eitaa logo
دلدادگان کوی یار غائب 🌸مهدی (عج)🌸🏴
526 دنبال‌کننده
861 عکس
339 ویدیو
5 فایل
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه گم گشته ام به اشک که پیدا کنم تو را دل شسته ام ز جان که تمنا کنم تو را
مشاهده در ایتا
دانلود
حَبیب بن مُظاهِر اَسَدی  (شهادت ۶۱ق) از شهدای کربلا. حبیب از قبیله بنی‌اسد و از اصحاب خاص حضرت علی(ع) بود. او از کسانی بود که پس از مرگ معاویه به امام حسین(ع) برای رفتن به کوفه نامه نوشتند. پس از شهادت مسلم، حبیب مخفیانه از کوفه خارج شد و خود را به امام حسین (ع) رساند و در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید. قبر او در حرم امام حسین(ع) و در نزدیکی ضریح امام حسین(ع) قرار دارد. شیخ طوسی او را در زمره فهرست اصحاب امام (ع)، امام (ع) و امام (ع) آورده است. حبیب، در همه جنگ‌ها در کنار امام علی (ع) بود و از یاران و از حاملان علم و دانش آن حضرت شمرده می‌شد. حبیب قرآن کریم بود . از امام حسین(ع) نقل شده است که او در هر شب قرآن را ختم می‌کرد. او در برابر پیشنهاد امان و پول برای دست برداشتن از یاری امام حسین: گفت: «ما نزد رسول خدا(ص) عذری نداریم که زنده باشیم و فرزند رسول خدا(ص) را مظلومانه به قتل برسانند» در زیارت امام حسین(ع) در نیمه و غیره نام او آمده است. 🌑 دعوت از امام پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ق، حبیب و جمعی از بزرگان شیعیان کوفه، همچون سلیمان بن صُرَد، مُسیب بن نَجَبَه و رَفاعة بن شداد بَجَلی، از بیعت با یزید خودداری کردند و برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و آن حضرت را برای قیام بر ضد امویان به کوفه دعوت کردند. زمانی که بن عقیل به کوفه آمد، به یاری او شتافتند. حبیب به همراه بن عوسجه به طور پنهانی در کوفه برای بن عقیل از مردم بیعت می‌گرفتند. 🌑 پیوستن به امام هنگامی که ابن‌زیاد به کوفه رفت و مردم مسلم بن عقیل را تنها گذاشتند، قبیله بنی‌اسد، حبیب و مسلم بن عوسجه را پنهان کردند تا به آنها آسیبی نرسد. آنها مخفیانه از کوفه خارج شدند و در روز محرم در کربلا، به کاروان امام پیوستند وقتی دید که یاران امام اندک و دشمنان او بسیارند، از امام حسین(ع) اجازه گرفت و نزد افرادی از قبیله که در نزدیکی کربلا سکونت داشتند رفت و آنان را به یاری امام طلبید. اما با فرستادن سپاهی، مانع از پیوستن آنان به امام شد. 🌑 روز نهم محرم حبیب به همراهی زهیر و گروهی دیگر به همراه حضرت (ع) به قصد سپاه دشمن که می‌خواستند به خیمه‌های امام حمله کنند، به ذکر اوصاف امام و یارانش پرداخت و آنان را از جنگ برحذر داشت. 🌑 در روز عاشورا روز عاشورا، امام حسین(ع) حبیب بن مظاهر را فرمانده جناح چپ نیروهای خویش کرد. امام (ع) در سخنرانی خود، حسب، نسب، فضایل خویش و حدیث "هذانِ سَیّدا شَبابِ اَهلِ الْجَنَّةِ" را یادآور شد و فرمود در میان شما افرادی هستند که این حدیث را از (ص) شنیده‌اند. در این هنگام بن ذی‌الجوشن گفت: من خدا را با شک و تردید عبادت کرده باشم اگر بدانم تو چه می‌گویی. بن مظاهر در پاسخ او گفت: به خدا من چنان می‌بینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت می‌کنی، شهادت می‌دهم که راست می‌گویی و نمی‌فهمی چه می‌گوید، چراکه قلب تو سیاه و مهر شده است. زمانی که ابوثمامه صائدی وقت نماز را به یادآوری کرد، امام فرمود: از آنان بخواهید دست از جنگ بردارند تا بخوانیم. حصین بن نمیر گفت: نمازتان قبول نیست. حبیب بن مظاهر گفت: خیال می‌کنی نماز خاندان رسول قبول نیست و نماز تو قبول است ‌ای شراب‌خوار. حبیب بر او حمله کرد و با شمشیر به صورت اسب حصین زد، او بر زمین افتاد و یارانش حمله کرده، او را از چنگ حبیب نجات دادند. حبیب بن مظاهر ۶۲ نفر از افراد دشمن را کشت. پس از آن بدیل بن صریم عقفانی به او حمله کرد و با شمشیر بر فرقش زد، فرد دیگری با نیزه به او حمله کرد. پس از آنکه حبیب از اسب بر زمین افتاد بدیل بن صریم سرش را از تن جدا کرد. امام (ع) خود را به بالین رساند و فرمود: «اَحْتَسِبُ نَفْسی و حماة اَصحابی» پاداش خود و یاران حامی خود را، از خداوند انتظار می‌برم. در آمده است که حضرت فرمود: ای حبیب، مردی با فضیلت بودی که در یک شب را ختم می‌کردی. 🕊️🕊️🕊️✨✨✨ @deldadegan_yar_ghayeb
صحابی  (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و امام  و امام  (علیهماالسلام) و از یاران امام (علیه‌السلام) و از  است. وی از بزرگان عرب در صدر اسلام به شمار می‌رفت.در بسیاری از جنگ‌های دوره اسلامی از جمله غزوه شرکت کرد. در جنگ ، و نیز به نبرد با مخالفان علی (علیه‌السلام) پرداخت. مسلم بن عوسجه پس از ورود مسلم بن به کوفه، به یاری‌اش شتافت و از مردم برای حمایت از امام حسین (علیه‌السلام) بیعت گرفت او هم‌چنین، کار خرید سلاح، دریافت کمک‌های مردمی و فرماندهی جنگجویان طایفه مذحج و بنی اسد را بر عهده داشت. عبیدالله غلام خود، معقل را به عنوان جاسوس به مسجد جامع کوفه فرستاد تا از مسلم بن عقیل اطلاعاتی بدست آورد. اهل کوفه، را به وی معرّفی کردند و گفتند: او از هواداران مسلم بن عقیل است، معقل نزد فرزند عوسجه رفت و گفت: من مردی شامی و دوستدار اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هستم و می‌خواهم با فرزند عقیل بیعت کنم. مسلم از او خواست تا موضوع را کتمان کند و تا فرا رسیدن وعده دیدار صبوری ورزد. پس از گذشت چند روز و با مشورت مسلم بن عقیل، معقل به خانه هانی بن عروه راه یافت و به دیدار فرزند عقیل نائل آمد. 🌑 مسلم بن عوسجه پس از پراکنده شدن و شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، خود را از دید سربازان عبیدالله مخفی ساخت و همراه خانواده خود از کوفه خارج گردید و در شب هفتم یا هشتم محرّم به سپاه امام حسین (علیه‌السلام) پیوست. 🌑 او در شب عاشورا در پاسخ امام حسین (علیه‌السلام) گفت: ترا رها کنیم تا خدا بداند که در کار ادای حق تو نکوشیده‌ایم؟ نه به خدا باید نیزه‌ام را در سینه‌هاشان بشکنم و با شمشیرم چندان که دسته آن به دستم باشد ضربتشان بزنم از تو جدا نمی‌شوم اگر سلاح برای جنگشان نداشته باشم به دفاع از تو چندان سنگشان می‌زنم که با تو بمیرم تا خدا بداند که ما در نبرد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از تو حمایت و حفاظت کردیم، به خدا قسم اگر هفتاد مرتبه مرا بکشند، بسوزانند، ریز ریز کنند و دوباره زنده شوم هرگز از تو دست بر نمی‌دارم و جانم را فدای تو خواهم کرد، چگونه در راه تو کشته نشوم در حالی که این تنها برای یک‌بار است و عزّتی جاودانه دارد؟ 🌑 صبح عاشورا پس از آن که به دستور امام (علیه‌السلام) اطراف خیمه‌ها را آتش زدند، گروهی از سواره نظام سپاه ابن سعد به سمت خیمه‌ها آمدند، یکی از آن‌ها فریاد زد: ای حسین (علیه‌السلام) پیش از فرا رسیدن رستاخیز، سوی آتش شتاب کردی، امام فرمود: کیست این مرد؟ به گمانم شمر بن ذی الجوشن باشد. یاران گفتند: آری. مسلم بن عوسجه گفت: ای فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، فدایت شوم، من می‌توانم با تیر او را هدف قرار دهم، تیر من خطا نمی‌رود و این تبهکار از ستمکاران است، حضرت فرمود: نه من دوست ندارم شروع کننده جنگ باشم. وقتی دو لشکر به هم درآمدند، عده‌ای از سپاه ابن سعد که عمرو بن حجاج سرکردگی آنان را بر عهده داشت، از سمت رودخانه فرات به لشکر امام (علیه‌السلام) حمله کردند و با میسره سپاه به فرماندهی زهیر بن قین درگیر شدند. در این میان مسلم بن عوسجه سرسختانه به نبرد با دشمن پرداخت . وی حدود پنجاه تن از جنگجویان ابن سعد را به خاک افکند و همچنان با شمشیر خود به قلب سپاه دشمن می‌زد. در این حملهٔ دسته جمعی بود که مُسلم بن عوسجه اسدی به شهادت رسید. مسلم بن عوسجه اولین  از یاران امام حسین (علیه‌السّلام) در روز عاشوراست؛ هنگامی که عمرو بن حجاج و لشکریانش عقب نشستند و غبارها فرو نشست، دیدند که مسلم بن عوسجه بر زمین افتاده است. امام حسین (علیه‌السّلام) تنها بر بالینش حاضر شد و مُسلم هنوز رمقی در بدن داشت. امام حسین (علیه‌السّلام) فرمود: «ای مُسلم بن عوسجه، پروردگارت تو را رحمت کند»؛ و آن‌گاه این آیه را تلاوت فرمود: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا؛   