دهم ماه مبارک رمضان روز وفات #حضرت #خدیجه علیهما السلام
👇👇👇
امیرالمؤ منین علیه السلام: قال ذکر النبى صلى اللّه علیه و آله خدیجه یوما و هو عند نسائه فبکى فقالت عائشه ما یبکیک على مجوز حمراء بن عجائز بنى اسد فقال صدقتنى اذ کذبتم و آمنت بى اذ کفرتم و ولدت لى اذ عقمتم قالت عائشه فمازلت اتقرب الى رسول الله صلى اللّه علیه و آله بذکرها
روزى رسول خدا صلى اللّه علیه و آله در نزد زنانش بود؛ صحبت از حضرت خدیجه شد، پس او گریه کرد. عایشه گفت: چرا گریه مى کنید؟ یک پیرزن سرخ رنگ از بنى اسد که گریه ندارد! پس حضرت فرمود: او وقتى نبوت مرا تصدیق کرد که همه شما مرا تکذیب مى کردید و وقتى او به من ایمان آورده که همه شما کافر بودید و او براى من اولادى آورد و شما عقیم و نازا هستید عایشه از اعتراض خود پشیمان شد و گفت: از آن پس من براى خوش آیند حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله همیشه از خدیجه یاد مى کردم (از الطاف خفیه الهى این است که عایشه و حفصه بچه دار نشدند).
معاذبن جبل نقل مى کند: قال: دخل رسول الله صلى اللّه علیه و آله على خدیجه و هى تجود بنفسها فقال: اکراه ما نزل بک یا خدیجه و قد جعل الله فى الکره خیرا کثیرا، فاذا قدمت على ضراتک فاقرا بهن منى السلام قالت: یا رسول الله! و من هن؟ قال: مریم بنت عمران و اسیه بنت مزاحم و حلیمه او کلیمه اخت موسى (شک الراوى) فقالت: بالرفاء و البنین؛
رسول خدا صلى الله علیه و آله در آخرین لحظات حیات وارد شد، بر خدیجه؛ پس حضرت فرمود: اى خدیجه! فراق تو براى من خیلى سخت و دشوار است ولى چاره چیست؟ باید صبر کرد و خداوند پاداش این ناراحتى و سختى را خواهد داد اى خدیجه! وقتى بر زنان هم ردیف خود وارد شدى، از طرف من به ایشان سلام برسان، خدیجه پرسید: یا رسول الله! منظور کیانند؟ فرمود: مریم بنت عمران مادر حضرت عیسى؛ آسیه بنت مزاحم زن فرعون؛ و حلیمه (یا کلیمه) خواهر موسى (شک از راوى معاذبن جبل است) پس خدیجه با کمال میل عرض کرد: اطاعت مى شود.
عن النبى صلى الله علیه و آله قال: کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الا اربع: اسیه بنت مزاحم، امرئه فرعون، و مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد صلى الله علیه و آله
پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: از مردان، افراد زیادى به درجه کمال رسیده اند، ولى از زنان به درجه کمال نرسیده اند، مگر چهار زن: آسیه دختر مزاحم، زن فرعون و مریم دختر، عمران و خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلى الله علیه و آله.
پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت : ای رسول خدا! این خدیجه است، هرگاه نزد تو آمد، براو از سوی پروردگارش واز طرف من، سلام برسان:«وبشرها ببیت فی الجنة من قصب لاصخب ولانصب» «و او را به خانه ای از یک قطعه (از زبرجد) در بهشت که در آن رنج ونا آرامی نیست، مژده بده».
پیامبر اکرم درتفسیر (آیه 27مطففین )«عیناً یشرب بها المقربون؛ همان چشمه بهشتی که مقربان از آن می نوشند» فرمود: «المقربون السابقون؛رسول الله ، و علی بن ابیطالب و الائمة، و فاطمه بنت محمد ؛» «از مردان بسیاری به حد کمال رسیدند، واز زنان به درجه آخر کمال نرسیدند مگر چهار زن که عبارتند از : آسیه ،مریم ، خدیجه ، فاطمه».
امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: «سادات نساء العالمین اربع: خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و آسیه بنت مزاحم و مریم بنت عمران» «سرور بانوان دو جهان چهار بانو است که عبارتند از: خدیجه، فاطمه، آسیه و مریم»
پیامبر(ص) فرمود: «اشتاقت الجنة إلی أربع من النساء: مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم زوجة فرعون وهی زوجة النبی ،فی الجنة» «و خدیجه بنت خویلد زوجة النبی فی الدنیا وآلاخرة و فاطمه بنت محمد»، بهشت مشتاق چهار زن است : 1ـ مریم دختر عمران 2ـ آسیه دختر مزاحم ـ همسر فرعون، که همسر پیامبر در بهشت است . 3ـ خدیجه دختر خویلد همسر رسول خدا در دنیا و آخرت 4ـ فاطمه دختر محمد (ص)
ابوسعید خدری می گوید: رسول خدافرمود: وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد،هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم : «آیا حاجتی داری؟» جبرئیل گفت: « حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرابه خدیجه برسانی »پیامبر (ص) وقتی که به زمین رسید ، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه ابلاغ کرد. خدیجه گفت «ان الله هو السلام ، وفیه السلام ، الیه السلام ، وعلی جبرئیل السلام ؛همانا ذات پاک خدا سلام است، واز او است سلام ، وسلام به سوی او باز گردد و برجبرئیل سلام باد.»
http://eitaa.com/cognizable_wan
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞
🇮🇷رمــــــــان شهدایی و #امنیتی
🇮🇶 #تنــها_میان_داعش
💣قسمت #بیست_ویکم
صدای نحس عدنان بود
و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم ڪه باورم شد آخر اسیر هوس این بعثی شدهام. لحظاتی خیره تماشایم ڪرد، سپس با قدرت از جا بلند شد
و هنوز موهایم در چنگش بود ڪه مرا هم از جا ڪَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند ڪرد و من احساس ڪردم
سرم آتش گرفته ڪه از اعماق جانم جیغ ڪشیدم. همانطور مرا دنبال خودش میڪشید و من از درد ضجه میزدم تا لحظهای ڪه روی پلههای ایوان باصورت زمین خوردم. اینبار یقه پیراهنم را ڪشید تا بلندم ڪند و من دیگر دردی حس نمیڪردم
که تازه پیکر بیسر عباس را
میان دریای خون دیدم و نمیدانستم سرش را ڪجا بردهاند؟ یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس ڪشیده میشد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود
ڪه دیدم در کوچه کربلا شده است.
بدن بیسر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را ڪنار دیوار جمع ڪرده بودند.
اما عدنان مرا برای خودش میخواست ڪه جسم تقریباً بیجانم را تا ڪنار اتومبیلش ڪشید و همین ڪه یقهام را رها ڪرد، روی زمین افتادم. گونهام به خاڪ گرم ڪوچه بود و از همان روی
زمین به پیڪرهای بیسر مدافعان شهر ناامیدانه نگاه میڪردم
ڪه دوباره سرم آتش گرفت.
دوباره به موهایم چنگ انداخت و از روی زمین بلندم ڪرد و دیگر نفسی برای ناله نداشتم ڪه از شدت درد، چشمانم در هم ڪشیده شد و او بر سرم فریاد زد :
_چشماتو وا ڪن! ببین! بھت قول داده بودم سر پسرعموت رو برات بیارم!
پلڪھایم را به سختی از هم گشودم
و صورت حیدر را مقابل صورتم دیدم در حالیڪه رگهای گردنش بریده و چشمانش برای همیشه بسته بود ڪه تمام تنم رعشه گرفت.
عدنان با یک دست موهای مرا میڪشید تا سرم را بالا نگه دارد و پنجههای دست دیگرش به موهای حیدر بود تا سر بریدهاش را مقابل نگاهم نگه دارد و زجرم دهد و من همه بدنم میلرزید. در لحظاتی ڪه روح از بدنم رفته بود، فقط عشق حیدر میتوانست قفل قلعه قلبم را باز ڪند ڪه بلاخره از چشمه خشڪ
چشمم قطره اشڪی چڪید و با آخرین نفسم با صورت زیبایش نجوا ڪردم :
_گفتی مگه مرده باشی ڪه دست داعش به من برسه! تو سر حرفت بودی، تا زنده بودی نذاشتی دست داعش به من برسه!
