eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
149 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
9هزار ویدیو
28 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 03): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/866 👈 قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/867 👈 قسمت دوم ... و شما نباید از آن جلوگیری کنید، چراکه انعکاسی در اینجا نخواهد داشت.» آن‌ها هم پذیرفتند، ولی گفتند شما کردن با و خبرگزاری‌های خارجی را ندارید. فردای آن روز ، آن مفصل را در ارتباط با افتتاح در صادر کردند، ما به وسیله تلفنی که در خانه داشتیم، همان‌طور که وسیله ارتباطی ما در هم با تلفن بود را برای برادرانی که در ، و بودند، خواندیم. بعد اطلاعیه‌ای هم از طرف در رابطه با مسافرت ایشان صادر شد. در آنجا کیفیت تصمیم‌گیری حرکت و تشریح شده بود. بعد از آن امام اعلامیه کوتاه دیگری در رابطه با صادر نمودند که آن هم به ایران فرستاده شد. روز بعد از ورود به ، و که در پاریس و شهرهای دیگر سکونت داشتند، به دیدن و آمدند و امام در همان قبل از ظهر دو، سه بار برای آنان سخنرانی کرد، بعد برپا شد و متفرق شده و رفتند. بعدا چون خانه کوچک و رفت‌و‌آمد زیاد بود، آژانس مربوطه هم اعتراض کرده بود که خانه به دو نفر اجاره داده شده، چرا این‌قدر جمعیت رفت‌و‌آمد می‌کند. امام که موضوع را متوجه شدند پیشنهاد کردند که محل بزرگتری تهیه شود. این بود که برادران دور هم نشستند، به خیال اینکه تشکیلاتی به وجود بیاورند و کمیته تصمیم‌گیری ایجاد نمایند. مسئول تهیه و ، مسئول تکثیر اعلامیه‌ها، مسئول تلفن و و کارهای دیگر را انتخاب کنند. پس از تشکیل این ، امام فرمودند من یک هستم و یک طلبه هم می‌تواند کارهای مرا انجام دهد، احتیاجی به این نیست، من مخصوص هم نمی‌خواهم و یکی دو طلبه‌ای که با من آمده‌اند با یک به خوبی از پس کارها برخواهیم آمد و نیازی به ، و کمیته ندارم. این موضوع تشکیل کمیته تصمیم‌گیری، بسیاری از برادران و خواهران دانشجو را ناراحت کرده بود، چراکه برای افراد تشکیل‌دهنده کمیته صلاحیت قائل نبودند و این امر را به نمی‌دیدند. به هر حال با نظر امام این برنامه به هم خورد و قرار شد خاصی هم از طرف امام معرفی نشود و هر کسی هم برای در میان گذاشتن مطالبش بتواند مستقیما با امام تماس گرفته، مطالبش را در میان بگذارد. روز دوم، در ، خانه‌ای در نظر گرفته شد که متعلق به یکی از برادران ایرانی بود. در آغاز نمی‌دانستیم صاحب‌ خانه کیست و بعدها فهمیدیم خانه به اسم یکی از برادران ما بوده است. امام به نوفل‌لوشاتو منتقل شدند چون راه دور بود، آنجا تلفن هم نبود. ما همان مرکز اول را برای داشتن تلفن حفظ کردیم و یکی از ما همیشه مسئولیت تلفن را بر عهده داشت و اعلامیه‌های امام را به وسیله تلفن برای ایران و نقاط دیگر می‌خواند. بعد از به نوفل‌لوشاتو، خانه قبلی به واسطه در دسترس بودن مراجعان تبدیل به شد و از آنجا به وسیله فولکس واگنی که اجاره‌ای بود و پس از دو هفته یک ماشین دست‌دوم خریداری شده بود، مراجعان به نوفل‌لوشاتو منتقل می‌شدند. این بود که ظهر و شب می‌خواندند، هر کسی می‌توانست در آنجا با امام تماس بگیرد و معمولا امام نیم ساعت، سه ربع ساعت زودتر از بیرون می‌آمدند و برای حاضرین می‌کردند بعد از و عشا هم امام می‌نشستند و برای حضار می‌کردند و اگر کسی سوالی داشت جواب می‌دادند. این برنامه منظمی بود که هر روز تکرار می‌شد. روزهای تعطیل و خاصی ما داشتیم، مثل ، و یا روزهای یکشنبه که در آنجا بود و از اطراف حتی از کشورهای دیگر می‌آمدند. در این روزها آنجا معمولا شلوغ می‌شد و امام برنامه فوق‌العاده داشتند و برای مراجعین سخنرانی می‌کردند، سخنرانی‌های امام ضبط و پیاده می‌شد و بعد تکثیر و ترجمه می‌شد، به خبرگزاری‌ها هم می‌دادیم. به مناسبت‌هایی هم که امام اعلامیه صادر می‌کردند، باز هم آن‌ها را به زبان‌های مختلف ترجمه کرده، به خبرگزاری‌ها می‌دادیم. ...ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/869 👈 قسمت چهارم 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ از پیامهای دریافتی؛ (سایت «تاریخ ایرانی» http://tarikhirani.ir/fa/news/5728 ): داریم تا احساس! (قسمت 06): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/870 👈 قسمت پنجم ... در رسیدم و در مورد این موضوع از ایشان سوال کردم. فرمودند «من جمله‌ای که گفتم در رابطه با آب و ایران بود.» سوال دو جنبه دارد، یک وقت از امام می‌پرسند شما هنگام آمدن به خاک ایران، چه احساسی دارید؟ امام فرمودند برای من ، ، تفاوتی ندارد و من از اینکه قدم به این خاک می‌گذارم احساس فوق‌العاده‌ای غیر از اینکه در جاهای دیگری نداشتم، ندارم، اما در برابر فداکاری‌های ، احساس در برابر ، احساس در برابر یا احساس در برابر آن همه عواطف و احساساتی که از خودشان نشان می‌دادند مطلب دیگری است. ایشان فرمودند: «من در فرودگاه گفتم که این همه عواطف و احساسات شما بر دوش من سنگینی می‌کند و من نمی‌توانم در مقابل این همه عواطف و احساسات از شما تشکر کنم»! و این در برابر ، فداکاری‌های مردم است؛ اما سوال اینکه آیا آمدن به خاک ایران برای شما احساس فوق‌العاده‌ ایجاد می‌کند؟ جوابش منفی بود. امام وارد ایران شدند که در هنگام ورود ایشان، و بی‌سابقه‌ای صورت گرفت که نظیر آن را به یاد ندارد. این استقبال با توجه به فشار و حاکم بر ایران، بسیار حیرت‌انگیز بود. قبل از حرکت امام از ، در مدرسه رفاه کمیته‌ای به نام از امام تاسیس شد. از این کمیته به ما تلفن شد که برای به مقدماتی تهیه کرده‌ایم. مثلا مفروش نمودن ، آوردن هلی‌کوپتر برای از فرودگاه به . خلاصه را به عرض امام رساندم، امام ناراحت شدند و جمله‌ای که فرمودند این بود که «مگر می‌خواهد به ایران برود که چنین مقدماتی را آماده کرده‌اند، طلبه‌ای از ایران خارج شده، همان وارد ایران می‌شود، من باید در میان ملتم باشم و هرگز با هلی‌کوپتر از فرودگاه به بهشت‌زهرا نخواهم رفت، باید در حرکت کنم.» آیت‌الله ، معتقد بودند که این کار است و ممکن است در میان ازدحام و شلوغی صدمه‌ای به امام وارد شود. ایشان می‌گفتند: عبور امام از میان ازدحام جمعیت، خطرناک است؛ ولی امام به‌هیچ‌وجه نپذیرفتند و می‌گفتند من باید در میان ملتم باشم، اگر هم از بین می‌روم در میان مردم از بین بروم، باید بدون تشریفات از میان مردم عبور کنم، به این ترتیب تشریفات حذف شد. هنگام فرود هواپیما در مهرآباد، یک مرتبه مطلبی به زبان فرانسه از بلندگوی هواپیما پخش شد و به دنبال آن هواپیما اوج گرفت، با این برنامه بسیاری از آن‌ها که در هواپیما بودند، دچار وحشت شدند و رنگشان را باختند. تنها کسی که هیچ‌گونه تغییری در قیافه‌اش حاصل نشد شخص امام بود، من از کسی که پهلوی من نشسته بود و زبان فرانسه می‌دانست پرسیدم: چه شده است؟ او گفت: اعلام کرده‌اند که آماده فرود آمدن هواپیما نیست؛ بنابراین می‌بایست یک ربع، بیست دقیقه هواپیما در فضا باشد تا آن‌ها آماده شوند. پس از نشستن هواپیما، استقبال پرشور مردم غیرمترقبه بود. بسیاری از افرادی که همراه ما بودند، مخصوصا حاج مکرر گفتند آماده کشته شدن، شدن باشید. ممکن است در فرودگاه امام را بگیرند ببرند و ما را به ببندند؛ ولی وقتی در فرودگاه پیاده شدیم و با آن جو پر از احساسات و مردم مواجه شدیم مایه خوشحالی و امیدواری ما شد. امام نطقی هم ایراد فرمودند. ... پس از خروج امام و از در، بلافاصله در را بستند و می‌خواستند مانع ورود ما که همراهان امام بودیم بشوند. حاج مهدی عراقی، من و چند نفر از برادران خود را در وسط در حائل قرار دادیم، به احتمال اینکه نکند امام را از ما بگیرند و ببرند، پافشاری کردیم و خود را از در عبور دادیم. آن‌ها حتی روی من کشیدند که اگر تکان خوردی می‌سوزی! حدود بیست ماشینی را که قرار بود امام سوار شوند، کرده بودند. وقتی امام در را باز کردند که سوار ماشین شوند در حالی که انتظار هیچ عکس‌العملی از ایشان نمی‌رفت، برگشتند و رو کردند به افسرانی که مسلح ایستاده بودند فرمودند: «تا کی شما افسران نیروی هوایی خوابید؟! چرا بیدار نمی‌شوید؟! تا کی باید بر شما کند؟!» این دو سه جمله امام به قدری در آن‌ها اثر گذاشت که بی‌اختیار دو سه متر از فاصله گرفتند. افرادی می‌خواستند سوار شوند و از «در کنار امام نشستن» برای خود موقعیتی کسب کنند؛ ولی امام فرمودند، غیر از کسی با من سوار نشود! 💠کانال چلچراغ معارف و احکام 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🔥🔥حماقت محض!🔥🔥 شیعیان امیرالمؤمنین (ع) در معرض معارضه با آن‌حضرت! برخی از مدعیان و دوستداری علیه‌السلام، با این ادعا که؛ «در شرکت نمی‌کنم، زیرا که؛ اولاً از نامزدهای دارای ، شناختی ندارم و ثانیاً ، دوره به دوره بدتر شده که بهتر نشده»!! و اما پاسخ متواضعانه‌ای که بنده به علیه‌السلام، می‌توانم عرض بکنم: اولاً) گیریم که اساساً همه نامزدهای دارای کد انتخاباتی (بمفهوم عبور کرده از فیلتر البته گشاد )، انسان‌هایی العیاذبالله، هستند و فاخر نیستند!! حتی در چنین صورتی؛ اگر خواسته یا ناخواسته، این را به مهم برسانیم، آیا در ، مؤاخذه خواهیم شد؟! با عنایت به سخن مشهور «لابد للناس من امیر برّ او فاجر» (مردم باید دارای امیری باشند ترجیحاً نیکوکار وگرنه که ناچاراً باید گنهکار را بالا برد!)، «انتخاب/انتصاب گنهکار» بر «عدم انتخاب/انتصاب»، رجحان و برتری دارد. آیا مفهوم این سخن خطیر ، چنین نیست که برو به کسانی رأی بده تا کرسی‌های مجالس، خالی نمانند (و یا با ننشینند) ولو اینکه موکلین شما، از زمره و گنهکاران باشند؟ و اینکه حق نداری کشور را بلاتکلیف بگذاری. فلذا اگر قرار باشد که در قیامت، مؤاخذه شویم برای رأی دادن به حتی گنهکاران، نخواهد بود بلکه برای ، خواهد بود. زیرا شرّ و زیان و «عدم انتخاب» بمراتب بدتر و بیشتر از است. خطرات اجتماعی، وحشتناک‌تر از نظم و نظامی است که آن، مصداق نباشند. بنابراین «عدم در انتخابات»، گناهی است که آن محدود به این نیست و در هم موجب است. زیرا مضری است که مضرات آن قابل محاسبه نیست! بنابراین عدم شرکت در انتخابات (بخشی مهم و بلکه اهم در بر مملکتی که همه‌جانبه در معرض انواع و حیاتی پیرامونی خود قرار دارد) هیچ‌گونه وجاهت شرعی، عقلی و عرفی ندارد. عدم شرکت در انتخابات، بجز تأیید هرج‌ومرج و نیست که است. فرض کنیم که من به هر علتی، رأی ندهم و شما هم رأی ندهید و دیگران هم مثل ما بعللی در رأی‌گیری شرکت نکنند، آنگاه نتیجه چه می‌شود؟ ۱) آیا و تصویب مقررات و ریل‌گذاری اموری که باید انجام شوند تا امورات مردم بچرخند، تعطیل نمی‌شود؟ و آیا بزرگترین قوه ملی (مجریه) و بالتبع امور ملت، معطل نمی‌گردد؟ ۲) آیا وزرای قوه مجریه، معطل که به وزارت آن‌ها مقبولیت و مشروعیت می‌دهد، نمی‌مانند؟ و آیا با اضمحلال امکان وزرای و منتفی شدن امکان دستگاه‌های اجرایی، ، مطلق‌العنان نمی‌گردند؟ ۳) آیا محوری‌ترین اقدام برای که است، مضمحل نمی‌گردد؟ ۴) پیشگیری از ورود آسیب به مملکت از طریق پشتیبانی از ، آیا با مشارکت فراگیر ملی بهتر محقق می‌گردد یا با تنها گذاشتن ولایت و قطع بازوهای حاکمیتی آن؟ ثانیاً) عدم شناخت نامزدهای انتخابات (که واقعاً هم برای هیچکسی میسر نیست بجز خود خدا جلّ‌جلاله)، رافع تکلیف نیست. گیریم که ملت ما هیچ شناختی در حد حتی ۱٪ هم از حتی ۱نفر این ۱۵/۰۰۰ نفری که موفق به اخذ کد انتخاباتی شده‌اند، ندارند! آیا توجیه می‌کند که انتخابات را عملاً تعطیل/تحریم بکنیم؟! هرگز! شده با یا و یا بر اساس فرضاً حروف الفباء و... اتخاذ انواع روشهای خلاقانه دیگر، این ملت باید (ضمن سپاسگزاری از نعمت شورای نگهبان) ۳۷۸ نفر از این ۱۵۰۰۰ نفر را راهی این دو مجلس بنماید. این دیگه آخر فروپاشی هرگونه بهانه‌جویی برای طفره رفتن از ایفای این مسئولیت خطیر است. بنابراین برای عدم شرکت در انتخابات، هیچ‌گونه مفری برای کسی نیست، چه از لحاظ شرعی و چه از لحاظات عقلی و عرفی. بنابراین بهانه‌ای مبنی بر اینکه شناختی از نامزدها ندارم، ارزشی بیش از بهانه‌تراشی‌ها و ایرادات بنی‌اسرائیلی ندارد. مضافاً که هماهنگی با دشمنان خبیث و مکار و هم است. ثالثاً) آیا براستی، دوره به دوره، ملت و مملکت ما ضعیف و بدبخت شده است؟! بلی! اوضاع معیشتی مثبت مردم، بخش تفکیک‌ناپذیر است ولیکن ابعاد و اعماق این اوضاع معیشتی، کدامین هستند؟ آب و برق، نفت و گاز، تلفن و اینترنت، راه و جاده، غذا و دارو، خوراک و پوشاک، مسکن و مسجد، درمان و بیمارستان، بندر و فرودگاه، مترو و راهن، مدرسه و دانشگاه و... و مهمتر از همه و ، آیا هیچ‌کدام از این‌ها در این ۴۵ سال (برغم دشمنی‌ها) رو به بهبودی نرفته است؟! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۹ اسفند۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🌹
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 و در (بخش۷): بررسی فاجعه شهادت‌گونه ۳×۸ ما می‌توانیم اینجا بنشینیم و به تنهای و ضایعه درگذشت شهادت‌گونه آ.رئیسی و همراهان او بپردازیم و حال آنکه بعلت وقوع آن در (یعنی محدوده مثلثی ، و که صهیونیستی‌ترین مثلث جغرافیایی و عرصه تروریست‌های است)، بر عهده نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی و انتظامی و سایر دستگاه‌های ذی‌ربط است (البته اگر از تأثیرات نفوذی‌های مکار در امان باشند!) و اینکه این واقعه، آیا نماد یک در جابجایی عالیه نظام و کشوری است که در کانون انواع فتنه‌ها و توطئه‌های دشمنان پرمشغله بوده و است و خواهد بود (که نه تنها فاقد اسکادران امنیتی بوده که حتی چند تا ارزان هم همراه آن نبوده تا لااقل و مسیر آنرا بصورت حتی آفلاین، رصد و کرده باشند!) و علاوه بر آن؛ در آن، آنهم در کشور حادثه‌خیزی مثل ، هم آیا نماد یک و ناکارآمد نیست؟! در هر حال این قضیه عجیب‌العجائب حتی اگر کاملاً طبیعی ارزیابی شود، نمی‌تواند توطئه‌آمیز بودن آن را کم‌رنگ سازد. زیرا که بنظر می‌رسد در همه این‌ها، حداقل استانداردهای لازمه آن‌ها رعایت نشده است و لذا نمی‌توانیم فقدان هیئت مذکور را تعبیر کنیم و از طرفی تا اثبات نشود که یک هجومی و مستقیم، آنرا رقم زده است، نمی‌توانیم آنرا تعبیر به بکنیم و همان بهتر که آنرا شهادت‌گونه بنامیم. با عبور از خط‌‌وربط‌های محلی و تارهای عنکبوتی آن‌ها در کلیه دستگاه‌های ، به هر نتیجه‌ای که برسد، کف مسئله بوده ولیکن سقف آن مطلب دیگری است! بنده بعنوان یک و ، علت این را باید در و آسمانی جستجو بکنم که بسی متمایز از همه دستگاه‌های زمینی است. در دستگاه زمینی (چنانکه رهبر روسیه گفت)، تعبیر به می‌شود و حتی در وجهی از منشور هم تعبیر به می‌شود ؛ «إذا مات العالِم الفقیه، ثلم فی‌الاسلام ثلمة لایسدها شیء» هرگاه عالم فقیهی بمیرد، در اسلام شکافی رخ می‌دهد که چیزی نمی‌تواند جای آنرا پر کند. و حال آنکه، و همراهان او، الطاف خفیه‌ای هم دارد بسیار ارزشمندتر از آن که آنرا ضایعه و حتی ثلمه بنامیم. بنابراین در مانحن‌فیه، لازمست از وجه دیگری هم بدان نگاه شود و این سلسله بر آنست که این لایه ماجرا را مورد توجه قرار بدهد: در هر مقطعی از زمان، مردمانی از زمین، بعلل مختلفی، در فرو می‌لغزند که بجز جهنمی سوزان، فرجامی نخواهند یافت ولیکن بعضی از آن‌ها را خدای رحمان چنان دوست می‌دارد که نباید جهنمی شوند. فلذا حکیم خبیر، بهترین اولیاء خود را آن‌ها قرار می‌دهد. با عنایت به ترسیم مثلث اصلی عوامل سه‌گانه بدبختی توسط علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی که در کنار عوامل و ، «خودمان» را عامل سوم نشان می‌دهد، باید به این درک و فهم نائل گشت که خودی‌ها از جمله تعدادی روحانی (حتی در جایگاه و !) هم ممکنست، مرتکب چنان سیّئاتی بشوند که موجبات انحراف را فراهم سازند ولو در لباس ! بخش‌های ذیل، به همین مناسبت، تألیف و تحریر شدند. علیکم بالرجوع👇 👈(بخش۱)👉💠👈(بخش۲)👉 💠 👈(بخش۳)👉💠👈(بخش۴)👉 💠 👈(بخش۵)👉💠👈(بخش۶)👉 بعضی از دوستان می‌پرسند که وقتی عده‌ای در معرفی با عبارت یا با عنوان در رقابت هستند(!)، چرا حضرت آقا رحلت او را توصیف کردند؟! گمان نمی‌کنم چنین حساسیت‌هایی، از مسائل اصلی و ما باشد. در عین‌حال مختصر بکنم به اینکه اگر حضرت رهبر، صرفاً را مطرح می‌فرمودند، آنگاه بمفهوم شدن بود و بالتبع باید اشخاص حقیقی یا حقوقی ذی‌ربط را معرفی می‌کردند که چنین شتابزدگی‌هایی در شأن حضرت ایشان نیست و قبل از بررسی‌های فنی قضیه، حمل بر می‌شد و چنانچه بعداً کاشف به عمل می‌آمد که صرفاً یک حادثه و سانحه طبیعی بوده است، تصور کنید که شیاطین چه جنجالی برپا می‌کردند! ولیکن شهادت‌گونه نامیدن ماجرا هم معنی‌دار است و لازمست به درستی تحلیل گردد. از جمله اینکه اگر به شکلی غیر از این حالت، رخ می‌داد، این‌همه تأثیرگذار نمی‌شد و بازتاب مفید پیدا نمی‌کرد. بنده یک را می‌بینم و «ما رأیت الاّ جمیلاً»! ..ادامه دارد ✍️حسینی(منتظر) ۳/۳/۴ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف 🙏
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 نه سایه‌نشینم و نه بی‌قرار پُست و مقام 🔹من هم خشمگینم از کسانی که به‌نام دین، مردم را هدف گرفته‌اند. 🔹نگرانم مثل هزاران پدری که نگران فرزندانشان هستند؛ مثل هزاران مادری که نگران فرزندانشان هستند. 🔹من هم در شگفتم از یک جهان کم‌آگاهی و ادعا و یک ایران فرصت‌های از دست‌رفته! 🔹اصولگرا هستم و البته تحول‌خواه. این سر آمده مردم شما هم بیایید.
🔴 یعنی چی؟ 🔹آیا میدونستید یکی از کارشناسان اصلی شبکه BBC فارسی در جوانی بوده و در حضور داشته ؟ 🔸 همواره هدف مستقیم سرویس اطلاعاتی انگلیس بوده و ایجاد انحراف های نرم که هیچ گاه شما متوجه آن نخواهید شد از اهداف آنها بوده است. 🔹یکی از اقدامات آنها کردن حوزه علمیه است، که امام خمینی این موضوع را بسیار گوشزد کرده بود. 💠 تحلیل کوتاه. آگاهی و بصیرت مردم بهترین راه برای حل این مشکل است. آقای نصیری که امروز وقیحانه ترین ادبیات را علیه نظام و انقلاب و رهبری دارد. و دقیقا" به بلندگوی منافقین و لیبرالها تبدیل شده زمانی ادعای دینداری و انقلابیگری و پیروی از امام و رهبری داشت
در باره انجمن حجتیه (بخش ۰۲): 👈بخش قبلی👉 با اینکه درباره تشکیل ، علت اصلی همان با عنوان شده است، اما عماد‌الدین در کتاب «در شناخت زمان»، دو علت دیگر را درباره تشکیل این انجمن بیان کرده است. او در بخشی از این کتاب می‌نویسد: «نظـر دومی کــه در خــصوص تــشکیل انجمــن وجــود دارد مربــوط بــه خــود انجمنی‌هاست. آنها معتقدند آقـای رئیس انجمن مدعی شده که در سال‌هـای ٣٢ خواب دیده است که بـه وی امر فرموده‌اند که گروهی را برای مبـارزه با بهائیت تشکیل بدهد. نظر دیگر حاکی از آن است که پس از اختلاف بین آیت‌الله و و شکست ، همزمان تبلیغ بهائیت نضج گرفت و گروهی را که در بین‌شان نیز بود؛ از جمله هم‌حجره‌ای آقای حلبی را جذب کردند. لذا بهائیت در ذهن شیخ بزرگ جلوه‌گر شد و به این نتیجه رسـید کـه بایـد را ول کرد و دست به انجام اقدامات زد.» ورود به سیاست ممنوع در اساس‌نامه‌ای که هیئت‌مدیره پنج‌نفره انجمن تدوین کرده بود، در تبصره دو آمده بود: «انجمن به هیچ وجه در مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نـوع دخـالتی را که در زمینه سیاسی که از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد بر عهده نخواهد داشت.» علی‌اکبر ، یکی از چهره‌های شاخص انجمن که در همان سال‌های پیش از از انجمن خارج شد، درباره این بند در کتاب «ولایت‌های بی‌ولایت» نوشته محمدرضا اخگری، توضیح می‌دهد: «از بـرادران و خواهران انجمن نوشته می‌گرفتند که در امور سیاسی دخالت نکنند و انجمـن شـدیداً از درگیـر شدن با مسائل سیاسی اجتناب می‌کرد.» در این راستا، نقل‌قول‌هایی از سوی برخی فعال پیش از انقلاب صورت گرفته است. برای مثال محمدفاضل استرآبادی در بخشی از خاطرات خود گفته است: «سیاست‌شان‌ این‌ بود که‌ با درگیر نشوند. اصلاً دوست‌ نداشتند وارد درگیری‌های‌ سیاسی‌ شوند.» و یا ابوالقاسم خزعلی اینگونه اشاره کرده: «موضع‌گیرى سیاسى بیشتر از سر بوده است. این مسئله غیر از شعار جدایى از است. اعضاى انجمن حجتیه بر این اعتقاد بودند که ما قدرت مقابله با محمدرضا پهلوى را نداریم.» احمد صابری‌همدانی هم نقل کرده است: «به جرأت مى‌توانم عرض کنم که ضد بهائیتى که این‌ها به راه انداختند و بزرگش کرده بودند، تنها براى جلوگیرى از فعالیت و تبلیغات و و خالى کردن مجالس آن‌ها بود.» ساواک و حجتیه یکی از مواردی که پیرامون انجمن حجتیه درباره سال‌های پیش از انقلاب بیان شده، این نکته است که انجمن با همکاری کرده است. در این راستا می‌توان به سه اظهارنظر از سوی پیش از انقلاب و یک نامه ساواک اشاره کرد. اولین موضوع مربوط به خاطره‌ای است که در کتاب خاطراتش از سفر به در شعبان سال ۱۳۵۷ نقل کرده است. او در بخشی از خاطرات خود گفته است: «با گوش خود شنیدم که افرادشان به یکدیگر می‌گفتند، اگر مسئله‌ای پیش آمد سریع با ساواک در میان بگذاریم و از آنها کمک بخواهیم تا مشکل ما را حل کنند. حرف من به زودی ثابت شد. با کمال تعجب مطلع شدیم آنها به رفته و از ما کرده‌ا‌ند. آنها گفته بودند که آقای آمده تا در اینجا افکار آیت‌الله و باند او را اشاعه دهد.» محمدرضا مهدوی‌کنی هم اینگونه گفته است: «گاهی از اوقات که ساواک ما را برای بازجویی یا برای می‌برد، از پیشنهادهایی که به من یا امثال بنده می‌دادند این بود که چرا شما مثل آقای حلبی کار نمی‌کنید؟» علی‌اکبر پرورش هم گفته است: «وقتی ساواک متوجه شده بود که من از انجمن کنار رفتـه‌ام همـین نـادری [از مـسئولان عالیرتبه دستگاه امنیت] ملعون ما را خواست و خیلی فحاشی کرد و گفت چرا دیگـر در انجمن نیستی.» همچنین، در نامه‌هایی که از ساواک به‌دست آمده نامه‌ای مربوط به ۲۳ فروردین سال ۱۳۳۶ وجود دارد که مربوط به هیئت‌مدیره انجمن حجتیه است. در بخشی از این نامه، رئیس واحد اطلاعاتی ضدخرابکاری نوشته است: «تجمع نامبردگان جنبه ضدیت با را دارد و برابـر اطلاع حاج‌شیخ محمود ذاکرزاده‌تولایی معروف به حلبی از گردانندگان این جلـسه بـا بخش ٢١ سازمان اطلاعات و امنیـت تهـران همکـاری‌هـایی دارد؛ اصـلح اسـت هرگونـه اطلاعی در مورد جلسه متشکله را قبل از احضار بقیه از مشارالیه استفسار نمایند.» ...ادامه دارد. ☝️از پیام‌های وارده☝️ صفحات مجازی 👇👇👇 ✅ مقالات حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۴ 🌐 کانال 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 گروه 👈محل نظرات👉 🙏