هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌹 #کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
👆👆👆👆👆👆
💐 #شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
👆👆👆👆👆👆👆
❤️ #دلنوشته_وحدیث
https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
👆👆👆👆👆
سه تا کانال ناب واقعا حیفه یه نگاه نندازید🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
3.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید
امام خمینی (ره):
در قضیه ریاست جمهوری همه مکلف هستند شرکت کنند، دست هایی در کار است که میخواهند ملت را بی تفاوت کنند ..
اعضای کانالهای ما رای شون آقای سید ابراهیم رئیسی👇👇👇
#عکسنوشتهایتا
#شهداء_ومهدویت
#کانالکمالبندگی
#دلنوشتهوحدیث
#مثبتاندیشی
#خندهکده
#من_رای_میدهم
💖🌹🌻🦋🌷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسییکم
#هفتمینمسابقه
حضرت رضا(ع) در عصر خلافت امین
هارون فرزند ارشد خود «محمّد امین» را که مادرش زبیده بود، ولیعهد خود قرار داد، و از مردم برای او بیعت گرفت، و عبدالله مأمون را به عنوان ولیعهد دوم (خلیفهی بعد از امین) قرار داد.
پس از این اعلان و معرفی، برای سرکوبی شورشیان خراسان، شخصاً همراه پسرش مأمون، در سال 193 هـ .ق به خراسان سفر کرد و سرانجام در همان سال در سرزمین طوس خراسان از دنیا رفت.
پس از مرگ هارون، مردم در بغداد با امین بیعت کردند، و در همهجا امین به عنوان خلیفه، معرفی شد، خلافت او حدود پنج سال طول کشید، او در همین مدت از یکسو به عیّاشی و هوسبازی سرگرم بود، و از سوی دیگر با برادرش مأمون، ناسازگاری کرد، و به جای او پسرش موسی را ولیعهد خود قرار داد، و مأمون نیز در خراسان دم از خلافت زد و سرانجام جنگ سختی بین این دو برابر درگرفت و امین شکست خورد و کشته شد، و مأمون به عنوان خلیفه بدون رقیب، بر مسند نشست.
توضیح اینکه: مأمون، لشگر مجهزی را به فرماندهی طاهربن حسین (معروف به طاهر ذوالیمینین) و هَرثَمهبن اعین، به سوی بغداد فرستاد، پیشروی لشگر مأمون در بغداد، بقدری عرصه را بر لشگریان امین تنگ کرد، که نزدیک بود لشگریان او از گرسنگی و تشنگی به هلاکت برسند، در این هنگام امین برای هرثمه نامه نوشت که به من امان بده تا در نزد تو آیم، هرثمه امان او را پذیرفت، او سوار کشتی شده و خود را به هرثمه رسانید، هرثمه پیشانی او را بوسید و با او گرم گرفت، ولی سپاه طاهر به دستور طاهر، امین را دستگیر کرده، و به فرمان طاهر، آنقدر شمشیر بر او زدند که به هلاکت رسید، آنگاه سرش را از بدنش جدا ساختند، و طاهر آن را برای مأمون فرستاد.
از بیوفایی روزگار اینکه: مأمون دستور داد سر بریدهی برادرش امین را در صحن خانهاش بر چوبی نصب کردند، سپاهیان خود را طلبید، هر کدام از آنها کنار سر میرفت و او را لعنت میکرد، و جایزه میگرفت... سرانجام یک نفر خراسانی وارد شد و به او گفتند: صاحب سر را لعنت کن، او گفت: «لعنت خدا بر این و بر پدر و مادرش خداوند آنها را در فلان مادرانشان داخل کند.» همین موضوع باعث شرمندگی و افتضاح شد، مأمون همان دم دستور داد سر بریده را از بالای چوب گرفتند و شستند و به بغداد فرستادند، تا در کنار جسدش دفن شود.
💖💖💖💖💖💖💖
#سلامبرخورشید
#زیارتعاشورا
#انتخابات
#نشرحداکثری
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
#فرزندعلیعلیهالسلام
#برگسیزدهم
#محمدهلال
ساليان سال بود كه ابراهيم(ع) در حسرت داشتن فرزند بود و سرانجام خدا به او پسرى زيبا به نام "اسماعيل" داد. وقتى اسماعيل جوانى رشيد شد، خدا به او فرمان مى دهد تا اسماعيل را در راه او قربانى كند.
ابراهيم(ع) بايد ثابت كند كه حاضر هست در راه خدا از فرزندش نيز بگذرد.
ابراهيم(ع) با پسرش به سوى قربانگاه حركت مى كنند. اسماعيل به پدر مى گويد:
ــ مگر ما به قربانگاه نمى رويم تا در راه خدا قربانى كنيم؟
ــ آرى! پسرم!
ــ پس چرا قربانى با خود بر نداشتى؟ گوسفندى و يا شترى!
اشك در چشمان پدر حلقه مى زند و مى گويد: "اى عزيز دلم! تو همان قربانى من هستى، خدا به من دستور داده است كه تو را در راه او قربانى كنم".
اسماعيل در جواب پدر مى گويد: "اى پدر! آنچه خدا به تو فرمان داده است انجام بده".
آنان به قربانگاه مى رسند. پدر، پسر را روى زمين به سمت قبله مى خواباند، اكنون پسر چنين مى گويد: "روى مرا بپوشان و دست و پايم را ببند".
او مى خواست تا پدر مبادا نگاهش به نگاه او برخورد كند و در انجام فرمان خدا، ذرّه اى ترديد نمايد.
همه فرشتگان ايستاده اند و اين منظره را تماشا مى كنند، ابراهيم(ع)"بسم الله" مى گويد و كارد را بر گلوى پسر مى كشد; امّا كارد نمى برد، دوباره كارد را مى كشد، زير گلوى اسماعيل سرخ مى شود. ابراهيم(ع)كارد را محكم تر فشار مى دهد; امّا باز هم كارد نمى برد، او كارد را بر سنگى مى زند و سنگ مى شكند.
صدايى در آسمان طنين مى اندازد كه اى ابراهيم! تو از امتحان موفّق بيرون آمدى. جبرئيل مى آيد و گوسفندى به همراه دارد و آن را به ابراهيم(ع)مى دهد تا قربانى كند.
ابراهيم(ع) پسرش را بار ديگر در آغوش مى كشد و آن گوسفند را قربانى مى كند و آماده بازگشت به سوى خانه مى شوند.
در اين هنگام خدا با ابراهيم(ع) سخن مى گويد:
ــ اى ابراهيم! از ميان بندگان من چه كسى را بيشتر از همه دوست دارى؟
ــ مى دانم كه تو محمّد، آخرين پيامبر خود را بيش از همه بندگانت دوست دارى، براى همين من هم او را بيش از همه دوست دارم.
ــ ابراهيم! بگو بدانم آيا فرزند محمّد را بيشتر دوست دارى يا فرزند خودت را؟
ــ خدايا! من فرزند محمّد را بيشتر از فرزند خودم دوست مى دارم.
ــ ابراهيم! بدان كه حسين، فرزند محمّد است، امّا روزى فرا مى رسد كه گروهى از مسلمانان جمع مى شوند و حسين را مظلومانه به شهادت مى رسانند. آنها سر از بدن حسين جدا مى كنند...
اكنون، اشك از چشمان ابراهيم(ع) جارى مى شود، به راستى چگونه مى شود كه مسلمانان، پسر پيامبر خود را با لب تشنه شهيد مى كنند؟
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#سلامبرخورشید
#زیارتعاشورا
#انتخابات
#نشرحداکثری
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
سلام خدمت اعضا محترم کانال #شهداء_ومهدویت
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری سرو و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام پروفایل کانال تا آخر ماه صفر تغییر کرد
ان شاالله در این شب ها ما را هم از دعای خیرتان محروم نفرمایید
التماس دعا
کانالهای خودمون در ایتا لطفا عضو همه ی کانالهامون بشین👇👇👇👇👇
عکس نوشته ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd
کمال بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
دلنوشته و حدیث
https://eitaa.com/joinchat/3848601639C18dab506c9
خنده کده
https://eitaa.com/joinchat/568262700Cf568f3be23
مثبت اندیشی
https://eitaa.com/joinchat/3363700756C253ae7e263
#شهداء_ومهدویت
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
@Yazahra1084
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_حل_مشکلات_با_هدیه_هزار.mp3
زمان:
حجم:
2.5M
حل مشکلات با هدیه هزار صلوات به مادر امام زمان(عج)
#آیت_الله_مجتهدی_تهرانی🎙
#سخنرانی🔊
#سلامتی_امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداء_ومهدویت
➥ @shohada_vamahdawiat