eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
453 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠جریان حوزه یک جریان بشری است و خالی از عیب نیست. 🖋استاد ابوالقاسم علیدوست ⬅️پاسداری از مرجعیت شیعه به دلیل کارکردی است که مرجعیت در نظام فقهی شیعه داشت؛ چون مرجع در طول تاریخ هم مرجع دینی مردم بوده به این معنی که مردم، شریعت و احکام را از او می گرفتند، هم مرجع تظلم خواهی و پناهگاه مردم بوده است. ⬅️مرجعیت در کشور ایران حتی مایه وحدت ملی بوده است یعنی گاهی اوقات تنها مرجع شیعیان نبود بلکه مرجع ملت بود و اهل سنت، مسیحیان، زرتشتیان و دیگر ادیان و مذاهب به عنوان اعضای یک ملت به آنها مراجعه می کردند. ⬅️اگر ما کارکرد مرجعیت را در این سه محور(مرجعیت دینی، تظلم خواهی و وحدت ملی) تعریف کنیم، به ضرورت صیانت از مرجعیت پی می بریم یعنی اگر کارکرد مرجعیت، کارکرد اساسی است طبیعتاً صیانت از مرجعیت هم یک حرکت اساسی است. ⬅️تضعیف گاهی به وسیله گروه های سفیه و کم خرد و گاهی توسط ماموران دشمن به انجام رسیده است، اگر مرجعیت را به عنوان نهادی در راس هرم ببینیم که مایه وحدت و آرامش خاطر مردم و انسجام ملی است اگر تضعیف شد همه اینها آسیب خواهد دید. ⬅️اگر مرجعیت تضعیف شود، یا مردم باید از دین دست بردارند که خیلی موارد این چنین می شود یا به فرقه های انحرافی و عرفان های کاذب روی می آورند که خطرش از دست برداشتن از دین کمتر نیست. در هر صورت تضعیف مرجعیت، تضعیف دین مردم را به دنبال دارد و در کشوری مانند ایران سبب تضعیف وحدت ملی مردم است. ⬅️متاسفانه در مقطع بحران مصرف نظریه های تولید شده قرار داریم یعنی همواره صحبت از نوآوری و نظریه پردازی می زنیم اما کسی صحبت از این نمی کند که چقدر از این نوآوری ها و نظریه ها استفاده شده است. ⬅️در این زمینه تفاوتی بین حوزه و دانشگاه نیست، در این ۴۰ سال چه در حوزه و چه در دانشگاه تولید نیرو و نظریه داشتیم اما عموم اینها مبتلا به حجاب معاصرت است حالا اینها فوت کنند، صدسالی بگذرد تا مطرح شوند، بنابراین تبیین خدماتی که صورت می گیرد از طریق معقول نه غوغاسالاری اولین کاری است که به نظرم باید انجام بگیرد. ⬅️جریان حوزه یک جریان بشری است و جریان بشری هم خالی از عیب نیست مگر اینکه همه کاره آن معصوم باشد که کسی این ادعا را ندارد. جریانات بشری از آنجا که معصوم نیست باید همواره خود را پایش و آسیب شناسی و نقد کند، از نقد هراس نداشته باشد بلکه باید به گذشته خود نگاه کند بنابراین به نظرم باید نقد مشفقانه صورت گیرد و این باعث تکامل می شود.(نامه های حوزوی) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فراموش شدن پیام عاشورا در همهمه هیأت های مذهبی 🖋محمد باقر تاج الدین ⬅️از جمله پیام های مهم، درس آموز و تاریخی مکتب عاشورای امام حسین(ع) که در تمامی دوران های تاریخی معنا دار و عبرت آموز و بلکه مورد نیاز است همانا پیام مبارزه با بی عدالتی و نابرابری در جامعه است. افسوس و هزار افسوس که این پیام مهم اکنون به دست فراموشی و نسیان سپرده شد و به جای این که صدای عدالت خواهی و ظلم ستیزی بیشتر از همه بلند و رسا باشد با تأسف فراوان می بینیم و می شنویم که صدای طبل و سنج و موزیک از همه بلندتر است!!! و این دقیقا نشان از ⬅️انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون آن دارد. جناب دکتر محدثی در نوشته ای با عنوان «تراژدی حسین(ع)، کمدی عزاداری» به خوبی اشاره داشتند که وقتی جامعه ای منحط می شود این چنین به «عزاداری های کارناوالی» روی می آورد و پیام اصلی قیام عاشورا را این چنین به ابتذال می کشد. من هم معتقدم که عزاداری ها در ایران کاملا «کارناوالی» شده اند و هر سال بر شدت این قضیه هم افزوده می شود، آن هم جهت دار و با برنامه!!!. هیأت های مذهبی در راستای کارناوالی شدن عزاداری ها در ایران آن چنان همهمه و سر و صدایی برپا کرده اند که دیگر هیچ جایی برای طرح پیام اصلی قیام عاشورا باقی نگذاشته اند و امروزه هر آن چه که دیده و شنیده می شود صدای غرش طبل و موزیک های جورواجور، نورپردازی های رنگارنگ، آرایش های متنوع و جدید دختران و پسران، گشت و گذارهای شبانه، شلوغی های سرسام آور، نوشیدنی ها و خوردنی های رنگارنگ و خوشمزه(از چای ذغالی گرفته تا پیتزا و لازانیا و انواع دسر و......)، گعده های فامیلی و همسایگی، قرارها و ملاقات های دوستانه و کاری و به نمایش گذاشتن لباس و آرایش و خودرو است. حالا به راستی باید پرسید که در چنین فضایی دیگر چه گونه می توان پیام عاشورا را به گوش مردمان این جامعه رساند و به آنان گفت که امام حسین(ع) شهید راه عدالت و حق طلبی و راستی بوده است و با شهادت خود می خواست به همه مردان و زنان تاریخ بیاموزد که همواره باید بی عدلتی ها و نابرابری ها را فریاد زد و هیچ فریادی نباید بلند تر از فریاد عدالت طلبان و حق طلبان باشد و هر فریاد و صدایی دیگر در راستای خاموش کردن و از بین بردن فریاد و صدای عدالت طلبی است. ⬅️اکنون در جامعه ایرانی این همه هیأت های مذهبی به جای برآوردن فریاد عدالت طلبی و برابری خواهی و حق طلبی دانسته و ندانسته فریاد گوش خراش طبل و سنج را به صدا درآورده اند و گویی نمی دانند که همه این ها برای این است که فریاد و ندای عدالت خواهی خاموش بماند!!!! ⬅️بیاییم بار دیگر فریاد عدالت طلبی و برابری خواهی را بلند کنیم و نگذاریم صدای عدالت طلبان و برابری خواهان جامعه در همهمه صداهای هیأت های مذهبی به دست فراموشی سپرده شود و ناشنیده باقی بماند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در حاشیه سوزاندن کبوتر ها! 🖋یاسر عرب ⬅️ویدئویی در شبکه های اجتماعی در حال باز نشر است که متاسفانه دیدن آن قلب انسان را به درد میاورد! ⬅️72 کبوتر زنده درون و همراه خیمه عزاداری یا تعزیه ای به آتش کشیده شده و کبوتران در حال جزغاله شدن کف خیابان بال بال می زنند و اینهمه همراه با صدای شیون و ناله مردم است که به یاد سوختن خیمه ها (واحتمالا فرزندان امام حسین ع ) "حسین جان" می گویند! ⬅️شما بهتر از من می دانید که از این ویدئو در جهت تخریب چهره ی عزاداران و عزاداری محرم چه استفاده ها که نخواهد شد! لعن و نفرین و آه و افسوس بسیاری در پی خواهد داشت و خوراک مناسبی برای شبکه های آنطرف آب خواهد گشت! ⬅️بعد از یکی دو روز بر اثر فشار افکار عمومی مسئولان هیئت مذکور احتمالا خواهد گفت قبل از آتش زدن خیمه یادمان رفته کبوتر ها را آزاد کنیم و باقی ماجرا های تکراری که باز هم بهتر از من می دانید! ⬅️ولی در حد اشاره بد نیست یاد آوری کنم که این رفتار از یک سو حاصل ترویج نگاه اصالت درد است! خوانشی که برای گرفتن "اشک" از مردم ابتدا بر تحریفات کوچک روایت اش چشم می بندد و در ادامه اصالت عزاداری را به مثابه لیترِ اشک در دقیقه محاسبه می کند و غیر بالا بردن میزان اشک هیچ فکر دیگری در سر ندارد! ⬅️از چه زمانی؟ بسیار دور! ولی در تجربه زیسته ی من از زمانی که در هیئت ها حضور روحانیت شد فلفل و نمک (حاشیه عزاداری) و روحانی هر دهه را مداح هیئت مشخص کرد و سر و صدا و کش دادن ضجه، و هر چه بزرگ تر کردن آمپلی فایر و طبل و چرب و شور سفره قیمه و رنگ و لعاب بیرق شد عناصر هیئت فاخر! ⬅️یاد آوری نمایم این حال جامعه ای است که به شدت مسئله خشونت پیدا کرده و قسی القلب شده است! جامعه ای که از غرب اش داعش سر می برد و از شرق اش طالبان انتحاری می زند و از جنوب اش تکه پاره های بدن کودکان یمنی آویزان است و از داخل اش باتوم نیروهای انسدادگرای نظامی آماده است و همه اینها به اسم دین رخ می دهد! ⬅️تقلیل این رفتار (و مثل آن) به بد سلیقگی فلان مدیر هیئت همانقدر اشتباه است که توجیه بالا نشستن از ما بهتران در عزاداری امام حسین (ع) به بهانه ی گرمای هوا! ما می دانیم که آن بالا نشینی نشانه یک درد اجتماعی است (اشرافیت سیاسی) و باید قبول کنیم این قبیل رفتار ها نیز نشانه یک بیماری اجتماعی است (خشونت سیال و لجام گسیخته) و عملگرایی قائل به حرام برای اعاده مستحب! ⬅️گاه با خودم فکر می کنم آیا این افراط در مناسک سازی و بازگشت به گفتمان و روایتِ قجری از واقعه عاشورا و محوریت دادن به عناصرِ درد و اشک و آه، دهن کجی ناخواسته جامعه به خوانشِ سیاسی حاکمان ما از عاشورا است؟ آیا ترویج مذهب مداحی و بر صدر نشاندن مداحان نیز طعنه به روحانیتِ نشسته در مصدر امر سیاسی است؟ آیا نضج هیات ها و خالی شدن مساجد را هم می توان در همین بستر فهم کرد؟ نمی دانم ... 🔴پ.ن: دینی که من می شناسم و عزاداری که من می فهمم این نیست! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در 200 سال اخیر، غیر از کتاب‌های قدیم فقهی، کتابی به فقه اضافه نشده است ▪️حجت‌الاسلام مجتبی الهی خراسانی ⬅️موضوعات مستحدثه چندوجهی است و به همین دلیل دارای پیچیدگی‌هایی هستند. دلیل چندوجهی بودن آن‌ها، آمیختگی زندگی با فناوری، بُعدهای مختلف زندگی آدمی و سهم دانش‌های مختلف در مدیریت پدیده‌ها و کالاها است. ⬅️مثلاً آلبوم‌های موسیقی که امروزه خلاصه در خواندن و شنیدن نمی‌شوند و دارای فرآیند تولید، ساخت، ضبط، اجرا و ... هستند، دارای وجوه مختلفی‌اند. برخی وجوه آن مربوط به هنر، برخی مربوط به اقتصاد و تجارت، برخی مربوط به حوزه حقوق و مالکیت هنری و برخی مربوط به بازتاب اجتماعی هستند. ⬅️نتیجه چندوجهی بودن مسائل، چند تباری بودن آن‌ها را در پی دارد؛ بنابراین پدیده‌های امروزه صرفاً به‌وسیله فقه همراه با موضوع شناسی، توسط عرف، حل نمی‌شوند؛ بلکه نیاز به آشنایی بادانش های مختلف است. حتی نگاه به وجوه مختلف موضوع از منظر دانش‌های مختلف، نتیجه‌های متفاوتی در پی دارد. ⬅️مسئله دیگر پارادوکس‌هایی است که فقه معاصر با آن‌ها روبرو است. دوگانه روشمندی و نوگرایی دوگانه‌ای است که عدم وجود پیشینه تحقیق در مسائل مستحدثه از طرفی و از طرف دیگر چارچوب‌های اجتهاد و الزامات مربوط بدان، کشاکش میان این دو را به همراه دارد. ⬅️نص گرایی موجب ایستایی شده و ما را ملزم به فقه حداقلی خواهد کرد. عرف زدگی نیز مشکلاتی داشته و منجر به انسداد فهم نصوص خواهد شد. ⬅️پیشنهاد این است که تعمیق رویکرد اجتهادی در فقه مستحدثات صورت گرفته و قلمرو نص و عرف، دوباره بازخوانی شود. همچنین سیره عقلا بازخوانی شده و بین روایاتی که به دنبال ایجاد شبکه‌اند و روایاتی که صرفاً استفتائی هستند، قائل به تفاوت شویم. ⬅️مسئله دیگر توسعه ظرفیت فقه برای هضم و بازتولید موضوعات جدید است. هنوز مستحدثات در حاشیه فقه است و در 200 سال اخیر، غیر از کتاب‌های قدیم فقهی، کتابی به فقه اضافه نشده است. شاید نیاز به کتاب الفن و کتاب الصحه داشته باشیم. از طرفی ظرفیت فقه برای پذیرش معتبر دستاوردهای موضوع شناسی علوم جدید وجود ندارد. ⬅️مسئله دیگر جهانی‌سازی ادبیات فقه است. ادبیات علمی فقه باید قابل مفاهمه باشد. قابل مفاهمه و مبادله با دیگر مذاهب و با دیگر علوم؛ مانند مدیریت، حقوق و سیاست و نیز با فلسفه‌های مضافِ دیگر علوم؛ مانند فلسفه حقوق. درصورتی‌که جهانی‌سازی ادبیات صورت گیرد، سفره فقه و اصول برای ارزیابی دیگر علوم گسترده خواهد شد. از حالت صرف جاذبه یا دافعه خارج‌شده و مدل ارزیابی دیگر علوم تدوین خواهد شد.(به نقل از شبکه اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست تحولات دینداری در ایران پس از انقلاب و جایگاه اجتماعی روحانیت(1) 🔈دکتر حسن محدثی(جامعه شناس) ◀️دین ابعاد وسیعتری از دینداری دارد، دین سطوح سه سطح و لایه دارد: سطح کلان، سطح میانه و سطح خرد. مبحث «دینداری» مربوط به سطح خرد دین است. دین و دینداری هردو با هم مرتبط هستند ولی لزوماً یکی نیستند به ‌همین دلیل بین تحولات دین و تحولات دینداری تفاوت وجود دارد و لزوماً چالشهای آن دو یکی نیست. ◀️برخلاف تحقیقات کمی که وضعیت دینداری را بدون تغییر جدی و با ثبات نسبی اعلام میکنند، وضعیت دینداری مردم ایران مطابق با تحقیقات کیفی دچار یک تحول اساسی شده است. ◀️مشکلی که در ایران در زمینه تحقیقات وجود دارد این است که انجام تحقیقات کیفی بسیار کم است و به‌ عنوان مثال هیچ تحقیقی در مورد بی دینی وجود ندارد. ◀️طبق تحقیقات کیفی در نسلهای جدید پس از انقلاب (نسل سوم) فقه و شریعت به لحاظ اجتماعی و دینداری شریعت‌مدارانه و فقاهتی روند روبه افولی داشته که آن پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است. به عبارت دیگر دینداری تام گرا تضعیف و دینداری ذرهای و جزیرهای در حال شکلگیری است. به این معنا که در اقتصاد و معاملات، روابط اجتماعی، تفریحات، اخلاق جنسی و... دین بسیار کمرنگ شده و درمقابل در موارد دیگری از زندگی ممکن است دین حضور داشته باشد. به عبارت دیگر دینداری امری گزینشی شده است. ◀️دینداری در حوزه مفاهیم و دلالتها نیز دچار تغییر شده است مثلاً در مورد مفهوم «گناه» تعبیر و تفسیر شخصی از آن رواج یافته و یا مفهومی مثل مفهوم «خدا» تغییر کرده و خدا دیگر آن پروردگار غضبناک و داور دقیق و جبار نیست، بلکه خدا بیشتر به‌عنوان یک دوست فهمیده میشود که میتوان به او تکیه کرد. ◀️دینداری نسل اول انقلاب به شدت دیگراتکایی و مرجعیت سالارانه بوده در حالی که دینداری نسل جدید(نسل سوم انقلاب) بسیار خوداتکایانه شده است. ◀️تحولات دینداری در عرصه کیفی بوده و تحقیقات موجود به دلیل کمّی بودن تاکنون نتوانسته این تحولات را به درستی بسنجد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست تحولات دینداری در ایران پس از انقلاب و جایگاه اجتماعی روحانیت(2) 🔈کمال رضوی ( پژوهشگر اجتماعی و نویسنده کتاب دوراهی روحانیت): ◀️آنچه که در جامعه‌شناسی به عنوان یک نهاد با مولفه‌های اجتماعی خودش برشمرده می‌شود، چند دهه بیشتر قدمت ندارد، البته بعضی معتقدند این تکوین، ریشه در دوران قاجاریه و نهاد مرجعیت آن زمان دارد. به هر روی، از دوران صفویه یا بعدتر قاجاریه، روحانیت در یک تعامل و بده و بستان با قدرت بوده است و شاید بدون این تعامل دوجانبه، نمی‌توانست به یک نهاد اجتماعی بدل شود. امکاناتی که نهاد روحانیت در اختیار می‌گرفت، از همنشینی با نهاد دولت فراهم می‌شد. ما به چه اعتبار می‌گوییم ادغام در قدرت یکی از چالش‌های روحانیت در چهاردهه اخیر است؟ اگر قائل باشیم که جوامع جدید در گذاری از جوامع سنتی قبیله‌ای و اشکال فورمی به اجتماعِ اجتماعات داشته‌اند، ناگزیر با پدیده تفکیک مواجه می‌شویم. این پدیده از مبانی جامعه‌شناسی است که در تمام نظریات جامعه‌شناسی رد پای آن به نوعی دیده می‌شود. ◀️در پی تفکیک، جوامع جدید با خرده‌نظام‌ها یا به قول آلتوسر با ساحت‌های گوناگون مواجه می‌شوند، در این صورت نهاد دین و روحانیت باید یک جایگاه مشخص و پایه‌ای پیدا کند؛ بر حسب انتظاری که از وظایف و کارکرد روحانیت می‌رود، جایگاهی که در آن قرار می‌گیرد، جایی جز خرده‌نظام اجتماعی نیست. در جامعه جدید، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و اجتماع به معنای خاص آن، خودمختاری نسبی دارند و آن جایی که روحانیت باید بر اساس کارکردهای سنتی خود به ایفای نقش بپردازد، جایی جز خرده‌نظام اجتماعی نیست. اما در واقع اتفاقی که دارد می‌افتد، ضدتفکیک و ادغام مجدد نهادهایی هست که به لحاظ کارکردی باید از یکدیگر جدا شده باشند. این چالش در چهار دهه اخیر به اشکال مختلف، پیش‌روی روحانیت وجود داشته است. تعیین نسبتی که روحانیت باید با نهاد سیاست داشته باشد، نقطه حساسی است که انقلاب ۵۷ را به وجود آورد و به تبع آن، بخشی از روحانیت را نیز در ساختار قدرت ادغام کرد. ◀️مسئله دیگری که باید اشاره کنم، ستیز بخشی از روحانیت با مدنیت است. اغلب ما در اثر تجربه متاخر که روحانیت را در قدرت دیده‌ایم، توجه نمی‌کنیم که بخش عمده‌ای از روحانیت لزوماً در قدرت ادغام نشده‌اند. این را نکته قید کردم که تاکید کنم ستیز با مدنیت، بیشتر توسط لایه‌های بیرون از قدرتِ روحانیت انجام شده است و بر خلاف انتظار، روحانیتی که در قدرت بوده، همدلی بیشتری با پذیرش مدنیت جدید داشته است. مثلاً در مسئله حضور اجتماعی زنان در جامعه و مبارزه با فرقه‌گرایی شیعی، روحانیت حاکم، سد راه اعمال نظرات واگرایانه روحانیون خارج از قدرت شده است. به هر حال، تئوری‌های سیاسی موجود که روحانیت را بر قدرت نشانده مثل نظامات کلیسایی یک روز جای خود را به تئوری‌های دیگر می‌دهد و لایه‌هایی از روحانیت که با قدرت ادغام نشده‌اند، به حیات اجتماعی ادامه می‌دهند، فلذا ستیز با مدنیت منحصر به حال حاضر نیست و ممکن است در آینده هم وجود داشته باشد. ◀️حداقل هشت کاربست مفهومی از روحانیت در نوشته‌های مختلف وجود دارد که این کاربست‌ها با آنها همخوان نیستند، برای مثال اگر روحانیت را به مثابه یک نهاد مدنی در نظر بگیریم، الزاماتی دارد که با روحانیت به مثابه صنف، طبقه و کاست به هیچ وجه، سازگار نیست. من معتقدم دو کاربست از این هشت مورد می‌تواند در مورد روحانیت امروز، قابل اطلاق باشد. یکی روحانیت به مثابه گروه منزلتی و دیگر، روحانیت به مثابه نهاد مدنی. گروه منزلتی، یک مفهوم وِبِری است که ناظر بر یک بستر اجتماعی با یک سبک زندگی مشخص هست که از امتیازهای انحصاری خود مراقبت می‌کند. به این تعبیر چهار مولفه را می‌توان به عنوان مولفه‌های گروه منزلتی برشمرد که این چهار مولفه در روحانیت شیعه قابل ردیابی است. صورتبندی مفهومی دیگری که بتواند کنشگری روحانیت را در دوران متاخر بازنمایی کند، مفهوم نهاد مدنی است. جامعه مدنی به عنوان حوزه مستقل از قدرت که مبتنی بر ارزش‌ها، رویه‌های مدنی و در واقع مبتنی بر عضویت داوطلبانه و سیر تکوینی طبیعی است. ◀️معتقدم روحانیت برای ادامه مسیر خود باید بین تداوم ایفای نقش به مثابه یک «گروه منزلتی» با مکانیزم‌های طردتولید و بازتولید یا ادغام شدن در یک جامعه مدنی در عرض بقیه کنشگران جمعی انتخاب کند، این یک انتخاب تاریخی است که فارغ از وضعیت سیاسی آینده ایران، جایگاه اجتماعی روحانیت را مشخص می‌کند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست تحولات دینداری در ایران پس از انقلاب و جایگاه اجتماعی روحانیت(3) 🔈حجت‌الاسلام حاج‌سیدجوادی(عضو شورای حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی): ◀️اولین بار، آخوندزاده در مکاتبه با یکی از پارسیان هندی از لفظ روحانیت به معنای عالم دینی استفاده کرد، اینجا یکی لغزشگاه‌هایی است که شکل گرفته و ما هم به آن تن داده‌ایم، در حالی که قبلاً گروه‌های وعاظ، طلاب، عالمان و ملاهای مکتبی از یکدیگر متمایز بودند، اما لفظ روحانیت