دشت جنون 🇵🇸
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #خاطرات_دفاع_مقدس ناگفتههای یکی از غواصان عملیات کربلای۴ #محمدعلی_اسفنانی #قسمت_اول بند
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#خاطرات_دفاع_مقدس
ناگفتههای یکی از غواصان عملیات کربلای۴
#محمدعلی_اسفنانی
#قسمت_دوم
عملیات کربلای ۴ در سرمای استخوان سوز زمستان ۶۵ رخ داد، معروف است که سرمای مناطق گرمسیر در برخی از ماهها، استخوانسوز است، ما گاهی وقتها سر شب بچهها را به داخل آب کارون میبردیم و تا صبح تمرین میکردند که عرض کارون را به چه صورت عبور کنند و بروند در آن سمت عملیات کنند و برگردند. من فراموش نمیکنم که وقتی بچهها را از آموزش برمیگرداندیم (یک مسئولیت کوچکی آنجا داشتم) وقتی از آب بالا میآمدند بچههای تدارکات حضور داشتند برای اینکه یک مقداری گرمای از دست رفته را به آنها بگردانند برایشان خرما میآوردند. من بارها دیدم بچهها از شدت سرمایی که در وجود آنها نفوذ کرده بود قدرت اینکه با دستشان یک حبه خرما بردارند و در دهانشان بگذارند، نداشتند و آن نیروهای تدارکات خرماها را در دهان این بچهها میگذاشتند برای اینکه مقداری قوای از دست رفتهشان را بتوانند برگردانند. این عملیات، ماهها به این صورت تمرین شد و روی آن کار شد، حال چطور میشود گفت که این عملیات ایذایی بوده است؟
در عملیات ایذایی حداکثر نهایتا یک گردان یا دو گردان وارد عمل میشود، اما در این عملیات چندین لشگر و هر لشگری با حداقل ۴، ۵ گردان وارد عمل شد.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
دشت جنون 🇵🇸
🥀🕊🌹🎋🌹🕊🥀 #شهیده_والامقام #عصمت_پورانوری #قسمت_اول تنها دانشآموز مدرسه بود که قبل از انقلاب با ش
🥀🕊🌹🎋🌹🕊🥀
#شهیده_والامقام
#عصمت_پورانوری
#قسمت_دوم
تنها دانشآموز مدرسه بود که قبل از انقلاب با شجاعت روسری سرش کرد. این نشئت گرفته از ایمانش بود که دوست داشت حجابش را حفظ کند .
از اوائل تشکیل نهضت سوادآموزی در دزفول، در حالیکه که سال چهارم دبیرستان خود را طی میکرد در تمامی جلسات عقیدتی- سیاسی که از طرف نهضت تشکیل شده بود شرکت مستمر و منظمی داشت و در ارزیابی پایانی این جلسات ایشان بعنوان یکی از خواهران نمونه در اجرای تکالیف محوله و درک مفاهیم تدریس شده مشخص شد.
او علاقه زیادی به اجرای فرمان امام در امر مقدس سوادآموزی داشت و این را بارها متذکر شده بود که بیایم در نهضت خدمت بکنم تا اینکه در امتحان نهضت موفق، و بعنوان یکی از خواهران نمونه نهضت در ابعاد مختلف شناخته و ثبت گردید.
شهیده فردی صدیق و با ایمان بود. معقول و با ادب بود. آرام بود و متین، چهره ای محبوب در خانه و خانواده داشت، پرکار بود و فعال، توکل و توسل اش به خداوند زیاد بود او خواهری بود واقعاً مسئول و متعهد، در رعایت حجاب ظاهر و باطن خود دقتی کم نظیری داشت گفتارش توأم با عمل بود، مطالعه خوبی در مسائل داشت و همیشه از سطحی نگری به مسائل پرهیز مینمود. معتقد بود که باید در اجرا امانتدار بود و باوفا .اعتقاد زیادی داشت که مفاهیم اسلامی را باید با زیربنای عرفان و معنویت بررسی نمود در غیر اینصورت زمینه برای انحراف محتمل است و در این رابطه هیچ وقت دعای کمیل اش، نماز جمعه اش، برمزار شهیدان رفتنش، سرزدن به خانواده ها ی شهدا و… را فراموش نمیکرد. و حتی در شب عروسی اش هم دعای کمیلش ترک نشده بود.
#زنان_شهیده
#حجاب
#عفاف
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹🎋🌹🕊🥀
02-haj ghasem.mp3
10.35M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#بچه_های_حاج_قاسم
#خاطرات_سردار
#حسین_معروفی
💐 #قسمت_دوم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
دشت جنون 🇵🇸
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 #شهیدی_از_جنس_شجاعت #شهید_اسارت #شهید_والامقام #محمد_رضائی #قسمت_اول حسین محمدی مفرد از
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
#شهیدی_از_جنس_شجاعت
#شهید_اسارت
#شهید_والامقام
#محمد_رضائی
#قسمت_دوم
بر روی زمین چهار دست و پا راه افتادم تا به برادری رسیدم آقای مهدی سبزبان گفت کجا می روی؟ گفتم: می روم #داخل_کانال تا به عقب بروم گفت کانال را بسته اند و راهی برای رفتن نیست گلوله به پایش خورده بود و از #هر_دو_پا_محروم بود گفتم پس چکار کنیم گفت بهتر است در جای مخفی شویم تا فردا نیروهای کمکی بیایند.
داخل اولین سنگر رفتیم و مخفی شدیم طولی نکشید که عراقی ها از حضور ما مطلع شدند و به #داخل_سنگر آمدند. آقای سبزبان که در مدرسه رضوی استان قدس رضوی درس خوانده بود عربی بلد بود گفت: عراقی ها دارن مشورت می کنند که بیایند داخل یا نیایند.
اگر #شب_اسیرمان می کردند #زنده نمی ماندیم و ما را می کشتند لذا تصمیم گرفتیم تا صبح مقاومت کنیم ، این شد که با تک تیر زدن و #مقاومت تا صبح در سنگر ماندیم صبح عراقی ها وارد سنگر شدند و با کتک زدن #اسیرمان کردند ولی عجب مهمان نوازی کردند خدا قسمت نکند اینها را گفتم تا ذهنتان را آماده کنم تا بدانید #کربلای_4 چه شرایط و وضعیتی داشت بعد از #اسارت وقتی از بیمارستان نظامی که نمیدانم در کدام شهر بود با اتوبوسی که بجای صندلی تخت داشت جهت حمل بیمار به سمت زندان می رفتیم.
نمی دانم با هر گلوله چند نفر زخمی و #شهید_می شدند ولی خودم از ناحیه گردن گلوله خوردم به علت ضربه وارده و حساس بودن محل اثابت گلوله (و شاید ضعف ایمان) بیهوش شدم نمی دانم چقدر طول کشید تا به هوش آمدم ولی وقتی به هوش آمدم سربازان عراقی را نزدیک خودم دیدم، با خودم گفتم؛ جالب است در عراقی ها هم آدمهای خوبی هستند که به بهشت می آیند فکر می کردم #شهید_شدم و در #بهشت هستم و عراقی ها هم به بهشت آمده اند.
این فکر عجیب زیاد طول نکشید که با دیدن ماشینهای عراقی فهمیدم که هنوز در دنیا هستم چون در بهشت ماشین نیست لااقل ماشین عراقی نیست تلاش کردم تا بلند شوم و به عقب بروم ولی توان حرکت نداشتم.
#ادامه_دارد ...
