آیه ۱۰۶سوره #نحل
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
هر كس پس از ايمان آوردن خود به خدا كفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت] مگر آن كس كه مجبور شده (ولى)قلبش به ايمان اطمينان دارد ليكن هر كه سينه اش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود
🌀كلمه «اطمينان» به معناى سكون و آرامش است - شرح صدر به معناى باز كردن سينه به نور الهى و سكينه اى از ناحيه خدا است
🔷در دوران مكه، گروه اندكى از مردم به پيامبر اسلام ايمان آورده بودند و آنها هم تحت شكنجه و فشار كفار قريش قرار داشتند و ممكن بود بعضى از آنها كه ايمان محكمى نداشتند در اثر فشارهاى وارده، دست از اسلام بردارند و مرتد شوند. در اين آيه به كسانى كه ممكن است چنين وضعيتى پيدا كنند هشدار شديد داده مى شود، ولی در همين آيه گروهى از اين مجازات استثنا مى شوند!
🔹گفته شده كه استثناء اين آيه درباره گروهى از مسلمانان نازل شده كه در مكه تحت شكنجه و فشار بودند و ازجمله آنان عمّار و پدرش ياسر و مادرش سميّه بودند و كفار قريش از آنها مى خواستند كه دست از اسلام بردارند و به آنها شكنجه هاى سختى مى دادند، به طورى كه پدر و مادر عمّار در اثر شكنجه به شهادت رسيدند ولى عمّار براى نجات از دست آنان كلمه كفر به زبان آورد و آنان از او دست برداشتند. عمّار گريه كنان نزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول اللّه، مجبور شدم از تو بدگويى كنم و از بت هاى آنان به نيكى ياد كنم. پيامبر اشك چشمان او را پاك كرد و فرمود: اگر باز هم در چنين موقعيّتى قرار گرفتى همين كار را بكن و در همين رابطه، اين آيه نازل شد.
- در واقع در اينجا اشاره به دو گروه از كسانى است كه بعد از پذيرش اسلام راه كفر را پيش مى گيرند؛
🔹نخست آنها كه در چنگال دشمنان بى منطق گرفتار مى شوند و تحت فشار و شكنجه آنها اعلام بيزارى از اسلام و وفادارى به كفر مى كنند، در حالى كه آنچه مى گويند تنها با زبان است و قلبشان مالامال از ايمان مى باشد، اين گروه مسلما مورد عفوند، بلكه اصلا گناهى از آنها سر نزده است ، اين همان #تقيه مجاز است كه براى حفظ جان و ذخيره كردن نيروها براى خدمت بيشتر در راه خدا در اسلام مجاز شناخته شده است .
🔹گروه دوم كسانى هستند كه به راستى دريچه هاى قلب خود را به روى كفر و بى ايمانى مى گشايند، و مسير عقيدتى خود را به كلى عوض مى كنند، اينها گرفتار غضب خدا و عذاب عظيم او مى شوند.
🔷ممكن است #غضب اشاره به محروميت آنها از #رحمت الهى و هدايت او در اين جهان باشد، و #عذاب عظيم اشاره به كيفر آنها در جهان ديگر، و به هر حال تعبيرى كه در اين آيه درباره #مرتدين شده است بسيار سخت و سنگين و تكان دهنده است .
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#نحل
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🔹 از آیه ۲۸ سوره #غافر در صفحه ۴۷۰ ، فراز ديگرى از تاريخ موسى عليه السلام و فرعون شروع مى شود كه در قرآن مجيد تنها در اين سوره مطرح شده است و آن داستان مؤ من آل فرعون است ، كه از نزديكان فرعون بودو دعوت موسى (عليه السلام ) را به توحيد پذيرفت ولى ايمان خود را آشكار نمى كرد، زيرا خود را موظف به حمايت حساب شده از پیامبر خدا مى ديد، هنگامى كه مشاهده كرد با خشم شديد فرعون، جان موسى به خطر افتاده مردانه قدم پيش نهاد و با بيانات مؤ ثر خود توطئه قتل او را بر هم زد.
🔹 فخررازى و مراغى در تفاسیر خود مىگویند: او از درباریان و رئیس پلیس فرعون بود.
بر اساس حدیثى كه شیخ صدوق در امالى و فخر رازى در تفسیر خود آورده است؛ صدّیقون سه نفرند:
✔️ حبیب نجّار (مؤمن آل یس)،
✔️ مؤمن آل فرعون
✔️ و علىّ بن ابى طالب كه برترین آنان است.
🔹 مؤمن آل فرعون، به جاى القاب بزرگ در مورد موسى، او را مردى ناشناس خواند و گفت: «رجلاً» تا فرعون به ایمان او پى نبرد.
✔️« #تقيه» يا (كتمان عقيده باطنى ) بر خلاف آنچه بعضى مى پندارند به معنى ضعف و ترس و محافظه كارى نيست ، بلكه غالبا به عنوان يك وسيله مؤ ثر براى مبارزه با زورمندان و جباران و ظالمان مورد استفاده قرار مى گيرد.
ضربات غافلگيرانه بر پيكره دشمن جز از طريق تقيه و كتمان نقشه ها و طرحهاى مبارزه صورت نمى گيرد.
و مؤ من آل فرعون نيز تقيه اش براى خدمت به آئين موسى عليه السلام و دفاع از حيات او در لحظات سخت و بحرانى بود.
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#غافر
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
آیه ۲۸ سوره آل عمران(صفحه ۵۳)
لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَفِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَن يَفْعَلْ ذَلِك فَلَيْس مِنَ اللَّهِ فى شىْءٍ إِلا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَ يُحَذِّرُكمُ اللَّهُ نَفْسهُ وَ إِلى اللَّهِ الْمَصِيرُ
مؤمنان نباید که کافران را -به جای مؤمنان دوست وسرپرست بگیرند، و هرکس چنین کند از [لطف و ولایت] خداوند بیبهره است، مگر آنکه از آنان به نوعی تقیه کنید، و خداوند شما را از خویش بر حذر میدارد، و بازگشت به سوی خداوند است
🔵در این آیه سیماى سیاست خارجى، شیوه ى برخورد با كفّار، شرایط تقیّه و جلوگیرى از سوء استفاده از تقیّه بیان شده است.
#ولايت در اصل به معناى مالكيت تدبير امر است ولى در مورد حُب نيز استعمال شده، يك ولى در امور كسى كه تحت سرپرستى او است دخالت مى كند، تا پاسخگوى علاقه او نسبت به خودش باشد، و يك مولى عليه اجازه دخالت در امور خود را به ولی اش مى دهد، تا بيشتر به او تقرب جويد!
در نتيجه اگر ما كفار را اولياى خود بگيريم خواه ناخواه با آنان امتزاج روحى پيدا كرده ايم، امتزاج روحى هم ما را مى كشاند به اينكه رام آنان شويم، و از اخلاق و ساير شؤون حياتى آنان متاثر گرديم، زيرا كه نفس انسانى خو پذير است و آنان مى توانند در اخلاق و رفتار ما تأثیر بگذارند
🟢در آيه مورد بحث كه از دوستى با كافران نهى مى كند و آن را خروج از ولايت خدا معرفى مى نمايد، يك مورد را استثناء مى كند و آن هنگامى است كه مسلمان از كافر بيم و هراس داشته باشد و در موقعيتى قرار بگيرد كه اگر طرح دوستى با او نريزد به خطر مى افتد و از ناحيه كفار تهديد مى شود در چنين حالتى كه حالت تقيه است، طرح دوستى با كفار اشكالى ندارد و اگر جان انسان در خطر باشد واجب مى شود. البته اين اجازه تا وقتى است كه خطر وجود دارد و به مجرد اينكه خطر بر طرف شد، اجازه نيز منتفى مى گردد.
#تقیّه، به معناى كتمان عقیده ى حقّ از ترس آزار مخالفان و ترك مبارزه با آنان به جهت دورى از ضرر یا خطرِ مهم تر است. تقیّه، گاهى واجب و گاهى حرام است مثلاً نمى توان دست به كارهايى زد كه به تباهى دين بیانجامد.
🔵پس از بيان اين احكام، خداوند مؤمنان را از خويشتن برحذر مى دارد که احكام او را اجرا نمايند و بدانند كه بالاخره به سوى او بازگشت خواهند نمود البته خدا موجود ترسناكى نيست و ترس از او به معناى ترس از نافرمانى اوست.
🟢انسان بايد به خاطر اعمال ناشايست و معاصى خود از خدا بترسد وگرنه خداوند، رؤف ، مهربان و رحمان و رحيم است و رحمت او بر غضب او سبقت گرفته است.
توجّه انسان به بازگشت به خدا و اعتقاد به آن، عامل مقاومت در برابر ولایت کافران است.
🌸🍃🌸🍃🌸
#تفسیر_قرآن
#آل_عمران
#تدبر
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir