eitaa logo
دفتر شعر من
93 دنبال‌کننده
11 عکس
17 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
الاعلی ۶ بر نکویی ها که باشد جامعه ، الا علی؟ جمع بدها را که دارد دافعه الا علی؟ چون دل کارلایل، جزحب علی نتوان گزید عشق باشد از چه گنجی واقعه الا علی؟ چونکه دعوت کرد خویشان را پیمبر سوی حق بود دستان که آنجا رافعه ، الا علی؟ بر نیاز سائلان ، باشد کدامین بحر جود تا دهد خاتم به حال راکعه ، الا علی؟ گفت عمر سوگند تو آن انتخاب نیک حق هستی ، امّا برگزیده جامعه الا علی از لب عیسی سخن گفته چه کس آن سان بلیغ تا کند زان قول مریم تبرئه ، الا علی؟ عسکری تنها به یک الّا شود هر آدمی قطب و قدّیسی میان جامعه ، الا علی  هجدهم خرداد نود و چهار آخرین بازنگری ۳۱ خرداد ۱۴۰۳
مولا به مردم گفت سلمان رفت از دنیا باید برای دفن او مدین روم حالا دیشب رسول حق به من فرمود در خوابم باید که خود سازی علی این امر را اجرا گفتش عمر خلعت ز بیت المال پس بردار فرمود آماده است بهرش پیش از اینها رفته است سلمان غرق حیرت مدین از اینکه می گفت می آید برای دفن من مولا دیدند اما اهل مدین مرتضی آمد آمد به طی الارض مولا این همه ره را حتی به حیدر مرده ی سلمان تبسم کرد شاید اگر می خواست می شد از برش احیا حک می کند بر قبر او این شعر را آنگاه وارد شدم من کوی سلطان کریمی را بی هیچ زاد و توشه ای، قلبی سلیم و پاک نزد کریمان زشت باشد توشه بردنها فرمود حقم دور را نزدیک گردانید بر آنکه از اسرار آن پرسید از مولا ای عسکری دریای فضلش را کرانی نیست کافی است تا باشی تو تنها منصف و بینا ۲۵ خرداد ۱۴۰۲
بیش از هزار و یکصد و پنجاه سال است در انتظار مردمی مهدی خصال است ۱ تیر ۱۴۰۳
دمش گرم است تابستان که از هرم تو سوزانست کجا دیدیش پنهانی که سیمایش فروزانست ۱ تیر ۱۴۰۳
حکم قاتل هست در قران قصاص زندگی می جوشد از این حکم خاص جرأت جائر به جورش کم شود از تلافی می شود آن سو خلاص بدتر از این قتل قتل قلبهاست قاتل و مقتول، از آن بی مناص هر که قلبی را ز حق گمراه کرد تا ابد پس می دهد از آن تقاص قلب می میرد به دور از مرتضی یا چو می یابد به غیرش اختصاص هر که از مولا جدا شد بی گمان یار او گردد ز جنس عمرو عاص عسکری را یا علی پس دست گیر تا نگردد دور از راه خواص ششم خرداد نود و شش
مرا به عشق ولایت چه عاملی واداشت غدیر خم که علی را رسول والا داشت گرفت از همه آنجا برای او بیعت که از خیانت بعضی زیاد پروا داشت اگر چه مزد رسالت طلب نکرد ز ما ز امتش نظر اما به حب قربی داشت همانکه موقع رفتن برای امت خود برای سیر الی الحق دو دُرّ زیبا داشت و گفت عترت و قران دو ثقل دین هستند خبر ز وحدتشان تا دیار عقبی داشت همیشه گفت به ذلت کشیده خواهد شد به دسته ای که تمایل به سمت الا داشت و حال عسکری حاجت دگر به گفتن نیست ز ظلم آنکه علی را دریغ از ما داشت ۲۰ مهر ۹۷ آخرین بازنگری ۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دنیال تغییریم اما بر نمی گردیم بیراهه هایی را که در آن راه پیمودیم تغییر اول باید از مردم شود آغاز در غیر این صورت اسیر وضع موجودیم ۱ تیر ۱۴۰۳
دو تا دریا میان شمس رویت به همراه دو تا قوس نکویت چه غوغایی به پا کرده است نقاش کشیده روی اینها موج مویت هوایی می کند آن پل که ختم است رطب را، تا کند دل جستجویت نمی گویم دگر از چال و از خال نه از وصف گریبان یا ز بویت سرودی عسکری از یار فرضی که گویی ز آنچه داری در سبویت ۲ تیر ۱۴۰۳
هزار و یکصد و پنجاه و اندی است که من را از فراقش درد مندی است ندانم من دلم در شأن او نیست و یا او شیوه اش مشکل پسندی است ۳ تیر ۱۴۰۳
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلم خون است از وضع زمانه برای گریه هر دم یک بهانه چرا مامور نظم پارک باید شود مضروب این سان وحشیانه ز هم نوعان خود گشتند غافل بر آنها سگ یکی ز اعضای خانه در انواع نجاست غرق هستند ندارند از مسلمانی نشانه ز انسانیت آنها دم زنند و به دلهاشان نموده دیو لانه از این سگ پروری هر روز در شهر روند از دست طفلان دانه دانه خدا را کاش قاضی سخت گیرد دهد حکمی به شدت قاطعانه که دیگر عسکری از شهر مشهد نباشد این خبرها در رسانه ۳ تیر ۱۴۰۳
. مادر حمیده است و پدر صادق الکلام دیگر مبرهن است پسر را دگر مرام باید شود چو موسی عمران، به معجزی، هر نیل کرب را بگشاید بر این انام باید ز حیث صبر هم ایوب تر شود از آن به کظم غیظ به عالم شود بنام باید رحیم تر شود از حضرت مسیح بر دشمنان خویش هم آرد عطای تام باید بدل کند به حسن سیئات را تا آورد بر عاشق و بدخواه صلح عام باید که برقرار شود خط نشر علم آن جهد باقری، شده با نامه و پیام باید که مثل یوسف یعقوب بی گناه عمری کشد اسارت و زندانی لئام باید جواد باشد و چون آن سه بیت شعر بر شعر نا تمام من احسان کند تمام کاظم گشوده چشم به دنیا پس عسکری بر پا بایست، عرض ادب کن بگو سلام ۲۹ تیر۱۴۰۱