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀
دشت جنون 🇵🇸
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 #خاطرات_آزادگان مفقودالاثری که آزاده شد #غلامرضا_قائدی #قسمت_اول آزاده سرافراز سالهای
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#خاطرات_آزادگان
مفقودالاثری که آزاده شد
#غلامرضا_قائدی
#قسمت_دوم
پیش از پیروزی انقلاب به دلیل اینکه سن کمی داشتم و محصل بودم فعالیت انقلابی زیادی نداشتم اما با همسن و سالهایم در فعالیتهای انقلابی شرکت داشتم، شبها به همراه دوستانم در خیابان نگهبانی میدادم و روزها پس از مدرسه پلاکارد، پوستر و عکس بر دیوارهای کوچهها میچسباندم. بعد از دوران تحصیل، 18 شهریور سال 1366 برای انجام دوره آموزشی خدمت سربازی به پادگان 05 کرمان رفتم. در تقسیمبندی جزء لشکر 77 ثامنالائمه خراسان بودم که به خط مقدم جبهه اعزام شدم. در مناطقی مانند فکه، زبیدات، ابوغریب، چزابه در جنوب و چندماه در پاسگاه شرهانی و عینخوش در غرب بودم و مجدد به منطقه فکه بازگشتم. خانوادهام از اینکه قرار بود عازم جبهه شوم مخالفتی نکردند و گفتند برایم دعا میکنند. دوران خدمت در سمت شناسایی ویژه فعالیت میکردم، شیفت من از 12 شب شروع میشد و تا 5 صبح ادامه داشت. ما در آنجا محور را باز میکردیم و در میدان مین بودیم، مینها را خنثی میکردیم و برای انجام عملیاتها نوار سفید میکشیدیم. لحظه به لحظه آن روزها برایم خاطره است اینکه با سایر رزمندگان کنار هم بودیم و شبها نگهبانی میدادیم یا اینکه در سنگر دیدبانی حضور داشتیم.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
دشت جنون 🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #دمی_با_شهدا #شهید_والامقام #محمدرضا_شفیعی #قسمت_اول مادر شهید میگوید: در دوران کودکی
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#دمی_با_شهدا
#شهید_والامقام
#محمدرضا_شفیعی
#قسمت_دوم
وقتی 14 ساله شد، دلش هوای جبهه رفتن کرد. چون هنوز 15 ساله نشده بود اجازه اعزام به او نمیدادند و از این بابت ناراحت بود. مادر به او میگفت: "صبر کن سال بعد انشاءالله قبولت میکنند." ولی صبر نداشت و میگفت: "آنقدر میروم و میآیم تا بالاخره دلشان به حالم بسوزد." بالاخره شناسنامهاش را گرفت و دستکاری کرد و یک سال به سن خود اضافه کرد. به مادرش گفته بود هزار تا صلوات نذر امام زمان(عج) کردم تا قبولم کنند. با اصرار زیاد به مسئول اعزام، بالاخره برای اعزام به جبهه آماده شد. خوشحال بود و سر از پا نمی شناخت تا خودش را به جبهه رساند.
مادر محمدرضا میگوید: وقتی از جبهه برمیگشت خیلی مهربان میشد، نمیگذاشت من یک تشک زیرش بیندازم، میگفت: «مادر اگر ببینی رزمندگان شبها کجا میخوابند! من چطور روی تشک بخوابم؟» اگر میگفتم آب میخواهم فوری تهیه میکرد. خرید میکرد. مرا میبرد حرم حضرت معصومه(س). میگفت: «نکند غصه بخورید، من دارم به اسلام خدمت میکنم، خدا عوضش را به شما می دهد. خدا یار بی کسان است.»
راوی :
#مادر_شهید
#ادامه_دارد...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
💐🇮🇷🌼🌺🌼🇮🇷💐
#خاطرات_انقلاب
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قسمت_دوم
چون محل اداره آگاهی و راهنمایی و رانندگی در یک مکان و در مقابلی بود که در آن، سابق کار میکردم، آنها مرا به خوبی میشناختند و مرا به نام شاگرد حاج محمد میشناختند. یکی از درجهدارها به حاج محمد و حاجی کارنما که لوازم یدکی فروشی داشت و مرا به خوبی میشناخت، خبر داد.
از داخل اتاق صدای حاج محمد و حاجی کارنما را میشنیدم که به افسر آگاهی میگفتند: «این یک کارگر ساده و بدبخته. اصلاً این چیزها رو نمیدونه». و چند توهین هم به من کردند: «فرض کنید غلط کرده باشه. از روی نفهمیه!». با هر ترفندی بود، بعد نصف روز، قبل از اینکه مرا تحویل ساواک بدهند از آگاهی خارج کردند. با بدنی له شده، دستهایم را گرفتند تا توانستم از خیابان عبور کنم. ...
سه روز از شدت درد تکان نمیتوانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس میکردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر میکردم هرچه باید بشود، شد! این حادثه به نحوی در من اثر کرد که انگار مثل خالکوبی بود که در دوران بچگی، با برگ پودنه خال کوچکی پشت دستهای خود میکوبیدیم. با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده بود.
💐 #بهمن_ماه🇮🇷
🌹 #ماه_خون_و_قیام🇮🇷
🌼 #ماه_پیروزی🇮🇷
🌺 #انقلاب_اسلامی🇮🇷
🇮🇷 @dashtejonoon1🇮🇷🌹
💐🇮🇷🌼🌺🌼🇮🇷💐
#خاطرات_انقلاب
#در_محضر_فرمانده
#مقام_معظم_رهبری
#قسمت_دوم
اما آن کار مهمی که ایشان گفته بودند، این بود که حضرت امام مرا به عنوان عضو شورای انقلاب معین کرده بودند و من از این قضیه خبر نداشتم که آنها می خواستند این مطلب را ابلاغ کنند. لهذا این انتصاب حضرت امام موجب شد تا در تهران بمانم و در مدرسه رفاه محل تشکیل کمیته استقبال استقرار یافتیم تا آن روزهای بسیار حساس قبل از آمدن حضرت امام و روز دوازدهم بهمن که در این رابطه یک خاطره ای در ذهنم مانده که شاید برای شما هم جالب باشد. آن خاطره شبی است که اعلام شد فردای آن روز فرودگاه را بستند و بختیار می خواست این اعلامیه را در رادیو بخوانند. لذا چون چند نفر از اعضای شورای انقلاب با بختیار سوابق آشنایی داشتند، (البته شاید آن روز اسم شورای انقلاب را هنوز بر این جمع منطبق نمی دانستند)، می دانستند که شورای انقلابی وجود دارد منتها اینکه چه کسانی مجموعه شورا را تشکیل می دهند برایشان مشخص نبود. لکن به هر حال معلوم بود که یک عده ای با امام ارتباط دارند و بارزترین آنها شهید بهشتی و شهید مطهری و برخی از برادران دیگرمان مثل آقای هاشمی و شهید باهنر از جمله کسانی بودند که مشخصاً در زمینه مسائل تظاهرات و غیر ذلک با امام ارتباط داشتند .
#ادامه_دارد....
💐 #بهمن_ماه🇮🇷
🌹 #ماه_خون_و_قیام🇮🇷
🌼 #ماه_پیروزی🇮🇷
🌺 #انقلاب_اسلامی🇮🇷
🇮🇷 @dashtejonoon1🇮🇷🌹
دشت جنون 🇵🇸
🇮🇷🕊🌹🇮🇷🌹🕊🇮🇷 #امام_خمینی_ره #انقلاب_ما #انفجار_نور_بود #سفری_به_تاریخ_گذشته #سال ۱۳۵
🇮🇷🕊🌹🇮🇷🌹🕊🇮🇷
#قسمت_دوم
🌹 رادیو لندن در دو خبر مختلف گفت: "گفت و گو میان جنبش آیتالله خمینی و ارتش آغاز شده است. گروهها و اقشار مختلف مردم، از جمله دانشگاهیان، از دولت موقت مهندس بازرگان پشتیبانی و حمایت کردند."
🌷 روحانیون و مردم زنجان و بخشهای تابعه در یک راهپیمایی بیسابقه پنجاه هزار نفری، حمایت قاطع خود ار از امام خمینی و نخست وزیر منصوب او اعلام داشتند.
🌹 آسوشیتدپرس خبر داد: "دیپلماتهای غربی نزدیک به ارتش معتقدند که ژنرالها به این نتیجه رسیدهاند که برای کودتا قوی نیستند."
🌷 رادیو لندن و رادیو مسکو، هر دو خبر دادند: "صدها تن از افسران سابق، از جمله چند تن از امرای ارتش که به علت مخالفت شاه از ارتش اخراج شدهاند، پشتیبانی خود را از آیتالله خمینی اعلام کردند."
🌹 فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمیدهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.
🌷 سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا دادند.
🌹 جمعی از هواداران رژیم به طرفداری از قانون اساسی، در یکی از سالنهای ورزشگاه امجدیه اجتماع کردند.
🌷 "انور سادات" رییس جمهوری مصر، با شاه در مراکش تماس گرفت.
🌹 شرکتهای مهم حمل و نقل هوایی به علت نا امن بودن قلمرو هوایی ایران، پروازهای خود را به ایران قطع کردند.
🌷 مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.
🌹 یک تبعه آمریکا که در اصفهان رانندهای را مضروب کرده بود، توسط محکمه شرعی مردم، پس از پرداخت دیه، آزاد شد. (طبق قانون کاپیتولاسیون، محاکم ایران حق محاکمه هیچ یک از افراد تبعه آمریکا را نداشتند. تشکیل این دادگاه مردمی نشانه قوت یافتن روز افزون مردم مسلمان بود.)
شادی روح #امام_راحل و #شهداء
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🇮🇷 @dashtejonoon1🌹🇮🇷
fasle02.mp3
10.16M
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#کتاب_صوتی
#پایی_که_جا_ماند
#خاطرات_سردار
#سیدناصر_حسینی_پور
💐 #قسمت_دوم💐
#کپی و #استفاده از صوت با ذکر #صلوات ، #بلامانع است .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
دشت جنون 🇵🇸
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴 #السلام_علیک #یا_روح_الله #گذری_بر_تاریخ #بیست_و_پنجم_بهمن_ماه سالروز صدور حکم امام راحل
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
#قسمت_دوم
امام خمینی با توجه به دلایل و واقعیت های فوق در تاریخ 25 / 11 / 1367 در ضمن چند سطر کوتاه با صدور حکم ارتداد و اعدام سلمان رشدی و ناشرین مطلع از محتوای کفرآمیز این کتاب، انقلابی دیگر برپا کرد.
متن حکم تاریخی امام راحل
باسمه تعالى
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى باشند.
از مسلمانان غیور مى خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاء اللَّه.
ضمناً اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد؛ و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
در پی این حکم صفوف مسلمانان صرف نظر از مذاهب و زبان و کشورهایشان متحداً در برابر غرب ایستادند.
پیامدهای این واقعه موجودیت جامعه اسلامی را به عنوان یک امت واحده جلوه گر ساخت و نشان داد که مسلمانان علیرغم اختلافات داخلی و مغایرتهای جانبی هرگاه بدرستی رهبری شوند می توانند به عنوان پیشتازان حرکت احیای ارزشهای دینی در آیندۀ جهان نقشی تعیین کننده برعهده بگیرند.
همچنین صدور این حکم تصور اشتباه غربی ها را در اینکه ایران با پذیرش قطعنامه از هدف های انقلابی اسلامی خود دست کشیده است، در هم ریخت.
🏴 @dashtejonoon1🏴🌴
دشت جنون 🇵🇸
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 #گذری_بر_زندگی #شهید_والامقام #مصطفی_محمودمازح اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مب
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#گذری_بر_زندگی
#شهید_والامقام
#مصطفی_محمودمازح
اولین #شهید در راه اجرای حکم #امام_راحل مبنی بر اعدام سلمان رشدی ملعون
#قسمت_دوم
چه اینکه #مصطفی خود می گفت : « ای #امام عزیز! همانا من با تو پیمان می بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر #نائب برحق تو #سیدعلی_خامنه_ای، بر این راه روشن باقی خواهم ماند، فرمایشات او فرمان تو خواهد بود، فکر و اندیشه او همان فکر و اندیشه تو و نظرات او همان نظر تو خواهد بود. ما اکنون سرباز او هستیم .»
پس از حکم تاریخی #امام_راحل مبنی بر اعدام سلمان رشدی ، آن خائن ملعون مخفی شده و پلیس اسکاتلندیارد، حفاظت وی را با صرف هزینههای کلان بر عهده گرفت.
رشدی در خاطرات خود با اشاره به روزهای پس از صدور حکم امام میگوید « که بارها مجبور به تغییر محل زندگی خود میشود .»
#شهید_مازح که از نزدیک شاهد جنایات ددمنشانه متجاوزین اسراییلی بود و دردها، رنجها و مصائب وارد بر مظلومین مسلمان لبنانی و فلسطینی را در هالهای از خون و آتش درک میکرد، به وضوح ابعاد مختلف سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مورد آثار سوء و ذلت بار مهجور قرار دادن امانات گرانبهای #خاتم_الانبیا_ص و علیالخصوص ترک جهاد در راه خدا را میدید .
در پیدرک همین واقعیات بود که تحصیل درس را در دوره متوسطه رها کرده و برای فراگرفتن علوم و معارف اسلامی به آموزش دروس حوزوی روی آورد و با فراگرفتن زبان عربی، هر روز بیش از پیش با قرآن و احادیث نورانی چهارده معصوم (ع) انس میگرفت.
#ادامه_دارد ...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