eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
453 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠پدیده افراطی‌گری و مسئولیت‌ناپذیری در حوزه! 🖊استاد محمدتقی سبحانی ◀️در خصوص حادثه زیرزمین فیضیه و واکنش مراجع عظام، چند نکته قابل توجه است: ۱- دعوت از سخنران معلوم القال نشان می‌دهد که یا جریان افراطی حوزه چنان پایگاه خود را در بستر طبیعی حوزه از دست داده که دست به دامان ظرفیت‌های برون حوزوی خود شده و یا به دنبال یک سطح درگیری بالاتر است که تنها از عهده چنین گوینده‌ای بر می‌آید. در هر حال، رسیدگی و پیشگیری از حرکت‌هائی که از بیرون حوزه مدیریت می‌شود و هیچ نهاد حوزوی پاسخگوی آن نیست، یک ضرورت فوری است. ۲- مدیریت کلان حوزه از درون دچار واگرایی و آشفتگی جدی است و گسل‌های دیرین در جریان‌های حوزوی، اکنون در قالب دمل‌های چرکین سرباز کرده است. این بحران، کیان روحانیت را به یک مخاطره جدی تهدید می‌کند، به اندازه‌ای که نهاد مرجعیت قم که با رویکرد محافظه کارانه، سعی داشت بر این گسل‌ها مرهمی بگذارد، اینک با خروش بی‌سابقه، به رویاروئی مستقیم با این حوادث مجبور شده است. اما نیک پیداست که این حرکت تنها در سایه شناخت شبکه قدرتمند پشتیبان و خشکاندن ریشه‌های این تندرویِ سازمان یافته ممکن است. ۳- روزگاری رهبران نظام و حوزه با جلوگیری از بروز و ظهور خرده جریان‌های حوزوی و انحصار تشکل به جامعه مدرسین، تلاش می‌کردند که بر چهره متکثر حوزه پرده افکنند. اینک که این پروژه شکست خورده و پس از نشست اساتید، در کنار جامعه مدرسین هم چند شاخه تشکیلاتی سربرآورده است و پیشگیری از فرایند تکثرگرائی در حوزه هم ناممکن می‌نماید، پیشنهاد می‌شود که با این واقعیت، از سر دوراندیشی و درایت برخورد شود. فضای موجود سبب شده است که گروه‌های تندرو به صورت غیر مسئولانه، و در زیر پوشش نهادهای مسئول به فعالیت خود ادامه داده و صداهای اصلی و قدرتمند که بدنه فضلایی حوزه را تشکیل می‌دهند، عملا از صحنه فکری و سیاسی حوزه به حاشیه رانده شده اند. ◀️پیشنهاد می‌شود که زعمای حوزه با پذیرش واقعیت چندصدایی در روحانیت و قاعده‌مندسازی تشکل‌های حوزوی، هم مسئولیت‌پذیری را در حرکات و موضع‌گیری‌های حوزویان تقویت کنند و هم با نشان دادن وزن گروه‌های حوزوی، جریان افراطی را حاشیه نشین و چهره حوزه را از این زشتی‌ها و پلشتی‌ها پاک گردانند.(به نقل از اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جایگاه، نقش و مسئولیت حوزه های علمیه (بخش اول) 🔴گفتگویی با آیت‌الله احمد بهشتی: 🔸مقدمه: آیت‌الله احمد بهشتی در بین علمای محترم حوزوی، یکی ساده زیست‌ترین و متواضع‌ترین روحانیِ پابه‌سن گذاشته‌ی دارای مسئولیتِ حکومتی است. او دکترای فلسفه‌اش را از دانشگاه تهران گرفته و سوابقی هم‌چون نمایندگی ادوار مختلفِ مجلس شورای اسلامی و ریاستِ دانشگاه قم را در کانامه‌اش دارد و در حال حاضر هم نماینده‌ی مردم استان فارس در مجلس خبرگان است. ◀️بنده وضعیت فعلی حوزه علمیه قم را از حیث علمی، فقهی، اجتماعی و سیاسی، خوب، پرتلاش و تکاپو ارزیابی می‌کنم و به‌خصوص به نسل جوان خوش‌بین هستم؛ الحمدلله نسل جوان حوزه، گوش به فرمان ولایت، عموم مراجع و بزرگان هستند؛ البته ممکن است افراد معدودی هم باشند که با جریانِ غالب، اصلاً همراه نباشند ولی موجِ غالب حوزه، رو به جلوست و رهنمودهای مدرسین و بزرگان حوزه، در این راه، بسیار مفید و مایه‌ی امید و دلگرمی بوده و هست و از همه مهم‌تر، فضل و مدد الهی، مایه‌ی شوق و پیشرفت است و موجبِ اطمینان و برآمدن از پسِ مشکلات و سختی‌ها. ◀️پیداست که حاکمیت سیاسیِ پس از انقلاب، از حوزه شروع شده که به سال‌های دهه‌ی ۳۰ و ۴۰ و حتی قبل‌تر از آن، بر می‌گردد. حتی اولین برخوردی که رژیم، با انقلاب داشت، در درونِ حوزه و با حوزویان بود. این انقلاب، با حوزه، مرجعیت و امام شروع شده و در چهل سال گذشته نیز، همین راه را آمده است. ◀️اگر حوزه فقط غرق در سیاست شود، این سبب می‌شود که به جنبه‌های دیگر حوزه لطمه بخورد؛ البته حوزه باید سیاسی باشد ولی، رسالت حوزه، فقط، سیاسی نیست؛ بلکه قبل از هر چیزی، رسالت علمی دارد و اگر کار سیاست طوری شود، که روحانیون از رسالت علمی، باز بمانند، دچار آسیب خواهند شد. حوزه، رسالت، ارشادی هم دارد و چشم مردم، به حوزه و همین طلبه‌هایی است که محرم و رمضان به روستاها و شهرها می‌روند و مردم را ارشاد می‌کنند. لذا این ابعاد باید با هم در حوزه نمود داشته باشد. از طرف دیگر اگرطلبه، فقط درس بخواند و به سیاست یا وظایف ارشادی، خود، کاری نداشته باشد، شاید در درس پیشرفت کند، ولی کارش کامل نیست. ◀️حوزه، سابقاً این‌طور نبود. این مدل امتحاناتی که الان برگزار می‌شود ـ مانند امتحاناتِ تستی ـ را بنده خوب نمی‌دانم. ◀️زیاد بودنِ طلبه، آن هم بدون توجه به تأمین زیرساخت‌های لازم، عیب و اشکال است که البته حتماً تصمیم‌گیران و مدیران حوزه، به آن عنایت دارند. ◀️کارآیی بعضی از رشته‌ها و دورس حوزوی، کاملاً مشهود است و به‌واسطه‌ی آن، حتی می‌توان با دنیا و سایر ادیان، تماس برقرار کرد و با سران و‌‌اندیشمندان آنها، به گفت‌وگو نشست. حوزه می‌تواند و باید به این علوم مباحث تقریبی، بیشتر تجربه داشته باشد که البته، گام‌های بسیار خوبی هم در این راستا برداشته است. آیت‌الله العظمی بروجردی هنگام تدریس، ابتدا به نظرات فقهای مذاهب دیگر اشاره می‌کرد و بعد، به نظرات علمای شیعه. این روشِ ایشان را مرحوم آیت‌الله منتظری خیلی توجه کرد و لذا در نوشته‌ها و آثارش به مذاهب، توجه وافری می‌نمود. اگر ما هم بتوانیم به فقه مذاهب، توجه کنیم چه بسا بتوانیم در بسیاری از مسائل، باآنها به تفاهم برسیم. ◀️آنچه مرارت‌ها و سختی‌های طلبه شدن و طلبه ماندن ـ از جمله دوری از شهر و وطن خود ـ را برای انسان شیرین می‌کند، علاقه‌ی به تحصیل در حوزه است. در گام بعد، شناختِ واقعی و غیر خیالیِ حوزه، بسیار مهم است؛ ممکن است برخی از مردم، فکر کنند که آخوندها همه کاره هستند و ما هم اگر آخوند شویم، سهمی از قدرت و ثروت را خواهیم برد؛ در حالی‌که واقعیت، چنین نیست. لذا فهمِ واقعیت، راهنمای مهمِ یک طلبه، در حوزه است. آنچه انگیزه‌ی طلبه را در حوزه می‌سازد، علاقه‌ی او ـ و چه بسا خانواده‌ی او ـ به شناخت چرایی و واقعیتِ تحصیل در حوزه است.