eitaa logo
دلدادگان کوی یار غائب 🌸مهدی (عج)🌸🏴
523 دنبال‌کننده
860 عکس
337 ویدیو
5 فایل
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه گم گشته ام به اشک که پیدا کنم تو را دل شسته ام ز جان که تمنا کنم تو را
مشاهده در ایتا
دانلود
هانی ابن عروة از پيشگامان شهادت در نهضت‌ بود كه پيش از مسلم بن عقیل به شهادت‌ رسيد. ، از صحابه پيامبر بود و آن حضرت را ديده و با وى مصاحبت داشت. بزرگ ‌قبيله‌ «مراد» بود و در كوفه مى‌زيست. در ركاب  علیه السلام، نيز در سه جنگ ، جنگ  و جنگ  شركت داشت. در حركت انقلابى حجر بن عدى بر ضد زياد بن ابيه، از اركان مهم به شمار مى‌رفت. پس از آن كه‌ «ابن زياد» به عنوان والى جديد كوفه به اين شهر آمد، پس از آن كه هزاران نفر با وى بيعت كرده بودند، خانه هانى را مقر پنهانى خويش قرار داد. چون براى والى روشن شد كه در نهضت مسلم، هانى از زمينه‌سازان و چهره‌هاى مؤثر است، او را دستگير، زندانى و كرد. هانى در كوفه، موقعيت ويژه‌اى داشت. چندين هزار مرد مسلح و سلاح بر دوش، زيرفرمان داشت و از بزرگان و اشراف اين شهر محسوب مى‌شد. حتى كه والى ‌بصره و كوفه بود، به وى احترام مى‌گذاشت و در كوفه به عيادت هانى آمد ولى چون هانى‌ به مسلم بن عقيل پناه داده بود و حاضر نشد او را تسليم ابن زياد كند، مورد غضب قرار گرفت و توهين و شكنجه و سپس شهيد شد. هانى را پس از دستگيرى و گفتگوهاى‌ تندى كه با ابن زياد داشت، دست بسته به بازار برده و كشتند. قاتلش‌ «رشيد تركى‌»، غلام ابن زياد بود. شهادت او روز  (هشتم ذی الحجه سال 60) بود. درباره وى، عبدالله بن زبير اسدى اشعارى گفته كه مطلع آن چنين است: اذا كنت لاتدرين ما الموت، فانظرى الى هانى بالسوق و ابن عقيل. هانى، هنگام شهادت 83 و به قولى 90 سال داشت. روزى به شهادت رسيد كه‌ امام  علیه السلام از مكه به طرف كوفه حركت كرد. او در كوفه پشت قبر مسلم بن‌ عقيل مشهور است و زيارتگاه اهل ولاست. در مفاتيح الجنان و كتب زيارت، زيارتنامه‌اى براى آن شهيد ذكر شده است (سلام الله العظيم و صلواته عليك ياهانى بن عروة...). برگرفته از 🥀🕊️✨🕊️🥀 @deldadegan_yar_ghayeb
توی روز دوم‌کمی می خواهیم‌ روی این سوال فکر کنیم که چکار کنیم که این حس و‌حال که در اربعین اتفاق می افتد را بتوانیم‌در طول سال داشته باشیم و بتوانیم در اطرافیان خودمان تاثیر گذار باشیم به این سوال که در فکر می کردم‌، متوجه این شدم که اولا ما فکر می کنیم که یک یک جمع بی دردسر و بدون درگیری هست. در صورتی که آنچه مطلوب است و به زندگی می دهد این است که بیاموزیم در چگونه موضعگیری کنیم و در هر موقعیتی چگونه با مسائل روبرو شویم در تنهایی مقدار من مشخص نمی شود وقتی به خودم و اطرافیان نگاه می کردم دیدم که روز دوم در کنار دو امامی هستیم که یکی از آنها لقب دارد و یکی لقب انگار این دو‌لقب توجهم را جلب کرد و به این موضوع فکر کردم که چه می شد ما ایرانیها که مهمان برادران عراقی هستیم نسبت به هم داشته باشیم و نسبت به هم و برادران عراقی داشته باشیم شاید کمک ما به برادران عراقی باعث شود ما بتوانیم این فضا را هم‌در خودمان و هم اطرافیان ایجاد کنیم یک سوالی را هم همین جا پاسخ بدهم بعضی از دوستان نظرشان این هست که ما در اربعین همین پیاده روی را برویم و به دیگر امامان سری نزنیم ولی نظر بنده این هست اگر زمان و توان نداریم این حداقل کاری است که می شود انجام‌داد ولی اگر زمان داریم برای اینکه حس و‌حال خانواده و‌خودمان هم یک ارتباطی با این امامان بگیرند و از این امامان هم استفاده کنیم حتما به زیارت این بزرگواران هم برویم بالاخره هر گلی یک بویی دارد ╭━═━⊰🖤🌿🖤⊱━═━╮ @deldadegan_yar_ghayeb
