دوست شــ❤ـهـید من
پشت چشمان تو شهریس پراز ویرانے هر ڪسے #چشم تو را دید دلش ویران شد✨ ڪافر آمدڪہ ڪمے ڪفربگوید ازتو
🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊
🌹🕊🌹
🌹🕊
🌹
#خاطرات_شهدا😍
💠نگذار کار بزرگم را خراب کنند
🌿بارِ آخری که در #اسلامشهر دیدمش، نگران بود که بعد از #شهادتش کسی شماتتی بکند؛
به ویژه در حق #رهبر عزیز انقلاب.
🌿می گفت:
می ترسم بعد از ما پشت سر #آقا حرفی زده شود.
محمودرضا خیلی #هوشیار بود. فکر همه جای بعد از شهادتش را کرده بود.
🌿جنس #نگرانیش را نمی دانستم. نگران این بود که مثل زمان #جنگ، کسانی بگویند که جواب #خون این جوان ها را چه کسی می دهد و از این حرف ها.
🌿نمی دانستم در برابر حرفش چه باید بگویم.
گفتم: این طوری فکر نکن، مطمئن باش چنین اتفاقی نمی افتد.
وقتی این را گفتم، برگشت گفت:
من می خواهم #کار_بزرگی انجام بدهم.
نباید حرفی زده شود که #ارزش آن را پایین بیاورد.!!
🌿چیزی پیدا نکردم در جواب حرفش بگویم.
بی اختیار گفتم: خون شهدای ما مثل خون #سیدالشهدا(ع)است. صاحبش #خداست. خدا نمی گذارد چنین اتفاقی بیفتد.
🌿گفت: به هیچ کس #اجازه نده پشت سر آقا حرف بزند.
خودش این طور بود.
دیده بودم که وقتی با کسی حرف نامربوطی درباره آقا می زد، #اخم هایش می رفت توی هم.
🌿اگر با #بحث می توانست جواب طرف را بدهد،جواب می داد
و اگر می دید طرف به حرف هایش ادامه می دهد ، #بلند می شد و می رفت.
📚کتاب تو شهید نمی شوی
#شهید_محمودرضا_بیضائی به روایت برادر
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊
🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
به نام الله:
.
#شهیده_های_گمنام:
.
عده ای از #دختران #شهید میشوند
آن هم گمنام:❤️
.
دخترانی که چادرشان بوی #زهرا (س)میدهد.💔
.
دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷
.
دخترانی که بار سنگین #خانه_داری را به دوش میکشند.❤️
ولی به چشم نمی آید:چون #حقوق ندارد🌷
.
چون از روی #لطف این کار را انجام میدهند👌
.
چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑
.
دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋
.
به فرزند کوچکشان #قرآن یاد میدهند😍
برایش کتاب میخوانند🤗
به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷
.
در پای #تلوزیون منتظر هستند
منتظر آمدن صدای #کلید...❤️
.
این کار ها بماند
کنارش مشغول #تحصیل هستند📚
.
دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر #همسرشان سخت نمیگیرند.👌
.
خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند.
.
اینها همان شهیده های گمنامند:❤️
.
#جهاد میکنند فقط در میدان #جنگ نیستند✋️
.
کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️
.
برای همین میگوییم گمنامند👌
.
آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔
.
روی مزارشان نمینویسند(شهیده)
چون مثل مادرشان گمنامند💔
این دختران مورد #ظلم واقع نشدند✋️
اینها معنی #زن بودن را درک کردند❤️
.
اینها کمی عاشقند🌷
.
✏️#مصطفی_معبودی
🌹| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚 خودش #قبل_از_شهادت به دوستانش گفته بود که فردا فقط با یک گلوله شهید میشوم و حتی ساعت شهادت
#خاطرات_شهدا🌷
💠از زبان مادر شهید:
⚜ساعت دو بامداد روز چهارشنبه
19/شهریور/1365 مصادف با #5محرم الحرام ،در بیمارستان والفجر شهرستان #شوشتر چشم به جهان گشود😍.
⚜زمانی که از پرستار سوال کردم، #سالمه؟
گفت:بله، بسیار سالم و سرحال👌.میخوای بدونی پسره یا دختر⁉️
⚜گفتم:هرچی باشه #خداروشکر، همین که سالمه ممنونشم☺️،ان شاءالله #عاقبت_بخیر بشه.گفت:یک #پسر پیشانی بلند ،معلومه که عاقبت بخیره✔️.
⚜گفتم:ان شاءالله، و پرستار گذاشتش در #آغوش من،وقتی با دقت نگاهش کردم روی دستش یک #کبودی بود.
با نگرانی پزسیدم:ضربه خورده😥؟!
گفت:نه، این علامته❎
⚜دست سفید کوچکش را مرتب بوسه می زدم😌.پرستار گفت: #اسمشو چی میذاری؟
گفتم:اسمی که برازنده اش باشه،این #سرباز امام زمانه(عج)
⚜پرستار با حالت اعتراض گفت😕:دعا کن این جنگ تمام بشه که دیگه نیاز به سرباز نباشه تا این بچه ها برن #جنگ.
⚜گفتم:ان شاءالله،به امید روزی که شاهد هیچ گونه ظلم📛 و بی عدالتی و جنگ و خونریزی در دنیــ🌍ــا نباشیم؛و این زمانی محقق می شود که ،منجی عالم بشریت #حضرت_بقیه_الله ظهور فرمایند✅، ان شاءالله
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊
🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#برگی_از_معرفت 💌💜
#خاطره_خودنوشت
به یادگار مانده از #شهید_ابراهیم_سلمان_ساوجی
🍂دلم ميخواست كسي دور و برم نبود و زار زار ميگريستم😭 به حال بدبختي خودم و به #حال_مملكت. مملكتي كه 5 سال جنگ بهترين👌 جوانهايش يعني #سرمايه مملكت با غرش خمپارهها💥و سفيرتيرهاي مستقيم دشمن به كام نيستي و مرگ كشيده است🌷.
🍂همين يك ساعت پيش بود كه يكي از بهترين و #شجاعترين سربازهاي گروهان، سرباز #ميرشكاك توسط خمپارهاي💥 كه روي سنگفرش خرده بود از ناحيه #پا مجروح شد. چه سرباز خوبي بود😔. 22 ماه خدمت #صادقانه در جبهه هاي نبرد👊 واقعاً نبردهايش #خاطرهانگيز بود.
🍂يك شب واقعاً مزخرف راديو📻 روشن است. ساعت 12 را اعلام مي كند. درون سنگر همراه با #ستوان_عابدي و سرباز «حاجيزاده» بيدار نشستهايم👥. سرباز «حاجيزاده» را بيدار كردهام كه چاي☕️ درست كند. صداي غرش خمپاره #بعثيون_نابكار خواب راحت را از چشمهايتان گرفته.
🍂اي كاش فقط غرش خمپارهها بود. از همه بدتر #پشههاي مزاحم امان استراحت نميدهد☺️. پشههايي كه از #صدگلوله خمپاره برتر است. نميداني وقتي صداي وزوز آنها و خارش عجيب آنها بدنم را اذيت ميكند😣 چقدر اعصابم ناراحت مي شود. از همه بدتر هواي #شرجي اين منطقه گرماي بيش از حد♨️ از وزوز پشهها به كيسه خواب پناه بردهايم. ولي گرما امان نميدهد😪 واقعاً كه #جنگ چيز مزخرف و بيخودي است. چقدر از جنگ #بيزارم
🍂راستي چرا انسان اين اشرف مخلوقات اين هديه خود را در ميان همه موجودات زنده بايد در اين خرابآبادها كه معلوم نيست جزو كدام ناكجاآباد خراب شدهاي است سرگردان باشد⁉️ #خداوند انشاءالله كه همه بندههايش را نجات بدهد🙏.
#شهید_ابراهیم_سلمان_ساوجی
@dosteshahideman
#شهیده_های_گمنام:
عده از #دختران #شهید میشوند
آن هم گمنام:❤️
.
دخترانی که چادرشان بوی #زهرا (س)میدهد.💔
.
دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷
.
دخترانی که بار سنگین #خانه_داری را به دوش میکشند.❤️
ولی به چشم نمی آید:چون #حقوق ندارد🌷
.
چون از روی #لطف این کار را انجام میدهند👌
.
چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑
.
دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋
.
به فرزند کوچکشان #قرآن یاد میدهند😍
برایش کتاب میخوانند🤗
به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷
.
در پای #تلوزیون منتظر هستند
منتظر آمدن صدای #کلید...❤️
.
این کار ها بماند
کنارش مشغول #تحصیل هستند📚
.
دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر #همسرشان سخت نمیگیرند.👌
.
خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند.
.
اینها همان شهیده های گمنامند:❤️
.
#جهاد میکنند فقط در میدان #جنگ نیستند✋️
.
کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️
.
برای همین میگوییم گمنامند👌
.
آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔
.
روی مزارشان نمینویسند(شهیده)
چون مثل مادرشان گمنامند💔
این دختران مورد #ظلم واقع نشدند✋️
اینها معنی #زن بودن را درک کردند❤️
.
اینها کمی عاشقند🌷
.
.
#شهیده_های_گمنام
#شهیده_گمنامم_آرزوست
#وعده_دیدار_کنار_شهدا
#التماس_دعا
#یاعلی
#یازهراء
@dosteshahideman
⚘﷽⚘
#کلام_شهید
#انقلاب ما حق است، به #دشمن امان ندهید؛ #دنیا ما را #محاصره_اقتصادی کرده تا #انقلاب ما را به #زانو درآورد، میخواهد #جنگ را #فرسایشی کند.
#سردار_شهید_علی_بینا
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
🍁 #عـنـوان: از تـبـریـز تـا دمـشـق
🌻 #چنـدخـط_ازیـک_زنـدگـی_مـهـم🌻
#محمودرضا متولد۱۸آذر سال۱۳۶۰بود،درخانواده ای باریشه های مذهبی ودارای خواستگاه روحانیت در#تبریز.
وقتی دانش آموز دبیرستان بود،به عضویت پایگاه مقاومت #شهیدبابایی،مسجدچهارده معصوم(ع)شهرک پرواز تبریزدرآمد.
حضور مداوم و مستمر در جمع بسیجیان پایگاه،نخستین بارقه های عشق به فرهنگ مقاومت و #ایثار و #شهادت رادر او شعله ور کرد.
درهمین ایام بود که بارزمنده هنرمند،#حاج_بهزاد_پروین_قدس آشناشد. آن روزها در تبریز هرکس که می خواست به #جبهه و #جنگ و #شهدا وصل شود حتما گزارش به دفترکوچک و جمع و جور #حاج_بهزاد می افتاد.
کافی بود کمی شامه اش تیز باشد تا بوی خوش #شهادت را ازآن حوالی احساس کند،و#محمودرضا شامه اش تیز بود،این آشنایی بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با میراث
مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد.
#دیدار و #مصاحبه با خانواده شهدا،گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتابها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس،از ثمرات هم نشینی با #حاج_بهزاد بود.
#محمودرضا ورزشکار بود. به #کاراته علاقه داشت و از ده سالگی رفته بود دنبال این ورزش. سال 1372به تیم ورزشکاران استان آذربایجان شرقی رفت و در مسابقات چهارجانبه ی بین الملی در تبریزقهرمان شد. به #فوتبال هم علاقه داشت و به صورت حرفه ای آن را دنبال میکرد. تا اینکه بخاطر درس و مدرسه عطایش را به لقایش بخشید.
درسال 1378دیپلم گرفت در رشته #علوم_تجربی، رفت خدمت #سربازی. دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و پس از آموزش،خدمتش را در پادگان الزهرا #نیروی_هوایی_سپاه_پاسداران در تبریز ادامه داد.
نقطه عطف زندگی محمودرضا آشنایی با نهادمقدس #سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی محسوب می شود. بعد از اتمام خدمت سربازی علی رغم تشویق خانواده به ادامه تحصیل در دانشگاه ،با انتخاب خود و با یقین کامل عضویت در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب کرد.
او در بهمن سال 1382وارد دانشگاه #امام_علی(ع) شد.
ورود دانشکده افسری،عملاً به معنی هجرتش از #تبریز به #تهران بود. با این هجرت ادامه زندگی را در #جهاد فی سبیل الله رقم زد.
او درسپاه نام مستعار #حسین_نصرتی را برای خود انتخاب کرد.
نامی که به گفته خودش برگرفته از ندای #هل_من_ناصر_ینصرنی مولایش #حسین_بن_علی و کنایه از لبیک به این ندا بود.
#ادامه_دارد...
شـادے روح شــهـیـد #صـلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
🕊| @dosteshahideman
🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊🌹🕊
دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
🍂#فـصـل_پـنـجـم
🍁#عـنـوان: از مایکل جردن تا شکیل اونیل
یکی از علایق #محمودرضا در ایام نوجوانی تعقیب مسابقات لیگ #بستکبال حرفه ای آمریکا 'ان بی ای'بود. یادم هست که جمعه ها صبح،مسابقات لیگ حرفه ای آمریکا از شبکه یک پخش می شد. #محمودرضا همیشه قید خواب صبح جمعه را می زد و می نشست پای تماشای بستکبال. اطلاعاتش هم درباره لیگ آمریکا خوب بود و اخبار آن را علاوه بره تلویزیون گاهی از طریق نشریه های ورزشی هم دنبال می کرد.
عکس این مسابقه ها را از مجله های ورزشی می برید و نگه می داشت. مدتی هم پوستری از #مایکل_جُردن با دیوار اتاقش بود. از اسامی بازیکنان و مربیان بگیر تا جدول لیگ و ....را خوب می دانست و مرتب درباره شان حرف می زد.
یک صبح جمعه با هم نشسته بودیم و اگر اشتباه نکنم داشتیم مسابقه تیم #اورلاندو #مجیک را که #تیم محبوب محمودرضا بود تماشا می کردیم. محمودرضا به #شکیل_اونیل بازیکن سیاه پوست و #مسلمان این تیم علاقه داشت و طبق معمول شروع کرد به تعریف و تمجید از او و تکنیک بازی کردنش و از این حرف ها.
من وسط حرفش همین جوری گفتم: به مایکل جردن نمی رسد،گفت نه شکیل اونیل فرق دارد
گفتم چه فرقی ؟گفت شکیل اونیل هرهفته #نمازجمعه می رود. بعد گفت یک بار روز جمعه مسابقه داشته و هرچه مربیان تیم به او اصرار می کنند که آن روز نماز جمعه نرود نمی پذیرد . دست اخر مجبور می شوندچند نفر همراه او بفرستند که به محض تمام شدن نماز،#شکیل_اونیل را سوار ماشین کنند و سریع برگردانند تا به مسابقه برسد.
#محمودرضا آن روز به من ثابت کرد که شکیل اونیل از مایکل جردن سرتر است .چون #نمازجمعه اش ترک نمی شود.
#شـادے روح شـهـیـد #صـلـوات
🌷🍃 @dosteshahideman 🍃🌷
🍂#فـصـل_شـشـم
🍁#عـنـوان: رزمـنـده جـبهـه فـرهـنـگی
یادم هست کلاس دوم دبیرستان بود که یک روز دفترچه مخصوص ثبت #خاطرات_شهدا را که از بنیاد شهید گرفته بود باخودش به خانه آورد. دونفراز #شهدای جنگ تحمیلی را برای جمع آوری خاطراتشان انتخاب کرده بود یکی شان دانش آموز #شهیدعبدالمجیدشریف_زاده بود و دیگری #شهیداحدمقیمی،بی سیمچی شهید باکری که در کربلا ۵شهید شد.
خیلی جدی برای جمع آوری خاطرات این دو شهید وقت گذاشت وهردو دفترچه را پرکرد . با #مادر معزز شهید شریف زاده مصاحبه ای انجام داده و یک کاست پر کرده بود. درباره #شهید_مقیمی هم به #حاج بهزاد_پروین_قدس مراجعاتی کرده بود. با حاج بهزاد ارتباط نزدیکی برقرارکرده بود آن چنان که سبب آشنایی من با ایشان هم شد. اینها همه به خاطر تعلقی بود که از زمان نوجوانی به فرهنگ #جبهه و #جنگ داشت. همکاری اش با مستندی که #سهیل_کریمی در سوریه ساخت هم ادامه همین مسیر بود . براساس همین علایق فرهنگی ،درسوریه خیلی زود با سهیل کریمی و محمد تاجیک جوش خورده بود و حسابی باهم رفیق شده بودند .
چند بار #محمودرضا راش هایی را که سهیل کریمی در آنجا از او گرفته بودبه من نشان داد. عکسی هم ازاو در کنار سهیل کریمی هست که نشسته اند پای لب تاپ و راش هایی را که گرفته اند ،بازبینی می کنند.
#شـادے روح شـهـیـد #صـلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🕊| @dosteshahideman
🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊🌹🕊
دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
🍂 #فـصـل_بـیـسـت وپـنجـم
🍁 #عـنـوان:هـوا دار تمـام عـیار انـقـلاب
در#فتنه۸۸#وبلاگی راه انداخته بودم و تا مدتی به صورت روزنوشت،یاد داشتهایی درباره #فتنه می نوشتم.البته بیشتر از دوسال دوام نیاورد و اوایل سال ۱۳۹۱هک شد.یکی از خواننده های ثابت آن وبلاگ،#محمودرضا بود.
یادداشت هایی را می خواند و با اسم مستعار #<م.ر.ب>پای پست ها #کامنت می گذاشت.
گاهی هم بعد از اینکه یادداشتی را می خواند،زنگ می زد و نظرش را می گفت..در دیدارهای گاه و بیگاهی هم که تهران با هم داشتیم.وسط حرف ها حتما چیزی درباره وبلاگ می گفت.
گاهی پیش می امد که چند روز چیزی در وبلاگ نمی #نوشتم.این جور مواقع #تماس می گرفت و پیگیر نوشتم می شد.بعضی از یادداشت ها گاهی در پایگاه های خبری تحلیلی مثل جهان نیوز و رجانیوز و خبرگذاری فارس لینک می شدند.
این جور وقت ها #تماس می گرفت و #تشویقم می کرد.بعد از اینکه وبلاگم هک شد،اکانتم را از طریق تماس با مدیر سرویسی که وبلاگ را روی آن ساخته بودم پس گرفتم،اما دیگر چیزی در آن ننوشتم.به جایش یک وب سایت زدم.
#محمودرضا از این کار خوشش نیامده بود و بعد از
آن بارها از من خواست که به همان وبلاگ سابق برگردم.
می گفت:وبلاگت شخصیت پیدا کرده بود
#محمودرضا در #ایام_فتنه غیر از اینکه کنار بچه های #بسیج در میدان دفاع از #انقلاب حضور داشت،وقایع #فتنه را رصد هم میکرد.یادم هست آن روزها برای پیگیری دقیق اخبار و تحلیل ها لپ تاب خرید و برای خانه شان اینترنت وای فا گرفت.به #نظام_و_انقلاب #تعصب داشت و هر وقت من در نوشته هایم دفاعی از انقلاب میکردم خوشحال می شد،تماس می گرفت و تشویقمیکرد.یک بار چیزی در دفاع از نظام نوشتم که کمی#جنجال برانگیز شد و کامنت های زیادی پایش خورد،با یکی از خواننده های آن روزهای وبلاگ که از جریان فتنه جانب داری می کرد بحثم شده بود و چندتا کامنت بلند رد و بدل کرده بودیم،نهایتا من کوتاه آمده بودم.
#محمودرضا دلخور بود از من،اصرار داشت که من در بحث با این شخص کوتاه آمده بودم و
نباید عقب نشینی می کردم.آن روز تماس گرفت پرسید:می شناسی اش؟گفتم:بله،سابقه جبهه و جنگ هم دارد.اسمش را پرسید که من نگفتم و از او خواستم که بی خیال شود!گفت تو شکسته نفسی کرده ای در حالی که جای شکسته نفسی نبود.
فردایش دیدم آمده و توی #کامنت هاجواب بی تعارف و #محکمی به او داده است.
شـادے روح شـهـیـد #صـلـوات
🌷🍃 @dosteshahideman 🍃🌷
🍂 #فـصـل_بـیـسـت و شـشم
🍁 #عـنـوان:پـرکـارهـا شـهیـد مے شوند
اسفند سال1388بود.مثل هرسال در تالاروزارت کشور برای #سالگردشهیدان #آقامهدی_وآقاحمید_باکری مراسمی برگزار شده بود.
#تهران بودم آن روزها #محمودرضا زنگ زد و گفت:می آیی مراسم؟گفتم : می آیم چطور؟گفت حتما بیا .سخنران مراسم #حاج_قاسم است.
مقابل تالار باهم قرار گذاشته بودیم.
#محمودرضا زودتر از من رسیده بود.من با چندنفر از دوستان رفته بودم پیدایش کردم و باهم رفتیم و نشستیم طبقه بالا.
همه صندلی ها پر بود و جا برای نشستن نبود.به زحمت روی لبه یکی از سکوها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو.درطول مراسم با #محمودرضا مشغول صحبت بودیم.ولی #حاج_قاسم که آمد #محمودرضا دیگر حرفی نمی زد.
من گوشی موبایلم را در آوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم.
#محمودرضا تا آخر همین طوری توی#سکوت بود و گوش می داد.وقتی حاج قاسم داشت حرف هایش را جمع بندی می کرد ،#محمودرضا یک مرتبه برگشت #گفت:حاج قاسم فرصت #سرخاراندن هم ندارد.
