eitaa logo
فلسفه نظری
2.1هزار دنبال‌کننده
448 عکس
73 ویدیو
57 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
✅فرایند معکوس بنابر نظریه اِبصار وقتی انسان با موجودی مواجهه میشود ابتدا بوسیله حواس پنجگانه صورت‌جزئی از آن دریافت میکند، سپس آن صورت وارد قوه خیال شده وطی فرایند تجرید متعلقات جزئی حسی آن زائل شده درنهایت یک صورت کلی برای عقل حاصل میشود. این فرایند مراحل معرفتی نفس جهت ادراک مفاهیم ومعانی معقول کلی است.اما انسان علاوه بر مفاهیم وادراکات حسی وخیالی وعقلی دارای معارف شهودی نیز میباشد. سالک طی مراتب سلوکی حجب مختلف راخرق کرده ودر نهایت حقایق هستی را به چشم دل مشاهده میکند. اما سوالی که مطرح میشود این است که فرایند ادراکی معارف شهودی چگونه میباشد؟؟ یعنی دستگاه معرفتی وادراکی بشر هنگام دریافت حقایق شهودی چه فرایندی را طی میکند؟؟ از جمله اولین حکمایی بود که به تشریح این فرایند پرداخت، سپس به تفصیل پیرامون آن سخن گفت. اگر بخواهیم فرایند ادراکات کشفی وشهودی رادریک جمله توصیف کنیم باید گفت: فرایند ادراک شهودی، معکوس شده فرایند ادراک حسی میباشد. یعنی در ادراک حسی حواس ظاهری، مثلا قوه باصره یک صورت جزئی رادریافت میکند آن صورت به مرتبه بالاتر یعنی قوه خیال رفته درآنجاذخیره میشود سپس تمام جوانب جزئی آن حذف شده وبه عقل رسیده وکلی میشود، حالا در اداراکات شهودی این روال رابرعکس کنید. یعنی ابتدا نفس بشر ارتقاء می‌یابد وبه ملاقات موجودی مثالی یاجبروتی نائل میشود، سپس صورتی کلی ازآن موجود به عقل میرسد، آنگاه مغزما تحریک میشود وآن صورت کلی از عقل به قوه خیال تنزل می‌یابد،لذا رنگ وبوی موجودات جزئی عنصری را پیدا میکند سپس آن صورت خیالی به قوه باصره وچشم ما میرسد، لذا گویی یک موجود مادی درمقابلمان مشاهده میکنیم، در حالی که آن لحظه هیچ موجودی درعالم دنیا مقابل مانیست، آن موجود درعالم مثال است، نفس ماصعود کرده واو را درآن موطن ملاقات میکند، اما تصویر وصورت حسی شده آن موجود را چشم ما مشاهده میکند. براین اساس تجسدی برای یک موجود مجرد رخ نداده که همه افراد بتوانند آنرا ببیند بلکه در قوای ادراکی فردی تمثل رخ داده وفقط او قادر به دیدن آن موجود مثالی درقالب یک موجودی مادی دنیایی شده است. اما چرا درحالت عادی فرایند معکوس برای ما رخ نمیدهد؟؟ چون دائم درحال استفاده از مجاری حسی وخیالی هستیم. وذهن وفکر مادائم درحال فعالیت است.قاعده این است که یا قوای حسی وخیالی وذهن ما ورودی ادراکی دارد وفعال میباشد، یا قوای حسی تعطیل شده واز عالم بالا معارف به ما داده میشود وما طی فرایند معکوس، آن حقایق رابه نحو تمثل یافته دریافت میکنیم.لذا برای دریافت حقایق مثالی ملکوتی باید ورودی‌های حسی وخیالی را تعطیل کنیم وذهن وفکر را از مشغولیت بازداریم تافرایند معکوس رخ دهد. برهمین اساس در خواب که قوای ادراکی فعالیتی ندارند از عوالم علوی وملکوتی حقایقی را به نحو تمثل یافته دریافت میکنیم. ابن سینا وسهروردی براساس فرایند معکوس اموری چون وحی را توجیه میکردند. یعنی نفس نبی ارتقاء یافته به عالم جبروت صعود میکند وجناب جبرائیل رامشاهده کرده وحقایقی از او دریافت می‌کند سپس به عقل انتقال داده شده آنگاه به قوه خیال وسپس به قوای حس ظاهر رسیده و نبی‌الله صورت ظاهری جبرائیل را می‌بیند، صدای اورا میشنود وپیامش رادریافت میکند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔻 درباره چشم زخم _۱ شیخ الرئیس بحث را ذیل دو عنوان فلسفی وطبی مطرح میکند. ۱_عنوان فلسفی در فصل ۲۷ نمط دهم کتاب اشارات وقتی مساله تاثیرات قوه خیال و وهم را در خارج مطرح میکند به نحو تفصیلی پیرامون مساله (اِزلاقُ البَصَر) یا (اَصابَتُ العین) که همان چشم زخم است سخن میگوید. بحث چشم زخم در ذیل قدرت فعاله نفس تعریف میشود.