🖍️ محمد بن محمد بن نعمان، در روز یازدهم ذیقعده سال 336 یا 338 ق، در قریه«سویقه ابن بصری» از توابع«عکبری» در ده فرسنگی شمال ، نزدیک شهر«دجیل» در یک خانواده اصیل و عمیق در مذهب - که زندگی آنان مالامال از به (ع) بود- دیده به جهان گشود. 📚 آغاز تحصیلات‌ شور و عشق فراوان به تحصیل، نشاط و علاقه بسیار به مطالعه، کار را بدانجا رسانید که در برای او از«ابن ابی‌الیاس» اجازه روایت گرفتند.! در سنین هفت هشت‌سالگی، از«ابن سماک» روایت نقل کرد. وی فرزانه‌ای تلاشگر گردید؛ به‌طوری‌که پیش از سن ، از برخی محدثان اخذ روایت کرد و از استاد خویش، شیخ قبل از حدیث شنید. 📚 شخصیت‌شناسی وقتی مجاهدات علمی علمای پرتلاش شیعه در عصر خفقان حکومت‌های جور را بررسی می‌کنیم، سرتاسر زندگی بزرگ‌ شیعه، شیخ مفید به جهاد علمی برای اثبات شیعه سپری شده است و این مفید امت, توانسته با توکل بر خداوند متعال از امتیازات مثبت خود به‌نحو احسن بهره‌برداری کند و همه را خرج دفاع از مکتب مظلوم تشیع نماید. ایشان توانست از علم وافر، نژاد عربی و سکونت در بغداد(که مهد خلافت عباسی و علمای سنی مقرب نزد دربار بود) به‌عنوان برگ‌های برنده جهت مناظره‌های علنی با بزرگان اهل سنت استفاده کند و خدمات شایانی به مکتب اهل‌بیت(ع) بنماید. محدث بزرگوار، حاج میرزا حسین نوری در اثر گران‌قدرش«خاتمة مستدرک الوسائل» پنجاه تن از استادان شیخ مفید را نام می‌برد. شیخ مفید در نزد اینان که شیعه و سنی و زیدی بوده‌اند، علوم متداول عصر؛ یعنی ادبیات عرب، قرائت، کلام، فقه، اصول، حدیث، تفسیر، رجال و غیره را فراگرفته است. اساتید معروف شیخ، همگی از اعاظم فقها و متکلمین و محدثین و رجال نامی بوده‌اند. 📚 شخصیت علمی‌ شیخ طوسی یکی از شاگردان مفید در کتاب«فهرست» می‌گوید: محمد بن محمد بن نعمان، مکنی به ابوعبدالله و معروف به ابن معلم، از متکلمین شیعه است که در زمان او ریاست شیعه به او منتهی شد و در علم و صناعت کلام، مقدم بر دیگران بود و در فقه نیز سرآمد فقهای زمان بوده، مردی سریع الانتقال و بافطانت و حاضرجواب بود و او نزدیک به دویست جلد کتاب کوچک و بزرگ تألیف کرده ... نجاشی یکی دیگر از شاگردان مفید می‌گوید: فضیلت او در فقه و کلام و روایت، وثاقت و علم مشهورتر از آن است که توصیف شود. آنگاه متجاوز از 170 کتاب از تألیف او را نام می‌برد. ✨💥✨💥✨💥✨💥✨💥 آن مرد بزرگواری که در مقام خدمت‌گزاری به ساحت قدس حضرت (عج) و آباء گرامی اش بدان پایه رسد که به نقل صاحب کتاب«احتجاج» از میان علمای شیعه به شریف از آن ناحیه مقدسه ممتاز گردد و به خطاباتی چون:«سلام علیک أیها الولی المولی المخلص فی الدین المخلص فینا بالیقین ... أدام الله توفیقک لنصرة الحق و أجزل مثوبتک علی نطقک عنا بالصدق». یا مانند دیگر:«هذا کتابنا إلیک أیها الأخ الولی المخلص فی ودّنا، الصفی الناصر لنا ... حرسک الله بعینک التی لا تنام». یا مانند توقیع دیگر:«سلام علیک أیها العبد الصالح الناصر للحق الداعی إلیه ...» و امثال این‌گونه کلمات مفتخر گردد و از برکت وجود او بسیاری از گم‌گشتگان وادی ضلالت به شاهراه هدایت راهنمایی شوند و در دشمنان دین و مذهب اظهار سرور و شادمانی کرده و جشن بگیرند. علامه امینی در«الغدیر» می‌گوید: او پیشوای ملت مسلمان آن زمان و مورد احترام همگان بوده، نه پیشوای شیعه تنها 🌑 وفات‌ شیخ مفید در سال 413 ق، در بغداد و پس از 77 سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تجلیل فراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت. شیخ طوسی، که خود در تشییع جنازه او حضور داشته است، می‌گوید: «روز وفات او از کثرت شیعه و سنی برای ادای نماز و گریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است». تن از شیعیان، او را کردند و سید مرتضی بر او نماز گزارد و در حرم مطهر امام (ع)، پایین پای آن حضرت، نزدیک قبر استادش ، گردید. لینک کانال 👇✨ @deldadegan_yar_ghayeb
حضرت عبدالعظیم بن عبدالله حسنی (علیه‌السلام) (۱۷۳-۲۵۲ ق)، معروف به عبدالعظیم حسنی، شاه عبدالعظیم و سیدالکریم، از نوادگان امام مجتبی (علیه‌السلام) است که با چهار واسطه به ایشان می‌رسد. طبق نقل تاریخ‌نویسان حضرت عبدالعظیم عالم، زاهد، عابد و از بزرگان محدثین و مورد اعتماد شیعه در زمان خود به شمار می‌رود. ستایش‌هایی که ائمّه معصومین (علیهم‌السّلام) از وی به عمل آورده‌اند، نشان‌دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتمادبودن اوست. محل قبر و حرم ایشان در  از توابع تهران قرار دارد که مورد توجه شیعیان است. ‌ بر اساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نقل شده، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) یعنی امام کاظم (علیه‌السلام) تا امام عسکری (علیه‌السلام) را درک کرده و آنچه قطعی و مسلّم است، ایشان محضر امام (علیه‌السلام) و امام (علیه‌السلام) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده‌ است. مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برابری فضیلت زیارت مزار ایشان، با فضیلت زیارت سیّدالشهداء (علیه‌السلام) است. نگاهی گذرا به زندگی‌نامه نیاکان و خاندان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نشان می دهد که این خاندان، دارای دو ویژگی برجسته بوده‌اند: اوّل: مبارزه و پیکار بر ضدّ ستم و سلطه استکباریِ حاکم به جامعه اسلامی، به‌گونه‌ای که پدر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در زندان از دنیا رفت و ایشان پدر خود را ندید و جدّ ایشان نیز مدتی در زندان به سر برد. دوّم: کرامت طبع، عزّت نفس و خدمت به محرومان. ملقّب شدن عبدالعظیم به حضرت «السیّد الکریم» ریشه در این ویژگی خانوادگی این بزرگوار دارد. وی مورد علاقه و محل اعتماد و اطمینان حضرات ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بوده است. فرمایشات حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در پیامی‌ که توسط ایشان برای شیعیان فرستاده‌اند، خود شاهدی روشن برای اثبات این موضوع و حدیث «عرض دین» او خدمت امام‌ هادی (علیه‌السلام) و تصدیق آن حضرت اعتقادات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را، دلیلی بزرگ بر ایمان و قداست و عقیده ثابت او به ائمه هدی (علیهم‌السّلام) و مذهب جعفری می‌باشد. حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در زمان خود، دارای موقعیتی عظیم بود. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السّلام) معاصر و هم‌نشین بود. شیخ صدوق (رحمه‌الله) در کتاب کمال الدین . در ضمن حدیث «» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام‌ (علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) کافی است که بدانیم امام معصوم، مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پرسش‌های اعتقادی و عملی‌شان، به‌ایشان ارجاع داده است. صاحب بن عَبّاد در رساله‌ای که در شرح‌حال حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نوشته، این رساله در سال ۵۱۶ ق، به‌خط یکی از بنی بابویه نگارش یافته است . در توصیف علمی ایشان آورده‌اند: مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ریبا به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی (علیه‌السلام) رسید و مسائلی را پرسید. پس امام پاسخ او را چنین داد: «اما بعد یا اباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقراه منّی السلام». ‌ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان». این تعبیر، به روشنی نشان می دهد که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در عصر خود، توانمندی بوده که بر اساس اصول و قواعدی که از اهل‌بیت (عليهم‌السلام) در اختیار داشته، می‌توانسته دیدگاه‌های اسلام ناب را در زمینه‌های مختلف اعتقادی و عملی، استخراج کند و به پرسش‌های مردم پاسخ گوید. بنابراین، ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهل‌بیت (عليهم‌السلام) نبوده است؛ بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از ، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی‌اش مورد تأیید و تصدیق امام (علیه‌السلام) قرار گرفته است. لینک کانال 👇✨ @deldadegan_yar_ghayeb
ابوعلى ریان بن صلت از محدثان و فقیهان برجسته  در سده دوم و سوم هجرى است. او دوران امامت امام  و امام  و امام  و امام  علیهم‌السلام را درک کرد. ریان همچنین در دستگاه خلافت مأمون حضور داشت. از جمله آثارى که به ریان نسبت داده اند، کتابى است که نجاشى از آن نام برده و در آن سخنان امام رضا علیه‌السلام درباره فرق بین آل و امت را جمع کرده است. ریان بن صلت در مسائل اعتقادى، فقهى، سیاسى به سه امام عصر خویش یعنی امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام مراجعه و از آنان استفاده کرده است. او خود نیز شاگردان ارزشمندى داشت که اسامى برخى از آنان چنین است: ۱. على بن ریان بن صلت اشعرى قمى ۲. عبدالله بن جعفر حمیرى ۳. ابراهیم بن هاشم قمى مجموعه اى احادیث از امامان معصوم علیهم‌السلام نقل کرده است. عمده این روایت‌ها درباره ولایت‌عهدى امام رضا علیه‌السلام، حرکت امام براى برگزارى مراسم نماز عید فطر، زمان تولد امام رضا علیه‌السلام، آداب جنگ و مسایل گوناگون فقهى همچون نماز، روزه، زکات، اجارات و... مى باشد، و این روایات در طول تاریخ مورد استفاده فقهای شیعه قرار گرفته‌اند. ریان گذشته از منزلت روایى که نزد عالمان شیعى داشت، از سوى امامان معصوم