eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
999 ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌹 🌹 فرزند: حسین : 🗓 1316/11/03 🗓 وضعیت تاهل : متاهل شغل : آزاد : 🗓 1359/07/12 🗓 محل : اهواز نام عملیات : بمباران هوایی مزار : 🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 ما خویش را نثار کردیم تا شما رنگ گیرد . ما و دشواری را بر خود پذیرفتیم تا راه شما شود . ما خود را چون جرقه ای در این راه دادیم تا آسمان شما شود . و اینک اگر از این پس پدید آمد باید بر شما خورد . بر شما باید . مراقب خود و جامعه خود و وظیفه و خود باشید تا شما را از بیرون نکنند و قدرتمندتان را از شما نگیرند . 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 🌹 🕊 دلم برای پر میزند آی رفقا کنید ساقی سبو بر لب هر مست نداد نوبت ما که رسید را بست نداد حال خوش بود کنار آه دریغ بعد یاران حال خوشی دست نداد شادی روح و 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹 🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀 گل چیـنم و تعریف ڪنم بوی تو را صـد غنچـہ بچینم ندهد بـوی تـو را چہ ڪنم چاره ندارم ڪه جدایـم از تو زڪجا غنچہ بچینم ڪه دهد بوی تو را؟ چیـنم و تعریف ڪنم بوی تو را 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون 🇵🇸
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #زنان_آزاده #قسمت_هفتم استخبارات نام سازمان حفاظت اطلاعات نیروهای نظامی
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 3 روز مانده به اعزامم به بیمارستان، شنیدم که اسیرهای جدید با خودشان از ایران رادیو آورده بودند. من هم دلم خیلی برای صدای امام خمینی(ره) تنگ شده بود. چون من قبل از اسارت و در روزهای بعد از انقلاب، تقریبا هر شب سخنرانی‌های ایشان را از تلویزیون می‌دیدم و با دقت گوش می‌دادم. هرکسی هم که رادیو در اردوگاه دستش بود، هر شب خلاصه اخبار را روی کاغذهای باطله سیگار یا ... می‌نوشت و دست به دست می‌کردند و نفر آخر به من می‌رسید. من هم بعد از خواندن اخبار، وقتی به سرویس‌بهداشتی می‌رفتم، آن‌جا نابودشان می‌کردم. یک روز به من گفتند حالا که خیلی علاقه داری به شنیدن صدای امام(ره)، برای یک مدتی رادیو دست تو باشد، اما باید خیلی مراقب باشی. رادیو را با هزار ذوق و شوق گرفتم و صدای امام(ره) را چندین شب شنیدم که جاسوس‌ها خبر برده بودند و رادیو لو رفت اما نمی‌دانستند که دست چه کسی است. ما چند نفر در یک اتاق بودیم. روال این ‌طور بود که قبل از غروب به سرویس ‌بهداشتی می‌رفتیم و برای خودمان مقداری آب می‌آوردیم چون در را قفل می‌کردند و تا صبح باز نمی شد. آن روز که فهمیده بودند ما در این اتاق رادیو داریم، در را قفل نکرده بودند چون هر وقت می‌خواستند آن را باز کنند، هم وقت‌گیر بود و هم سر و صدا می شد و ما متوجه می‌شدیم. راوی : 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