eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
998 ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است 🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌹 سردار نعمت اله چهره ساز 🍀 (براتعلی) ـ 25 ساله - نجف آباد 🌹 سردار مرتضی شفایی 🍀 (جعفر) ـ 25 ساله - نجف آباد 🌹 پاسدار حسنعلی صالحی 🍀 (محمدعلی) ـ 21 ساله - نجف آباد 🌹 پاسدار مجتبی کاظمی 🍀 (براتعلی) ـ 18 ساله - نجف آباد 🌹 ارتشی ابوالحسن قاسمی 🍀 (محمدعلی) ـ 20 ساله - روستای خیرآباد 🌹 بسیجی سید محمود امامی 🍀 (سیدمرتضی) ـ 15 ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی محمدرضا ایزدی 🌼 (فضل اله) ـ 18 ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی احمد بهرامی 🌼 (نصرت اله) ـ 19 ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی مصطفی پورشبان 🌼 (نصراله) ـ 18 ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی علی پورقاسمیان 🌼 (مانده علی) ـ 21 ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی محمدرضا جوزقیان 🌼 (یداله) ـ 16 ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی سیدمرتضی خادم الحسینی 🌼 (سیدحسین) ـ 31 ساله - نجف آباد 🌷 بسیجی نعمت اله رنجبر 🌸 (حبیب اله) ـ 18 ساله - گلدشت 🌷 بسیجی محمود محمدی 🌸 (حسینعلی) ـ 17 ساله - نجف آباد 🌷 بسیجی رسول مشاوری 🌸 (علی) ـ 17 ساله - نجف آباد 🌷 بسیجی علیرضا منتظری 🌸 (علی داد) ـ 16 ساله - نجف آباد 🌷 سرباز محمد سلطانیان 🌸 (غلام محمد) ـ 19 ساله - نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 یاد و خاطره سال 1357 دانش آموز شاخص سال 1393 گرامی باد . 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون 🇵🇸
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 یاد و خاطره #شهدای #یوم_الله_هفده_شهریور سال 1357 دانش آموز #شهیده شاخص سال 1393 #محبوب
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری کوتاه بر زندگی در غروب يكي از روزهاي سرد بهمن سال ۱۳۴۰ به دنيا آمد. سال‌هاي ابتدايي را در مدرسه رفاه كه كانون فرزندان مبارزان سياسي بود، با جديت و كوشش تمام گذراند و در سايه توجهات پدري روحاني و روشنفكر و نيز محيط مساعد خانه و نيز مدرسه، شالوده ايماني عميق در قلبش نهاده شد. در دوره راهنمايي تحصيل مي‌كرد كه مزدوران رژيم، مدرسه رفاه را بستند و به ناچار به دبيرستان هشترودي رفت. محيط دبيرستان براي فعاليت‌هاي ديني و سياسي، مساعد نبود. با اين همه محبوبه و دوستانش، از هر وسيله و امكاني براي فعاليت‌ سود مي‌جستند. در دو سال آخر دبيرستان، همزمان با اوج‌گيري مبارزات در سطح جامعه، درس براي تبديل به مسئله‌اي فرعي شد، هر چند پيوسته شاگرد ممتازي بود. به مرور زمان و با افزوده شدن آگاهي‌هاي نسبت به مسائل محيط و رشد فكري و پختگي بيشتر، با عزم يك مسلمان رشيد، به شكلي جدي وارد عرصه مبارزات شد. فردي بسيار منظم، جدي و دلسوز بود كه احساس مسئوليت، با مهرباني و شور در وجودش آميخته بود و مي‌توانست مسائل را با دقت تحليل كند. فرياد مردمان مظلوم و بي‌پناه را مي‌شنيد و ناله آنان، همچون گلوله‌اي سربي كه سرانجام قلب او را شكافت، تا عمق جانش نفوذ مي‌كرد. چشمان تيزبين ستم‌ها را خوب مي‌ديد و گوش‌هايش ناله‌ها را مي‌شنيد و دلش تنها براي ايمانش مي‌تپيد و چنين ويژگي‌هايي، طبيعتاً چنان فرجام غبطه برانگيزي در پي دارد و بدين گونه بود كه در و در روز به خون خود در غلتيد تا حضورش مطلع صادقي بر حضور زن مسلمان ايراني در عرصه‌هاي نبرد حق و باطل باشد. 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 محال است لبخند بزند و حال دلـــــم عوض نشود ! خنــــده‌اش انگار فرق دارد...! نه با دهان، ڪه از عمق چشمانش می‌خندد ! با تمام وجود و از ته قلبش ! از عمق چشمانی ڪه پر از مهربانیست و از ته قلبی ڪه خدا در آن خانه ڪرده. 🕊 @dashtejonoon1🥀🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون 🇵🇸
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان آخرین روز سربازی در ایران نخستین روز اسارت در بغداد #قسمت_ششم یک شب «مجید
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 آخرین روز سربازی در ایران نخستین روز اسارت در بغداد شبی که قرار بود فرار کنیم تا صبح نخوابیدیم. قرارمان ساعت۱۲شب بود. اضطراب وجودمان را فرا گرفته بود. صدای انفجار و شلیک گلوله هم بیشتر به گوش می رسید و این برای ما خیلی خوب بود. بچه‌ها را یکی یکی بیدار کردیم و از آنها حلالیت خواستیم. هیچ وقت لحظه خداحافظی از یادم نمیرود. حرفی نمیزدیم و فقط گریه میکردیم. ساعت یک ربع به۱۲بود که دندان درد بسیار شدیدی گرفتم به‌نحوی که از فشار درد سرم را به دیوار می کوبیدم. پرویز و مجید هر کاری که از دستشان بر می آمد انجام دادند اما ساکت نشد. نفهمیدم چه وقت خوابم برد. توی خواب انگار یکی می خواست بیدارم کند که از خواب پریدم. دیدم مجید و پرویز هم کنارم خوابیده‌اند. یادم آمد که امشب قرار است فرار کنیم. فوری بیدارشان کردم. برای آخرین بار همدیگر را بغل کردیم و حلالیت طلبیدیم. رفتم پشت پنجره. متوجه شدم که یکی از نگهبان‌ها به اسم «کریم خانقینی» آمد و پشت پنجره‌ای که ما میخواستیم از آن فرار کنیم نشست. منتظر شدیم تا جایش را عوض کند. راوی : 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ کبوتر بودند آنها که ناگاه پرکشیدند و در آسمان به ابرازی ابدی رسیدند. کبوترانی که در یک سحرگاه ندای رستاخیز در گوششان طنین ‏افکن شد و با کوله‏ باری از اخلاص بر دوش، لبیک ‏گوی دعوت معبود شدند. کبوتران دلاور، قهرمان‏های بی‏مانند این سرزمین، خاک سبز وطن را از دسترس فتنه ‏ها و دشمنی ‏ها بیرون کشدند و اهریمن را در جای خود نشاندند. اگرچه رد پای رفتنشان تا ابد بر شانه ‏های زمانه باقی است، آنها همیشه هستند و جاده ‏ای که فراروی ما گستردند، تکلیف تمام لحظه ‏هامان را روشن کرده است. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 18 شهریورماه 1403ه.ش 🗓 4 ربیع الاول 1446 ه.ق 🗓 8 سپتامبر 2024 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای صاحب جلال و بزرگواری 🔸صفحه 379 🔸جزء 19 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