شعر من را خواندی و گفتی به غلطت ای کثیف
شکر از این التفات بیش از حد ای عزیز
#سید_عسکر_رئیس_السادات
ما نان گرفته ایم با ختم یا جواد
ایمان گرفته ایم با ختم یا جواد
خواندش عدو جوان گفتیم ما به او
ماجان گرفته ایم با ختم یا جواد
دریوزه بوده ایم در پای خوان او
سامان گرفته ایم با ختم یا جواد
در جنگهایمان با خصم بد نهاد
میدان گرفته ایم با ختم یا جواد
امشب که می رود ارباب کلبه ی
احزان گرفته ایم با ختم یا جواد
هر چند تشنه رفت چون جد پاک خویش
باران گرفته ایم با ختم یا جواد
از سوز آفتاب بر پشت بام غدر
غلیان گرفته ایم با ختم یا جواد
اصلا عجیب نیست ای عسکری اگر
رضوان گرفته ایم با ختم یا جواد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۹ تیر۱۴۰۰
#امام_جواد
.
جوان ترینِ امامان، ولی شکوفا بود
برای قلَّت سنش عجیب دعوا بود
در این قضیه رضا پاسخش سلیمان و
به مهد، بعثت عیسی و عهد یحیی بود
جواب چهره شناسان به اهل شک؛ در خلق،
فقط همین یکی ابنِ علیِ موسی بود
چو بود یکسره در حصر و بند، رابطه اش
به خلق با وکلا و به نامه بر پا بود
ز یک طرف نظر آماده کردن مردم
برای غیبت صغرا و بعد کبرا بود
گروه منحرفِ واقفی و اهل حدیث
و نیز زیدیه، غُلات از او چه رسوا بود
مناظرات کلامی که داشت با علما
بیان کند به شریعت که مرد احیا بود
بگفت دیده علیل است، جسم پنداران
که دید قلب فراتر ز چشم بینا بود
گروه زیدیه و واقفی خطاکارند
نگاه عاملةٌ ناصبه، به انها بود
جواد، غالی بر شأن خود نمی خواهد
ز لعن اهل غلو، این مهم هویدا بود
نمود دعویُ تدبیرِ دهر را تکذیب
و گفت حکم، ز تفویض یار با ما بود
فقط صراط صواب این بوَد نه راه دگر
که هر که پیش و پس افتد به دین شود نابود
رضا سپرده، نگردد کسی به جود تو سد
جواد چونکه جوادست تا که یارا بود
عجیب نافله هایش جواد طولانی است
جواد سر ز همه عابدان دنیا بود
شریف در نظر او شریف در علم است
چقدر بَرده از اینش مقامِ والا بود
ولی شرافت او سر ز حد افهام است
از این قضیه شررها به قلب اعدا بود
از او سعایت بی حد کند ابی داوود
که در مقابل او چون صغیر نوپا بود
شده است دختر مأمون جواد را تزويج
از اين قضيه ولى قصد ديو پیدا بود
به خانه دم به دمش مخبر و مراقب داشت
سمانه، مادر بر غنچه های مولا بود
رهید حضرت جود از جفای ام الفضل
دمی که از اثر سم به فکر بابا بود
بساط هلهله جور است باز اطرافِ
کسی که لحظه آخر شبیه زهرا بود
بجوی عسکری از این جواد برگ برات
از آنکه عادت او بر عطا و اهدا بود
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۱ تیر۹۹
#امام_جواد
السلام ای جود و بخشش را نماد
السلام ای قائد نیکو نهاد
السلام ای اعلم اشباب دهر
قطره علم ماسوا ، علم تو بحر
السلام ای نور چشمان رضا
حسن اخلاقت شبیه مصطفی
السلام ای وارث عدل علی
نور حق در وجه زیبایت جلی
ای گرفتار عدوی خانگی
با وجود آن همه فرزانگی
ای شهی که در جوانی شد شهید
تا بپاید از پیَش پست و پلید
السلام ای باب حاجات بشر
عسکری را عسکری را یک نظر
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
#سلام_نامه #امام_جواد
بر جود جواد آل احمد صلوات
بر عبد حمید حی سرمد صلوات
بر عزم عظیم و علم و تقوای تقی
بر وارث اخلاق محمد صلوات
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
#صلوات_نامه #امام_جواد
ای صبا بی خبر از یار سلامی داری؟!
از چه بر گریه مرا یکسره وا می داری؟
یا میا پیش من خسته دگر یا که بیا
"گر از آن یار سفر کرده پیامی داری "
من در این دیر فنا برده ی حمل نفسم
پس میا گر نه از این رنج رها می داری
خیر خواهی تو اگر؟ از فلک این پرسش کن
کی بر این غمزده پس ترک جفا می داری؟
دگر از جمعه ی توخالی تو بیزارم
مانده ام کی تو از این شیوه حیا می داری؟
بر همه خلق جهان باده ی شادی بخشی
نوبت ما رسد از زهر، تو جامی داری
کرده ای دشمن خونی همه را بر شیعه
بر دل آزاری ما دعوت عامی داری
باشد! این درد و بلا را بخرد شیعه به جان
بر سرت زین همه اندیشه ی خامی داری
عسکری با همه ی جور فلک شاکر باش
تا که چون مهدی موعود امامی داری
#سید_عسکر_رئیس_السادات
هجدهم تیر نود و پنج
آخرین بازنگری ۱۷ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
به طعنه شافعیم گفت بدعت آوردم
نموده ام ستم اما به آنکه پروردم
ز قائلان شفاعت چقدر بیزارم
اگر که توبه نسازم ز درگهش طردم
به او خطاب نمودم به جز امامت اگر
جواب آورمت ای عزیز نامردم
اگر گناه من این است حب آل نبی
از این گناه محال است آنکه بر گردم
که در وقوف به محشر شوند شافع من
اگر به دهر فراوان گناه هم کردم
نگفته عسکری و شافعی چنین گوید
که پیروش همه تکفیر ما کند هر دم
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست نهم بهمن نود و چهار
آخرین بازنگری۱۷ خرداد ۱۴۰۳
#حضرت_علی
.
دل من یکسره در حسرت بین الحرمین
حرم آن یل با غیرت بین الحرمین
من که از هر چه دو راهی است بدم می آید
شده ام دلشده ی حیرت بین الحرمین
وحدت مهر و مه اینجا به شگفتت نکند
اربعین ها بنگر کثرت بین الحرمین
مست شد هر که ز صهبای سلوکی اینجا
در تعجب شود از سکرت بین الحرمین
قلبی از سنگ بیاور به تماشا و ببین
منقلب گشنش از کسرت بین الحرمین
کودکی گفت سلام ای همه چیز پدرم
به فدایت بشوم حضرت بین الحرمین
پدرم پیش تو آمد که صفایی بکند
از سفر آمده با حسرت بین الحرمین
عسکری گر به صفا یافته شهرت هر جا
نرسد باز به آن عشرت بین الحرمین
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۱مرداد۹۹
#امام_حسین
.
همسرت یک دشمن غدار فکرش را بکن
هی دهد جان تو را آزار فکرش را بکن
جای پشتیبانی از تو در تقابل با عدو
خود کند با سم تو را ناکار فکرش را بکن
چون جگر می سوزد از سم همنوا با ناله ات
هی بخندد مست و مجنون وار فکرش را بکن
نشنوندت ناله تا، بر دست افشانی کند
عده ای را پشت در وادار فکرش را بکن
چون بسوزی از عطش او جای رفع آن تو را
وانهد با یک تن تب دار فکرش را بکن
با دهان تشنه رفتی مرده ات را هم برد
زیر تیغ شمس آتشبار فکرش را بکن
تا کبوترها بپیوندند پرهاشان به هم
تا نبینی بیش از این آزار فکرش را بکن
عسکری سوزاندی از غم سینه ی زهرا بس است
مادر و این قصه ی غمبار فکرش را بکن
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و سوم شهریور نود و چهار
آخرین بازنگری ۱۷خرداد ۱۴۰۳
#امام_جواد
ایمان فقط به حب علی می شود عیان
بر کفر دشمنان لعینش به شک نمان
جایی که غیر دم زند از حب آل او
دیگر مشخص است به ما حکم حبشان
ای خاندان احمد مرسل که مهرتان
فرض است در کتاب خداوند مهربان
در شأنتان بس اینکه ندارد کسی نماز
ندهد اگر دران صلواتی ز عمق جان
این قول شافعی است نباشد ز عسکری
من عشق خویش را به چه وصفی کنم بیان
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست و نهم بهمن نود و چهار
آخرین بازنگری۱۸مرداد۹۹
#حضرت_علی
لایق توبیخ را تمجید یا تعریف چیست؟
کوه عصیان را خدایا زحمت توصیف چیست؟
آنکه در پیش شهنشاهی جسارت می کند
حکم او باشد اشد شایسته ی تخفیف چیست؟
چونکه بر کرسی نشیند بر قضاوت عادلی
حکم را ان قلت و بحث و چانه و تلطیف چیست؟
چونکه داور می شود خود ناظر اجرای حکم
دیگر اینجا بحث لاپوشانی و تحریف چیست؟
چونکه اعضایت علیه تو شهادت می دهند
بحث از تشکیک و از تفهیم و از تحلیف چیست؟
چونکه حکمش لازم الاجراست این قاضی القضات
بحث از ترعیب و از تخویف و از تصریف چیست؟
عسکری را جرم اصلا قابل توجیه نیست
یک علی آورده با خود بهر او تکلیف چیست؟!
#سید_عسکر_رئیس_السادات
پانزدهم تیر نود و چهار
آخرین بازنگری ۱۲ مرداد۹۹
#مناجات #حضرت_علی
چون پیمبر حج آخر را نهاد
دو جواهر را به امت هدیه داد
گفت تا وارد به حوضم می شوند
این دو تا دارند با هم اتحاد
چنگ بر دامان آنها گر زنید
جمله می مانید از اهل رشاد
با امانتهای او امت چه کرد؟!
بود با آنها مداوم در تضاد
دسته ای گفتند قرآن کافی است
سخت ورزیدند با عترت عناد
داشتند آنها تو گویی از رسول
حکم تا آرند بر اهلش جهاد
گفت روی نیزه ها قرآن به ما
بی علی برگی بود در دست باد
دسته ای هم گفت عترت کافی است
برد ثقل اکبر احمد ز یاد
غافل از اینکه گشاید راز را
عترت از قرآن که یابیمش مراد
غافل از اینکه کتاب حق عدیل
در غیاب شاه، باشد بر عباد
عسکری دلتنگ مولایی اگر
پس به قرآن ساز قلب خویش شاد
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۱ فروردین۹۹
#حضرت_مهدی
#منتظرانه
#قرآن
#حضرت_علی