این #کت_وشلواری را که تنش هست می بینی؟باور کن این را به #زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد والا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد.
موقع پایین آمدن از پله ها به #محمودرضا گفتم :نمی شود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟گفت :من خجالت می کشم توی #صورت حاج قاسم نگاه کنم،بس که #چهره اش_خسته است.
پایین که آمدیم ،موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور سلحشور در فیلم آژانس شیشه ای به او #گفتم:این شما،اینم #مربیتون!دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.
#محمودرضا خودش هم همین طور بودهمیشه #خسته.
#پرکاربود و به #پرکاری اعتقاد داشت.می گفت:من یک بار در حضور حاج قاسم برای عده ای حرف می زدم.گفتم من این طوره فهمیده ام که #خداوند_شهادت را به کسانی می دهد که پرکار هستند و #شهدای ما در #جنگ این طور بوده اند.حاج#قاسم حرفم را تایید کرد و #گفت_بله همین طور بود.
شـادے روح شـهیـد #صـلـوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
🍃 🌷
🌷 🍃 🌷
🍃 🌷 🍃 🌷
🍃🌷🍃🌷🍃🌷
⚘﷽⚘
اگر با #دوربینِ انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی ، می بینی که #جنگ هنوز هم ادامه دارد
سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای #جانباز شیمیایی تداعی می کند
ویلچری که چرخ هایش ،روزگاری را حکایت میکند که #رزمنده_ای دست و پایش را برای حفظ این #مملکت به ودیعه گذاشته است
درمیان #چشمک ستارگان شهر ، #رویای_صادقه_ای که دل خوشی فرزند شهیدی است .
در کوچه پس کوچه های بی کسی ، سنگ قبر بانام شهیدِ #گمنام مونس روزهای تنهایی #مادری است...
در محله ی #انتظار، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود.
کمی آنطرف تر مردی #با_ایمان کوله پشتیِ #غیرت بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد #دمشق.
#محمد_جنتی هر چه داشت در طبق #اخلاص گذاشت و فدای #بانوی_دمشق کرد
مدافع بود هم برای #حرم هم برای قلبش. #شهادتش دل هیئت #فاطمیون و زینبیون و حیدریون را سوزاند .
#حاج_حیدرِ سوریه شهید و #جاوید الاثر شد .شاید هم میخواست قلبش را در آنجا جا بگذارد.
توسل به #امام_حسن(ع) سبب شد بعد از دوسال #پیکرش بر گردد.و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد.
این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار #خاطرات جامانده زندگی می کنند.
#ترکش های زخم زبان عده ای ،دلِ داغدار خانواده #مدافعان_حرم را می سوزاند...
هنوز هم جنگ ادامه دارد...
✍به قلم #طاهره_بنایی منتظر
#شهید_مدافع_حرم_محمد_جنتی
📅تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۲/۱۸
📅تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۶
🗺محل شهادت: سوریه
🗺محل دفن:تهران.بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا
#شهید #محمد_جنتی
🌷 | @dosteshahideman
3.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘﷽⚘
💔#وصیت_تکان_دهنده_شهید
ای دوستان و همرزمان عزیز من!
اگر زمانی فرا رسید که #جنگ به پایان رسید و من به فیض #شهادت نایل نشدم از شما عزیزان عاجزانه این تقاضا را دارم #بدنم را از پوشاندنی ها عریان و برهنه کنید و پاهایم را به پاهای #اسبی_وحشی ببندید و در صحرایی سوزان بر روی خار و خاشاک رها کنید و اگر کسی پرسید چرا این کار را می کنید بگویید این #جوانی است کم سن و سال و #گنه_کار که توفیق و سعادت #شهادت را نداشته است و خداوند او را از درگاه الهی خود رهانیده است.
حال اگر #شهادت نصیبمان شد، آن را دو دستی می گیرم و خدا کند که زانوهایم سست نشود و #شهادت چیزی نیست که نصیب هر کس بشود.
شما که در شهر هستید #کمال و #سعادت فرزندان شما، زن، فرزند، خانه و زندگی نیست. سعادت فرزندان شما به لقاءالله پیوستن است، با #انبیا محشور شدن است، شب اول قبر #فاطمه_زهرا(س) به بالین آن ها آمدن است.
سعادت #شفاعت امام حسین(ع) است و هر کس که شهید می شود به کمال رسیده است.
🌷#شهیدحسام_اسماعیلی_فرد🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•