همه را دچار یکپارچه‌سازی کرد. حتی لغت حوزه را نیز اولین بار یحیی دولت‌آبادی در کتاب خود به عنوان نهاد آموزشی دینی کار برده است. ◀️مدرسه‌های علمیه و شبکه مذهبی ما هیچگاه مثل نظامات کلیسایی نبوده است، من معتقدم در مطالعات جامعه‌شناختی، بعضی‌ها الگوهای ذهنی خود از فضای کلیسا در قرون وسطا را ناخواسته با فضای علمی حاکم بر حوزه‌های علمیه ما مقایسه می‌کنند، در حالی که هیچ ربطی به هم ندارند. زیرا در روحانیت شیعه، ساختار سلسله مراتبی و مرکزیت مطلقی که همه چیز را با یک هرم ذیل خود تعریف کند، وجود نداشته است. به خصوص این که در نظام کلیسا، مالکیتی برای کلیسا لحاظ می‌شد که برمبنای آن زمین‌ها را تصاحب می‌کردند، اما در شیعه چنین چیزی مطلقاً وجود نداشته است. ◀️انقلاب اسلامی ایران با وجود این که در وهله اول اقدامی در مخالفت با هسته سخت قدرت و سلطنت بود، اما نتوانست نظام اداره عمومی کشور را تغییر چندانی دهد و ساختار دیوانسالاری آن نظام پیشین، کمابیش باقی مانده است. این که گفته شود پس از انقلاب، نهاد روحانیت در قدرت ادغام شده است، صحیح به نظر نمی‌رسد، بلکه به عقیده من، مشارکت همدلانه و البته انتقادی با قدرت در چهار دهه اخیر صورت گرفته است. طبیعتاً شکل مشارکتی که در دوره جمهوری اسلامی با قدرت صورت گرفته، بسیار متمایز از مشارکت در دوره‌‌های پیشین است، اما این هرگز به معنای ادغام در قدرت نیست. ◀️در دهه ۶۰، نقطه ثقل فعالیت‌های روحانیون، مشارکت سیاسی همه جانبه در قدرت و احزاب بود، اما با گذشت زمان به خصوص از اواسط دهه ۸۰، فعالیت‌های اجتماعی و مدنی آن‌ها پررنگ‌تر شده است؛ مثلاً مشارکت روحانیون در گروه‌های جهادی محرومیت‌زدا با جدیت در جریان است و همچنین ورود روحانیون به سیستم آموزش و پرورش در قالب تدریس، تاسیس مدرسه، طرح مدارس امین و ... با سرعت فزاینده انجام می‌شود. این امور باعث شده است که روحانیت یک «گروه منزلتی» نباشد و به سمت مولفه‌های یک «نهاد مدنی» حرکت کند. ◀️بزنگاه تاریخی روحانیت، انتخاب برای مشارکت یا عدم مشارکت در قدرت نیست. نقطه عطف برای تعیین جایگاه اجتماعی روحانیت این است که آیا می‌تواند در ساختارهای جدید اجتماعی نیز به فعالیت مدنی بپردازد و وظایف خود را به درستی انجام دهد؟، در کنار این مهم، توانایی روحانیت در مباحث معرفتی یا همان چیزی که بعضی با عنوان تولید علم از آن یاد می‌کنند، مهم است. روحانیون اگر نتوانند به پرسش‌های دنیای امروز پاسخ درخور و منطقی دهند با تزلزل جایگاه اجتماعی مواجه می‌شوند. (به نقل از پایگاه پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
▪️بازنشر به جهت فوت طلبه مضروب مشهدی▪️ 🔴خشونت اجتماعی، و این بار علیه روحانیت! 🖊محمد وکیلی ♦️مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها‌ مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است. ⬅️هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت. ⬅️گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از وکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد: 🔸احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند. 🔸با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد. ⬅️ در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
⬛️در بین این شب ها شب تو فرق دارد  چون بین ما اصلا تب تو فرق دارد  عباسیون را به بصیرت می شناسند  آقا اصول مکتب تو فرق دارد  تو پیر عشقی میر عشاق الحسینی  با کل عالم مذهب تو فرق دارد  با دست دادن عشق را اثبات کردی  طرز بیان مطلب تو فرق دارد  سید پوریا هاشمی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ 💠عاشورا و کربلا از نگاه دکتر کریس هیوئر اسلام شناس و اندیشمند مسیحی ایرلندی. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ ....و این چراغ هرگز خاموش نخواهد شد... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠خطر ظهور "سکولاریسم ستیزه جو" در ایران! 🖋مهران صولتی ⬅️با جان باختن محمد تولایی؛ طلبه مضروب مشهدی، تعداد سوء قصدهایی که منجر به فوت روحانیون در مکان عمومی شده به انگشتان یک دست رسیده است. تعداد مجروحین البته بسیار بیشتر از این است. ⬅️به نظر می رسد انبان کینه ها آنچنان لبریز شده است که کسی توجه نمی کند این طلبه های جوانی که به سختی در پی معیشت خود در میان شهروندان دیگر زیست می کنند چندان نسبتی با آن روحانیون مسئولی ندارند که هرگز بدون محافظ در جامعه ظاهر نمی شوند. ⬅️روشن است که این رویداد را باید نشانه ای از عمیق تر شدن شکاف میان جامعه با خوانشی از دینداری حکومتی دانست که بیش از همه خود را در تحمیل یک سبک زندگی سختگیرانه از جنس گشت ارشاد به نمایش می گذارد. نگرشی که نه تنها در قبال تحولات اجتماعی، انعطافی از خود نشان نمی دهد بلکه تک صداهای مخالفی همچون نقویان، دانشمند، زائری و ... را نیز از عرصه رسانه های فراگیری همچون صدا و سیما حذف می کند! در چنین بستری است که نوعی برخورد هیستریک علیه نمادهای دینداری در جامعه شکل گرفته و شمایلی از ظهور یک سکولاریسم ستیزه جو در افق فردای ایران پدیدار شده است. ⬅️در قاموس چنین سکولاریسمی دین عامل تمامی ناکامی ها، عقب ماندگی ها و سرکوب ها قلمداد شده و لذا نمادهای دینی باید از عرصه جامعه حذف شود. ⬅️شاید بتوان حجم توهین های اخیر به ساحت امام حسین(ع) در فضای مجازی را نیز جلوه ای دیگر از این ستیزه جویی تلقی کرد. اینکه با عرب تلقی کردن حسین و یاران اش کوشیده می شود تا این نهضت را به درگیری دو طایفه غیر ایرانی فروکاسته و آن را پاک بی ارتباط به جامعه ایران نشان دهند! روایت عبدالکریم سروش نیز نشان می دهد که روشنفکران دینی مهاجر هم با محدودیت ها و تنگ نظری های بسیاری از سوی اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج از کشور روبرو هستند. ⬅️در چنین فضایی روشن است که می توان بخشی از واکنش تند مردم نسبت به برخی نمادهای دینداری از جمله طلبه های جوان را به بازنمایی نقش منفی روحانیون از سوی کانال های ماهواره ای خارج از کشور نسبت داد. ⬅️اما در هر حال اگر چشمی بینا و گوشی شنوا برای رصد تحولات اجتماعی ایران در میان مسئولان وجود داشت باید نسبت به شکل گیری این پدیده نوظهور در فضای ایران امروز حساس می بود. ⬅️رویکردی که در پی ناکامی از انجام اصلاحات بنیادین در راستای بهبود وضعیت موجود، اکنون حاملان دین را هدف قرار داده و حتی به آنها فرصت توضیح نیز نمی دهد. کاهش تاب آوری جامعه ایران در برابر بحران های آوار شده، از آن دست نشانه های آشکاری است که نمی توان صرفا با تاکید بر حجم و شکوه عزاداری های موجود در این ایام، به آسانی از کنارش گذشت. ایران فردا باید همچون گذشته پرافتخار این سرزمین، مکانی امن برای گفت و گو و زیست مسالمت آمیز همه افکار و اقوام باشد! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ترویج جدایی دین از سیاست ناشی از عدم فهم معنای دین و سیاست است 🔊آیت الله اراکی ⬅️از آغاز اولین جامعه ای که بشر تشکیل داد به دست امام بود و هیچگاه زمین خدا خالی از حجت نبوده و نیست. ⬅️در برخی از مقاطع تاریخی امام قدرت پیدا می کرد و مردمی که توان یاری امام را داشته باشند وجود داشت و امام حکومت رسمی تشکیل می داد اما در مواقعی هم که شرایط لازم برای حکومت رسمی فراهم نبوده ائمه حکومت غیر ظاهری و پنهان داشتند؛ بنابراین این که تصور شود که امامان حکومت نداشتند غلط است. ⬅️این که تصور شود امامان بعد از امام حسین(ع) کار سیاسی نکردند غلط است چرا که امامت به معنای سیاست است، چرا که گاهی حکومت ها رسمی و ظاهری بوده و گاهی نیز به دلیل عدم وجود شرایط لازم این حکومت غیر ظاهری بوده است. ⬅️کسی که تصور کند دین از سیاست جدا است معنای دین و سیاست را نمی فهمد؛ دین مجموعه فرمایشات الهی است و سیاست به معنای فرمانروایی است. ⬅️امام زمان آخرین امام است و باید نصرت در حدی باشد که برای برقراری حکومت عدل جهانی کفایت کند و مردم در حدی وفادار باشند که امام را رها نکنند، در راه یاری امام محاصره و جنگ وجود دارد که یاران امام تا آخر باید همراه ایشان باشند و در اینجا دیگر حادثه کربلا تکرار نخواهد شد.  ⬅️تا زمانی که جامعه حمایتگر کامل از امام نشود و اهل پیمان شکنی و عدم وفاداری باشد غیبت پایان نمی یابد، مردم باید آمادگی کامل داشته باشند تا حضرت ظهور کرده و حکومت عدل الهی را تشکیل دهند.