🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#شهيد_والامقام
#یاسین_فلاح_نژاد
فرزند: حسین
#طلوع :
🗓 1316/11/03 🗓
وضعیت تاهل : متاهل
شغل : آزاد
#عروج :
🗓 1359/07/12 🗓
محل #شهادت : اهواز
نام عملیات : بمباران هوایی
مزار #شهید :
#گلزار_شهدای_اهواز
#مهربانم
#آسمانی_شدنت_مبارک
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#محمدعلی_شاهمرادی
#ای_متعهدان
#ای_روشنفکران
ما #خون خویش را نثار کردیم تا #خون شما رنگ گیرد .
ما #تاریکی و دشواری را بر خود پذیرفتیم تا راه شما #روشن شود .
ما #جان خود را چون جرقه ای در این راه دادیم تا آسمان شما #مهتابی شود .
و اینک
اگر از این پس #تباهی پدید آمد باید بر شما #افسوس خورد .
بر شما باید #گریست .
مراقب خود و جامعه خود و وظیفه و #تعهد خود باشید تا #حماسه شما را از #ذهنتان بیرون نکنند و #روح قدرتمندتان را از شما نگیرند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷
🌹 #شهیدانه 🕊
دلم برای #شهادت پر میزند
آی رفقا #دعا کنید
ساقی #جبهه سبو بر لب هر مست نداد
نوبت ما که رسید #میکده را بست نداد
حال خوش بود کنار #شهدا آه دریغ
بعد یاران #شهید حال خوشی دست نداد
شادی روح #شهدا و #امام_شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 #شهدا
🌹🕊 #همیشه
🌹🕊🌹 #نگاهی
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
🥀🕊🌹🌷🌹🕊🥀
گل چیـنم و تعریف ڪنم بوی تو را
صـد غنچـہ بچینم ندهد بـوی تـو را
چہ ڪنم چاره ندارم ڪه جدایـم از تو
زڪجا غنچہ بچینم ڪه دهد بوی تو را؟
#باز_همگل چیـنم و تعریف ڪنم بوی تو را
#پنجشنبه
#جان_بہ_ڪف_گرفتہ
#خیرات_میڪنم
#پنجشنبه_های_دلتنگی
🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
part-23.mp3
23.1M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#همه_سیزده_سالگی_ام
#خاطرات_اسارت
#مهدی_طحانیان
💐 قسمت #بیست_و_سوم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
دشت جنون 🇵🇸
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #زنان_آزاده #قسمت_هفتم استخبارات نام سازمان حفاظت اطلاعات نیروهای نظامی
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊
#خاطرات_آزادگان
#زنان_آزاده
#قسمت_هشتم
3 روز مانده به اعزامم به بیمارستان، شنیدم که اسیرهای جدید با خودشان از ایران رادیو آورده بودند. من هم دلم خیلی برای صدای امام خمینی(ره) تنگ شده بود. چون من قبل از اسارت و در روزهای بعد از انقلاب، تقریبا هر شب سخنرانیهای ایشان را از تلویزیون میدیدم و با دقت گوش میدادم. هرکسی هم که رادیو در اردوگاه دستش بود، هر شب خلاصه اخبار را روی کاغذهای باطله سیگار یا ... مینوشت و دست به دست میکردند و نفر آخر به من میرسید. من هم بعد از خواندن اخبار، وقتی به سرویسبهداشتی میرفتم، آنجا نابودشان میکردم. یک روز به من گفتند حالا که خیلی علاقه داری به شنیدن صدای امام(ره)، برای یک مدتی رادیو دست تو باشد، اما باید خیلی مراقب باشی. رادیو را با هزار ذوق و شوق گرفتم و صدای امام(ره) را چندین شب شنیدم که جاسوسها خبر برده بودند و رادیو لو رفت اما نمیدانستند که دست چه کسی است. ما چند نفر در یک اتاق بودیم. روال این طور بود که قبل از غروب به سرویس بهداشتی میرفتیم و برای خودمان مقداری آب میآوردیم چون در را قفل میکردند و تا صبح باز نمی شد. آن روز که فهمیده بودند ما در این اتاق رادیو داریم، در را قفل نکرده بودند چون هر وقت میخواستند آن را باز کنند، هم وقتگیر بود و هم سر و صدا می شد و ما متوجه میشدیم.
راوی :
#آزاده_سرافراز
#خدیجه_میرشکار
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🕊 @dashtejonoon1🕊🌹