eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6042063883529620019.mp3
766.2K
. شد مُثله جسمت چو آیات قرآن ریزد سرشکم برایت عمو جان دیدم وجود چو گل پرپرت را نقش زمین غرق خون پیکرت را آه / که با تو چه کرده عدویم آه / که خون عقده شد در گلویم آمده درد و غم ها به سویم (ای، عمو جان عموجان عمو جان)۳ جسم تو خونین و قلبم شکسته بنگر که زهرا کنارت نشسته برخیز و بر غربتم کن نگاهی بی تو عمو جان ندارم سپاهی آه / ز داغت قدم شد کمانی آه / عدو میکند شادمانی از خوشی ها ندارم نشانی (ای، عمو جان عمو جان عمو جان)۳
. جز نام تو روی لب آهنگی ندارم جز رنگ غم روی دلم رنگی ندارم با یاد تو لبریز آرام و قرارم جز دوریت با هیچ کس جنگی ندارم من درس مستی خوانده آن در مکتب عشق جز نوکری عشق فرهنگی ندارم سنگ تو را بر سینه میکوبم حسین جان جز سنگ عشقت بر کفم سنگی ندارم شب های جمعه که لبالب از جنونم جز چشم بارانی و دلتنگی ندارم دل انس دارد با ضریح دلربایت لب انس دارد با حسین جانم فدایت... ✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۲/۱۵ ‌ .
. ته گودال مثل نی زار است بسکه نیزه درین بدن کردند حنجرت زیر و رو شد از بسکه نیزه از حلق در دهن کردند پیش چشم حرم دهاتی ها با حصیری تو را کفن کردند بعد تو معجرم ... نمی گویم گریه را سهم چشم من کردند اشک چشم مرا در آوردند پیش تو نیت زدن کردند تا سرت را ز تن جدا بردند چادرم را به زیر پا بردند... ✍محمد حبیب زاده ۱۴۰۱/۲/۲۲ ..
. بر تن پاره پاره ات در خون نیزه ها هی سجود می کردند دشمنان بعد اربا اربایت تازه عرض وجود می کردند روی جسم دریده از هم تو کینه ای ها فرود می کردند اشک چشم نبی در آمد تا بر تنت هر چه بود می کردند تو فدایی راه قرآنی و هم آغوش با شهیدانی... ✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۲/۲۴ .
. یار و غمخوار رسالت تویی یا حمزه گلبن باغ ولایت تویی یا حمزه از طفولیت خود یار پیمبر بودی بهر یاری نبی شیر دلاور بودی یاور دین خدا همره حیدر بودی روح ایثار و فتوت تویی یا حمزه یار وغمخوار رسالت تویی یا حمزه بوده یاری رسالت همه تقدیر شما بوده پیروزی اسلام ز شمشیر شما خورده برقلب ستمکارهمه جاتیرشما اسوه همت و غیرت تویی یا حمزه یاروغمخوار رسالت تویی یا حمزه مصطفی شیفته خوی وخصال تو بود همه دم در همه جا محو کمال تو بود بر در خانه حق شور وصال تو بود منشأ جود و کرامت تویی یا حمزه یار وغمخوار رسالت تویی یا حمزه از قیود همه عالم تو رهایی حمزه در صف جنگ چنان شیرخدایی حمزه سید جمع شهیدان خدایی حمزه پای تا سر همه رحمت تویی یا حمزه یار و غمخوار رسالت تویی یا حمزه ای گل سرسبد جمع شهیدان حمزه روح تقوا و ولایت گل ایمان حمزه ای صفابخش دل عترت وقرآن حمزه صاحب حشمت وعزت تویی یاحمزه یاروغمخوار رسالت تویی یا حمزه در احد دشمن دین مثله نمود پیکر تو خون شد از داغ غم تو ،دل پیغمبر تو در کنار بدنت خواهر غم پرور تو کشته کین و شقاوت تویی یا حمزه یاروغمخوار رسالت تویی یاحمزه مانده حیران زچه بشکسته عدوحرمت تو اشک ریزم همه دم یاد تو و غربت تو چه غریب است گل ختم رسل تربت تو کوه صبر و استقامت تویی یا حمزه یاروغمخوار رسالت تویی یا حمزه ای امید همه عالم شده روزم چون شب جان من از غم داغ تو شده جان بر لب این دم افتاده دلم یاد حسین و زینب چون حسین صاحب عزای تویی یا حمزه یار و غمخوار رسالت تویی یاحمزه .
. از بس که چون آبا و اجدادت کریمی در کشورم معروف به عبدالعظیمی تهران کنار تو صفایی تازه دارد شکرخدا که در دل ایران مقیمی سخت است داغ دوری اما بازهم شکر چون کربلای مردم ما از قدیمی شب‌های جمعه با دم؛ یاربِّ یارب در حال خوب زائران خود سهیمی حال و هوای شهر بهتر می‌شود تا از جانب کوی تو می‌آید نسیمی ای صحن‌های مرقدت علامه‌پرور غار حرا هستی تو یا طور کلیمی؟ گاهی برایت شکوه می‌آریم، چون که با هر دل غم‌دیده‌ای هستی صمیمی هرچند جد اطهر تو بی‌حرم ماند اما خداراشکر تو صاحب حریمی .👇
. ز هر طرف مه رخساره‌ات به جلوه‌گری ‌است خموش باد نگاهی که ناظرِ دگری ‌است دوصد مسیح‌نفس مانده واله و مبهوت که در فضای شفاخانه‌ات عجب اثری‌است! اگر به اشک غمت شستشو کند ابلیس خدا گواست که از هر گنه به حشر، بری‌است کنم به تاجْوَران فخر، از غلامی تو که نوکری درِ این خانه، فوق تاجوری‌است اگر تو جلوه نمایی به وقت جان دادن مسلّم افضلِ ساعاتِ عمر، محتضری ‌است به دهر، هر خبری هست، زیر پرچم توست اگر کسی درِ دیگر زند، ز بی‌خبری ‌است سزد تمام بخوانم نماز در حرمت که حائرِ توام ـ ای شاه ـ خانۀ پدری‌ا‌ست زعمر نوح فزون‌تر دهند اگر کس را به هرزه می‌رود، ار بی غمِ رُخَت سپری‌است هزار سال ز سر دادنت گذشت و فلک هنوز هم به عزای تو گرم نوحه‌گری ‌است به روز حشر، دمی خنده از لبش نرود هر آن کسی که دمی در مصیبت تو گریست علیرضا قاسمی✍ .
‍ . شفق رنگ چشمای صادق،لب لعل قرآن ناطق غزل خون و سرخه شبیه، شقایق مادر بیا و گره واکن از کارم امشب مادر بیا و ببین چشم بیدارم امشب مادر بیا و ببین خون به لب دارم امشب ببین خون به لب دارم امشب +++++ شبیه تودارم نشونه،رو دستام رد تازیونه کشید از در خونه آتیش زبونه مثل تو پای برهنه تو کوچه دویدم مثل تو رو خاک کوچه خودم رو کشیدم مثل تو خسته دویدم خمیدم بریدم +++++ غمم غصه عمه بوده،دیدم خونم آتیش و دوده روی یاسمن های باغم کبوده دیدم تو آتیش خونه همه خیمه ها رو دیدم پر چادر سوخته ی عمه هارو دیدم غروب و پریشونی کربلارو https://eitaa.com/emame3vom/62268 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👇
. 1⃣ بانی ِ روضه های کربُ بلا وو شامه ترویج فقه شیعه همّت همین امامه سلاله ی پاک زهرا گفته از دلوجون کارم به کوی امام مهدی خادمیه این امامه ......... اگه هیات / داره عزت اگه اشکام / داره قیمت یقیناً همه از قال صادقه اگه مشگی / به تن دارم تو عاشورا / کفن دارم این رسم ِ امام صادقه .................. طرفداره روضه های اربابه روضه خوان اربابه / سینه چاک اربابه نَفَس و هر دم که قالَ نبی گفته بی معطّلی گفته / حتماً ز علی گفته 💢💢💢💢💢💢 شیخ الائمه یا امام صادق شیخ الائمه یا امام صادق 💢💢💢💢💢💢 2⃣ مصحَف ِ ناطقی وو حضرت صادق هستی فرماندهی ِ شیعه بی شک تو لایق هستی فهمیدم از احادیث زحمت شیعه رو کشیدی دست رو شونه ی گنهکار با همه تو صادق هستی ........... تو اوج ِ در / س ِ فقاهت به شاعر/ گفتی تو راحت برکت روضه ها فوق العادس حدیث میگه / حَلِ الدّین الّا الحُبّ ِ / والبُغض یعنی که دشمن علی زنا زادس ................. به لب داره لعن خلفا هر دم مشگی به تنش بوده / تو شبای محرم سینه سپره بی بی جانمون عقیله بود گفته در وصف عباس / نافذ البصیره بود 💢💢💢💢💢💢 شیخ الائمه یا امام صادق شیخ الائمه یا امام صادق 💢💢💢💢💢💢 ✍ 👇👇
. دامن آلوده و بار گناه آورده ام گر چه آهی در بساطم نیست آه آورده ام هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آورده ام هر که آرد تحفه ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام بر کبوترهای صحنت هدیه ی ناقابلی است گندم اشکی که در این بارگاه آورده ام ناله ام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام نی عجل با کوه عصیان عفو، نازم را کشد رو به سوی مظهر عفو اله آورده ام ذرّه بودم زائر شمس الشّموسم کرده اند قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام گر چه هستم قطره ای ناچیز، یک دریای اشک هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام هر فقیری هست دست خالیش سرمایه اش من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام "میثما" مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو سر به خاک زائرت از گرد راه آورده ام .
. صاحبِ ما،صاحبِ ايران رضاست شاه يلِ لشكرِ شيران رضاست عشق و اميدِ همه ي شيعيان جود و كرم،حضرت باران رضاست اي كه به دنبالِ رهِ جنتي دور نرو كين(كه اين)رهِ آسان رضاست گر زِ جهان گشته دلت مستفيض علتِ اين فيضِ فراوان رضاست چون كه دلم بي سر و سامان شود بر دلِ تنگم سر و سامان رضاست وقتِ نزولِ مرض لا علاج لحظه ي آخر همه درمان رضاست قبله ي دلها همه در مشهد است جانِ دل است و همه جانان رضاست آن كه دهد مهر و محبت و جان در حرمش بر دلِ مهمان رضاست آنكه بَرَد تا به خداي رحيم جايگَه و ارزشِ انسان رضاست وقتِ غم و سختي و در مشكلات ناجيِ سني و مسلمان رضاست او نه فقط قبله ي حاجات ما روي زمين شمسِ فروزان رضاست بر همه اديان كَرَمَش منجليست صاحبِ بخشنده ي دوران رضاست مكه اگر سهميه ي اغنياست كعبه ي دلجوي فقيران رضاست اذن دهنده به محرم و اين بزمِ غمِ شاهِ شهيدان رضاست مُهرِ جوازِ سفرِ اربعين دستِ خودِ شاهِ خراسان،رضاست * رمز عبورم به رَهِ كربلا از درِ دروازه ي مهران رضاست .
. سبک صفایِ زندگیم..... به رقصِ پرچمِت قسم به مشک و عَلمِت قسم شفایِ هر مریضیه..... دَمِ تو به دَمِت قسم صدای ناله‌هایِ بارونو حس می‌کنم تو روضه‌هایِ تو مشک و عَلم رویِ زمین باشه می‌گیره آسمون برایِ تو کاشف‌َالکربِ الحسین عبّاس/۴/ گرفتار پایِ روضه‌هات فراووُن می‌بینم آقا مریضِ اَرمنی میاد پا روضه‌َت می‌گیره شفا اِی عشقِ بین‌ُالمِللی عبّاس وارثِ غیرتِ علی عبّاس سربسته روضه‌َتو می‌خونم من رقیّه بوده بغلی عبّاس کاشف الکرب...... .👇
eb1dedd2c2a68e950986177d8d8c8d3031513913-720p_۲۰۲۲_۰۳_۱۱_۱۷_۳۲_۲۱_۸۹۰.mp3
1.41M
قالَ الحیدر ابو ترابُ اصحابُ المهدی شبابُ 🎙 مهدی رسولی #️⃣ (عج) ای جوون حسین ، منم جوونم ای جوون حسین ، غمت به جونم ای جوون حسین ، دعا کن امشب من خودم رو به آقام بر سونم دعا کن که تو بی نشونیم بیاد و دعا کن که توی جوونیم بیاد و دعا کن که بی پرده نورو ببینم دعا کن که صبح ظهورو ببینم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ای جوون حسین ، منو صدا کن ای جوون حسین ، منو نگاه کن ای جوون حسین برای این که یار مهدی بشم منو دعا کن دعا کن که این انتظار سر بیاد و دعا کن که این جمعه از در بیاد و دعا کن برای جنابش بمیرم دعا کن که پای رکابش بمیرم قالَ الحیدر ، ابوتراب اصحابُ المهدیِ شباب ... ............... زنده کن با خنده هات این خاکو این کویر خشک و بی سامونو بکم ینزل القیص یعنی تو من انتظار میکشم بارونو کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی دلای مرده با تو زنده میشه دل منم بهاریه همیشه می‌پیچه با تو بوی گل همه جا کی گفته با یه گل بهار نمیشه تو میایی و می‌فهمه دنیا معنی حقیقی نوروزو تو می‌رسی با پرچم جاء الحق من انتظار می‌کشم اون روزو عمری از جان بپرستم شب بیماری را گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی کار گل زار شود، گر تو به گلزار آییی نرخ یوسف شِکند، گر تو به بازار آیی وارث ذوالفقار یک روز می‌رسه پیر و جوون عاشق مهدی می‌شن صاحب ذوالفقار علی فرموده: جوونا یاورای مهدی میشن قال الحیدر ابوتراب اصحاب المهدی شباب
. 🎤 ( مولای من : ) طاقتم تاب شد و از تو نیامد خبری جگرم آب شد و از تو نیامد خبری عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند عکسشان قاب شدو از تو نیامد خبری ... امشب یه جوری سلام میده به جدش ، هم روضه میخونه ، هم سلام میده ... من خودم رو میگم ، چیزی نمی فهمم از روضه ی ابی عبدالله ، چیزی نمی فهمم از مصیبت های امام حسین ، کسی که مصیبت ها رو درک میکنه ، امام زمان ارواحنا فداست ، میگه یا جدّا ، صبح و شام برات گریه میکنم ، آنقدر گریه میکنم تا اشکم مبدل به خون بشه ... من چیزی نمی فهمم ، جای که امام رضا ( علیه السلام ) می فرمایند : « إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا » روز عاشورا ، پلک های مارو زخم کرده ... قربونت برم ، آقا آقا آقا ... رباب شب و روز گریه میکرد ، میگن یک سال بیشتر زنده نماند بعد از عاشورا ... بی بی زینب همینطور ... رقیه اونقدر گریه کرد تا گوشه ی خرابه ، بابا رو مجبور کرد بیاد دیدنش ، گفت بابا بیا ، خسته شدم بابا ... بابا بیا منو با خودت ببر بابا ... مگه نگفتی برمیگردم بیا میخوام دورت بگردم عمه رو خیلی خسته كردم دخترت از دنیا بریده بعده تو هیچ خوشی ندیده ببین موهام ، دیگه سفیده بابا بابا .... قربون اشک چشمت برم ، آقا بهت نگاه کرده ... بگو آقا ، می میرم اگه برات گریه نکنم ، آقا می میرم اگه چشم خشک از برگردم ... : گفتم که آب را ببرم خیمه ها ، نشد شرمنده ام به خدا بگو بچه ها ، نشد قبلا هم عرض کردم ، دو طایفه بودند که روز عاشورا نرسیدند ، یک عده بعضی از فرشته ها بودند ، که اجازه گرفتند بیایند کمک ابی عبدالله بکنند ، روز عاشورا بجنگند ، که وقتی اومدند صحنه ی جنگ تموم شده بود ، گفتند خدایا چه کنیم ؟ تموم شده به فیض نرسیدیم ... خطاب آمد اینجا بمانید ، محافظ قبر امام حسین باشید که این فرشته ها هنوز هم هستند ، که گفتم چقدر زائر ارزش داره درب خونه ی ائمه ... پیغمبر خدا (ص) به این فرشته ها میگه ، زوار حسین من ، وقتی دعا کردند ، شما براشون آمین بگید ... امیرالمومنین بهشون میگه ، زوار حسین من وقتی مریض شدند ، شما عیادتشان بروید ... فاطمه زهرا میفرمایند ، به این فرشته ها ، شما تا درِ خونه ، زائرای حسین منو بدرقه کنید ... این ها یه طایفه بودند ، برای یاری مولا نرسیدند و جاموندند ... که اینقدر زائر ارزش داره و عزیزه برای ابی عبدالله و ائمه ... اما یه جماعتی بودند اومدند کمک عمرسعد ، که اونها هم نرسیدند ، اومدند گفتند امیر ، ما چه کنیم ؟ نرسیدیم ؟ در ثواب قتل حسین ، میخواهیم شریک بشیم ... ؟؟؟ میدونید چی دستور داد ؟ گفت اسباتون رو نعل تازه بزنید ... بدنش رو زیر سُم اسب ها ... تنِ سالار زینب به زیر سُم مَرکب به خون غلطیده یارب حسین کفن ندارد ... من چی بگم ؟ به خدا نمیتونم حقشو ادا کنم ؟ من نمی فهمم امام حسین کیه ؟ کربلا چیه ؟ زائراش کی هستند ؟ ... همش معجزه است ، ارباب داره قدرت نمایی میکنه ، این همه زائره ، یکی گله نداره ... همه غرق عشق مولا ... تازه برگرده چقدر تعریف میکنه ، که اربعین ... اجرا در .👇
. ( سلام الله علیها ) 🎤 من همنیجا دلم رفت مدینه مدینه مدینه ، یه شبی هم چند تا طفل 5 ساله با قد و نیم قد ، پشت سرِ بابا ایستادند ، به بدن مادر نماز خوندند ... ا ون شب علی خیلی غریب بود : شمع خموشِ مارا از خانه بردند تابوتِ مادرم را شبانه بردند مدینه در نوایِ اَمَن بُجیب است ؟ مادر به خانه برگرد ، بابا غریب است ... اما غربت امیرالمومنین آنجا نمایان شد ، وقتی بدن رو دفن کرد « تنها » ، با دستان پیغمبر ... خاک روی بدن ریخت ، وقتی روی قبر رو هموار کرد ، پرده ها کنار رفت ، دستش رو روی دستش زد ، علی چه کردی ؟ علی با دست خودت گُلت رو زیر خاک کردی ؟ سردارِ خیبره ، فاتح خیبره ، اما دیگه زانواش توان نداشت ... صحنه ای بچه ها دیدند ، جگرشون سوخت برای غربت بابا ، یه مرتبه دیدند بابا خم شد ، صورت روی قبر مادر گذاشت ، هی صدا میزنه فاطمه ، فاطمه ، فاطمه ... « نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ » فاطمه جان ، بلند شو ببین ، دیگه نفس علی بالا نمیاد ... بگم یا علی ، مدینه صورت روی قبر فاطمه گذاشتی ، گریه کردی ، ناله زدی ، کربلا هم حسینت صورت رو صورت علی اکبرش گذاشت ، اما کربلا ، بدن ارباً اربا بود ، هی صدا میزد : وَلَدی وَلَدی وَلَدی ... .👇
_ برما عنایت آمد روز ولایت آمد غرق شادی قلوب تمام ما مهدی زهرا شده امام ما کعبه ی دلها مهدی زهرا غرق شادی جهان شد مهدی صاحب زمان شد آخرین منجی و روشنگر است او از نسل حیدر و پیغمبر است او کعبه ی دلها مهدی زهرا فرزند دوم حسن شد ماه هر انجمن روشن ز نورش همه عالم گشته در بین اولیا او خاتم گشته کعبه ی دلها مهدی زهرا مهدی یوسف زهراست روشنی بخش دلهاست نور خدا جلوه گر از روی اوست امشب دل منتظران سوی اوست کعبه ی دلها مهدی زهرا شیعه ی حیدر شادند امشب از غم آزادند جشن بیعت است و جشن هم عهدی امام عالم شد حضرت مهدی کعبه ی دلها مهدی زهرا گوهر یکتا مهدی ماه دلارا مهدی امشب همه مهمان مهدی هستند ریز خوران خوان مهدی هستند کعبه ی دلها مهدی زهرا در دلها نور مهدی است بر لبها شور مهدی است دین با مهدی زهرا شد پاینده دلها شده با ولایتش زنده کعبه ی دلها مهدی زهرا آقا چشم انتظارم بهر تو بیقرارم این آرزویم مولا و امیرم یک لحظه رویت ببینم بمیرم کعبه ی دلها مهدی زهرا
. 🏷اشک میریزه رو گونه هام ۰۴_۰۷_۱۴۰۱ بانوای دلنشین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اشک‌ میریزه رو گونه هام باز حرم تورو دیدم رو بروی گنبد تو دست به سینه سلام میدم سلام آقا به گدای قدیمی نگاه کن عزیزم سلام آقا منو مثل همیشه دعا کن عزیزم سلام آقا ؛ آقا جانم سلام آقا عمریه عاشق گنبد طلاتم سلام آقا یکی از نوکرای صحن و سراتم سلام آقا ؛ آقا جانم دوست دارم آقا زار میزده تو حرمت هر کسی که مریض داره لطفت آقا زائر تو دست خالی نمیذاره سلام آقا تو میدونی چقدر غم و غصه زیاده سلام آقا به ما هیچ کسی غیر تو محل نداده سلام آقا ؛ آقا جانم بدم اما تویی که همیشه بم محل میذاری بدم اما تو گرفتاریا اقا هوامو داری بدم اما دوست دارم دوست دارم آقا لینک فایل صوتی https://media.bakieh.ir/nava/Shahadat_Emam_Reza1401/Shahadat_Emam_Reza1401%20%283%29.mp3 ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ایام .
2. آقا بیا.mp3
4.28M
( عجل الله تعالی فرجه ) اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است (آجرکَ الله ،یا بنَ الحسن ) جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دل ها به یاد غصۀ او پُر ز آذر است ... روضه_امام_کاظم ، ( دلها رو روانه کنیم کنار حرم با صفاش ) مرثیه خوانِ حضرت کاظم خودِ خداست بانی روضه ، حضرت زهرای اطهر است ( امشب آسمان و زمین ، عزادار آقا موسی بن جعفر هست ، امشب همه عالم عزادارند ، بانی تمام روضه ها ، مادرش زهراست ) زندان نگو ، که گرمِ مناجات با خداست غار حرایِ حضرت موسی بن جعفر است ( قربون غریبیت برم آقا ) از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه وِرد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودیِ بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم ( آقا جان ، یا بن الحسن ، قربون شال عزات برم آقا... ) ای من فدایِ شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه یِ موسی بن جعفر است ( هر کجا نشستی ، حالا امام زمانت رو دعوت کن : یا صاحب الزمان... ) به همت جواد افشانی
7. زاده پیغمبر ص.mp3
2.03M
زاده ی پیغمبر اومد ، دسته گل حیدر اومد عاشقا بیاید گل بریزید « اکبر اومد » بحر حسین نور عینه ، شهزاده ی عالمینه برای جوونای جهان سروَر اومد ... آی جوونا الگوی شما کیه ؟ « اکبره » آی عاشقا ولی خدا کیه ؟ « اکبره » هیئتیا صاحب دلا کیه ؟ « اکبره » صفا کیه ؟ « اکبره » منا کیه ؟ « اکبره » دلبر دلبرا کیه ؟ « اکبره » گل فاطمه وارث مرتضی کیه ؟ « اکبره » اونی که تو تاریکی مهتابه « اکبره » اونی که لیلا براش بیتابه « اکبره » شِبه پیغمبر ، یا علی اکبر .. به همت جواد افشانی
5. صوتی از حرم.mp3
2.97M
ز حرم ، جانب میدان به صف کربلا همه ی لشگریان ، در عجبند ای خدا که نبی ، آمده یا اینکه علی آمده رجزش ، قلقله کرده نوه ی مرتضی انا علیِ ابنِ حسینِ ابنِ علی انا هاشمی نسب انا قتالُ العرب ثمرِ سلسله یِ ، حیدر خیبر شکنم لرزه بر، پیکره ی لشگرِ دشمن فکنم شیوه ی ، شیر جمل جلوه ی جنگم شده چون پرورش ، یافته ی دستِ امام حسنم انا علیِ ابنِ حسینِ ابنِ علی انا هاشمی نسب انا قتالُ العرب زده از ، مِیمنه بیرو ن برود میسره برود ، کار عدو را بکند یکسره پدرش ، خیره به میدان که نگاهش کند برسد ، نغمه ی تکبیرش از آن حنجره علوی ، مکتب مو آینه داره پدرم رعد و برق ، مَرکبَ مو بالِ ملائک سپرم شَکر حق ، مفتخرِ منصبِ سر لشگریه لشگرِ ، زیمنبو تحتِ لِوای قمرم انا علیِ ابنِ حسینِ ابنِ علی انا هاشمی نسب انا قتالُ العرب همه در حیرت جنگش که عجب محشریست به ابالفضلِ علی رفته به جنگ آوری ادبش فاطمی و تا ب و تبش هاشمی قدمش ، محکم و ثابت جنمش حیدری به لبم ، نصر و دعا سهمِ حرم غم نشود که قسم ، آخر و الامر حرمله آدم نشود حاضرم ، اینکه هزار دفعه بمیرم به خدا نخی از ، روسریِ عمه ی ما کم نشود انا علیِ ابنِ حسینِ ابنِ علی انا هاشمی نسب انا قتالُ العرب ...
( سلام الله علیها ) حجه الاسلام والمسلمین اَلسَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةُ الزَّهرا ،آجَرَکَ الله فی مُصیبَتِ اُمِّک ، بزارید از همین امروز شروع کنم ، بدن خانومشو دفن کرد ، دیدن گریه امان پیغمبر(ص) رو گرفته ، هم تو قبر داره زار زار گریه میکنه ، هم خدیجه رو دفن کرد ،لحد وچید ...اینقده گریه کرد .... هرچی زیر بغلشو گرفتن دلش آرام و قرار نداشت ، یه پیغمبر(ص) بود و یه فاطمه ۵ ساله... برگشت منزل ، هنوز قطرات اشک روی صورت مبارک غلطان بود ، فاطمه آمد ، دورِ بابا می گشت ،... هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ بابا بگو ببینم ، مادرم کجاست ؟ پیغمبر(ص) ، بغلش گرفت ، آرومش کرد ، بوسیدش ، فرمود : دخترم ، جبرئیل برام خبر آورد ، مادرت توقصری از قصرهای بهشتیه ، نگران نباش .... ها ... امشب دلهاتون رو میخام ببرم یه جایی که خیلی باهاش کار داریم ، هر گِره کوری به کارت بخوره ، میری سراغ این آقا ... اینجا یه دختر بود ، سراغ گرفت ، جلوی باباش سد شد ، هی میگفت : اَینَ اُمّی ؟ اَینَ اُمّی ؟ یه نازدانه ای هم ، کربلا من می‌شناسم ، تا دید بابا داره از علقمه میاد ، جلوی بابا سد شد، هی دورِ ابی عبدالله میگشت ، هی می گفت : اَینَ عَمّی ؟ بابا اَینَ عَمّیَ العَبَّاس ؟ اینجا دیگه ابی عبدالله نتونست طاقت بیاره ،حسینم گریه کرد ، تا ابی عبدالله گریه کرد ، نوشتن زینب هم رسوند خودشو ، گریه کرد ، زینب هم سوال کرد : اَخی ، اَینَ اَخیَ العبَّاس ... گریه ابی عبدالله بیشتر شد ... حواله کن ... ها ... از شام غریبان اُمُّ المومنین رفتیم علقمه و روضه قمربنی‌هاشم ... ها ... داداش بگو ببینم برادرم عباس رو چه کردی ؟ جواب سکینه و جواب زینب هردو رو اینجوری داد، آمد عمود خیمه عباس رو کشید ، یعنی دیگه آماده ی اسیری بشید ، حسین ... .👇
. حمزه که جان عالَم و آدم فداي او لب باز مي کنم که بگويم رثاي او ... مردي که در شجاعت و هيبت نمونه بود در غيرت و شُکوه و شهامت نمونه بود شيرِ خدا و شير نبي فارسَ العرب در انتهاي جاده یِ مردانگي ، ادب هم يکه تاز عرصه یِ جنگ و نبردها هم آشناي بي کسيِ اهل دردها هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود خورشيد آسماني و روشن ضمير بود شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش او صاحبِ تمام صفات حميده بود دل را به نور حضرت حق پروريده بود الگوي اهلِ سرّ و يقين بود « طاعتش » يعني زبانزد همه مي شد « عبادتش » در آسمان مکه ی دلها ستاره بود بر قلبهاي خسته اميدي دوباره بود بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار شد آسمان روشن آن روز تارِ تار آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت از آسمان و خاک زمين خون تازه ريخت حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد کم کم براي حمله ی‌ دشمن مَجال شد آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست خورشيد چشمهايِ رئوفش به خون نشست لبريز زخم بود و جراحت دل نبي از دست رفته بود همه حاصل نبي ميدان خروشِ ناله ی‌ واويلتا گرفت عالم براي غربت حمزه عزا گرفت جانم فدايِ پيکر پاک و مطهرش جانم فدايِ زخم فراوان پيکرش اما هنوز غربت آن روز مانده بود داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت آري ، دلم گرفته ز اندوه ديگري دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد از خيمه تا حوالي گودال « مي دويد ... » گمان نمی‌کنم این روحِ پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟ اگر خدای نکرده برادرم باشد! چرا عبای پیمبر نمی‌گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ فدای خواهر مظلومه‌ای که نالان گفت : کنار کشتۀ گودال ، مو پریشان گفت : گمان نمی‌کنم این زیر نیزه افتاده حسینِ فاطمه ، یعنی برادرم باشد .👇
2. نیمه شب آمد.mp3
7.97M
( علیه السلام ) نیمه ی شب آمد و جز من کسی بیدار نیست میکِشم آه از نهاد و غیر از اینم کار نیست سویِ ظلم آبادِ کوفه رو مکن دیگر یا حسین کوفیان را با تو ای امید زینب ،کار نیست یک گل کنار علقمه فتاده دستش شده از تن جدا « ابالفضل » بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ... تشنه ی عشق حسین ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا .. از بالای دارالاماره صدا زد : « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه » ، هر سلامی یه جوابی داره ، کجا جواب شنید از اربابش ابی عبدالله ؟ لحظات آخر دیگه تنها شده ، دیگه کسی رو نداره ، علی اکبر ارباً اربا شده ، عباس کنار علقمه افتاده ، ابی عبدالله تنها شده ، تکیه به نیزه ی غریبی داد ، صدا زد : کجایی مسلم ؟ کجایی حبیب ؟ کجایی هانی ؟ بیائید ببینید آقاتون غریب شده ... اما میدونید چی شد ؟ لحظاتی بعد زینب دید نیزه دار ، داره با نیزه میزنه ، شمشیر دار داره با شمشیر میزنه ... سری به نیزه بلند است در برابر زينب خدا كند كه نباشد سرِ برادر زينب کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفیِ بی مُروَّت شرم و حیا ندارد (حسین ، حسین .. ) تکرار