(به نقل از اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠امام سجاد و جامعه‌سازی بر مدار فقه 🖋حمزه واقعی ⬅️نهضت حسینی از ابتدا تا همیشه‌اش در ساختار فقه امامیه تعریف می‌شود. اگر چه برخی کربلا را، عاشورا را، ابتلائات آن را نهضتی فرافقهی می‌دانند اما برخی نیز بر این عقیده استوارند که عاشورا به تمامه در ساحت فقه می‌نشیند و دارای احکامی است که جز با تراز فقه نمی‌توان سنجید. ⬅️این رفتار فقهی اهل‌بیت بعد از عاشورا هم ادامه دارد که می‌توان آن را در مباحث صد در صد فقهی چون ولایت و امامت امت و رابطه «امت- امامت» سنجید. حتی فرازمند‌ترین نقش‌های بعد از عاشورا هم دقیقاً ذیل همین مبحث تحلیل می‌شود مثل رابطه حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) که گرچه در نگاه افرادی که به ظواهر نگاه می‌کنند، تحت تأثیر نقش حضرت بی بی زینب سلام‌الله علیها قرار می‌گیرند و هژمونی بی بی چنان آنان را در بر می‌گیرد که آفتاب نور افشان بعد از عاشورا را نمی‌بینند اما آنانی که نگاهی به تأمل دارند و رفتار‌ها را در چهار چوب قواعد می‌سنجند خوب می‌دانند رابطه حضرت زینب و امام علی بن حسین، فراتر از یک رابطه فامیلی که رابطه‌ای است نهادی و اعتقادی که بی بی همان جایگاهی که نسبت به امام پیشین، حضرت حسین (ع) داشته است، بعد از امام حسین، نسبت به امامت امام زمان خویش، حضرت سجاد تعریف می‌کند. ⬅️این هدایت خواهی و البته کسب «تکلیف» از همان لحظه شهادت سیدالشهدا آغاز می‌شود که می‌توان در همان کربلا هم نمونه‌ خوانی کرد آنجا که بی بی به خیمه حضرت می‌رود که؛ دارند آتش در خیمه‌ها می‌افکنند، چه کنیم؟ و با فرمان امام، زنان و کودکان را به فرار از خیمه‌ها و رها شدن در بیابان، هدایت می‌کند یعنی در بحبوحه خطر و آتش هم حاضر نیست بی‌اجازه ولی و امام زمان خویش، قدم از قدم بردارد چون می‌داند و در قرآن خوانده و در مکتب نبوی و زهرایی و علوی و حسنی و حسینی آموخته است “ألنَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ” و می‌داند بعد از نبی، حضرت ولی هم دارای این جایگاه و اولی بالمومنین است، لذاست که برای کسب تکلیف محضر امام زمان خود می‌رود. ⬅️در ادامه نیز تمام فریاد و سکوت، قیام و قعود حضرت زینب و همه کاروانیان، تحت امامت و هدایت حضرت سجاد است و بی بی در حقیقت سخنگوی امام زمان خویش و نفس ناطقه کربلاست. او نمی‌تواند بدون اجازه امام خویش گام از گام و حتی لب از لب بردارد. شیر بانوی حیدری کربلا، ولایت پذیری و سربازی امامت را به تمامه آموخته و به تمامه به کار بسته است و به جرأت می‌توان گفت بی اجازه و هدایت امام و خارج از طراحی ایشان، پلک هم نزده است که ولایت هم معنایی جز این ندارد. ⬅️اتفاقاً شکوه نقش ایشان نیز از همین اطاعت پذیری است. این است که زینب را در جایگاهی می‌نشاند که اسوه شیعگی می‌شود و نماد نهاد «امت- امامت» و تا همیشه نیز نگاه‌ها را با خود به کربلا باز می‌گرداند. ⬅️در کاخ کوفه، در منازل بین راه کوفه و شام و حتی در مجلس یزید، این طراحی ادامه دارد و البته گاه خود امام به تبیین ‌هادیانه ماجرا می‌پردازند و گاه عنان سخن را به سخنگوی امامت می‌سپارند. یزید هم این را دریافته است که بنا به گزارش‌های تاریخی، بعد آنکه گناه ماجرا را به گردن ابن زیاد می‌اندازد و زبان به لعنش می‌گشاید، از امام کاروان حقیقت راه توبه و رستگاری می‌جوید نه از سخنگوی نهضت. ⬅️با این نگاه می‌توان گفت که دشمن هم به درک این واقعیت رسیده است که نقش‌ها با همه برجستکی‌هایش، ذیل هدایت امام زمان انجام می‌شود. بله، ادامه نهضت را هم باید در تراز فقه دید و در شکوه رابطه «امت – امامت» بازخوانی کرد تا دید که در کربلا هر چیز دقیقاً جای خود قرار دارد و این می‌خواهد در طول تاریخ، چنان طرحی در اندازد که هر چیز دقیقاً جای خود باشد. ⬅️این جای خود بودن یعنی تحقق عملی دین، یعنی تجسم فقه در عرصه جامعه، یعنی اکمال اخلاق و تبیین معارف و ثمر دادن بعثت انبیا. همه این‌ها را می‌شود در سلوک کاروانیان و نقش آفرینی‌ها دید. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تحولات دین داری در جامعه ایران (۱) 🖋سینا کلهر ⬅️آیا بنیان های ارزشی جمهوری اسلامی به دلیل تحولات دین داری در جامعه دچار خدشه شده است؟ در حال حاضر و برای این نوشتار، بررسی تحولات دین داری تنها از این جهت و برای پاسخ به این پرسش اهمیت دارد. ⬅️"تضعیف" یا " تقویت" دین داری دو رویکردی است که در پاسخ به پرسش فوق و البته با مقاصد سیاسی از سوی موافقان و مخالفان نظام مورد استفاده قرار گرفته و برای اثبات خود به شواهدی از وضعیت دین داری در جامعه استناد می کنند. در این میان پرسش این است که وضعیت دین داری جامعه چگونه است که هر دو سوی طیف می توانند به آن استناد کنند و این وضعیت چه معنایی دارد؟ ⬅️نیازی به هیچ عدد و رقم و آمار و اطلاعاتی نیست. چشمان هر ناظری تایید خواهد کرد که محرم امسال همچون سال های گذشته پر شور و با حضور انبوه عزادارن در کشور برگزار شد تا معلوم شود "عزاداری محرم" همچون "خدا باوری" و "محبت اهل بیت" ایرانیان نه تنها از گزند افت و خیزهای ارزش ها در جامعه در امان مانده است، بلکه در مقایسه با سال های قبل هم از نظر شرکت کنندگان و هم از نظر آیین ها و نذرها نیز متنوع تر و گسترده تر شده است. (تثبیت اعتقادات و باورها) ⬅️ظهر عاشورا هنگامه وقت نماز نسبت افرادی که فریضه نماز را چه به جماعت و چه فرادا اقامه می کنند، به آنهایی که به عزاداری(حرکت در دسته یا تماشای آن)ادامه می دهند، نسبت اندکی است. در این جا هم نیاز به آمار و ارقام نیست هر چند نتایج اکثر پیمایش های ملی نیز موید این نکته است که در انجام برخی اعمال دینی همچون نماز و روزه داری و همچنین مناسکی چون نماز جماعت و جمعه تحولات زیادی صورت گرفته است و کاهش قابل توجهی در انجام این اعمال در جامعه به چشم می خورد. (تضعیف اعمال و رفتارها) ⬅️اربعین، شب های قدر، اعتکاف و حتی راهیان نور هر ساله شاهد انبوه مردمی است با طیف های متفاوت که در مراسم مذهبی شرکت می کنند و از میان این خیل مشتاقان نمونه های از جوانان مخلصی تربیت شده اند که اسوه اخلاق و ایثار و پاک دامنی هستند و به عنوان یکی از شواهد رشد معنوی جامعه مورد استناد قرار می گیرند.(رشد بعد مناسک آیینی) ⬅️در همان حال درک روزمره و تجربه زیسته بسیاری به همراه داده ها و آمار تحقیقات نشان می دهد که وضعیت رعایت اخلاق عمومی، احترام به حقوق یکدیگر، رعایت حجاب، راست گویی، وفای به عهد، عدم خیانت و... شیب نزولی دارند و تقریبا کمتر کسی در جامعه پیدا می شود که در میان مردم زندگی کند و نسبت به گذشته به خصوص اوایل انقلاب احساس تضعیف اخلاق را نداشته باشد.(تضعیف بعد اخلاقی) ⬅️در کنار این موارد از یک سو وجود موارد هر چند اندک اما مهم از تعرض به روحانیون، هتاکی علنی نسبت به عقاید بنیادی جامعه و از سوی دیگر وجود برخی موارد ایجاد تحول در افراد به سمت باورهای مذهبی و ... را نیز باید برای درک تحولات دین دارانه جامعه در نظر قرار داد تا بتوان معنای این تحولات و دلالت های آن برای آینده جامعه به خصوص جمهوری اسلامی را مورد کنکاش قرار داد. 🔴در یک جمع بندی می توان گفت وضعیت جامعه ایران از حیث دین داری به شکل زیر است: 🔸اعتقادات و باورهای قوی و قدرتمند: چه از حیث خدا باوری و ارزش های دینی و چه حتی باورهای عامیانه. سطح بسیار بالای اعتقادی در جامعه وجود دارد که تغییر عمده ای را نسبت به گذشته نشان نمی دهد. 🔸ضعف قابل توجه اعمال عبادی و اخلاقی: زیاد شدن درصد افراد تارک الصلاه، روزه خوار، بی اعتنا به حدود محرم و نامحرم، ربا خوار، دروغ گو، کلاهبردار، بی اعتنا به خمس و زکات و... 🔸گسترش آیین ها و مناسک جمعی دینی: افزایش معنا دار عزادارن حسینی، زائران اربعین، اعتکاف، شب های قدر و.... 🔸از این وضعیت چه نتیجه ای می توان استنتاج کرد؟ و معنای آن چیست؟ 🔴قدر مسلم آن است که مفاهیمی چون " تضعیف" دین داری یا " تقویت" معنویت و دین داری نمی تواند توضیح دهنده این وضعیت باشد و استفاده از آنها همان طور که گفته شد بیش از آن که دغدغه علم داشته باشد سودای سیاست دارد. چرا که وضعیت دین داری در ایران به نوعی دچار "تحول نامتوازن" است. از یک سو شاهد تثبیت نظام باورها و رشد مناسک جمعی آیینی بوده و از سوی دیگر با افول اعمال عبادی و اخلاق عمومی همراه است. تثبیت عنصر بسیار مهم اعتقادات و رشد مناسک آیینی در کنار افول اعمال عبادی و رفتارهای اخلاقی می تواند شواهدی به نفع هر دو مفهوم تقویت و تضعیف ارایه کند اما کمکی به درک معنای این وضعیت و به خصوص دلالت ها و پیامدهای آن نمی کند و به پرسش نخستین پاسخ نمی دهد که آیا می توان مدعی شد که در بنیان های ارزشی جمهوری اسلامی به دلیل تحولات دین دارانه جامعه خللی ایجاد شده است؟ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تحولات دین داری جامعه ایران(۲) 🖋سینا کلهر ⬅️پیامدها و آثار دین داری مناسکی و اعتقادی چیست؟ و در سطح فردی و اجتماعی چه معنا و دلالت هایی دارد؟ به صورت خاص آیا از تحول دین داری در جامعه می توان خدشه دار شدن پایه های اعتقادی نظام جمهوری اسلامی و تضعیف آن را نتیجه گرفت یا آن که بر عکس تثبیت باورها و عقاید و گسترش مناسک دینی جمعی، افق ها و ظرفیت های جدید تمدن ساز مذهب شیعه را آشکار ساخته است که در نتیجه گسترش "قرائت اجتماعی از دین" یا غلبه "دین تمدن ساز" بر "دین انسان ساز" ایجاد شده و بیشترین قرابت را با مرحله کنونی نظام سیاسی دارد. ⬅️قبل از هر گونه تامل درباره این پرسش، باید به این نکته اشاره کرد که در نتیجه تحول در دین داری و به خصوص تضعیف بعد اخلاقی و عملی آن به نظر می رسد اختلالی در کارکرد انسان سازی دین پیش آمده است. این اختلال نه تنها نیت مند و آگاهانه نبوده بلکه حداقل در قرائت رسمی جمهوری اسلامی به خصوص رهبری تلاش شده است تا این دو وجه سازگار و هم وزن یکدیگر ترویج شود. ⬅️اما شاید بتوان درباره تعارض احتمالی این دو بعد از دین داری اندیشه کرد که نتیجه آن "کنشگران اجتماعی" به جای " کنشگران اخلاقی است. کنشگرانی که بیش از آن که دغدغه کمال شخصی، رشد اخلاقی و عقلانی فردی داشته باشند نگران حفظ ساختارها و یا به عبارت دقیق تر حفظ نظام هستند. در واقع در نتیجه این تعارض افراد به جای انسان "اخلاقی" شدن، "فعالان اجتماعی" شده اند. نمونه های چنین تعارضی را می توان در تنش میان وضعیت فردی و خانوادگی کنشگرانی دید که دغدغه اصلاح جامعه و جامعه سازی داشته و به دشواری میان اولویت های فردی، خانوادگی و اجتماعی خود توانسته اند سازگاری ایجاد کنند. _ پیدایش پدیده های چون مشاورین خانواده ای که در زندگی شخصی طلاق گرفته اند تا مروجان ازدواجی که در سنین بالا ازدواج نکرده اند در چنین فضایی ممکن می شود. بدترین نمونه چنین موجوداتی انسان های اداری و مدیران تکنوکراتی هستند که بالاترین استانداردهای ظاهری دین داری را رعایت می کنند و نمونه های از اختلاس ها و فیش های نجومی آنها رسانه ای شده است. ⬅️گسترش وجوه تمدن ساز و جامعه ساز دین داری و غلبه آن بر وجوه انسان ساز دین از آن رو با سهولت انجام می شود که نوعی گزینش و انتخاب میان این دو جهت وجود دارد. با اهمیت یافتن نظام سازی در ارزیابی رسمی نهاد قدرت و افراد و گروههای وابسته به آن، تعلق تشکیلاتی وزن بیشتر و نقش پررنگ تری نسبت به اخلاق فردی پیدا کند.(خودی بودن تبدیل به عنصر بسیار مهم می شود تا جایی که خودی ناصالح بر غیر خودی صالح ترجیح داده می شود) در نتیجه آدم خوب بودن فرع بر آدم تشکیلاتی شدن می شود. در نتیجه همین فرایند هست که مناسکی شدن در سطح فردی و اجتماعی مجال گسترش پیدا کرده و در جامعه غالب شود. این مساله می تواند توضیحی درباره میان تهی بودن بسیاری از فعالان سیاسی به عنوان بالاترین و انتزاعی ترین سطح کنش جامعه سازی نیز باشد که در آن داشتن اخلاق فردی و انسانی در پایین تر سطح مورد توجه قرار می گیرد. ⬅️قرابت میان مناسکی شدن دین داری و غلبه دین تمدن ساز، یک فرایند دو سویه است که در آن در کنار سبک شدن بار دین داری افراد به دلیل کم اهمیت شدن وجوه عملی و اخلاقی، امکان بسیج آنها ذیل مناسک جمعی میلیونی برای نظام سیاسی نیز پیش می آید. گویی توافق ضمنی و پنهان میان توده مردم دین دار و نظام سیاسی در پیدایش وضعیت جدید وجود دارد. مردم به رستگار شدن بدون تحمل بار تکلیف دین داری و از طریق مشارکت سالانه در مناسک های بزرگ جمعی راضی بوده و به طور ضمنی رستگاریشان توسط نظام دینی تایید می شود و نظام نیز به آسان بسیج شدن آنها راضی می شود. (عقب نشستن از مسئولیت هدایت مردم) ⬅️از همین جهت نیز تحولات پیش آمده بیش از آن که تهدیدی برای نظام سیاسی باشد متناسب با تحولات نظام سیاسی، ظرفیتی جدید برای نظام سیاسی است که می تواند بار کاهش مشارکت در آیین های راهپیمایی سیاسی را نیز به دوش کشیده و مشارکت میلیونی مردم در مناسک جمعی دینی را به عنوان بنیان های جدید مشروعیت طرح کند. ⬅️تکمیل این فرایند اما نیازمند تحولات جدی در سیاست های فرهنگی نظام است که در حال حاضر نیز نیروی مضاعفی برای تغییر اعمال می کند اما راهبرد مقاومت و پایداری، مراقبت و حساسیت مستمر در بالاترین سطح نظام مانع از ایجاد این تغییر شده و همچنان تلاش می کند ظرفیت های انسان ساز دین را در صحنه حفظ کند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠بعضی طلبه‌ها انگیزه ندارند چون فکر می‌کنند حوزه حرفی برای گفتن ندارد! 🔊محمدجواد فاضل لنکرانی ⬅️باور داریم که حوزه می تواند در دنیا پاسخ گو باشد و اگر کسی بپرسد آیا حوزه می تواند در بخش اخلاق جهانی و بشری تحول آفرین باشد؟، باید گفت، بله قطعا این گونه است. علوم کاذبی که غرب تولید کرده نتوانسته اثرگذار باشد، ولی ما معتقدیم که به برکت عترت و قرآن، از منابع وحیانی قوی برخوردار هستیم که از آن استفاده نشده است. این درهمه مسائل مانند فقه این گونه است. ⬅️در گذشته بادیگران مشورت می کردیم و به آنها می گفتم روی چه موضوعاتی در حوزه می توان تحول آفرین بود، بعضی معتقد بودند در حوزه کف گیر به ته دیگ خورده است. درحالی که این حرف درستی نیست، چون بسیاری از موضوعات است که می توان در آنها نقش آفرینی کرد. اگر در حوزه مباحثی اصیل توحیدی را بیان کنیم دیگر مجالی برای داعش و سلفی گری نیست. همه سخن روی توحید است و متأسفانه در ارائه این بحث تلاش ما در حوزه ناتمام مانده است. ⬅️چرا بعضی طلبه ها انگیزه ندارند چون باور ندارند که حوزه می تواند در موضوعات مختلف حرف برای گفتن داشته باشد. باید هر کسی در حوزه، فعالیت علمی می کند، لازم است به این مسئله توجه کند، حوزه می تواند در موضوعات جدید تحول آفرین باشد. این امر زمانی محقق می شود که موضوعات جدید در حوزه استخراج شود و به این باور برسیم که می توانیم این گونه عمل کنیم. ⬅️اگر مجتهد و مفسر به اجتهاد و تفسیر باور نداشته باشند، نمی توانند فقیه و مفسر شوند. آنچه که انگیزه را در حوزه افزایش می دهد باور و اعتقاد است. مسئولین حوزه باید به فکر تقویت انگیزه و باورهای طلاب باشند که حوزه می تواند در موضوعات مختلف اثر گذار باشد. توجه به این مسئله حوزه را رشد می دهد. باید برای تقویت انگیزه، اتاق فکری تشکیل داد. الان منابع در متون دینی وجود دارد و برای استخراج این متون به انگیزه قوی و باور نیاز است.(نامه های حوزوی) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠و مگر بازار، طفولیت ما را درمان کند! 🔸نگاهی به انتقادات دکتر یوسف اباذری در انجمن علمی علوم اجتماعی ⬅️سمینار آغازین اتحادیه انجمن‌های علمی دانشجویی علوم اجتماعی کشور، خالی از حاشیه‌های دانشجویی نبود. کسانی در جلسه حاضر بودند که ادعای سمینار مبنی بر دانشجویی بودن آنرا به باد انتقاد می‌گرفتند. در نظر آنان کل صحنه با پشتیبانی دولت، و با ایده پیوند بازار آزاد و دانشگاه رقم خورده است. نوبت که به اباذری رسید، تقریبا همه درباره‌ی برنامه‌ی تجاری‌سازی دانشگاه و نتایج ناگواری که قرار است برای دانشگاه به بار بیاورد، حرف زده بودند. آنها که اباذری را دنبال می‌کنند، در این لحظه منتظرند که او استادانه تکمله‌ای نظری‌تر و البته عمیق‌تر از دیگران، بر ناگواری پیوند بازار آزاد و دانشگاه بزند و از جدیدترین یافته‌هایش درباره‌ی پروژه‌ی نئولیبرالیسم در ایران بگوید. اما اباذری باز هم همه را غافلگیر می‌کند. او می‌گوید نمی‌خواسته درباره‌ی بازار آزاد و دانشگاه حرف بزند، چون هیچ چیز پنهانی در اینباره وجود ندارد. دولت روحانی، آشکارا یک دولت بازارآزادی است و صراحتا گفته که می‌خواهد دانشگاه را خصوصی‌سازی کند. پس چه باید کرد؟ باید پذیرفت و کار کرد و کار کرد. او همزمان هم به آن دسته تلاش‌های نظری که بار دهشتناک وضعیت را با گفتارهای رواقی‌گرایانه و اخلاقی، تخفیف می‌دهند و هم آن جاروجنجال‌های به زعم او بچه‌گانه‌ای که گمان می‌کنند هنوز چیزی برای افشاکردن باقی مانده است؛ حمله می‌کند. چون هردوی اینها درباره «واقعیت» وضع موجود، دروغ می‌گویند. ⬅️حرف اباذری روشن است. بازار، آمده است. با کسی هم تعارف ندارد. پس بهتر است به جای «لوس بازی»، به این واقعیت مهیب، خیرمقدم بگوییم تا وظیفه‌ای که واقعا در برابر آن داریم را درست بشناسیم. یاد بگیریم و یاد بگیریم. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠خودتحریمی ممنوع 🖋مهراب صادق‌نیا ⬅️ من یک طلبه هستم، بیش از سی و سه سال است در این کسوت درس خوانده و تدریس کرده‌ام؛ با این حال، این تفکّر که تنها روحانیان، معلمان و مسئولان اخلاق در جامعه هستند را عمیقاً نادرست می‌دانم. ⬅️ اخلاق و چالش‌های اخلاقی در جوامع امروزی آن اندازه پیچیده و همه‌جانبه هستند که برای حلّ آن‌ها باید از برخی ادعاهای سنتی دست برداشت و از همه‌ی تجربه‌ی بشر بهره برد. این باورداشت که روحانیان با تکیّه بر متون و آموزش‌های دینی خود، می‌توانند به‌تنهایی و بدون نیاز به علوم تجربی، حالِ اخلاقی جامعه را خوب کنند، نتیجه‌ای جز عقب افتادگی و بی‌اخلاقی بیش‌تر ندارد. ⬅️ بهتر است قدری از تلاش و بودجه‌های هنگفتی که این سال‌ها صرف اسلامی سازی علوم می‌شود، به تعامل حوزه و علم برای حل مشکلات اخلاقی جامعه معطوف شود. برای حل مشکلات اخلاقی جامعه، چاره‌ای نیست جز این که از دانش‌هایی چون جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، علوم تربیتی، و انسان‌شناسی در کنار آموزه‌های دینی استفاده کرد. ۹۷/۷/۳ http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠مرزهای توسعه و پویایی فقه باید گسترده شود. 🔊آیت الله اعرافی رییس جامعه المصطفی العالمیه (مراسم آغاز سال تحصیلی المصطفی) ⬅️فقه باید مسائل نو را پاسخ بدهد و هم ابواب و بخش های جدید در فقه جای خود را باز کند که البته فقه داستان وسیعی دارد و بحمدلله نظام آموزشی حوزه های علمیه و المصطفی هیچگاه راکد و ساکن نبوده است هرچند هنوز به آمال و آرزوهای خود نرسیده ایم. ⬅️وجود نزدیک به ۱۵ رشته در حوزه فقه در نظام آموزشی المصطفی پیش بینی شده است و افراد زبده را باید در سطح پنج تربیت کنیم و به همین جهت نگاه جدید و اما اصیل و اجتهادی المصطفی در حوزه فقه بسیار مهم و مورد توجه بوده است. ⬅️در حوزه معارف کلامی و عقیدتی نیز با پرسش و دامنه های جدید مواجه هستیم؛ باید همه کلام پیشین خود را صیانت کرده و عمق ببخشیم ولی باید بدانیم آن کلام پاسخگوی همه نیازها نیست، چرخ تحول کلام و فلسفه و عقاید از ضرورت های غیرقابل انکار است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠به پاس نقد منتشر شده در فضای مجازی بر دو پست اخیر بنده 🖋استاد محمدرضا نائینی ⭕️ برای برادر گرامیم حمید عنایت اللهی/۱ 1⃣ چرا پاسخ می دهم؟ قاعدتا کسی که وارد مباحثی جدی در فضای عمومی می شود باید خود را، هم برای شنیدن نقد دیگران و هم برای مباحثه با آنان آماده کند؛ اما نقد، چارچوبی دارد و مهم ترین رکن آن مراعات ادب و انصاف است؛ به سهم خودم اگر احساس کنم طرف من کفی از این دو عنصر مهم را دارا است حتما در حدی که وقتم اجازه دهد از گفتگو با او استقبال کرده و به قصد استفاده و یادگیری باب سخن را خواهم گشود؛ و این احساس را در مورد یادداشت این برادر محترمم نموده ام. 2⃣ ضرورت امروز همه ی اقشار جامعه درک متقابل و گفتگوی مؤدبانه و رو در رو است؛ من و برادرم عنایت اللهی عزیز که شاید هر دو طلبه ایم اگر نتوانیم در مورد یک مسأله ى ساده گفتگو کنیم چگونه خواهیم توانست هدایت گر جامعه باشیم؟ 3⃣ از سر صدق و صفا باید صمیمانه از مدیر عزیز حوزه های علمیه برادر فرهیخته و دانشمندم جناب آقای اعرافی تشکر کنم که تا کنون زمینه ی نقد در فضای عمومی را بر خود و همکارانشان باز گذاشته اند و در پی ایجاد فضائی که دیگران در آن نتوانند دیدگاه های خود را مطرح نمایند نبوده اند؛ ⬅️شهادت می دهم با این که این برادر عزیز می دانند بنده در مواردی به عملکرد زیر مجموعه ی ایشان نقد های جدی دارم اما به جز احترام و تکریم با من برخورد دیگری نداشته اند؛ این اخلاقی اسلامی است که شایسته است همگان بیاموزیم. 4⃣ نقد و اعتراض هرگز نباید ما را از دائره ی انصاف خارج سازد و خدمات شبانه روزی مدیران حوزه را فراموش نمائیم؛ قدردان همه ی آن زحمات هستیم و غرضمان از انتقاد نیز فقط و فقط کمک به رشد و بالندگی حوزه است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کانال فقاهت منتشر کرد: نامه سرگشاده "استاد اکبرنژاد" به «مراجع معظم تقلید» عرض سلام و ادب خدمت مراجع معظم تقلید -دامت تأییداتهم الوارف- 🔹از اینکه این نامه را سرگشاده می نویسم پیشاپیش اعتذار می کنم. زیرا امیدی به تسلیم خصوصی آن به دفاتر نداشتم. باز در این شرایط سخت که هرگونه گفتگو و پیشنهادی از سمت شاگرد به استاد حمل بر اسائه ادب می گردد، اعلام می دارم که حقانیّتی در دل ندارم جز اعتلای مرجعیت و مراجع معظم تقلید(حفظهم الله). 🔹سخن را با حدیثی از حضرت امیر(ع) شروع می کنم که فرمود: "لا تَقسِروا أولادَکُم علی آدابِکُم فإنّهُم مَخلوقون لزمانٍ غیرَ زَمانِکُم"؛ توجه به اقتضائیات زمانه و ضرورت تربیت بر اساس آن از مسلمات روش تربیتی انبیای عظام بوده است. حتما سروران معظم در جریان هستند که طلاب عصر ما از حضور در سر کلاس ها لذت نمی برند و از نشاط علمی و سبک بالی معنوی تهی شده اند و در چنگال تحیر گرفتارند و امیدی به آینده خود ندارند و روشنایی برای خود نمی بینند و بر این باورند که بزرگان راه خود را می روند و اعتنایی به آنان نمی کنند و بیشتر حرف می زنند و امر و نهی می کنند اما گوشی برای شنیدن و دستی برای مهر ورزی ندارند و بنای بر تغییر و دیدن افتادن ها و شنیدن شکستن ها ندارند! 🔹 طلبه ای که درباره بزرگان و پدران معنوی خود چنین بیندیشد و آنان را شریک غم فقر و نداری خود نداند و اولویت های خود را در سبد اولویت هایشان نیابد و نتواند به آنان پناه ببرد، آیا جز شکستن و افسردگی چاره ای خواهد داشت؟ 🔹طلبه ها از خود می پرسند چرا بزرگان ما قبول نمی کنند که جامعه فقط فقه نمی خواهد و به مبلغ و متکلم و عالم اخلاق و مشاور و اقتصاددان و هنرمند دین آشنا هم نیاز دارد، پس چرا تنها یک رشته بر همه استعدادها و علاقه ها تحمیل می شود، آن هم در بازه زمانی ده ساله سطوح و ده ساله خارج! 🔹آنان از خود می پرسند؛ حوزه ما اگر پویا بود چطور ممکن بود کتابها صدها سال دوام بیاورند و چرا امروز او محکوم به درس گرفتن آثاری است که ارتباط منطقی میان آنها و دغدغه های جامعه خود نمی یابد؟! 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مشکلات معیشتی و بن بست های شکننده مالیشان دیده نمی شود؟ چرا پدران معنویشان گاه ساختمان سازی و روی هم گذاشتن آجرها را بر عرق شرمساری طلاب ترجیح می دهند؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع معظم پس از 40 سال که از انقلاب می گذرد و مسائل نوپیدا از در و دیوار بالا می رود، باز هم به همان مسائل هزار ساله مشغولند از قبیل "نکاح و ارث و آیات الاحکام و نماز جماعت و خیارات و..!" 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا طلبه ها به سیاهی لشکر دروس مراجع بدل شوند و کسی از دست رفتن نشاط جوانی و بی انگیزگی آنان را نبیند؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع معظم تقلید در کنار ده ها جلسه درسی که با طلاب دارند، حاضر نمی شوند حتی یک جلسه تریبون را در اختیار فرزندان خود قرار دهند و گوش باشند برای شنیدن حرف های شنیده نشده و دردهای زخم خورده؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا مراجع از آنان فاصله گرفته اند؛ نه در حجره ای را ناغافل باز می کنند و نه خانه طلبه ای را سرزده به قدوم خود مبارک می سازند؟ 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا وقتی طلبه ها قربانی بی تدبیری و بی تقوایی برخی روحانی نمایان و سیاست بازان می شوند؛ یکی از ناحیه چشم زخم بر می دارد و دیگری خنجر در قلبش فرو می رود و آن دیگر دشنه در گلویش می نشیند، نه تنها از سوی نهادهای رسمی که حتی از سوی مراجع معظم مورد حمایت قرار نمی گیرند و تیر غربت بر تابوتشان می نشید و با مظلومیت در آغوش خاک پنهان می شوند؟! 🔹آنان از خود می پرسند؛ چرا حرکت های انقلابی فرزندان دلسوز حوزوی مراجع که بی شک در مواقع خطر بیش از هر طلبه و غیر طلبه ای از حریم مرجعیت دفاع خواهند کرد، به خاطر یک خطای کوچک از سوی مراجع مورد هجمه قرار بگیرد و دستاویزی برای لت و پار کردن بی رحمانه آنان شود و خاکریزی برای دولتمردان تنبل و بی فکر گردد. آیا نمی شد با زبان پدرانه با آنان سخن گفت و حمایت کرد و البته تذکر داد و هدایت؟! ▪️در پایان ضمن عذر پوزش به خاطر جسارت خویش، برای سلامتی و عزت روافزونتان دعا می کنم. (کانال فقاهت) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همایش بین‌المللی «فقه گردشگری» در تبریز 🔴حجت‌الاسلام رحیم قربانی، معاون پژوهش جامعة‌المصطفی العالمیة واحد تبریز ⬅️همایش بین‌المللی فقه گردشگری از از سی‌ام آبان ماه الی دوم آذرماه سالجاری با حضور میهمانان داخلی و خارجی و با همکاری مراکز علمی و نهادهای دولتی و مردمی در تبریز برگزار می‌شود. ⬅️این همایش به بررسی و واکاوی ابعاد مختلف فقهی و حقوقی مسائل گردشگری می‌پردازد تا بتواند راهکارهای صحیح علمی و اجرایی برای رفع موانع موجود در گردشگری برسد. ⬅️ماهیت شناسی و مبانی فقه گردشگری (شامل: مفهوم شناسی، اصطلاح شناسی، مسئله شناسی و موضوع شناسی، تاریخچه، مبانی نظری، نظریات و فرضیات، روش شناسی)، جایگاه گردشگری در آموزه‌های دینی (شامل: ابواب فقهی و نحله‌های آن، مستندات متون دینی، اخالق و آداب اجتماعی)، ابعاد و قلمرو فقه گردشگری در حوزه‌ها و انواع گردشگری (شامل: حوزه¬های اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی، هنری، آثار تاریخی و باستانی و انواع مختلف گردشگری) از جمله محورهای این همایش است. ⬅️این همایش زمینه خوبی برای حضور اساتید حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجویان در همه عرصه‌ها و گرایش‌های علمی مربوط به محورهای علمی همایش است تا یافته‌های علمی مستند و تحلیلی و توصیفی خود در این حوزه‌ها به عنوان منشور علمی در مجامع علمی معتبر دنیا در داخل و خارج مطرح شود. لذا امتیازات مناسب علمی آثار برگزیده همایش به ویژه آی اس سی انگیزه و زمینه خوبی برای شمارکت علمی علاقمندان است. ⬅️انتشار آثار برگزیده همایش در نشریات معتبر علمی به صورت ویژه نامه همایش با امتیاز علمی تخصصی، علمی ترویجی، و علمی پژوهشی یکی دیگر از امتیازات این همایش خواهد بود. (به نقل از اجتهاد) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت و دفاع مقدس 🖋روح الله جلالی ⬅️ذهنیت بسیاری از مردم با واقعیات متفاوت است، بیشتر مردم روحانیت را در بهترین حالت دارای نقشی هدایت بخش می‌دانند که مردم را تشویق به مبارزه، ایستادگی، شهادت و ایثار می‌نمایند و البته خود بیشتر در همین نقش هدایت متوقف بوده و مثلا حضورشان در میدان دفاع مقدس و جنگ هم در همین حد برپایی نماز جماعت و بیان احکام است. ⬅️نسل‌های جدیدتر هم معمولا اطلاعات جنگی خود را از فیلم و سریال دریافت می‌کنند که قاعدتا آخوند جماعت را در حد قرآن به دست گرفتن برای بدرقه رزمندگان در تصور دارند. غالبا اطلاع ندارند که روحانیت نسبت به جمعیت خود "12 برابر" سایر اقشار شهید داده است. ⬅️طبق آمار بنیادشهید و بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، حدودا از هر هزار طلبه بیش از 40نفر به شهادت رسیده‌اند در حالیکه این آمار در سایر