eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. در سپاه خانه ات شیران نر داری هنوز داغ محسن را تحمل کن، پسر داری هنوز از صدای ناله هایت تا سحر فهمیده ام: درد پهلو وکمر ، سوز جگر داری هنوز ای پرستوی علی پر پر نزن ،کشتی مرا زخم های عشق من را روی پر داری هنوز اشک های بی کسی ام میچکد بر گونه ام ای شریک زندگی ، قصد سفر داری هنوز؟ نان بپز، مو‌شانه کن، غم از دل حیدر بگیر پاشو از جا و‌ نشانم ده ،هنر داری هنوز خانه ی نا امن حیدر ، قتلگاهت شد ببخش عشق من بانو دلیل سوز و‌آهت شد ببخش چند روزی بین کوچه ،سر به زیرم فاطمه سوختی در پیش چشمانم ،بمیرم فاطمه اهل رو‌گرداندن از حیدر نبودی، پس چه شد؟ ای که بودی از ازل خیر کثیرم فاطمه من حریف گریه های بچه هایت نیستم بی قراری حسینت کرده پیرم فاطمه بغض جانسوز حسن آتش به جانم می زند من سراغ کوچه را از که بگیرم فاطمه هر که میبیند مرا ، حال تو را جویا شود در مسیر خانه تا مسجد اسیرم فاطمه چند روزی را بمان رحمی به حالم کن فقط گر بدی دیدی در این خانه ، حلالم کن فقط حیدرت را بین این ویرانه ،یاری کن کمی با همین دست شکسته خانه داری کن کمی بشکن این بغض گلو را، در میان بسترت در عزای محسن خود ،سوگواری کن کمی اینقدر عجل وفاتی را نخوان دق میکنم جان من با درد دنیا ،بردباری کن کمی حال باغی را که آتش رونقش را برده است باز هم با خنده های خود بهاری کن کمی من کنار تو حریف مکر این شهرم فقط قوت زانوی حیدر ، ذوالفقاری کن کمی از غرور و بغض شان ، زخمیِ دردم فاطمه من بدی در حق این مردم نکردم فاطمه ‌.
. سالگرد شهادت سلیمانی تو شاهکار عشق و ایمانی سرلشکرِ سپاهِ ایرانی سردارِ سرسپرده یِ عاشق شهید قاسمِ سلیمانی تا آخرین نفس پریشانی تا پایِ جان در دلِ میدانی فداییِ عمّه یِ ساداتی سینه زنِ شاهِ شهیدانی تو بارانی تو طوفانی علمداری قاسمِ سلیمانی فداییِ ولا هستی تو عمّارِ رهبریِ ایرانی بِاِذنِ الله بِاِذن الله بگو جُندالله علی ولی الله ۴ خونِ تو جاریه تویِ رگها پرچمِ هرچی زینبی بالا شهادتِت میده شهادت که.... نزدیکه روزِ مرگِ آمریکا نمی مونه بیرقِ تو حتّی... یه لحظه رو زمین رویِ خاکا عَلَمِ سردارِ ولا آخر جا می گیره رو شونه یِ آقا می گیره لشکرِ موعود انتقامتو از فتنه گرِ یهود می دونم خیلی نزدیکه نابودیِ تروریست وآل سعود باذن الله باذن الله..... https://eitaa.com/emame3vom/54676 .
. زبانحال حضرت علی علیه السلام در شهادت حضرت زهرا شاعر :  ✍ وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن   می شویمت که آب شـوم در عـزایِ تو            یا خویش را به خاک سپـارم بجای تو قـسـمـت نـبـود نـیـتِ گهـواره ساخـتن            شـد تـمـامـیِ چـوبش برایِ تو خون جای آب می چکد از سنگِ غسلِ تو            خون میچکد که زنده کند ماجرایِ تو در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو            گُـم شد مـیـانِ خـنـدۀ مَـردُم صدایِ تو در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد            هر کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو حـالا زمـانِ غـسـلِ تو فهمیـده ام چـرا            رویِ تو را نـدیـد کـسـی تا شـفـایِ تو تنها نه جای دست نه زخم و کبودی است           ‌ آتش اثـر گـذاشـتـه بـر چـشـمـهـای تو گـر وا نمی شـدنـد گره های این کـفـن            دق مرگ می شدند زِ غم بچه های تو .............              شعر غسل حضرت زهرا(س) نیمه شب است و مانده علی که چه ها کند باید بساط غسل کسی را به پا کند حیدر بنا نداشت که بی فاطمه شود اما بناست خانه ي قبری به پا کند با گریه کار غسل خودش را شروع کرد باید که مثل شمع نباید صدا کند بعد از سه ماه رو زدن و رو ندیدنش وقتش رسیده فاطمه را رو نما کند هر عضو شستشوش یکی را ز هوش برد مانده علی چه با جگر بچه ها کند دستش کجا رسید که دادش بلند شد مجبور شد که کار خودش را رها کند مانده که گرم شستن زخم تنش شود یا فکر جابجا شدن دنده را کند زهرا چه راحت است و علی پر جراحت است دنیا نخواست با جگرش خوب تا کند .
. دوباره شــب شد و ظلمت بر آمد کنار قبر زهـــرا حـــیدر آمد پس ازآنی که طفلان خوابشان برد فلک، تاب از دل بیتابشان بـــرد زخانه تا بقیع، شاه یگــــــانه قدم آهسته بردارد شبـــــانه به آوایـــی که دل در دل نماند خداوندا علـــــی دیگر بنالد به آوایی که خــیزد از دلِ تنگ به آوایی، که ســوزد سینه سنگ به آوایـــی، که پیغمبر بنـالد زمین و آسمان، یکــسر بنـالد بگوید زیر لب در آن دل شــب امان از سینه سوزان زیـــنب بدین حالش چوطی شد راه صحرا بیاید در کنار قـبر زهـــــرا نهدصورت به خاک،آن شاه ابرارب گوید این سخن با چشم خونبار سلام ای بانوی در خـاک خفته درود زندگی را زود گـــفته بخــواب آرام ای پهلو شکسته علـی اندر سر قــبرت نشسته بخواب آرام، ای نور دو عـینم که من، چون تو پرستارحـسینم بخواب آرام، با رخــسار نیلی به پیغمبر نشان ده جـای سیلی به خـانه چون روم، روین نبینم بریزم اشـک و، با زیـنب نشینم به مسجد چون روم، بینم عدو را به یاد آرم غــــم سیلی او را چه خوبست ای همه آرام جانم همیشه بر سـر قبرت بمـــانم حاج غلامرضا سازگار (میثم) .
YEKNET.IR - roze - fatemieh 2 - 1400 - hamid alimi.mp3
5.73M
🔳 🌴دوباره شب شد و ظلمت بر آمد 🌴کنار قبر زهـــرا حـــیدر آمد 🎤
. شده دو سال تو ، شهید امت شدی تو ز لطف خدا صاحب عزت شدی محرم رهبری تو گل پرپری واشهیداواشهیدا(۲) قاسم سلیمانی تو گل عالمی بر نگین شهیدان خدا خاتمی به عجب سیرتی صاحب شوکتی وا شهیدا وا شهیدا انقلاب ای شهید از تو شده پایدار در تمام جهان قاسم تویی افتخار تا ابد زنده ای راه آینده ای وا شهیدا وا شهیدا بوده ای حامی رهبر و اسلام ناب خون تو آبیاری کرده این انقلاب بوده ای حیدری پیرو رهبری وا شهیدا وا شهیدا راه تو راه حق راه حسینی بود پیر تو از اول امام خمینی بود بوده ای بی‌نظیر دشمنانت حقیر وا شهیدا وا شهیدا رفتی و خون تو شد اعتبار همه خون دل خامنه‌ای پسر فاطمه تویی هادی راه صاحب عزو جاه وا شهیدا وا شهیدا ای که ترسید ز تو اسرائیل و آمریکا داغ تو زد شرر به قلب اهل ولا لطف تو بیکران در تمام جهان وا شهیدا وا شهیدا شد حمایت ز رهبری تقاضای تو آمریکا بوده در زیر قدمهای تو شده فریاد ما مرگ بر آمریکا وا شهیدا وا شهیدا https://eitaa.com/emame3vom/54680 .👇
. |⇦•وای بر حالم اگر از... / و توسل به سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمد رضا طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● وای بر حالم اگر از تو جدا باشم من همۀ عمر گرفتار بلا باشم من شک ندارم همۀ خواسته تو این است لحظه ای هم که شده عبد خدا باشم من تا زمانی که دلم خانه ی این و آن است جا ندارد که پذیرای شما باشم من چقدر غرق گنه بودم و تو می دیدی همه عمرم خجل از روی شما باشم من کاش میشد به دل و جان بکشم نازِ تو را یارِ تو مثل امام و شهدا باشم من کاش میشد که به همرا تو یک فاطمیه میهمان حرم کرب و بلا باشم من جانِ آن مادر غم دیده و بیمار بیا به گرفتارِ میان در و دیوار بیا یا صاحب الزمان... ــــــــــــــــــ .👇
991025-Babolharam-mohamadreza-taheri-monajat.mp3
2.28M
|⇦•وای بر حالم اگر از... / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•چادرش بین کوچه.. / و توسل به سلام الله علیها و مجتبی علیه السلام ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمد رضا طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● روایت داریم هر شب جمعه که ابی عبدالله مدینه بود ... کنار قبرستان بقیع زیارت برادرش امام حسن می رفت... چه امام حسنی قربونش برم .. چشمی که برا غربت امام حسن گریان باشه، گریان وارد محشر نمیشه ... الهی بمیرم براش ... مگه میشه اینقدر کسی غریب باشه ؟ حتی دوستانش وقتی بِهش سلام میکردن میگفتن: "اَلسلامُ علیک یا مُذِّلَ المؤمنین" غصه، مظلومیت، همین بس این همه سال بعد امیرالمؤمنین می نشست پایِ منبرا... خطبای ملعون، روی منبر می رفتن مولا علی رو لعن می کردن، دشنام می دادن ، بی ادبی می کردن ... فقط نوشتن یه جا امام حسن از جا بلند شد دیگه طاقت نیاورد، وقتی مُغیرۀ ملعون رفت بالای منبر .. تا اومد بی ادبی کنه امام حسن بلند شد فرمود : نانجیب تو دیگه بنشین گمان میکنی من از یادم رفته، اون روز تو کوچه با مادرم چه کردی؟ اون صحابی آقا رو دید گفت: آقا من باباتون رو هم توی این سن دیدم اینقدر سر و روش سفید نشده بود که سر و روی شما اینقدر سفید شده؟ حضرت فرمود : آن چیزی که من دیدم اگه بابام هم دیده بود بدتر از این روز من می شد... حالا میخوام از اون روز امام حسن برات بگم:...* بی تاب و تبِ خسته حالی بود سخت گیرِ شکسته بالی بود چادرش بین کوچه، پا خور شد بسکه از غم قدش هِلالی بود با مادرم رفتیم مسجد رسول الله جای بابا چقدر خالی بود از دل آهی کشید و با گریه خطبه هایش همه سئوالی بود نفسش بارِ لخته ی خون داشت سوزِ آهش در آن حوالی بود خطبه اش جاودانه بر می گشت با قباله به خانه بر می گشت آه! ظلم سقیفه بی حد شد غیرتیان! راه کوچه به آیینه سد شد همۀ نور و چنگِ تاریکی اتفاقی که باب خواهد شد ضربِ دست چپش زبان زَد بود زدنِ سیلی اش زبان زَد شد هر قدر روی پا پریدم باز دستِ سنگینش از سرم رد شد بعد از آن راه خانه تا مسجد طولِ یک خطِ سرخ مُمتد شد آنقدر به غرور من برخورد حسنش کاش از غمش می مُرد *تا همین جا هم بسه، اما شبِ امام حسن ان شاءالله حقش رو ادا کنیم...* چه بگویم که زار و مضطر گشت قد کمان بود و قد کمان تر گشت در مسیرِ عبورِ عابرها ریخت نیلوفری که پرپر شد "فَرَفَسَها بِرِجلِهِ..." ای وای آنقدر دورِخویش مادر گشت هر قدم چشم او سیاهی رفت وسط کوچه موقع برگشت زخم هایش دوباره سر وا کرد مرگ خود از خدا تمنا کرد *برای این روضه بهترین روضه همون روضه ای است که خودِ امام حسن در عالم رؤیا به عَبدُالزَهرا فرمود: عَبدُالزهرا! اگه میخوای روضه ی ما رو بخونی این طوری که من میگم بخون: روضه ی ما اهل بیت اون ساعتی بود که دستم توی دستِ مادرم بود..خوشحال از مسجد داشتم برمی گشتم ..یه وقت نانجیب اومد جلو راهمون رو سد کرد ... عَبدُالزَهرا یه ضربه به مادرم زد اما دو گونۀ مادرم کبود شد... ــــــــــــــــــ 👇