eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
تا یک دکتر آب پاکی رو ریخت روی دستمون که لوله های منی بَر وقتی از یک قسمت دچار قطعی بشن، مسدودی ایجاد میکنن و از هر ۱۰۰ نفر شاید یکی شانس بیاره چون عمل برگشت یک عمل خیلی ظریف و میکروسکوپی هستش و بخیه ها باعث مسدودی میشن و شما هیچ وقت به طور طبیعی باردار نمیشین... من و همسرم ناراحت و سخت پشیمون از کاری که کردیم به درگاه خدا توبه کردیم و خودمون رو سپردیم به خدا و ائمه... گفتیم خدایا خودت بهمون به طور طبیعی بچه بده که تو دردسر فرزندآوری نیفتیم... روز به روز عطش ما برای بچه بیشتر میشد و دریغ از یک بار بارداری... به بزرگی خدا ایمان داشتیم و داریم ولی هر خطایی یه تنبیهی در پی داره دو سال تمام در حسرت فرزند بودیم تا سال ۹۶ به همسرم پیشنهاد iui دادم و ایشون قبول کردن و دکتر رفتیم و ۳ میلیون هزینه ی iui دادیم و با کمال خوشحالی که دیگه میشه و تمام و این مدت همش حس شعف داشتیم که داریم دوباره بچه دار میشیم. ولی بعد ۱۴ روز که آزمایش دادم به قدری داغون شدم که اومدم خونه و فقط گریه کردم. با دکتر مردان مشورت کردیم و گفت شما فقط به روش ivf که اونم فقط ۳۰ درصد امکان داره باردار میشید. خیلی ناراحت و سر خورده بودم و پشیمون از کاری که کردم. رفتیم دنبال آزمایشات ivf... هزینه ی آزمایشات و عکس رنگی و سونو هایی که دادم اون موقع تقریبا ۳ تومن شد وقتی آزمایشات رو به طور کامل انجام دادیم. دکتر یک سری دارو برام نوشت که تخمک گذاری انجام بشه هر ۴ روز ۱۸۰۰۰۰۰ تومان هزینه آمپول ها و هربار دارو هم ۴۰۰ تا ۵۰۰ میشد که باید طی ۲۸ روز مرتب آمپول دارو مصرف میکردم و میزدم بماند که این آمپول ها و داروها چه آسیب های جسمی که به من وارد کرد. وقتی به طور کامل داروها رو گرفتم، مرتب باید سونو میشدم تا ببینم چند تا تخمک آزاد کردم هر بار سونو هم میدادم ۸۰ تومن هزینه سونوهام بود. روز پانکچر فرا رسید که ۱۴ تا تخمک گرفتن و از ۱۴ تا تخمک فقط دوتا برای لقاح خوب بود بعد از این همه هزینه و دارو گرفتن فقط دوتااااااا. چون هزینه ی پانکچر ۶ میلیون بود و اینکه تخمک فقط ۲ تا داشتم یعنی فاجعه... یعنی تمام مراحلی رو که انجام دادم و هزینه کردم اگر موفقیت آمیز نبود، باید تکرار میکردم. بعد از عمل پانکچر چون همراه بیهوشی بود وقتی به هوش اومدم دکتر اومد بالاسرم و گفت همسرتون آزمایش اسپرمشون صفر بوده و این یعنی خراب شدن تمام امیدهای من و دوباره از همسرتون نمونه گرفتیم، اگر صفر شده باشن، مجبوریم ایشون رو هم عمل کنیم. الحمدالله در آزمایش بعدی اسپرم وجود داشت و لقاح انجام شد و ۲ جنین بلاست تشکیل شد و دکتر تاریخ دادن برای عمل هیستروسکوپی یا خراش رحم که ۳۰۰ تومن هزینه همون خراش بود که با خونریزی و درد زیادی انجام شد و ۵ روز بعد تاریخ انتقال دادن برای ۵ روز بعد... الحمدالله رب العالمین عمل انتقال هم انجام شد و مبلغ انتقال هم ۲ میلیون هزینه برداشت و بعد از ۱۴ روز آزمایش دادن جواب آزمایشم مثبت شد تو این ۱۴ روز باید هر روز صبح و ظهر و شب آمپول و شیافت که همشون خارجی و هر آمپول ۳۰۰ تومن بود میزدم. و بعد از مثبت شدن این پایان کار نبود. تا ماه سوم دکتر گفتن باید روزی ۲ تا آمپول که هر آمپول هزینه ش تقریبا ۴۰۰ تومان بود میزدم و آمپول ها سخت گیر میومدن و دکتر استراحت مطلق داد. تو ۶ هفته الحمدالله قلب جنین تشکیل شد و چون ivf کرده بودم، مرتب سونو میدادم و آزمایش و اکوی قلب جنین و آنومالی و ان تی آزمایش ۳ مرحله ای و آزمایش ۲۴ ساعته و... که هر بار با هزینه های گزافی روبرو میشدم. فقط همه میگفتن ivf هستی باید مرتب چک بشی و هر بار با چشم گریان مطب رو ترک میکردم چون اصلا نمیگفتن جنین سالمه یا نه و فقط آزمایش مینوشتن. با وجود همه ی سختی ها، الحمدلله فرزند سومم سالم به دنیا آمد. یکی از جنین ها هم فریز شده که هر ساله هزینه ی فریز رو باید پرداخت کنیم. عزیزان من به خاطر حرف مردم، خودم با دست خودم همچین دردسری رو درست کردم. از عوارض این داروها بگم که دچار کیست رحمی شدم. با اینکه من قبلش عکس رنگی داده بودم و هیچ مشکلی نداشتم. خانما خواهرانه میگم اصلا سراغ این روش ها نرین. زمان بستن همه چی رو خیلی عادی جلوه دادن ولی همش دروغ بود. الان متوجه شدم که بچه ها اصلا مانع پیشرفت نیستند. متوجه شدم که نباید به حرف دیگران اهمیت داد. جالبه بدونید کسایی که مسخره میکردن خودشون بعد از من، شروع کردن به فرزند آوری، با اختلاف دو سال ولی دیگه هیچ کس اونا رو مسخره نمی‌کرد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
من مادر دو تا فرزند، فرزند اولم سال ۹۷، فرزند دومم ۱۴۰۳، متاسفانه موقعی که پسر اولم دنیا آمد ۲۳ سالم بود ولی کلاس های بارداری شرکت نکردم و با آگاهی کمی که از روند زایمان طبیعی داشتم استرس غلبه و سزارین شدم. الحمدلله به لطف خدا پسر دومم طبیعی شدم اصطلاح پزشکی ویبک... پسر اولم رو به خاطر اینکه می خوندم تو فضای مجازی پوشک ضرر داره سعی کردم ۲ و سال و ۳ ماه از پوشک بگیرم و الان فهمیدم باید هر وقت بچه آمادگی داشت، اقدام می‌کردم. الان ۸ ساله متاهل هستم. در این ۸ سال اشتباهاتی داشتم که پشیمانم. مثلا در برخورد با همسرم زودرنج هستم. زود قضاوت می‌کنم، بی سیاستی در برخورد با خانواده شوهر و خود همسر، پرحرفی، تعریف کردن همه گذشته ام به همسرم البته همسرم خیلی منطقی و منصف هستن ولی یه زن عاقل نباید در این حد بی گدار به آب بزنه. از کم و کسری هایی که تو دوران نامزدی و عروسی پیش میاد، نباید مدام گلایه کرد، یک بار محترمانه بگویید و بس... بعد هم ناراحتی از فامیل درجه یک خودم که در کادو آوردن و... کم لطفی کردن. در همه این موارد باید فکر کرد و نباید مته به خشخاش بزارید. مهم تر دفتر مخصوصی داشته باشد و احساستون رو بنویسید و خودتون خالی کنید بعد آخر نوشته خودتان بگویید یه هفته دیگه میام می خونم اگه به مرور زمان حل نشده بود باز هم زمان میدم یعنی خیلی از مشکلات با شوهر یا خانواده شوهر رو فرصت بدهید تا با مرور زمان حل بشه، بعدااا نوشته ها تون بخورید به خودتون آفرین میگید. از سکوت، احترام، صبری که خرج کردین👌 به علاقه مندیهای مفید بپردازید و عمر خودتون رو با این مسائل تلف نکنید، حفظ فرآن، ادامه تحصیل، کارهای هنری... فاصله