و هنوز نفسم به آخر نرسیده،
آوای اذان صبح در گوش جانم نشست. عدنان وحشتزده دنبال صدا میگشت و با اینکه خانه ما از مقام امام حسن﴿؏﴾فاصله زیادی داشت، میشنیدم بانگ اذان از مأذنههای آنجا پخش میشود. هیچگاه صدای اذان مقام تا خانه ما نمیرسید
و حالا حس میڪردم
#همهشهرمقامحضرتشده و به خدا صدای اذان را نه تنها از آنجا ڪه از در و دیوار شهر میشنیدم. در تاریڪی هنگام سحر، گنبد سفید مقام مثل ماه میدرخشید ڪه چلچراغ اشڪم در هم شڪست و همین ڪه موهایم در چنگ عدنان بود، رو به گنبد ضجه زدم و به #حضرت التماس میڪردم تا نجاتم دهد
که صدای مردانهای در گوشم شڪست. با دستهایش بازوهایم را گرفته....
ادامه دارد....
💞 http://eitaa.com/cognizable_wan
26.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
🔹داریوش ارجمند:
من فقط #۱۹_ماه در #فیلم_امام_علی
(علیه السلام) #نوکری کردم؛
ولی الان #۳۰_ساله، دارم #آقایی میکنم.
#حضرت؛
هر #کی براش #نوکری کنه؛ #اربابش میکنه...
#خاندان_کرم
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
9.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سنگ قبر #حضرت-رقیه سلام الله علیها
┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#حکایت 🌸
🔴عااالیه نخونی از دستت رفته 👌
#حضرت سلیمان نبی ایستاده بود و خیره به دو پرنده ی کوچکی نگاه میکرد که در حال صحبت بودند.
#پرنده ی نـَر از طرف مقابل دلبری میکرد که من تو را از تمام پرندگان بیشتر دوست دارم، تو برای من همه چیزی و بدون تو من هیچم ، خوب که دلربایی ها کرد و حضرت همه را به اذن خدا شنید.
در نهایت تعجب دید که #معشوقه به دلبری ها اعتنا نمیکند و دلش پر نمیکشد برای این جملات پر آب و تاب و دامن از دست نمیرودش!
آرام جلو رفت و علت بی اعتنایی به عشق پرنده ی خوش زبان را از جفت ماده پرسید که چرا بی اعتنایی به این همه پرپر زدن این نگون بخت عاشق؟!
پرنده گفت ای نبی خدا به عظمت و بزرگی ات قسم که او در عشقش صادق نیست و #دروغ میگوید، من خودم شنیدم تمام این حرف ها را روز گذشته به #معشوقه ای دیگر میگفت ، بی کم و کاست ، او مرا نمیخواهد فقط حرف میزند.😔
یاران سلیمان میگویند به محض شنیدن این کلمات ، نبی خدا راهی کوه شد و با صدای بلند گریه میکرد و میگفت #خدایا یک پرنده در عشق خود #رقیب نمیخواهد و بی صداقتی عاشقش را بر نمیتابد ، نکند من هم در عشق به شما صادق نباشم و تو بدانی .
پ.ن:
برای خداوند کریم فقط یک روز مخصوص عشق نیست بلکه لحظه ای بدون عشق و ابراز آن وجود ندارد.
🌸تمام لحظات برای عاشقی کردن برای خدا، در راه خدا و به همه ی آنانی که ما را به خدا نزدیک میکنند آماده شده است.
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
❤️ نجات گمشده و عنایت به زائرین
خادم و کلیددار حرم که مکبر مرحوم آقای روحانی که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری ع بود می گوید: شبی از شبهای سرد زمستان در خواب حضرت معصومه علیها السلام را دیدم که فرمود: بلند شو و بر سر مناره ها چراغ روشن کن.
من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بی توجهی کردم
در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمی گویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن!
من هم از خواب بلند شده بدون آنکه علت آن را بدانم در نیمه شب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و بر گشته خوابیدم.
صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت می کردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر می گویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمی شد ما هرگز راه را نمی یافتیم و در بیابان هلاک می شدیم.
خادم می گوید: من نزد خود متوجه #کرامت و #معجزه #حضرت و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم
📚محمدصادق انصاری، ودیعه آل محمد، ص 14
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
2.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علامه #قاضی (ره):
ھرگز بعد از نمازھاى واجب #تسبیح #حضرت€صديقه (صلوات الله علیھا) را ترك نكنید كه آن ذكر كبیر است و لااقل در ھر مجلسى يك دوره آن ترك نشود.
📚 ایت الحق.
🎙 ایت الله #جاودان
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بانوان تراز در آخرالزمان ...
#خادم_المهدی_گودرزی:
بانوان محترم باور کنید با رعایت مراقبه، تقوا و تبعیت از فرمایشات #حضرت از یاران #ایشان می شوید و مؤثر در فرج.
🚨👈 میخوای :
خادم #حضرت باشی؟
در لیست ۳۱۳ خادم باشی؟
در عمل مؤثر در فرج #حضرت باشی؟
لبیک یا مهدی بگو و با مراقبه درست، خودت را در جمع یاران حضرت قرار بده
┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#آیت_الله_بهجت
#رحمة_الله_علیه:
قطعأ کسی که دلش بسوزد و دعا کند،
#امام_زمان صلوات الله علیه نظر دیگری
به او دارد،
اگر می دانیم که #حضرت همین
صحبت ما را زودتر از ما مطلع میشود،
پس چرا از این ارتباط استفاده نمیکنیم
و آن را تقویت نمیکنیم؟
#گفتار_مهدوی
برای #بصیرت_مهدوی با ما باشید
📚حضرت حجت ص۲۲۴
.
🇮🇷🏴🇮🇷🏴
🔹#بـــرکـت...
🔹#حضرتموسی (علیهالسلام) کسی را #دید که #اشک_میریخت و می گفت:
#خدایا: #روزی_مرا_برسان...
🔹#دومى را هم دید که از #زیادی_رزقش #گلهمند است...
هر #دو از #حضرت خواستند #دعایشان کند.
🔹#خدا_فرمود:
به #اولی بگو #تقدیر تو #فقر است...
و به #دومی بگو، هرچه #استغاثه کند #بیشتر_میدهیم...
چون #اولی_پدری_ثروتمند داشت و هنگام #مرگ، #فرزندانش پرسیدند:
#ما را به #که_میسپاری؟
گفت: این #ثروت برای #شما_کافی است.
و #دومی_پدری_فقیر داشت، به #فرزندانش گفت:
#شما را به #خدا_میسپارم، هم #اینک او #نزد ما #امانت است.
#اخلاق در #قرآن و #سنت /ج 2 /ص 142
#حدیث
#افزایش_برکت_و_روزی
🇮🇷🏴🇮🇷🏴
┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
.
🇮🇷🏴🇮🇷🏴
#چشم_برزخی
#برزخ_عالم
#باطن_اشیاء
#باطن_عاشوراء
💠 جناب عارفِ دلسوخته، #شیخجعفر #مجتهدی_تبریزی (ره) تعریف کردند:
🥀 روزی در #کربلای معلی به حضرت #اباعبداللهالحسین (علیهالسلام) #متوسّل شده، و در #رثای آن حضرت #شعر می خواندم، تا به این شعر رسیدم؛
ای در غم تو ارض و سما خون گریسته
ماهی درآب و وحش درهامون گریسته
▪️در این موقع به حرم مطهر #مشرّف شده و عرض #ادب کرده
#سلام کردم و #حضرت #پاسخ #سلامم را دادند،
▪️عرض کردم #سیدی و #مولایمن، من به این #شعر هیچ #شکی ندارم و اگر پردههای #حجاب هم از مقابل #چشمهایم برداشته شود چیزی بر #یقینم افزوده نمیشود، اما میخواهم نحوه #گریه_اشیاء را ببینم.
▪️#حضرت خطاب به من کرده #فرمودند:
#شیخجعفر نگاه کن...
▪️ناگهان به #امرحضرت چشمانم #بینایی خاصی پیدا کرد، چله قدری #قوی گشت که همه #اشیاء را از #عرش تا #فرش و از آسمان #اول تا #هفتم می دیدم.
در آن هنگام دیدم تمام #موجودات، #زمین و #آسمان ، #دریا و #صحراء، #درخت و #کوه و #جماد و تمام #جنبدهها به شکل چشماند و بر #حضرت_اباعبدالله_الحسین (علیهالسلام) #اشک می ریزند...
😭😭😭😭 😭😭
این حالت چند #دقیقهای بیشتر #طول نکشید که دیگر #طاقت نیاورده و به آن حضرت عرض کردم:
▪️#قربانتان گردم، #فدایتان شوم #مشاهده کردم، #محبت نمائید و این حالت را #برگردانید.
مشاهده این #گریه_موجودات در #طاقت_من نیست.
حضرت هم #عنایت فرموده به حالت #اول خود #بازگشتم .
📚 #لالهای_از_ملکوت، جلد اول،
ص ۶۳،
🇮🇷🏴🇮🇷🏴