‌بدین معنا که: نفس انسان و می‌تواند برمحیط و اشیای بیرون از خودش تاثیر بگذارد. با این توضیح نفس بر اثر تمرکز و اشتغال به خود ونفی خواطر و رها کردن امور مربوط به اجسام و مادیات قوی میشود وبالتبع قوای او مانند نیز قوت می‌یابند لذا نفس میتواند بوسیله قوایش بر محیط و موجودات تاثیر گذاشته و اموری را انشاء کند. براین اساس نفس از آنجا که از عالم انشاء وایجاد(جبروت)آمده دارای چنین قدرتی است. لذا انسان پس از مشاهده امر کمالی در شیء دیگر و تصور وتمرکز بر آن امر در واهمه، معدوم یا معیوب شدن آن امر را درخود تصور وانشاء میکند. از طرفی چون نفس عاین(فرد چشم زننده) قوی است این انشاء درونی به بیرون او نیز راه یافته وبر شیء خارجی یا معیون اثر میگذارد. لذا میتواند فرد دارای کمال را از آن نعمت محروم کند. ۲_عنوان پزشکی: در بحث ضروریات سته که درباره رئوس سلامتی انسان میباشد ذیل عنوان ششم یعنی بحث یا تاثیرات حالات نفس مانند چشم زخم روی سلامتی وبیماری انسان را بررسی میکند وچشم زخم را یکی از عواملی میداند که سبب بیماری انسان میشود. به اذعان یکی از عوامل بیماری‌ها اَصابت العین می‌باشدکه طبیب باید آن را تشخیص داده زیرا با دارو درمان نمی‌شود. به عبارتی مادام که از قوه واهمه برزخیه شخصِ عاین، تصرفاتی به بدن شخص معیون میرسد بیماری آن شخص ادامه دارد. لذا باید ذکر ودستوری بدهد تا رَدُ العَین و دفع چشم زخم کند. ╰๛--- ‑ ‑  -   - @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
اجزاء جسم_۴ (ماده وصورت) ۲_ ماده ثانیه: الف) ماده ثانیه مانندِ هیولی وماده اولیه استعداد وقابلیت ص
‌🔻 اجزاء جسم _۵ (ماده وصورت) همانطور که پیشتر گفته شد ، جوهری محسوس است که دارای دو جزء (ماده) وجزء (صورت) میباشد. ۱_جزء بالقوه_ : که عبارت است از توانایی‌های موجود  در اینکه بتواند حالت دیگری را که الان ندارد به خود بگیرد. ۲_جزء بالفعل_ : صورت عبارت است از ذات و حقیقت شیء و هر آنچه که شیء را آن کرده است که هست. به عبارتی صورت، کل ویژگی‌های موجود میباشد. اطلاقات صورت ๛--- ۱_ صورت جسمیه: عبارت است از نفسِ اتصال و ابعاد داشتن (قابلُُ لِابعادِ ثلاث) که در همه موجودات جسمانی مشترک می‌باشد. به عبارتی درجهان، جوهری موجود است که در ذات خود پیوسته بوده و اتصال دارد به این جوهر «صورت جسمیه» و یا «اتّصال جوهری»‌ میگویند. اتصال در فلسفه به معنای شیء است که حقیقتش امتداد و کشش در سه جهت میباشد. پس یا صورت جسمیه که مقوّم جسمیت وحالّ در است درتمام اجسام یکسان میباشد. ✔️ اما درباره حقیقت صورت جسمیه یا همان دوقول وجود دارد: ۱_ارسطو: او ذات وحقیقت جسم را میدانست. امتداد یا ادامه داشتن امری است که قابلیت اندازه‌گیری دارد. امر ممتد گاهی دریک جهت(طول) ادامه داردکه میشود ، وگاهی در دوجهت (طول،عرض) امتداد دارد که میباشد وگاهی در سه جهت (طول،عرض،ارتفاع) امتداد دارد که نامیده می‌شود. بنابراین جسم چیزی است که دارای امتداد و ابعاد باشد. ۲_ابوعلی سینا: اما شیخ الرئیس ذات وهویت جسم را میدانست. به نظر او جسم موجودی است که اجزایش دارای اتصال است. دراین نگاه امتداد عارض بر جسم میشود. یعنی چون اجزاء جسم اتصال جوهری دارد پس چیزی که دارای ادامه و امتداد است را میسازد براین اساس: صورت جسمیه همان اتصال ذاتی جسم است که مُصَحِحِ فرض ابعاد ثلاثه (امتداد) در آن میباشد. شیخ الرئیس در تعریف جسم میگوید: الجسمُ جوهرٌ واحد متصل براین اساس صورت جسمیه عبارت است از: هیئت اتصالی اجسام که دارای مقدار و جوهر ممتدّ ذو ابعاد است. به اعتقاد انقسام پذيری و پيوستگی به يکديگر وابسته اند و هردوی آنها عَرَض لازم صورت جسميه محسوب ميشوند. براساس آنچه گفته شد دو اطلاق ومعنای مهم از اتصال وجود دارد: ۱_به معنای اتصال جوهری يا صورت جسميه که در اين معنا اتصال ذاتی شیء و از جواهر است. ۲_ به معنای امتداد که در اين معنا اتصال نوعی کميت و از اَعراض است. 👤 ╰๛---๛---๛-------------------@falsafeh_nazari
record.ogg
10.78M
🔻درباره گفتگوی صوتی پیرامون تعلیقه شماره ۲۰۵ از کتاب 🔖فی أنَّ صدور الأشياء عن الأول لو کان شیئاً بعد شيء أن يكون مادياً 👤 ╰๛---๛---๛--------------------- ⌜@falsafeh_nazari
record.ogg
10.29M
🔻درباره گفتگوی صوتی پیرامون تعلیقه شماره ۱۴۷ از کتاب 🔖فی أنَّ سبب صدور الأشياء عن واجب الوجود هو عقلیّتُهُ لها 👤 ╰๛---๛---๛------------------ ⌜@falsafeh_nazari