بچه ها زیاد نشه، واقعا معضله، پسر اولم ۶ ساله و همبازی ۶ ماهه به دردش نمی خوره😔 ای کاش پسرم از شیر گرفتم یه چند ماه مواد خوراکی مغذی می خوردم بعدش اقدام میکردم. که نهایتا به خواست خدا فاصله سنی شون ۳ یا ۳ سال و نیم میشد👌👌👌 که طب مدرن و روانشناسی هم قبول داره. با وجود نظر پزشکان به سزارین دوم، زایمان طبیعی رو خدا عنایت کرد. با توکل به خدا، توسل، سبک زندگی درست، ورزش و مامای همراه زحمت کش موفق به زایمان طبیعی شدم. با کسی هم درمیان نگذارید چه تصمیمی دارید. بگید هر چی خدا بخواد. و در آخر در زندگی با خدا و اهل بیت و شهدا باشید. تو جایی که فکر میکنید کار به مو رسیده ولی پاره نمیشه...👌👌👌 اللهم عجل لولیک الفرج❤️❤️❤️ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ لِّلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَلُقُ مَا یَشَاءُ یهَبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ * أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَ إِنَثًا وَ یجَعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ» شوری، آیات ۴۹-۵۰ ✨«مالکیّت و حاکمیّت آسمان‌ها و زمین از آن خدا است هر چه را بخواهد می‌آفریند به هر کس اراده کند دختر می‌بخشد و به هر کس بخواهد پسر یا [اگر بخواهد] پسر و دختر -هر دو- را براى آنان جمع می‌کند و هر کس را بخواهد عقیم می‌گذارد؛ زیرا او دانا و قادر است» "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۳۵ متولد ۸۰ هستم و تو خانواده کم جمعیت بزرگ شدم. پدر و مادر و خواهر دوقلو خودم که ۱۵ دقیقه ازم بزرگتره. تو سن ۱۹ سالگی که تازه وارد حوزه شده بودم همسرجان اومدند خواستگاری و ما نیمه شعبان سال ۱۴۰۰ عقد کردیم. با مهریه ۱۴ میلیون و دو تا حلقه نقره. همسر جان طلبه بودند همچنان مشغول تحصیل، کاری نداشتند. خانواده به شدت مخالف(صرفا به خاطر مهریه کم وگرنه خود آقا پسر رو کامل تایید کرده بودند). همسر قم بودند و ما شهرستان. حدود ۱۵ ساعتی فاصله داشتیم. برای همین اولین تماس برای خواستگاری تا عقد حدود یکسال طول کشید. بماند که چه سختی هایی کشیدیم برای عقد. هر بار استخاره میکردم آیات عجیبی می آمد. یادمه یه بار اولین صفحه سوره مریم اومد.خوب بودن نتیجه استخاره به کنار. مسئله دیگری که بود همسر تو جلسات خواستگاری گفته بودند که به سوره مریم علاقه دارند و دوست دارند حفظ کنند. متوسل شدم به حضرت معصومه سلام الله علیها و ایشون هم نشونه هایی سر راهم قرار دادند که فهمیدم ایشون همون مرد رویاهامند که میتونم دستشون رو بگیرم تا خود خدا باهاشون همسفر بشم. خلاصه که پدرم به اصرار بنده راضی به عقد شدند. ۴۵ روز بعد یعنی عید فطر با جهیزیه خیلی مختصر رفتیم زیر یه سقف. با عروسی خیلی ساده. ما اجازه ندادیم خانواده ها دنبال جهاز سنگین و گرون بروند و تا مدت ها بخوان قسط بدن. در حد ضروریات، خیلی از وسایلم مثل فرش و اجاق و ... وسایل قدیمی مادرشوهرم بودند که زیر زمین خونه شون چیده بودند و بعد عروسی رفتیم همون زیر زمین تا الان همون جاییم. از همون اول عاشق بچه بودم. دو ماه بعد عروسی همسرجان بی بی چک تهیه کردند که دیدیم بله، خانوادمون داره ۳ نفره میشه. البته این خوشحالی دووم نیاورد و ۱۲ هفته رفتم سونو بدم که گفتند جنین ۹ هفته ایست قلبی کرده😭خیلی روزهای سختی بود. ولی با اون حجم ناراحتی هزار بار سجده شکر به جا آوردم و گفتم خدایا خودت صلاحم رو بهتر میدونی. همسر جان تجربه تلخی در مورد خواهرشون داشتند که دو تا سقط پشت سر هم داشتند و بعدش ۳ سال ناباروری رو تجربه کردند و با کلی نذر و دعا و دکتر بچه دار شدند. برای همین اصرار داشتند حتما خودمون رو از نظر جسمی و روحی بسازیم بعد به فکر بچه باشیم. فروردین ۱۴۰۱ بود که کلافه شده بودم رفتم حرم به خدا و امام زمان ارواحنا فداه و حضرت معصومه سلام الله علیها گله کردم.گفتم این بود اون شوهری که من رو به سمتش راهنمایی کردید این بود اون پدری کردن برام که ازتون خواستم امام زمان، حالا برای بیشتر شدن نسل شیعه باید التماسش کنم. خدا من رو ببخشه. چه حرف ها که نزدم. وسط حرفهام انگار یکی بهم گفت آفرین همین قدر ایمان داری؟ کی اومدی از خدا خواستی بهت نداده؟! یه بار از خدا بخواه ببین چطور جوابتو میده. چسبیدی به بنده خدا. اصل کاری رو نگاه نمیکنی. خدا بخواد کسی جلودار نیست. امیدی اومد تو وجودم. همون جا از حضرت معصومه سلام الله علیها خواستم بهم یه بچه بدند و خودشون دوران بارداری مراقبش باشند تا تجربه تلخ قبلی تکرار نشه و اینکه بعد به دنیا اومدنش هم تربیتش رو خودشون برعهده بگیرند. هفته بعد در کمال ناباوری بی بی چکم مثبت شد.من 😍 همسر😶😮🤔 خلاصه که بعد کلی آزمایش و سونو همسرجان پذیرفتند که باردارم. دوران خوبی بود. خبری از ویار و مشکلات بارداری نبود. ۴ ماهه بودم که مادرهمسر که درگیر سرطان بودند رو از دست دادیم.(برای شادی روحشون صلوات) بقیه دوران خوب بود. تا اینکه سحر ۱۶ آذر یهو کیسه آبم پاره شد و من راهی بیمارستان شدم.گفتند ضربان قلب بچه خوب نیست باید سزارین بشی. مایی که اصلا به سزارین فکر نمی‌کردیم و خودمون برای زایمان طبیعی اونم دو هفته دیگه آماده کرده بودیم😵‍💫🤕اینجوری شدیم. دخترم که به دنیا اومد تازه فهمیدم اشک شوق یعنی چی.🥲 خیلی حس نابی بود. حس ناب مادرشدن. ان شاءالله همه تجربه کنند. تنها مسئله آزار دهنده نوع زایمان بود و البته بدون برنامه بودنش. ولی همون موقع با ناراحتی تمام باز سجده شکر به جا میاوردم و میگفتم صلاحم رو خدا بهتر میدونه. ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۳۵ دخترم خیلی آروم بود. اصلا اذیت نشدم. پا قدم خوبی هم داشت کلی برکت آورد. ماشین خریدیم، همسر آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شدند و برای اولین بار پدرجان رو بردیم پابوس امام رضا علیه السلام. آرامش زندگیم ۸۰ درصد زیاد شد. دخترم ۱۱ ماهه بود که دوره ام عقب افتاد. بی بی چک زدم.