eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
19.5هزار ویدیو
764 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Hamidershad_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
[ ] معجزه‌آسا در 3 دهه! 14 برابر شدن اندازه چین، اتفاقی معجزه‌‌گونه‌ و معناداری است که پیامی مهم برای تمامی جهان دارد. چین با سرعت بالای خود در افزایش GDP، به دنبال کسب نفع و رفاه بیشتر است. استفاده ایران از این مزیت و تجربه مهم، راهی برای بهبود وضعیت معیشتی مردم خود و کاهش اثر تحریم‌های ظالمانه است. 🆔 @emamsadegh_ir
🔴 رشد اقتصاد ایران بیشتر از ۹۹ کشور جهان اداره امور اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل: 🔹در میان ۱۸۰ کشور جهان که در این گزارش مورد بررسی قرار گرفته اند رشد اقتصادی ایران از ۹۹ کشور در سال ۲۰۲۳ بیشتر بوده است. 🔹ایران پس از بحرین که با رشد ۳.۱ درصد در رتبه نخست قرار گرفته است بیشترین رشد اقتصادی را در مقایسه با سایر کشورهای غرب آسیا داشته است. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال خوش‌یمنِ ایران در اقتصاد چندی پیش صندوق‌ بین‌المللی پول گزارشی درباره وضعیت اقتصاد کشورها از جمله ایران در سال ۲۰۲۴ منتشر کرد. طبق این گزارش تولید ناخالص داخلی و صادرات ایران رشد خواهد داشت و تورم از ۴۰ به ۲۵ درصد کاهش خواهد یافت. 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
💠بشر امروزی آزادی اجتماعی ندارد چون آزادی معنوی ندارد 🔹موجودات زنده برای و به سه چیز احتیاج دارند؛ ، و 🔹تربیت عبارت است از یک سلسله عوامل که موجود زنده برای رشد به آنها احتیاج دارد. 🔹امنیت یعنی هرآنچه موجود زنده در اختیار دارد از حیات و لوازم و وسایل حیات باید امنیت داشته باشد تا از او نگیرند. 🔹آزادی یعنی نبود مانع؛ انسان‌های آزاد انسان‌هایی هستند که با موانعی که در جلوی رشد و تکامل‌شان هست مبارزه می‌کنند. 🔹 یعنی بشر باید در اجتماع از ناحیه سایر افراد آزادی داشته باشد و کسی مانع رشد و تکاملش نشود، محبوسش نکند استثمارش نکند تا قوای فکری و جسمی‌اش برای رشد و تکامل خودش باشد. 🔹آزادی اجتماعی بدون عملی نیست و این است درد امروز جامعه بشری که می‌خواهد آزادی اجتماعی داشته باشد بدون آزادی معنوی و این نشدنی است. 🔹آزادی معنوی همان است که در زبان دین به آن و هم می‌گویند. 🔺بشر امروز به نام جهان آزاد و دفاع از صلح و آزادی تمام سلب آزادی‌ها، سلب حقوق‌ها، بندگی‌ها و بردگی‌ها را دارد. چرا؟ چون آزادی معنوی ندارد. چون ندارد. 🖌علامه شهید مطهری | گفتارهای معنوی 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
💠 رشد گفتمان صریح انقلاب اسلامی 🚩 دکتر سعید جلیلی به عنوان صریح ترین گفتمان انقلاب اسلامی : ۱. در سال ۱٣٩٢ ، سه ملیون و خورده ای رای آورد ٢. در سال ۱۴۰٣ و بعد از 11 سال و این همه تخریب ، بیش از 13 میلیون رای آورد این نکته یعنی 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... در این مدت
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۲] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... دوستان! این بحثی که از قرآن دست گرفتیم و می‌خواهیم مدتی مثلاً حدود ۲ ماه در آن باشیم؛ یکی از عجیب‌ترین و عظیم‌ترین مباحثِ مهدویِ قرآن است؛ بحثی که حاصلِ و به آن، سراسر کیف و تعجب و رشد است؛ پس خواهشاً به این بحث بیشتر عنایت داشته باشید و با حوصله همراهی کنید تا مدام با سرّ در قرآن و عظمت‌های نظامِ إلهی مواجه شوید و کنید. ‼️اکنون موضوعِ ما، دیگر وجهِ أسمائیِ ضمیرِ «نا» نیست؛ بلکه ادامه این بحث با عنوان أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» است! خیلی این مدت توفیقاتِ جالبی داشتیم؛ اعم از اینکه کلی درباره صفات و أسماءِ إلهی که مخلوقِ خدا هستند؛ صحبت داشتیم و از این عناصر به عنوان و أسمائیِ اهل‌بیت (ع) که همان ضمیرِ «نا» در