eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 همه گلوله‌های جنگ ‌نرم. خمپاره شصته ، نه داره نه ، وقتی می‌فهمیم اومده که می بینیم فلانی دیگه نمیاد ، فلانی دیگه سرش نمی کنه ... 🕊 @dashtejonoon1🌴🌹
دشت جنون 🇵🇸
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 حسین محمدی مفرد از لشکر 5 نصر واحد تخریب در دوران دفاع مقدس است . او در تاریخ 1365/10/04 در عملیات کربلای چهار در سن 14 سالگی در منطقه به اسارت نیروهای بعثی دشمن درآمد ، به روایت خاطراتی از نحوه ، پرداخته است. : درگیری خیلی شدید بود تا آن روز را از این دریچه ندیده بودم خیلی آتش دشمن زیاد بود از پشت جعبه شیشه ای با این فرق می کرد . خیلی متفاوت بود گلوله ها واقعی، خونها واقعی، دشمن واقعی، ترس واقعی، شجاعت واقعی، ایثار واقعی، شهادت ها واقعی همه چیز واقعی... اینجا سینما نبود که وقتی یک صحنه هیجانی بود سوت و دست و فریاد بزنند! اینجا بود اما سوت خمپاره... بود اما قطع شده! بود اما کنترل شده دو گلوله قبل از ورود به پشت سنگرهای یک شکل به دستم خورد از آب بیرون آمدیم وارد سنگرهای ب شکل شدیم (سنگرهای کمین که به شکل ب بودند. بسیار مهندسی ساخته شده بود ) و درگیری بین ما و دشمن بسیار نزدیک بود آنقدر که چهره های هم را به راحتی میدیدم فرمانده شهید مسلم اعلام کرد بچه ها عملیات لو رفته و ادامه عملیات لازم نیست دستور داده اند که برگردیم نیروهای پشتیبانی نخواهند آمد (ما خط شکن بودیم) اما آنقدر دشمن نیرو در منطقه آورده بود که ما راهی برای برگشت نداشتیم به نوعی در محاصره بودیم چاره ای جز جنگیدن و مقاومت نبود تا راهی برای برگشت پیدا کنیم هر لحظه که می گذشت عزیزی را از دست میدادیم وارد یکی از کانال ها شدیم تیربارچی تانک به سمت کانال تیر میزد. ... 🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