4_5931670004113082056.mp3
13.13M
ویژه حضرت علی اکبر علیه السلام
◼️ متن #زمینه (صدات داره میاد...)
🏴 #شب_هشتم_محرم
صدات داره میاد ولی تو رو نمیبینم
چشام نداره سو علی تو رو نمیبینم
افتادی داغ تو چه نفس گیره
چی اومده سرت بابا
دور تو این همه تیره
چقدر نفس نفس زدم تا اومدم مُردم علی
ندیدی از رو مرکبم چطور زمین خوردم علی پسرم
یه بار دیگه علی بیا نفس بکش
میمیرم من تو رو خدا نفس بکش
جون زهرا نفس بکش
ببین مثه تنت منم علی پریشونم
میخوام ببرمت ولی بابا نمیتونم
خوش غیرت به تو نفس من بندِ
پاشو به بابای پیرت حرمله داره میخنده
چقدر نفس نفس زدیم چقدر ما لرزیدیم علی
دو تایی با عمه تو رو روی عبا چیدیم علی پسرم
از این صحرا تو رو خدا پاشو بریم
دستات و اه بده بابا پاشو بریم
اومد زهرا پاشو بریم
عل الدنیا ولدی بعدک العفا
*
خونِ دل منِ که میاد از گلوی تو
ببین رسید علی به کمکم عموی تو
اومدن جوونای بنی هاشم
گریه میکنه میگیره زیر تابوتت و قاسم
چقدر نفس نفس زدم تو تشییع جسمت علی
تو اربا اربایی فقط به خاطر اسمت علی پسرم
داره میاد از خیمه مادرت علی
میکشم من عبا رو پیکرت علی
بد پاشیده سرت علی
.
1. مادرم داد به من 99.mp3
2.57M
#روضه_حضرت_عباس
#حاج_احمد_سعادت_خواه
#شور_عرب ( مقام صبا )
مادرم داد به من
درس وفاداری را
عشقِ شیرین تو
آمیخته شد با شیرم
مادرم داد به من
درس وفاداری را
عشقِ شیرین تو
آمیخته شد با شیرم
بوتهی عشق تو کرده است،
مرا چون زر ناب
دیگر این آتش غمها
ندهد تغییرم
اکبرت کشته شد و
نوبتم آخر نرسید
سینهام تنگ شد از
بس که بُوَد تأخیرم
تا که مأمور شدم،
علقمه را فتح کنم
آیت قهر بیان شد
ز لب شمشیرم
سایهی پرچم تو
کرد سرافراز، مرا
عشق تو کرد عطا،
دولت عالمگیرم
کربلا، کعبهی عشق است و
من اندر احرام
شد در این قبلهی عشّاق،
دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی
که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن
آب روان، تصویرم
باید این دیده و این دست
دهم قربانی
تا که تکمیل شود،
حجّ من و تقدیرم
زین جهت دست به پای
تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا،
چشم به راه تیرم
وصل شد، حال قیامم
ز عمودی به سجود
بیرکوع است،
نماز من و این تکبیرم
بدنم را به سوی
خیمهی اصغر نبرید
که خجالتزده زآن
تشنهلب بیشیرم
شاعر: #حبیب_الله_چایچیان (حسان)
.
4_5834975365268770128.mp3
16.15M
◼️ متن #روضه (شرمندگی سخته...)
🏴 #شب_نهم_محرم
شرمندگی سخته اونم واسه یه مرد
روضه ی علقمه مارو بیچاره کرد
کی دیده یه سقا مشکش خالی باشه
کی دیده تو تنی اینقدر نیزه جاشه
آخه چند نفر به یک نفر
میبینید سِلاحی نداره
نامُرُوتا رحم ندارید
شیرخواره گناهی نداره
مَشکو که زدید دیگه چرا
سمت بدنش سنگ میزنید
فرمانده ی لشکره آخه
غرورشو اینقدر نشکنید
****
شق القمر شده ماه ام البنین
از رو مرکب افتاد با صورت رو زمین
چهره پاشیده و فرق سرش دوتا
خیلی نگرانن تو خیمه دخترا
همه تا دیدن حسین اومد
هی بلند بلند میخندیدن
اینجا گریه بیشتر میشد و
بیشتر اونجا کِل کشیدن
کمرم شکست پاشو بریم
بی تو بچه هام چیکار کنن
بری میریزن تو خیمه ها
راضی نشو مارو خار کنن
زینبو اسارت میبرن
منو تو که نیستیم باهاشون
ناموس منو تو رو تو شام
زنجیر میزنن به پاهاشون
.
Shab9_Moharam1401_MirzaMohamadi_b.mp3
4.65M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یا قمر العشیره
ز گلزار صداقت لالهای خوش رنگ و بو میرفت
به میدان شجاعت تا ابد نامی نکو میرفت
بنیهاشم در آن ساعت خدایا بیقمر میشد
که سوی آسمانها ساقی مهتابرو میرفت
به چشمش بود تیریُّ و چو با صورت زمین افتاد
دوباره تیرباشدت به چشم او فرومی رفت
◾️#روضه #حضرت_ابوالفضل_العباس علیه السلام
#شب_تاسوعا
#روضه_حضرت_عباس
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
.
#شام_غریبان_امام_حسین
#حضرت_زینب
پاره های دل
قرآن ناطقم، که بریده است حنجرت؟
خورشید ذره ذره ی زینب چه شدسرت؟
ای کشتی نجات که درخون شناوری
جانم فدای پیکر درخون شناورت
زخم تنت ،ز زخم دلم بیشتر بود
ازبس که پاره پاره شده جسم اطهرت
ای یوسف غریب، به تاراج رفته است
پیراهنی که داد برای تو مادرت
بنگرچگونه اشک فشاند سکینه ات
آتش گرفته ام، زتماشا ی دخترت
این خاک رابرای شفای دل همه
پُرکرده است عطرنفس های آخرت
تنگ غروب گشت ودل من گرفته است
خورشید من کجاست طلوع منّورت
جسمت به روی خاک وسرت روی نیزه هاست
باشم به قتلگاه، یا بروم درپی سرت؟
من مَحرمی ندارم وباید روم به شام
دراین سفرتوباش به همراه خواهرت
می گفت ومی گریست«وفایی» که بادلم
پَرمی زنم حسین ،به گلزار پرپرت
#سید_هاشم_وفایی✍
.
.
#شور
#زمینه
#شب_نهم_محرم
سبک دنیای بی حسین
#حضرت_ابالفضل ع
پاشو برادرم
زینب بی قراره
رحمی کن ابالفضل
داداش غریبت
هیچکی و نداره
ای تکیه گاه من
پاشو ای علمدار
قحطه آبه خیمه
اینجوری نخواب و
مشک آبو بردار
تو رفتی و ، قرارم رفت
برادر که نه دارو ندارم رفت
تو رفتی و ، سپاهم رفت
همه دیدن که پشت و پناهم رفت
ابالفضلم
با نیزه ها چجور
اعضاتو دریدن
ای بالا بلندم
من واست بمیرم
دستاتو بریدن
بعد تو کار من
میدونم تمومه
بُغضی توو گلومه
پیش دشمنامون
حرف از آبرومه
ندارم من ، دیگه طاقت
بلندشو تا خیمه ها نشه غارت
به زن های ، حرم اصلن
نمی ذارن کوفیا یکم حرمت
ابالفضلم
دارن یه لشکری
میخندن به حالم
اینایی که دیدم
هیچ رحمی ندارن
به اهل و عیالم
پاشو نشه شروع
غصه های زینب
چند ساعته دیگه
می بندن طناب روو
دست و پای زینب
چیا میشه ، توو این صحرا
می مونن آواره دخترام اینجا
با چه وضعی ، زن و بچم
اسارت میرن توی بیابونا
ابالفضلم
#عباس_قلعه✍
ترکیبی #سبک_سلام_فرمانده
#حضرت_عباس #تاسوعا #شب_تاسوعا
.👇
.
#واحد
#شب_دهم_محرم
نوحه واحد عاشورایی
سبکِ قلبم به عشق.......
پایِ عَلم به عشقِ حرم سینه میزنم
میخوانم از خدایِ کرم سینه میزنم
یا اَیُّهاَالرَّفیق تَصَدَّقْ علیَ الفقیر
تو سایهای به رویِ سرم سینه میزنم
رفیقم حسین
با شما گذشته هر دقیقهَم حسین
از خوشیهایِ جهان سلیقهَم حسین
حک شده به قلبم و عقیقم حسین
حسین یاحسین اَنتَ فی قلبی/۴/
زیباترین نوایِ لبم تا اَبد حسین
مهمانِ خانهیِ تو شدم خوب و بد حسین
با من برادر است هر آنکس که در جهان
بر سینِه سنگِ عشقِ تو را میزند حسین
حبیبم حسین
ذکر یامُجیر یامُجیبم حسین
روضهها شِفا تویی طبیبم حسین
هر جا غیرِ کربلا غریبم حسین
حسین......
#محرم #نوحه_واحد #عاشورا
#امام_حسین علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇
.
#نوحه
#شب_نهم_محرم
#تاسوعا
#حضرت_عباس
#محرم_۱۴۰۱
🖊 #به_قلم_امیر_قربانی_فر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
پشت و پناه خیمه ها ، عباسم
علم به دوش کربلا ، عباسم
سالارِ ، لشکرم به خون نشستی
با داغت ، کمرِ مرا شکستی
"واویلا ، ای برادرم اباالفضل"
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کنار تو رسیدم و گریانم
در انتظار تو همه طفلانم
یاباالفضل خیمه ها در تب و تاب است
کاری کن ، پسرم تشنه ی آب است
"واویلا ، ای برادرم اباالفضل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کنار پیکرت ببین حیرانم
غمت زده چه آتشی بر جانم
بازوی غرقِ خونت ای برادر
شد مثلِ بازوی مجروح مادر
"واویلا ، ای برادرم ابالفضل
👇
تا مشکتو تو آب زدی .mp3
4.25M
#شب_نهم_محرم
#میرداماد
#شب_نهم_محرم
تا مشکتو تو آب زدی
موجای دریا شد آروم
تا رو به ساحل اومدی
بغضی نشست توی گلوم
همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم
رو لب گل کرد ناله های امن یجیبم
بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن
آخه می دونن بدون تو من غریبم
ابا الفضل اباالفضل
دشمن با داغ اکبرم
آتیش زده بر جیگرم
حالا شکسته با غمت
مثل سر تو کمرم
روی قلبم دیگه این زخم غم میمونه
کمرم دیگه مثل مادر خم میمونه
می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو
تو این فکرم خواهرم بی محرم میمونه
پاشو ببین توی حرم
عزاخونه به پاشده
تا آرزوی کوفیا با کشتنت روا شده
بدون تو توی هر خیمه پا می ذارن
رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن
دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره
پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن
ابا الفضل ابا الفضل
شاعر : مرحوم امیر حسین مومنی
#حضرت_عباس
.
Shab9_Moharam1401_Mirdamad.mp3
8.1M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 پیغام عاشورا شد عالمگیر
وقتی علم باشد در دست تو...
◾️#زمینه #شب_تاسوعا
🎤حاج سیدمهدی #میرداماد
#زنجیر_زنی
#نوحه
#مهدی_میرداماد
ماه عزا آمد از راه از راه (2)
با پرچم سرخ یا ثارالله (2)
ما با همین پرچم روز محشر(2)
دور تو میگردیم ان شاالله (2)
( ای سالار همه شهیدان 2
روحی لک الفدا حسین جان 2 ) 2
(ای سر مستور ... نور علی نور ...
شش گوشه ات را ... میبوسم از دور ...)2
مولا حسین جان ..
عشق و جنون گشته سرمست تو
از ما وفا داری ، پابست تو
( پیغام عاشورا شد عالم گیر
وقتی علم باشد در دست تو ... ) 2
( سقای بزم لاله پوشان
مارا قدری عطش بنوشان ) 2
(سقا ابالفضل ... دریا ابالفضل ...
مولا ابالفضل ... آقا ابالفضل ... ) 2
(ماه عزا آمد ، از راه ، از راه 2
با پرچشم سرخ یا ثارالله )2
( ما با همین پرچم روز محشر
دور تو میگردیم ان شاالله ) 2
( ای سالار همه شهیدان
روحی لک الفدا حسین جان ) 2
(ای سر مستور ... نور علی نور ...
شش گوشه ات را ... میبوسم از دور ...)2
مولا حسین جان ...
***
جانی که از دستت می میگیرد
*قربون دستات برم ، آقا جانم ...*
جانی که از دستت می میگیرد
راه شکوهت را پی میگیرد
( قلبی که گردیده مست عباس
از شمر امان نامه کی میگیرد )2
( هستی تو مقتدای این ره
سردار نافذالبصیر ) 2
( شد تا ابد ای ، ماه شریعه
روشن ز نورت ، فرجام شیعه ) 2
مولا حسین جان ...
ماه عزا آمد ، از راه ، از راه
با پرچم سرخ یا ثارالله
ما با همین پرچم روز محشر
دور تو میگردیم ان شاالله
ای سالار همه شهیدان
روحی لک الفدا حسین جان
ای سر مستور ... نور علی نور ...
شش گوشه ات را ... میبوسم از دور ..
.
#واحد_سنگین #شب_عاشورا
#شب_نهم_محرم
سبکِ دلم با تو مهمونه......
میدونی برا من چقدر سخته
دیدن هیچ شنیدن چقدر سخته
بخون قرآن آروم بگیرم
بگو از کنارت نِمیرم
حسینم حسینم/۲/
اِی سرپناهِ حرم
اِی پارهیِ جگرم
اِی بال وُ پَرم حسین
اِی غریبِ مادرم
الهی بمونی بَرا من
نبینَم بدنِ بیکفن
پیرهنِ کهنهَتو نَدُزدن
حسینم حسینم حسین وای/۴/
یه امشب کنارم بشین امّا
میدونم که فردا میشه غوغا
چقدر روضهیِ تو کشندهَست
چقدر خنجرِ کُند یه دندهَست
حسینم حسینم /۲/
ماه معشوقِ بینظیر
شاه برادر و امیر
با روضهیِ قتلگاه
آه جونِ منو نگیر
نگو که میشینَن رو سینه
نگو سر به نیزه میشینه
نگو از معجرِ سکینه
حسینم......
#محرم #نوحه_سنگین #عاشورا
#امام_حسین علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇
.
#زمزمه
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
سبک رویِ نیزهها مهتابه....
هر شب شبِ عاشورامه
یاحسین دَمِ لبهامه
شکرِ خدا که حسین آقامه
آخر
یه روزی میمیرم میون این روضه
خواهر
حتی وقتی فقط میشنوه میلرزه
فردا
غروب سرِ تو سنگ میخوره رو نیزه
آخر
یه روزی نوکرت برا تو جون میده
خواهر
دیده خنجرِ کُند سرِتو بریده
فردا
پیشِ پاش از رویِ نِی خون میریزه
امشب میونِ خیمهها حسین
فردا سری به نیزهها حسین
اِی وای زینب و بچّهها حسین
امان از دل زینب وای /۴/
کاش منم بودم عاشورا
واسهَت میدادم جون آقا
قبل از حسین میزدم دست وُ پا
ارباب
یا لَیْتَناٰ کُنّا مَعَک حسین
ارباب
روحی جسمی قلبی لَدَیک حسین
ارباب
دَمِ جون دادنم صلّی اللّه علیک حسین
ارباب
نگو برا زینب فردا چیا میشه
ارباب
نگو رو معجرِ دخترت آتیشه
ارباب
نگو همسفرِ حرمله و زَجرن زینبین
امشب مناجات و دعا حسین
فردا میمونه تو صحرا حسین
بیسر پیکرِ شما حسین
امان......
#محرم #زمزمه #عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.👇
.
#امام_زمان
#مناجات_محرمی
#شب_نهم_محرم
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
دیگر چرا اجل، به خدا که همین فراق
عکس مرا به سینهی دیوار میزند
حالم شبیه حالِ بد مجرمیست که
سیلی نخورده دست به اقرار میزند
چون ورشکستهای شدهام که به هستیاش
چوب حراج از سرِ اجبار میزند
بر روی من حساب نکن جمعهی ظهور
سنگت به سینه، نوکر غمخوار میزند
خون هزار عاشق این شهر پای توست
خال لب تو دست به کشتار میزند
با اینکه رو به قبله شدم، دلخوشم هنوز
گاهی سری طبیب به بیمار میزند
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
خیلی بد است کارگر از کار میزند
لعنت به نانجیب مدینه که بیهوا
سیلی به پابهماه عزادار میزند
چون روز روشن است از امروز کوچهاش
فردا سهساله را سر بازار میزند
پنجاه سال بعد به اسم سهشعبهای
مسمار را به چشم علمدار میزند
شاعر: #وحید_قاسمی
.
#امام_زمان
#مناجات_محرمی
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
آخر امام شیعیان می آیی از راه
ای ماهِ از دیده نهان می آیی از راه
از این سفر محض دعای بی قراران
ای مهدیِ صاحب زمان می آیی از راه
تا که بخوانی بر فرازِ بام کعبه
نام علی را در اذان می آیی از راه
در هیبتت از حیدر و در چهره ی خود
از مادرت داری نشان می آیی از راه
تا که بگیری انتقام عمه ات را
از کوفیان و شامیان می آیی از راه
با ذوالفقار از پای کعبه سمتِ شامات
پای ضریح عمه جان می آیی از راه
تو وعده دادی که بیایی حتم دارم
روزِ قرارِ عاشقان می آیی از راه
آقا کجایی تا کمی روضه بخوانی؟
یک صبح جمعه روضه خوان می آیی از راه
حس می کنم با نوحۀ معروفِ عباس : ...
" ای ساقیِ لب تشنگان " می آیی از راه
شاعر: #مهدی_مقیمی
.
.
#امام_حسین
#مناجات_محرمی
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
هر غصه ای جز غصه ات خوردم شرر شد
لخته به لخته جمع شد خون جگر شد
دور از تو هر کاری که کردم خبط کردم
سودی اگر هم برده ام آخر ضرر شد
درمان درد خشکی چشمم تو بودی
نام تو را بردم دو چشمم باز ، تر شد
از دوریت با هیچ کس حرفی نگفتم
عالم ولی از چشم خیسم باخبر شد
پروانه قصد ترک عادت کرد یک شب
اسم شما آمد وسط پروانه تر شد
دل سوخت و من سوختم،پروانه هم سوخت
هر شب برای ما سه تا اینگونه سر شد
گفتم حرم درمان دردم میشود ، حیف
دوری از کرببلا خود دردسر شد
**
مقتل نوشته در کنار علقمه بود
وقت خسوف کامل قرص قمر شد
او تیر خورد اما تو دردش را کشیدی
یک جا تمام تیر ها درد کمر شد
خون دلش را بین چشمش جمع کرد و
داغ میان سینه اش خون بصر شد
آخر ، سر از پهلو به روی نیزه ها رفت
دردسر نیزه نشینی زخم سر شد
از روی نیزه با سر پاشیده دیده
در غارت خیمه سر خلخال شر شد
شاعر: #مجید_رضایی✍
.
.
#امام_زمان
#مناجات_محرمی
#شب_نهم_محرم
نوشته سردر کرسی و سردر لاهوت
دعا برای فرج کن سحرزمان قنوت
بدون لذت همسایگیِ حضرت دوست
چه فرق میکند اصلاً بهشت با برهوت
سپید گشت دو چشمش ز گریه چون یعقوب
جوان منتظری که ز هجر شد فرتوت
برای شستن روحت به دوست عرضه بدار
تبرکاً برسان قطره ای ز آب وضوت
**
میان روضه ی عباس، چشم مان به در است
که گفته است میآید بدون شرط و شروط
همیشه یاد ابالفضل کن در این دنیا
چه در زمان صعود و چه در زمان سقوط
چه قدر نیزه به تشییع پیکرش آمد
به عزت و شرفِ ؟ نه ! به خنده و کف و سوت
امان گریه برید از غم امان نامه
نداشت شمر حیا پیش صاحب جبروت
به ساحتی که ندارد در او تحیر راه
چه شد که شد ز تماشای جسم او مبهوت
برای خاطره اش، زنده کرد چوبه ی تیر
دوباره یاد تنی را که دوخت برتابوت
شعر از گروه #یا_مظلوم
.
.
