eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
[WWW.MESBAH.INFO]Shab-Shahadat-Emam-Kazem-1398[07].mp3
17.25M
. چه زندانی و زندان بانی تو این شبای طولانی که تازیونست افطارم شبیه بارون می بارم گوشه سیاه چال افتادم به یاد گودال مثه جدم حسین دست و پا میزنم تشنه لب مادرم رو صدا میزنم وای ای وای خدا خدا خدا خلاسم کن **** چه شب های دلگیر و سردی چه مردمانی نامردی نه دلخوشی نه لبخندی نه اشنا نه فرزندی مردم از جدایی میوه دلم کجایی مردم از جدایی میخونم رضا کجایی جای تو خالیه این دم اخری من حسین و تو مثل علی اکبری وای ای وای خدا خدا خدا خلاسم کن **** غم و دردمن بی اندازست تنم پر از خون تازست دیگه زا این دنیا سیرم خدا رو شکر زود میمیرم دل به خون نشسته دشمن ساقم و شکسته دستم و بسته و بی حیا میزنه مثل مادر من و بی هوا میزنه وای ای وای خدا خدا خدا خلاصم کن ‌.
1_898362883.mp3
3.18M
🎤 کربلایی هرکی پیمونه به کف داره که ساقی نمیشه هیچ شرابی مثه چاییِ عراقی نمیشه داره هرکار خدا حکمت و برهان و دلیل پدر علی شدن که اتفاقی نمیشه تو ابوطالبی و من هم یک سائلم و به شغل غلامیِ خونه‌ت نائلم پدر مرتضی عموی پیغمبری واسه‌تون احترام ویژه‌ای قائلم ابوطالب، مدد... تو نظر کرده ز سوی متعال داوری تو تموم مشکلا تو حامیِ پیمبری باشه ایمان تو سنگین‌تر از ایمان همه آقاجون شما یکی ز شافعان محشری تو شفاعت نما مرا جون مرتضی که به حق علی بشم من حاجت روا بده آقا حواله تا قسمتم بشه که برم از نجف پیاده کربُبلا ابوطالب، مدد... تو ابا الائمه ای ابا الامیرِ خیبری تو پدربزرگِ ارباب غریب و بی‌سری تو شدی مثلِ خدیجه خرج اسلام و نبی تو کفیلِ مصطفایی و کفیلِ حیدری تو شدی وقف دین و دین مدیون توئه تو رگای همه اماما خونِ توئه مگه میشه تو بوده باشی صنم پرست به‌خدا این دروغا دور از جون توئه ابوطالب، مدد... .
Mirdamad-Shahadat-Emam-Kazem-94-02.mp3
3.51M
علیه السلام 🎤 "زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد روزهای تیره هریک شب‌تر از دیروز تار در میان دخمه‌ای سر شد ولی نفرین نکرد هرچه آن صیادها را صید خود کرد این شکار روزی‌اش یک دام دیگر شد ولی نفرین نکرد روزهٔ غم سجدهٔ غم شکر غم افطار غم زندگی با غم برابر شد ولی نفرین نکرد وای اگر نفرین کند دنیا جهنم می‌شود از جهنم وضع بدتر شد ولی نفرین نکرد وقت افطار آمد و دیدم که خرماها چطور یک به یک در سینه خنجر شد ولی نفرین نکرد هی به خود پیچید و لحظه لحظه با اکسیر زهر چهرهٔ زردش طلا‌تر شد ولی نفرین نکرد آن دم بی‌بازدم چون آتشی رفت و سپس آنچه باید می‌شد آخر شد ولی نفرین نکرد اِنسیه سادات هاشمی✍ .
سید مهدی میرداماد_شهادت امام کاظم ع97 روضه ماجرای تو انتهای غم است-1525762009.mp3
11.61M
علیه السلام 🎤 شعر خوانی و تفسيري خوانی و مقدمه چینی برای روضه ... ✍ ماجرای تو انتهای غم است تو بگو از کجا شروع کنم بعد یک رخصت از امام رضا باید این روضه را شروع کنم روضه های تو فرق دارد با روضه های ائمه دیگر پای هر روضه غیر کرب و بلا باید از حجره گفت و یک بستر قصه عمر هیچ خورشیدی به غم انگیزی زوال تو نیست غصه هیچ حجره ای قدر گوشۀ آن سیاه چال تو نیست آه... موسای خانواده نور کوه طوری شده است زندانت مثل بغضی که در گلو حبس است مانده بین گلوی تو جانت از تنت یک خیال مانده فقط بسکه لاغر شدی نحیف شدی خوب شد نیستند دخترهات که ببینند چه ضعیف شدی آه خلوت نشین ظلمت غم خلوتت هم نمور هم سرد است پانشو چون که زود می افتی این اثرهای استخوان درد است تازه این حال و روز قبلا توست دو قدم راه را تنت می برد آن زمان ساق پات سالم بود حال اما شکسته، زخمی، خرد روی دست چهارتا برده بدن تو چه می کند آقا؟! غل و زنجیرهای زندانت بر تن تو چه می کند آقا غصه ها در پی تو می آیند آن یهودی بد دهان هم هست ظاهرا غیر از این سه چار نفر خانمی با قد کمان هم هست پیکر تو سه روز بر پل شهر مرقد شهر کاظمین شده و از اینجا به بعد مرثیه ام نوبت روضه حسین شده وای از آن پیکری که بی سر بود وای از آن پیکری که بی سر ماند وای از آن مادری که در گودال روضه های غریب مادر خواند
. یَابْنَ الْحَسَن! یَابْنَ الْحَسَن! دین را سُتونِ استواری آئینه‌ی سر تا سرِ پروردگاری سنگینیِ " عهد " تو را حس می‌کنم، کاش... باشم برایت یک غلام انحصاری بدبختیِ دنيا فقط از غيبت توست برگرد! بی تو نیست عالَم را بهارى " طاووسُ اهلِ الجنّه " اَت گفتند یعنی کانون وَجد و مَجد و اوج اقتداری وقتی ولادتگاه جدّت كعبه باشد یعنی تو هم مولود بيت كردگاری چشم عنودانِ فرج خواهى شود كور تو قافله سالار امر انتظاری ماهی ندارد هَمّ و غم جز آب‌خوردن از غیر تو هستم همیشه من، فراری جز خدمتت من را نباشد هیچ شغلی با غیر تو من را نباشد هیچ کاری دارم ز هجرانِ تو می‌میرم اَغِثني... یک بار روی چشم من پا می‌گذاری؟ مولای من! از محضرت دارم سوالی: من را هم از عُشاق کویت می‌شماری؟ دم مى‌زنم از تو اگر، لطفِ خودِ توست مولا! نَفَس‌فرسایی ام را دوست داری؟ ✍ چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ .
. السّلامُ عليك يا بقیّة الله در بهشتِ نوکریّ اَت باز كن پای مرا خاطرت را خواستم، پُر كرد رؤياى مرا خاطرت را خواستم، آمد مرا از من رُبود بُرد يك جا با خودش، يك لحظه، دنیای مرا حجة‌بن‌العسکری! طاووس اعلای بهشت! می خری از من تخیّل‌های زیبای مرا؟ راه را گم کرده‌ بودم گر خطایی داشتم مقصدم بودی خودت، دیدی خطاهای مرا... آفرينش را نمی‌خواهم بدون روی تو اَلْعَجَل، اَلْغوث، رحمی عجزِ پیدای مرا شد فراقت عُقده‌ای بر ریسمان عهدمان شوق تو کرده مدد، طبع شکوفای مرا من، نگاهی مُمتدم بر وسعت اِجلال تو ای دلیل بودنم! بنگر تماشای مرا شاه‌لبخند تو را یک سائلی ناقابلم خوشه‌ای لبخند کن مهمان، تمنّاى مرا ای دلیلِ خلقتم! ای منتهای حاجتم! در بهشتِ نوکریّ اَت باز كن پای مرا ✍ پنجشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۰ .
. یا صاحب‌الزّمان! - درد دل با امام عصر (علیه‌السلام) در آخرین آدینه‌ی ماه رجب لحظه‌هایی را که از یاد تو غفلت می‌کنم... هر زمان یادم می‌آید هِی شماتت می‌کنم کعبه‌ی من! خلق گشتم تا بگردم دور تو دورِ خود گشتم فقط، عرض ندامت می‌کنم آن خودى را دوست دارم که عطش دارد به تو ...لحظه‌هایی را که از امرت اطاعت می‌کنم جنس ناجورم ولیکن هر چه اَم مالِ تو اَم گر نباشم خرجِ تو خود را ملامت می‌کنم بهترین اوقات من آن لحظه‌هایی هست که... می‌نشینم گوشه‌ایّ و با تو خلوت می‌کنم دامن‌ْآلوده، می‌ آیم، پاک، بیرون می‌روم با دعای بر فرج، کسب طهارت می‌کنم آن قَدَر تو مهربانى... من خجالت می‌کِشَم آن چنان تو دل‌ْرحیمی، باز، جرأت می‌کنم من، نشانی را غلط رفتم اگر كردم گناه عفو کن، درخواستِ اِعطاى مهلت مى‌کنم من، گناهم، تو صوابی، حجّة‌بن‌العسکری! پیش تو سرتاسر، احساس حقارت می‌کنم عدّه‌ای گِرد تو می‌چرخند و لذّت می‌برند من، ولی دور از تو دارم مشقِ محنت می‌کنم می‌شود یک بار، من را هم به پایت افکنی؟ بی‌گمان، آن لحظه از عشقِ تو رحلت می‌کنم یک نجف، یک کربلا، یک کاظمین و سامرا یک سفر عرش خدا را التماست می‌کنم روضه می‌خوانم: عطش، سقّا، حرم، آوارگی با تمنّای حرم، ذکر مصیبت می‌کنم آخرین آدینه‌ی ماه رجب، هم شد تمام آخرين بیتِ خودم را غرقِ حسرت می‌کنم ✍ جمعه ۶ اسفندماه ۱۴۰۰ .
مداحی آنلاین - نبینم اشک تو چشات موج بزنه - محمود کریمی.mp3
6.56M
. 💥سبک: 🎙مداح: 🌷 (عج) نبینم اشک تو چشات موج بزنه قدمات به روی چشمای منه شب جمعه شب سینه زدنه می میرم برای اون صدای تو برای ناله ی یا جدّای تو کی می دونه چیه روضه های تو آقاجون فدای تو بانیِ مجلسای خودِ خدا مهمونه گوشه نشین هیئت ها آقاجونم پیش ما هم یک بار بیا امشبم مثل همیشه تنهایی تا خود اذون صبح کربلایی کردی آقا دلامون رو هوایی اگه کربلا میری ما رم ببر شب جمعه شب یا ربِّ، بیا شب کربلامون امشبه بیا شب بچه های زینبه بیا اگه کربلا میری ما رم ببر 💥
1_876591976.mp3
8.63M
‍ . (عج) 🍃در دلم با تو اتصالی نیست 🍃آرزو با تب وصالی نیست 🎤 در دلم با تو اتصالی نیست  آرزو با تب وصالی نیست  چقدر با دروغ می گویم  جز غم دوریت ملالی نیست  به کسی بر نمی خورد رفتی  پیش ما نیستی سالی نیست  یابن الحسن آقا جانم  عزیز زهرا گل نرگس  یوسف فاطمه چشم هایم گرسنه ی اشک است  سر سفره دگر حلالی نیست  روزیت خرج عیش و نوشم شد  خیر من قدر یک ریالی نیست  جمله ام عامیانه و ساده است  نوکرت بد شده مالی نیست  یا ابانا میان خانه ی ما جای تو سالهاست خالی نیست  یابن الحسن آقا جان آقا جان  آقا جان  اگر چه مست گناه و عصیانم  نوکرت پست و لا ابالی نیست  آنکه پوشانده عیب هایم را  مادرت فاطمه است عالی نیست.....  مهلاً مهلا .....  یابن الزهراء.....  آقا جان همه گفتند آی بیچاره  دلبر تو هزار سالی نیست  من درمانده باز دلتنگم  باشد آقا نیا خیالی نیست  کربلای مرا مهیا کن .....  شوق پرواز هست و بالی نیست  کاظمین و نجف سلام از دور  بی زیارت که شور و حالی نیست  به تو از دور سلام  به سلیمان جهان از طرف مور سلام  به تو از دور سلام  به حسین از طرف وصله ی ناجور سلام  سلام.....  همه دنیام حسین  من فقط تو رو برا خود تو میخوام حسین  همه دنیام حسین  یاد گرفتم اسم تو از لب بابام حسین  همه دنیام حسین  ای حسینم ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم  ای حسینم ..... .
مداحی_آنلاین_نذر_دیدار_رخت_را_کی_ادا_خواهم_کرد_حاج_منصور_ارضی.mp3
1.58M
با (عج) 🍃نذر دیدار رخت را کی ادا خواهم کرد 🍃همه را غیر تو یک روز رها خواهم کردم 🎤حاج بسم رب الحسین مناجات با امام زمان سه شنبه ١٤-١٠-١٣٩٥ حسينيه صنف نذر دیدار رخت را کِی ادا خواهم کرد همه را غیر تو یک روز رها خواهم کرد زیر بال و پر تو بودن من بندگی است رو به تو گر بکنم، رو به خدا خواهم کرد تو اگر یک سحر از کوچه ی ما رد بشوی یک قدمگاه در این کوچه بنا خواهم کرد مادرم دست مرا داد به دستت آقا مادرم را همه ی عمر دعاخواهم کرد هر قدر هم که محلم ندهی آقا جان دم به دم اسم تو را باز صدا خواهم کرد دیر یا زود مهم نیست ولی آخر سر من خودم را بغل امن تو جا خواهم کرد هر چه سرمایه به دستم برسد شکی نیست نذر یک شب سفر کرب و بلا خواهم کرد جان اگر بر لب من هم برسد آرامم پنج تن را به دم مرگ صدا خواهم کرد .
@REYHANEHGRAPHI_۲۰۲۲_۰۲_۲۲_۲۰_۴۸_۱۶_۵۷۳.mp3
8.68M
‍ . |⇦•دستِ مادرمو می بوسم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس کربلایی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ مادرم اسمتُ خوند تو گوشم شالِ مشکیتُ گذاشت رو دوشم گفت برایِ روضۀ امام حسین فرشِ زیرِ پامو هم میفروشم من پَرِ علمُ می بوسم تربتِ حرمُ می بوسم دستِ مادرمو می بوسم ، حسین .. از آخرین زیارتم چقدر گذشته دست رو دلم بزار حسین دلم شکسته تمومِ دلخوشیِ من فقط همین بود قرارِمون حرم غروبِ اربعین بود «حسین، حسین، حسین، حسین جان» شبِ جمعه حرمُ دوست دارم اشکِ چشمِ ترمُ دوست دارم چون میای تو نفسایِ آخرم نفسِ آخرمُ دوست دارم نون و نمکِ تو شیرینِ سفرۀ تو همش رنگینِ داغِ تو چقدر سنگینِ ، حسین .. نونِ حلالِ پدرم تو رو به من داد دعایِ خیرِ مادرم تو رو به من داد از صدقه سرِ تو من بها گرفتم کربلامُ تو مشهد الرضا گرفتم «حسین، حسین، حسین، حسین جان» ــــــــــــــــــ کـــربلایی 🎤
. و رسالت رسول (ص) ماییم و حقیقت‌ محمد ماییم و کرامت محمد در عرصه ی عشق می درخشد آئينه ی طلعت محمد دل داشته در مسیر قرآن نجوای نجابت محمد شد جان و دل خدا پرستان پروانه ی حضرت محمد ما پرچم اتحاد خود را داریم به همت محمد با قدرت و اقتدار ماندیم در سایه ی دولت محمد ای عشق ببین به هر کرانه رخشنده قداست محمد تابنده تر از همیشه تابد خورشید هدایت محمد پیچیده به گوش اهل عالم گلبانگ بشارت محمد از روز نخست گفته ام من لبیک به دعوت محمد در عهد و وفا به جای باشد دست من و بیعت محمد دل میوه ی عاشقانه چیده از نخل صداقت محمد ما هم نفسان قدسیانیم در پرتو عزت محمد داریم دلی معطر از عشق در بارش رحمت محمد آموخته ایم حق بجوییم با سیره ی عترت محمد ای کفر ببین ز اهل ایمان آوای ارادت محمد ابلاغ ولایت علی داشت این است رسالت محمد جان خیمه نشین دوست گردید در شور شرافت محمد انوار وسیع رحمت حق تابیده ز طلعت محمد روییده نسیم جنت العشق با رویش خلقت محمد جاری شده عشق و نور و ایمان از چشمه ی عصمت محمد جان و دل ما شکفته چون گل با عطر طراوت محمد در وادی اقتدار «یاسر» ماییم و صلابت محمد * «یاسر»✍ .
. دست خالی هرکسی آمد زیانش کمتر است معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است کیسه زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن باز کن در را رضا جان، سائلت پشت در است از میان اینهمه کفتر که دورت می پرند می خری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است یک سحر بالای سر، خواندم نماز روضه را چکمه های شمر را دیدم که بالای سر است ✍ .
. جنگ امیرالمومنین علی(علیه السلام) بنداول:جنگ یدالله ایوالله..(٤) زده به لشکر یه تنه یدالله ایوالله.. اسدالله صف شکنه یدالله ایوالله.. همه لشکر خیره میشه یدالله ایوالله.. تا علی شمشیر میزنه یدالله ایوالله.. میزنه گردن از بدنه دشمن نداره تَرسی ولی الله اصلاً قاتلِ مرحب قاتلِ اَهریمَن معروفه حيدر به يَلِ شيراَفكن شاهِ مردان حيدر شيرِ غرّان حيدر صاحب ذوالفقار تیغِ برّان حيدر مردِ میدان حیدر بر نبی جان حیدر دربِ قلعه رو کَند مثلِ طوفان حیدر یدالله ایوالله..(٤) بنددوم:جنگ اُحد داره عجب اُبُهَتی یدالله ایوالله.. رو مظلومینه غیرتی یدالله ایوالله.. جنگ اُحد شاهده که.. یدالله ایوالله.. ..علی داره درایتی یدالله ایوالله.. حفظِ پیغمبر به عُهده ی حیدر میزنه شمشیر تو معرکه محشر اون فراری ها دارن میشن پرپر مُتحیّر از نَبردِ شيرِ نَر شیرِ کرار حیدر شاه و سالار حیدر یارِ سختی ها بود ..نه، یار غار حیدر! مردِ پیکار حیدر يِكه سردار حيدر هیچ فرار ممکن نیست از لافرّار حیدر یدالله ایوالله..(٤) بندسوم:جنگ جمل جنگِ جمل شجاعتش.. یدالله ایوالله ..نشانی از لیاقتش یدالله ایوالله حسن رو نامی میکنه یدالله ایوالله یه شَمه از سیاستش یدالله ایوالله شاهِ آزاده با زرهِ ساده بوده فرمانده ولی چه اُفتاده بررویِ دُلدُل رو پنجه ایستاده وقتی میدان رو دستِ حسن داده با اجازه حسن.. چه میتازه حسن شتر سوار و از.. ..پا میندازه حسن چون حیدر یَل حسن یَلِ جمل حسن حسین و اباالفضل میگن ایول حسن حسن جان ایوالله..(٤) 👇
یدالله.mp3
8.59M
جنگ علی (ع) یدالله ایو الله... شاعر:ملتمس✍ مداح:کربلایی مجتبی دسترنج
. مولا علی علیه السلام اسدالله، حیدر کراری ولی الله، حضرت سرداری وجه الله، صورتِ داداری سیف الله، فاتح پیکاری «ضربه‌ی شمشیر کیست، بر تن بسیارها چرخش تیغِ دو دَم، کرده تلنبارها وقت فرار است وای ، آمده کرارها لشکری از عمرو عاص، لشکر سردارها رفت و بجا مانده است، از همه(دستارها)* زیر قدمهای او، کوه کمر بشکند»** علی امیر و دلاور و.. علی صفی و غضنفر و.. علی کَننده ی خیبر و.. حیدر حیدر علی شکوهِ شجاعت و.. علیست معنی غیرت و.. علیست کوه اُبُهَت و.. حیدر حیدر مظهر العجائب.. علی بن ابی طالب.. شاهِ مردان، قادر و قهاری شیرِ یزدان، میر و پرچمداری مثل طوفان، ضربه هاته کاری بینِ میدان، مرد بی تکراری «آی جماعت نظر، بر در خیبر کنید ضرب یدالله را، خورده و از بر کنید ضربه‌ی عباس را، چند برابر کنید یا‌که همه در رَوید، مقنعه بر سر کنید یا‌که همه خویش را، بنده‌ی قنبر کنید قبل رجز خوانی‌اش، هرچه سپر بشکند» علی خروشِ مع الحق و.. علی حقیقت مطلق و.. علی دلاورِ خندق و.. حیدر حیدر علی به شیر مُلقب و.. علیست قاتلِ مرحب و.. علیست الگوی زینب و.. حیدر حیدر مظهر العجائب.. علی بن ابی طالب.. نَفْسِ طاها، والی و والایی جانِ زهرا، سید و مولایی جانم آقا، سرور دنیایی سروِ رعنا، شاه مَه سیمایی «از ازل آوازه‌اش،از همه دوران گذشت بر لب نوح آمد و، نوح زِ طوفان گذشت گفت علی یوسف و، از شب زندان گذشت کرد توسل به او، محنت کنعان گذشت جان پیمبر شد و، آمد و از جان گذشت دوش نبی رفت تا ، بُت به تبر بشکند» علی امیر دوعالم و.. علی ولیِ مُعظم و.. علی معلم آدم و.. حیدر حیدر علی قیامت اکبر و.. علیست خواجه قنبر و.. علی خلاصه که حیدر و.. حیدر حیدر مظهر العجائب.. علی بن ابی طالب.. *در شعر اصلی (شلوارها) هست، که با اجازه شاعر تغییر کرد. **تضمین شعر جناب حسن لطفی 👇
620cc39e3af818a561143583_-5126507400960559768.mp3
4.52M
(ع) 🎤 دارم آروم ‌آروم آب میشم آخه اجلم نزدیکه شب و روزا بی‌تاب میشم شب و روز من تاریکه باهر آه من مهتاب ناله میزنه به حال دلم دل سیر گریه میکنه شبایی که من دارم سجده میکنم روی گردنم زنجیر گریه میکنه دیگه نفسم بند اومد آخه جیگر من خونه توی نفسای آخر قتلگاه من زندونه 😭وای از غربت، وای ازغربت چه‌جوری بگم دردامو به خدا سراپا دردم با چشای تارم دارم دنبال عصا میگردم تازیونه وقتی رو بال من نشست فهمیدم چرا دست مادرم شکست سرخه گونه‌هام مثل مادرم شدم آخه دست سنگینی چشم من رو بست دمِ آخری دلتنگم حال و روز من ‌معلومه چی میشه دم جون دادن باشه کنارم معصومه 😭وای از غربت، وای ازغربت صورتمو که میذارم غریبونه روی خاکا غروبا میخونم من از دم غروب عاشورا ذکر عمه جانم شد وامحمدا وقتی بچه‌ها بودن زیر دست و پا من فدای اون شاه بی‌سپاهی که رأسشو زده دشمن روی نیزه‌ها چه‌جوری بگم میبردن سر آقا رو نامردا جلوی چشای زینب کوچه به کوچه واویلا 😭وای از غربت، وای ازغربت ‌
rasoli-Haftegi950209-vahed.mp3
7.95M
📢 حاج مهدی رسولی ◀️شمع قرآن پروانه یَم من... شمع قرانه پروانیم من ملک غربتده زندانیم من گوزلریم یولدادی گل رضا جان جانیمین خسته قربانیم من من فرزند حیدرم من دلبند مادرم من موسی بن جعفرم خانه ی غمدی غملی اوتاقیم گوش کیمی باقلیدی ال ایاقیم زهر خرما اثر ایلیوبدی خشک اولبدی عطشدن دوداقیم یوخ گلایم قضا و قدر دن راضیم رحمت دادگردن گلسن اما گوررسن بی بیم تک قولاریم نیلیدور غمچی لردن من فرزند حیدرم من دلبند مادرم من موسی بن جعفرم باخما زندانیده باغری قانم من اوزوم مظهر لامکانم افتخار ایله اوغلوم اولونجک منده جدیم کیمی قهرمانم ایمدیم باشیمی اهل زوره ناری دن یوخ دیدیم صدمه نوره چکسلر شیری زنجیره هرگز اعتنا ایلمز مار و موره من فرزند حیدرم من دلبند مادرم من موسی بن جعفرم عالیمه آه شبگیریم اغلار الصلاة اوسته تکبیریم اغلار باش گویان وقتیده سجده گاهه بوینومون اوسته زنجیریم اغلار هر گجه سجده ده قلبی یاره اغلارم بی کفن شهریاره خلعتین اولماسا کفن و دفنه بوک حصیره منی گوی مزاره یاحسین جان گل سرخ زهرا ما گدای سر کوی عشقیم وتصدق علینا حسین جان آه دین و قرآن ما آه روح و ریحان ما آه جان جانان ما https://eitaa.com/emame3vom/57681
. از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به خوبی می‌شناسد باغبان خویش را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار از جنگ هرگز در مرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی اکبر بپرس .
. ‍ زیبا _ویژۀ حَضرتِ خَتمی مرتَبت محمدِ مُصطَفی صلوات الله علیه _ حاج محمد یزدخواستی ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ {(از حرا به آسمون نور میباره از زمین به کهکشون نور میباره)۲ شبی که آسمون غرقِ ناز و نعمتِ تو چشم عاشقا دریایِ محبتِ محمد اومده تا عالمی بگه پیام مبعثم نعمتِ ولایتِ۲ یا سیدی مولا رسول الله یا نورَعَینی یا رسول الله لا سیدی اِلّا رسول الله۲}۲ جبرییل میخونه از عرشِ اعلا ۲ اقرا باسم ربک یا مصطفی ... تو رویِ قلۀ اِنّما عَلَم زدی با تیغِ رحمتت فتنه رو قلم زدی خدا که آفریده ت بِت نفس دادو تو روحِ زندگی بِ گِلِ عَدَم زدی ۲ تو آمدی تا زندگی باشه تا انتهایِ بردگی باشه تا دنیا جایِ بندگی باشه ... یا سیدی مولا رسول الله یا نورَعَینی یا رسول الله لا سیدی اِلّا رسول الله۲ *عموما شب مبعث دلا علاوه بر حرم رسول الله میره کجا؟! حرم امام رضا ...* نور میگیره آفِتاب از گنبدت ۲ حجّ اکبرِ فقیراست مشهدت ۲ سجیةِ کرم،عالَمه گدایِ تو هزار تا جبرییل خادم سرای تو تموم آسمون صحن کفترایِ تو پَرِ ملائکست فرش زائرای تو ۲ تویی تمامِ آیه ی قرآن منم کویر و تویی باران یا ضامن آهو مدد سلطان .... 👇
. ای نوبهار اصلی دل ها ظهور کن شاه غریب، رهبر تنها ظهور کن عیدی نمانده است بدونت برای ما بی تو همیشگی شده شام عزای ما دیگر بیا که شیعه ز دنیا بُریده است ظلم و ستم به حدّ نهایت رسیده است فصل ظهور توست فقط نوبهار ما آقا تویی قرار دل بی قرار ما از شرّ فتنه نوکر خود را مصون بدار آقا خبر بده دگر از صبح انتظار حالا که داغدار ابوطالبیم ما یک دم بیا به روضه ی ما صاحب العزا روضه بخوان برای یتیمی مرتضی بنگر به درد هجر پدر گشته مبتلا حامی و یار دین نبی رفته از جهان شد اشک احمد از غم بی یاوری روان با یک نظر به پیکر زیر ِ سَریر او فرمود: رفتی ای همه ی هستی ام،عمو رفت و زمان هجرت احمد فرا رسید رفت و طناب، بر روی دست علی ندید رفت و ندید آتش و مسمار و سینه را بر ماه روی یار علی ردّ کینه را شکر خدا که غسل و کفن گشته پیکرش دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. تقدیم به پدر هستی السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَید البَطحا السَّلاَمُ عَلَيْكَ یا وارثَ الکعبة بَعد تأسیسها السلام عَلیکَ یا مُعینَ المصطفی یا ابوطالب علیه السلام الحق که عالم درسرایش مستکین است زیرا که او بابای نسل برترین است دنبال جای پای او باید بگردیم هر جا قدم بگذاشته راه یقین است او در غدیر ِ عالم زر کرده بیعت پس شیعه ی ناب امیرالمؤمنين است طبق حدیث هشتمین معصوم هستی هرکس که شک کرده به ایمانش لعین است باید شود معیار و میزان عبادت چون کفه ی ایمان او والاترین است آیینه ی وصف پدر گردیده فرزند پس او شبیه حیدرش حبل المتین است بوجهل ها و بو لهب ها خوار هستند وقتی که او بهر نبی یار و معین هست بحثی نمی ماند برایش از شجاعت وقتی که او جدّ یل ام البنین است سالی که رفته سال حزن مصطفی شد یعنی غمش برقلب احمد آتشین است باید خلایق در عزایش خون ببارند وقتی که احمد در غمش چین برجبین است بوده عموی مصطفی دیگر نگفتند روی سرش جای عمود آهنین است سخت است افتادن برای راکبی که دست جدا از پیکرش روی زمین است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. سید محمد جوادی نام تو را همینکه صدا می‌زند رباب آتش به جان کرب و بلا می‌زند رباب مثل دل پدر گلویت پاره پاره است اما دوباره حرف شفا می‌زند رباب شد سینه پر ز شیر؛ ولی شیرخواره نیست مادر بیا که باز صدا می‌زند رباب چون در خیال خویش بغل می‌کند تو را بوسه به زخم حلق شما می‌زند رباب زحمت برای مادر و خلعت برای غیر دیگر نگو که ناله چرا می‌زند رباب قلب سکینه از غم تو تیر می‌کشد در هرکجا که حرف تو را می‌زند رباب حسن لطفی تو و تاول و گرمی آفتاب من و فکر دلشوره های رباب لبت تا به هم تا به هم می خورد تمامی لشگر به هم می خورد زبان بسته ای یا ادب کرده ای بمیرم برایت که تب کرده ای زدم بوسه بر صورتت جمع شد چرا اینقدر صورتت جمع شد به دستان بابا عرق کرده ای به جای عمو آب آورده ای نفسهات هر لحظه کم می شود سرت بر سر شانه خم می شود به چاک لبت خشک شد خون تو چرا مانده خون زیر ناخون تو چرا گردن مادرت زخمی است و یا گونه ی مادرت زخمی است به لبهای خشکت زبان میزنی زبان را به سقف دهان میزنی تو گفتی و گهواره جنبان شدی شنیدی که رفتم رجز خوان شدی تو گفتی:که اهل حرم نیستی تو شیری کم از اکبرم نیستی پدر روی دوشت علم می کشم عمو نیست، بار حرم می کشم اگر پلکهایم تکان می خورد زمین بر سر آسمان می خورد مگر بعد عباس علمدار نیست برایم به میدان زدن کار نیست دَمِ دوٌم ذوالفقار علیست دلت قرص باشد کنار علیست خیال تو راحت از این کار زار که من آمدم تا در آرم دمار کمی صبر کن تا که من پر کنم کجا هست خیبر که خیبر کنم تو گفتی و گهواره جنبان شدی شنیدی که رفتم رجز خوان شدی ببین دست غربت به زانو زدم و خیلی برای لبت رو زدم چه ها با تو این تیر ولگرد کرد تمام سرت تا تنت درد کرد نیاورده همراه خود شیر را رها کن پر ساقه ی تیر را تو را روی این سینه خواباند و ماند تو را گرد خود تیر پیچاند و ماند علی آرزویم بر آورده ای سه دندان شیری در آورده ای چنان ضربه ای روی حلقت نشاند که یک لحظه گفتم سرت را پراند شنیدم صدایی،دهانت شکست گلو پیچ خورد استخوانت شکست فقط از تو بیرون پَرِ تیر بود تمام تو قدِ سرِ تیر بود تو را بعد از این خنجر نی زنند تو را با لهد بر سرِ نی زنند .