eitaa logo
امام حسین ع
18.8هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. عیدم بدون وصل رویت شام هجران است چشمان خشکم بیقرار فصل باران است نزدیکی خیمه نشستن شرط وصلت نیست هرچند تکریم گدا کار کریمان است یک روز هم نگذاشتم سر در بیابانت سجادهء عشاق تو خاک بیابان است شد آبرو ریزی ولی باز آبرو دادی گفتند آلوده شده، گفتی پشیمان است طفلی که گریان شد محبت می چشد آخر هرچند از دید همه عالم پریشان است اینبار تکلیف مرا با خود مشخص کن آقا بیا که نوکرت بدجور حیران است دیگر چنان اول سراغم را نمی گیری لعنت به هرکس گفته که دل کندن آسان است زندان که یوسف را نشانم داده زندان نیست دنیا که ما را کنج عزلت بُرده زندان است طعم تقرب را چشیدم در نجف بهتر آنجا غریبه می رسد انگار مهمان است سه سال دارد میشود دور از حرم هستم انگور شیرین ضریحش زیر دندان است ✍ .
. چار فصل من زمستان شد، بهاری اش کنید چشمه ای خشکیده آوردم که جاری اش کنید اینکه با آلودگی در ساحل رحمت نشست غرق عصیان است، غرق شرمساری اش کنید دست خالی آمدم، دستم بجایی بند نیست زودتر پرونده ام را دستکاری اش کنید بنده ای که آمده در می زند بیچاره است چاره ای بر غربت و چشم انتظاری اش کنید گر شبی بر سفره ای با یار ما بودی بگو سائلی در بین جاده مانده، یاری اش کنید کلب اگر که وارد کهف علی شد بهتر است کلب را هم لایق شب زنده داری اش کنید خاک کفش نوکرانش را به صورت می کشم چشم من را نذر خاک کفشداری اش کنید آبرویم را حسن داد اشک چشمم را حسین این دو نعمت را برایم انحصاری اش کنید سفرهء افطار اگر تربت ندارد خالی است این لبان تشنه را امشب غباری اش کنید مادری با تشنگی اصغرش غش می کند چاره ای باید برای گریه زاری اش کنید در میان مشک پاره قطرهء آبی نماند رفت عمو... فکری برای بیقراری اش کنید ✍ .
. در غفلت کبرا ؛شب و روزم سپری شد نام تو فقط لقلقه ی روی زبان است ای سفره ما را نمک سفره ی تو بس چیزی که برایت همه داریم زیان است کار فرجت روی زمین مانده عزیزم "چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است" ما را نجف و کرببلا باز نبردی خیلی به خدا نوکر تو دل نگران است در و در عهد به دنبال حسینم ارباب کرم دارد و دنبال بهانه است جامانده رقیه سحری کنج خرابه یک قافله از غربت او مرثیه خوان است ✍ .
. پای کوه عفو تو کوه خطا آورده ام دست من خالی است پیش تو ترا آورده ام ای که پوشاندی مرا وقت گناه و معصیت کوله بار جرم خود را بیصدا آورده ام دست و پاگیرم بکش روی سرم دستی فقط بر سرم با دست خود خیلی بلا آورده ام دل شکستم، آمدم حالا دلم را بشکنی زیر و روکن این بنا را، ربنا آورده ام قول دادی که ضرر کردم خودت جبران کنی ظرف خالی را به امّید عطا آورده ام هر کسی را که کسی را هم ندارد میخری من ضمانت نامه از سوی رضا آورده ام چادر خاکی زهرا را گرفتم آمدم مادرم را واسطه پیش شما آورده ام از شب قدر تو جاماندم خجالت می کشم آبروی رفته پیش مرتضا آورده ام حسرت چای نجف در سفره افطارم است خواب دیدم که رطب از کربلا آورده ام اربعین قبل از حسین، عباس دستم را گرفت باز حاجت زیر ایوان طلا آورده ام گفت باران که نیامد، تیرباران شد تنم چند سوغاتی برای بچه ها آورده ام هر دو مشکم پاره شد بین دوتا دست قلم از همه شرمنده ام، فرق دوتا آورده ام زودتر برگرد خیمه فکر معجر کن حسین چون خبرهای بد از شام بلا آورده ام ✍ .
. حقیرآمدم سربه زیر آمدم خریدی مرا گرچه دیر آمدم دوسه شب دگر فرصتم مانده است که این چند روز اخیر آمدم عذابم کن اما جوابم نکن گریزان شدم ناگزیر آمدم ببین که از آتش فراری شدم اجیرم کنار مجیر آمده ام بجز گریه کاری بلد نیستم شده اشک من چشمگیر آمدم به زهرا پس از آبرو ریزی ام به دنبال خیر کثیر آمدم پناهم بده، بی پناهم علی! به عشق تو نعم الامیر آمدم شب نیمهء ماه گفتم حسن ببخش و کرم کن فقیر آمدم حسین ای دوا و شفای همه سراغ مرا هم بگیر آمدم به سجاد و باقر، به صادق قسم چو سائل علیل و عبیر آمدم به موسی بن جعفر گرفتارم و در این قفل و زنجیر اسیر آمدم رضاجان بیا و به دادم برس شنیدم تویی دستگیر آمدم جواد ای کس و کار بیچاره ها شدم از همه جز تو سیر آمدم درآن تشنگی ها صدا زد حسین شدم پای داغ تو پیر آمدم نشد خاک نرم زمین پیکرم ز هر پله گر در مسیر آمدم روی پشت بامم سه روز و سه شب ولی کی به روی حصیر آمدم ✍ .
. آمدم با همه پشیمانی با دو چشم ذلیل و بارانی معصیت کرده ام به آسانی میتوانی که رو بگردانی ولی عبدت خیال کن من را جان زهرا حلال کن من را یاالهی و ربی احسان کن دل من بتکده است ویران کن باز رحمی به غرق عصیان کن روزی ام یک سفر، خراسان کن حق همسایه ام به گردنم است بی پناهم! پناه من حرم است وسط گریه ام تبلور کن خودت این سنگ تیره را دُر کن نان به نرخ تو نیست، آجر کن سفرهء خالی مرا پُر کن درد خود را نگفته ام به کسی آمدم تا به داد من برسی توبه کردم نخست آمده ام همه اش کار توست آمده ام با همین پای سست آمده ام اتفاقاً درست آمده ام اتفاقاً حسین گفته بیا سجده کن روی خاک کرببلا پای صحبت بده خدای کلیم وقت درمان بده به حال وخیم با علی آمدم رحیم کریم بغلم کن تو با تمام بدیم شب قدر است آه و ناله بده نجفم دیر شد حواله بده حیدر از بسکه بیقرار همه است فکر خود نیست، فکر کار همه است آن شهیدی که رفت و یار همه است با مناجات خود کنار همه است در دعاها که گریه لازم هست ذکر آمین حاج قاسم هست زینب امشب به فکر تنهایی است زینبی که عجیب بابایی است سفره اش پهن شد چه غوغایی است گفت بابای من تماشایی است فکر مرحم به زخم یاس کنید تا نرفته است التماس کنید چشم حیدر به دلبر افتاده به روی زخم کوثر افتاده فاطمه دید حیدر افتاده شب قرآن به سر، سر افتاده کاش این غم به آخرش نرسد خبر او به دخترش نرسد کاش محزون و خونجگر نشود اینهمه گریه بی اثر نشود کوچه بازار کوفه شر نشود سر زینب شکسته تر نشود کاش راه عقیله سد نشود معجرش زیرپا لگد نشود .
. موریم که داریم سلیمان نجف را دادند به ما کنج شبستان نجف را من رعیت سلطان خراسانم و دارم عمری به سرم منّت سلطان نجف را افتاده بهشت از نظرش وقت سحرگاه هر کس گذری داشت خیابان نجف را عمریست نمک گیر علی هستم و دارم در سفره افطاری خود نان نجف را تا سجده کنی هرشب و هر روز به حیدر معمار چنین ساخته ایوان نجف را پرونده من را بده در دست یدالله بعدش بنگر چهره خندان نجف را باید که خدا از لب سرچشمه کوثر... سیراب کند تشنه باران نجف را والله وَ باالله وَ تاالله که داریم... در سیر اِلی الله ، بیابان نجف را دامان علی جای حسن،جای حسین است پس گوش کن از عرش حسن جان نجف را دستم نرسیده است به انگشتر مولا دادند به من وصله دامان نجف را با شوق زیاد و عجله آمده زهرا تا باز کند روزه مهمان نجف را باید بروم کرببلا گوشه گودال آنجا که گرفتند همه جان نجف را پیش تن عریان حسین گفت بنیّ این کیست بهم ریخته ارکان نجف را اینقدر نزن چنگ به مویی که سفید است اینقدر نکش زلف پریشان نجف را کو مکه کجا رفته مدینه که ببیند کوفه به روی نی زده قرآن نجف را .
. قرآن ناطق حیدر و تفسیر، زینب ام المصایب شد به هر تقدیر، زینب حالا که گفتی می روم شد پیر، زینب مثل تو شد از دست مردم سیر، زینب از کاسه های شیر خیلی نا امیدم از نسخه های کوفیان خیری ندیدم با چاه کردی درد دل با دخترت نه زانو بغل کردم کنار بسترت نه صدها گلایه کردی از زخم سرت نه گفتی ز هر بابی سخن از همسرت نه ای لیله القدرت شب گیسوی زهرا پهلو به پهلو میشوی پهلوی زهرا خیبر شکن! حالا چرا در هم شکستی؟ از بعد کوچه دیدمت کم کم شکستی با ضربه ی آن سیلی محکم شکستی وقتی که دیدی فاطمه شد خم شکستی یک شب نشد یاد در و مادر نیفتی درسجده هایت نیمه شب با سر نیفتی قرآن به سر میگیرم اما بیقرارم سنگ مزارت میشود سنگ مزارم داری وصیت میکنی تحت فشارم با کوفیان در آمده بعد تو کارم دلشوره ی این کوچه سازیها مرا کشت دلشوره ی این سنگ بازیها مرا کشت هرشب گرفتارم گرفتار حسینم بابا سفارش کن که پاکار حسینم من خواهرم یعنی که غمخوار حسینم اصلا" چه گفتی با علمدار حسینم؟ دیدم که چشمانی پر از افسوس داری سخت است میدانم غم ناموس داری ما رامیان کوچه ها سر می دوانند دنبال سرهای به نیزه میکشانند پیش زن و مرد غریبه می نشانند خرما و نان خشک بر ما میرسانند وای از غم بازار ، از الوات کوفه از زیوری که میشود سوغات کوفه وقتی که دیدم روی نی تاج سرم را وقتی که می بینم کنارم مادرم را وقتی که نیلی کرده دشمن پیکرم را باید چگونه پس بگیرم معجرم را؟ وقتی نه یک چادر، نه یک رو بند دارم یک آستین پاره می آید به کارم .
. دعا کنید دگر فرصت مداوا نیست دعا کنید که جانی به جسم مولا نیست تمام زهر اثر کرده بر تنش اما به سینه اش اثری غیر زخم دنیا نیست یتیم‌ها همگی کاسه‌های شیر به دست میان کوچه نشستند و ذره ای جا نیست چه‌ها به روز یتیمان کوفه آورده همین دو روز که در بستر است و سرپا نیست طبیب کرده جوابش نشانه اش این است که دستمال به فرق شکسته پیدا نیست دل شکسته‌ی زینب شکسته‌تر می‌شد هزار شکر که زخمِ سرِ علی وا نیست همه به خاطر زینب عزا گرفتند و کسی به فکر دلِ بیقرار سقا نیست حسن، حسین، ابالفضل و دیگران هستند علی اگر برود دخترش که تنها نیست چه کوفه ای بشود بعد مرتضی که بجز لباس پاره تن بچه‌های زهرا نیست ز کوفه می‌رود و وقت بازگشت فقط سرِ شکستهء سجاد، روی نی‌ها نیست فدای غربت طفلی که دست بر پهلو به گریه گفت ببینم صدای بابا نیست؟! .
. قرآنِ زینب! سوره ات کوتاه تر شد بابا چرا افطارت امشب مختصر شد نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد دختر شدن خیلی برایم دردسر شد من دختری بابایی ام دلشوره دارم در خواب دیدم که سرت شَقّ القمر شد امشب زمین و آسمان کرد التماست امشب دعاهایم تماماً بی اثر شد حتی همین نعلین پُر از وصله پینه گفتند آقا جان نرو مسجد اگر شد اصلاً خبر داری دلم خیلی گرفته دیدی که سردردم از امشب بیشتر شد یادم نرفته خانه ای که در مدینه آتش گرفت و معبر آن چِل نفر شد یادم نرفته کوچه دستان تو را بست مادر زمین خورد و شهیدِ میخ در شد یک وقت دیدی کوفه هم شد دشمن ما یک وقت دیدی ناله هایم پر شرر شد یک وقت دیدی که سرِ دروازه شهر خیرات این مردم به اطفالِ تو شَر شد یک وقت دیدی که اراذل سر رسیدند صدها جسارت از حرامی ها به سر شد چه فکرهایی که نکردم از سر شب بازار و چوبِ محملِ خونی زینب ✍ .
. امشب خرابم اوّلِ این چند صف کو مستم کسی که میشود با من طرف کو آن جام که بردارم و گیرم به کف کو ساقیِ دامن پاک، شاه لو کشف کو صیاد تیرم کرده، مُردم پس هدف کو شد دیر، صبرم کم شده، شاه نجف کو امشب خدا هست و علی هست و ملائک یعنی مساوی می شوند اعداد با یک جز وجه حق و اوست کلُّ شیء، هالِک گویند سائل را در این میخانه سالک پس تو بگو با بوذر و سلمان و مالک شد دیر، صبرم کم شده، شاه نجف کو گویا شده رمزِ به بالاها رسیدن یا رب بحق المرتضی العفو گفتن پس رزق ما هم هست بعد توبه قطعاً هو یا علی هو یاعلیِ نامعین بر روی قبر من فقط یک جمله بِکَّن: شد دیر، صبرم کم شده، شاه نجف کو دارد هزاران مزرعه گندم، ری تو دور سر زهرا طواف عمره ی تو شیرین شده کام حسین از خمره ی تو از صد گذشتی، یکصد و ده نمره ی تو با ساغر تو می روم در زمره ی تو شددیر، صبرم کم شده، شاه نجف کو اعلاترین تسبیح استغفار زینب شاه عرب ای اولین سالار زینب هستی نمک بر سفرهء افطار زینب امشب گره وا کن علی از کار زینب رفتی به مسجد گفت چشم زار زینب شد دیر، صبرم کم شده، شاه نجف کو حیدر شکاف کعبه است این یا سر تو افتاده بر سجاده، شیر پیکر تو دیدی نشد پاگیرِ این مسجد، پَر تو دیدی که مرخص شد زمین از محضر تو دارم به سینه می زنم با دختر تو شد دیر، صبرم کم شده، شاه نجف کو این شهر با زینب، سر سازش ندارد خشک است و خورشیدش غم تابش ندارد غیر کلوخ و سنگ که بارش ندارد در دست، غیر از نیزهء سرکش ندارد چشم عقیله غیر این خواهش ندارد شد دیر، صبرم کم شده، شاه نجف کو .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Hossein Taheri - Enshaallah Faraj Emza Mihe.mp3
4.84M
یا رب الحسین با دعای زهرا به حق الحسین روز عاشورا اشف صدر الحسین بظهور الحجة ان شاءالله فرج امضا میشه این آقا منجی دنیا میشه غوغای اربعین معنا میشه فرمانده مهدی زهرا میشه فریاد منجی عالم تا آخر دنیا می ره روزی که پرچم خون خواهیه حسین بالا میره دنیا تحت فرمان حضرت زهرا میره سربازان کربلا با اذن امام جان بر کف به خط همه در بیت الحرام با شمشیر تشنه ی بیرون از نیام آماده برای فرمان انتقام یا لثارات الحسین یا رب الحسین با دعای زهرا به حق الحسین روز عاشورا اشف صدر الحسین بظهور الحجة انشاءالله فرج امضا میشه این آقا منجی دنیا میشه غوغای اربعین معنا میشه فرمانده مهدی زهرا میشه فریاد منجی عالم تا آخر دنیا می ره روزی که پرچم خون خواهیه حسین بالا میره دنیا تحت فرمان حضرت زهرا میره سربازان کربلا با اذن امام جان بر کف به خط همه در بیت الحرام با شمشیر تشنه ی بیرون از نیام آماده برای فرمان انتقام یا لثارات الحسین https://eitaa.com/emame3vom/59474 .
. ‍ . 🔊 احساسی فوق العاده زیبا... ⭕ متن:السلام، ماه خدا... 🎙️ کربلایی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 السلام/ماه خدا، سوز دعا اغفر ذنوبنا/حسین، حسین، حسین السلام/چشمای تر، وقت سحر اغفر ذنوبنا/حسین، حسین، حسین من اومدم، درو واکن من اومدم، منو نگاه کن من اومدم، منو دعا کن انت الکبیر، و أنا الصغیر و هل یرحمُ الصغیر الا الکبیر مسکینتم، کوچیکتم بیا و این، حال روضه‌تو از من نگیر جانم حسین، جانم حسین ای جان جانانم حسین 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 السلام/شاه کرم، ای بی حرم اغفر ذنوبنا/حسن، حسن، حسن السلام/بنده‌نواز، محرم راز اغفر ذنوبنا/حسن، حسن، حسن منو ببین، دلگیرم منو ببین، از همه سیرم منو ببین، به‌تو اسیرم انت الجواد، و أنا البخیل و هل یرحمُ البخیل الا الجواد ای دلبرم، تاج سرم در خونه‌تو در میزنم باب المراد جانم حسن، جانم حسن ای جان جانانم حسن 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 السلام/شمس الشموس، غریب طوس اغفر ذنوبنا/رضا، رضا، رضا السلام/ای مهربون، آروم جون اغفر ذنوبنا/رضا، رضا، رضا تنگ دلم، بیچاره‌م تنگ دلم، دل بیقرارم تنگ دلم، ابر بهارم انت الغنی، و أنا الفقیر و هل یرحمُ الفقیر الا الغنی جانان من، آقا ایمان من میگم به دو عالم که تو سلطان منی جانم رضا، جانم رضا ای جان جانانم رضا https://eitaa.com/emame3vom/59475 👇
السلام ماه خدا_۲۰۲۲_۰۴_۰۱_۱۲_۴۷_۲۳_۲۵۵.mp3
6.34M
السلام‌ ماه‌ خدا سوز دعا اغفِر ذُنوبَنا حسین‌ حسین‌ حسین
. ✍ دوباره آمده ام رو سیاه یا الله اُمیدم است همه یک نگاه یا الله اگرچه غیرِ دو خط آه..دربساطم نیست ولی شدست دمم دائم آه یا الله به غیرِ خانه تو جز عذابخانه نبود، بِده مرا به حریمت پناه یا الله تو راه را به رویم باز کرده ای عمری خودِ منم که شدم سد ّراه یا الله گذشت عمر من و، غرقِ معصیت هستم به دست خود شده عمرم تباه یا الله گناه و نَفسِ بدِ من، برادرم بودند اگر فرو شده ام قعرِ چاه یا الله به هر که غیرِ تو، گر اعتماد کردم من سرم گذاشت به نحوی کلاه یا الله ببین که آمده ام از گناه توبه کنم پذیر توبه ام از هر گناه یا الله بخوانَمَت به کدام اسم دلربای، تو را کریم، غافر، اَحد، باراله، یا الله تو نامه ی عملم را سفید امضا کن اگر چه هست درونش سیاه یا الله تمام آبرویم نوکری و عشق علیست ببخشم از دمِ آن پادشاه یا الله هوای صحن نجف دارم و دلم تنگ است رسان مرا سحری بارگاه یا الله قرار هرشب من گریه بر حسین شدست، ..بر آن شهیدِ تهِ قتلگاه یا الله به قتلگاه تنش قطعه قطعه شد، ای وای چنانکه ریخت سرش یک سپاه یا الله سرش به نیزه و جسمش به روی خاک ولی رسید خواهرش از خیمه گاه یا الله رسید و خم شد و بوسه گرفت از رگهاش رسید و بر غم او شد گواه یا الله *
. ✍ صدایت می زنم یا قاضی الحاجات..،پنهانی صدایت می زنم با حال اندوه و پشیمانی صدایت می زنم یا ایُّهاالرحمن..،نگاهی کن نگاهی کن به حال و روز من..،این نابسامانی اگرچه من نمک‌گیری نمک‌نشناس هستم..،باز نیاوردی به رویم،راه دادی‌ام به مهمانی به تو رو می زنم با کوله باری از گناهانم به تو رو می زنم ای مهربان،رو برنگردانی! بگو درددِل خود را به غیر از تو به که گویم تویی که دردهایم را نگفته نیز می دانی پر و بالم به چنگ نفس سرکش سخت زنجیر است قفس تنگ و نفس گیر است..،وای از مرغ زندانی دلم لم یزرعِ اندوه‌خیزی از گناهان است ندیده تا به این لحظه به خود،یک قطره بارانی نماز و روزه های ناقصم بوی ریا دارد به قرآن که خجالت دارد این طرز مسلمانی حُسین گفتن بدونِ اشک را هرگز نمی خواهم مرا ای کاش با هر "یا حسین" گفتن بگریانی مگیر این نعمت چشم تر و آشفته‌حالی را وگرنه بنده ی خاطی ندارد راه جبرانی در آتش هم بیندازی..،بگویم:دوستت دارم دلت می آید آیا عاشق خود را بسوزانی!؟ خدایا این گنه‌کار از عذاب قبر می ترسد از آن لحظات تنهایی،از آن ساعات ظلمانی تو را جان علی موسی الرضا..،با من مدارا کن به حق بوسه ام بر مضجع شاه خراسانی دم افطار ها با کام تشنه روضه می چسبد بخوانی روضه ی ها‌ی تشنگیِ شاه عطشانی لبش ذکر خدا می گفت..،لعنت بر سنان مست لبش ذکر خدا می گفت..،وای از نیزه ی آنی صدای استخوان هایش تمام عرش را لرزاند به زیر سم مرکب زیر و رو شد جسم عریانی *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. از گنه دم به دمم آتش طوفنده شدم هم شدم از توبه خجل،هم زتو شرمنده شدم صاحب من خالق من داور من یاور من حیف تو را داشتم و غیر تو را بنده شدم شعله ای از نار بودم شاخه ای از خار بودم با نظر رحمت تو باغ گل از خنده شدم قطره بودم بحر شدم ذره بودم مهر شدم بلکه درخشنده تر از مِهر درخشنده شدم وصل تو شد عزت من هجرتو شد ذلت من با تو سرافراز ولی بی تو سرافکنده شدم وای بر این بندگی ام، مرگ براین زندگی ام مرده یک عمرم و در خاک لحد زنده شدم بار خدایا کرمی، از یم اخلاص نمی کز شرر عُجب و ریا آتش سوزنده شدم سیل گنه برد مرا، بحر بلا خورد مرا وای که من غرق در این بحر خروشنده شدم خاک قدوم ولی ام، میثم دار علی ام با نفس شیر خدا زنده و پاینده شدم *فرمود: موسی اگه یه بار منو صدا میزد، دستشو می گرفتم میاوردمش بیرون ، آخه سفینه ی نجات بودن کار موسی نیست، من وقتی کشتی نجات به دادم برسه میگم : حسین ... ای حسین .