#حضرت_عباس علیه_السلام
#تاسوعا
#ترکیب_بند
گريه كردم مُطَهّرم كردند
پاكْ مانند ساغرم كردند
اسم تو آمد و دلم پَر زد
به گمانم كبوترم كردند
با نگاهي ز چشم شهلايت
خاكْ بودم ولي زرم كردند
پدر و مادرم همان اول
نذرِ اولاد حيدرم كردند
تا كه گفتم مُحبِّ عباسم
دلِ آلوده را حرم كردند
شخص بي آبرو چنان من را
پيشِ مردم چه محترم كردند
شك ندارم كه اين محبت را
به دعاهاي مادرم كردند
سالياني است آبرو دارم
ساليانيست نوكرم كردند
يَابْنَ امُّ البنين دعايم كن
باز در علقمه صدايم كن
دست بر سينه رو به كرب و بلا
السلام عليك يا سقا
قمر خانوادة خورشيد
صدقه دارد اين قد و بالا
پسر چهارمِ امير حُنين
دست بر سينة بني الزهرا
چشم و ابروي تو سپاه حسين
كاشف الكرب سيد الشهدا
سيزده ساله فاتح صفين
سومين بچهْ شيرِ ، شيرِ خدا
ارمني ها مُريد نام تواند
شاهدم سفره هاي تاسوعا
نامِ تو هم رديف يا فَتّاح
چشمهايت مُفَرِّجُ الغَمّاء
تو كه هستي ، حسين هم آخر
شد پناهنده بر تو عاشورا
سايبانِ مُخَدّراتِ حرم
پشتْ گرميِّ زينب كُبري
إعطِني يا كريم ، انا سائل
مستجيرٌ بِكَ ابوفاضل
دست گيرِ همه خدايِ ادب
دست پروردة امير عرب
نسلْ در نسلْ خاك پايِ توايم
به تو داديم دلْ نَسَبْ به نسبْ
سفره ات بهر سائلان پهن است
صورتت شير و خالِ تو ، چو رطب
مي كند زنده ياد حيدر را
چين پيشاني ات به وقت غضب
اسدالله كربلا ، عباس
بِنِشين با وقار بر مركب
قد كشيدي همينكه روي اسب
لشكر كوفيان كشيد عقب
مي شود روضه را تجسم كرد
با كمي فكر ، رويِ اين مطلب
تا تو بودي سفر به خير گذشت
اي نگهبان محمل زينب
تا تو بودي رباب اصغر داشت
غرق بوسه سپيدي غب غب
تا تو بودي نديد يك مادر
طفلش از تشنگي كند لب لب
تا تو بودي رقيه معجر داشت
روي دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودي كسي اجازه نداشت
بزند چوب خيزران بر لب
رفتي بر غرورها برخورد
دست نامحرمان به معجر خورد
واي از لحظه اي كه غوغا شد
رفتي و در خيام بلوا شد
دختري مشك آب دستت داد
بر دعا دست عمه بالا شد
سايه ات بين نخلها گم شد
پسر فاطمه چه تنها شد
تا رسيدي كنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
تا قيامت خجل ز لبهايت
خنكي هاي آب دريا شد
جانب خيمه راه افتادي
فكر و ذكرت لبان آقا شد
در كمينت چهار هزار نفر
تيرها در كمان مهيّا شد
قدُّ و بالات كار دستت داد
چند صد تير در تنت جا شد
بي هوا دستِ راستت افتاد
دست چپ هم شكارِ اعدا شد
حرمله در شكارِ چشم آمد
هدفش چشم هاي شهلا شد
نوكِ تير از سرِ تو بيرون زد
تا پرش بين ديده ات جا شد
خواستي تير را برون بكِشي
گردنت خم به سوي پاها شد
از سرِ تو كلاه خود افتاد
يك نفر با عمود پيدا شد
آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت
تا سر چينِ ابرويت وا شد
واي بي دست بر زمين خوردي
سجده گاه تو خاكِ صحرا شد
تيرهايِ كمي فرو رفته
خوب بر جسمِ اطهرت جا شد
بعدِ سي سال يا اخا گفتي
عاقبت مادر تو زهرا شد
دورتر از تنت حسين افتاد
همه ديدند قامتش تا شد
گفت عباس خيز و كاري كن
رويِ لشگر به خواهرم وا شد
دَمِ خيمه زمان غارت ها
سرِ يك گوشواره دعوا شد
سند ارث بُردن از زهرا
با كف پا به چادر امضا شد
پاسخ اَيْنَ عمّيَ العباس
سيلي چند بي سر و پا شد
#قاسم_نعمتی✍
#شب_نهم_محرم
.
.
#امام_زمان ارواحنا فداه
#حضرت_عباس علیه السلام
#تاسوعا
#سعید_نسیمی
#محرم_1401
ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا
صاحب عزای ماه محرم بیا بیا
خیمه به خیمه، روضه شدم در فراق تو
ای همنشین گریهٔ نمنم بیا بیا
اشک فراق، شور شعور آفرین بود
شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا
شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها
بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا
در خیمه ای که روضه عباس شد به پا
من با امید قول تو ماندم بیا بیا
ما نوکریم، خوب و بد از هم سوا نکن
ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا
*
افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا
نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا
گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو
اما گرفته است حرم، دم بیا بیا
چشم و دو دست و فرق سرش... وای مادرم
طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا
#شب_نهم_محرم
.