بله، مثبته. این بار شرایط بارداری یه مقدار متفاوت بود. حالت تهوع و ویار بد بارداری خیلی اذیتم کرد. افت فشارخون مکرر. از طرفی دوست داشتم تاجایی که میشه به دخترم شیر بدم و همین بدنم رو ضعیف کرد. از همون اول دنبال ویبک بودم. یهویی و خیلی اتفاقی با مرکز مامایی فاطمه الزهرا با مدیریت خانم قنبری در قم آشنا شدم. من اسمشون رو میذارم فرشته. خانم بسیار مومن و کاربلد. اعتراف میکنم تمام جلسات رو با ناامیدی می‌رفتم پیش شون و ایشون رو که میدیدم حالم خوب و پر انرژی میشدم و میومدم خونه. خیر دنیا و آخرت رو ببینند. نکات ورزشی، تغذیه که می‌گفتند رو رعایت کردم. ۳۹ هفته و ۳ روز مراجعه کردم، پیش شون و ایشون روش ابداعی مختص مرکز خودشون که نوعی طب فشاری هست رو برام انجام دادند و ساعت ۷ کارشون تموم و من از مطبشون اومدم بیرون و دردام شروع شد. اول که آقامون قبول نداشتند دردهای زایمانه و می‌گفتند توهم زدی. مگه میشه با فشار دادند دو تا نقطه تو بدن دردها شروع بشند. ولی ساعت ۲ که دیدند واقعا دردهای زایمانه دیگه تماس گرفتند با ماماهمراهم و راهی بیمارستان شدیم. ساعت ۵ و ۲۰ دقیقه دخترم کوچولو نازم بغلم بود. الان دوماه بیشتر گذشته از زایمانم. ولی هنوز باورم نمیشه ویبک موفقی رو اونم با فاصله یک سال و نیم انجام دادم.😃 گاهی میگم شاید حکمت اینکه اولی سزارین شد همین بود.که گوش چند نفر بشنوه که چیزی به اسم ویبک وجود داره. چه آشناهای خودمون چه طرف همسر واقعا نمیدونستند میشه بعد سزارین طبیعی زایمان‌ کرد و همچنان سجده شکر به جا میارم که خدا دانا تر هست. در مورد قناعت برای بچه ها هم بگم برای دختر اولم در حد ضروریات خرید کردیم. چند دست لباس و چند تا اسباب بازی و یه دونه تاب ریلکسی و کالسکه. پتو دور پیچ و حوله ش رو هم پارچه گرفتم خودم دوختم. برای دختر دومم کل چیزی که تهیه شد فقط یه حوله بود.چون تمام لباس های دختر اولم تا قبل غذاخور شدنش، نو مونده بودند. لطفا برای عاقبت به خیری خانوادم دعا کنید. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فرزندان تجربه ی ۱۰۳۵ 😍 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوتا کافی نیست... کارم زیاد بود و حتی مایل نبودم بیش از دو فرزندی که داشتم، فرزند دیگری داشته باشم. از طرفی، پدرم خیلی به بچه علاقه ‏داشت و مایل بود که فرزندان دیگری هم داشته باشیم و می‌گفت: ✨«اینها تازه از نزد پروردگارشان مراجعت کرده‌اند و عصمت ‏دارند. عصمت اینهاست که انسان را به خود جذب می‌کند، نه چیز دیگری.»‏ ‏ آقا با فرزند چهارمی ما انس عجیبی داشت و تنها کسی که می‌توانست حال ایشان را تغییر دهد، او بود.‏ ‏ 📚 فرزند آیت الله بهجت، زمزم عرفان "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
⚠️بلوغ جنسی زودرس ❎ یکی از عوامل بلوغ زودرس، ارتباط فرزندان با انسانهای بزرگتر است و تک فرزند ها دائما با پدر و مادر خود در ارتباط هستند. ❌بلوغ زود هنگام آسیب هایی را به دنبال دارد. ❎ بلوغ جنسی را بلوغ عقلی کنترل می کند و اگر بلوغ جنسی زودتر از بلوغ عقلی حاصل شود آسیب هایی را به دنبال خواهد داشت و باعث اختلالات جنسی خواهد شد. 👈🏻 در خانواده های چند فرزند، فرزندان در دوران کودکی خود خواهند بود، ولی در خانواده های تک فرزند کودک همواره به کار های پدر و مادر نگاه می کند و رفتار های بزرگ تر ها باعث این بلوغ زودرس خواهد شد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۰۳۶ من یه مامان دهه هفتادی ام، من با خواهرم دوقلو هستیم. اول ایشون ازدواج کردن و من بعداز اتمام دو ترم از درسم که گذشت به پیشنهاد دامادمون یعنی شوهرخواهرم با برادرشون ازدواج کردم و با خواهر دوقلوم جاری شدیم. من وقت ازدواج با اینکه ۱۹ سالم بود، هیچ معیاری برای ازدواج نداشتم، تنها بخاطر اینکه کنار خواهرم باشم چون واقعا این چندسالی که ایشون ازدواج کرده بودن و از من دور شده بود، اذیت شده بودم، تصمیم به این ازدواج گرفتم. سال ۹۲ عقد کردیم و یک مجلس خوب گرفتیم، خاطرات دوران عقدم خیلی بد بود، هر دو بچه بودیم نمیدونستیم زندگی اینجور مثل فیلما نیست، من توی دنیای خودم بودم، همسرمم توی دنیای خودش، آخر هفته همو میدیدم ایشون بیکار بود و من هیچ درکی از اینکه همسرم باید شغلی داشته باشه نداشتم. اوایل سال ۹۴ بود که متوجه شدم متاسفانه باردارم البته شایدم حکمتی بود و باید بگم خوشبختانه چون اگر من باردار نمیشدم شاید از هم جدا میشدیم. وقتی به خانواده ها اطلاع دادیم، سریع مجلس گرفتیم و من خانه دار شدم هنوز یه ترم دانشگاهمم مونده بود تا کاردانی رو تموم کنم همینجوری که حامله بودم میرفتم امتحانم می‌دادم. بهمن ۹۴ آقا پسر اول ما دنیا اومد با زایمان طبیعی، زایمان راحتی داشتم ولی بعد از ده روز متوجه شدم دکتر یه گاز استریل جا گذاشته، کار خدا که متوجه شدم چون بهم گفته بودن دیرتر میومدی ممکن بود لوله هات کاملا بسته بشن و دیگه نتونی بچه دار بشی. خیلی اذیت شدم تا اون گاز استریل رو خارج کردن دوران نقاحت بعد از زایمانم تقریبا ۲۰روز طول کشید. دیگه با این اوصافی که براتون تعریف کردم اصلا بچه نمیخواستم خودم کم تجربه و بچه، شوهرم بیکار، خودم درسم رو رها کردم. از طرفی سن وتجربه ی همسرمم کم بود و منو اذیت می‌کرد و بهونه های الکی می‌آورد که من فقط صبر می‌کردم و به خدا توکل می‌کردم. یه دفترم داشتم که خاطراتمو مینوشتم یادمه یه شب محرم بود صدای روضه تو خونه مون پیچیده بود، آخه همسایه مون که از قضا عموی من می‌شد، هیئت داشتن خیلی دلم شکست وگریه کردم از ته قلبم خواستم امام حسین منو بطلبه برم پابوسش... چندباری ام توی قرعه کشی ها شرکت کردم ولی اسمم درنیومد تا اینکه یه روز مادرم پیشنهاد داد بیا من هزینه سفرت رو میدم باهم بریم کربلا ولی فقط خودت، بچتو بذار شوهرت نگه داره. من اصلا فکرشو نمیکردم، میگفتم فکر نکنم آخه نمیذاشت من تا بازار یا خونه مادرم برم، حالا کربلا! اونم ده روز بدون بچه! خلاصه دلو زدم به دریا و بهش گفتم، در کمال ناباوری قبول کرد، بچه رو هم نگه داشت من با مادرشوهرم تو یه خونه زندگی می کنیم. از اونم خواهش کردم گفت آره نگهش میدارم، برو. خلاصه که رفتم زیارت تا چشمم به گنبد افتاد از آقا خواستم برام زندگیم رو درست کنه، هر جور که خودش صلاح میدونه بیشترین دعامم اخلاق شوهرم بود، میگفتم درست بشه من با کارگری و بی پولی و همه چیز میسازم. وقتی برگشتیم یادمه دقیقا اسفند ۹۷ بود، دودل بودم برای فرزند دوم، تا اینکه آذرماه ۹۸ پدرشوهرم فوت کردن و من چون آخر عمری ازشون مراقبت می‌کردم، خیلی حالم بد بود. تصمیمم رو برای بارداری دوم گرفتم ولی کمی طول کشید. دکتر