eitaa logo
دانش حیاتی
360 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
530 ویدیو
9 فایل
کانالی برای نخبگان: مطالب حیاتی با رویکرد بین-رشته‌ای: فلسفه، الهیات، سیاست و اقتصاد. هشتگ #مقاله، #تحلیل و #نقد برای مطالب خودم: https://eitaa.com/criticalknowledge/460 @mshessami87 تماس نامزد دکتری فلسفه اسلامی و محقق #سیاست و #اقتصاد و #رسانه و #تمدن
مشاهده در ایتا
دانلود
دانش حیاتی
🔸رد پای دشمنان ایران به وضوح مشخص است. 🔹از صندوق بین المللی پول و نسخه هایش برای نابودی زندگی معیشت
به نام ذات احدی که گوهر عدل است ✍ چپاول ایران و دولت به دست شرکت‌های شبه‌دولتی! ⚠️در این کلیپ از مصاحبه دکتر جبرائیلی با برنامه جدال، با حقایق دردناکی رو به رو می‌شوید. 🔹به یاد می‌آورید که در دوره دولت قبل در اوج جنگ اقتصادی دولت ترامپ علیه ایران،‌ بلوایی رسانه‌ای بر سر بودجه نهادهای حوزوی برپا شد که چرا در شرایط تحریم بخش زیادی از بودجه کشور به وسیله این نهادها «بلعیده می‌شود». شکی نیست که تمام دریافت‌کنندگان بیت‌المال باید پاسخگو باشند، اما آمارهای آن دوره تا کنون نشان می‌دهد که سهم کل نهادهای حوزوی از بودجه کشور کمتر و اغلب بسیار کمتر از یک درصد بودجه یا ۶ همت (هزار میلیارد تومان) بوده است! 🔹همزمان،‌ در حالی که همه در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در مجموع فقط ۱۴ همت (هزار میلیارد تومان) به طور خالص سود و مالیات به دولت پرداخت کردند، نمودار آقای جبرائیلی فقط برای یکی از شرکت‌های پتروشیمی طی دو دوره ۹ ماه در این دو سال، بیش از ۳۵ همت سود خالص نشان می‌دهد: نزدیک به ۱۰ همت برای سال ۱۴۰۰ و بیش از ۲۵ همت برای سال ۱۴۰۱! نکته جالب این که همین شرکت‌ها در دو سال مذکور از دولت در مجموع ۶۸ همت کمک دریافت کرده‌اند! 📚 منابع: https://www.irna.ir/news/84159187 https://www.irna.ir/news/84582777 🔹اما افزایش ۲.۵ برابری سود خالص یک شرکت دولتی در عرض این ۱ سال چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟ پاسخ شهودی جهش قیمت است. این شرکت‌ها به دلیل افزایش قیمت دلار با صادرات محصولات خام و نیمه‌خام به درآمدهای هنگفتی می‌رسند، در حالی که بقیه جامعه تحت فشار تورمی دلار قرار می‌گیرند. آن‌ها همچنین محصولات نیمه‌خام خود را به قیمت دلاری به تولیدکنندگان داخلی می‌فروشند که باعث تورم قیمت‌های کالاهای نهایی می‌شود. خلاصه چیزی که شاهد هستیم چپاول سازمان‌یافته کشور و دولت به وسیله شرکت‌های شبه‌دولتی است! 🔹در مصاحبه بالا واقعیت دردناک دیگری نیز بیان شد. در شرایط جنگ اقتصادی امریکا، () که تحت سلطه طبقه حاکمه امریکا است در اصلاحات بودجه‌ای ایران نقش تعیین‌کننده‌ای ایفاء می‌کند که برای کسانی که با سابقه این نهاد استعماری آشنا هستند، نقشی آشنا است: حذف یارانه‌های عمومی برای مردم و افزایش قیمت دلار! نتیجه حذف یارانه سوخت، شورش‌های آبان ۹۸ بود با تبعات دومینو‌وار وخیمش برای ایران از تخریب پایگاه اجتماعی نظام تا ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی. از این جهت، شورش‌های آبان ۹۸ را که نظیرش در ۴۰ سال گذشته در ده‌ها کشوری که از سیاست‌های ضداجتماعی IMF پیروی کردند دیده شده باید در فهرست بلند IMF Riots یا شورش‌های IMF دسته‌بندی کرد. لازم به ذکر است IMF از حیث ایدئولوژیک ملتزم به و سهام‌داران اصلی آن هستند! 🔹طبق توضیحات دکتر جبرائیلی،‌ افزایش قیمت بنزین نهایتاً نقشی در کاهش کسری بودجه دولت نیز نداشت بلکه اثر عکس داشت! ↩️ نتیجه: بزرگ‌ترین بازنده سیاست‌های نیولیبرالی امریکایی در ایران (حذف یارانه و افزایش دلار و خصوصی‌سازی‌ها) دولت و مردم هستند و بزرگ‌ترین برنده‌ی آن‌ها شرکت‌های شبه‌دولتی. 🔹طبق گواهی دکتر جبرائیلی و شناخت اجمالی حقیر، صاحبان و سهام‌داران شرکت‌های شبه‌دولتی با این که بزرگ‌ترین برندگان اقتصادی کشور هستند، اغلب هیچ اعتقادی به نظام و ارزش‌های آن ندارند و تنها برندگان روندی هستند که در صورت استمرار می‌تواند منجر به فروپاشی نظام و کشور شود. روشن است که گرایش نظام به خصوصی‌سازی این شرکت‌های شبه‌دولتی فقط باعث حذف همان سهم اندک دریافتی دولت از محل سود سهام این شرکت‌ها می‌شود و نتیجه آن کاهش درآمد دولت و فشار بیشتر بر اقتصاد عمومی و سود بیشتر صاحبان این شرکت‌ها خواهد شد. 🔹این روند بسیار شبیه به روندی است که در دوره گورباچوف و یلتسین طی کرد که در آن طیفی از مدیران دولتی نیولیبرال که به دنبال چپاول راحت‌تر مردم روسیه بودند، با حمایت از سیاست‌های آزادسازی و خصوصی‌سازی، مقدمه فروپاشی سیاسی و اقتصادی شوروی را فراهم کردند، اما خود به اولیگارش‌های روسیه جدید تبدیل شدند! 🔹لذا باید عنایت کرد و نسخه‌ای در راستای است! امروز طبق تعریف مصطلح اولیگارشی کشورهای مهد لیبرالیسم و نیولیبرالیسم (امریکا،‌ انگلیس و فرانسه) تعریف اولیگارشی را به راحتی ارضاء می‌کنند: نظامی سیاسی که در آن حکومت در دست صاحبان ثروت و اشراف است. 🔹جریان انقلابی آگاه و بصیر باید از تبدیل شدن جمهوری اسلامی به یک نظام اولیگارشیک جلوگیری کند. برای این کار باید هژمونی نیولیبرالیسم را در سطح نظری و سیاسی شکست داد! @criticalknowledge
دانش حیاتی
بسم الرب الخبیر ✍️ ملازمهٔ لیبرالیسم و اولیگارشی: مورد ایرانی نویسنده این متن را خیلی نمی‌شناسم. ظاهراً متعلق به طیف اقتصادانان لیبرال است. این متن باعث واکنش‌هایی در بین جریان متدین شده است. تحلیل درخور این موضع نیازمند بررسی مبانی تصوری و تصدیقی آن است. مشهور در سنت لیبرال این است که آزادی سیاسی ملازم با است. دموکراسی یعنی حق عمومی برای تعیین سیاست‌ها و سیاست‌مداران. اما اگر کسی اقدام به نفی دموکراسی و اثبات کرد، لابد چیزی غیر از حق تعیین حکومت به طرق متعارف (انتخابات آزاد) منظورش است. آزادی در این سیاق قاعدتاً باید به آزادی‌های فردی مثل آزادی در رفتارهای شخصی با کمترین دخالت دولت حمل گردد. اما مشخصاً انکار ، خصوصاً با بیان جسورانه بالا، قاعدتاً نشان دهندهٔ عدم حساسیت (بلکه بی‌حسی) اخلاقی گوینده است. خوب حاصل این ایجاب‌ها و سلب‌ها را ببینیم چه می‌شود: کسی دغدغه‌اش تولید ثروت و آزادی‌های فردی است. دموکراسی به معنای انتخابات آزاد بنا به عرف سیاسی لیبرال مورد دغدغه‌اش نیست و آن را در کنار عدالت اجتماعی با بیانی تند نفی می‌کند. به نظر شما حاصل این همه چیست؟ این دقیقاً تعریف سرمایه‌داری لیبرال از نوع فرانسوی، انگلیسی و امریکایی است؛ یعنی لسه فر. در سرمایه‌داری لسه فر (لیبرال و نیولیبرال)، ثروت‌مندان حاکمان سیاسی حقیقی و نامحدود هستند. آن‌ها با کنترل ثروت، همه چیز از جمله انتخابات، سیاست‌مداران و رسانه‌ها را کنترل می‌کنند و بسط یدی فوق‌العاده دارند. در چنین سیستمی، از دموکراسی اگر اثری هم باشد، صرفاً مکانیسمی صوری است برای پنهان‌سازی یک نظام اولیگارشیک. حقیقتاً نظام‌های سیاسی لیبرال و نیولیبرال، تعریف را ارضاء می‌کنند که عبارت است از نظام سیاسی که در آن ثروت‌مندان قدرت و نفوذ بسیار زیادی دارند. طبیعتاً یک طرفدار اولیگارشی دقیقاً‌ مثل آقای خالقی می‌اندیشد: به تولید ثروت فکر می‌کند اما چون به عدالت اجتماعی و حاکمیت عمومی اعتقادی ندارد، منظورش تولید ثروت برای انباشت ثروت شخصی بدون هیچ مسئولیت اجتماعی است. در جامعه‌ای که عدالت اجتماعی و حاکمیت عمومی هم نباشد، طبیعتاً صاحبان ثروت حاکم خواهند بود! پس در حقیقت، آقای خالقی در یک خط ماهیت تفکر خود را فریاد زده است: اولیگارشی! لذا حدس می‌زنم (مطمئن نیستم) اگر وابستگی‌های مالی ایشان را هم چک کنید،‌ نهایتاً به اولیگارشی فائق در کشور برسید! البته آنچه عجیب‌تر است، چنان که جلوتر گفتم، میزان وقاحت و جسارت ایشان در بیان موضع خود است! البته شاید آقای خالقی به جمع طیف بزرگی از روشنفکران، سوسیالیست‌ها یا مذهبیون سابق پیوسته که معتقدند عدالت اجتماعی آرمانی دست‌نیافتنی است؛ ارتجاعی که در بین بسیاری از مارکسیست‌های سابق سابقه داشت. حقیقتاً واقع‌اش این است که عدالت اجتماعی بدون بنیان‌های متافیزیکی و الهیاتی درخور، آرمانی دست‌نیافتنی است و اگر دیدید بسیاری از اقتصاددان‌های فاقد دانش الهیات یا گرایش معنوی به این جمع‌بندی رسیدند تعجب نکنید! @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی
دانش حیاتی
بسم الرب الخبیر نیولیبرال‌ها نسخه حذف یارانه می‌پیچیند برای دولت! بعد در روزنامه‌هایشان نتایج حذف یارانه را به گردن دولت می‌اندازند! بعد می‌گویند مشکل از برجام است دور بعد به ما رأی دهید تا این دفعه خودمان کشور را با اربابان‌مان در قطب سرمایه‌داری دنیا یعنی امریکا با هم چپاول کنیم!‌ لیبرال همیشه از این فریبکاری استفاده می‌کند. دولت را بازیچه خود می‌کند و از آن سوءاستفاده می‌کند و سپس اگر دولت بخواهد متعرض منافع آن‌ها شود به دولت فحش می‌دهد! اسم این را هم با تمام خباثت می‌گذارد حمایت از ! از آنجایی که بصیرت سیاسی می‌گوید هر سیاستی که با این اصرار و اجماع در حضور یک در کشور اجرا می‌شود باید ریشه در منافع همان اولیگارشی داشته باشد باید نحوه انتفاع اولیگارشی مزبور را از این سیاست شناسایی کرد. یک توضیحی که بنده شنیدم این است: وقتی دولت موظف بود که ارز ۴۲۰۰ را برای کالاهای اساسی تأمین کند، بر اولیگارشی صادرکننده قاعدتاً باید فشار می آورد تا ارز صادراتی خود را به قیمت مذکور به دولت بفروشند. اولیگارشی اما دوست ندارد ارز خود را با قیمت مزبور به دولت بدهد بلکه می‌خواهد در بازار به قیمت بالا ارز را بفروشد. پس هزار و یک بهانه جور می‌کند تا دولت را متقاعد کند که یارانه ارزی چیز بدی است! لذا انواع و اقسام توجیهات اثبات نشده می‌آورد که آقا کالای یارانه‌ای دارد قاچاق می‌شود. یا دو نرخی باعث رانت است و ... که بر فرض هم این حرفهای اثبات نشده درست باشد راهش نظارت بیشتر و مؤثر است نه گران کردن ارز! به همین راحتی با استدلال‌های پوچ و فقط با تکیه به نفوذی که با قدرت فائقه مالی خود در ارکان جامعه (رسانه و دانشگاه و دولت) به دست آوردند، کل کشور را برای اجرای یک سیاست فاسد و ظالمانه بسیج می‌کنند! لیبرال سرمایه‌داری دقیقاً همین‌گونه هژمونی خود را حفظ کرده است اگر نه برای یک انسان مطلع از نظریه و تاریخ لیبرال سرمایه‌داری، بطلان این ایدئولوژی از اوضح واضحات است. لذا شکست هم نه به دلیل حقانیت سرمایه‌داری بود و نه بطلان کمونیسم (که باطل بود البته) بلکه به خاطر سابقه سرمایه‌داری در رشد اقتصادی و صنعتی با تکیه بر سه قرن چپاول دنیا بود! جنایاتی هم که لیبرال سرمایه‌داری کرده بود ده‌ها برابر استالینیسم بود! بصیرتی که اقتصاد سیاسی و سوسیالیست‌ها هم به ما دادند همین است: هر سیاستی ذی‌نفع دارد و اگر شما به ذی‌نفعان احتمالی سیاست‌ها توجه نکنید کلاه سرتان می‌رود! در اسلام هم از مجموع روایات به دست می‌آید که به اهالی ثروت باید بدبین بود مگر این که مؤمن باشند و ثروت‌شان با رعایت تمام احکام شرعی و اخلاقی کسب و خرج شود که از جمله یعنی مازاد ثروت خود را هم خرج نیازمندان کنند نه ولخرجی. گفته شده که مال فتنه است. بدترین نقطه زمین بازارها است. مرفهین (مترفین) اغلب همیشه با انبیاء مخالفت می‌کردند. شیطان سوگند خورده امت محمد صلوة الله علیه را از طریق مال منحرف کند! مستضعفین وارث زمینند نه ثروت‌مندان! خلاصه اسلام به دنیا و مال بدبین است مگر با شرایط جدی آن که از هر ده ثروتمند یکی هم نمی‌تواند همه آن‌ها را احراز کند. اما لیبرال سرمایه‌داری مال را تقدیس می‌کند و دولت را هم خوار و خفیف می‌کند تا مزاحم اهل ثروت نشود! @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی