eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
843 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ شب عملیات فرار رسید. همه رزمندگان اسلام در اطراف سنگر فرماندهی عملیات که در روستای "سلمانه‌" مستقر بود جمع شدیم و پس از صرف شام که خیلی ساده بود ، دعا و مرثیه ای خواندیم. هدایت این عملیات برعهده سرداران شهید حسن باقری و رحیم صفوی و غلامعلی رشید بود. در همین هنگام بود که رادیو خبر عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا را از سوی امام راحل پخش کرد و همه رزمندگان اصفهانی و تعدادی نیز از بچه های سپاه امیدیه که در این عملیات شرکت داشتند، از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدند. به همین خاطر، نام عملیات به "فرمانده کل قوا _ خمینی روح خدا" تغییر یافت. این اولین عملیات بدون حضور بنی صدر در راس نیروهای مسلح بود. در حدود ساعت چهار صبح روز جمعه ، عملیات از سه محور با هجوم رزمندگان اسلام آغاز گردید و پس از خواندن نماز صبح بنابه دستور حرکت کردیم. رزمندگان اسلام نیروهای دشمن بعثی را بیش از سه کیلومتر وادار به عقب نشینی نمودند و تعداد قابل ملاحظه ای غنیمت جنگی و نیز اسیر از دشمن گرفتند. حدود ساعت یازده صبح بود که دشمن بعثی با تمام توان و قوای خود‌ و با حجم زیاد آتش از زمین و هوا اقدام به پاتک سنگین از سمت "پل مارد"بسوی رزمندگان اسلام را آغاز کرد. اما از آنجایی که عرض میدان نبرد درگیری از غرب جاده اهواز _ آبادان ،تا شرق رودخانه کارون کمتر از ۱۵۰۰‌ متر بود، لذا قدرت مانور و تحرک داشتن در زیر حجم آتش شدید دشمن بعثی کار را برای رزمندگان اسلام جهت دفاع کردن در برابر پاتک سنگین دشمن در آن هوای گرم بسیار سخت و طاقت فرسا کرده بود و بچه ها را مجبور به عقب نشینی تا مواضع از پیش تعیین شده نمود. و سرانجام در همین دفاع جانانه بود که گلوله ای از سمت دشمن بعثی در نزدیکی خودروی جیپ میول موشک تاو اصابت کرد و منجر به شهادت "پاسدار بهرام فروزانفر" و "عبدالرضا مهاجری مقدم" و شهید "احمد سگوندی" خبرنگار صدا و سیمای مرکز اهواز که در حال تهیه گزارش از عملیات بودند شد و به فیض شهادت نائل آمدند. بدليل شرايط خاص درحین عقب نشینی، بناچار پیکر مطهر همرزمانم به همراه جمعی دیگر از رزمندگان سپاه امیدیه و استان اصفهان و لشکر ۷۷ خراسان بیش از سه ماه در منطقه عملیاتی دارخوین به جا ماند. این عملیات به همراه تجارب گرانسنگ‌اش طلیعه ای شد برای عملیات آینده رزمندگان اسلام در شکستن حصرآبادان. و سرانجام پیکر مطهر سردار شهید بهرام فرزانفر به خانه اش بازگشت و پس از تشیع با شکوه در شهر اهواز، در كنار دیگر همرزمان شهيدش در آرامستان بهشت آباد آرام گرفت. پایان https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حماسه جنوب،شهدا🚩
❣ #پوکه_های_طلایی #قسمت_سی ام نویسنده :خانم طیبه دلقندی موج تبعید و جابه جایی میـان زنـدان هـا