برخی از آنان (در راه خدا) کشته شدند و برخی دیگر انتظار میکشند». نیز نزد مسلم آمد و گفت: تحمّل شهادت تو برایم سخت است، تو را به بهشت بشارت می‌دهم. مسلم با صدای ضعیف پاسخ داد: خداوند تو را به خیر و نیکی بشارت دهد. حبیب گفت: تقدیر چنین است که من بزودی به تو بپیوندم، اگر این‌گونه نبود، برای پیوند دینی و خانوادگی که میان ماست، دوست داشتم خواسته‌های تو را بشنوم و بدان جامه عمل بپوشانم. مسلم با دست خود به امام حسین (علیه‌السلام) اشاره کرد و گفت: من تو را وصیت می‌کنم که تا پای جان از او حمایت کنی، حبیب گفت: به خدای کعبه قسم که آن حضرت را یاری خواهم کرد. 🕊️🕊️🕊️✨✨✨ @deldadegan_yar_ghayeb
در خصوص روز اربعین در جلد ۱۴ وسائل الشیعه این باب را می‌یابیم: «باب تاکّد استحباب زیارت الحسین (علیه‌السّلام) یوم الاربعین من مقتله و هو یوم العشرین من صفر». استحباب را که در این جا مطرح است، با آوردن روایاتی بیان می‌کند. روایت اول از امام عسکری (علیه‌السّلام) است که فرمود: «علامات المؤمن خمس، صلاة الخمسین، و زیارت الاربعین، والتختّم فی الیمین، و تعفیر الجبین، و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم»؛   نشانه‌های انسان مؤمن پنج تاست: پنجاه رکعت نماز روزانه (نمازهای واجب و نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن و بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن. این روایت گرچه مرسل است، ولی بنابر تسامح در ادله سنن و احادیث مَن بلغ در بحث مستحبات، مرسل بودن خبر، ضرری نمی‌رساند و مشکلی ایجاد نمی‌کند. سپس روایت جمال را از امام (علیه‌السّلام) نقل و کیفیت زیارت اربعین را بیان می‌کند و بعد مطلبی است که از «مصباح المتهجد» شیخ نقل می‌کند.  فتوای صاحب در تیتر ابواب کتابش معلوم می‌شود و از اول تا آخر وسائل این‌گونه است. در این‌جا فتوایش این طور است: «باب تاکّد استحباب زیارت الحسین (علیه‌السّلام) یوم الاربعین». این فضیلت زیارت اربعین از در کتاب‌های روایی مطرح بوده و همه‌جا در اهمیت و فضیلت زیارت اربعین امام حسین (علیه‌السّلام) به همین روایت امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) که اصل آن در  شیخ  و دو کتاب شیخ  (یعنی تهذیب الاحکام و مصباح المتهجد) است، تمسک کرده‌اند. شیخ مفید در کتاب مزار، «فضل زیارت الاربعین» دارد که این را بعد از «فضل زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) در روز عاشورا» قرار داده است و به همین امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) تمسک می‌کند.  شیخ طوسی نیز در کتاب «تهذیب الاحکام» به همین روایت تمسک می‌کند و در ضمن فضایل زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) همین روایت را می‌آورد. 🌑 زیارت اربعین در قول علما اول در کتاب مزار می‌گوید: «و منها زیارة الاربعین و یوم هو العشرون من صفر»  و  در دو کتابش «البلد الامین» و المصباح خود همین مطلب را آورده است.در «البلد الامین» می‌نویسد: «یستحب بالعشرین منه زیارة الحسین (علیه‌السّلام) و هی زیارة الاربعین»  و در مصباح نیز همین مطلب را آورده است. علامه محمدتقی  (مجلسی اول) در «روضة المتقین» در فضل زیارت سیدالشهدا (علیه‌السّلام) در روز اربعین به همین حدیث امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) تمسک می‌کند.  محمدباقر  صاحب بحارالانوار نیز در دو کتاب «بحارالانوار» و «ملاذ الاخیار» نیز چنین آورده است. در بحارالانوار زیارت اربعین را مطرح و تمسک به همین روایت امام عسکری (علیه‌السّلام) دارد.  و در الاخیار (که شرح بر کتاب تهذیب الاحکام است) نیز چنین آورده است. 🌑 برای مطالعه بیشتر رجوع کنید:👇 فضیلت زیارت اربعین - ویکی فقه https://fa.wikifeqh.ir/%D9%81%D8%B6%DB%8C%D9%84%D8%AA_%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86 لینک کانال 👇✨ @deldadegan_yar_ghayeb
حضرت عبدالعظیم بن عبدالله حسنی (علیه‌السلام) (۱۷۳-۲۵۲ ق)، معروف به عبدالعظیم حسنی، شاه عبدالعظیم و سیدالکریم، از نوادگان امام مجتبی (علیه‌السلام) است که با چهار واسطه به ایشان می‌رسد. طبق نقل تاریخ‌نویسان حضرت عبدالعظیم عالم، زاهد، عابد و از بزرگان محدثین و مورد اعتماد شیعه در زمان خود به شمار می‌رود. ستایش‌هایی که ائمّه معصومین (علیهم‌السّلام) از وی به عمل آورده‌اند، نشان‌دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتمادبودن اوست. محل قبر و حرم ایشان در  از توابع تهران قرار دارد که مورد توجه شیعیان است. ‌ بر اساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نقل شده، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) یعنی امام کاظم (علیه‌السلام) تا امام عسکری (علیه‌السلام) را درک کرده و آنچه قطعی و مسلّم است، ایشان محضر امام (علیه‌السلام) و امام (علیه‌السلام) را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده‌ است. مهم‌ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) برابری فضیلت زیارت مزار ایشان، با فضیلت زیارت سیّدالشهداء (علیه‌السلام) است. نگاهی گذرا به زندگی‌نامه نیاکان و خاندان حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نشان می دهد که این خاندان، دارای دو ویژگی برجسته بوده‌اند: اوّل: مبارزه و پیکار بر ضدّ ستم و سلطه استکباریِ حاکم به جامعه اسلامی، به‌گونه‌ای که پدر حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در زندان از دنیا رفت و ایشان پدر خود را ندید و جدّ ایشان نیز مدتی در زندان به سر برد. دوّم: کرامت طبع، عزّت نفس و خدمت به محرومان. ملقّب شدن عبدالعظیم به حضرت «السیّد الکریم» ریشه در این ویژگی خانوادگی این بزرگوار دارد. وی مورد علاقه و محل اعتماد و اطمینان حضرات ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بوده است. فرمایشات حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در پیامی‌ که توسط ایشان برای شیعیان فرستاده‌اند، خود شاهدی روشن برای اثبات این موضوع و حدیث «عرض دین» او خدمت امام‌ هادی (علیه‌السلام) و تصدیق آن حضرت اعتقادات حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) را، دلیلی بزرگ بر ایمان و قداست و عقیده ثابت او به ائمه هدی (علیهم‌السّلام) و مذهب جعفری می‌باشد. حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در زمان خود، دارای موقعیتی عظیم بود. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السّلام) معاصر و هم‌نشین بود. شیخ صدوق (رحمه‌الله) در کتاب کمال الدین . در ضمن حدیث «» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام‌ (علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) کافی است که بدانیم امام معصوم، مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن پرسش‌های اعتقادی و عملی‌شان، به‌ایشان ارجاع داده است. صاحب بن عَبّاد در رساله‌ای که در شرح‌حال حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نوشته، این رساله در سال ۵۱۶ ق، به‌خط یکی از بنی بابویه نگارش یافته است . در توصیف علمی ایشان آورده‌اند: مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ریبا به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی (علیه‌السلام) رسید و مسائلی را پرسید. پس امام پاسخ او را چنین داد: «اما بعد یا اباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقراه منّی السلام». ‌ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان». این تعبیر، به روشنی نشان می دهد که حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) در عصر خود، توانمندی بوده که بر اساس اصول و قواعدی که از اهل‌بیت (عليهم‌السلام) در اختیار داشته، می‌توانسته دیدگاه‌های اسلام ناب را در زمینه‌های مختلف اعتقادی و عملی، استخراج کند و به پرسش‌های مردم پاسخ گوید. بنابراین، ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهل‌بیت (عليهم‌السلام) نبوده است؛ بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از ، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی‌اش مورد تأیید و تصدیق امام (علیه‌السلام) قرار گرفته است. لینک کانال 👇✨ @deldadegan_yar_ghayeb