إِلَهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ أُوَاجِهُكَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيَائِي مِنْ نَظَرِكَ
اى خدا منم بندهاى كه به عذر خواهى به درگاهت آمده ام از اعمال زشتى كه بواسطه قلت حيا به حضورت و در نظرت بجا آورده ام
(من خسته ام از خود از این گم کرده راهی
برگشته ام سویت ولی با روسیاهی«دست خالی»)
وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِكَرَمِكَ
و از تو عفو و بخشش مى طلبم كه عفو وصف كرم توست
(برگشته ام سوی تو با اشک ندامت
ای عفو تو زیبنده ات ای با کرامت)
إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلاَّ فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ
اى خدا من قدرتى كه از معصيت باز گردم ندارم مگر آنكه تو به عشق و محبت مرا بيدار گردانى
(ما را نمک گیر محبت کن الهی
بیدار از این خواب غفلت کن الهی)
وَ كَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِإِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَ لِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ
يا آنكه چنانكه تو مى خواهى باشم و شكر تو گويم چون مرا به كرمت داخل كردى و قلبم را از پليديهاى غفلت پاك و پاكيزه گردانيدى
إِلَهِي انْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ فَأَطَاعَكَ
اى خدا از لطف به حال من چنان بنگر كه به كسى كه او را خواندى و اجابت كرد و به كار طاعت واداشتى و اطاعتت نمود مى نگرى
يَا قَرِيباً لاَ يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ يَا جَوَاداً لاَ يَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ
اى نزديكى كه هرگز دور از آنكه فريفته توست نمى شوى و اى با جود و كرمى كه هرگز بخل بر آنكه اميد احسانت دارد نمى كنى
(هرچند کاری در خور عفوت نکردم
امیدوارم دست خالی برنگردم)
إِلَهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ
اى خدا به من دلى عطا كن كه مشتاق مقام قرب تو باشد و زبانى كه سخن صدقش بسوى تو بالا رود و نظر حقيقتى كه تقرب تو جويد
إِلَهِي إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِكَ غَيْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاَذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ غَيْرُ مَمْلُوكٍ (مَمْلُولٍ)
اى خدا آنكه به تو معروف شد هرگز مجهول و بى نام نشود و هر كه به تو پناه آورد هرگز خوار نگردد و هر كه تو به او توجه كنى بنده ديگرى نشود
إِلَهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يَا إِلَهِي
اى خدا هر كه به تو راه يافت روشن شد و هر كه به تو پناه برد پناه يافت و من به درگاه تو پناه آورده ام پس تو اى خدا
فَلاَ تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ لاَ تَحْجُبْنِي عَنْ رَأْفَتِكَ
حسن ظن مرا به رحمتت نوميد مساز و از فروغ رأفت و عنايتت مرا محجوب مگردان
إِلَهِي أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلاَيَتِكَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّيَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ
اى خدا مرا در ميان اولياء خود مقام آنكس را بخش كه به اميد زياد شدن محبت توست
إِلَهِي وَ أَلْهِمْنِي وَلَهاً بِذِكْرِكَ إِلَى ذِكْرِكَ وَ هِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِكَ وَ مَحَلِّ قُدْسِكَ
اى خدا و مرا واله و حيران ياد خود براى ياد خود گردان و همتم را بر نشاط و فيروزى در اسماء خود و مقام قدس خويش موقوف ساز
إِلَهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلاَّ أَلْحَقْتَنِي بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ الْمَثْوَى الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِكَ
اى خدا به ذات پاكت و به حقى كه تو را بر خلق است قسم كه مرا به اهل طاعتت ملحق ساز و منزل شايسته از مقام رضا و خوشنوديت عطا فرما
فَإِنِّي لاَ أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعاً وَ لاَ أَمْلِكُ لَهَا نَفْعاً
كه من قادر نيستم دفع شرى از خود يا جلب نفعى براى خود كنم
إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ (الْمَعِيبُ) فَلاَ تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ
اى خدا من بنده ضعيف گنهكار و مملوك تايب پر عيب و نقص توام پس مرا از آنان كه روى از آنها مى گردانى و به غفلت از عفوت محجوب شدند قرار مده
إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ
اى خدا مرا انقطاع كامل بسوى خود عطا فرما و روشن ساز ديده هاى دل ما را به نورى كه به آن نور تو را مشاهده كند
حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ
تا آنكه ديده بصيرت ما حجابهاى نور را بر دردو به نور عظمت واصل گردد و جانهاى ما به مقام قدس عزتت در پيوندد
إِلَهِي وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ نَادَيْتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لاَحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلاَلِكَ فَنَاجَيْتَهُ سِرّاً وَ عَمِلَ لَكَ جَهْراً
اى خدا مرا از آنان قرار ده كه چون او را ندا كنى تو را اجابت مى كند و چون به او متوجه شوى از تجلى جلال و عظمتت مدهوش مى گردد پس تو با او در باطن راز مى گويى و او به عيان به كار تو مشغول است
إِلَهِي لَمْ أُسَلِّطْ عَلَى حُسْنِ ظَنِّي قُنُوطَ الْإِيَاسِ وَ لاَ انْقَطَعَ رَجَائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ
اى خدا بر حسن ظنم به تو يأس و نااميدى مسلط مساز و دست اميدم از دامن كرم نيكويت جدا مگردان
إِلَهِي إِنْ كَانَتِ الْخَطَايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ
اى خدا اگر خطاهايم مرا نزد تو پس و خوار گردانيده هم بواسطه حسن اعتمادم به تو از من عفو كن
إِلَهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكَارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِي الْيَقِينُ إِلَى كَرَمِ عَطْفِكَ
اى خدا اگر گناهانم مرا از لطف و كرامتهايت دور كرده مقام يقينم مرا به كرم و عطوفتت تذكر مى دهد
إِلَهِي إِنْ أَنَامَتْنِي الْغَفْلَةُ عَنِ الاِسْتِعْدَادِ لِلِقَائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلاَئِكَ
و اگر غفلت مرا از مهياى لقاى تو شدن به خواب غرور افكند معرفتم به نعمتهاى بزرگوارت بيدار مى گرداند
إِلَهِي إِنْ دَعَانِي إِلَى النَّارِ عَظِيمُ عِقَابِكَ فَقَدْ دَعَانِي إِلَى الْجَنَّةِ جَزِيلُ ثَوَابِكَ
اى خدا اگر عقاب و انتقام تو مرا به آتش دوزخ خواند ثواب و عنايتت مرا بسوى بهشت ابد دعوت كرد
إِلَهِي فَلَكَ أَسْأَلُ وَ إِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
اى خدا پس من هر چه بخواهم از تو درخواست مى كنم و به درگاه كرمت با ناله و زارى و شوق و رغبت مى نالم و از تو مى طلبم كه درود فرستى بر محمد (ص) و آل محمد
وَ أَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ وَ لاَ يَنْقُضُ عَهْدَكَ وَ لاَ يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ وَ لاَ يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ
و مرا از آنان قرار دهى كه دايم به ياد تواند و هرگز عهد تو نشكنند و شكر و سپاست را لحظهاى فراموش نكنند و امرت را سبك نشمرند
إِلَهِي وَ أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفاً وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْكَ خَائِفاً مُرَاقِباً
اى خدا و مرا به نور مقام عزتت كه بهجت و نشاطش از هر لذت بالاتر است در پيوند تا آنكه شناساى تو باشم و از غير تو رو بگردانم و از تو ترسان و مراقب فرمان باشم
يَا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً
اى خداى صاحب جلال و بزرگوارى و درود خدا بر رسولش محمد (ص) و بر اهل بيت پاكش و سلام و تحيت بسيار باد.
🎼دختر بگو ملیکهء هفت آسمان..
|⇦• مدح و توسل ویژۀ ایام ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج حیدر خمسه•✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
رقیه ، رقیه قلبِ منم جلا بده
رقیه ، رقیه به خاطر خدا بده
رقیه ، رقیه عیدی یه کربلا بده
دختر بگو ملیکهء هفت آسمان بخوان
دختر بگو فرشتهء کون و مکان بخوان
در مکتب سه سالهء توحید پا گرفت
چادر نماز کوچک او را جنان بخوان
بنویس دختر از دوطرف خط فاصله
یعنی برایِ حضرت عباس جان بخوان
*برات تولد گرفتن خانم .. اما بی بی جانم ما میخوایم به عالم بگیم برا دختر سه ساله گل میارن .. عروسک میارن .. براش تولد میگیرن .. بگو خانم کادو چشمِ خیس به کارت میاد .. طرف شاید تو خرج زندگیشم مونده باشه ما وقتی صحبت روضه میشه میگه این سهم خانم .. ان شالله فردا قیامت این خانم میاد شفاعتِ ما رو میکنه ، دست ما رو تو دستِ باباش میزاره .. خانم .. بابات حرفِ تو رو زمین نمیزنه .. به بابات بگو ما دلمون برا حرمش تنگ شده ..*
داری گره به کار فرو بسته ای اگر
هر وقت دل شکسته شدی آن زمان بخوان
ما را بر آستان بطلب زائرت شوم
*پیر مردامون برا دختربچه ت گریه میکنن ، اما به مشت پیرمرد هم کربلا .. با عصا اومدن ..*
ما را بر آستان بطلب زائرت شوم
ما را بر آستان تو به پابوستان بخوان
از مُلک تا مَلک سر این سفره سائلند
او را کریم زادهء گسترده خوان، بخوان
او را همیشه فاطمهء کربلا بگو
اما همیشه فاطمهء قد کمان بخوان
وقتی قدم به ساحت خورشید میزنی
خاموش محتشم ولی ای روضه خوان بخوان...
کشتی شکست خورده نه ، او خود سفینه است
اصلاً دمشق بی بیِمان خود مدینه است
جشنی گرفته بود پُر از دلبری براش
*هر کی چشماش بارونی شد برا همه دعا کنه .. بی بی جان ، حاجت دارم ، خانم جان ، میدونی ما اجدادمونم کنیز و غلامت بودن .. بی بی جان دلمون گرفته .. الهی دورت بگردم .. پا داری بیای روضه ی ما ؟! نه والله .. *
جشنی گرفته بود پُر از دلبری براش
جشنِ تولدی که شده محشری براش
کیکی که یا رقیه به رویش نوشته بود
آماده کرده بود دم آخری براش
گیسویِ تاب خوردهء با تور بسته داشت
یک بال هم گذاشته عین پری براش
نجمه گرفته جای عمویِ بزرگ او
یک سینه ریز نقره ای مرمری براش
در سومین بهاره ی جشن تولدش
هدیه گرفته بود عمو روسری براش
آورده بود یک گل سر یک نفر که هست
در بین دختران چقدر مشتری براش
*چه گل سری .. با مو کشیدن ..*
اکبر برای هدیه عروسک گرفته بود
از این نداشت تحفه ی زیباتری براش
اصلاً حسین موافق با گوشواره نیست
اصرارِ عمه بود که یا می خری براش -
- یا لا اقل اجازه بده من بیاورم
تا خاطرِ خوشی شود این آخری براش
... اما چه حیف شد ز فلک تاج برده اند
هر چه گرفته بود به تاراج برده اند
شاعر : #محمد_عظیمی
چون شده حیدری تبار؛ رقیّه
هست اعجوبهی وقار؛ رقیّه
مثل عمّه شد استوار؛ رقیّه
گرچه دیده سه تا بهار؛ رقیّه
در کمالات؛ او مثال ندارد
غیر راه علی مسیر ندیدم
داخل خانهاش صغیر ندیدم
سر بلندند؛ سر به زیر ندیدم
من در این خانه غیر شیر ندیدم
شیر بودن که سنّ و سال ندارد
دست به دیوار رفت مسخره کردند
کوچه هر بار رفت مسخره کردند
بین انظار رفت مسخره کردند
سر بازار رفت مسخره کردند
معجر پاره قیل و قال ندارد
#حاج_حیدر_خمسه
#میلاد_حضرت_رقیه_سلام_الله
.
.
#مناجات #زمزمه یا سرود میلاد #امام_زمان عجل الله
ای که میان دلبران از همه دلرباتری
با اون نگاه حیدری دل از همه تو می بری
اگر زتو جدا شوم ، ز من جدا نمی شوی
منم که بی وفا شدم ، تو بی وفا نمی شوی
( مهدی صاحب الزمان ۴ ) ۲
سایه ی تو بر سر من ، صفای چشم تر من
ببین به خاطر گناه ، شکسته بال و پر من
به گوشه چشمت بِنَما ، گره ز کار ما گُشا
به جان زهرا مادرت ، یوسف فاطمه بیا
( مهدی صاحب الزمان ۴ ) ۲
وصل تو آرزوی ما ، سوی تو جست و جوی ما
یار سفر کرده ی ما ، سفر نما به سوی ما
امان ز لحظه ای که من ، اسیر درد و غفلتم
مَبین تو رو سیاهی ام ، مده دگر خجالتم
( مهدی صاحب الزمان ۴ ) ۲
غروب جمعه که رسد ، غمت به دل شرر زند
به لحظه های بی کسی ، از تو طلب کنم مدد
شعر من و ترانه ام ، نام من و نشانه ام
به وقت دلتنگی من ، تویی فقط بهانه ام
( مهدی صاحب الزمان ۴ )
در دوسبک👇👇
.
.
#امام_حسین علیه_السلام
نام تو را بر سر در دلها نوشتند
نبض و تپشهای دل زهرا نوشتند
ای اعظم الاذکار نام اعظمت را
بر روح و جان زینب کبرا نوشتند
ای کشته اشک ای دلیل اشک عاشق
ذکر تو را بر قلب لب زیبا نوشتند
نام بلند آوازه ات معشوق عشق است
عشاق عشقت را همه دنیا نوشتند
زیبا ترین نامی که با خود مستی آورد
بر سینه جام خماران تا نوشتند
ای خوش دلی که مست و همراه حسین است
گریه کن و سینه زن راه حسین است...
#محمد_حبیب_زاده ۹۹/۱/۲۸
.
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین ع_مناجات
#محمد_بختیاری
▶️
در خیال تو فنا میشوم ان شاءالله
با تو همرنگ خدا میشوم ان شاءالله
از اذان علی اکبر تو جا ماندم
با نماز تو ادا میشوم ان شاءالله
پنبهی عقل مرا باز جنون خواهد زد
آخر از خویش رها میشوم ان شاءالله
بین بینالحرمینت دو دلی خواهم کرد
چون کبوتر دو هوا میشوم ان شاءالله
هدف از سجده به پاهای تو افتادن بود
بین یک سجده فدا میشوم ان شاءالله
دیده هرچند شد از حسرت دیدار سپید
با رخت دیدهگشا میشوم ان شاءالله
بعد عمری که به گریه سپری شد، آخر
تربت کرب و بلا میشوم ان شاءالله
از بس آغوش تو گیراست، یقین در محشر
از دل قبر تو پا میشوم ان شاءالله
.
ramezani003.mp3
1.83M
❤️ دلم گرفته رفقا
❤️ نوحه واحد بسیار زیبا
🎤🎤 مجتبی رمضانی
http://eitaa.com/joinchat/1754595330C0a9f3ffc4c
🇮🇷 یاوران مهدی (عج) ☝️☝️
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#مناجات
#غزل
ما دل نبسته ایم به اوضاع کارخویش
دل خوش نکرده ایم به این کوله بارخویش
باید خدا به داد دل بی کسم رسد
شیطان کُند وگرنه دلم را شکارخویش
رخت و لباس پاره نشان گدایی است
ما را کریم رد نکند از جوار خویش
سوگند خورده است که بخشنده میشویم
پس آمده است با همه ی اعتبار خویش
او قول داده است که ما را نمی زند!
خوبان نمی زنند به زیر قرار خویش
با ذره پروری به چه جایی رسیده ایم
ما را نشانده اند کریمان کنار خویش
پروانه ایم و دور علی بال می زنیم
خارج نمی شود دل ما از مدار خویش
فردای حشر فاطمه دنبال کار ماست
کار تمام خلق می افتد به یار خویش
تا بشنویم نام حسین گریه می کنیم
یکباره می دهیم ز دست اختیار خویش
#علی_اکبر_لطیفیان
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
من با حسین آدم و عالم خریده ام
دنیا و آخرت همه با هم خریده ام
شکر خدا که گریه کن روضه ها شدم
با چشمهام چشمه ی زمزم خریده ام
او صله داده است که من بعد چندسال
پیراهنی برای محرم خریده ام
با بچه های هیئت همرنگ گشته ام
من هم لباس مشکی ماتم خریده ام
تنها غمی که هست در عالم غم شماست
شادم از اینکه یک دل از این غمخریده ام
باید که با حسین خدا را به جانخرید
با این حساب من چقدر کم خریده ام
@emame3vom
#نادر_حسینی
.