قرآن هستند؛ یاد کردیم؛ تا اینکه رسیدیم به مباحثِ أنصار اللهِ موسایی و ابزار قدرتِ این افراد در جنگ‌های آخرالزمان، اما مطلب مبهم بود و ما هنوز درباره آن صحبت جدی نداشتیم؛ لذا گفتیم برای اینکه خدا شرایط جنگی قرار داده و روز به روز حساس‌تر می‌شود؛ به سرعت واردِ سوره طه و توضیح کاربرد أسماءُ الحُسنیٰ در رشد موسی (ع) و مواجهه ایشان با فرعون و بشویم. ⁉️در که جلو می‌آییم، وقتی به آیات ۷ و ۸ می‌رسیم؛ خدا بحث جالبی را مطرح می‌کند؛ مبنی بر اینکه: «ای حضرت طه! اگر شما مایل هستید؛ جَهر القَوْل انجام دهید و توحید را در زمین آشکار کنید.» که درباره این قسمت قبلاً کلی صحبت داشتیم. اما چیزی که خیلی مهم است؛ آیه ۸ و رابطه‌ی جَهرِ توحید با وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) است؛ یعنی یا ای طاهای عزیز ما! اگر خواستید «جَهرِ القَوْل» انجام دهید؛ از أسماءُ الحُسنیٰ استفاده بگیرید. اساس یا ساختار آیه ۸ چیست؟ «اللهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ، لَهُ الأَسْماءُ الحُسنیٰ» خدایی که جز او هیچ معبودی نیست؛ [ابزار نورانیِ] أسماءُ الحُسنیٰ برای اوست! یعنی خدای یگانه، أسمائی در عالم ایجاد کرده که می‌خواهد در اختیار شما انسان‌ها قرار دهد! این‌ إسم‌ها خدا نیستند؛ بلکه برای خدا هستند و کاربردی در عالم دارند! خدایا! «الأَسماءُ الحُسنیٰ» در آیه ۸ چیست؟! حالا از اینجا به بعد خداوند می‌خواهد توضیح دهد؛ یعنی آیاتِ ۹ به بعد در سوره طه، در مقامِ توضیح أسماءُ الحُسنیٰ است؛ لذا بلافاصله بعد از طرح أسماءُ الحُسنیٰ می‌فرماید: «وَ هَل أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَىٰ» آیا ماجراهای موسی (ع) به شما رسیده است؟! 🔸 بحث از ماجرای موسی (ع) شروع می‌شود و حدود ۹۰ آیه جلو می‌آید. بیشترین آیات مربوط به موسی (ع) را خدا در سوره طه قرار داده؛ و موضوعات خاصی از موسی (ع) را از منظری خاص مطرح می‌کند و برخی از موضوعاتِ موسی (ع) فقط در همین سوره است و جای دیگری از قرآن نیست. آنهایی که جای دیگر هست هم خدا از منظری خاص، در این سوره نگاه می‌کند. بعد خداوند بحث را به أسماءِ قیامتی در سیاق ۹۸ تا ۱۱۴ می‌کشاند و بعد تا «مَنِ اهْتَدی» در آیه آخر که منظور عج است؛ جلو می‌رود؛ پس از آیه ۸ تا انتهای سوره ما باید از منظرِ توضیحِ أسماءُ الحُسنیٰ نگاه کنیم؛ وجهی از ضمیرِ «نا» که کاربرد خاصی در عالم دارد. 🔹لذا وقتی به ساختارِ بحث در سوره نگاه می‌کنیم، خدا از ضمیرِ «نا» در آیات ۱ تا ۷ شروع کرده؛ در آیه ۸ بحث را به أسماءُ الحُسنیٰ می‌کشاند و همین سیر را تا پایان سوره به سوی زمین می‌آورد؛ یعنی چیزی را از ارتفاعات بالا چیده، سپس آورده تا زمین تا بحثِ «مِنْ آیاتِنَا الکُبریٰ» در ماجرای موسی (ع) و سپس تا به صورتِ «مَنْ إِهْتَدیٰ» در آیه ۱۳۵ که امام مهدی (عج) است. پس چهارچوبه این است؛ باید اینطور رفتار کنیم و در سوره طه مقولاتی که در بالاترین جاهای عالم هست را دنبال کنیم تا روی زمین و سپس اثر آن را روی زمین جلو برویم تا به صبحِ ظهور برسیم. ببینید چقدر مسیر بحث جالب است. 🔻خب، برگردیم به آیه ۹، آنجا که خدا می‌خواهد به عنوان توضیحِ أسماءُ الحُسنیٰ ماجرای (ع) را شروع کند. چه چیزی در ماجرای ایشان مصداقِ أسماءُ الحُسنیٰ است؟من موضوعات را می‌گویم؛ شما فکر کنید؛ ببینید بحث‌ها با هم چفت می‌شود یا خیر!؟ آیات ۱۰ تا ۱۶ صحبت از رسالتِ ایشان در کوه طور است! آیاتِ ۱۷ تا ۲۳ صحبت از عصا ودست نورانی است! و از اینجا به بعد تا آخر سیاق یعنی آیه ۹۸ که صحبت از مأموریتِ موسی (ع) به سوی جنگ با و رشدِ بنی‌اسرائیل و بازگشت به سوی کوه طور است! در این سیاق مصداق و کاربرد و تأثیر أسماءُ الحُسنیٰ در ماجرای موسی(ع) و بر ایشان کجاست؟ دوستانی که اهل تحقیق هستند تا پستِ بعدی، آیاتی که گفته شد را مرور کنند تا وقتی وارد می‌شویم؛ بیشترین فهم را داشته باشند. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۸] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إستَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحيِيكُم وَ اعلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَينَ المَرْءِ وَ قَلبِه» [انفال ۲۴] هان اى مؤمنین! وقتی خدا و رسول شما را به چيزى كه حیات‌بخش است دعوت می‌کنند تا شما را زنده کنند؛ ایشان را كنيد و بدانيد كه [اگر استجابت نکنید]؛ خدا بين انسان و قلب او حايل مى‌شود [تا دیگر درکی از حقایق نداشته باشد]. این آیه از قرآن خیلی دردناک است؛ و بسیاری از انسان‌ها گرفتار آن هستند! عمومِ انسان‌ها ؛ جسم‌شان به ظاهر زنده است؛ اما در حقیقت مرده‌اند و مثلِ یک جسد، برای حریمِ إلهی هیچ خاصیتی ندارند؛ چرا؟ چون خدا و رسولِ خدا را استجابت نکردند تا به آن‌ها خاصیت بدهد و زنده‌یشان کند! چه چیزی در این آیه برای شما آشنا بود؟! بله! خدا که طبقِ آیه ۱۸ رعد فرمود: «لِلَّذِینَ استَجَابُوا لِرَبِّهمُ الحُسنىٰ» کسانی که ربّ را کنند؛ برای آن‌ها الحُسنیٰ قرار داده می‌شود؛ و به این صورت زنده شده و أسماءُ الحُسنیٰ قرار می‌گیرند؛ در ادامه‌ی آیه می‌فرماید: اما کسانى‌ که دعوت ربّ را استجابت نکنند، اگر مالکِ تمامِ أشیاءِ زمین باشند و همانند آن را براى رهایى از فدیه دهند! حسابرسی سختی دارند و جهنّم براى آن‌هاست! و چه بد جایگاهى خواهند داشت! ❌پس استجابتِ خدا برای ما یک الزام است؛ نه یک اختیار، ما دعوتِ خدا و رسولِ او را کنیم؛ چون اگر این کار را نکنیم؛ ۱.طبقِ انفال ۲۴، خدا بین اصلِ ما و قلبِ ما حائل ایجاد می‌کند؛ و در این صورت، یک انسان، تبدیل به یک حیوان می‌‌شود! ۲.طبقِ آیه ۱۸ رعد، اگر خدا را استجابت نکنیم؛ حتماً عقوبت می‌شویم! ولی اگر خدا را استجابت کنیم؛ کلی برای‌مان قرار داده می‌شود؛ مثلاً خدا فرد را زنده می‌کند؛ و با عطای ، به او خاصیت می‌بخشد؛ خاصیتی از جنسِ ؛ لذا در هر لحظه، برای هر نیازی خدا را به واسطه‌ی أسماءُ الحُسنیٰ صدا بزند؛ خدا به سرعت برایش مستجاب می‌کند؛ چرا؟ چون خودش در آیه ۱۸۰ اعراف فرمود: «لِلَّهِ الأَسمَاءُ الحُسْنىٰ فَادعُوهُ بِهَا» أسماءُ الحُسنیٰ برای خداست؛ پس با این‌ها خدا را بخوانید که خیلی برای شما خاصیت دارد! لذا استجابتِ دعوت از ما، اجابتِ دعا از خدا، این قسمت از بحث را خدا در آیه ۱۸۶ بقره هم مطرح فرموده که: «وَ إذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ» یا رسول‌الله! اگر بندگانم نزد تو آمدند و درخواستی از من داشتند؛ اولاً من نزدیک هستم [و صدایشان را از طریق شما که أسماءُ الحُسنیٰ هستی؛ می‌شنوم و] «أُجِيبُ دَعوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَان» نیازِ درخواست‌کننده را در همان لحظه‌ای که دعا کند؛ اجابت می‌کنم؛ «فَليَستَجِيبُوا لِي وَ ليُؤمِنُوا بِي لَعَلَّهُم يَرشُدُونَ» پس آن‌ها [چون نیاز دارند؛ مجبورند و] باید من را کنند و به من ایمان بیاورند تا شاید که کنند! ببینید این بحث، چقدر در قرآن ریشه دارد؟ 🔹دوستان! در این آیه، مقصودِ خدا از اینکه ما نزد رسول‌الله (ص) برویم؛ فقط جسمِ مادّیِ ایشان نیست! ضمن اینکه ایشان از دنیا رفته‌اند و ما به جسمِ ایشان دسترسی نداریم؛ لذا باید ابعادِ دیگری از ایشان مدّنظر باشد که اگر به پیشگاهِ این وجه‌شان برویم؛ خدا اثراتی که گفته شد را برایمان قرار می‌دهد! و طبقِ مباحثی که قبلاً داشتیم؛ وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع)، همیشه، همه‌جا، در همه‌ی زمان‌های گذشته و آینده، علی‌السّویه حضور دارند؛ مثلِ یک نورِ منتشر که تمام حجمِ عوالم را پُر کرده باشد؛ و ایشان با وجه هم‌اکنون هم حضور دارند و پیوسته، بی‌وقفه و بدون خستگی دارند کار می‌کنند تا دنیا را بسوی یعنی سرزمین ظهور سوق دهند؛ که ما شاهدِ این تحولاتِ مهدوی در دنیای امروزِ هستیم؛ پس اگر طبقِ جمعِ آیه ۱۸۰ اعراف و ۱۸۶ بقره، واردِ محضرِ خدا بواسطه وجهِ أسماءُ الحُسناییِ رسول‌الله (ص) بشویم و از خدا درخواست کنیم؛ دعایمان مستجاب خواهد شد؛ و این یک قرآنی برای شدن است. 📌پس ضمیرِ «نا» یعنی عالی‌ترین شأنِ اهل‌بیت (ع) با وجهِ أسماءُ الحُسناییِ خودشان، همه‌جا و همه‌وقت از جمله در آینده‌ی الآنِ ما، فاعلی و اثرگذار دارند؛ ثمره‌ی فعل ایشان نیز که طبق آیه ۹۵ نساء وعده خداست؛ بهشتِ الحُسنیٰ است؛ «الَّذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنىٰ» [انبیاء ۱۰۱] یعنی ما ضمیرِ «نا» این بهشتِ آینده را بسوی کسانی سبقت می‌دهیم؛ بسوی چه کسانی؟ «لِلَّذينَ أَحسَنُوا الحُسنىٰ» کسانی که با أسماءُ الحُسنیٰ همراه شوند و بر این اساس زندگی کنند! این‌ها مثل (ع) از جنسِ آینده خواهند شد. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۹] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... خدا در قرآن جایگاهِ عظیمی برای ضمیرِ «نا» که وجهِ نوری اهل‌بیت (ع) است؛ قرار داده و با جریان دادنِ ضمیرِ «نا»، أسماء به وجود می‌آید مثلِ إسمِ الله، إسمِ النُّور، إسمِ الرّحمان، الرّحیم، الخالِق، البارئ، المُصوِّر و... که در مجموع از آن‌ها با هم که نورهایی بسیار بزرگ و حجیم هستند؛ طبقاتِ عالم، عناصر، أشیاء و افراد تا همین زمینِ دنیا، خلق و صورت‌گری شده‌اند؛ میلیاردها سال روالِ عالم به این صورت جلو آمد و از حدود ۱۰ هزار سال قبل که انسان خلق شد تاکنون، با قوانینِ دنیا و سیرِ طبیعت مسیر را طی کرده؛ تمامِ این دوران، دورانِ خلقت و مدیریتِ خلایق بود؛ تا همین حوالی زمانه ما که توسطِ وجهِ أسمائیِ ضمیرِ «نا» انجام شد؛ اما اکنون دنیا در حالِ است؛ قوانینِ دنیا دارد تغییر می‌کند؛ نوعِ وقایع و حوادثی که دارد پیش می‌آید؛ حاکی از یک در ساختارهای دنیایی و تغییر در قوانینِ طبیعت بسوی سرزمین ظهور است؛ اینکه در عالم دارد تصرف می‌شود و دنیا بسوی آخرالزمان و سپس صبح ظهور سوق داده می‌شود؛ همه‌اش بواسطه‌ی وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» دارد انجام می‌شود؛ یعنی نوری منتشر در تمامِ حجمِ آسمان‌ها و زمین است که دارد این منطقه را بسوی سوق می‌دهد و الحُسنىٰ طبق آیه ۱۰۱ انبیاء، اولین إلهی در زمان ظهور مهدی (عج) است. 📌شاید بگویید ما هم می‌خواهیم در این مسیر یاورِ خدا یا أنصارالله باشیم و در این تحولات، وظایفی را انجام دهیم! اگر واقعاً می‌خواهیم در امرِ ظهور دخیل باشیم؛ باید تغییر کنیم؛ باید به ضمیرِ «نا» بیاوریم و نسبتِ ضمیرِ «نا» با خدا و عالم را از درونِ قرآن بشناسیم و بدانیم که خدا با این عناصر عظیم و جریان‌یافته‌ی آن‌ها که می‌شود أسماء، همه‌چیز را خلق کرده و دارد اداره می‌کند و اکنون که در مسیر مهدویت قرار داده شدیم؛ وجهِ حُسنایِ أسماء را هم وارد میدان کرده تا الحُسنىٰ یعنی را روی زمین برپا کند. اگر کسی چنین اعتقادی به خدا و سلسله واسطه‌های او داشته باشد و بخواهد در برنامه مهدویت وارد شود؛ همین که بخواهد همراهی کند؛ «لِلَّذِينَ أَحسَنُوا الحُسنَىٰ» خدا برایش الحُسنیٰ قرار می‌دهد؛ اما طبقِ آیه ۱۰۱ انبیاء، این موضوع را بواسطه‌ی ضمیرِ «نا» برایش واقع می‌کند و از آینده؛ الحُسنىٰ را بسوی او سبقت می‌دهد؛ لذا می‌فرماید: «الَّذينَ سَبَقَت لَهُم منَّا الحُسنىٰ» [انبیاء ۱۰۱] یعنی کسانی که ما، ضمیرِ «نا» این بهشتِ آینده را بسوی آن‌ها سبقت دهیم؛ «أولئكَ عَنهَا مُبعَدُونَ» آن‌ها علاوه بر اینکه یاورِ أسماءُ الحُسنیٰ می‌شوند؛ از و فتنه‌های آن نیز دور نگه داشته می‌شوند؛ «مُبعَدُونَ» یعنی خیلی دور می‌شوند! چرا؟ چون جنسِ آن‌ها دیگر از قوانین دنیا نیست؛ بلکه از جنسِ سرزمین ظهور است؛ از جنس آینده است؛ لذا اگر همچون (ع) که از جنسِ آینده شد؛ به نبردِ با فرعون و ساحران هم بروند؛ باز هیچ و شیطنتی به آن‌ها اصابت نمی‌کند. ‼️به دلیل فوق، وقتی خدا می‌خواهد أسماءُ الحُسنیٰ را در سوره طه توضیح بدهد؛ از ماجرای موسی (ع) شروع می‌کند؛ چراکه توضیح مفهومِ سختی مثل أسماءُ الحُسنیٰ و مهدوی آن، در قالبِ یک مصداق که قبلاً با جزئیات واقع شده؛ فهم آن را آسان‌تر می‌کند؛ اما چه چیزی در ماجرای موسی (ع) أسماءُ الحُسنیٰ است؟ آیا صحنه رسالتِ ایشان در آیات ۹ تا ۱۶ که در کوه طور واقع شد؛ مصداقِ این ماجراست؟ آیا آیاتِ ۱۷ تا ۲۳ که صحبت از تحول در متعلق به موسی (ع)، مثلِ عصا و دستِ ایشان است که تبدیل به معجزات شد؟ آیا معجزات در جنگ با فرعون و در رشدِ بنی‌اسرائیل و بازگشت ایشان بسوی کوه طور، مصداقِ أسماءُ الحُسنیٰ بود؟ در ماجرای موسی (ع)، مصداق، کاربرد و تأثیر أسماءُ الحُسنیٰ چه بود و چگونه بر ایشان واقع شد؟ 🔹ما ابتدا باید مصداق به مصداق، ماجراها را جلو برویم تا به یک تصویر کامل برسیم؛ سپس بگوییم که أسماءُ الحُسنیٰ در ماجرای موسی (ع) چیست و چه کاربردهایی داشت. مثلاً ببینید هریک از ما انسان‌ها خلق شدیم؛ رزق داده شدیم و در مسیر زندگی داریم جلو برده می‌شویم؛ این یک برای همه انسان‌ها است که موسی (ع) هم از آن مستثنی نیست؛ اما از آیه ۹ طه، خدا سنت‌های عادی را برای موسی (ع) می‌شکند و شرایط جدیدی برایش قرار می‌دهد؛ مثل صحنه رسالت، درخواست ایشان درباره هارون، تبدیل عصا، دست نورانی، ۹ جور عقوبت بر قبطیان، شکافتن دریا و نعماتِ بر بنی‌اسرائیل که همه حاکی از بر موسی است؛ و ما أسماءُ الحُسنیٰ در ماجرای موسی (ع) را باید در همین تحولات دنبال کنیم که در پستِ بعد به آن می‌پردازیم. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۹] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... خدا در قرآ
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۰] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... گفتیم که خدا از آیه ۹ سوره طه، در قالبِ داستانِ موسی (ع) أسماءُ الحُسنیٰ را توضیح می‌دهد! و ما برای اینکه وجهِ حُسنایِ أسماء که برای تحول به میدان آمده‌اند را در ماجرای موسی (ع) بیابیم؛ باید قوانین مادّی و سنت‌های عادی برای موسی (ع) را در سیاقِ آیاتِ ۹ تا ۹۹ دنبال کنیم؛ بلکه از آیه ۸ که خدا می‌فرماید أسماءُ الحُسنیٰ، تا انتهای سوره باید از منظر أسماءُ الحُسنیٰ بنگریم. ‼️در بحثِ أسماءِ خدا، این موضوع را داریم که ضمیرِ «نا» از اوجِ عالم تا همین زمین، پایین آمده و علاوه بر تمامِ مناطقِ بالاتر، زمین را هم قویاً در برگرفته و به صورتِ إسم‌های الخالِقُ، الجَمیل، المُصَوِّرُ، الحُجَّة و... قویاً دارند کار انجام می‌دهند؛ لکن در داستان موسی (ع) چه چیز وجود دارد که بگوییم این دیگر# أسماء نیست؛ بلکه أسماءُ الحُسنیٰ است؟ خلقتِ موسی (ع) قبلاً بوسیله أسمِ الخالِقُ انجام شده؛ غذا دادن به موسی (ع) بوسیله إسمِ الرّازِق یا الرَّزّاقُ است؛ و موضوعاتِ مختلفِ ایشان دارد بوسیله أسماء انجام می‌شود! با این تعریف، أسماءُ الحُسنیٰ کجای داستانِ موسی (ع) است؟ ببینید یک چیز متفاوتی را خدا در داستان موسی (ع) قرار داده که حاکی از أسماءُ الحُسنیٰ است؛ یعنی ضمن اینکه موسی (ع) در فضایی از أسماءِ خدا هست و قویاً أسماءِ خدا موسی (ع) را احاطه کرده‌اند؛ علاوه‌بر آن، أسماءُ الحُسنیٰ هم موسی (ع) را احاطه کرده‌اند. ‼️خداوند موسی (ع) را خلق کرده؛ بعد ایشان بزرگ شده؛ و شرایط زندگی‌اش تقریباً یک روالِ عادی دارد؛ اما خدا در سوره طه به این بخش از زندگی موسی (ع) نمی‌پردازد؛ بلکه طبق ابتدای داستان در آیه ۹، چه اتفاقی به عنوان اولین موضوع مهم مطرح می‌شود؟ اینکه ایشان دارد به کوه طور می‌رود! چرا کوه طور؟ مگر مهم است؟ بله! قرار است که آنجا شود؛ و طبق قرآن، تمامِ بحثِ رسالت و رسولان، جزئی از بحثِ است؛ خارج از بحث مهدویت نباید نگاه کنیم! مهدویت اصل است و رسالت و رسولان زیرمجموعه و فرعِ بر مهدویت است. پس رسالتِ ایشان بخاطر مهدویت است! لکن مهدویت زیرمجموعه کدام یکی از خداست؟ آیا زیرمجموعه الْخالِقُ است؟ نه! آیا زیرمجموعه الْمُصَوِّرُ است؟ نه! پس زیرمجموعه کدام أسماء است؟ همین دنیا که بوسیله أسماء، ایجاد شده؛ وقتی قرار باشد که به سمت مهدویت داده شود؛ أسماءُ الحُسنیٰ پا در میدان می‌گذارند. الآن این دنیا که بوسیله أسماءِ خدا ایجاد شده؛ از نظر خدا در نیست؛ بلکه خدا دنیا را نمی‌پسندد چون می‌خواهد عوضش کند؛ اگر می‌پسندید نگهش می‌داشت؛ چرا می‌خواهد عوض کند؟ چون نمی‌پسندد؛ لذا مطرح است؛ و دنیا تاریخ انقضاء دارد! 🔻در ماجرای موسی (ع) هم ایشان، انسانی است مثل بقیه انسان‌ها که بوسیله أسماءِ خدا ایجاد شده؛ دارد روزی می‌خورد و جلو آورده می‌شود؛ مثل همه انسان‌ها و موجودات؛ چه چیزی در زندگیِ موسی (ع) جدید است که خدا وقتی می‌خواهد أسماءُ الحُسنیٰ را توضیح دهد؛ بلافاصله بعد از آیه ۸ طه بحث را به داستان موسی (ع) می‌کشاند؟ چه چیزی در ماجرای موسی (ع) متفاوت است؟ اینکه یک خدایی موسی (ع) و به تبع ایشان بنی‌اسرائیل و به تبع ایشان سرزمین بزرگی را دارد تحثِ تأثیر شرایط جدید قرار می‌دهد، نوری که از ارتفاعات بالا تا زمین، همه را دارد به‌کار می‌گیرد و بسوی ماجرایی عجیب می‌برد و هیچ‌وقت این صحنه جدید را رها نمی‌کند تا به انتها برساند؛ چه موسی (ع)، چه به تبع ایشان بنی‌اسرائیل، چه و چه مصر را، همه تحتِ تأثیر این جریان جدیدِ أسماءُ الحُسناییِ قرار می‌گیرند؛ و اینقدر این بحث برای خدا جالب است که خدا ۹۰ آیه را به توضیح آن اختصاص داده است. پس أسماءُ الحُسنیٰ وجهه‌ای از ضمیرِ «نا» است که خداوند به واسطه آن دارد موسی (ع) را برای ، پرورش می‌دهد. ▪️لذا اینکه چیست؛ هم در مقامِ و هم در مقامِ ، خدا در داستان موسی (ع) باید توضیح داده باشد، اگر از منظرِ تحول به ماجرای موسی (ع) نگاه کنیم؛ چه ماجراهای متفاوتی از یک انسان در آن می‌بینیم؟ از همان ابتدا، صحنه رسالتِ ایشان در کوه طور؛ که چوب معمولی بود؛ اما به عنوان یک سلاحِ جنگی تبدیل به شد؛ دستِ معمولی که شد؛ «مِنْ آیَاتِنا الکُبْریٰ» که به شکل مولا علیّ (ع) در نورِ دست، مرئی شد؛ غذاهای معمولیِ بنی‌اسرائیل که مَنّ و سَلویٰ شد؛ ۹ موجِ عذاب که از طریقِ دستِ نورانی و برای دفاع از بنی‌اسرائیل بر فرعونیان هجوم آورد، دریا که برای ایشان باز شد؛ و تمامِ تحولاتِ عجیب و مهدوی داستانِ موسی (ع) توضیحِ أسماءُ الحُسنیٰ و ارتباط آن با أنصار اللهِ موسایی و مهدویت است. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۰] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... گفتیم که
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۱] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... چیزی که در سیاق دومِ سوره طه به عنوان توضیحِ أسماءُ الحُسنیٰ به آن رسیدیم؛ این بود که تمامِ تحولاتِ عجیب و مهدوی در داستانِ موسی (ع) که محصولی جز از جنس آخرالزمان برای ایشان نداشت؛ توضیحِ أسماءُ الحُسنیٰ و ارتباط آن با أنصار اللهِ موسایی و مهدویت بود! لذا ما در تحولاتِ جهانی و غیر عادی بسوی مهدویت، با وجهِ حُسنایِ أسماءِ خدا مواجه هستیم که هدف و فعلشان، سرزمین‌های الحُسْنیٰ در آینده است؛ که قوانینش صرفاً مادی نیست اما شرایطِ بهشتی دارد. ‼️وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) همیشه و همه‌جا در آسمان‏ها و زمین هست؛ یک نور است؛ نوری از جنس أسماء، بسیار وسیع و حجیم که قویاً در حالِ کار است! چه کاری؟ أسماءِ خدا با وجهِ الحُسنای خود دارند دنیا و ما فیها را به حسن درمی‏آورند. «به حسن درمی‏آورند» یعنی چه؟ یعنی دنیا را به مهدویت می‏خواهند تبدیل کنند؛ أسماء با وجهِ أسماءُ الحُسنایی‌شان، دنیا را به آخرالزمان، سپس به صبح ظهور و بعد از آن به سرزمینِ ظهور تبدیل می‌کنند. در مجموع می‏خواهند دنیا را به حسن دربیاورند که ، مهدویت است؛ وگرنه دنیا با شرایط فعلی که «ظَهَرَ الفَسادُ فِي البَرِّ وَ البَحْر بِما کَسَبَتْ أیدِي النَّاس» هست؛ چیزی جز ظلمت نیست. 🔻پس اهل‌بیت (ع) از عالی‌ترین ارتفاع عالم با وجهِ صفاتی یا همان وجهِ ضمیر «نا»، سپس با وجه أسماء و در نهایت با وجه أسماءُ الحُسنایی‏شان پایین آمدند و در منطقه آسمان‏ها و زمین یافته و دارند آسمان‏ها و زمین را به سرزمین ظهور تبدیل می‏کنند! یک نور منتشر که کلّ آسمان‏ها و زمین را فرا گرفته و شبانه روزی، ۲۴ ساعته، بدون وقفه، بدون خواب، بدون استراحت، بدون غفلت، پیوسته در حال تغییر آسمان‏ها و زمین به سمت است؛ که گفتیم توضیحِ این مطلب در داستانِ موسی (ع) مفصل بیان شده است. ⁉️خب، به ما چه ارتباطی پیدا می‌کند؟ اولاً خدا به ما وعده الحُسنیٰ داده! ثانیاً اگر أسماءُ الحُسنیٰ، اهل‌بیت (ع) هستند اینکه در صدر اسلام به آنها وعده داده شود، درست نیست؛ اهل‌بیت (ع) با جسم مادّی آمدند و رفتند، چه چیزی را خدا دارد وعده می‌دهد؟ وعده به مقوله‌ای در آینده داده می‌شود، چیزی که نیست را خدا می‌خواهد در آینده قرار دهد و حتماً می‌خواهد قرار دهد؛ حالا نسبت به آن می‌دهد. همین که خدا می‌فرماید: «کُلاًّ وَعَدَ اللهُ الحُسنیٰ» یعنی برای الآن نیست، برای صدر اسلام هم نیست، بلکه در آینده است و ما باید در قبالش رفتاری داشته باشیم. 🔹ما که هنوز الحُسنیٰ نیامده، هنوز وجهِ الحُسْنایِ اهل‌بیت (ع) واقع نشده؛ باید چکار کنیم؟ طبق آیه ۶ سوره لیل «فَأَمَّا مَنْ أَعطَىٰ وَ اتَّقَىٰ • وَ صَدَّقَ بِالحُسنَىٰ» گروهی از ما تقوا پیشه می‌کنند و الحُسنیٰ را تصدیق می‌کنند؛ با این وجه از اهل‌بیت (ع) یار می‌شوند! اما بعضی‌ها تصدیق نمی‌کنند؛ بلکه طبق آیه ۹ لیل «كَذَّبَ بِالحُسنَىٰ» همین الحُسنیٰ را تکذیب می‌کنند. پس با اینکه هنوز واقع نشده، سعی ما انسان‌ها نسبت به مقوله الحُسنیٰ متفاوت است. بعضی‌ها، همین الحُسنایی که در آینده است را و برخی دیگر جلوجلو می‌کنند؛ لذا «فَسَنُيَسِّرُهُ لِليُسرَىٰ» خدا هم طبق آیه ۷ لیل، راه‌های آسانی را به روی تصدیق کنندگان باز می‌کند تا در مسیر مهدویت براحتی کنند. 📌شاید یکی بگوید من از وقتی با این بحث آشنا شدم؛ از صبح که بلند می‌شوم؛ سعی می‌کنم اینطور باشم؛ یعنی خودم را در نور اهل‌بیت (ع) ببینیم، در وجهی از نور ایشان که دارد دنیا را بسوی مهدویت متحول می‌کند؛ لذا بیشتر تقوا می‌ورزم تا را آلوده نکنم؛ و سعی می‌کنم اعمالم را در این نور انجام دهم تا برای مهدویت داشته باشم. بارک‌الله! پس شما جزو «الَّذینَ أَحسَنُوا» هستید، طبق آیه ۳۱ نجم «الَّذینَ أَحسَنُوا بِالحُسنَی» کسانی هستند که در دنیا، زمانی که هنوز أسماءُ الحُسنیٰ نشدند؛ الحُسنیٰ را تصدیق می‌کنند و رفتارِ صحیحِ در قبال أسماءُ الحُسنیٰ انجام می‌دهند؛ این‌ها می‌شوند «الَّذینَ أَحسَنُوا»، کسانی که الحُسنایی رفتار می‌کنند؛ یعنی به گونه‌ی ، مهدوی زندگی می‌کنند؛ خدا چه چیزی برای‌شان قرار می‌دهد؟ طبقِ آیه ۲۶ یونس، «لِلَّذِينَ أَحسَنُوا الحُسنَىٰ وَ زِيَادَةٌ» خدا بهشت الحُسْنیٰ و چیزهای بعد از آن را به ایشان عطا می‌کند. ❌پس ما به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» که دارند مهدویت را بر پا می‌کنند؛ بیاوریم، این وجه از اهل‌بیت (ع) را کنیم و عملاً با رفتارهایی در روزمره، با برنامه‌ی مهدویت ایشان شویم. ایمانِ قلبی، تصدیق و رفتارهای همسو، این سه را اگر کسی داشته باشد؛ در مسیر أنصار اللهِ موسایی شدن، قرار می‌گیرد. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
آیه ۲۵۶ بقره (ص۴۲) - ادامه پست قبل لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ
امروز تفسیر دیگری از آیه «لَا اِکرَاهَ فِی الِّدینِ» را بررسی میکنیم . 💠در پست های قبلی گفتیم که نظر مشهور بین مفسرین، در مورد این آیه این است که: در پذیرش عقاید دینی اجبار تاثیری ندارد و جایز هم نیست کسی را به پذیرش دین اسلام مجبور کنند. زیرا راه رشد و سعادت از گمراهی و ضلالت روشن است. اما ظاهراً آیه به مفاهیم معرفتی بسیار عمیق تری هم اشاره دارد. 💠صدرالمتألهین فرموده اند، آیه «لَا اِکرَا َه فِی الدِّینِ» در واقع اشاره به مقام 👈🏻رضاست. بر پایه تفاسیر ، آیه شریفه با نفی اکراه و به طریق اولی اجبار، از ساحت دین، طاعت و بندگی مورد نظر خداوند را، طاعت 👈🏻همراه با میل و رغبت و رضایت و سرور معرفی می کند. باتوجه به قول ملاصدرا تنها کسانی که به «مقام رضا» رسیده اند و هیچ یک از اوامر و نواهی الهی ناخوشایندشان نیست، میتوانند پروردگار را اینچنین با بهجت و سرور بندگی کنند و به مفهوم آیه عینیت ببخشند. 💠ظاهراً علت جایزنبودن اجبار و اکراه بر دین، چیزی نیست جز اینکه دین از روی اجبار، مطلوب خداوند نیست. خداوند از بنده اش بندگی میخواهد ولی نه از روی تقلید، اجبار، حتی ترس، بلکه مطلوب، ایمانی است که نتیجه رشد و کمال و درک و فهم بنده می باشد. لازمه «رشد» هم اختیار است و اساساً رشد با اجبار قابل جمع نیست. شاید مقصود از ذکر تمایز رشد از غی، بلافاصله بعد از «لا اکراه...» اشاره به همین مطلب است. 💠با بررسی واژه «رشد» و واژه «اکراه» به همراه مشتقات اش در قرآن کریم، به نتایجی می رسیم که ما را در درک ارتباط بین «قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الَْغیِّ» و «لَا ِاکرَاهَ فِی الدِّینِ» کمک میکند. در قرآن کریم دو بار واژه «رشد» در مجاورت «اکراه» و مشتقاتش قرار گرفته. یک بار در آیه مورد بحث ما یعنی آیه۲۵۶ سوره بقره که می فرماید :«هیچ اکراهی در دین نیست، به تحقیق راه رشد از گمراهی جدا گشته» و بار دیگر در آیه هفتم سوره حجرات که پیرامون اوصاف راشدین می فرماید: «... اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِى قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ …خدا ایمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دل هایتان زینت بخشید و کفر و بدکاری و نافرمانی را کریه و ناخوشایند شما ساخت. (اینان که دارای این ویژگی ها هستند) رشد یافته گانند» بر مبنای آیه اخیر، امور دین برای رشد یافتگان ناخوشایند نیست و از آن هیچ اکراهی ندارند، بلکه بالعکس ایمان، محبوب دل هایشان گشته و از کفر بیزارند. 💠از تحلیلِ ترکیب دو آیه، شاید بتوان رابطه معکوس بین اکراه و رشد را دریافت. هرچه فردی رشید تر باشد از اوامر و نواهی الهی، اکراه کمتری دارد و به دستورات دین با میل و رغبت بیشتری گردن می نهد و هرچه از رشد کمتری برخوردار باشد، میزان اکراهش از اوامر شریعت و بلکه از همه اموری که به صلاح اوست، بیشتر است. فرد غیر رشید، طبیعتاً مورد جبر بیشتری قرار خواهد گرفت. 💠ظاهراً رشد، یک ادراک خاص و توانایی تحلیل و بررسی روابط و تشخیص سود و زیان از خلال آن روابط است که فرد را قادر به تشخیص مصلحت و عمل به آن می نماید. بالاترین تشخیص مصلحت آن است که بنده تشخیص دهد، مُصلحی دانا و توانا در حال تدبیر و اصلاح امور همه بندگان است و آنچه در تقدیرش رقم می زند و یا بر او تکلیف و یا از آن نهی می کند، بهترین مصلحت و بهترین مسیر برای تکامل اوست. گرچه ممکن است این تکلیف و تقدیر برای غالب انسانها بدلیل محدودیت علم و رشد نیافتگی خوشایند نباشد. قرآن کریم می فرماید :«چه بسا چیزی را ناخوشایند بدانید در حالی که آن برای شما خیر است» (۲۱۶بقره). غالباً خیر انسان نیز در جایی قرار دارد که نفس آن را کریه و ناخوشایند می داند. پس ظاهراً یعنی توانایی درک و تشخیص «خیرِ» نهفته در بطن امور ناخوشایندی که رغبتی به آن ها نیست. با رسیدن به این تشخیص و پذیرش آن، دیگر اکراه و ناخوشایندی از دین وجود ندارد. پس نتیجه رشد، نداشتن کراهت از اوامر الهی است. 💠درواقع ملاصدرا در مورد وجود یا عدم اکراه در «دین» صحبت نمی کند و در صدد نفی یا اثبات آن نیست. بلکه بودن یا نبودن کراهت را در «بنده» مورد توجه قرار داده. ثمره رسیدن به «مقام رضا» این است که بنده هیچ حکم ناخوشایندی را در احکام خداوند نمی بیند. 🌸🍃🌸🍃🌸 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir