#مرثیه
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
چه آه جانگدازی داره بابا
توی چشماش چه رازی داره بابا
یه ساعت بعد بچه اش زنده باشه
عجب عمر درازی داره بابا
▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪
ریزریزی ولی عزیزی تو
چکنم از عبا نریزی تو
▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪
دنبال صدای دلبرم افتادم
با سر به کنار اکبرم افتادم
تا پهلوی نیزه خورده اش را دیدم
یک دفعه به یاد مادرم افتادم
#محرم
.
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
گهواره خالی
نجوای رباب با علی اصغر :
بخواب آروم علی جان، که مادرت بیداره
رفته عمو ابالفضل ، واسه تو آب بیاره
الهی که تا زنده ام ، به داغ تو نشینم
نشه یه وقت رو نیزه ، سر تو رو نبینم
شرمنده ام علی جان ، اگه که شیر ندارم
ناخون نزن به سینم ، ایشالله آب میارم
" از گریه های اصغر، دلم داره می گیره
یه قطره آب بیارید ، بچّه ام داره می میره "
سه شعبه رو آوردن ، به جای قطره ی آب
آتیش زدن دوباره ، به جون و قلب ارباب
به یاد تو تا زنده ام ، اشکای غم میریزم
گهواره ی خالیتو ، تکون می دم عزیزم
داغ یه سالگیت موند ، روی دل شکستم
شش ماه بیشتر نداشتی ، به ماتمت نشستم
دل گفته ای از : #وحید_محمدی
زمینه؛ لالایی پسرم.mp3
1.73M
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#زمینه
🔹لالایی پسرم🔹
مثه ابر بهاری بیتو، شده حالم
گرفتار خزون شد مادر، همهسالم
تو رفتی رفته با تو از دست، همه هستیم
چه فکرایی که داشتم واسهت، تو خیالم
پسرم بعد هر نماز، همهش این بود دعای من
که ببینم جوونیتو، بشی نور چشای من
شبها که میخونم، باز لالایی برات
تو گوشم میپیچه، باز آهنگ صدات
واسهم مونده فقط، از تو خاطرههات
«لالایی پسرم، لالایی پسرم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خبر از حال و روز صاحب علم اومد
میدونی چی به روز اهلِ حرم اومد
شدی تو دلخوشی خیمه، ولی مادر
از اون چیزی که میترسیدم، سرم اومد
آخه کی باورش میشد، تو رو از من جدا کنن
با سهشعبه فکری واسه، خشکی اون لبا کنن
خوب شد که نبودم، اون لحظه روبروت
با این تیر اگه که، افتاد از پا عموت
هر چی فکر میکنم... سخته داغ گلوت
«لالایی پسرم، لالایی پسرم»
#شب_هفتم_محرم
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
مشابه سبک خوانده میشود
نوحه؛ بمان با حسین.mp3
1.01M
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#نوحه
🔹فدایی پدر🔹
گل کوچک و سپیدِ حسین
تو هم میشوی، شهیدِ حسین
«بگو که یکشبه مردی شدی برای خودت
و ایستادهای امروز روی پای خودت»
دیدم خواندی رجز، بر دستان پدر
گفتی بر دست او، باید باشم سپر
«ای یاسِ تشنهلب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر تشنهلب، اگر نیمهجان
نگاه تو بود، سوی آسمان
شنیدهاند ملائک همه صدای تو را
«پدر قنوت گرفته تو را برای خدا»
با بالی غرق خون، پروازت دیدنیست
لشکر شد زیر و رو، اعجازت دیدنیست
«ای یاسِ تشنهلب»
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
#شب_هفتم_محرم
مشابه سبک خوانده میشود
شور؛ مادر شهید.mp3
1.46M
#حضرت_رباب علیهاالسلام
#شور
🔹مادر شهید🔹
مادر شهید، همسر شهید
احترامشو، داره هر شهید
بانوی باصلابت حرمه
از وقارش هرچی که میگی کمه
چقَدَر ساده رد شدیم همیشه
از کنار نامی که محترمه
سراب چی بگه، آخه از آبروی آب؟
ادب میکنیم، بعد از این موقع خطاب
صداش میزنیم، همیشه حضرت رباب
«بانوی سیدالشهدا، یا حضرت رباب
سلام خدا به شما، یا حضرت رباب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همدم امام، همسر امام
توی کربلاست، یاور امام
تو صبوری زبونزد همه شد
از روزی که عروس فاطمه شد
تو دلش چی گذشته لحظهای که
با یه تیر سهشعبه همهمه شد
کیه بدونه، غم چشمانتظاریشو؟
ولی ندیده، هیچکسی گریهزاریشو
کسی ندیده، ناله و بیقراریشو
«بانوی سیدالشهدا، یا حضرت رباب
سلام خدا به شما، یا حضرت رباب»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گرچه روضههاش، غیر غم نداشت
از حماسهها، چیزی کم نداشت
از غم و داغ سیدالشهدا
که سه روز مونده بود رو خاک بلا
زیر سایه نرفت تا آخر عمر
به فدای این همه عشق و وفا
میشد همهجا، روضهخونش صدای آب
دلش میگرفت، تا میدید زنجیر و طناب
کیه بدونه، چی کشید تو بزم شراب؟
«بانوی سیدالشهدا، یا حضرت رباب
سلام خدا به شما، یا حضرت رباب»
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
#شب_هفتم_محرم
مشابه سبک خوانده میشود
زمزمه؛ کی فکرشو میکرد.mp3
1.75M
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#زمزمه
🔹کی فکرشو میکرد🔹
کی فکرشو میکرد، که تو بری از پیش مادر
تو آروم گرفتی، ولی آروم نمیشه مادر
دلم آتیشه، چطوری میشه
ببرم خندههاتو از یاد
شنیدم مادر، لحظۀ آخر
سر تو روی شونهت افتاد
ای وای، خوب شد که مادرت ندید
ای وای، موندم که بابا چی کشید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غوغایی به پا شد، تموم خیمهها بههم ریخت
نالهای شنیدم، نمیدونی چطور دلم ریخت
الهی مادر، بشکنه دستی
که سهشعبه به حنجرت زد
نه فقط تیرو به گلوی تو
به دل خون مادرت زد
ای وای، از وقت تشییع تنت
ای وای، کجا به خاک سپردنت
شاعر و نغمهپرداز: #جمعی_از_شاعران
#شب_هفتم_محرم
مشابه سبک خوانده میشود
Shab5_Moharam1401_Mirdamad.mp3
7.67M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 با نیزه اشک و شمشیر آه
دارد به لب ذکر یا ثارالله
باید بیاموزد عالم ، آدم
عزم رشادت را از عبدالله ...
◾️#نوحه #شب_پنجم_محرم
🎤حاج سیدمهدی #میرداماد
.
#زمینه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
عمه ببین بی کس و غریبه ، عموی تنهام ، میون میدون
سرتابه پا زخمیه وجودش ، افتاده بینِ ، دریایی از خون
بغض غریبیش ، توی گلومه
اگر نباشه ، کارم تمومه
می خوام بِرَم تا ، بِدَم براش جون
داروندارم ، برا عَمومه
عمو حسینم
برات بمیرم عزیز جونم ، که تشنه ای و ، به غم دُچاری
من مگه مُرده باشم ببینم ، میون دشمن ، بی کس و یاری
درد جُدائیت، بغضِ گلومه
بی تو عموجون ، کارم تمومه
ترسی ندارم ، من از یه لشکر
براتو مُردن ، چون آرزومه
عمو حسینم
داروندارم رو پات میذارم ، تا دَمِ آخر ، مثل داداشم
بجای بابام من اومدم تا ، از شُهدای ، راه تو باشم
می خوام براتو ، خونین جگر شم
من اومدم تا ، برات سِپَر شم
طاقتِ دوری ، ندارم آخه
نمی تونم باز ، که بی پدر شم
عمو حسینم
✍بهمن عظیمی
مشابه سبکهای زیر خوانده میشود
👇👇
.
#واحد_چکشی
#واحد_تند
#امام_حسین
این دل بی دلم شده دریای غم
تو رفتی دلم این دل بی دلم
منتظر نشسته تا بیای از حرم
از غمای حسین کوه دردم
کاش بشه محرم دورت بگردم
آروم آروم دیگه از عاشق
پیراهن مشکیمو آماده کردم
کاش محرم، بشم زائر دربارت
بیام کنار اون ضریح شش گوشت
اینقدر در سینه ام …
روز عاشورا تو قتلگاه سرم تو …
سینه خیز آیم روبه روی گنبد با روی خونی
👇
.
#زمزمه
#شعر_روضه_ای
#حضرت_عبدالله
رهاش کنید
فکری برای تَرَکِ لباش کنید
داره مناجات میکنه نگاش کنید
نفس نداره یه کاری براش کنید
جدا نکن
اگه جدا میکنی از قفا نکن
این بدنو طعمه ی نیزه ها نکن
از سنگ و نیزه و سنان، آشوبه حال قتلگاه
افتاده بی رمق عمو، بین گودال قتلگاه
پاشو بی حیا رو سینه نشین
داره خواهرش می بینه نشین
نمیبُره
خنجری که به حنجر تو میخوره
کُندیِ اون فراتر از تصوره
برا چی شمر این همه داره دلهره
بگو عمو
چطور بریده میشه این گلو عمو
چرا تن تو شده زیر و رو عمو
دارن میرن سمت حرم عمو عمو
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
.
#امام_حسین
مرثیه شهادت امام حسین (ع)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
-------------------
حسین جانم ای حسین جانم(2)
-----------------------
سرت بر نی ،تنت بر خاک
تن پاکت ، شده صد چاک
به روی خاک ، علی اکبر
فتاده است ،شبه پیغمبر
به روی دست،گل شب بو
لالایی لالایی،بر او بر گو
خدا می دونه غمت آتش زد به جانم
زداغ تو مرثیه خوان و روضه خوانم
حسین جانم ای حسین جانم(2)
-------------------------
به روی زمین ،دست سردارت
ابوفاضل ، آن علمدارت
گل یاسمن ، قاسمت پرپر
شقایق ها ، بر زمین بی سر
زند آ تش ، خیمه ها دشمن
لشگر کفر است یا که اهریمن
بخوان بر نی با لب عطشان قاری قرآن
نظر بنما اشک چشمان خواهری گریان
حسین جانم ای حسین جانم(2)
-----------------------
منم گریان،تویی عطشان
تن مجروح،لشگر گرگان
منم نوکر ، تویی ارباب
منم تشنه ، تویی تو آب
منم ذاکر ، تویی مولا
نظر بنما ، به ما آ قا
زیارت نامه به لب دارم اذن عاشورا
بخوانم روضه زداغ تو حضرت دریا
حسین جانم ای حسین جانم(2)
--------------------------------
ز راه دور ، سلام و سلام
مثال مور، سلام و سلام
میان این ، همه عاشق
به عشقت کن ، مرا لایق
تویی تو آن ،شور شیرینم
تو هستی آن ، یار دیرینم
شب جمعه در حرم بودن آرزوی من
سرشک اشکم شده آب هروضوی من
حسین جانم ای حسین جانم(2)
-----------------------------------
.👇
.
#امام_حسین
زمزمه زیارتی ابا عبدالله الحسین ع
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
-----------------------------------
نوکر چهل ساله ی تو
از تو گرفته آبرو
بیا نظر کن تو به من
سید العطشان تو بگو
بیا بیا تو را خریدارم
امیرم وبه تونظردارم
لحظه ی مرگ منتظرباشید
شفاعته همیشه در کارم
من عاشق کرب و بلایم(2)
----------------------------------------
عاشق بوی سیبتم
تو لشگر حبیبتم
کنار اهل حرمت
ذاکر یا مجیبتم
سینه زن روضه ارباب
تشنه لبم مرا تو دریاب
کرب وبلا عرش برینه
بتاب ای گوهر نایاب
من عاشق کرب و بلایم(2)
-------------------------------------------
تا اربعین چیزی نمونده
عشق تو در سینه نشونده
بزار بگم یا اهل العالم
منو حسین اینجا رسونده
شب های جمعه زائرم من
تو روضه ها یه شاعرم من
سینه زن ونوحه گرعشق
حافظ این شعائرم من
من عاشق کرب و بلایم(2)
---------------------------------------
.👇
.
#نوحه_لری
نوحه لری علی اصغر (ع)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
نوحه سینه زنی و زنجیر زنی
-----------------------------
روله نازارم علی ،گُل بی خارم علی(2)
---------------------------
تو کُرِ حِیدر کراری علی ،ذوالفِقار مِنِ بی یاری علی،وارث خینِ علمداری علی،لِشگر دیده ی خینْ باری علی،تو وِ گَهوآره سبک بالی علی،پاسدار مِنی غمخواری علی،بعد عباس کَسْ و کاری علی
-----------------------------------
وا لو تِشنه شَهیدی ، تو سی مو نور اُمیدی،تو که شِش ماهه نویدی،تو علمدار رِشیدی،مُونِ بی لِشگر بدیدی،خوتِه سُویِ مُو کِشیدی،سَرِ مو وِ نِی نَدیدی ، وِ ری دَسامْ پَرْ کشیدی
---------------------------------
آسمون اِ آسمون،خَررَهْ بِی وِ سَرِمون،روله نازآرم علی ؛ پَرْ کِشی اِز ای جَهونْ،وا یِه تَنِ نیمه جُونْ،اِ اَمونُ و صَدْ اَمون ،رَتْ علی زِ وَرِمُونْ،سیش بیا روضه بَخونْ
---------------------------------
تَنِ پاکِ تُوْ وِ خاک ، روله روله گُلِ پاک،بی رُباب سِی تُو هِلاک ، زِ ری دَسام پَر کِشید؛خینِ تو تا اَفلاک ، سینه مونَ چاک چاک ، تونِ هیشتِم مینِ خاک
---------------------------------------
روله نازآرم علی ،گُلِ بی خارم علی(2)
««««««««««»»»»»»»»»»»»
.👇
PTT-20220801-WA0013.opus
303.1K
نوحه شب چهارم (حر ریاحی)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
------------------------------
یا حبیبی یا حسین(2)
--------------------------
نور چشمان علی و فاطمه
بر لبم جاری شده این زمزمه
نادِمَم از کرده ام ای مه لقا
جان فدایت می کنم در کربلا
یا حسین شرمنده ام
شد سیه پرونده ام
»»»»»»»»»»»»»»»
شرم دارم من ز روی زینبت
شرمسارم من ز کوی زینبت
آمدم هر چند دیر بر درگهت
کن قبولم یا حسین اندر رهت
یا حسین شرمنده ام
شد سیه پرونده ام
««««««««««««««««
راه را بستم ولی شرمنده ام
غمگسار و بیقرار از کرده ام
آمدم من را ببخش ای هل اتی
نور چشمان علی شیر خدا
یا حسین شرمنده ام
شد سیه پرونده ام
««««««««««««««««««
جان ناقابل فدایت می کنم
در دم مردن صدایت می کنم
گو به زینب خواهرت بخشد مرا
می شوم من جان نثارت ای شها
یا حسین شرمنده ام
شد سیه پرونده ام
------------------------------------
یا حبیبی یا حسین(2)
------------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
PTT-20220801-WA0021.opus
548.6K
زمزمه و مرثیه امام حسین (ع)
تو سومین امامی، جواب هر سلامی
معنی هر پیامی ، ارباب من حسینم
وارث مرتضایی ، وصی مجتبایی
ازنسل مصطفایی،ارباب من حسینم
خورشیدنیزه هایی،تو شافع جزایی
امام و مقتدایی ، ارباب من حسینم
حسین حسین حسین جان(2)
تو شاه کربلایی،تو کشته ی جفایی
ابن خیرالنسایی،ارباب من حسینم
تو زمزم و فراتی ، مشعر و عرفاتی
رمز آب حیاتی ، ارباب من حسینم
تو صومی وصلاتی،خدای حسناتی
تو نور پاک ذاتی،ارباب من حسینم
حسین حسین حسین جان(2)
تونمک روضه ای،تومعک روضه ای
تومحک روضه ای،ارباب من حسینم
بارونیم از غمت ، سینه زن محرمت
نشسته زیرپرچمت،ارباب من حسینم
بیا منو جدا کن،یه شب منوصدا کن
راهی کربلا کن ، ارباب من حسینم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
PTT-20220801-WA0016.opus
482.8K
شب چهارم حرّبن یزید ریاحی
رو سیاه و رو سیاهم یا حسین
بی پناه و بی پناهم یا حسین
جان زهرا مادرت خیر النسا
کن حلالم یا حسین در کربلا
نادِم و شرمنده ام (2)
راه رابستم به تو سلطان عشق
بد نمودم بر تو و ماه دمشق
آمدم با خون خود جبران کنم
جان فدا در مکتب قرآن کنم
نادِم و شرمنده ام (2)
اذن میدانم بده طوفان کنم
جان فدایت سیّد خوبان کنم
اشتباه کردم ولی باز آمدم
من به سویت گوهر راز آمدم
نادِم و شرمنده ام(2)
عفو نما این نوکر شرمنده را
مُهر کن تو یا حسین پرونده را
میروم میدان به اذن شاه دین
میدهم من جان به اذن شاه دین
نادِم و شرمنده ام(2)
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_پنجم_محرم_حضرت_عبدالله_ابنالحسن_علیهالسلام
مثل یک صاعقه تکبیرِ حسن میآمد
یازده ساله ترین شیرِ حسن میآمد
بر تن از پیرهن خویش کفن ساخته است
او حسینیهای از خشتِ حسن ساخته است
رگِ گردن متورم شده یعنی لبیک
مُشتهایش متراکم شده یعنی لبیک
یازده جرعهی ناب از یَمِ حیدر خورده است
خوب پیداست که بر غیرتِ او برخورده است
دست حق بر درِ خیبر بخورد میفهمند
به رگ غیرت او بَر بخورد میفهمند
او یتیمی است که نعلین ندارد حتی
فکر صد خُم در آن بین ندارد حتی
او نمیدید که خاری به کف پایش بود
دامن پیرهنش زیر قدمهایش بود
چند باری به زمین خورد ولی باز دوید
تا که زهرا به زمین خورد علی باز دوید
خیره چشمانِ تَرَش رو به همان منظره بود
دورِ گودال فقط دایره در دایره بود
همه با خاطرهی بغضِ علی جمع شدند
حلقه در حلقه به یک نقطه ؛ ولی جمع شدند
حلقهها تنگتر از تنگتر از قبل شده
قلبها سنگتر از سنگتر از قبل شده
باید از بینِ همه رد بشود میداند
نه محال است مردد بشود میداند...
رد از شد حلقهی پیرانِ عصازن و سپس از وسطِ جمعیتی سنگ به دامن
نه فقط سنگ که چوب و شن و آهن
بعد از آن سخت دوید
از دو سه تا حلقهی اسبان سواری
وصدای نفس و شیهه و کوبیدن سُمها
همهسو هولِ قدمها وعَلَمها
به خودش گفت کمی مانده برو از وسط اینهمه جامانده برو
پیش میرفت ولی حلقهی یک لشکر شد
متراکم متراکم متراکمتر شد
داشت از بین همین فاصلهها رد میشد
از دل هلهلهها، هرولهها رد میشد
رد شد از حلقهی سرنیزه و از حلقهی شمشیر و کمانگیر و
کف پاش پُر از خون و تَنِ کوچک مجروح دوید و
لب گودال رسید و
ته گودل چه دید و...
که سنان بود و سنان داشت
نیزهای فاتحه خوان داشت
حرمله غرقِ عرق چشم بر آن نیمه جان داشت
آخرین تیر خودش را به کمان داشت
مادری موی کَنان سینه زنان پیش عمو بود ولی قدِ کمان داشت
پدرش بود عمو بود پدرش بر سر او بود...
پسر اُفتاد سر اُفتاد چه بد بال و پر اُفتاد
تنی روی تن اُفتاد حسن اُفتاد
راه یک تیرِ سهشعبه به دو حنجر اُفتاد
نالهای بین گلو بود که زهرا غش کرد
او در آغوش عمو بود که زهرا غش کرد
کاش جبریل جراحات دو تَن را میبست
کاش میشد که علی چشم حسن را میبست
باز از خاک حسن مادر خود را برداشت
شمر تا کُندترین خنجر خود را برداشت...
(حسن لطفی ۴۰۱/۰۵/۱۱)
.