اقشار حدودا 4نفر است. جمعا آمار طلاب شهید حدودا 3500 نفر است که این غیر از آمار روحانیون غیر رسمی است که بصورت گمنام به جبهه‌ها اعزام شده و شهید شده‌اند. آمار جانبازان، آزادگان و مفقودین روحانی هم به همین نسبت حدود ده برابر سایر اقشار است. شهدای انقلاب، ترور و... در این آمار لحاظ نشده‌اند. ⬅️غالبا این حضور به نحو پیشگام و جلودار بوده است که تقریبا در تمامی نهضت های تاریخ معاصر از سوی علما و روحانیون شاهد چنین رویکردی هستیم و صریح ترین و قاطع ترین مبارزات در ایران، لبنان، عراق و... توسط آنان پایه گذاری و تداوم یافته است که در این راه بسیاری از آنان به شهادت رسیده‌اند. در دفاع مقدس بسیاری از روحانیون با اینکه هدف اصلی مهاجمین و تک تیراندازهای دشمن می‌شدند و در صورت اسارت، بایستی منتظر سخت ترین شرایط باشند، حاضر به برداشتن عمامه از سر به هنگام عملیات نبودند چراکه می‌دانستند لباس آنها چه اثری در روحیه معنوی سایر رزمندگان ایجاد می‌کند. ⬅️قصد این نوشته نه مجیزگویی صنفی بلکه بیان واقعیتی مهم است که خلاف تصور عمومی و تبلیغات معاندان است که عدم بیان آن موجب بی اثر شدن تبلیغات دینی و ظلم به جایگاهی حیاتی برای حفظ دین است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠الگویی برای تبلیغ بین الملل: 🔸علل پیشرفت و نفوذ فتح الله گولن در پنج قاره: 1. سرمایه گذاری هوشمندانه گولن از 1970 بر روی آموزش در پنج قاره... او هم اکنون بیش از هزار مدرسه را در سطح دنیا اداره می کند. 2. استفاده از سینما برای نفوذ افکارش... فتح الله گولن از سردمداران نوریه در ترکیه است... سریال کلید اسرار نمونه ای از فعالیت های گولن در عرصه سینما و ترویج تفکرات نوریه ای هاست. 3. عرضه تفکراتش بر اساس طراحی یک سری فعالیت های اجتماعی. 4. سرمایه گذاری بر روی چهار قشر: الف. کودک و نوجوان ب. معلمان ج. تجار د. روزنامه نگاران 5. او تا کنون بیش از دو میلیون کودک و نوجوان را در سطح دنیا آموزش داده است. سطح کیفیت آموزش وی به حدی بالاست که همه مردم از ادیان مختلف در کشورهای گوناگون علاقه مند هستند بچه هایشان در این مدارس تحصیل کنند. 6. اعتقاد وی به پلورالیسم نفوذ وی را در ادیان دیگر بالا برده است. 7. فتح الله گولن در سال های اخیر در حوزه آمریکای لاتین در بخش تولید کتاب و ترجمه سرمایه گذاری جدی ای کرده است. 8. برخی گزارش ها حکایت دارد او هم اکنون بیش از چهار میلیون پیرو در سراسر دنیا دارد. 9. بهره گیری هدفمند از توانایی اقتصادی شخصی و استفاده از ظرفیت تجار ترک در سراسر دنیا برای تأمین هزینه های فعالیت ها -به نقل از: بنیاد اسلامی الرسول(ص) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کاهش مرجعیت کلیسای انگلیس؛ ⬅️بر اساس تحقیقات انجام شده، تعداد افرادی که نسبت به کلیسای انگلیس احساس تعهد می کنند، دچار کاهش شدید شده است و این موضوع می‌تواند تهدیدی جدی برای آینده مذهب در انگلیس باشد. ⬅️به گزارش دین‌آنلاین به نقل از ایندپندنت، بررسی مرکز اجتماعی انگلیس نشان می دهد تنها ۲ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال انگلیسی خود را به کلیسای انگلیس متعهد می‌دانند، این در حالی است که اکثریت همه گروه‌های سنی در انگلیس معتقدند که مذهب خاصی ندارند. ⬅️تعداد کسانی که در بریتانیا خود را عضوی از کلیسا می‌دانند از سال ۲۰۰۲، از ۳۱ درصد به ۱۴ درصد کاهش داشته است و تعداد کسانی که در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند از این مقدار نیز بسیار کمتر است. ⬅️بیشترین کاهش افراد وابسته به کلیسا در سنین ۴۵ تا ۵۴ درصد رخ داده است که درصد آنها از سال ۲۰۰۲ تاکنون از ۳۵ درصد به ۱۱ درصد رسیده است. ⬅️بیشترین کسانی که خود را عضوی از کلیسا می‌دانند افراد بالای ۶۰ سال هستند که البته در بین این گروه سنی نیز تنها ۳۰ درصد چنین نظری دارند. چنین کاهشی در تعداد افراد معتقد به کلیسا، گرایش جامعه انگلیس به سمت سکولار شدن را نشان می‌دهد. ⬅️۵۲ درصد از مردم در انگلیس خود را غیرمعتقد به دین می‌دانند که این درصد در سال ۲۰۰۲، ۴۱ درصد بوده است. ⬅️در اسکاتلند این درصد بیشتر است و ۵۶ درصد مردم می‌گویند که دین‌دار نیستند و تنها ۱۸ درصد از اسکاتلندی‌ها خود را به کلیسای اسکاتلند وابسته می‌دانند. ⬅️همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که فاصله بسیاری بین تعهد مذهبی و رفتن به کلیسا وجود دارد و تنها ۲۱ درصد از کسانی که خود را وابسته به کلیسای انگلیس می‌دانند، در کلیسا حضور می‌یابند. ⬅️در میان کاتولیک‌های انگلستان نیز ۴۱ درصد به کلیسا رفت و آمد دارند. همه اینها در حالی است که طبق گفته دیو مال، رئیس پیروی و تبلیغات مذهبی کلیسای انگلیس، با وجود کاهش تعداد افراد جوان معتقد به کلیسا، گرایش جوانان برای ایمان و معنویت در حال افزایش است. ⬅️در پی این تغییر در تعداد افراد معتقد به کلیسا، فعالان سکولار خواستار کاهش نفوذ کلیسای اوانجلیک در حکومت انگلیس شدند. استفن اوانز رئیس جامعه ملی سکولار در انگلیس می‌گوید سیاست‌مداران باید درباره نقش عمومی مذهب و رابطه کلیسای انگلیس با حکومت دوباره فکر کنند، برای مثال آنها باید به حق انحصاری دین‌یاران انجیلی برای داشتن ۲۶ کرسی در مجلس قانون‌گذاری پایان دهند و همچنین نفوذ گروه‌های مذهبی را کاهش دهند. -به نقل ار دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کانال فقاهت منتشر کرد: پاسخ محمدتقی اکبرنژاد به اظهارات استاد علیدوست 🔴پیشنهادی به برادر بزرگوار آقای علیدوست: 🔸برای چندین و چندمین بار است که آقای علیدوست(حفظه الله) بر اغلاق و صعوبت متون درسی پافشاری می کنند و از اینکه "خدای ناکرده" متن درسی خوانا و روان شود، برحذر می دارند تا مبادا طلاب نتوانند با متون سلف صالح خود ارتباط بگیرند. 🔸اصل اینکه طلبه دوره اجتهاد –و نه لزوما هر طلبه ای- بتواند با متون گذشته علم ارتباط بگیرد، مطلب درست و ضرورت علمی است. اما آیا تنها راه آن، اغلاق در متون درسی است؟ آیا در سالهایی درازی که پشت سر گذاشته ایم، این ایده، جواب داده و خیل عظیم طلبه هایی که متون مغلق فعلی مانند شرح لمعه و کفایه را خوانده اند، به این غرض نائل آمده اند؟! 🔸وقتی که بالعیان مشاهده می کنید این روش جواب نداده، به جای پافشاری بر آن باید به آسیب شناسی آن بپردازید و مشکل را به مسأله تبدیل کنید. به نظر می رسد برای اینکه به غرض مطلوب آقای علیدوست برسیم لازم است چند کار هم زمان انجام گیرد که عبارتند از؛ 1⃣ به جای اغلاق متون درسی، درس نامه متن خوانی را به دروس جاری حوزه اضافه کنیم. یعنی کتابی برای آموزش خواندن و فهمیدن متون قدیمی و تراث علمی. پیشنهاد بنده این است که از کتابهای مقنع شیخ صدوق، خلاف و مبسوط شیخ طوسی، سرائر ابن ادریس حلی، تذکره الفقهای علامه، شرح لمعه شهیدین، مجمع الفائده و البرهان محقق اردبیلی، مرآه العقول علامه مجلسی، حدائق شیخ یوسف بحرانی، جواهر الکلام شیخ محمد حسن نجفی، مکاسب شیخ انصاری(رحمه الله علیهم) و از معاصرین یکی از متون فقهی شهید محمد باقر صدر(ره)، از هر کدام حدود ده صفحه انتخاب شود و به صورت کتاب آموزش کار با متون تراث درآید. تا طلبه هم با تاریخ علم و رشد آن آشنا شود و هم به جای متون خاص، از متون متنوع بهرمند گردد. 2⃣ از نظر آموزشی نیز این کتابها نباید توسط استاد ترجمه و توضیح داده شود. کما اینکه همین روش باعث تنبلی طلاب شده و طلبه هیچ گاه متن خوانی را فرا نمی گیرد. در این روش طلبه دوره اجتهاد و نه هر طلبه ای، مکلف است متن را بخواند، بفهمد، بحث کند و در نهایت در قالب کارگاه با استاد به بحث و گفتگو بگذارد. 3⃣ خدمت برادر بزرگوار عارضم که تا آقایان فقه و اصول را با عمومی کردن آن از ارزش انداخته اند و تا همه حتی طلبه ای که شرح لمعه را با زور و اجبار به پایان برده، در کنار طلبه مستعد علاقمند در درس خارج شرکت می کند، حوزه فقه سامان نخواهد یافت و پافشاری بر سنت های گذشته هم دردی را دوا نخواهد کرد. 🔸برادر بزرگوار تا کی می خواهید از طلبه ها برای درس خارجتان سیاهی لشکر بسازید و تا کی نمی خواهید از دردهای پیدا و پنهان طلبه ها فریاد کنید؟ تا کی سکوت و چشم بستن بر فاجعه انسانی که در حوزه رخ می دهد؟ 🔸راستی به شهادت وجدانتان چند نفر از طلبه هایی که در درستان شرکت می کنند، طلبه دوره اجتهاد هستند و چند درصد به ناچار در آن شرکت می کنند؟ چرا نمی خواهید از اینها فریاد بزنید. حجت شما و اساتید بزرگوار مثل شما برای روز قیامت چیست؟ -ارادتمند محمد تقی اکبرنژاد http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اولین واکنش ها به همایش«تصوف، شاخصه ها و نقدها»: 🔸صدر هنوز میان حوزویان تنهاست 🖋محسن کمالیان ⬅️در خبرها خواندم که حوزویان همایشی برپا خواهند کرد بنام «تصوف‌شناسی انتقادی». صوفی نیستم. اما ملاحظاتی دارم که در زیر می‌نگارم: ⬅️امام موسی صدر دو دهه در لبنان به تبلیغ فرهنگ اهل بیت (ع) پرداخت. در برابرش هم سنیان قرار داشتند هم مسیحیان. روش صدر، اثبات تشیع بود نه نفی دیگران. نه تنها دیگران را نفی نکرد، بلکه آنها را احترام گذاشت، در آغوش گرفت، به گفتگو و تشریک مساعی در ساختن وطن مشترک دعوت‌شان کرد. ⬅️صدر هرگز همایش مسیحیت‌شناسی انتقادی برپا نکرد. به جای آن در الندوةِ اللبنانیة با بزرگان مسیحی گفتگوی اسلام و مسیحیت را راه انداخت. در کلیساها و دیرها نیز حضور یافت و ضمن تاکید بر مشترکات، معنویت پراکند. سخنرانی معروف اسلام و فرهنگ قرن بیستم در همین فضا ایراد شد. ⬅️صدر همایش تسنن‌شناسی انتقام نیز هرگز برپا نکرد. به جای آن در همایش‌های اسلامی مصر، عربستان و الجزایر با بزرگان اهل سنت به مباحثه نشست و در فضای احترام و صمیمیت، فرهنگ اهل بیت (ع) را با صراحت تبیین کرد. سخنرانی معروف «روح تشریع در اسلام» در همین فضا ایراد شد. ⬅️مقدمه‌ی صدر بر کتاب «تاریخ فلسفه‌ی اسلامی» هانری کُربَن نمونه‌ی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسیحی است. وی ‌براحتی می‌توانست مقاله‌ای علمی بنویسد با عنوان «نقدی بر کتاب کُربَن» و در یکی از مجلات فرهنگی لبنان یا فرانسه چاپ کند. اما کاری به مراتب زیباتر کرد: بر ترجمه‌ی عربی کتاب کُربَن مقدمه‌ای نوشت با عنوان «با هانری کُربَن، خاورشناس بزرگ» و ضمن تجلیل فراوان از وی، فراز به فراز کتاب را مورد نقد علمی قرار داد (نای‌ونی، ۲۹۳). ⬅️نوشته‌ی صدر بر کتاب «الخوارج من الانصار الامام علی» شیخ سلیمان داود بن یوسف نیز نمونه‌ی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسلمان غیرشیعه است. نویسنده از رهبران فرقه‌ی «اباضیه» (خوارج) در الجزایر بود. صدر کتاب را خواند و پس از تجلیل، نظرات خود را طی نامه‌ای بیان کرد. آخرِ نامه، تکمیل کتاب را توصیه و تاکید کرده بود: «ارجو الا تتعبوا فان المهمة کبیرة و نتائجها لوحدة المسلمین کبیرة و اکبر» (یادنامه امام موسی صدر، ۵۱۴-۵۱۵). ⬅️صدر نیز به تصوف نگاه انتقادی داشت: «ایراد شیعه به متصوفه تنها ناظر به تنظیم روش و مسائل سیر و سلوک نیست. بلکه اختلاف عمیق‌تر از این‌هاست و راه این دو از هم جدا و نقش‌های رهبری بسیار متفاوت است» (نای‌ونی، ۲۱۱-۲۱۲). اما روش تعامل وی با صوفیان هم محترمانه و سازنده بود. خاطره‌ی تکفیر شیخ هادی فخرالواعظین در این خصوص شنیدنی است: فخرالواعظین طی ایام تحصیل صدر در نجف به آنجا سفر کرد و در مسجد هندی منبر می‌رفت. اهل فلسفه‌، عرفان و قویا شایع بود که به فرقه‌ی صوفیه‌ی ذهبیه تمایل دارد. آیت‌الله سید ابراهیم اصطهباناتی تکفیرش کرد. به گفته‌ی آیت‌الله سید محمدباقر حکیم: «امام صدر در اصلاح این مسئله نقش مهمی داشت. زیرا ارتباط گسترده‌ای با مراجع و علما برقرار کرد و با آنان در باره‌ی این خطیب گفتگو کرد تا آنجا که آیت‌الله سید محسن حکیم از آن خطیب برای ایراد سخنرانی در مجلسی عمومی دعوت کرد و کارها به سامان درآمد و نگاه علما در قبال تفکر فلسفی و عرفانی اصلاح گردید» (گذرها و خاطره‌ها، ۱۲۵-۱۲۶). ⬅️صوفیان در ایران همان نقشی را دارند که اقلیت‌های مذهبی در لبنان و خود شیعیان در جهان عرب. خوب است در جای‌جای جهان عرب همایش تشیع‌شناسی انتقادی برپا شود؟ اگر اقلیت‌های مذهبی لبنان هر کدام همایش رقیب‌شناسی انتقادی برپا کنند، تکلیف صلح، آرامش و امنیت مردم در آن کشور چه خواهد شد؟ ⬅️همچنین آیا صوفیان متقابلا اجازه دارند همایش تشیع‌شناسی انتقادی در ایران برپا کنند؟ اگر اقلیت‌ها نیز چنین اجازه‌ای دارند، تکلیف اتحاد ملی چه خواهد شد؟ اگر نیز اجازه ندارند و تنها حوزویان اجازه‌ی برپایی چنین همایش‌هایی دارند، تکلیف اخلاق و جوانمردی چه خواهد شد؟ سخن حقی که در شرایط نابرابر، یعنی بشکل غیراخلاقی و ناجوانمردانه طرح شود، بر کدام دل خواهد نشست؟ ⬅️نقدِ فکر پدیده‌ی مبارکی است. به شرط اینکه علمی و اخلاقی باشد. چه ضرورتی دارد که بارِ عنوان همایش، منفی باشد؟ آیا فقط ذیل عناوین نیشدار می‌توان فکر را نقد کرد؟ نیز وقتی وطن و دینِ مشترک داریم، چرا راه گفتگو را طی نکنیم؟ ⬅️امام صدر بیست سال قبل از پیروزی انقلاب، در کشوری غریب، راه صحیح تعامل با اقلیت‌ها را درک و دنبال کرد. نتیجه، عزتِ شیعیان و دوستی آنها با مسیحیان و سنیان لبنان و منطقه بود. برخی حوزویان ما اما شصت سال بعد، در کشور خودشان، هنوز راه صحیح تعامل با اقلیت‌ها را نمی‌دانند و راه تفرقه را می‌پیمایند. براستی صدر هنوز هم میان حوزویان تنهاست. -به نقل از صدرپژوهی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠صوفیان از بعد سیاسی، دینی و اعتقادی یک خطر محسوب می‌شوند ▪️آیت‌الله‌العظمی مکارم در دیدار رئیس همایش «تصوف شاخصه‌ها و نقدها»: ⬅️از اوایل جوانی با صوفیها درگیر بودیم و اولین کتابی که من در رابطه با تصوف نوشتم با عنوان «جلوه حق» بود که یک جلدش را برای آیت الله بروجردی فرستادم و ایشان به دنبال من فرستادند و گفتند من کتاب شما را خواندم و هیچ خلافی در آن ندیدم. ⬅️تصوف معمولا پیروان خود را توصیه می‌کنند که داخل در سیاست نشوید و از این جهت با بهایی‌ها اشتراک دارند ولی اخیرا تا حدودی در سیاست هم ورود پیدا کردند و گاه با خارجی‌ها ارتباطاتی بر قرار کرده اند. ⬅️صوفی‌ها حسابشان را از جماعت مسلمین جدا میکنند مرکز عبادت تمام مسلمین جهان مسجد است؛ ولی اینها مرکز عبادتشان خانقاه است و مراسم دینی خود را در خانقاه انجام میدهند. ⬅️یکی دیگر از مشکلات صوفیان این است که شرط صوفی شدن عدم تماس با روحانیون و اهل علم است تا روشنگری اتفاق نیفتد این‌ها در مسیر سیر و سلوک و رسیدن به مقامات عالی، ریاضت های غلطی را اجازه می دهند. ⬅️آنها تقید چندانی به فروع دین ندارند و برای مثال برخی از آنها می‌گویند نگاه به زنان حرام نیست و باید قلبت پاک باشد و از این قبیل مطالب. ⬅️صوفیان هم از بعد سیاسی و هم از بعد دینی و اعتقادی یک خطر محسوب می‌شوند، کار علمی پیرامون تصوف کار بسیار خوبی است و باید با تبلیغ این فرقه ها در کشور مقابله شود. _به نقل از خبرگزاری حوزه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پاسخ حجت الاسلام سبحانی مسئول همایش صوفیه به یادداشت محسن کمالیان با عنوان"صدر هنوز میان حوزویان تنهاست" : ◀️جناب کمالیان چنان در امام موسی صدر محو و مبهوت است که گویا همه انسان، و سراسر تاریخ و پهنه جغرافیا در موسی صدر و لبنان او فرود آمده است : ۱.امام موسی صدر در یک زمان و مکان خاص به عرصه آمد و داوری‌های ما هم باید به همان قلمرو محدود شود. اگر او در رسالت خویش توفیق یافت-که خواهم گفت این توفیق بزرگ و اما نسبی بود- به قیاس با شرایط واقعی او باید سنجیده شود. آری، امام موسی صدر بزرگ بود، چون اقتضائات زمان خود را شناخت و دیگران نیز باید فرزند زمان و نیاز‌ها و بایسته‌‌های عصر خویش باشند. ۲.همه ظرفیت موسی صدر، جامعه شیعیان لبنان بود که شکل گیری و استمرار این هویت مذهبی و اجتماعی مرهون تلاش‌های شخصیت‌هائی چون شهید‌‌اول، شهید‌ثانی، نبطی بیاضی و ....سید شرف الدین بود که با پایمردی، سر و قلم بر راه مکتب گذاشتند و با اثبات و نقدهای جدی، راه روشن امروز را ساختند. براستی اگر امثال سید عبدالحسین شرف الدین و المراجعات و النص و الاجتهاد او(در جنوب) و شیخ حبیب آل مهاجر و‌مو‌اجهه‌های مذهبی و مکتبی او (در بقاع) نبود، معلوم نیست که اساسا ظرفیتی در لبنان بود تا امام موسی صدر به میدان خدمت بیاید. ۳. از یاد نبریم که امام موسی‌صدر یکی از شیعی‌ترین کارهای تاریخ لبنان را پی‌ریزی کرد و از شیعیان پراکنده و محروم، یک حزب تام و تمام در مقابل سنیان و مسیحیان ساخت. اگر موسی‌صدر همچون روشنفکران ما می‌خواست مدارای مطلق در پیش گیرد، نباید به لبنان می رفت و یا اگر می رفت نباید حزب‌سازی‌ مذهبی را در پیش می‌گرفت. عصر موسی صدر در لبنان عصر درگیری‌های سیاسی و نظامی میان گروه‌های رقیب بود و او هم با همین منطق به کارزار مقابله آمد. زمان و مکان امام موسی صدر به گونه بود که با تعامل فعال با جریان‌های رقیب و ایجاد فضای تعامل، به اهداف خود می رسید و بی‌گمان او اگر در شرایطی قرار داشت که رسانه‌های وهابی و کانال‌های تبشیری و حلقه‌های مخفیانه و اندیشه‌های فسونگر و آداب فسادگر صوفیانه در بین شیعیان لبنان به تخریب می پرداخت، همان روح انتقادی شرف الدین و آل مهاجر نیز در او بیدار می شد. ۴. امام موسی صدر اولویت خویش را کار سیاسی و نظامی گرفت و هر چند خود به صورت فردی در عرصه فرهنگی حضور یافت، اما پروژه اصلاح فرهنگ شیعی در لبنان و تربیت نسل مکتبی و فرهیخته را در حاشیه داشت. همین کم‌ توجهی سبب شد که‌ در دوستان و پیروان ایشان، سیاست بر دین و فرهنگ غلبه یابد و میراث صدر به یک تشکیلات سیاسی و اقتصادی فروکاهد و نمادهای آن در اصول مکتب، کم‌مایه و کم‌اثر و در التزامات دینی، سست و کم‌‌بنیه شدند. ۵. مروجان مرام امام موسی صدر بیش از هر چیز، نیازمند یک بینش تاریخی و روش اجتهادی هستند و هنوز نتوانسته‌اند از کمند احساسات نوستالوژیک و جمود و تکرار سخنان و رفتار او، فراتر روند. پیروان حقیقی موسی صدر کسانی اند که با شناخت دقیق شرایط و تفکیک میان مواضع و مواقف و با آگاهی از کیدها و کلیدهای زمان، به امتداد اهداف او در قالب راهبردهای جدید و تاکتیک‌های تازه بیاندیشند. ◀️آری، صدر هنوز هم حتی در میان یارانش تنهاست، چون نگاه او در ذهن تاریخی اصحاب و مبلغان او جا مانده و به جای اجتهاد در بازگشت روح اندیشه او، در جهد برای یافتن جسم او هستند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0