eitaa logo
امام حسین ع
18.8هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸مراسم هفتگی سحر 📆 زمان: 👈 جمعه 11 آذر ماه 1401 🔷 با مداحی: 👈  کربلایی ____ 🔊 بخش اول | ای خدا احدم بی کس و تنها ماندم 🔊 بخش دوم | اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُك بِرَحْمَتِك الَّتِی وَسِعَتْ كلَّ شَی 🔊 بخش سوم | ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي 🔊 بخش چهارم | وَاَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفی عَنْ قَلیل مِنْ بَلاءِ الدُّنْیا وَعُقُوباتِها 🔊 بخش پنجم |  يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ‏ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ .👇👇👇👇👇
ذاکرین‌‌الحسین.mp3
9.21M
🏴 🎤 مرد که گریه نمی کنه حال تو خیلی آشوبه دستمو سفت بگیر مادر من هنوزم حالم خوبم میخواهم گوشواره هامو بردارم، نترس اگه میلرزم یه کم ضعف دارم نترس به بابات یه وقتی چیزی نگیا خوب میشه سرم چیزی نیست عزیز من نترسیا، باشه پسرم وای مادرم مادرم مادرم مرد که سیلی نمیزنه اون که زد خیلی نامرده دست روی زن بلند کرد و صورتت رو سیاه کرده من هر کار کردم سپر شم واست نشد جلو چشمم بی هوا زد، فرصت نشد یه جو غیرت تو وجودت نداری، دستت بشکنه کیه مادر رو جلوی پسرش، اینجور میزنه وای مادرم مادرم مادرم
1. دلخوش بودم.mp3
8M
( سلام الله علیها ) 🎤 بهار روزگار من دلخوش بودم که میمونی هرچی بشه بازم تویی توو این خزون کنار من میدونی جون علی بسته است به جونِ فاطمه تو بگو چیکار کنه علی بدون فاطمه ؟ کجا میخوای بری سفر عزیز حیدر بمون ، غم از دلم ببر عزیزِ حیدر ( یافاطمه ، یافاطمه ) تکرار بمون و باش با گریه هات مَرحم زخمای علی مثل قفس نفس گیره بعد تو دنیای علی کاشفَ الکربِ علی بمون که غم بی امونه اگه تو ، بری دیگه کسی برام نمیمونه ای بهترین یارِ علی فاطمه جانم بمون طرفدارِ علی فاطمه جانم ( فاطمه جانم ، فاطمه جانم ) تکرار اگه شکسته بالَمو دلت شکسته از غمه زانوی غم بغل نگیر تو رو به جونِ فاطمه دل من خون شده که شکسته احترام تو مونده حتی بی جواب توو مدینه سلام تو غصم از اینه حقِ تو نشد بگیرم نشد که مثل محسنم برات بمیرم بگو که حق عشقتو به جا آوردم بعد خدا ، بچه هامو به تو سپردم ( علی علی جان علی علی جان ... )
2. آخه غربت.mp3
4.83M
( سلام الله علیها ) 🎤 آخه غربت چقدر ؟ کسی از داغ تو نرنجید آخه غربت چقدر ؟ کسی مشکی برات نپوشید آخه غربت چقدر ؟ نه یه مجلس ختمی گرفتن برات نه یه پارچه ی سیاه زدن همسایه هات دردشونو به کی بگن ، بچه هات کار زمونه است خرمای ختم تو روی طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسط باغچه ی خونه است کار زمونه است ( امون امون ای دل ای دل ، ای دل ) تکرار خرمای نخلستان من خرمای ختمت شد همسایه ها ، خوردند و خندیدند و رفتند ... آخه غربت چقدر ؟ جایی واسه یه آه نداری آخه غربت چقدر ؟ کسی رو غیر چاه نداری آخه غربت چقدر ؟ نه یه سنگ مزاری گذاشتن برات نه یه پارچه سبزی کشیدن به پات دردشونو به کی بگن بچه هات رفتی و موندم زینبو با گریه روی زانو نشوندم آخ که با چه حالی واست فاتحه خوندم رفتی و موندم .. کار زمونه است خرمای ختم تو رویِ طاقچه ی خونه است گلدون یاست وسطِ باغچه ی خونه است کار زمونه است ( امون امون ای دل ای دل ، ای دل ) تکرار
ذاکرین‌‌‌الحسین.mp3
5.69M
بی تو فاطمه پژمردم تو که رفتی منم مردم غم و غصه ات خیلی خوردم تو خونم تورو کم دارم میدونی بی تو غم دارم دوری تو منو آزردم یاد همه خاطرهامون یاد بی بی اون قدیماتون یادته عروسی دوتامون یادمه خوشی های تو خونمون یادمه گرفت خونمو خزون یادمه که گرفت خونمو خزون یادمه یهت گفتم بمون زهرا بی تو شدم تنها ببرمم از اینجا امون از این دنیا توی خاطرمه غم هات جلو چشممه اون اشکات کاشکی من رو میبردی همرات غم تو منو پیرم کرد از همه دنیا سیرم کرد لحظه ای که رو در روت افتاد یادته بی بی دستای بستمو یادته غرور شکستمو یادته آه سینه خستمو یادمه پوشوندی خون بسته رو یادمه من اون روز اخرو یادمه گفتی در بیار اون در ای داد در رو سرت افتاد رو پسرت افتاد بال و پرت سوخت زهرا بی تو شدم تنها ببرمم از اینجا امون از این دنیا .
. همین‌که روح زخمی‌ات، سبک شد از لباس‌ها زدند روی دست‌شان، مکاشفه شناس‌ها چه سایه‌های مبهمی نشسته زیر پلک تو چه کرده با ظرافتت، غرور ناسپاس‌ها به وقت غسل، هم‌چنان گوش تو زنگ می‌زند تو را رها نمی‌‌کند هنوز این تماس‌ها جان سه تا امام را به لب رسانده‌ای؛ مرو! توجّهی نمی‌‌کنی چرا به التماس‌ها؟ جز پر قو، چه بستری مطابق است با تنت؟ بیم خراش دارم از خواب تو روی یاس‌ها برو ولی حلال کن؛ جهان مزاحم تو شد به درک تو نمی‌‌رسد شعور آس‌و‌پاس‌ها خدا درِ بهشت را محو کند، نبینی‌اش مباد باز در دلت، زنده شود هراس‌ها به یاد قبر مخفی‌ات چو ابر گریه می‌کنم گاه که می‌روم سر مزار ناشناس‌ها تو درد و روضه نیستی؛ تو راز آفرینشی تو را زدند کافران، پرت شود حواس‌ها ✍ .
2. غصه دردناکه.mp3
5.93M
🎤 قصه دردناکه مهتاب زیر خاکه دلها دشت خونِ خورشید سینه چاکه دست پدرِ خاک ، خاکیِ آه از دل مولا ، حاکیِ حق داره که با اون ، همه مِهر از شهر مدینه ، شاکیِ آه کشید ، نگم چه آهی ناامید ، سرِ دوراهی خیر ندید ، بعد زهرا مونده شاهِ بی سپاهی ( نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ ؛ یا لَیتَهَا خَرَجَت مَعَ الزَّفَرَاتِ‏ ؛ لَا خَیرَ بَعدَكَ فِی الحَیاةِ وَ إِنَّمَا أَبكِی مَخَافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی‏ ) زخماش تا بودش میسوخت تار و پودش امشب حیدرُ کُشت بازویِ کبودش چشمایِ کفن ، بارونیِ اشکای علی ، پنهونیِ امشب علی فهمید ، که چرا اون چادر خاکی ، خونیِ درد کشید ، نگم چه دردی آه کشید ، چه آه سردی ناله زد ، پاشو نگاه کن با دلِ علی ، چه کردی ؟ آه کشید ، نگم چه آهی ناامید ، سرِ دوراهی خیر ندید ، بعد زهرا مونده شاهِ بی سپاهی میرن ، از خونه جبرئیل ، روضه خونه پیغمبر کنار ، قبر بی نشونه رفتی و علی ، بیچاره شد بندِ دلِ زینب ، پاره شد هر دفعه که بی هوش شد حسن از غُصه ی اون گوشواره شد حبس شده ، توو سینه امشب ناله ی حسین و زینب مجتبی ، همش با گریه اسمتو میاره بر لب حیدر تنها شد درداش بی دوا شد تا این که قرارِ بعدی ، کربلا شد جسمی که شد از تیر ، سینه چاک میخونه اَخا اَدرِک اَخاک زهرا میاد و ، میبوسه اون دستایی که افتاد ، روی خاک اونکه ماه عالَمینه رو لبش شهادتینه مَرهم زخم ابالفضل اشک مادرِ حسینه ( یا حسین غریب مادر )
2. خاکی چادر.mp3
4.23M
( سلام الله علیها ) 🎤 خاکی چادر تو خونی پیراهن تو دل من تنگه برا علی علی گفتن تو واسه ی غربت من به این و اون رو میزنی با همین حال بدت خونه رو جارو میزنی گریه ی بی امون نکن خونه خرابمون نکن با رفتنت عزیز من دلِ علی رو خون نکن ( مادر بچه هام نرو زخمی کوچه هام نرو) تکرار رو گرفتی که منو توو خونه شرمنده کنی آرزومه که برام یه بار دیگه خنده کنی کار دنیا رو ببین زندگی مارو ببین یا رسولَ الله بیا گریه ی زهرا رو ببین کشته منو بهونه هاش داره میلرزه شونه هاش علی نمیدونه چرا کبوده زیر گونه هاش ( مادر بچه هام نرو زخمی کوچه هام نرو) تکرار چادر سوخته ی تو همه خوشیِ حسنه زیر لب میگی به من حسینِ من بی کفنه هرکسی میره جلو نیزه به زخماش میزنه اگه دستش نرسه زینبمو جاش میزنه نیزه هارو ، دقیق زدن به پهلوهات ، عمیق زدن خیمه ها سوخت و بچه هات میون خیمه ، جیغ زدن کُشته ی کربلا ، حسین زخمی نیزه ها ، حسین
. 🎤عبدالرضا ایام شهادت حضرت زهرا(س) _ بند اول . منکر تاریخ نشو منکر آتیش و در و میخ نشو حقتو فریاد بزن مادرمون کشته شده داد بزن در و دیوارو کی آخه میزنه دختر عزادارو بی حیا لگد نکن چادر زهرا رو لااقل بگیر جلو چشمای مولا رو فصل پاییز چه زود قسمت باغ شده درو آتیش زدن میخِ در داغ شده یا حیدر یا زهرا(۴) بند دوم . منکر هیزم نشو منکر ناشکری مردم نشو چهل نفر اومدن مادرمونو پشت در میزدن آه و واویلا توی کوچه ی بنی هاشم شده غوغا یه نفر غلاف شمشیرشو برد بالا میرسه آخر این روضه به عاشورا فاطمه گفت نزن باز لگد زد ولی به شهادت رسید محسن ابن علی یا حیدر یا زهرا(۴) بند سوم . منکر بیعت نشو منکر اون غصب خلافت نشو حرمت نون و نمک شکسته شد تو ماجرای فدک چی از این بدتر اونی که بسته طناب به گردن حیدر اونی که سیلی زده به سوره ی کوثر توی مسجد النبی نشسته رو منبر مادرو میزدن جلوی کودکا فاطمه تو سه ماه شده ام البکا یا حیدر یا زهرا(۴) .👇
YEKNET.IR - shoor 3 - shabe 2 fatemie avval 1401 - helali.mp3
6.72M
🔳 🌴منکر تاریخ نشو 🌴منکر آتیش و در و میخ نشو 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام در کربلای معلی حاج 🎤 اینجا روان اشک خلایق از دوعین است اینجا مزار یوسف زهرا حسین است اینجا شرف بر جنّت موعود دارد اینجا ملک روی غبار آلود دارد اینجا کلام الله را در خون کشیدند اینجا حسین ابن علی را سر بریدند... *** در این زمین چون کردیم منزل جز ماتم و غم مارا چه حاصل گر چه جدایی بس بود مشکل آن دم بریدم من از حسین دل آمد به مقتل،شمر سیه دل چون شمر دون را،آن لحظه دیدم از هستی خود، من دل بریدم آهی جگرسوز، از دل کشیدم او می دوید و من میدویدم در آن بلندی،وقتی رسیدم چشمم به قاتل،افتاد و دیدم می‌رفت سوی،نخل امیدم او میکشید و من ... بر روی سر بود،آن لحظه دستم با گریه و بغض،خود را شکستم میدید قاتل،آنجا که هستم اون می‌نشست و من ... وقتی هوا را، من تیره دیدم زهرا بگفتا ،ای وای شهیدم قاتل شنید و من هم شنیدم او میبرید و ... .👇
Roze_shab-jome_Mirdamad(1).mp3
8.44M
🔊 در این زمین چون،کردیم‌منزل جز ماتم و غم ،مارا چه حاصل آن دم بریدم ،من از حسین دل آمد به مقتل ،شمر سیه دل... ◼️ اجرا شده در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤 حاج سیدمهدی 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به هر کسی ندهند این جنون که در سر ماست 🎤 🖌 ✍ به هر کسی ندهند این جنون که در سر ماست "حسین" در همه عالم یگانه دلبر ماست غلام زاده ی این خانوده ایم همه "گدای خانه ی عباس" نام دیگر ماست برادری به نسب نیست _در مسیر جنون کسی که دم زده از کربلا برادر ماست خدا کند دم آخر حسین سر برسد سلام بر لب عطشان سلام آخر ماست شفاعت تو که جای خودش_یقین دارم که گاه پیر غلامت شفیع محشر ماست
. 🔸بیا تا کی نهادی سر به صحرا یااباصالح 🔸بتاب ای آفتاب عالم آرا یااباصالح ای خورشید پشت ابرها... ببین عالم با مصیبت مادرت تاریک شده... بیا و عالم رو روشن کن امام زمان... 🔸صدای غربت مولا ز چاه کوفه می آید 🔸علی تنهاست ای تنهای تنها یااباصالح امام زمان... 🔸بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا 🔸به شمشیر تو می گردد مداوا یااباصالح ای یادگار علی... بیا انتقام مادر رو بگیر... خدا میدونه با کشتن مادرمون... یک داغی به دلمون گذاشتند... تا شما نیایید... داغ دل ما مرهمی نداره... آقا جان ما دیگه طاقت نداریم... 🔸بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان 🔸که جایش مانده بر بازوی زهرا یااباصالح ___ متن روضه ۳👇 امام صادق فرمودند... ِ وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها أنَّ قُنْفُذاً مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السَیفِ بِأمْرِه (سند:دلائل الامامه ص134) سبب شهادت مادرمون زهرا... ضرباتی بود که قنفذ ملعون زد... بزار این عبارت امام صادق رو ترجمه کنم... بدونی با مادرمون چه کردند... لَکَزَها  به ضربه محکمی میگن که به بدن اصابت کنه... نَعْلِ السیْف  هم به اون قطعه آهن سنگینی میگن که... ته غلاف شمشیر قرار داره... حالا میخوام تصور کنی... یک خانم بارداری که... خودش به سختی راه میره... آیا طاقت غلاف شمشیر رو داره یا نه؟؟😭 آی غیرتی ها... وقتی نانجیب دومی اشاره کرد... گفت قنفذ... بزن زهرا رو... قنفذ بی حیا... چنان با غلاف شمشیر، مادرمون رو زد که... امام صادق میفرماید... فَأسْقَطَتْ مُحسناً وَ مَرِضَتْ مِنْ ذلِکَ مَرَضاً شَدیداً محسنش کشته شد و... از اون به بعد ديگه مادر توی افتاد... 🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت زبانحال مادرمون... 🔸يکبار، فشار در و ديوار مرا کشت 🔸قنفذ بخدا باعث قتل دگرم بود اما آی کربلایی ها... آماده اید بریم کربلا... ناله داری بسم الله... اگه تو مدینه... نانجیب اشاره کرد... گفت قنفذ دست زهرا رو کوتاه کن... بزن زهرا رو... کربلا هم عمر سعد ملعون... اشاره کرد... گفت حرمله چرا آروم نشستی... مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمیبینی... بزن داغش رو به دل حسین بزار... یا زهرا... یکدفعه ابی عبدالله نگاه کرد... دید علی اصغرش... داره بین زمین و آسمان... دست و پا میزنه... تسلای دل امام زمان بگو یاحسین. 🔸کوفیان! این قصد جنگیدن نداشت 🔸این گلوی تشنه بُبریدن نداشت 🔸لاله‌چینان دستتان بُبریده باد 🔸غنچهٔ پژمرده‌ام چیدن نداشت 🔸با سه‌شعبه غرقِ خونش کرده‌اید 🔸گرچه حتی تاب بوسیدن نداشت 🔸گریه‌ام دیدید و خندیدید، وای! 🔸کشتن شش‌ماهه خندیدن نداشت 👇
. 🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227 👇
. تقدیم به ساحت مقدس شهید عجمیان با چوب و مشت و سنگها کُشتید او را مظلوم، تنها، بینوا، کشتید او را با جرم بی جرمی، خیابان مقتلش شد نامردهای بی حیا کشتند او را در هجمه ی سنگ حقیقت ناشناسان در بی کسی، زد دست و پا،کشتید او را بی آنکه حتی علت آن را بدانید اینگونه بی چون و چرا کشتید اورا البته می گیرد تقاصش را خداوند چون پیش چشمان خدا کشتید او را ذهن جوانان را شما تسخیر کردید آقای جادوگر شما کشتید او را!! احمدرفیعی وردنجانی✍ .
. با عج دست مرا بگیر و مرا با خودت ببر از من نپرس این که چرا ، با خودت ببر *ساده به سبک سنگر خاکی به سبک عشق* *من را تو مثل آن شهدا با خودت ببر* *آقا اجازه جان همان مادرت قسم* *رفتی مدینه چند گدا با خودت ببر* *من قول می دهم که نیایم جلو مرا* *نزدیک قبر یاس خدا با خودت ببر* *آن جا شنیده ایم که غربت حسابی است* *من را کنار پنجره ها با خودت ببر* *آقای من مدینه اگر که نشد مرا* *حتما شبی به کرببلا با خودت ببر* *یک شب رقیه گفت به بابا عزیز جان* *جان بر لبم مرا تو بیا با خودت ببر* *زیباتر از هر آنچه که زیباست لطف کن* *با صد صفا و ذکر و دعا با خودت ببر* *دیگر بس است شرط و شروطم تمام شد* *این بار نوبت است ،کجا، با خودت ببر* *حیف است زنده باشم و بی تو سفر کنم* *مولا کجاست تا که به رویش نظر کنم* ✍🏻 ۱۴۰۰ .