4_5920508427787830878.mp3
4.13M
🔺تحدیر (تندخوانی) جزء اول قرآن کریم 👤 استاد معتز آقایی زمان 34 دقیقه
parhizgar__j01_Tartil.mp3
12.31M
🔺ترتیل جزء اول قرآن کریم 👤 استاد شهریار پرهیزگار زمان 51 دقیقه
. تشنه لب بودم و از آب لبی تر کردم دیده پر آب شد و با غم دل سر کردم گوئی از فرط عطش کرببلا گشت دلم در همان لحظه که یاد لب اصغر کردم خون دل می چکد از دیدۀ دل گاهی که یاد آن کشته لب تشنۀ بی سر کردم جان به لب گشتم و از سوز درون می گریم تا که یادی زغم لالۀ پرپر کردم میزند شعله به بنیاد وجودم این غم تا مجسم به نظر غارت معجر کردم ✍ .................................. . چار فصل من زمستان شد، بهاری اش کنید چشمه ای خشکیده آوردم که جاری اش کنید اینکه با آلودگی در ساحل رحمت نشست غرق عصیان است، غرق شرمساری اش کنید دست خالی آمدم، دستم بجایی بند نیست زودتر پرونده ام را دستکاری اش کنید بنده ای که آمده در می زند بیچاره است چاره ای بر غربت و چشم انتظاری اش کنید گر شبی بر سفره ای با یار ما بودی بگو سائلی در بین جاده مانده، یاری اش کنید کلب اگر که وارد کهف علی شد بهتر است کلب را هم لایق شب زنده داری اش کنید خاک کفش نوکرانش را به صورت می کشم چشم من را نذر خاک کفشداری اش کنید آبرویم را حسن داد اشک چشمم را حسین این دو نعمت را برایم انحصاری اش کنید سفرهء افطار اگر تربت ندارد خالی است این لبان تشنه را امشب غباری اش کنید مادری با تشنگی اصغرش غش می کند چاره ای باید برای گریه زاری اش کنید در میان مشک پاره قطرهء آبی نماند رفت عمو... فکری برای بیقراری اش کنید ✍ .
. . دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عبد مدامت ارباب گر دهی یا ندهی حاجت من میدانی تا قیامت شده ام عاشق نامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحظۀ روضه چه باکم ز گنه معتقدم نفس وحشی بشود عاشق و رامت ارباب بِشِکن بال و پرم را که کنون آمده ام نتوانم که پرم از سر بامت ارباب دیدن کرب و بلای تو نصیبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بیا جان یتیم حسنت کن نظری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قاسم تو بیا و بخرم، تا بشوم سینه بشکسته فدایی قیامت ارباب مستم از باده ی لعلی ز عسل شیرین تر قاسمی مسلکم و تشنه ی جامت ارباب تیغ بر دست شدم بی سر و پای عشقت تا که لبیک بگویم به پیامت ارباب غربتت می کشدم عاقبت ای شاه غریب  گر بگوشم بر سد حزن کلامت ارباب لحظه ی مرگ چه باکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب 🔸شاعر: .