.
#زمینه
#شور_
#زنجیرزنی
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#علی_جان_ببین_که_من_خون_جگرم
🌷🌷🌷
✅بند اول
علی جان ببین که من خونجگرم
علی جان نکن تلظی به برم
علی جان مرو زپیشم پسرم
💧💧💧
رباب بیاببین,
علی تو سیراب کردن
رباب بیا ببین,
دعاتو مستجاب کردن
رباب بیا ببین,
که دلم روکباب کردن
اسوده خوابیدی رو دستام پسرم پسرم,پسرم
میسوزه از داغه تو بابا جگرم جگرم,جگرم
علی,,, لای لای علی,,,,لای لای علی
__________________
✅بنددوم
بمیرم
شد پاره پاره حنجرتو
بمیرم
نمونده ازپیکرتو
بمیرم
پره ازخون شدسرتو
🌷
رباب بیا ببین
نعش اصغرروبرومه
رباب بیا ببین
که چه بغضی تو گلومه
رباب بیا ببین
که علی کارش تمومه
😭
فذبح الطفل العشان من الورید الی الورید
مرغ شش ماهه ی من از قفس پرید
علی,,,,لای لای علی,,,,لای لای علی ع
_______________
✅بندسوم
علی جان. نماز میخونم به تنت
علی جان بی سرمی مونه بدنت
علی جان. اخه چه جوری زدنت
😭
چه جور وداع کنم با تو ای دردونه ی بابا
چه چور بسپارمت علی جونم زیر خاکا
اخه میترسم. از. طمع اون نیزه دارا
😭
کرده پیرم داغ غم تو (پسرم)۳
رباب میمیره از ماتم تو (پسرم)3
_________________
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#حسین_جبرییل_نژاد_دلجو
#مجیدمرادزاده_غلام_قنبر
👇
.
#واحد_سنگین
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#عطش
#دعاکنید_که
🏴بند اول
دعا کنید که،بارون بباره
یه مادری تو خیمه ها،دل بیقراره
دل بیقراره،آروم نداره
همه امیدش به اینه،بارون بباره
حال دلش پریشونه
لالایی لالا میخونه
چشم انتظار بارونه
دلش گرفته۲
دل نگرون و مضطره
که حق بدید یه مادره
تشنه تر از تشنه تره
دلش گرفته۲
گهواره رو آروم آروم
آروم آروم تکون میده
سخته ببینه بچشو
که با تلظی جون میده
لای لای علی،لای لای علی
🏴بند دوم
میون خطبه،حرمله اومد
گفت بزنم امیر پدر،رو یا پسر رو
هدف گرفتو،تیرو رها کرد
تیر سه شعبه ای که کرد،کار خنجر رو
من الورید الی الورید
گلورو گوش تا گوش برید
سر از تن علی پرید
آه و واویلا۲
دل حسین و غم گرفت
حیرون راهه حرم گرفت
بغضش شکست و دم گرفت
لالایی لالا۲
رباب تو خیمه چشم براه
حسین به پشت خیمه ها
میریزه خاک روی علی
میخونه زیر لب لالا
لای لای علی،لای لای علی
🙏التماس دعای خیر
🎤بانوای زیبای کربلایی مهدی پیروی
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#نوحه
#واحد
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
من شیرخوار دشت کربلایم
شش ماه سرباز شه ولایم
بوده شعارم اول ولادت
من تشنه ام من تشنه شهادت
گرچه به شور و شینم قربانیه حسینم
علی کربلایم
غدیر من همینجاست دستم به دست باباست
علی کربلایم
(علی علی علی اصغر)
منما تلظی غنچه ی خزانم
آبی ندارم بر تو من رسانم
منما سفیدیه گلو نمایان
ترسم که در آغوش من دهی جان
ای حرمله سراسر آتش بگیری آخر
کشتی علی من را
کردی تو دل کبابم شرمنده ی ربابم
کشتی علی من را
(علی علی علی اصغر)
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#واحد_سنگین
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
لالا لالا اصغرم لالا
ای گل نیلوفرم لالا
رحمی بکن ای عزیز مادر
به این حال مضطرم لالا
میسوزی از تشنگی،میسوزه مادرت پا به پات
یکمی آروم بگیر،مادر آخه میگیره صدات
بمیرم برای/ترک های لبهات/علی جون بخواب
دعا کن بباره/تو قحطی یه بارون/نبینی سراب
(علی جون لالایی) ۲ لالایی گلم
کمین کرده حرمله انگار
برای قتلت داره اصرار
ترسم اینه با سه شعبه تیری
گلوتو مادر بده آزار
به دست بابات دادم،مطمئنم که میای پیشم
چه میدونستم آخه،اینجوری میزنی آتیشم
شدی پرپر ای گل/روی دست بابا/جدا شد سرت
میام پشت خیمه/میخونم لالایی/واسه پیکرت
(علی جون لالایی)۲ لالایی گلم
👇
.
#زمزمه
#واحد
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#لالاگلم_لالاگلم
🏴بند اول
لالا گلم لالا گلم
از تشنگی میسوزی نداری توون
لالا گلم لالا گلم
مثه ماهی دور از آبی و میدی جون
لالا گلم لالا گلم
دارم دعا میخونم بباره بارون
تو هی تلظی میکنی و
نداره چاره مادر تو
شیری نداره مادر تو
قربون چشمای تر تو
ناله نزن حرمله میفهمه
میدونی که چقدر بی رحمه
سفیدیه گلوتو میبینه
غنچمو از رو شاخه میچینه
لای لای علی علی لای لای
🏴بند دوم
لالا گلم لالا گلم
چشماتو ببند آروم و راحت بخواب
لالا گلم لالا گلم
با گریه نده انقده من رو عذاب
لالا گلم لالا گلم
رفته عمو عباس بیاره واست آب
من میدونم تشنه ای اما
طاقت بیار عزیز مادر
انقده چنگ نزن به سینم
فدات بشم علی اصغر
ناله نزن حرمله میفهمه
میدونی که چقدر بی رحمه
سفیدیه گلوتو میبینه
غنچمو از رو شاخه میچینه
لای لای علی علی لای لای
🏴بند سوم
لالا علی لالا علی
دیدم تورو پشت خیمه پس کو سرت
لالا علی لالا علی
وای چی میبینم پاره شده حنجرت
لالا علی لالا علی
کاش تیر میزدن جای تو به مادرت
شیر توی سینمه فراوون
بازم زبون بگیر علی جون
باور نمیکنم گرفتن
تورو ازم با تیر علی جون
لالایی طفلکم علی لای لای
سرباز کوچکم علی لای لای
تو رفتی و من شدم آواره
جات خالیه علی تو گهواره
لای لای علی علی لای لای
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
#زمینه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#یه_مادری_تو_کربلا
🏴بند اول
یه مادری تو کربلا/داره تو دلش اضطراب
آرزوشه داماد کنه/روزی پسرش رو رباب
آرزوشه روزی بیاد/که ببینه داره عروس
ولی تمومه نقشه هاش/تو کربلا میشه برآب
ولی چیشد/بگم براتون
تا در بیاد/اشک از چشاتون
روضه بگم/کنم دعاتون
حرمله آخر/برید امونش
علی رو بی سر/دادن نشونش
تیر سه شعبه/گهواره خالی
شدش دلیله/قد کمونش
(علی لالایی_علی لالایی_علی لالایی_علی لالایی)
🏴بند دوم
صدای هل من ناصره/بابارو تا اصغر شنید
راوی میگه دیدم یهو/از توی گهواره پرید
خودشو رسوند به بابا/بهونه ی آب و گرفت
مثل همیشه خندید و/ناز باباشو میکشید
ولی چیشد/بگم براتون
تا در بیاد/اشک از چشاتون
روضه بگم/کنم دعاتون
کینه ها داشتن/از اسم حیدر
براش مجهز/شدش یه لشکر
حرمله اومد/با عمر سعد
تیر سه شعبه/زدن به اصغر
(علی لالایی_علی لالایی_علی لالایی_علی لالایی)
🏴بند سوم
عبا روی اصغر کشید/دیدن که حسین حیرونه
هی میره سمت دشمن و/داره لالایی میخونه
میگه چی بگم به رباب/که چی اومده سره علی
چجوری برم خیمه ها/منتظره مادره علی
ولی چیشد/بگم براتون
تا در بیاد/اشک از چشاتون
روضه بگم/کنم دعاتون
یه قبر کوچیک/به پشت خیمه
میکَنه ارباب/با قلبی بی تاب
علیشو تو قبر/میذاره ارباب
میریزه خاک و/به روی مهتاب
(علی لالایی_علی لالایی_علی لالایی_علی لالایی)
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
📝 #بالا_بلند_بابا_گیسو_کمند_بابا
🖊 #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_هشتم_محرم #_۱۳۹۸
🖊 #هیأت_رایة_العباس "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بالا بلنده بابا / گیسو کمنده بابا
اگه تو بری تو این غریبی / دل به کی ببنده بابا...
ای ماهی غرق خونم
ای باغ گل خزونم
پاشو که منم مثه تو، نیمه جونم...
پاشو بریم که سکینه بی قراره
چجوری برت گردونم ای پاره پاره
از من مگه دل بریدی / حال پدر و ندیدی
کُشتی منو بس که رو خاک، پا کشیدی
تازه جوون بابا / دردت به جون بابا
حالا دیگه کی بشه عصای / دست غرق خون بابا...
پاهام دیگه نای برگشتن نداره
چجوری برت گردونم ای پاره پاره
بالای سرت می شینم / جون کندنت و می بینیم
آتیشه به جای دل تو، عمقِ سینم
رفتی همه امیدم / رفتی یلِ رشیدم
حالِ دلمو باید بپرسی از محاسنِ، سفیدم
غمت داره جونم و بر لب میاره
چجوری برت گردونم ای پاره پاره
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
1_100893223.mp3
14.47M
#زمینه
حضرت علی اکبر علیه السلام
«بالا بلند بابا گیسو کمند...»
#شب_هشتم_محرم الحــــرام ۱۳۹۸
هیئـــت رایة العبـاس "عليـه السلام"
.
مُسمّط مثلّث_
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
صورت وسیرتِ او مثلِ رسولِ مدنی
در حیا فاطمه و حیدرِ شمشیرزنی
قدُّوقامت علوی صبروُکرامت حسنی
راه می رفت حرم مستِ تماشا میشد
آب در وقت اذانَش دلِ بابا میشد
علیِ اوّل دربارِ حسین ابن علیست
حضرتِ یوسفِ بازارِ حسین ابن علیست
همه جا یارِ علمدارِ حسین ابن علیست
با شتر آب از آن شطِّ خسیس آوردهَست
علیاکبر همهجوره به عمویش رفتهَست
حرمی آب ندارد... وَ علی تاب نداشت
تابِ تنهایی و بیتابیِ ارباب نداشت
تابِ دیدارِ گلِ تشنهیِ بیخواب نداشت
رخصتِ رزم اگر قبلِ عمو میخواهد
تشنهیِ جامِ وصال است سبو میخواهد
کربلا چیست؟! ببینید اطاعتها را
زیروُرو کرده عباراتِ مسمّطها را
میکند با نظری فتح دلِ شطها را
تشنهیِ دیدنِ باباست که بر میگردد
دستبوسِ پدرش قرصِ قمر میگردد
معرکه زیرِ قدمهایِ علی میلرزد
یک نگاهش به دو دنیا به خدا میاَرزد
اَشهَدُ اَنَّ علی یکتنه بر لشکر زد
بر لبش ذکر مدد اُمِّ اَبیها دارد
جز ولایت همه ابعادِ علی را دارد
اسمِ حیدر وسط آمد کوفه غوغا کرده
کوچهای تنگتر از فاطمیه وا کرده
هرکسی زخم زده لعنِ علی را کرده
کاش خونها نَچکد بر رویِ چشمانِ عقاب
سویِ دشمن نَبَرد جسمِ علی را به شتاب
گلّهای گرگصفت بر سرِ او میریزد
هر کجا تکّهای از پیکرِ او میریزد
از نوکِ قیچیِ زنها پرِ او میریزد
شبهِ پیغمبرمان میشود اِرباً اِرباٰ
علیِ اکبرمان میشود اِرباً اِرباٰ
رویِ زانو میرود یوسفِ زهرا ای وای
بوریایی برسانید به بابا ای وای
چیده شد رویِ حصیری گلِ لیلا ای وای
عمّه آمد همهیِ بیشرفان هو کردند
گفت زینب که نَمان لشکریان نامردند
وقتِ تشییعِ جوان است بگو یازهرا
قامتِ روضه کمان است بگو یازهرا
روضه با مادرتان است بگو یازهرا
بوریا رفت و دلِ حضرتِ بابا را برد
ندبهیِ عمّهیِ سادات دلِ ما را برد
#حسین_ایمانی
.
#غزل_مصیبت
#شب_هشتم_محرم
با زمین خوردنِ تو شاه زمینگیر شده
پایِ این پیکرِ صدپاره پدر پیر شده
به سویِ تو نَدویدم که خَزیدم بابا
اُف به دنیا پدر از زندگیاش سیر شده
ای اذانِ حَرمم واژهبهواژه شدهای
اِرباً اِرباٰ وسطِ معرکه تصویر شده
حمزهیِ لشکر من مُثله شدی واویلا
آمدم سویِ تو امّا چقدَر دیر شده
تکّههای بدنت رویِ حصیری چیدم
چند تا گمشده یا جسمِ تو تبخیر شده
همهیِ دشت به حال من و تو میخندند
طعنه با روضهیِ غمهایِ تو درگیر شده
بر رویِ شانهیِ یاران به حرم میآیی
وقتِ تشییعِ علیاکبر و تکبیر شده
لختهخون از دهنت با سرِ انگشت کشید
العجل گفت پدر از غمِ تو پیر شده
#حسین_ایمانی
.........................
🏴 اشعار #شب_هشتم_محرم
______
#حضرت_علی_اکبر #بحر_طویل
به میدان آمده شیر نره نسل علی ابن ابی طالب
خدایی هم شبیه مرتضی بر لشکر دشمن شده غالب
به لب نام علی دارد به سر سربند زهرا را
قیامت کرده انگاری زمین و آسمان ها را
سپاه کفر را حیران خود کرده دلاور مردِ این بیشه
شروع کرده رجر خوانی برای نسل بی ریشه
که ای اف بر شما و دین و دنیاتان
بترسید از عذاب قبر و فرداتان
به جنگ آیه ی نور خداوند آمدید اما دریغ از اندکی توحید در بین شما...آری..شمایی که ندارید از خدا ترسی و فکر روز محشر را نکردید و نمی داندید با زهرای مرضیه چه باید کرد از خجلت که مهرش را به روی پاره ی جانش شما بستید و او را خارجی خواندید و قصد کشتنش دارید اما نه...
به نامِ نامی حیدر
مدد از ساقی کوثر
تمام دشت را پر می کنم از سر
منم اولاد پیغمبر
علیِ اصغر کرب و بلایم من که بعد از مرتضی خوانده است بابایم علی اکبر
اگر مردی میان این جماعت هست بسم الله
کسی را ذره ای در دل شجاعت هست بسم الله
بیاید تا ببیند ضرب شست حیدر کرب و بلا را..هان
من از نسل اباالفضل عملدارم
جهانگیرم..جهان دارم
به جان مادرم زهرا سر از جسم سپاه کفر بردارم
یکی آمد که با پای خودش سیری کند قعر جهنم را
غضب دارد علی اکبر
نگاهش کرد پا تا سر
به یک ضربه چنان روی زمین انداخت آن ملعون بزدل را که لشکر بر خودش لرزید از ترس علی و کار مشکل شد
حریفان یک به یک،پرمدعا
بر جنگ اکبر آمدند اما
نماند از هیبت آنها
به جز نعشی بدون سر
بنازم بر علی اکبر..بنازم بر علی اکبر
ندارد چاره ای دشمن به جز نامردی و حیله
علی را دوره اش کردند از هر سو و بستند راه را بر او و با ضرب عمود نانجیبی یک شکاف آمد میان فرق و ابرو و حجاب خون میان او و چشمش نیز حائل شد
ز اشک آسمان خاک زمین گل شد
ز خودش خون فرقش روی چشم اسب را پوشاند و راه خیمه را گم کرد و آمد در دل دشمن
همین اندازه می گویم که اکبر شد علی اصغر..
حسین آمد به یاری اش رود اما بمیرم من که یک لحظه برایش سخت شد دیدن..
به پای نعش اکبر آمده اما به زانویش
پر از خون است گیسویش
بغل کرده علی را می کند بویش
تصور کن جوانت روی خاک افتاده لب تشنه
تنش را جست و جو کردی به زیر چندصد دشنه
چه حالی و چه احوالی
خودت راهیِ گودالی
تصور کن همان موقع بیاید خواهرت از خیمه و افتد به روی نعش بی جان جوانی که نمانده از تنش چیزی به جز جسمی پر از خالی
نمیدانی چه می آید سرت وقتی که میبنی به اشک خواهرت یک عده میخند با شادی و خوشحالی
جوانش اربابا بود و زینب هم پریشان بود و بی تابش
صدا میزد که خیز از جا و زینب راببر تا خیمه بابایت فدای قد و بالایت
ببین دیگر ندارد چاره بابایت
صدای دیگری از عمق دل میزد
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
🔸شاعر: #آرمان_صائمی
.
.
|⇦•یک نفر در میان گودال ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی #حسین_طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
یک نفر در میان گودال
صد نفر میزدن زینب را
تیغ ها مانده بود در بدنُ
با سپر میزدن زینب را ..
یک نفر در میان گودال
صد نفر میزدن زینب را
هرچه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدند زینب را ..
ای .. حسین ...
لشکریان خیره سر
چند نفر به یک نفر ..
خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم
نیزه رو بیرون از تنت کشیدم بریدم
نشستمُ شکستمُ
نگاه بکن نیزه بریده دستمُ
ببین حسین که خستمُ
موند تو دلم زخمِ تو رو نبستمُد..
اَمونَمو توانمُ
بریده بود رگ بریده جونمُ
باغ پر از خزونمُ
فاضله الرشیدهی کمونمُ
خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم
العطش لبهاتُ که شنیدم بریدم
دویدمُ رسیدمُ
یه جای سالم به تنت ندیدمُ
ناله فقط کشیدمُ
خُب بذارید بغل کنم شهیدمُ
بریدمُ خمیدمُ
بدون پیرهن تو رو که دیدمُ
به خاک و خون تپیدمُ
چادرمُ روی تنت کشیدمُ
ــــــــــــــــــ
#عاشورا
#امام_حسین
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
👇