.
#شب_ششم_محرم
در شهادت حضرت قاسم بن الحسن(ع)
-----------
این حسین است و عزیزش
آن که بگشوده بغل را
بشنوید ای اهل عالَم
بهترین شور و غزل را
از زبان قاسمِ او
اَحَلی مِنَ الْعَسَل را
می رود تا که بنوشد
شربت سرخ شهادت
باشد این در خون فتادن
بهتر از روز ولادت
ای حسین جان ای حسین جان
تا رود میدان گرفته
بر کف خود جان و سر را
روی دست آورده اکنون
دستِ خطی از پدر را
کس نیاورده به میدان
این چنین تیغ و سپر را
اهلِ بیت از رفتنِ او
جمله اشک و ناله دارند
در گلو از هجرت او
بغض چندین ساله دارند
ای حسین جان ای حسین جان
رفت و از هجران رویش
کربلا کرب و بلا شد
از نوایِ مادر او
نینوا چون نینوا شد
در میان اشک و اندوه
از عموی خود جدا شد
سیزده ساله ولیکن
بر ملا شد اقتدارش
آن طرف با تیغ بُرّان
لاله چین در انتظارش
ای حسین جان ای حسین جان
بوی گل پیچیده اکنون
از تنِ غرقه به خونش
مثل گل در خون فتاده
با رخ چون لاله گونش
می زند بر آل اطهار
شعله ها داغِ فزونش
ای عمو قاسم به پایت
شد درین میدان فدایی
جان به لب هایم رسیده
ای عمو جانم کجایی
ای حسین جان ای حسین جان
ناله ی قاسم ز میدان
شعله زد اهلِ حرم را
می کشاند سوی میدان
مظهر جود و کرم را
شد گواهش داغ قاسم
قلب خون و قدّ خم را
پیش چشم باغبانی
لاله ای در خون خزان است
پیکر خونین قاسم
زیر سُمِّ مرکبان است
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
👇
11.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادرم پیراهن مشکی برایم دوخته
با تو بودن را به من از کودکی آموخته
چشم وا کردم ، از اول گفت ؛ این مال حسین
نوکرت را جز به بزم روضه ات نفروخته
هرکجا نام تو آمد گریه کرد اما ببین
بیشتر با گریه های من برایت سوخته
مادر من مادرت را دوست دارد ، اشک را
مادرت زهرا برایم از ازل اندوخته
کاش روشن تر کنی در لحظه های آخرم
آتشی را که غمت در سینه ام افروخته
سوختم با روضه هایت چون شنیدم سوختی
ز آتش تیری که اصغر را به دستت دوخته
#محسن_ناصحی
#کربلایی_سید_رضا_نریمانی
#حسینیه_معلی
17.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوحه
#شور
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم_۱۴۰۳
من از اون شب که دل عاشقم و بت دادم
من از اون روزی که پای غم تو افتادم
من از اون لحظه گرفتارتم و آزادم
وقتی / پیشت
یه گنهکار و را بدی
یعنی / میشه
به منم کربلا بدی
اربابم
نوکرت رسیده تا حرم خودت در وا کن
دریابم
آخه گم شدم ولی خودت من و پیدا کن
مردابم
من و با اشک چشام جاری کن و دریا کن
@@@
چجوری قسم بدم ، من بخدا دلتنگم
به همین پرچم و این رخت عزا ، دلتنگم
واسه مشّایه برا تاول پا ، دلتنگم
کاشکی / هر روز
به غمت مبتلا باشم
هر ماه / هر سال
زائر کربلا باشم
این دنیا
به چه دردی میخوره وقتی ببنده پامو
این چشما
ارزشی نداره وقتی نبینن آقامو
ایشالا
که به پای تو میریزم همه ی دنیامو
@@@
من به خوش قولی تو عمریه عادت کردم
پای روضه هات نشستم با تو بیعت کردم
من توو این اشک چشام غسل شهادت کردم
حتماً / میشه
مث حر یا مث ظهیر
من هم / باشم
با دعات عاقبت بخیر
تنهامو
تو برام نعم الامیری من ازت ممنونم
دستامو
چه بگیری چه نگیری من ازت ممنونم
حرفامو
بپذیری نپذیری من ازت ممنونم
#محسن_ناصحی ✍
#کربلایی_سید_رضا_نریمانی
#نغمه_محمود_گلستان_نژاد
#گوشه_عشاق
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✯- #کلیپ_محرمی🏴
دنیای من ، آقای من ، اللهم اجعل محیای من
•━━━━━━•|••|•━━━━━━•
https://eitaa.com/emame3vom/36575
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#عطش
مزن توناله ، که درعذابی
چه میشود تو ،کمی بخوابی
دلم زبی تابیت ،تاب ندارد علی
حرم ازامشب دگر، آب ندارد علی
طفل صغیرم برایت بمیرم
سوزد دلم از، تبت علی جان
ترک ترک شد، لبت علی جان
شرر زدی ازغمت، به جان وقلب همه
بخواب آهسته تا، عمو رود علقمه
طفل صغیرم برایت بمیرم
کنار مهدت ، چسان نشینم
الهی مادر، داغت نبینم
رقیه ازحال تو ، حالش خراب است
سکینه درماتمت، دلش کباب است
طفل صغیرم برایت بمیرم
نالیدی ازبس، خاموش گشتی
از تشنه کامی، بیهوش گشتی
اشکی بروی لبت، مادر چکیده
گاهی تلظی کنی، ای نور دیده
طفل صغیرم برایت بمیرم
#سیدهاشم_وفایی✍
👇
.
#نوحه_سنتی
#شب_هفتم_محرم
در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم
----------
چون غنچه وا شده لب های اصغر
تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر
شد یاس دیگر
در خون شناور
علیّ اصغرم علیّ اصغر
دریا چون چشم او گوهر ندارد
یارب دگر رباب اصغر ندارد
وقت عزا شد
طفلش فدا شد
علیّ اصغرم علیّ اصغر
مادر دو دیده را در خون نشانده
شش ماه طفل او لب تشنه مانده
پُر شد سبویش
تر شد گلویش
علیّ اصغرم علیّ اصغر
از چشمه سار حق گوهر بجوشد
از لعل کودکی خون می خروشد
بنگر عزا را
قالوا بَلی را
علیّ اصغرم علیّ اصغر
محمود تاری «یاسر»
#سبک_آه_واویلتا_آه_و_واویلا
...........
.
#شب_ششم_محرم
در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم
-----------
رَختِ میدان خون پوشیده قاسم
اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم
در راه جانان
عازم به میدان
گفتا بنگر مرا عمو حسین جان
خفته داغ حسن در اضطرابش
افتاده بر زمین گل با گلابش
گردیده پرپر
یاسِ برادر
بگرفت آتش ازو قلب گلستان
در خاک و خون کنون افتاده قاسم
دارد از خون خود سجّاده قاسم
باشد نمازش
راز و نیازش
بگرفت از خون وضو در قلب میدان
می رفت اما ز غم دل داد و دل برد
از مرکب ناگهان روی زمین خورد
با روی گلگون
با جسم در خون
آمد عموی او با قلب سوزان
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.👇
امام حسین ع
. دوری از راه انقلاب هرگز غفلت از آیه و کتاب هرگز باید از زینب این سخن آموخت خیمه افتاد ولی حجاب هرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا