#تجربه_من ۶۱۱
#رویای_مادری
#ناباروری
#سختیهای_زندگی
#فرزندآوری
#قسمت_دوم
البته خیلی کمک پدر مادرم و خواهرام، به من کمک کرد تا بتونم این سختی ها را پشت سر بذارم...
بعد از چند سال زمینی که خریده بودیم که بتونیم خونه بسازیم رو به خاطر هزینه های درمان فروختیم و با بخشی از اون پول یه خونه ی کوچیک نیمه ساز و البته پایین شهر خریدیم و با کمک پدر و مادرم و فروش طلاهام و وام تونستیم به ماشین بخریم که بتونیم راحت تر روند درمان رو ادامه بدیم.
آخه ما دکتر های مختلف تو شهرهای قم و تهران هم می رفتیم ولی با اینکه حرف همه یکی بود و سال های سال می گذشت ولی نمی تونستیم قبول کنیم که بچه دار نخواهیم شد.
۴ بار ای وی اف ناموفق منو از پا نمی نداخت و من خسته اما با کور سویی از امید ادامه می دادم، تا اینکه بعد از گذشت ۱۶ سال و تو ای وی اف پنجم در سن ۳۷ سالگی باردار شدم.
وقتی نتیجه ی آزمایشم رو گرفتم، همه گریه می کردیم، تو مدت ۱۵ روز از زمان ای وی اف تا گرفتن نتیجه ی آزمایش به دو تا شهید متوسل شده بودم. وقتی به همسرم زنگ زدم و نتیجه آزمایش رو گفتم، شوکه شده بود، اصلا نمی تونست حرف بزنه و هنوز که هنوز میگه باورم نمیشه...
مادر شوهر و پدر شوهرم دارن لحظه شماری می کنن برای دیدن کوچولوی ما، اینقدر خوشحال هستن که بچه ی من دختره چون ۵ تا نوه ی پسر دارن، میگن زنی که بچه اولش دختر باشه، قدمش پربرکته.
فرشته کوچولوی من اومده تا همه ی سختی ها و رنج هایی که کشیدیم رو از زندگیمون پاک کنه، الان که دارم این پیام رو میدم به فضل و لطف خدا به زودی فرشته ی کوچولو و ثمره ی عشقمون یا به قول آقام معجزه ی زندگیمون به دنیا میاد.
از همه اعضای کانال و مامانای عزیز می خوام برام دعا کنن که کوچولوی من سالم به دنیا بیاد و یه خواسته ی دیگه ای که داشتم اینه که برام دعا کنند تا بتونم دوباره فرزند دیگه ای داشته باشم با اینکه ای وی اف و درمان ناباروری پروسه ی سخت، وقت گیر، پر استرس ، پر هزینه هست و از الان دارم دوباره رو آقام کار می کنم که برای دومی هم باهام همکاری کنه 😊
و در پایان برای تمام چشم انتظار ها دعا کنید که طمع شیرین و وصف نشدنی مادر شدن رو بچشند.
دلیل اینهمه پر حرفی این بود که بگم موضوع ناباروری مشکلی بزرگ البته اغلب قابل درمان هست اما وقت گیر، با هزینه های سرسام آور و مهم تر این که اکثرا زوج های نابارور درک نمی شوند و باید به تنهایی این مسئله سخت رو پیش ببرند.
امید که به این مسئله جدی تر توجه شود.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ سومین رویداد ملی «مادران قاسمپرور» در شانزدهم دیماه ۱۴۰۱ در استانهای مختلف ایران برگزار خواهد شد.
👌 به مادرانی که از روز شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی (۱۳۹۸/۱۰/۱۳) تا سومین سالگرد شهادت این سردار بزرگ نام فرزندشان را «قاسم» گذاشتهاند و تاکنون به آنها تندیس تقدیم نشده، نشان ملی «مادران قاسمپرور» اهداء خواهد شد.
🕘 مهلت ثبت نام:
چهارم دی ماه لغایت دوازدهم دی ماه ۱۴۰١
ثبتنام از طریق آدرس👇
🌐 https://b2n.ir/rooydad_meli
و یا آیدی👇
🆔 https://eitaa.com/rooydad_meli
@madaranghasemparvar
#فرزندآوری
#سلیمانیها_در_راهند
#مادران_قاسم_پرور
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_پناهیان
✅ نوبت جهاد ماست....
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#خانواده_مستحکم
#سبک_زندگی_اسلامی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۱۲
#فرزندآوری
#مدیریت_اقتصادی
#دوتا_کافی_نیست
#رزاقیت_خداوند
#خانواده_دوستدار_فرزند
من در سال ۸۴ با همسرم به طور کاملا سنتی عقد کردم و دوران سخت و طاقت فرسای ١/۵ ساله را شاید به تلخی، به امید زندگی زیر یک سقف مشترک سپری کردیم.
عقد بسیار ساده و مقارن با نیمه شعبان بود، گرچه با تاخیر یکماهه میتونستیم عید فطر پیش رهبری عقد بشیم، ولی از ترس از دست دادن همدیگه طی این مدت، ترجیح دادیم زودتر عقد بشیم.
مادرم از اول مخالف ازدواج ما بود و تمام این تلخی های عقد هم مربوط به رفتار نسنجیده ایشون بود، که خاطرات تلخش را تا ابد برای ما باقی گذاشت.
ولی در این دوران واقعا همدل بودیم و سعی کردیم تا از این فرصت برای رفع نواقصمون کمک بگیریم و رشد کنیم تا بعد راحت تر کنار هم باشیم، با گفتگو و نوشتن، نامه نگاری هایی که گاه حامل آنها خودمون بودیم و هرجا سختمون بود، صحبت کنیم، می نوشتیم.
بالاخره فروردین ۸۶ با سفر به مشهد و بعد هم یک ولیمه مختصر مستقل شدیم در شهری دور از خانواده ها...
۲ سال در غربت زندگی کردیم که سرشار از خوشی بود و تنها لحظات تلخ آن را مادرم رقم میزد.
مادر من معلم بودن و بصورت کاملا افراطی درگیر کارشون بودن و به همین جهت من از کار بیرون منزل متنفر شده بودم، علیرغم درس خوبم که در مدارس تیزهوشان بودم.
یک تجربه ی تلخ، سقط در یک سال و نیم بعد از ازدواجم در غربت داشتم که خیلی از نظر روحی برای من سخت بود و زمینه ای شد تا به فکر انتقال به شهر خود شویم و در کمال ناباوری این اتفاق افتاد و در سال ۸۸ بازگشتیم.
در سال ۸۹ خدا پسرم را به ما عطا کرد، من با فکر فرزندان زیاد و یک خانم خانه دار به تمام معنا به جنگ با عرف خانواده و بویژه مادرم رفته بودم.
۲ سال و ۳ ماه بعد دختر اولم را باردار شدم، کاملا به اختیار، تا سه ماه مادرم را مطلع نکردم تا آرامش بیشتری داشته باشم و این اتفاق در بارداری های بعدی هم افتاد.
بارداری فوق العاده سختی داشتم و در ماه آخر استراحت مطلق کامل، به اجبار ماه آخر را به مادرم که به اصرار من بازنشسته شده بود، زحمت دادم. که قدر دان زحمات شون هستم.
دختر اولم بعد از فراز و نشیب سخت بارداری خیلی راحت در فروردین ۹۲ به دنیا آمد و یک موجود بی دردسر و کاملا مستقل، طوری که این بار با فاصله ی کمتر، تصمیم به بارداری مجدد گرفتم. قصه ی زایمان زودرس و استراحت مطلقی که به دلیل نداشتن کمک، رعایت نکردم.
دو روز قبل از مراسم ازدواج تنها برادرم با ۴۲ روز تفاوت پزشکی دختر دومم را به دنیا آوردم، خدارا شکر سالم و به شکل طبیعی...
دو و نیم سال از تولد فرزند سوم گذشته بود که تصمیم به داشتن فرزند بعدی گرفتیم و در این زمان مقام معظم رهبری هم تاکید به فرزند آوری بیشتر داشتن و ما مصممتر ازقبل و حق به جانب تر، برای مواجهه با افرادی که دائم ما را سرزنش میکردند به راهمون ادامه دادیم.
و خداوند لطفش را شامل حالمون کرد و در سال ۹۷ دختر سومم را به ما عطا کرد.
در ضمن ما با اقتصاد مقاومتی و با یک حقوق زندگی را به خوبی مدیریت میکردیم و خیلی از موارد مصرفی اعم از خوراکی و پوشاکی را در خانه تولید میکردیم. میتونم به جرات بگم لباس کل اعضای خانواده دوخت خودم بود، بخاطر علاقه ی زیادم به خیاطی، همسرم هم خیلی همراهی میکردن در خرید پارچه های متنوع و با وجود تعداد زیاد مون، همیشه در فامیل هم خوش پوش بودیم و هم نوپوش با هزینه ای گاها یک چهارم بقیه....
با تولد هر فرزند رزق مادی و معنویمون بیشتر شد، باتولد پسرم ماشین نو خریدیم، با تولد دختر اول یک زمین با فروش طلاهای پس اندازم و با مساعدت خانواده ام و لطف خدا سال ۹۴ خونه ای بزرگ ولی قدیمی و تقریبا دور از مرکز شهر خریدیم.
با تولد دختر سوم گرچه تصادف سختی کردیم و ماشین مون تقریلا کامل از بین رفت ولی جز شکستگی پای پسرم و شانه ی دختر اول و مقداری جراحات دیگر خدا را صد هزار مرتبه شکر همه زنده ماندیم و بعد از مدت کوتاهی هم در سلامت کامل بودیم و هم یک ماشین بهتر و بزرگتر از قبل خریدیم.
بعد از گذشت دو سال و نیم از تولد فرزند چهارم تصمیم به بارداری مجدد گرفتیم که بخاطر فوت غافلگیرانه ی مادر شوهرم و شرایط روحی همسرم و بعد هم خواست خدا، یکسال و نیم این تصمیم به تعویق افتاد، تا اینکه به لطف خدا دوماه هست که باردار و طبق معمول مادرم بی اطلاع!
من نوه ی اول خانواده مادریم هستم، لذا در این سبک زندگی و فرزندآوری پیشگام بودم و تقریبا رسم غلط و منحوس دوتا بچه کافیه را که به شکل جدی در نسل مادران ما رسوخ کرده و ادامه داشت را برچیدم و این نهضت با تلاش بقیه نیز ادامه پیدا کرده الحمدلله.
از خدا میخواهم که به همه ی زنان سرزمینم که آرزوی مادر شدن دارند، توفیق مادری با فرزندانی صالح و سالم عطا کند، و مرا هم در این راه کمک نماید.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_علی_صفایی_حائری
📌بندگی دنیا، اسارت و خسران محض...
بر فرض كه ما به ثروت ها و لذت ها برسيم و در هر دقيقه چند ميليون تومان به چنگ بياوريم. اين همه ثروت و لذت در ما چه استعدادى را زياد مىكند؟
اين ما هستيم كه ثروت ها را زياد كرده ايم اما ثروت ها، چه؟ فقط نيروى ما را مصرف كرده اند و روى هم جمع شده اند.
بر فرض اين ثروت ها به ما رفاه و آسايشى بدهند اما بيشتر از اينها از ما گرفته اند. ما براى رفاه، به اين همه استعداد نياز نداشتيم. ما براى رفاه به انسان بودن نياز نداشتيم.
يك زنبور عسل به رفاه در سطح عالى ترى رسيده بدون اين كه اين همه استعداد داشته باشد. بدون اين كه از فكر، عقل، اختيار، وجدان و فرقان برخوردار باشد.
[حیوانات] لباسشان همراهشان است و خوراكشان دم دستشان و هيچ گاه خودكشى هم نكرده اند، زيرا خودآگاهى نداشته اند.
عبوديت در راه نفس و خلق و دنيا و شيطان، چيزى جز از دست رفتن و چيزى جز خسارت نيست. بندگىِ اينها اسارت است و بندگىِ حق، آزادى است.
📚 مسئولیت سازندگی، ص ۷۷
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✅ جنسیت فرزند
✨ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«کسى که فرزندى در راه دارد، اگر نیّت کند که نامش را محمد یا على بگذارد، خداوند متعال به او پسر خواهد داد».[۱]
✨ امام صادق علیه السلام میفرماید:
«هرکس که زنش باردار است و فرزندش چهار ماهه شد، رو به قبله بایستد و آیة الکرسى بخواند، و دست به پهلوى همسرش گذارد و بگوید: اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ سَمَّیْتُهُ مُحَمَّدا (خداوندا من این فرزند، را محمد نام گذاردم)، خداوند این جنین را پسر میکند، و اگر به عهد خود وفا کند و نام او را محمد نهد خداوند آن را وسیله برکت او قرار دهد و گرنه اختیار با خداست که او را نگهدارد یا ببرد».[۲]
گفتنی است؛ دعا کننده باید مصلحت الهی در درخواست خود را در نظر داشته باشد؛ یعنی بداند که خداوند اگر مصلحت بداند دعایش را مستجاب میکند، و فرزندش، پسر متولد میشود. به دیگر سخن؛ تنها دعا برای پسر شدن فرزند علت تامه نیست، و نباید خیال کرد حالا که این دعا خوانده شد، حتماً باید پسر متولد شود.
همچنین باید دانست که والدین از خداوند مهربان سلامت فرزند خود را بخواهند.
✨ همانطور که هر وقت به امام زین العابدین علیه السلام بشارت مىدادند که فرزندى برایتان به دنیا آمده، سؤال نمىفرمود که آیا پسر است یا دختر، بلکه مىفرمود: آیا سالم و بىعیب است؟ اگر مىگفتند آرى، مىفرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَخْلُقْ مِنِّی شَیْئاً مُشَوَّهاً»؛ سپاس خدایى را که از من فرزندى ناهنجار به دنیا نیاورد.[۳]
🔹منابع:
۱. ابن فهد حلى، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، محقق و مصحح: موحدى قمى، احمد، ص ۸۸، دار الکتب الإسلامی، بی جا، چاپ اول
۲. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج ۶، ص ۱۱ ، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم
۳. عدة الداعی و نجاح الساعی، ص ۸۸ ؛ الکافی، ج ۶، ص ۲۱.
#فرزندآوری
#جنسیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ انتخاب با شماست...
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#خانواده_مستحکم
#سبک_زندگی_اسلامی
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۶۱۳
#ازدواج_آسان
#خانواده_مستحکم
#فرزندآوری
#رزاقیت_خداوند
من در حال حاضر یک خانم ۴۵ ساله ام.😊 در سن ۳۵ سالگی ازدواج کردم🌺🌺. تحصیلات دانشگاهی دارم و همچنین حوزوی.
از ۱۸ سالگی هم کار بیرون از منزل رو تجربه کردم. اینا رو میگم که بدونین از لحاظ اقتصادی و وجهه اجتماعی مشکلی نداشتم. خواستگار زیاد داشتم.🙇♀
عده زیادی که اصلا با معیارهام جور نبودن. بقیه هم وقتی می فهمیدن یک مشکل ظاهری دارم که تو زیبایی تاثیر داره. پا پس میکشیدن.
البته با داشتن حجاب مشکل من معلوم نبود. اینم بگم من اونها رو زیر سوال نمیبرم. من دیگه کلا بی خیال ازدواج شده بودم. هر کسیم میگفت. سریع رد می کردم.
من با همسر فعلیم همکار بودیم. ضمنا من معتقد و مذهبی بودم. همسرم سال ۹۰ خواستگاری کردن از من به واسطه ی مدیریت محل کار مون. من فقط یک شوخی فرض کردم.چون ایشون چند سالی از من کوچیکتر بود. اما مذهبی و معتقد و کاری و کوشا بودن. یعنی با خصوصیات اخلاقی و ظاهری که داشتن، هر دختر عاقلی ایشون رو انتخاب میکرد. اما از لحاظ اقتصادی صفر بودن. چون مادیات براشون اهمیتی نداشت هر چی کار کرده بودن در اختیار خانواده گذاشته بودن.
خلاصه ایشون بدجور پیگیر بودن. از من انکار و از ایشون اصرار😇. خلاصه با هم صحبت کردیم، وقتی باهاشون حرف زدم، دیدم خیلی به معیارام نزدیکن. اما چیزی نگفتم و بازم رد کردم.
دوباره واسطه فرستادن و موضوع رو با خانوادشون مطرح کردن. خانواده عجیب باهاشون مخالفت کردن. اما ایشون چون محبوب خانواده بودن، توجه ها رو جلب کردن البته به سختیییی😢.
مادرشون اومد. خواهرشون اومد. پدرشون اومد.....اما میگفتن که پسرمون اصرار داره اما ما مخالفیم. خلاصه اینکه ایشون چندین جلسه مشاوره مذهبی ازدواج رفتن. بعد هم با هم رفتیم.
کم کم بهشون علاقه مند شدم. اما باید رضایت خانواده خصوصا مادر رو به دست میاوردن. این شرط من بود. منم مشغول رضایت گرفتن از خونوادم بودم.
خلاصه حربه آخر من برای منصرف کردن ایشون مطرح کردن مشکلم بود و ایشون گفتن مشکلی ندارن و این قضیه فقط مربوط به خودمون دوتاس نه کس دیگری.
ایشون اردیبهشت ۹۱ خواستگاری اومدن. تیر ۹۱ عقد کردیم. بهمن ۹۱ عروسی. مراسم ها به درخواست خودمون ساده برگزار شد. بعد از عروسی، همسرم اجازه ندادن برم سرکار. صرفا بخاطر اینکه دیگه برام کافیه و باید برای خودم وقت بذارم.
دی ماه ۹۲ دخترم بدنیا اومد و دی ماه ۹۵ دختر دومم. بارداری هام خوب بود. هر دو دخترم توسط پزشک مذهبی و حافظ قرآن بدنیا اومدن با زایمان طبیعی.
تمام مسایل بعد زایمان و بچه داری فقط خودم بودم و همسرم که البته صبح تا شب سرکار بودن. اما کمکم و یاورم بودن.
خدایی رزق و روزی بچه هام خوب بود. سال ۹۷ یک سقط ۲/۵ماهه داشتم😞.خیلی برام سخت بود. بعد از سقط دچار کم خونی شدم.
خیلی دلم میخواد سردار امام زمان عج از جنس پسر هم داشته باشم. دعا کنین.خداوند توفیقش رو بهمون بده.
هنوز مستاجریم و از دار دنیا یک پراید داریم. اما زندگیمون مملو از عشق و آرامشه و همه اینها رو مدیون الطاف اهل بیت و هم عقیده بودنمون میدونم.
تجربه به من ثابت کرد اگر همدل و هم عقیده باشی و البته عشق و دوستی بین زن و شوهر باشه، میشه بهترینها رو به دست بیاری و رو به کمال باشی. همکاری و همیاری حرف اول رو میزنه.
از خداوند میخوام بهترین زندگیها نصیب بهترین و برترین زوجهای جهان اسلام بشه و نسل شیعه جهان بشریت رو فرا بگیره🤲
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۶۱۰ #ازدواج_در_وقت_نیاز #فرزندآوری #ساده_زیستی #تربیت_فرزند #فاصله_سنی_بین_فرزندان #
#ارسالی_مخاطبین
#تجربه_من ۶۱۰
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
📌وابستگی یا استقلال...
بچه ها وقتی به دنیا میآیند، در اوج وابستگی هستند. حتی اگر مگسی روی صورت آنها بنشیند باید آن را بپرانیم یا وقتی شیر میخورند نمیتوانند باد گلوی خود را خارج کنند و باید کمکشان کنیم. یعنی تا این حد وابسته هستند.
مدل تربیت صحیح این است که هر چه سن بیشتر میشود، وابستگی کمتر شود. مثلاً بچّه در سن ۳-۴ سالگی خودش باید بتواند غذایش را بخورد، جوراب و لباسهای ساده و بدون دکمهاش را بپوشد.
اگر مادری در سن سه سالگی بشقاب دست میگیرد و دنبال بچه راه میافتد که غذا بخورد، معلوم است که در وضعیت طبیعی نیست!
باید از دو سالگی بشقاب را جلوی بچه گذاشت تا خودش غذایش را بخورد. اگر هم غذا را ریخت هم مهم نیست، این زمین خوردنها مقدمه بلند شدن است.
اما اگر مادری میخواهد بچهاش همیشه صاف و اتو کشیده باشد، نمیتواند بچه را به سمت استقلال رفتاری ببرد.
#مادری
#تربیت_فرزند
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کتابچه ماده 47.pdf
3.11M
✅ کتابچه راهنمای مادران باردار
#دوران_بارداری
#فرزندآوری
#مادری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075