eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
1403082009.mp3
16.61M
| کوله بار تعلقات را زمین بگذار یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ کربلایی کوله بار تعلقات را زمین بگذار دل به دریا بزن برادرم قدم بردار شانه ی سنگین که لایق پریدن نیست هرکسی مدعیست مرد دل بریدن نیست برای پرواز سبکبار باید باشی گرفتار باید باشی فدای یار باید باشی یار حسین است و دلدار حسین است و مقصود من از لحظه ی دیدار حسین است مرد حسین است و همدرد حسین است و محبوب خدا بی برو برگرد حسین است سیدی لبیک یا حسین **** ای خوشا مرگ و زندگانی شهیدانه ای خوشا پیشمرگ تو شدن سعیدانه مرگ اگر بوی کربلا دهد چه شیرین است بی حسین زندگی که عین مرگ ننگین است حسینی مانده همانکه پای پرچم به دل داشت عهدی محکم با حسین شاه عالم نور حسین است و مستور حسین است و آری هیجانِ دل پر شور حسین است جان حسین است و جانان حسین است و در معرکه ها مرد میدان حسین است سیدی لبیک یا حسین
. 🎤 (اسوه‌ی صبر و رشادت عباس ای طرفدار ولایت عباس)۲ (تو علمدار علمدارانی ای علمدار بصیرت عباس)۲ هم ملائک هم‌صدایت بوده‌اند هم شهیدان خاک پایت بوده‌اند حاج قاسم‌ها فدایت بوده‌اند فرمانده‌ی مردهای میدانی سرباز تو قاسم سلیمانی... (حامی خیمه‌ی آل اللّهی)۲ (با حسین بن علی همراهی) ۲ در نگهداری بیرق حسین سر نزد از تو دمی کوتاهی (رزم تو یاد علی را زنده کرد خون تو اسلام را پاینده کرد)۲ غیرت تو شیعه را رزمنده کرد فرمانده‌ی مردهای میدانی سرباز تو قاسم سلیمانی... (ما همه لشگر حزب اللّهیم)۲ (قنبر حیدر حزب اللهیم)۲ تا میان رگمان خون جاریست (حامی سنگر حزب اللّهیم)۲ (غرشی از ما که برپا می‌شود)۲ تازه شور شیعه معنا می‌شود (عاقبت طوفان الاقصی می‌شود)۲ اقتدا بر شاه عالم می‌کنیم غزه را خط مقدم می‌کنیم (شر اسرائیل را کم می‌کنیم)۲ فرمانده‌ی مردهای میدانی سرباز تو قاسم سلیمانی. .👇
1403082011.mp3
6.77M
واحد | اسوه ی صبر و رشادت عباس پیشواز فاطمیه بزرگداشت شهید سیدهاشم صفی الدین یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ مداح :
1403082015.mp3
4M
| پدرش ابوتراب پیشواز فاطمیه یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ مداح : پـدرش‌ابـوتـراب‌و مـادرش ام‌بـنـیـن زلـزلـه‌اومـده عبـاس‌ پـازده روی‌زمـیـن هـیـبتـش‌ام‌الـبـنـیـنی ؛ صـولـتش‌حـیـدریـه خـیـلی‌حـسـاسـه‌بـه‌زهـرا ‌؛ خـب‌پـسـرمـادریـه ابـاالـقـربــه کـپـش‌الـکـتیـبه ابـالـفـضـله عـشـقش‌عـجـیـبـه شـفـامیـده دردوطـبـیـبـه حبـیـبی‌کـه نـعـم‌الـحـبـیـبه کفـیـل‌ابـالـفضـل ؛ بـی‌بـدیـل‌ابـالـفـضـل حـیـرت‌کـرده ازتـو جبـرئـیـل‌ابـالـفضـل بـامـرام‌ابـالـفـضـل ؛ خـوش‌کلام‌ابالـفـضـل اهـل‌کـربـلا بهـت‌مـیگـن امـام‌ابـالـفضـل یـا ابـالـفـضـل  یـاسـیــدی طـالـعـش‌ مـاه‌عـشـیـره لـقـبـش ابـالادب پـسـر حـیـدرکـرار اومـده بریـد عـقـب حـافـظ‌خـیـمـه‌ی‌زیـنـب ‌؛ ناصـردیـن‌حـسـیـن نمـیمـونـه‌غـصـه‌وقـتی ؛ تـورو مـیبـینـه‌حـسـیـن عـلـمـداری شأنـت‌رفـیـعـه کـی‌مـثـل‌تـو ایـنـقـدرمـطـیـعه روزمـحـشـر دسـتـت‌شـفـیـعـه ابـالـفـضـل‌ای حـامـی‌الـشـریـعـه قـمـرابـالـفـضـل ؛ شـیـرنـر ابـالـفـضـل ازتـرس‌تو مـیـندازن سـپـرابـالـفـضـل بـاوفـاابـالـفـضـل ؛ بـاصـفـاابـاالـفـضـل خـانـوم‌زیـنـب‌ بـهـت‌‌مـیـگـه اخـاابالـفـضـل یـا ابـالـفـضـل  یـاسـیــدی
. مولانا علی امنا زهرا باز این چه شورش است که در خلق عالم است ماه عزای فاطمه روح محرم است در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم همراه با امام زمان گریه می کنیم مولانا علی امنا زهرا لعنت بر آنکه بر تن اسلام خرقه کرد این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست هرکس محب فاطمه شد قوم و خویش ماست مولانا علی امنا زهرا ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم راضی بر ترک و نهی تبری نمی شویم قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است هرکس جدا ز این دو شود اهل بدعت است ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم مولانا علی امنا زهرا ما را نبی قبیله ی سلمان خطاب کرد روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد از ما بترس طایفه ای پر اراده ایم ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم از ما بترس شیعه ی سرسخت حیدریم جان بر کفان جبهه ی فتوای رهبریم از جمعه ای بترس که روز سوار هاست پشت سر امامِ زمان ذوالفقار هاست از جمعه ای بترس که دنیا به کام ماست فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست مولانا علی امنا زهرا بر پا شده است در دل من خیمه ی غمی جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی عمریست دلخوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته ام یار و همدمی ابی عبدالله یا اباعبدالله .👇
1403082016.mp3
7.06M
شور | مولانا علی ، امنا زهرا پیشواز فاطمیه بزرگداشت شهید سیدهاشم صفی الدین یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ مداح :
1403082017.mp3
13.75M
| سراب منم یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳ کربلایی سراب منم زلال مثل آب تویی محبت ناب تویی تویی تویی فقیر منم امید فقیر تویی که خیر کثیر تویی تویی تویی مادر مادر چادرت پناه بی پناها مادر مادر تویی آبروی رو سیاها مادر مادر یه نگاهم کن از اون نگاها مادر مادر کس و کار همه بچه هایی مادر مادر دلتنگم بگو کجایی مادر مادر همیشه نگران مایی مادر مادر نغمه هر روزم یا زهرا یا زهرا مادر دلسوزم یا زهرا یا زهرا گدات منم نسیم حیات تویی مفرح ذات تویی تویی تویی غریق منم دو دست نجات تویی حیات و ممات تویی تویی تویی مادر مادر من ظلمتم و تویی مهتاب مادر مادر نگرانم و مظطر و بی تاب مادر مادر شب اول قبرم و دریاب مادر مادر به خودم که امیدی ندارم مادر مادر به دادم نرسی بیچاره ام مادر مادر بذار سر رو دامنت بذارم ای دُر نایابم یا زهرا یا زهرا مادر اربابم یا زهرا یا زهرا .
. فراق با تو بوده فقط علی مأنوس از فراق تو میخورم افسوس ای امید تمام زندگی ام بی تو از زندگی شدم مأیوس ماه من بودی و نداشت شبم احتیاجی به سوسوی فانوس بر سر قبر تو عزیز دلم ناله در سینه می شود محبوس کاش می گفتی از چه رو حسنت خوابهایش پر است از کابوس چشم خونین تو مرا کشته بشکند کاش دست آن منحوس حق بده این چنین شوم بی تاب می کشد مرد را غم ناموس ✍ .
. دلخوشی من هستی میری از کنار من بی تو سرد و تاریکه دیگه روزگار من توو غربت و غم ندبه و گریه میشه کارم تنها تورو دارم تورو دارم تورو دارم شب ها بی تو ای ماه میگم غم‌رو با چاه زهرا زهرا زهرا میدونی که جون من بسته اس به جونت زهرا مثله قفسه واسم بعد تو‌دیگه دنیا تو مرهم زخمامی بمون غم بی امونه جز تو دیگه هیچکی برا حیدر نمی مونه میگه زینب با آه یوماه یوماه یوماه زهرا زهرا زهرا ✍ ........... . چشمای علی بی تو می‌باره مثه ابری گفتم به رسول الله عَنْ صَفِیتِکَ صَبْری‏ باورم نمیشه بینمون فاصله افتاد کاش بگن علی ازدوری فاطمه جون داد بی تو خیلی تنهام ای وای زهرام زهرام زهرا زهرا زهرا رفتی و علی بی تو بی تابه و بی صبره دنیای بدون تو واسه من مثه قبره گفتی تو بهم لحظه ی آخر یه کلامی ابکنی ابالحسن و اِبکِ لِلیَتامی ای وای درب و دیوار کشته من رو مسمار زهرا زهرا زهرا ابوذر رییس میرزایی ........... . جای دستای گرمت خالیه توی دستام زینب میگه بابایی من مادرمو میخام وقتی که نباشه یکی از معشوق و عاشق دیگه نمیشه زندگیاشون مثه سابق وقتی رفتی مردم ازغم ضربه خوردم زهرا زهرا زهرا توو حسرت آغوشت می‌سوزم و میسازم دل تنگ توام زهرا ای محرم هر رازم شیرینی زندگی من خندیدنت بود دلخوشی من فاطمه هر روز دیدنت بود با تو بودم مأنوس بی تو افسوس افسوس زهرا زهرا زهرا ابوذر رییس میرزایی ✍ .👇
268.9K
ابوالفضل جدیان شربیانی 🎤
. (عج) قنوتی بدون اجابتم منم که گرفتار غیبتم میدونی که غرق خجالتم عزیز زهرا همیشه میگیرم بهونتو نشونم بده راه خونتو میشه که ببخشی مهمونتو عزیز زهرا یاصاحب الزمان الغوث والامان رویی نشان بده ای ماه جمکران آقا بیا بیا میدونم که غمخوار مادری همیشه هوادار مادری یه عمره عزادار مادری عزیز زهرا همون مادری که سینش شکست یه نامرد تو کوچه راهشو بست باسیلی روخاکا زپا نشست عزیز زهرا حی علی العزا حی علی البکا بی فاطمه شده میسوزه مرتضی وای از دل علی میدونی چه سخته فراق تو سوزنده دل من رو داغ تو بچه هات میگیرن سراغتو گذاشتی رفتی بدون تو دنیاس مثه قفس چه زود رفتی زهرا ای هم نفس دیگه حیدر تو بی فاطمس گذاشتی رفتی خورشید خونمو از خونه میبرم تابوتتو دارم روشونه میبرم من از خدا میخام صبری بده به من کاشکی کنار تو قبری بده به من وای از دل علی ✍ 👇
. دلخوشی ام بودی بهار من زهرا بمون توو این غربت کنار من زهرا مرهم زخمای علی توهستی تموم دنیای علی توهستی دلم گرفته از تموم عالم فقط تسلای علی توهستی یافاطمه یافاطمه یازهرا یازهرا یازهرا دیدن احوالت سخته برای من شکسته زهرا جون بغض صدای من چشاتو واکن ای که بهترینی حال و روز علی رو که می بینی بی تو دیگه ندارم هم زبونی منم علی فاطمه کَلمینی یافاطمه یافاطمه یازهرا یازهرا یازهرا بعدتو یازهرا تموم میشه صبرم بعدتو یازهرا خونه میشه قبرم نکن وصیت که دارم میبارم طاقت بی تو بودن و ندارم به روی چشم برا حسینت هرشب بالا سرش یه ظرف آب میزارم یافاطمه یافاطمه یازهرا یازهرا یازهرا ✍ 👇
312.5K
149.3K
اگه میشه نرو، اگه میشه بمون اگه میشه بخند، بند بیاد گریمون میتونی که دوباره، مث سابق بخندی شونه رو دست بگیری، مو ها مو باز ببندی ای رنگ پریده ای قد خمیده چند روزه زینب تو خندت رو ندیده واویلا واویلا اولین باره که پره بغضه صدام اولین باره که جون نداره پاهام میدونی زنده ام من با علی گفتن تو جون میگیره علی با یاعلی گفتن تو ای که بهترینی حالم رو می بینی بی تو بی هم زبونم زهرا کَلِّمینی واویلا واویلا ملودی: حاج ابوالفضل جدیان بند دوم: ابوذر رییس میرزایی
. قصه ی قلب حیدر ، قصه ی سوز و درده چند شبه هی میره توی کوچه ، برمیگرده مادری توی بستر ، زخم پهلو و سینه اف به دنیای بی رحم ، کار دنیا همینه گرد کوچه ، رو میبینه ، روی چادر ، میمیره بغض بابا، مرگ مادر، چاره ای نیست،تقدیره                      وا اماه حال و روزش خرابه،دلش از غم کبابه این روزا بین مردم سلامش،بی جوابه بی حیاهای نامرد،غرورش رو شکوندن دست بسته علی رو،توی کوچه کشوندن توو سقیفه،قتل محسن،قتل زهرا،امضاشد توی کوچه،دور زهرا،دورحیدر،غوغا شد                      وا اماه گریه های شبونه،زینبش هی میخونه مادر و میزدن باغلاف و،تازیونه دیده چشمای خیسش،پشت در مادرش سوخت کاش نمی دید چه جوری،صورت و معجرش سوخت بعد اون روز،غصه داره،زاره زاره،بی تابه مادرش از،درد بازو،درد پهلو،بی خوابه                        وا اماه ✍ 👇
225.6K
. حضرت زهرا(س) زهرای من قامت کمانم برخیز و بنگر حال زارم ای جوانم ای جوانم بی تو سلام بی جوابم فاطمه جان فاطمه جان با رفتنت کردی عذابم فاطمه جان فاطمه جان بی یاوری شد حاصل من میخ در و دیوار خانه قاتل من قاتل من دیدم میان آتش و دود معجرت سوخت معجرت سوخت بامیخ در آن سینه غم پرورت سوخت پرورت سوخت دیدم غلاف و بازوی تو دیدم که خون جاری شد ازآن پهلوی تو پهلوی تو زهرای من باغصه و غم خوگرفتی خوگرفتی از محرمت با روی نیلی رو گرفتی رو گرفتی رفتی و رفته حیدر از حال باشد قرار و وعده ی ما بین گودال بین گودال آنجا که حنجر می رود در زیر خنجر زیر خنجر زینب شود در بین دشمن بی برادر بی برادر ✍ 👇
108.1K
. بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات     بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات بر روح مطهر امام و شهدا    بر فاطمه مادر شهیدان صلوات .
. زمین برای سماوات می کند اقرار که دور فاطمه گشته تمامی ادوار تمام واقعه شرمندگی یک مرد است چه ماجرای هجوم و چه ماجرای انار پس از حریق مدینه ، بیوت آل الله به درب خانه ندیدند میخ یا مسمار من از خلیفه ی آن وقت،دارم استفتاء چه شد رعایت احکام  یک زن بیمار کسی که  خیر العمل بِرّ و مهر او باشد ندید خیر دگر از مهاجر و انصار خدا نبخشدش آن قُلُدری که با خود برد به درب خانه حورا جماعت اشرار از آن زمان که به دستاس فاطمه خون دید علی به خانه نرفته دگر به صرف نهار به سمت یک زن بد حال حمله ور شده است سگی که وا شده قلاده اش ،سگ بد هار به قصد کُشت زدند تا که از نفس افتاد به قصد قرب زدند هر کدامشان صد بار سلام الله علیها    این قطره  را دور از دل دریا نیانداز ما را جدا از روضه سقا نیانداز گوش تو را آزرده ام ،پر ادعایم سنگی به سمت مرغ بد آوا نیانداز من دلخوشم می بینمت وقتی بمیرم امروز مرگم را بده ، فردا نیانداز دست تو را می خواستم نه دِرهمت را من را به دست مردم دنیا نیانداز ما از قلم افتاده ایم عیبی ندارد از چشم خود ای نازنین،ما را نیانداز ما بچه های هیئتی گر اهل ناریم ما را کنار دشمن(قاتل)زهرا نیانداز .... گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زحمت نکش جارو نزن پهلو شکسته بس کن خودت را فاطمه از پا نیانداز دستت توان وزن سنگین را ندارد دیگر برای بچه ها تو جا نیانداز   در این خسوف چهره ات رازی نهفته   ‏شک در دلم ای عصمت کبری نیانداز .... گریز کربلا تازه به خواب ناز رفته ، بی مروت دیگر سر شش ماهه را بالا نیانداز سلام الله علیها      من کویر و بی برم اما ، بر سرم ابر رحمت زهراست خالیم،بی بهایم  و هیچم ،هرچه هست از عنایت زهراست صف کشیدیم نانمان بدهد،ایستادیم جانمان بدهد این غذاهای آخر هیات،دست پخت حضرت زهراست بچه ها ی یتیم زهرائیم ،که ندیدیم قبر مادر را  گره کور ما حرم شده است ، عقده ما زیارت زهراست روح ما را ز فرش خواهد برد،دسته دسته به عرش خواهد برد کل محشر به لطف او محتاج،آری آن روز نوبت زهراست خشم او خشم حضرت جبار،حب او حب حضرت رحمان دستگاه عدل  عادل منان ، بر اساس قضاوت زهراست صبح محشر که خلق می لنگند،فاطمیون تمام می خندند انبیا از نفس که افتادند،تازه وقت شفاعت زهراست طُهر مطلق طهارت زهراست،حور محو نجابت زهراست صد چو جبریل وحی هر دم،در شگفت از جلالت زهراست سلام الله علیها    این زخم پهلوی تورا من تازه دیدم این باد بازوی تورا من تازه دیدم گفتم چرا این مدت از من رو گرفتی سرخیِ ابروی تو را من تازه دیدم این روسریِ سوخته روی سرت بود کوتاهیِ موی تو را من تازه دیدم زیور به دست تو شکست،آنروز دیدم خون النگوی تو را من تازه دیدم قنفذ غلافش مثل یک چاقو عمل کرد این جای چاقوی تو را من تازه دیدم احدزاده  زهرا سلام الله علیها  ماندم که پهلوی  تو را اول بشویم یا اینکه بازوی تو را اول بشویم این سو که زخم پهلو آن سو زخم بستر این سو و آن سوی تو را اول بشویم آخر چگونه چشم بازت را ببندم بگذار تا روی تو را اول بشویم زهرا نگفتی گیسویت آتش گرفته اصلا بیا موی تو را اول بشویم زینب حواسش نیست، باید تا ندیده خون النگوی تورا اول بشویم گلبوسه خواهد زد حسن پیشانیت را پس خوب ابروی تو را اول بشویم قنفذ غلافش مثل یک چاقو عمل کرد پس زخم چاقوی تو را اول بشویم *** به جای بیت سوم می شه این بیت رو در آخر کار به این صورت آورد: آخر چگونه چشم بازت را ببندم بگذار تا روی تو را آخر بشویم سلام الله علیها    صدف پیغمبر خاتم و گوهر می شود زهرا پدر که مصطفی گردیده دختر می شود زهرا به یمن حضرت زهراست معنی می شود قرآن  تمام هل اتی و قدر و کوثر می شود زهرا کسی هم کفو زهرا غیر حیدر نیست در عالم علی چون شوهرش گردیده همسر می شود زهرا تفاخر می کند هر کس به آباء و به اجدادش مرا بابا علی بوده ست  و مادر می شود زهرا شفاعت می کند از بس که کافر هم طمع دارد تمام صحنه محشر سراسر می شود زهرا به یک یا فاطمه خیبر به دست مرتضی افتد مصافی پیش اگر آید خود حیدر می شود زهرا مرا آغاز و پایانی به جز زهرا و حیدر نیست تمام یا علی هایم در آخر می شود زهرا ولی الله اعظم را پناه است او و پشتیبان ولایت را ولی الله اکبر می شود زهرا   .
. بند اول غــــــم اومده از راه ، همون غـــمِ دلخواه میکـــــشم از دل آه ، وا أمــــــــــاه أمــاه بزرگـتر ازاین نیست ، مصـــــیبتی جانکاه تـــــــو رو زدن ناگاه ، وا أمــــــــــاه أمــاه دنیا جای تــــــــــو نبود ، رفتی چه زود ، دمت مسیحـا بود همون حضور بی رمقت ، یاس کــــــبود ، قرارِ مــــــولا بود مادر ... ، برام دعا کن که دعات گیراس عشقت ، توی دلـــــم یه عشق نامیراس مادر...آه... بند دوم نه مـــــــــــزاری داری  ، نه گـــــنبد و بارگاه نه یـه زیارتــــــــــــگاه ، وا أمــــــــــــاه أماه سینه زنت بارونــــــــــ ، گریه کنت خورشید مـــــــــرثیه خونت ماه ، وا أمــــــــــــاه أماه آرامش میده به مـــــــن ، صـــدات زدن ، ای مادر پاکی یه گوشه از مقامت اینه ، تــــــــو واقعاً ، پناه أفـــلاکی مادر ... ، به زیر سایت آبرومـــندم مادر ... ، به چادر خاکیت پناهندم بند سوم خون میشه قلبم با ، یه روضـــــــۀ کوتاه تو بستری چـند ماه ، وا أمــــــــــــاه أماه فقط تـــــــو تو دنیا ، شدی یار مــــــــولا شــــــــهیدۀ این راه ، وا أمــــــــــــاه أماه اون روزی که تو کــــوچه ، خوردی زمین ، نبض زمان ایستاد آتیشی که پرت رو سوزوند ، روز دهـــــم ، به خــیمه ها افتاد مادر ... ، غمت بزرگترین غـــم دنیاس مادر ... ، یه جلوه از غم تو عاشوراس ✍ .👇
. خورشید عالمتاب من! تابش نکردی در خانه ات احساس آرامش نکردی یکبار هم از شوهرت خواهش نکردی مظلوم من! با ظالمان سازش نکردی حتی میان بسترت هم ایستادی زهرا عجب درسی به اهل ظلم دادی! این زخمِ روی سینه ی تو کارِ در نیست در شهر گشتم، مرهم درد کمر نیست باور کن اینجا از علی مظلوم تر نیست حالا که من تنها شدم وقت سفر نیست کار مرا با رفتن خود زار کردی با درد پهلو روز آخر کار کردی میخواهد از اشکم دو دست لاغرت چه؟ چیزی بگو! آمد سر این پیکرت چه؟ گیرم لباست نو شود، آن بسترت چه؟ میخندی اما گریه های دخترت چه؟ آن پهلوان که لشکر خیبر بهم ریخت پای وصیت های تو آخر بهم ریخت تابوت تو آماده و تابوت من نه! کاری اگر داری بگو، غسل و کفن نه! در شعله ها افتاده بوده این بدن، نه؟ جای همه هست این وسط، جای حسن نه! خیره شدن هایش به آن چادر، اشاره است در دست هایش تکه های گوشواره است خانم! ندیدم بین کوچه مَردی اصلاً پیدا نکردم همدمی، همدردی اصلاً زهرا نمی آید به من شبگردی اصلاً فکری برای بچه هایت کردی اصلاً؟ برخیز و آن چادر نمازت را سرت کن جان علی، چاره برای دخترت کن لرزان شده پایم، دگر حیدر بریده قلب برادر سوخته، خواهر بریده روزی حسینش میشود حنجر بریده با کُندی خنجر شود آن سر، بریده آنجا که غیر از نیزه ها چیزی تنش نیست دنبال سر می گردی و پیراهنش نیست ✍ ........... . همه دیدند که در پشت در افتاد همه دیدند که زهرا با سر افتاد ملائک چشم طاها را ببندید که آتش روی جسم کوثر افتاد دعا کن تا کمی باران ببارد میان شعله یاس پرپر افتاد حسن میدید و زینب داد میزد که در با میخ روی مادر افتاد دم در خورد سیلی روی مادر ولی در کنج خانه دختر افتاد دو چشمانش سیاهی رفت، افتاد عمامه از سر پیغمبر افتاد میان کوچه ها با خون نوشتند که زهرا پیش چشم شوهر افتاد اگر چه زخم سینه خوب میشد ولی از درد بازو آخر افتاد علی بی فاطمه خانه نشین شد همه گفتند شیر خیبر افتاد چنان زخمی به زهرا زد مغیره که تا روز قیامت حیدر افتاد نیم از عالم خاک .