که رفتم گفت خانم شما تیروئید داری باید اول مشکلتو رفع کنی بعد، خلاصه توی اوج کرونا فروردین ۱۴۰۰ آقایاسین ماهم به دنیا اومد و چون اوج کرونا بود بستری نمیکردن، آنقدر دردکشیدم آخرم دکترم نیومد، اورژانسی سزارین شدم. قدم پسرم خیلی خوب بود، اول وام فرزندآوری شو دادن که واقعا روزیش بود که بادپولش یه مقدار طلا خریدیم. بعد ماشین خریدیم، مغازمونو گسترش دادیم (شوهرم کارگر ساختمانی بودن ولی کار نبود، یه مغازه کوچیک لوازم آرایشی زدن) حالا یه مغازه بزرگ لوازم آرایشی داریم، پس انداز داریم، حالا پسرام بزرگ شدن طاها کلاس سومه، یاسینم ۴سالشه... منو شوهرم باهم کار میکنیم، ایشون میرن اسنپ و من توی مغازه مشغولم، درسته قسط و قرضم زیاد داریم ولی همین که باهم کار میکنیم و میگیم میخندیم و همدلیم برام دنیای قشنگیه هیچ وقت مادیات برام معیار نبوده و نخواهد بود، چون من خونه پدریم توی نازونعمت بودم همه چیز برام مهیا بود، چه مادی چه معنوی ولی بدونید، تجربه به من ثابت کرده عشق ووفاداریه که دو طرف میتونن به هم داشته باشن هست که تا آخر عمرت حاضری همه چیزت رو بدی ولی از هم جدا نشین. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌 «ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سنگ اول تربیت پدر چه کند که مربی خوبی برای فرزند خود باشد؟ شرط اول این است که دل همسرش را بدست بیاورد. این سنگ اول تربیت اولاد است. هر کس توانست همسر خودش را قانع کند به اینکه خدمت‌گزار اوست، به او عشق می‌ورزد و برای سعادت او آرزوی توفیق دارد؛ آن وقت است که می‌تواند نقشۀ تربیتی فرزندان خودش را ترسیم کند. هر جا پدری در تربیت موفق نشد، مشکل در عدم همکاری مادر بود! "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز ملی کودک.... "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌عاقبت رفاه زدگی... وقتی ما کودکان‌مان را از سر محبت عادت به رفاه فراوان دادیم و هر آن‌چه خواست، بلافاصله و به هر قیمت در اختیار او ‏قرار دادیم، عملاً ذائقه‌ی احساس لذت را به واسطه‌ی انبوه لذت‌هایی که دائماً درک می‌کند از بین برده‌ایم. ‏ کودکی که تا اراده کرد و پشت ویترین هر مغازه هر اسباب بازی و خوراکی و پوشاکی را دید در اختیارش گذاشته شد، و هر ‏روز با رنگی جدید و اسباب بازی جدیدتر در میان کودکان ظاهر شد، دیگر احساس کمبودی نمی‌کند تا با داشتن آن لذت ببرد ‏ و لذا رو به بهانه‌جویی می‌برد و از داشته‌های خود شکایت می‌کند و ناشکرانه انبوه نعمت‌های اطراف خود را نمی‌بیند تا ‏نوبت به تشکر از والدین و لذت بردن از زندگی برسد.‏ 📚 کرامت نفس در تربیت کودک کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضرورت اقدامات عملی برای ساختن جامعه دوستدار کودک 👌بسیار کلیدی و راهگشا "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
پیشنهاد منه... به محض رسیدن به همدان و انجام دید و بازدیدهای مرسوم، حسین بی مقدمه گفت:"باید برای وهب زن بگیریم." پرسیدم درخواست وهبه یا شما؟ گفت: "نباید بذاریم جوون بیاد و بگه زن می خوام، اگر چه من باهاش رفیقم و با من راحته و حرف هاشو به من می زنه اما تا حالا تقاضایی نکرده، این پیشنهاد منه." گفتم: "حتما کسی رو دیدی و براش انتخاب کردی که این قدر عجله داری." گفت:" نه انتخاب با خودشه، ازدواج به زندگی جهت میده." 🔹همسر شهید 📚 خدا حافظ سالار 💥سالروز شهادت سردار شهید حسین همدانی گرامی باد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
⚠️مدیرکل استاندارد قزوین: سرلاک نستله استاندارد نیست... براساس بازرسی‌های صورت‌گرفته توسط بازرسان اداره‌کل استاندارد مشاهده شد که فرآوردهٔ غذایی کمکی شیرخواران و کودکان بر پایه‌ غلات با علامت تجاری «سرلاک» محصول شرکت نستلهٔ ایران، بدون استاندارد است و علامت استاندارد را جعل کرده است. 🔹خبرگزاری فارس "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌فشار خون بالا در بارداری... من تو سن ۲۰سالگی سر بارداری بچه اولم تو هفته ۱۵ بارداری متوجه فشار خون بالام شدم. البته قبل اون بارداریم یه سقط تو ۴ماهگی داشتم که پیگیر علتش نشدم ولی بعدا دکترها گفتن ممکنه علتش فشار بالا بوده باشه. اون موقع یه شب حالم بد شد و با آمبولانس به بیمارستان رفتم(یعنی سر پسر اولم) و بعد بغیر از دکتر زنان، دکتر قلب و داخلی منو دیدن و بعد کلی آزمایش هیچ علتی برای فشار بالام پیدا نکردن، نه دفع پروتیئن نه مشکل خونی و نه ... اما دکتر روزی یه دونه قرص متیل دوپا و یه آ اس آ برام تجویز کرد. با اینکه قرص میخوردم ولی اگه یه وقت غذای شور یا تند میخوردم و یا عصبانی میشدم، فشارم بالا میرفت و غیر قابل کنترل میشد، که دو دفعه هرباربه مدت یک هفته تو آی سی یو بستری شدم و خیلی یهویی تو هفته ۳۵بارداری طبیعی زایمان کردم و پسر اولم و بغل گرفتم. ۴سال بعد تو ایام کرونا دوباره باردار شدم و بازهم فشار بالای دوران بارداری داشتم و این دفعه بجای یه قرص متیل دوپا ۲تا قرص میخوردم و یه دونه آ اس آ. اما بازم باید تو اون دوران مواظب می بودم و سعی میکردم همیشه آروم باشم که فشارم کنترل بشه و یه سری پرهیز غذایی و رعایت میکردم. خداروشکر اون دوران هم گذشت و تو بارداری دومم یه بار تو هفته ۲۸بارداری بخاطره خطر زایمان زودرس ۱۰روزی بستری شدم و بعدش ۶هفته استراحت مطلق بودم و اول ۳۵هفته زایمان کردم و پسر دومم رو خدا تو اوج کرونا و روزهای قرنطینه به ما هدیه داد. و سال گذشته هم توی ۲۸سالگی به عشق امام زمان دوباره اقدام کردیم و خدا بهمون سومین پسرمون و هدیه داد. این بار هم فشار بارداری داشتم و روزی ۳تا متیل دوپا و ۲تا آ اس آ میخوردم و بازم چند روزی بستری شدم. ایندفعه تو اول هفته ۳۷ بخاطره فشار ۱۶ بستری شدم و ختم بارداریم کردن، خداروشکر این دفعه هم طبیعی زایمان کردم و از دفعه های پیش راحت تر. فشار بالا تو بارداری سخته، سردردها، بدحالی ها و بی حالی ها،گر گرفتن های بیش از حد و.... اما به نتیجه خوب و شیرینش می ارزه. ان شاءالله همه بارداریها بی خطر باشه و بسلامت تموم بشه. اینم بگم هنوزم دوست دارم بچه بیارم با همه سختی هاش. فشار بالا تو بارداری فقط احتیاج به مراقبت و کنترل و هوشیاری به موقع داره. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا