eitaa logo
امام حسین ع
22هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بانوی برگزیده ی برتر خدیجه است همسنگر و عزیز پیمبر خدیجه است این را برای اهل سقیفه بیان کنید بر مؤمنان حضرت‌مادر خدیجه است 🖤شهادت مادر مؤمنین حضرت سلام‌الله‌علیها 🖤 ◼️ ✍ ....................... . ‍ واویلا آه و واویلا زمین کربلا واویلا آه و واویلا زمین نینوا واویلا آه و واویلا زمین خیمگاه واویلا آه و واویلا زمین کربلا واویلا آه و واویلا زمین قتلگاه واویلا آه و واویلا زمین خیمه ها واویلا آه و واویلا دل ناز رباب من حسینم که جهان واله و حیران من است ابرو باد و مه و خورشید به فرمان من است جد من احمد مختار قریشی نسب است پدرم حیدر کرار امیر عرب است مادرم فاطمه خود خلقتتان را سبب است اولین مدرسه ی عشق که تاسیس شده درس زهرا و علی هم تدریس شده گل آدم چو سرشتند و بگاه ازلی اولین کلمه که آموخت علی بود علی من حسینم ضربان دل من یا زهراست نقش دیوار و در و منزل من یا زهراست ای فرس با تو چه رخ داده که خود باخته ای مگر اینگونه که تو ماتی شه انداخته ای!!!؟؟ واویلا آه و واویلا زمین کربلا هرکه بگرفته جنون در اثر عشق من است یوسف انگشت به لب در گذر عشق من است قلب من مرکز پاکیزه ترین احساس است چه غم از حادثه چون همسفرم عباس است آیه های عشق عنوان من است صفحه ی ماری قرآن من است مایه ی این می ز روح است ز راه خورده مهر نعل پای ذوالجناح واویلا آه و واویلا زمین کربلا... .
. مناجات خوانی ماه مبارک رمضان 📆 جمعه ۱۱ فروردین ماه ۱۴۰۲ 🔷   کربلایی 🔊 بخش اول | ای روزه دار، افطار محتاج یک دعایم 🔊 بخش دوم قرائت دعای افتتاح 🔊 بخش سوم | از آن عشق بدون نقص در حیرت اگر بودی 🔊 بخش چهارم | ای آرامش قلبم 🔊 بخش پنجم | حسین جانم حسین جانم 👇👇👇👇
4_5852860880399633966.mp3
51.31M
از آن عشقِ بدونِ نقص در حیرت اگر بودی برایش در مقام ِ همسری زینت اگر بودی- -دلیلش جذبهٔ ایمان و خُلقِ مهربانش بود پیاپی با پیمبر عاشقِ صحبت اگر بودی دلت می‌خواست اسلام ِ محمد بهترین باشد برای دین به فکرِ وقفِ اموالت اگر بودی مسلمان‌پروری کارِ خودت بود و به دنبالِ تجارت، یا که رونق دادنِ ثروت اگر بودی أمیرالمؤمنین تنها علی بود و به این علت موافق با مرامش بوده؛ با حضرت اگر بودی ولایت در مسیرِ فتنه و شبهه نمی‌افتاد اگر بودی و در تبلیغِ آن حجّت اگر بودی در آن نُه سالگی، ٱم أبیها نیز مادر داشت در آن نُه سالگی، با قلبِِ پُر مهرت اگر بودی- -دلش آرام بود و دور بود از بغض و دلتنگی کنار دخترت زهرا، شبِ «وصلت» اگر بودی حسن سیلی به مادر را نمی‌دید و جوان می‌ماند هوادارانه در آن کوچهٔ خلوت اگر بودی نمی‌دانم چه حالی داشتی در آتش ِ کینه گرفتارِ چهل نامردِ بی‌غیرت اگر بودی زمین افتاد و «در» بر رویِ بارِ شیشه‌اش افتاد تو می‌رفتی به جای فضه آن ساعت اگر بودی زمان رفت و زمینِ کربلا در انتظارت بود شبی با کاروانِ خسته در حرکت اگر بودی فقط می‌خواستی کام ِحسینت بی عطش باشد تمام عمرِ خود، دنبالِ یک حاجت اگر بودی تک و تنها، عطش، گودال، خنجر، سر، قفا، نیزه به صورت می‌زدی لطمه! در آن هیئت اگر بودی یقیناً می‌سپردی جان اگر می‌دیدی‌اَش عریان به روی تل پریشان شاهدِ غارت اگر بودی در آغوش تو زینب زار می‌زد داغ‌هایش را غروبِ روزِ عاشورا در آن غربت اگر بودی بهشتِ چادرِ تو سرپناهِ کودکان می‌شد میانِ خیمه در آن عصرِ پُر وحشت اگر بودی! ✍
. ♻️♻️ ✅بنداول اومده ماهم /یار دلخواهم تونیمه ی ماه رمضون/اومده شاهم .... میکنم افطار/از لبات ای یار از فرط مستی میخورم به در و دیوار .... دلا همه مسته حسن (ع) مسته و پابسته حسن(ع) از جام کوثری بیا می بزن از دسته حسن (ع) .... صل علی سیدنا یا مجتبی(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅بنددوم به نامت هستم/غلامت هستم یه عمریه شرمنده ی/ مرامت هستم ...... پسر زهرا /نداری همتا توی مرام و معرفت/ توی این دنیا ..... تو شاهکار خلقتی تنها ره سعادتی شبیه حیدری آقا خیلی حسن پر هیبتی ..... می بزن از دسته حسن(ع) صل علی سیدنا یا مجتبی(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅بندسوم به خدا سوگند/نداری مانند دلبری و نمی شه از/ عشق تو دل کند .... مثل بارانی /شور طوفانی توی نبرد مثل علی/ شیر غرانی .... قیامته چشای تو مهیبه ضربه های تو وقتی که شمشیرمیزنی سر میریزه به پای تو ..... می بزن از دسته حسن(ع) صل علی سیدنا یا مجتبی(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅بندچهارم پسر زهرا /سحر زهرا نیمه ماه دنیا اومد/قمر زهرا محشری هستی /کوثری هستی از همه بیشتر به خدا/ مادری هستی ... ای دل و دلبر حسین (ع) یارو برادر حسین (ع) بعد علی وصی تویی امام و رهبر حسین(ع) .... می بزن از دسته حسن(ع) صل علی سیدنا یا مجتبی(ع) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 👇
. شبهای سردم را دوباره فصل گرما می‌رسد از نسل زهرا کودکی مانند زهرا می‌رسد با جامه‌ی پیغمبر این کودک ملبس می‌شود با صلح او راه ولایت هم مشخص می‌شود از راه می‌آید لب حیدر شکوفاتر شود خیرالنسا از یمن این میلاد هم مادر شود می‌آید و قرآن ناطق را نمایان می‌کند می‌آید و این جمع را پاره گریبان می‌کند با تو کسی در منجلاب دین و دنیا غرق نیست با نور تو در روز و شب‌های مدینه فرق نیست دین و سیاست را کنار هم ز تو آموختیم از آسمان‌ها آمدی از عشق نابت سوختیم با دستهای پینه دارت آب باران می‌کشی این آب را از چاه بهر مستمندان می‌کشی دستان من بر دامنت از هر که دستاویز تر و هر چه تو داری کرم من سائلی بی چیز تر جنگ جمل را می‌شود با تیغ تو تفسیر کرد ای ابروان ذوالفقارت از دو دم هم تیز تر روشن ز نور چارده نوریم اما این میان عشق تو ای زیباترین از سینه‌ها لبریز تر باید که از ایجاد صلحت خلق را آگاه کرد این سینه را باید برایت گاه منزلگاه کرد تو قاسمی داری که نامش کار عیسی می‌کند با یک تبسم قفل‌های بسته را وا می‌کند پیروزی جنگ جمل مرهون آل هاشم است رزم علی و رزم تو ممزوج رزم قاسم است ای روشن از تو خانه‌ی زهرا و حیدر یا حسن ای مخزن‌الاسرار و وجه‌الله زهرا یا حسن با بوسه از لب‌های تو افطار می‌خواهد علی اسطوره‌ی جنگ جمل سردار می‌خواهد علی از برکت تو در میان سفره‌ها نان می‌رسد در این کویر خشک از لطف تو باران می‌رسد امشب میان سینه‌ام میخانه برپا می‌کنم شأن تو را با آیه‌ی تطهیر معنا می‌کنم با هر تب مهر تو کافر هم مسلمان می‌شود پا را به هر جا می‌نهی آنجا گلستان می‌شود هم از میان دست‌هایت شهد رحمت می‌چکد هم خاک پایت با زمرد ریسه بندان می‌شود تو آمدی ماه خدا کامل شد و پس جای رب این روز و شب‌ها ذکر ما جانم حسن جان می‌شود گفتند وقتی آمدی بوسه به رویت زد علی گفتند وقتی آمدی شانه به مویت زد علی گفتند وقتی آمدی دریا خروشید از تبت با خنده‌ات شهد وفا می‌ریزد از کنج لبت تو آمدی و سفره‌دار خانه‌ی زهرا شدی تو آمدی و در کرم ای بی حرم،‌ معنا شدی در گفتن نام شما گاهی مردد می‌شوم در مدحت از هر صفحه‌ی مولا علی رد می‌شوم وصف تو را باید میان صفحه‌ی محشر نوشت گاهی سر توفیق باید بهرت از حیدر نوشت در هر دو چشم محشرت حیدر هویدا می‌شود در غیرت زهرایی‌ات کوثر هویدا می‌شود آنقدر از دست شما لطف مکرر ریخته آنقدر پای محملت سلمان و بوذر ریخته وقتی هلال ابرویت تمثیل اَواَدنا بوَد سلمان به شوق وصل تو در مسند مِنّا بوَد حُسنِ تو بین شاعران شور غزل می‌آورد در کربلا هم شور احلا من عسل می‌آورد هر مانده در راهی فقط با تو به منزل می‌رسد این کشتیِ طوفان زده با تو به ساحل می‌رسد والسمع ندایی یا کریم ای رحمت بی انتها فاالقبل دعایی یا رحیم ای معدن جود و سخا انت الکریم انت الرحیم انت العلیم انت الوفا ما سائل چشم توئیم ای ساحل امید ما ما مستحق رحمتیم اصرار ما را گوش کن العفوک العفوک اقرار ما را گوش کن آقا فدای آن دل زهرایی و افلاکی‌ات آقا فدای قبر بی شمع و چراغ و خاکی‌ات لعنت به دژخیمی که سجاده ز پاهایت کشید لعنت به زهری کز درون جسم تو را از هم درید لعنت به آن تیری که آمد بر تن پاکت نشست لعنت به آن دستی که زد آیینه را درهم شکست لعنت به نامردی که با قلب قصی و آهنین بر صاحت قدس تو گفته یا مذل المسلمین بالای منبر ناسزا بر غیرت تو رسم بود آن روز که آتش گرفتی دور، دورِ خصم بود از آشنا و از غریبه زخم کاری خورده‌ای آقا چگونه مادرت را سمت خانه برده‌ای؟ .
. ای کاش من هم اهل تسبیح و دعا بودم جای ریاکاری، فقط اهل بُکا بودم ای کاش عقبا را به دنیایم نمی‌دادم این عمر را در محضر آل عبا بودم ای کاش جای اینکه معصیت وَبالَم شد با دوستان با خدایت آشنا بودم اشک ندامت می‌چکد از چشم من، زیرا یک عمر در دشت گناهانم رها بودم نَفسَم تمام عمر بر من پادشاهی کرد جای تو، بر نفسِ جسور خود گدا بودم اما گناهم را نسنجیده تو بخشیدی ور نه شب و روزم گرفتار بلا بودم آقا خودت که از دل زارم خبر داری خیلی دلم می‌خواست امشب کربلا بودم پای پیاده از نجف تا کربلا، ای کاش دورِ ضریحت بودم و پایینِ پا بودم خیلی دلم می‌خواست وقتی مادرت آمد شبهای جمعه تا سحر پیش شما بودم بر روی سنگ قبر من اینگونه بنویسید گریه کُنِ داغ امامِ مجتبی بودم زهر ستم کنج لبش را نیلگون کرده می‌گفت اما من شهید کوچه‌ها بودم آن روز كه زهرا زمین افتاد، در پیشم از کوچه تا خانه به چشم تر عصا بودم موی سفیدم باعث و بانیش، آن کوچه است من شاهد یک ضربِ دستِ بی هوا بودم .
. 📋مثل من حال کسی حال اسف باری نیست (ع) (ع) 🏴 ماه مبارک رمضان ............................................. مثل من حال کسی حال اسف باری نیست غرق بیچارگی ام چاره بجز زاری نیست .( «أَنَا صَاحِبُ الدَّوَاهِی الْعُظْمَی» اگه همه عالمو بگردن هیچ کی بیچاره تر از من نیست ، گاهی وقتا گول میخورم گاهی وقتا فکر می کنم از بقیه بهترم اما تو خلوت خودم وقتی محاسبه می کنم هیچکی بیچاره تر از من نیست). قلم عفو بکش روی خطایم بگذر گرچه همچون من آلوده خطاکاری نیست غم من را تو فقط میخوری ای رب کریم مهربان تر ز تو بر بنده که غمخواری نیست من که جز تو کسی رو ندارم لا مَعبودَ سِواکَ پرده انداخته‌ ای روی گناهانم باز تا بفهمند همه مثل تو ستاری نیست خواستی چوب بزن خواستی از من بگذر تابع خواسته ات هستم و اصراری نیست بعلی بعلی بعلی العفو .(فقط من و تو نمی گیریم ، وارد حجره پیغمبر شد دید مولا رسول الله سر به سجده گذاشته میگه خدایا «بعلی» پیغمبرم خدارو به حق علی قسم میده). به همان کس که جز او حیدر کراری نیست باز گفتم علی و مست شدم طوری که در سرم تا به ابد میل به هوشیاری نیست راز زیبایی ایوانِ طلا ، ذکر علی است بخدا جذبه ی ایوان به طلاکاری نیست به ضریح تو زدم بوسه و فریاد زدم عطر انگور تو در دکه ی عطاری نیست هر چه بر من رسد از دوست یقیناً نیکوست شک ندارم که به غیر تو مرا یاری نیست بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم تا گرفتار تو ام حرف گرفتاری نیست روزه اش روزه ی مقبول نباشد هر کس یاد لبهای حسینت دم افطاری نیست پسرش را به روی دست گرفت و فرمود طفل را با کسی اصلا سر پیکاری نیست شیرخواره ست دو سه قطره به او آب دهید تازه شش ماهه شده طفل دهان داری نیست حرمله خیر نبینی جگرم می سوزد مثل داغ علی اصغر غم دشواری نیست پدر و مادر و فرزند به یک تیر زدی تا که دیدی علم افتاده علمداری نیست سه سر تیرِ سه پر از سه طرف بیرون است با چنین وضع مرا فرصت دلداری نیست گردنی مانده مگر تا که نیفتد سر او بازویم را بکشم هیچ نگه داری نیست چه کنم هر چه کنم باز پرش میفتد بازویم را بکشم زود سرش میفتد شاعر : ✍ ............................................. حاج مسعود پیرایش 🎤 👇 ادامه