(به نقل از http://ijtihadnet.ir) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جایگاه، نقش و مسئولیت حوزه های علمیه (بخش دوم) 🔴گفتگویی با آیت‌الله احمد بهشتی: ◀️یکی از آقایان گفت که من در قم داشتم درس می‌خواندم و دایی‌ام تهران بود. ایشان در منزلش رادیو داشت و یک روز، در سال ۱۳۴۳ بنده به منزل ایشان رفتم و شنیدم که رادیو دارد موسیقی پخش می‌کند و من هم بی‌اختیار شروع به رقصیدن کردم و اصلاً یادم رفت که آخوندم و بعد یک‌دفعه متوجه شدم که کار بدی کرده‌ام و باخودم گفتم من دیگر به درد این لباس نمی‌خورم و لباس روحانیت را کنار گذاشتم. اکثر اساتید دانشکده الهیات نیز تحصیلات حوزوی داشتند ولی لباس روحانیت نمی‌پوشیدند. یکی از هم‌کلاسی‌ها که لباس روحانیت را کنار گذاشته بود، تعریف می‌کرد زمانی که معمم بودم کسی آمد دعوتم کرد برای سخن‌رانی و منبر رفتن و ایشان گفته بود من منبر نمی‌روم چون دائماً ترانه گوش می‌کنم و به صدای گوگوش هم علاقه‌ی خاصی دارم. آن آقای دعوت کننده به این آقا گفته بود گوش کردنِ شما به ترانه، عیبی ندارد و بیا برای ما منبر برو و حرف بزن؛ ولی ایشان نپذیرفته بود و سر همین ماجرا هم لباس روحانیت را کنار گذاشته بود. ◀️حوزه، در ابعاد مختلفِ علمی، تولید کننده است و این تولیدات، باید درعرصه‌های مختلف حضورداشته باشند مثلاً حوزه نمی‌تواند و نباید از دانشگاه، مدارس و دستگاه قضا غافل باشد و به امور و نیازهای آنها، بی‌توجه باشد. مثال دیگر اینکه این فقهای حوزه هستند که مجلس خبرگان، را تشکیل می‌دهند و در شورای نگهبان، حضورشان ضروری است تا حافظ حکومت دینی و قوانینِ آن باشند. ◀️خلاصه‌ی مطلب آنکه جمهوری اسلامی بافتی دارد که بدون روحانیت نمی‌تواند جلو برود. شاید در کارهای اجرایی بتوان از روحانیون، کمتر استفاده کرد ولی درجنبه‌هایی مانند قانون‌گذاری نمی‌توان روحانیون را نادیده گرفت. ◀️یکی از آسیب‌هایی که حوزه را تهدید می‌کند، عدم رعایتِ زی‌طلبگی و ساده‌زیستی است. البته این اشکال، متوجه اکثریتِ حوزویان نیست ولی باید تمامِ حوزویان مراقب باشند که وقتی به موقعیتی می‌رسند، از ساده‌زیستیِ خود، فاصله نگیرند. لذا حتی اگر برایش امکانات عالی فراهم شده باشد، بدونِ افتادن در ورطه‌ی ریاکاری و ظاهرسازی، باید ساده زیست بماند. بنده به‌‌اندازه‌ی توانم، سعی کرده‌ام ساده‌زیستی را مراعات کنم. مثلاً هر وقت می‌خواهم به تهران بروم، مانند اکثریتِ مردم قم می‌روم در میدانِ ۷۲ تن می‌ایستم و با اتوبوس و یا تاکسی، سفرم را انجام می‌دهم و کلاً اتومبیل شخصی ندارم و کاملاً هم راحت هستم. روزی در یکی از ایستگاه‌های متروی تهران، ایستاده بودم که آقایی، بنده را شناخت و از روی لطفی که داشت، از بنده، احوال‌پرسی کرد و گفت شما چرا اینجا هستید؟ گفتم عیبش چیست، می‌خواهم مانند این همه مردم، سوار مترو شوم و بروم که به کارهایم برسم؛ ایشان گفت اگر مردم حاضر در اینجا شما را بشناسند، حتماً از شما تشکر خواهند کرد که مانند آنها زندگی می‌کنید. بنده هم به شوخی گفتم اتفاقاً این‌طور نیست و اگر من را بشناسند، می‌گویند این بیچاره، چیزی گیرش نیامده که اینجاست. ◀️واقعیت این است که مردم خیلی دوست دارند که ببینند مدیران و مسئولینِ جمهوری اسلامی و به‌خصوص مسئولینِ روحانی، مانند مردم هستند. بنده به جرأت می‌توانم بگویم همین ساده‌زیستی‌ام موجب شده که مردم لطف کنند و در دوره‌های سوم، چهارم و پنجمِ انتخاباتِ خبرگان استان فارس، با خیالِ راحت به بنده رأی دهند. تبلیغات خاصی هم برای کسبِ رأی نداشته‌ام. ما باید بدانیم که اگر مردم را مراعات کنیم، آنها هم به ما اعتماد خواهند داشت. به‌طور مثال، امام جمعه‌ی محترم تبریز، مانند اکثریت مردم زندگی می‌کند و خیلی راحت، به میان مردم می‌رود و حتی با اتوبوس، در داخل شهر تردد می‌کند و این، برای مردم، بسیار جالب است. ◀️برخی از مسائل، حل نشده‌اند و شاید مزاج جامعه هم متفاوت از برداشت برخی از علماست. این، همیشه بوده است. مثلاً زمانی که امام درباره شطرنج، فتوای به مباح بودن بازیِ شطرنج ـ به شرطِ توجه به جنبه ورزشیِ آن و نه به منظور برد و باخت ـ دادند، با نظر ایشان، مخالفت‌هایی شد و از جمله‌ی مخالفین هم، بنده بودم گرچه الان، نظرم تغییر کرده است. لذا لازم است که عالمانِ حوزوی همتِ بیشتری برای حل کردنِ مسائلِ جدید داشته باشند. یکی از این مسائل، بحث موسیقی است. مثلاً موسیقی زمانی حرام است که موجب برانگیختگی شهوت و زوال عقل شود؛ اما اگر موسیقی زبان علم و اخلاق باشد، آیا باز هم می‌توانیم بگوییم هم حرام است؟ البته باید مراقب این مسئله هم باشیم که ممکن است با نظرات جدید، برخی از افراد سودجو و نادان، ممکن است، آن حکم را به مسائل نامربوط هم تعمیم دهند و موجب گمراهی عده‌ای شوند.(به نقل از اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جلسۀ فیضیه و چند یادآوری 🖊رضا بابایی ◀️در دل حوزۀ علمیۀ قم(مدرسۀ فیضیه)، به بهانۀ اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور، مراسمی برگزار و خبرساز شده است. سخنران جلسه(رحیم‌پور ازغدی)، حوزه را به سکولار شدن و مراجع را به بیگانگی از فقه سیاسی و تمدنی متهم کرده و درس‌های حوزه را تکراری خوانده است. دیروز آیت الله مکارم شیرازی علیه این تجمع بیانیه داده‌ و ساحت حوزه را از سکولاریسم و نیز از تهدید دولت‌مردان به استخر فرح مبرا دانسته‌اند. آیت الله نوری همدانی و چند تن دیگر از بزرگان حوزوی هم اعتراض کرده‌اند. مایلم چند مسئله را یادآوری کنم: 🔸یک. از اوایل دهۀ هشتاد، سخنرانی‌های نامبرده(رحیم‌پور ازغدی) تقریبا هر هفته از پربیننده‌ترین شبکۀ تلویزیون و در بهترین روز و ساعت پخش می‌شود و او در این سخنرانی‌ها بسیاری از جریان‌های فکری و شخصیت‌های علمی کشور را نقد و مسخره می‌کند، بدون اینکه هیچ یک از آن جریان‌ها و شخصیت‌ها یک‌بار امکان دفاع از خود را در صداوسیما یافته باشد. اگر حوزه یک بار به این شیوۀ ظالمانه اعتراض کرده‌ بود، امروز افراط‌گرایی تا قلب حوزه پیشروی نمی‌کرد. 🔸دو. سخنران محترم، حوزه را به سکولار شدن متهم می‌کند؛ با این استدلال که دروس تخصصی حوزه نسبتی با تمدن‌سازی و علم اقتصاد و جهان سیاست و روابط بین الملل و... ندارد. سپس می‌گوید: ریشۀ سکولاریسم در حوزه است نه دانشگاه. ریشۀ سکولاریسم نه حوزه است و نه دانشگاه؛ بلکه عقلانیت و تجربۀ بشری و حتی متون دینی است. وقتی پیامبر اسلام(ص) می‌فرمایند بعثت من برای بهبود اخلاق و معنویت است، یعنی خدا امور عرفی را به عقل و دانش بشری سپرده است و اولیای دینی نیز اگر در سیاست و مدیریت اجتماعی دخالت کنند، از موضع شخصیت عرفی آنان است، نه به اقتضای بعثت و رسالت. به باور من، ریشۀ سکولاریسم، قرآن است که می‌فرماید: از خدا و رسول و اولی الامر اطاعت کنید. اولی الامر یعنی کارشناسان و متخصصان. یعنی در هر فنی، گوش به دهان متخصص آن فن بسپارید. در فقه از فقیه، در اقتصاد از اقتصاددان، در طب از طبیب و در سیاست از سیاست‌مداران حرفه‌ای استفاده کنید. «امر» در آیۀ «اولی الامر منکم»، بر هر چیزی دلالت می‌کند که به خدا و توحید ربط مستقیم ندارد؛ چون تکلیف آن دو را پیشتر روشن کرده است: اطیعوا الله و اطیعوا الرسول. 🔸سه. خلاصۀ نقد سخنرانان جلسه به مراجع و دروس حوزوی این است که باید بیش از این در سیاست و امور اجتماعی و داستان تمدن‌‌سازی و مسائل روز دخالت کنند. بسیار خوب! اما مسئلۀ برگزارکنندگان جلسۀ کذایی، اصل دخالت حوزه در مسائل روز نیست؛ چون آنان تنها مواضعی خاص را می‌پسندند و اگر مجتهدی در حوزه بخواهد سخنی بگوید که باب میل ایشان نباشد، او را خاموش می‌کنند. فرض کنید مجتهدی در حوزه به توصیۀ این گروه عمل کرد و خواست درس خارج «نسبت دین و تمدن» برگزار کند؛ اما نظر او این بود که تمدن امری عرفی است. آیا پایداری‌‌چی‌های حوزه او را تشویق و تحسین می‌کنند که در چنین مسئلۀ مهمی وارد شده و نظریه‌پردازی کرده است؟ هرگز! اگر خواستۀ آنان، سیاسی‌تر شدن دروس حوزوی با گرایشی خاص است، برای این منظور هم که چندین و چند مؤسسه با بودجۀ کافی وجود دارد. آن مؤسسات بسیار بزرگ و گسترده، چه محصولی به بار آورده‌اند که حالا می‌خواهند همۀ حوزه مشغول همین کار شود؟ به جای اینکه تقصیر را گردن این و آن بیندازند، بیایند بگویند خودشان تا امروز چه کرده‌اند، با بیشترین امکانات و فرصت‌ها و بودجه‌ها و حمایت‌ها. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سهم نهاد دین و نهاد حکومت در سکولار شدن جامعه! 🖋محمد وکیلی ⬅️هفته گذشته در مدرسۀ فیضیه، به بهانۀ اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور، تجمعی برگزار گردید که علاوه بر حاشیه های پررنگ آن، مطالب مطرح شده توسط استاد رحیم پور ازغدی پیرامون سکولار شدن حوزه علمیه، خبرساز شد و واکنش های مختلفی از طرف مراجع، اساتید و فضلای حوزوی و حتی غیر حوزوی را برانگیخت. عده ای به دفاع از این سخنرانی پراختند و عده ای در مقابلش دست به قلم شدند تا از نسبت حوزه علمیه و سکولاریسم بگویند. ⬅️در تعریف سکولاریسم گفته می شود که به معنی جدایی دین از حکومت یا جدایی نهاد دین از نهاد حکومت و سیاست است. به عبارتی بین دو نهاد حکومت و نهاد دین جدایی صورت می گیرد به طوری که حکومت بدون لحاظ دستورات و قوانین دینی عمل می کند و در مقابل، نهاد دین بدون توجه به حکومت و سیاست به تولید و بسط مفاهیم و گزاره های دینی می پردازد. ⬅️حال که نگرش و عملکرد سکولاریستی نهادهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به دغدغه ای عمومی برای جامعه علمی فرهنگی و حاکمیتی کشور تبدیل شده است، بحث از این می شود که حوزه علمیه در این مسئله چقدر نقش دارد؟ حوزه علمیه آیا سکولار شده یا در حال سکولار شدن است؟ یا با توجه به مشکلات و تبعات منفی نهاد حکومت و سیاست حوزه در حال جدا کردن خود از نهاد حکومت است و بدین ترتیب راه سکولاریسم را در پیش گرفته، یا با توجه به ضعف حوزه علمیه در پاسخ به مسائل و معضلات پیش روی حاکمیت، در سکولار شدن جامعه مقصر است، یا...، و محوریت همه این مباحث هم این است که حوزه علمیه همراه و گام به گام با مسائل و مشکلات و معضلات تولید علم و دانش نمی کند. ⬅️ یعنی توقع این است که حوزه گام به گام برای تمام مسائل پاسخ داشته باشد، و همراه تحولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و...به تولید تئوری و نظریه و دانش نظری و عملی بپردازد تا متهم به سکولار شدن نشود. ⬅️اما سوال اینجاست که چرا فقط به یک طرف قضیه که حوزه است نگریسته می شود، اگر فضای کشور در حال سکولار شدن است، فقط حوزه را باید مقصر دانست؟ در حالی که یک طرف این معادله، نظام سیاسی و حکومتی است، چرا در ارزیابی عوامل سکولار شدن جامعه، به همان اندازه که حوزه های علمیه مورد مواخذه و بازخواست و ‌مطالبه قرار می گیرد، حکومت و نظام حاکمتی مورد مواخذه و‌ مطالبه قرار نمی گیرد که خود را از دین جدا نموده است؟ ⬅️اگر امروز شاهد این هستیم که بین دین و حکومت و بین دین و سیاست جدایی افتاده است، چرا نقش حکومت در این جدایی مورد کنکاش و پرسش قرار نمیگیرد؟ ⬅️جدایی نهادهای مختلف حکومتی از اصول، مبانی، آموزه ها و قوانین دینی، ادعایی است که مستندات مختلفی برای آن از نظام بانکی گرفته تا اوقاف و نظام قضائی و نظام رسانه ای، نظام آموزش و... می توان یافت و آنرا مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. در حالی که برای تمام این مسئله ها محتواهای قابل توجهی توسط حوزویان تولید و ارائه شده و صد البته با بی توجهی نهادهای حاکمیتی مواجه شده است. ⬅️حال که چنین است، مناسب است که مراکز علمی حوزوی که این روزهای مشغول سنجش میزان سکولار شدن حوزه و حوزویان( به معنی جدا شدن، بی تفاوتی و عدم اعتنا با مسائل نظام حکومتی) هستند، بد نیست که به نقش و عملکرد نهادهای حکومتی در این سکولاریزه شدن ( به معنی عدم توجه به اصول و مبانی دینی و تذکرات و هشدارهای حوزه در برنامه ها و تصمیم گیری ها و...) نیز بپردازند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان؛ از سروش تا رحیم پور! ✍مهران صولتی ⬅️اپیزود اول: در آذرماه ۱۳۷۱ سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش با عنوان؛ " انتظارات دانشگاه از حوزه" در دانشگاه اصفهان برگزار شد. این سخنان که ناظر به نقد نزدیکی روحانیت به قدرت و قرائت سنتی از فقه اسلامی بود واکنش هایی را برانگیخت که فراتر از حد مورد انتظار بود. آیت ا... مکارم شیرازی از لزوم برخورد قانونی با سروش سخن به میان آورد و روزنامه کیهان کارزار تخریبی سنگینی علیه او به راه انداخت! ⬅️اپیزود دوم: از خرداد ۱۳۷۴ گروهی از منتقدان سروش که نگران تاثیر گذاری اندیشه های او بر فضای جامعه و دانشگاه ها بودند کوشیدند تا ماموریت جدیدی برای فعالیت گروه نوظهوری به نام " انصار حزب ا... " تعریف کنند؛ حمله به محل سخنرانی های سروش و جلوگیری از برگزاری آن ها! برخی از نزدیکان سروش از طلبه جوانی به نام حسن رحیم پور به عنوان طراح اصلی این ماموریت برای این گروه خبر دادند! ⬅️اپیزود سوم: به موازات ایجاد ممانعت فیزیکی از برگزاری سخنرانی های سروش، صدا و سیما می کوشد تا بدیلی را برای این روشنفکر دینی منتقد به جامعه معرفی کند. حسن رحیم پور که از نظر بیان و چهره شباهت هایی به عبدالکریم سروش دارد به صورت هفتگی در برنامه" طرحی برای فردا" حاضر و خطابه هایی درباره حوزه های متعدد دین، روشنفکری و مدرنیته ایراد می کند. ⬅️اپیزود چهارم: با محرومیت سروش از حضور در مجامع عمومی، مهاجرت تنها گزینه ممکن پیش روی اوست. رحیم پور اما می کوشد تا محتوای برخی سخنان شریعتی را در قالب کاراکتر سروش ریخته و پاسخگوی شبهات روشنفکران دینی و عرفی در تلویزیون رسمی کشور باشد. نتیجه اما اسف بار است. نابهنگام بودن سخنان شریعتی برای دوران بعد از انقلاب، در کنار تکراری و بی محتوا شدن سخنان رحیم پور به دلیل تعدد سخنرانی ها و فقدان مطالعه کافی او را تا حد یک خطیب ساده پایین می آورد! ⬅️اپیزود پنجم: به دعوت طلاب مدرسه فیضیه تجمعی برگزار شده و رحیم پور به عنوان سخنران اصلی درباره عدالت اقتصادی و مطالبات مردم صحبت می کند. به گفته این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی؛" علی رغم اینکه برخی افراد ریشه سکولاریسم را در دانشگاه دنبال می کنند، باید گفت که ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در آنجا به مسائل روز کشور و مسائل حل نشده توجه نمی شود و در زمینه فقه بانکی و اقتصادی بی سوادی در دانشگاه و حوزه موج می زند! ⬅️اپیزود ششم: واکنش ها به سخنرانی رحیم مور غیر قابل انتظار است. آیات عظام؛ مکارم شیرازی و نوری همدانی به عرصه وارد شده و خواستار توضیح درباره کیفیت و مجوز برگزاری مراسم شده اند. به گفته آیت ا... مکارم؛ " حادثه ای که در مدرسه فیضیه رخ داد به تمام معنا یک فاجعه بود" و " گوینده ای را به عنوان سخنران درباره مسائل اقتصادی دعوت می کنند که بدون اطلاع از حوزه بدترین اهانت ها را به روحانیت و مراجع شیعه می کند". 🔹 نکته پایانی: سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان خود نشان می دهد که با کاهش انسجام در صفوف این قشر اکنون چالش های تازه ای سر برآورده اند. اینکه همان روحانیتی که ربع قرن پیش روشنفکران دینی را به سکولاریسم متهم می کرد اکنون خود از جانب برخی بنیادگرایان انقلابی نما به پرورش تفکر سکولار متهم شده اند نشان از تحولی عمیق در عرصه توازن قوای نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی دارد. شواهد هم حاکی از آن است که در این منازعه به تدریج دایره خودی های دو طرف تنگ تر و آستانه تحمل منتقدان پایین تر می آید! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠این، همه ماجرا نیست...! 