🔰❣🔰❣🔰❣ نویسنده :خانم طیبه دلقندی ارودگاه هیجده در مناطق کردنشین بعقوبه عراق واقع شده بـود . حـدود ساعت چهار و نیم بعد از ظهـر بـه آن جـا رسـیدیم . اردوگـاهی کـه دارای نُـه آسایشگاه نود نفره بود . میان پنج هزار اسیر این اردوگاه ، فقط ما دویست نفر از اردوگاه یازده و سیصد نفر از اردوگاه دوازده ، لباس زرد تنمان بود . بقیه آبی پـوش بودنـد و بـه همین دلیل به لباس زردها معروف شدیم . ساختمان این اردوگاه شامل پنج سوله بود که در هر سـوله هـزار اسـیر نگهداری می شد. از طرفی برخلاف سایر جا ها از استقبال با تونل مرگ خبـری نبود. حتّی در ابتداي ورود هر کس مریض بود میتوانست برود و دارو بگیرد . مزیت مهم دیگر این اردوگاه دستشویی هایش بود . نردهای، آسایـشگاه وتوالت ها را از هم جدا می کرد. در صورت باز بودن این نرده امکـان اسـتفاده از آنجا در همۀ اوقات فراهم میشد . شب ورود، شبی به یاد ماندنی بود . خیلی ها دوستان قدیمی شـان را پیـدا کردند. روبوسی بود و اشک و لبخند . صبح روز بعد ، براي اولین بار خواستند از ما آمار بگیرند . آماده به خـط شدیم تا افسر اردوگاه بیاید . آمارگیری از سوله های قبل شروع شـده بـود و بـه ترتیب جلو میآمد . مدتی نگذشت که سر و صدای عجیبی به گوشـمان رسـید . خیلـی جـا خوردیم. شعاری تکرار می شد. فکر کردیم خواب می بینیم. اول صدا ها نامفهوم بود ولی کم کم واضح تر شد . با فرمان «از جلـو نظـام « ،»! خبـردار »! ، اسـیر بایـد پاسخ میداد «: مرگ بر خمینی .» خشکمان زد . باورمان نمی شد که فشار دشمن در این اردوگـاه تـا ایـن حد زیاد باشد. زانوهایم سست شده بود . نوبت به ما رسید . وقتی با مقاومت لبـاس زرد هـا مواجه شـدند . افـسر دستور داد نگهبان ها با کابل بـه صـف ایـستادند و آمـاده تنبیـه شـدند . مهلـت مشورت خواستیم . تعداد ما خیلی کم بود . تصمیم گرفتیم با حیله از ایـن تنگنـا بیرون بیاییم . شـعار را از مـسیر اصـلی اش خـارج کـردیم، مـثلاً بعـضی مـیگفتنـد «خمیري»، تعدادي «جمیري»، عده اي می گفتند «: مرگ بـر حمیـرا «، » مـرد اسـت. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 🔰❣🔰❣🔰❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خرید کاپشن شهید حاج قاسم سلیمانی حاج قاسم برای خرید کاپشن به همراه فرزندش به یک فروشگاه در خیابون ولیعصر رفته بود و چهره سردار برای فروشنده آشنا میاد و ازش میپرسه شما سردار سلیمانی نیستید؟ حاج قاسم میخنده و درجوابش میگه آقای سلیمانی میاد کاپشن بخره؟ فروشنده هم میگه منم تو این موندم. اون که قطعا نمیاد لباس بخره و براش میخرن میبرن. ولی شما خیلی شبیه به آقای سلیمانی هستید. بعد از اصرار فروشنده و سوالات مکرر، حاج قاسم در جواب میگه بله قاسم سلیمانی برادرمه و بخاطر همین شبیهش هستم.زمانی حاج قاسم کت رو در میاره تا کاپشن نو رو بپوشه و بپسنده، اسلحه‌ای که در کمر حاج قاسم بود رو فروشنده میبینه. فروشنده میگه نه تو خود حاج قاسمی و لو رفتی. فروشنده از اینکه سردار ازش خرید کرده خوشحال میشه و خیلی اصرار میکنه که پول نمیگیرم. حاج قاسم هم در جواب گفته بود اگه پول نگیری نمیخرم و میرم. فروشنده باورش نمیشد که معروف ترین ژنرال دنیا به همین راحتی بدون محافظ به فروشگاه اون اومده و بین مردم قدم زده. حسن محمدی ❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣ سردار شهید علی هاشمی فرمانده قرارگاه نصرت ••• قبــل از انقــلاب دیــپلم گرفــت. درکنکــور سراسری شرکت کرد و در رشته پزشکی قبـول شد. جنگ که شروع شد، تحصیل را رها کـرد و راهی جبهه شد. و آنقدر ماند تاهم به وظیفـه‌اش عمل کرده باشد هم در کنکور الهی شرکت کرده باشد. https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1