علیهم‌السلام نیز مورد قرار گرفته است. ریان خود مى گوید: «بیرون منزل امام علیه‌السلام در خراسان ایستاده بودم که معمر؛ با یکى از اصحاب و اطرافیان آن حضرت خواست وارد منزل آن حضرت شود. گفتم: حال که نزد امام علیه‌السلام مى روى از مولایم بخواه تا یکى از لباس‌هایش و چند درهم از سکه هایى را که نام مبارک ایشان بر آن ضرب شده است، به من اعطا فرماید. معمر گفت: وقتى وارد منزل امام علیه‌السلام شدم، پیش از آن که من سخنى بگویم، امام علیه‌السلام فرمود: اى معمر آیا ریان نمى خواهد تا ما او را از لباس خود پوشانده، از پول‌هایمان مقدارى به او ببخشیم؟ گفتم: سبحان اللّه! این همان خواسته ریان است که بیرون از منزل شما به من گفت. امام علیه‌السلام تبسمى کرد و فرمود: همانا مؤمن به مقصود مى رسد، از او بخواه تا وارد شود. ریان خود ماجرا را ادامه مى دهد و مى گوید: وقتى وارد شدم، سلام گفتم، امام علیه‌السلام سلامم را پاسخ داد و یکى از لباس‌هایش را به من داد و به هنگام رفتن نیز سى درهم در دستم گذاشت». ریان در روایت دیگرى مى گوید: «هنگامى که قصد سفر به عراق را داشتم، براى نزد امام رضا علیه‌السلام رفتم. در راه با خود گفتم: از امام تقاضا مى کنم تا یکى از لباس‌هایش را به من ببخشد تا از آن براى خود کفنى تهیه کنم. مقدارى پول نیز از ایشان مى گیرم تا براى دخترانم انگشتر بسازم. اما زمانى که با امام علیه‌السلام وداع کردم از غم فراق گریستم و خواسته ام را بازگو نکردم. ولى امام علیه‌السلام با صداى رسا مرا مخاطب ساخت و فرمود: اى ریان! آیا دوست ندارى چند درهم به تو بدهم تا براى دخترانت انگشترى بسازى. گفتم: اى مولاى من، مى خواستم اما غم فراق مانع از اظهار شد. آن گاه حضرت یک لباس و چند درهم به من داد». از نشانه هاى دیگر راسخ و تفکر و خالصانه او به امامان معصوم علیهم‌السلام و درک درست از امامت و ولایت، است که مسعودى در کتاب «اثبات الوصیة» آورده است. بر اساس این خبر آن هنگام که امام رضا علیه‌السلام به دست مأمون در سال ۲۰۲ هجرى به شهادت رسید، امام جواد علیه‌السلام هفت سال بیشتر نداشت، شیعیان بغداد و شهرهاى دیگر در سوگ آن حضرت مى گریستند. آن روز ریان بن صلت، صفوان بن یحیى، محمد بن حکیم عبدالرحمن بن حجاج و یونس بن عبدالرحمن و عده اى دیگر از بزرگان شیعه در خانه عبدالرحمن بن حجاج گرد آمده، به عزادارى پرداختند. علاوه بر فقدان امام، این که چه کسى امامت و زعامت شیعه را بدست خواهد گرفت، شیعیان را در اندوه فروبرده بود. ناگاه یونس بن عبدالرحمان گفت: گریه را رها کنید تا بفهمیم عهده دار ولایت از این پس کیست؟ و تا زمانى که این کودک (امام جواد علیه‌السلام) بزرگ شود، براى حل مسائل و مشکلات به چه کسى باید رجوع کنیم. در این هنگام ریان بن صلت که از این گفته به شدت ناراحت شده بود، از جاى برخاست و با یونس گلاویز شد و گفت تو تظاهر به ایمان مى کنى و در دل نسبت به دین شک دارى، اگر این کودک حجت خدا در زمین باشد، حتى اگر روز از عمر او گذشته باشد، گویا سال دارد، سخن او سخن کامل و بالغ است و اگر این چنین نباشد؛ حتى اگر سال سن داشته باشد، همانند یکى از مردمان عادى است، سپس گفت: این گونه مى بایست درباره امامان معصوم علیهم‌السلام اعتقاد داشت. لینک کانال 👇✨ @deldadegan_yar_ghayeb