و مانع ادامه فعالیتهای #سیاسی ایشان گشت و حضور امام در عراق منوط به عدم فعالیتهای سیاسی ایشان و همراهانشان شد، امام ترجیح دادند از عراق خارج شوند تا به فعالیتهای سیاسیشان ادامه دهند. وقتی امام از مرز عراق – کویت رد میشدند، هنگام وداع با دوستان و یاران سخنرانی کوتاهی ایراد فرمودند: «من بین سکوت و ماندن در عراق یا ادامه فعالیتهای سیاسیام مخیر شدم و من شق دوم را انتخاب کردهام و از عراق خارج میشوم و تصمیم گرفتهام ندای #مظلومیت ملتم را به تمام دنیا برسانم و صلاح ندانستم که بیش از این در #نجف بمانم و به #تدریس ادامه دهم.»
قبلا در زمینه اینکه به کدام کشور باید رفت، با امام صحبت شده بود آیا کشورهای #اروپایی بهتر است یا کشورهای دیگر، ابتدا اصرار امام بر مسافرت به یکی از کشورهای #اسلامی بود. در همین رابطه به یکی از برادران که پیام امام را برای #یاسر_عرفات به #لبنان برد، سفارش شد در مورد زمینه #هجرت_امام به #سوریه بررسی کند تا معلوم شود زمینه آنجا چطور است، چون نظر امام هجرت به سوریه بود، ولی نظرشان این بود که مقدمتا سفری به #کویت بنمایند و برنامه هجرت به سوریه از طریق کویت صورت بگیرد تا در سوریه به ادامه فعالیتهای سیاسیشان بپردازند؛ لذا مقدمات سفر امام به کویت را فراهم کردیم. از طریق قانونی اقدامات لازم صورت گرفت. به وسیله آقای مهری که در کویت بودند برای امام دعوتنامه اخذ شد، بنابراین اداره #گذرنامه کویت به عنوان یک مسافر رسمی به امام اجازه ورود به کویت داد، مهر ورود به کویت هم در مرز بر گذرنامه امام و احمد آقا خورد که الان موجود است، تمبر هم در آنجا باطل کردند. منتهی بعدا که مقامات کویتی امام را شناختند و فهمیدند همان شخصیتی است که #رهبری_انقلاب ایران را بر عهده دارد، یک نفر از کویت آمد و پس از عذرخواهی گفت ما شما را نمیتوانیم بپذیریم. امام در آغاز اصرار کردند که خیر من برنمیگردم، شما به ما اجازه بدهید که از اینجا به فرودگاه کویت برویم و از آنجا به سوریه پرواز کنیم. ماموران کویتی پس از تماس گرفتن با مقامات بالاتر اظهار داشتند که این هم امکانپذیر نیست و شما باید برگردید.
هنگام بازگشت، تا آخرین لحظهای که آن شب در خدمت امام بودیم، اصرار مبنی بر رفتن به یک کشور غیراسلامی، کشوری که آزادی بیشتری برای فعالیت امام وجود داشته باشد مثل #فرانسه، #سوئد و نظایر آن به جایی نرسید و ایشان میفرمودند: «من نمیتوانم در آنجا زندگی کنم، من باید به یک کشور اسلامی بروم.» ما با کمال ناامیدی از اینکه امام جای دیگری را برگزینند، از ایشان جدا شدیم و به استراحت پرداختیم.
صبح که امام بلند شدند، #احمد_آقا آمد و گفت: «بشارت که امام پاریس را انتخاب کردند و تصمیم گرفتهاند به فرانسه بروند.» حالا چه علتی داشت که امام تغییر رای دادند بر ما پوشیده ماند، لابد امام به واسطه توجهات خاص خود رایشان عوض شد و فرانسه را انتخاب کردند؛ لذا شب وقتی مدیر امن بصره (رئیس سازمان امنیت بصره) آمده بود تا بفهمد امام قصد دارند به چه کشوری مسافرت کنند، امام ابتدا گفتند، معلوم نیست ولی به کشورهای اسلامی خواهم رفت، صبح که ما بلند شدیم و فهمیدیم امام تصمیم گرفتهاند به پاریس بروند بسیار خوشحال شدیم. آنها هم وسایل بازگشت به #بغداد را فراهم ساختند. ابتدا میخواستند امام را با ماشین به بغداد بفرستند که ما راضی نشدیم و ...
...ادامه دارد.
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم
💠کانال چلچراغ معارف و احکام #حم 👇
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫
از پیامهای دریافتی؛
(سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ):
#احساس داریم تا احساس!
(قسمت 06):
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/870 👈 قسمت پنجم
... در #مدرسه_علوی #خدمت_امام رسیدم و در مورد این موضوع از ایشان سوال کردم. #امام فرمودند «من جملهای که گفتم در رابطه با آب و #خاک ایران بود.»
سوال دو جنبه دارد، یک وقت از امام میپرسند شما هنگام آمدن به خاک ایران، چه احساسی دارید؟ امام فرمودند برای من #خاک_ایران، #خاک_عراق، #خاک_فرانسه تفاوتی ندارد و من از اینکه قدم به این خاک میگذارم احساس فوقالعادهای غیر از اینکه در جاهای دیگری نداشتم، ندارم، اما #احساس در برابر فداکاریهای #مردم، احساس در برابر #شهدآء، احساس در برابر #معلولین #انقلاب یا احساس در برابر آن همه عواطف و احساساتی که #مردم_ایران از خودشان نشان میدادند مطلب دیگری است. ایشان فرمودند: «من در فرودگاه گفتم که این همه عواطف و احساسات شما بر دوش من سنگینی میکند و من نمیتوانم در مقابل این همه عواطف و احساسات از شما تشکر کنم»!
و این #عاطفه_امام در برابر #ملت، فداکاریهای مردم است؛ اما سوال اینکه آیا آمدن به خاک ایران برای شما احساس فوقالعاده ایجاد میکند؟ جوابش منفی بود.
امام وارد ایران شدند که در هنگام ورود ایشان، #استقبال_عظیم و بیسابقهای صورت گرفت که #تاریخ_انسانیت نظیر آن را به یاد ندارد. این استقبال با توجه به فشار و #خفقان حاکم بر ایران، بسیار حیرتانگیز بود. قبل از حرکت امام از #پاریس، در مدرسه رفاه کمیتهای به نام #کمیته_استقبال از امام تاسیس شد. از این کمیته به ما تلفن شد که برای #ورود_امام به #تهران مقدماتی تهیه کردهایم. مثلا مفروش نمودن #فرودگاه، آوردن هلیکوپتر برای #انتقال_امام از فرودگاه به #بهشت_زهرا. خلاصه #تشریفات را به عرض امام رساندم، امام ناراحت شدند و جملهای که فرمودند این بود که «مگر #کوروش میخواهد به ایران برود که چنین مقدماتی را آماده کردهاند، طلبهای از ایران خارج شده، همان #طلبه وارد ایران میشود، من باید در میان ملتم باشم و هرگز با هلیکوپتر از فرودگاه به بهشتزهرا نخواهم رفت، باید در #میان_مردم حرکت کنم.»
آیتالله #منتظری، معتقد بودند که این کار #خطرناک است و ممکن است در میان ازدحام و شلوغی صدمهای به امام وارد شود. ایشان میگفتند: عبور امام از میان ازدحام جمعیت، خطرناک است؛ ولی امام بههیچوجه نپذیرفتند و میگفتند من باید در میان ملتم باشم، اگر هم از بین میروم در میان مردم از بین بروم، باید بدون تشریفات از میان مردم عبور کنم، به این ترتیب تشریفات حذف شد.
هنگام فرود هواپیما در #فرودگاه مهرآباد، یک مرتبه مطلبی به زبان فرانسه از بلندگوی هواپیما پخش شد و به دنبال آن هواپیما اوج گرفت، با این برنامه بسیاری از آنها که در هواپیما بودند، دچار وحشت شدند و رنگشان را باختند. تنها کسی که هیچگونه تغییری در قیافهاش حاصل نشد شخص امام بود، من از کسی که پهلوی من نشسته بود و زبان فرانسه میدانست پرسیدم: چه شده است؟ او گفت: اعلام کردهاند که #ستاد_استقبال آماده فرود آمدن هواپیما نیست؛ بنابراین میبایست یک ربع، بیست دقیقه هواپیما در فضا باشد تا آنها آماده شوند.
پس از نشستن هواپیما، استقبال پرشور مردم غیرمترقبه بود. بسیاری از افرادی که همراه ما بودند، مخصوصا حاج #مهدی_عراقی مکرر گفتند آماده کشته شدن، #تیرباران شدن باشید. ممکن است در فرودگاه امام را بگیرند ببرند و ما را به #رگبار ببندند؛ ولی وقتی در فرودگاه پیاده شدیم و با آن جو پر از احساسات و #عواطف مردم مواجه شدیم مایه خوشحالی و امیدواری ما شد. امام نطقی هم ایراد فرمودند.
... پس از خروج امام و #احمد_آقا از در، بلافاصله در را بستند و میخواستند مانع ورود ما که همراهان امام بودیم بشوند. حاج مهدی عراقی، من و چند نفر از برادران خود را در وسط در حائل قرار دادیم، به احتمال اینکه نکند امام را از ما بگیرند و ببرند، پافشاری کردیم و خود را از در عبور دادیم. آنها حتی روی من #اسلحه کشیدند که اگر تکان خوردی میسوزی!
حدود بیست #افسر_مسلح #نیروی_هوایی ماشینی را که قرار بود امام سوار شوند، #محاصره کرده بودند. وقتی امام در را باز کردند که سوار ماشین شوند در حالی که انتظار هیچ عکسالعملی از ایشان نمیرفت، برگشتند و رو کردند به افسرانی که مسلح ایستاده بودند فرمودند: «تا کی شما افسران نیروی هوایی خوابید؟! چرا بیدار نمیشوید؟! تا کی باید #بختیار_خائن بر شما #حکومت کند؟!» این دو سه جمله امام به قدری در آنها اثر گذاشت که بیاختیار دو سه متر از #ماشین_امام فاصله گرفتند.
افرادی میخواستند #همراه_امام سوار شوند و از «در کنار امام نشستن» برای خود موقعیتی کسب کنند؛ ولی امام فرمودند، غیر از #احمد کسی با من سوار نشود!
💠کانال چلچراغ معارف و احکام #حم 👇
🆔eitaa.com/chelcheraaqHM