🖋امیر آقاجانلو ⬅️وقتی صحبت از نقد حوزه های علمیه می‌شود، تیغ همگان برکشیده است. از کاسب محل و راننده خط تا استاد دانشگاه و روشنفکرها در یک خط آماده اند که صحیح و سقیم به هم دوزند و بر گرده حوزه و حوزویان اندازند. ⬅️کسانی چون من که نیمی از عمر را در حوزه و نیم دیگر را در آرزوی رسیدن به حوزه صرف کرده‌اند حرفهای زیادی این وسط دارند. از سویی دیده ایم استعدادها و انگیزه های سیل آسا که وارد حوزه شد و تبدیل به مرداب گشت. دیده ایم که اگر دست به دامن فلان استاد یا موسسه نباشی اصلا دیده نمیشوی و اجازه حرف زدن نداری، دیده ایم که اینجا چنان تقلید زده است که تا حرف میزنی دنبال اینند که قائلش کیست چون بنابر کیش خودشان کسی اهل فکر کردن نیست،تو هم باید فقط حرفی را بزنی که فلان یا فلان گفته، دیده ایم که در اینجا هم فرصت ها بر اساس آقازادگی و مرید بودگی تقسیم می‌شود و بسیار نادوست داشتنی های دیگر که دیده ایم. ⬅️اینها باعث می‌شوند که وقتی پای نقد حوزه به میان می‌آید ته دل بگوییم چه بهتر!، بگذار بگویند شاید گوش های سنگین تکانی بخورند. شاید آنانکه میدانیم مقصران اصلی خرابی ها هستند قدری رسوا شوند و... 🔴اما این همه ماجرا نیست ما چیزهای دیگر هم دیده ایم و میدانیم.... ⬅️دیده ایم طلابی که با کمترین امکانات مالی شبانه روز وقف درس بودند، دیده ایم طلابی که همه دغدغه شان جامعه و دین مردم بوده، میدانیم که این حوزه میراث علامه طباطبایی هاست، دیده ایم که همین حوزه به کرور کرور دانشگاه موجود شرف دارد، میدانیم که اگر قرار است اتفاقی بیوفتد از همین حوزه است. ⬅️اینها نمیگذارد ساکت بمانیم. اگرچه آن متنعمان در این شرایط هم هرگز خود را خراب نمیکنند تا در سنگر حوزه از حوزه دفاع کنند( با پز روشنفکری شان سازگار نیست) اما امان از آن رگ مصلحت نابین😊 ⬅️کسانی که فکر می‌کنند حوزه علمیه هنوز مارکس را از پنجره ارانی میخواند این را بدانند که برخی در حوزه کاپیتال می‌خوانند، اگر دانشگاهی ها هنوز هگل را با ترجمه مرحوم عنایت میخوانند اساتید ما منطق کبیر را از روی متن انگلیسی و آلمانی تدریس می‌کردند. ⬅️عزیزان! آنها که هنوز در بند راه طی شده بازرگانند پیام بازرگانی های حوزه اند. ⬅️در فلسفه اسلامی عمیق ترین تحقیقات در حوزه است. در علوم انسانی حوزه در ابتدای راه است اما مگر چه چیز از دانشگاهی که سال ۳۳ آغاز کرده کم دارد؟! کدام استاد علوم انسانی‌دان در دانشگاه هست که در حوزه نیست؟! کدام کتاب طراز اول علوم انسانی در دانشگاه نوشته شده که حوزه عقب افتاده باشد؟ بگذریم از اینکه بسیاری از حوزویان اصلا رسالت خود را پرداختن به علوم انسانی نمی‌دانند و دلایلی هم دارند. ⬅️تبلیغ و منبر یکی از کارکرد های سنتی حوزه است. اینهمه طلاب در مقاطع مختلف عازم تبلیغ میشوند مگر میشود روحانیتی که از خیابان فرشته تهران تا قلعه گنج کرمان به تبلیغ میرود از مسائل جامعه بی خبر باشد؟ اگر اینها بیخبرند پس با خبر کیست؟ چرا آنوقت در در زلزله پل ذهاب و در ساختن حمام توالت در فلان روستا طلبه ای بیل به دست میگیرد ، کسی نمیبیند اما آن پیرمرد که با بنز می‌آید می‌شود نماد طلبگی؟! چرا وقتی در خیابان و مترو به طلبه ای توهین می‌شود، فرزندش را با سنگ میزنند، کسی به یاد حرفهای روشنفکری نیست؟ ⬅️ازین موارد زیاد قابل شمردن است اما لب کلام اینست: در این موضوع هم مثل خیلی موارد دیگر راستش اینست که ما نمیدانیم دردمان چیست؟! درد ما بروز بودن و اجتماعی بودن حوزه نیست چرا که حوزه امروز خیلی هم اجتماعی است. درد اینست که پیامی که ۱۴۰۰ سال هر وقت به گوشمان میخورد دلمان را گرم میکرد و قلبمان را جلا می‌داد امروز دیگر دلنشین مان نیست. دلهارا گرم نمیکند. درد این است و شاید نقدی که به حوزه وارد است این باشد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همه ورود پیدا کردند غیر از مجمع نمایندگان؛ این است سرّ تحریم انتخابات مجمع! 🖋استاد محمدتقی اکبرنژاد ♦️بیانیه محمدتقی اکبرنژاد در پی رفتار منفعلانه "مجمع نمایندگان" در قبال حواشی تجمع فیضیه: ⬅️مجمع نمایندگان طلاب پس از بیانیه انقلابی امام راحل عزیزمان خطاب به حوزه های علمیه شکل گرفت. مجمع شکل گرفت تا نماینده طلاب انقلابی در سازوکار تصمیم و اجرا در حوزه باشد و در واقع عامل تحریک حرکت های انقلابی باشد. سال گذشته گفتیم که عمر مجمع به سر آمده و امیدی به آن نیست. مجمع از همان اول هم مرده به دنیا آمده بود. ⬅️آنچه که در پنجشنبه هفته گذشته در فیضیه اتفاق افتاد، قطعا یکی از حرکت های عالی و انقلابی بود. حرکتی خالص در راستای دفاع از حقوق محرومان و فریاد ضرورت انقلابی گری حوزه علمیه قم بود. که صد البته با برخی موضع گیری های ناروا جای متن و حاشیه عوض شد. ⬅️دقیقا همین اینجا بود که می شد حریت و آزادی عمل مجمع نمایندگان طلاب را محک زد. می شد دید که آیا آقایان نماینده طلاب انقلابی هستند و حاضرند به تعبیر مقام معظم رهبری عاری از محافظه کاری از انقلاب اسلامی دفاع کنند یا ترجیح دادند شتر کم سن و سالی باشند که نه پشتی برای سواری و نه شیری برای دوشیدن دارد!!! ⬅️بعد از فاجعه فیضیه (که صد البته به فاجعه تبدیل شد!)، همه موضع گیری کردند.؛ جریان های سیاسی اعم از انقلابی و غیر انقلابی، اصولگرا و اصلاح طلب. مراکز حوزوی، مخالف یا موافق همه گفتند و نوشتند و بیانیه دادند. حتی اشخاص در این زمینه ورود کردند و یادداشت نوشتند، نه تنها در داخل که خارج از کشور! اما دریغ از مجمع نمایندگان طلاب! گویی چنین مجمعی وجود خارجی ندارد! این است سرّ تحریم انتخابات مجمع و تاکید بر تشکیل مجمع مستقل و آزاد. ⬅️شنیده ها حاکی از آن است که مجمع نمایندگان می خواسته بیانیه بدهد اما از جانب سازوکار حاکم در جامعه مدرسین و ملاحظات آن، چنین اجازه ای را تاکنون دریافت نکرده است و طبعا از مجمعی که از قوانین اجرایی تا انتخاباتش توسط جامعه مدرسین انجام می گیرد، انتظاری بیش از این نیست. ⬅️نیاز به ذکر نیست که اگر مجمع بعد از این نیز بیانیه بدهد، ارزشی ندارد و نوش داروی بعد از مرگ سهراب است. ⬅️امید است آن روز برسد که طلاب و اساتید باور کنند که اگر به انتظار بزرگان و نهادهای موجود بنشینند، تحول و تغییر مثبتی در این حوزه رخ نخواهد داد تا وقتی که خود پا به میدان بگذارند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه علمیه و راه و رسم انقلابی بودن! ▪️آیت‌الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه؛ درجمع مسئولان و اساتید حوزه اردبیل: ◀️بنده سالها در عرصه مناسبات بین المللی حضور داشته ام، روحانیت در شرایط امروز با وضعی مواجه است که در طول تاریخ بی سابقه است. امروز در اندیشکده‌ها و پژوهشکده ها و مراکز مختلف بین المللی به خصوص از سوی غربیها، تحقیقات بسیار زیاد و دقیقی درباره ایران اسلامی و حتی شهر مقدس قم و حوزه علمیه آن صورت می‌گیرد که بخشی از اهداف آنها برای این است که ببینند چطور می توانند به کانون تشیع و انقلاب اسلامی ضربه بزنند. حتی در برخی سفرهایی که به کشورهای اروپایی و مراکز علمی و دانشگاهی رفتم، احساس کردم که این ها گاهی دقیق تر از ما از حوزه و تشیع و انقلاب اسلامی اطلاعاتی دارند. ◀️حوزه با توجه به سابقه عظیم و تاریخچه مهم دارای امتیازات و برکات بسیاری است اما با این حال حوزه باید بتواند ضمن تحول در درون خود به سؤالات و شبهات دنیای امروز پاسخ دهد. طلاب و فضلا و اساتید حوزه، سنگربانان دین هستند که باید در عرصه های نوین فکر و ایده تولید کنند. ◀️گره زدن میراث عظیم حوزه با شرایط و اقتضائات دنیای امروز حقیقتاً هنر بزرگی است که ما باید دارای آن باشیم تا در دنیای امروز بتوانیم معارف قرآن و اهل‌بیت(ع) را به دنیا ارایه کنیم. ◀️پایه انقلابی‌بودن‌ حوزه این است که در تراز بالایی بتواند در عرصه علمی قوی شده و همچون بزرگانی چون شهید مطهری‌ها به نیازهای‌ روز جامعه از منظر علم و پژوهش پاسخ دهد. برای تحقق این اهداف مهم، حوزه باید به‌روز و زمان‌شناس و دارای دغدغه باشد و ما باید در جهت تامین نیازهای کشور و نظام‌اسلامی حرکت کنیم. ◀️بنده با هر شیوه‌ای که باعث شود توجه طلاب ما به میراث عظیم خودمان کمرنگ شود، مخالفم. 🔴گزارشی از طرح های تحولی مرکز مدیریت حوزه های علمیه: 🔸در حال حاضر 20 سند و منشور جامع و چشم‌انداز در حوزه تدوین شده است. 🔸بیش از 500 برنامه و طرح مدون و زنجیره‌ای در حال آماده شدن است که با وجود کاهش بودجه‌ها و مشکلات مالی، یک آسیب شناسی صورت گرفته و وارد یک مرحله نوینی از برنامه ریزی کلان در حوزه شده ایم. ‌‌🔸یک طرح جامع در راستای 260 ماموریت و کارویژه های حوزه نسبت به خود ، نظام اسلامی و کشور و عرصه بین الملل تدوین شده است و از سویی ما نسبت به ماموریتهای مهم حوزه نسبت به مساجد برنامه های خوبی را آماده کرده ایم. 🔸با وجود همه مشکلات مالی، کارهایی را در مسیر تحول‌درحوزه شروع کرده‌ایم، از جمله تحول در متون درسی حوزه که با حفظ تراث عظیم حوزه صورت گرفته است.(به نقل از خبرگزاری حوزه) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠محاجه با حوزه (البته با اجازه بزرگترها) 🖊دکتر پرویز امینی ◀️نقادی رحیم‌پور درباره وضعیت نامطلوب و نامقبول حوزه علمیه و جامعه فقهی شیعی با مخالفت‌های گوناگونی روبرو شد که بخش کم اهمیت آن ناظر به یکی دو تراکت احمقانه در حاشیه برنامه بود اما از نظر محتوایی، برخی مراجع و روحانیون مخالفت‌های متفاوتی داشتند که شایسته تأمل و توجه بود. لب کلام رحیم‌پور این بود که حوزه‌های فقهی در قم و نجف و... ناظر به مسائل واقعی و مبتلابه اجتماعی و سیاسی مثل حکومت و تمدن و... ورودی ندارند. حالا یا اساسا اعتقادی برای ورود به این مسائل ندارند یا دانایی لازم را برای مواجهه مجتهدانه با این مسائل ندارند. در مقابل، آقایان در مخالفت ادعا کرده‌اند که هم اعتقاد دارند و هم دانایی لازم را دارند و رحیم‌پور چون از حوزه بی‌اطلاع بوده، متوجه نیست و نفهمیده یک حرفی زده است. 🔸این ادعا قابل آزمون است و با طرح چند مسئله واقعی و مصداقی می‌توان رحیم‌پور و امثال او را از جهالت خارج کرد: 1⃣شیعه معروف است به عدلیه و جایگاه عدالت در متون دینی منحصر به فرد و اساسا نظم سیاسی شیعی، نظمی عدالت بنیاد است. حوزه و فقه هم که سابقه هزار ساله دارد. سئوال از آقایان علما و فضلا این است آیا با این اوصاف، انتظار داشتن نظریه‌ای درباره عدالت خصوصا عدالت اجتماعی و توزیعی انتظار گزافی است؟ آیا در همه جامعه فقهی شیعی، یک کار تئوریک درباره عدالت به اندازه کار راولز در سنت لیبرالی وجود دارد؟ از لیبرال‌ترین لیبرال‌ها مثل هایک (لیبرتارین‌ها) تا کامنتارین‌هایی مثل والزر و سندل تا انواع و اقسام گرایش‌ها در چپ‌ها درباره عدالت، نظریه و نظریه‌هایی را برساخته‌اند. درحالیکه نه به اندازه شیعه عمق عدالتخواهانه داشته‌اند و نه متون درجه اولی مثل قرآن و نهج‌البلاغه و... را در اختیار داشته‌اند! انسان از خودش به عنوان شیعه علی که تجسم تئوریک و عملی عدالت است، شرمنده می‌شود که چرا ما حرف حسابی درباره عدالت نتوانسته‌ایم بزنیم؟ اگر غیر از این است بفرمایید. 2⃣تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله نائینی در ۱۳۲۷ قمری در پاسخ به پرسش زمانه یعنی مشروطه نوشته شده است. بعد از ۱۱۰ سال، کاری در حد و اندازه کار نائینی در فقه سیاسی ما با اینکه چهل سال از تأسیس نظم سیاسی نوبنیاد ج.ا.ا گذشته است، انجام شده است؟ 3⃣جناب آقای جوادی آملی که در فقه و فلسفه و عرفان و تفسیر، سرآمد حوزویان است، کتابی دارد به نام منزلت عقل در هندسه معرفت دینی که بعید است بتواند نظر یک دانش آموخته متوسط فلسفه علم را جلب کند! کافی است به خود کتاب و نقد کسانی که اتفاقا در همین سنت فکری هستند، مراجعه شود تا عیار این کتاب از نظر فکری و علمی روشن گردد. 4⃣اگر در ایران، سروش سروش شد، اگر ملکیان ملکیان شد، اگر جواد طباطبایی جواد طباطبایی شد و... بیش از آنکه از توانایی فکری و قدرت نظرورزی آنها ناشی باشد، از ناتوانی و بی‌سوادی و بی‌مایگی طرف مقابل بود وگرنه این آقایان به قول فوتبالی‌ها در دسته محلات علوم انسانی دنیا نیز نمی‌توانند توپ بزنند و نزده‌اند. 5⃣سطح درگیری‌ها با افکار مخالف از هگلی که تقی ارانی نمایندگی می‌کرد و راه طی شده بازرگان و راه انبیاء راه بشر حنیف‌نژاد و قبض و بسط شریعت و.. به خود هگل و کانت و هایدگر و ویتگنشتاین و هوسرل و کوهن و دورکیم و وبر و مارکس و دریدا و فوکو و لاک و هابز و... رسیده است اما صحنه از شما آقایان آنچنان خالی است که رائفی‌پورها جور کار را می‌کشند. 6⃣آیا حوزه و فقه می‌تواند در برابر این وضعیت اقتصادی کشور بعد از چهل سال از انقلاب، شانه از بار مسئولیت خالی کند؟ اگر مسئولین کشور بخواهند بر اساس مُر اسلام، اقتصاد کشور را اداره کنند، حوزه علمیه نظریه‌ای پرورده و نهادسازی‌های لازم را برای پیشنهاد دارد یا جز تکرار حرام بودن ربوی بودن اقتصاد و ربا جنگ با خداست، حرف دیگری ندارد؟ 7⃣دستگاه قضایی نزدیک‌ترین عرصه حکومتی و در عین حال حداقلی‌ترین بخش به حوزه فقه است. در این چهار دهه نیز کسانی سکاندار اداره آن شده‌اند که ویژگی مهم آنها اجتهاد فقهی مصطلح در حوزه‌ها بوده است. خوب به قوه قضائیه نگاه کنید. چقدر قابل دفاع است؟ 🔸بدانید و بدانیم که گفتن و نگفتن رحیم‌پور تأثیری در واقعیت ندارد و واقعیت‌ها و چالش‌ها در حوزه فکر و عمل، از آنچه رحیم‌پور گفت، رادیکال‌تر است. اگر با سخنانی در این حد طاقت از دست بدهید، در مواجهه با آن واقعیت رادیکال‌تر، چه خواهید کرد؟! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر حواشی یک تجمع 🖊حجت الاسلام محمدعلی رنجبر ◀️از همه عزیزانی که می خواهند به بنده برچسب بزنند و متاسفانه مثل همیشه زود قضاوت کنند ابتدا خواهش میکنم این آیه کریمه را با دقت بخوانند: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بقره/ 104» ترجمه: اي كسانيكه ايمان آورده ايد نگوييد « راعنا» بلكه بگوييد « انظرنا» و آنچه به شما دستور داده شده بشنويد و براي كافران عذاب دردناكي ست 🔸شان نزول: ابن عباس نقل مي كند: مسلمانان صدر اسلام هنگاميكه پيامبر صلي الله عليه و آله مشغول سخن گفتن و بيان آيات و احكام الهي بود، از او مي خواستند ، كمي با تاني سخن بگويد و به آنان مهلت دهد، تا بتوانند مطالب را خوب درك كنند و همچنين خواسته هاي خود را به وي برسانند، براي اين درخواست كلمه « راعنا» كه از ماده «الرعي» گرفته شده و معني « مهلت دادن» را مي دهد ، به كار مي بردند.ولي يهود همين كلمه «راعنا» را از ماده ي ديگري يعني«الرعونه» به كار مي بردند كه به معني كودني و حماقت است. براي يهود در اينجا دستاويزي بود تا اين كلمه را كه مسلمانان به معني صحيحي بكار مي بردند ، هنگام سخن گفتن پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله بكار برند و معني دوم را قصد نمايند. در نتیجه میگفتند مسلمانان به پیامبرشان توهین می کنند! 🔸این آيه شریفه براي جلوگيري ازين سوء استفاده نازل شد و به مومنان دستور داد: كلمه«انظرنا» كه همان «مهلت» را معني ميدهند و مرادف كلمه « راعنا» است به كار برند. آیا اصحاب رسول الله ص قصد توهین به حضرت را داشتند!؟ قطعا خیر آیا اصحاب رسول الله ص قصد بهانه دادن به دشمنان را داشتند!؟ قطعا خیر بلکه برخی از اصحاب بدون عنایت به خباثت دشمن و از روی سادگی و بی توجهی اینگونه حرف میزدند، اما هزینه آن بسیار زیاد بود ◀️حقیر بسیاری از دوستان برگزار کننده تجمع را می شناسم، دوستانی مخلص و یار و یاور نظام و رهبری حتی اگر در روز تجمع میهمان مردم مهمان نواز یزد برای سخنرانی نبودم، به احتمال زیاد خود بنده هم در آن تجمع شرکت می کردم و کمکی هم از دستم برمی آمد میکردم، البته به احتمال زیاد با برخی از دوستان پلاکارد به دست درگیری لفظی پیدا میکردم، لذا آنچه می نویسم به معنای تبری از این دوستان نیست. 🔸متاسفانه این عزیزان رسانه را نمی شناسند، 🔸مدعیان پوچ اندیش را نمی شناسند! 🔸خیال می کنند همه مثل خودشان ساده و بی شیله پیله هستند! 🔸نمی دانند با اینها باید حساب شده برخورد کرد 🔸نمی دانند شعارهایی که مثل "راعنا"ی در آیه می توانند تفسیری علیه نظام ارائه کنند را نباید سر داد 🔸نمی دانند وقتی بگوییم ما کنار مردم هستیم لازمه اش این است که نظام اسلامی ما مقابل مردم است و ما برای اینکه اعلام کنیم کنار مردم قرار داریم تجمعی راه انداختیم 🔸نمی دانند حوزه دانشگاه نیست و طلبه ها چند دانشجوی شورانگیز و احساسی نیستند که اینگونه بدون تفکر و تامل شعارهای اینچنینی سر دهند! 🔸نمی دانند ما باید الگوی دانشگاه و دانشجو باشیم و شعارهای قرآنی در موضوع اصلی تجمع یعنی مسائل اقتصادی را سر دهیم، نه... 🔸نمی دانند این نهایت کج سلیقگی است که یک فرد مکلا و شخصی را برای این تجمع دعوت کرد و ایشان هم از موضع بالا کل حوزه و مرجعیت را زیر سوال ببرد و در نهایت هم بگوید ریشه سکولاریسم در حوزه است! البته بنده هم تا حدودی با این حرف موافقم، اما این حرف جایش این جا نبود و نهایت کج سلیقگی است. 🔸و نهایتا اینکه نمی دانند انتقاد در نظام اسلامی با انتقاد در نظام طاغوتی متفاوت است! ◀️حال تصور کنید جمعی از طلابی که ممکن است از حیث جناحی با ما هم جناح نباشند، تجمعی در فیضیه برگزار کنند و یک سخنران مکلا و شخصی دعوت کنند و آن سخنران نیز از موضع بالا با مراجع و حوزه سخن بگوید و با صراحت اعلام کند که ریشه سکولاریسم در حوزه هاست! ضمنا فلسفه این تجمع را در کنار مردم بودن عنوان کنند، گویی که نظام اسلامی ما در تقابل با مردم است. علاوه بر اینها پلاکاردهایی را در این تجمع بیاورند که شعارهای روی آن هزینه زا شود به نظر عزیزان، در این شرایط ما از مراجع چه توقعی داریم!؟ آنهم مراجع انقلابی و همراه نظام مثل آیت الله نوری همدانی و آیت الله مکارم حفظهما الله آیا توقع نداریم علیه آن تجمع کذایی که به تصویر کشیدم موضع بگیرند!؟ بهتر نیست کمی توقف کنیم و بیاندیشیم بهتر نیست به جای این همه توجیه و متاسفانه بعضا توهین به مراجع عالیقدر، اندکی تامل کنیم و بیشتر حواسمان را جمع کنیم که هزینه برای نظام درست نکنیم! شبیه همان اصحاب پیامبر که به جای "انظرنا" میگفتند "راعنا" سعی کنیم یار دیناری شویم نه درهمی! (به نقل از بینش راهبردی) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جمع مستان؛ اندر روابط استاد و شاگردی در حوزه علمیه 🖋جواد شریفی ⬅️از سویه های زیبا و روشن تاریخ حوزه علمیه، نوع روابط میان استاد و شاگرد است؛ که اکنون نیز _گرچه کمرنگ تر از گذشته_ هنوز وجود دارد. ⬅️در فاهمه حوزویان، رابطه استاد و شاگردی، گونه ای از رابطه پدر و فرزندی دانسته می شود و همان طور که شاگرد تلاش می کند آموزگارش را مانند پدرش احترام نهد، استاد نیز در محبت و تفقد نسبت به شاگرد، مانند پدر با وی رفتار می کند.(طبیعتاً این یک حالت کلی و فراگیر نیست.) ⬅️در نخستین سال های تحصیل در حوزه علمیه در کتابی با عنوان "منیة المرید" مجموعه مفصلی از آدابی که استاد و شاگرد باید نسبت به یکدیگر رعایت کنند، آموزش داده می شود. از آدابی درباره قدم زدن در کنار استاد تا چگونه نشستن در جلسه درس و جز این ها. ناگفته پیداست این چنین آدابی را سخت و کم می شود رعایت کرد و بیشتر جنبه مانیفستی دارد؛ اما آن چه در واقعیت می گذرد کمابیش مانند این مانیفست، سرشار از روح احترام و محبت و تواضع میان استاد و شاگرد است. در این نوشته کوتاه، حتی از رابطه هایی مانند رابطه شیخ هاشم قزوینی و شاگردانش که برای بسیاری ممکن است اسطوره بنماید کاری ندارم و فقط بخشی از دیده ها و شنیده های مستقیم خودم را باز می‌گویم. ⬅️در موارد متعدد و پرشماری، اساتید در فعالیت های روزمره ای همچون غذا خوردن، ورزش، استراحت نیم روزی یا حتی تماشای خبر از تلویزیون با طلبه ها همراه هستند. این حالت بیشتر در مدارس شبانه روزی وجود دارد. مراوده با طلاب در این گستره، موجب می شود اساتید در بسیاری موضوعات محل مراجعه شاگردان باشند. ⬅️رابطه بعضی طلاب با اساتیدشان به حدی از صمیمت می رسد که رفت و آمد خانوادگی پیدا می کنند و گفتگوهای دوستانه یا علمی شان (به اصطلاح گعده) را در خانه اساتید برگزار می کنند و حتی تا پاسی از شب به گفتگو می نشینند. طلاب کم سال تر، مشکلات خاص دوره نوجوانی مانند مشکلات جنسی و عاطفی و طلاب سنین بالاتر، چالش های فکری و عقیدتی خود را به راحتی با اساتید در میان گذاشته و مشاوره می گیرند. دست کم سه مورد در یاد دارم که استاد، کلید خانه اش را به شاگردش داده بود تا در مواقعی که همراه خانواده اش به سفر تبلیغی می رود، شاگردش از کتابخانه شخصی استاد استفاده کند. ⬅️استاد دیگری می شناختم که وقتی نیاز بود دختر جوانش از جایی به جای دیگری برود که نیاز به همراهی یک مرد داشت و خودش نمی توانست دخترش را همراهی کند، کسی را مطمئن تر از شاگردش نیافت که دخترش را به او بسپارد. ⬅️استاد دیگری می شناسم که وقتی شاگردانش به مهمانی اش می روند، هنگام خروج، خودش کفش های شاگردان را جلوی پای شان جفت می کند. موارد متعددی می شناسم که استاد به درخواست شاگردان، اختلافات زناشویی شان را حل و فصل می کند. در موردی دیگر، استاد برای کمک به یکی از شاگردانش در تهیه پول رهن مسکن، وام کوچکی گرفت و پولش را به شاگردش هدیه کرد. ⬅️مواردی از این دست، در گذشته و اکنون حوزه علمیه کم نبوده و نیستند ولی در حال حاضر چنان کمرنگ شده اند که حتی برای بسیاری از طلاب بیشتر به افسانه مانند هستند تا واقعیت. ⬅️این گونه روابط، طلاب را به ادامه مسیر طلبگی شان دلگرم می کرده؛ به زهدورزی و تحمل سختی ها تشویق می کرده و به اساتید نیز در چاره کردن بحران های روحی طلاب یاری می داده. بحران های روحی در طلبه ها _بنا به گزارش های تاریخی و زندگی نامه های خودنوشت برخی شخصیت ها_ همواره وجود داشته و دارد که از بین رفتن این گونه از روابط و تنها ماندن طلاب در این بحران های روحی، خطراتی جدی را متوجه موجودیت حوزه علمیه می کند. ناگفته نماند عوامل سیاسی، گرته برداری های ناشیانه و ناسنجیده از مدل های آموزشی دانشگاهی و نیز سیاست جذب بیشینه متقاضیان طلبگی، در کمرنگ شدن این سنت ارزشمند و درخشان حوزه علمیه چندان بی تاثیر نبوده است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0