هر روز یک نکته ویرایشی
ننویسیم 👇 بنویسیم👇
تزئین تزیین
تزئینات تزیینات
آئین آیین
آئیننامه آییننامه
بفرمائید بفرمایید
بیائید بیایید
پائیز پاییز
پائین پایین
نمائید نمایید
🔹 واژههای فارسی را بدون همزه بنویسیم. همزه برخی واژههای عربی نیز در فارسینویسی به «ی» تبدیل میشود.
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#جمله_بندی
✅ خانوم شما كی جلسه آموزش تدريس می ذاريد برسيم خدمتتون؟
❌ خانوم شما كي جلسه اموزش تدريس ميزاريد برسيم خدمتتون
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۳۵
💫 برای کسی که علم به چیزی ندارد (نادان است) بهتر آن است که خاموش بماند و سکوت کند که اگر این را می دانست در ردیف نادانان قرار نمی گرفت.
🔸چون نداری کمالِ فضل آن بِهْ (۱)
🔹که زبان در دهان نگه داری
🔸آدمی را زبان فَضیحه کند (۲)
🔹جوزِ بیمغز را سبکساری (۳)
🔸خری را ابلهی تعليم میداد
🔹بر او برصرف کرده سعیِ دايم
🔸حکيمی گفتش ای نادان چه کوشی
🔹درين سودا بترس از لومِ لايم (۴)
🔸نياموزد بهايم از تو گفتار
🔹تو خاموشی بياموز از بهايم (۵)
🔸هرکه تأمل نکند در جواب
🔹بيشتر آيد سخنش ناصواب
🔸يا سخن آرای چو مردم بههوش (۶)
🔹يا بنشين چون حَيَوانان خموش
۱_ چون علم و معرفت کافی نداری بهتر آن است
۲_ فضیحه کند : رسوا کند
۳_ جوز بی مغز : گردوی پوک
✔️ نکته: جوز بی مغز استعاره از انسان نادان یا به اصطلاح انسانی که عقل در سر ندارد می باشد.
۴_ لوم لایم (لُ) سرزنش کسی که نکوهش یا سرزنش می کند
۵_ بهایم : چارپایان، چهارپایان
۵_ سخن آرای : حرف بزن ، گفتگو کن
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-با دل بهراز بودن: با خود در اندیشه بودن
-از او فرّ و بختم بهسامان بوَد؟ / و گر کارْ با جنگسازان بود؟: (سیاوش از اختربینان میپرسد که آیا) این کار (ساختنِ شهری در اینجا) مایهی خوشاقبالی و بهسامان شدنِ کارها خواهد بود یا مایهی جنگ و آشوب؟
-بگفتند یکسر به شاهِ گُزین / که بَس نیست فرخنده، بنیادِ این: (اختربینان) یکصدا به شاهِ برگزیده (سیاوش) گفتند که بنیاد کردنِ این شهر کارِ خیلی فرخندهای نیست.
اختربینان بهجای استفاده از کلمهای نازیبا و نامبارک، از کلمهای مثبت و مبارک استفاده میکنند و بهجای آن، فعل را منفی میکنند: "فرخنده نیست!" بهجایِ: "نامبارک است" یا "بدیُمن است!". نیز قیدِ "بس" را میآورند که باز موضوع را تلطیف کنند: خیلی فرخنده نیست! و بدینگونه، پاسخِ خودِ را بهزیبایی درکمالِادب و احترام میدهند.
-از اخترشناسان برآورد خشم / دلش گشت پُر درد و پر آبْ چشم: از پیشگویان (بهسببِ پاسخِ منفیشان) خشمگین شده بود. دلش پر درد شده بود و چشمش گریان.
-عنانِ تگاور همیداشت نرم / همیریخت از دیدگان آبِ گرم: (سیاوش) افسارِ اسب را شل کرده بود (که بهآرامی برود) و بر پشتِ اسب (بر بختِ بدِ خود) اشک میریخت.
تصویرسازیِ موجز و بسیار زیباییست از حالِ روحیِ سیاوش پس از شنیدنِ پاسخِ اخترشناسان.
-چه بودت؟: تو را چه شد؟ چه اتفاقی افتاد؟
-نژند: اندوهگین
-بهفرجام: در نهایت
-یکسر: کاملاً
-بدی بد بوَد مرگ بر تن رسد: مرگ بدیای زشت است که جان را هدف میگیرد.
-شارستان: شهر
-پروین: خوشهی معروفِ ستارگانِ در آسمان؛ در اینجا کنایه از خودِ آسمان
-کنون اندر این هم بهکار آورم: حالا اینجا هم همان کار را میکنم.
در اینجا سیاوش میگوید که پیشتر شهری بهنامِ کنگدز ساخته و حالا میخواهد شبیهِ آن شهر را دوباره بسازد. بعد از فردوسی کسانی لازم دیدهاند که شرحِ ساختنِ خودِ کنگدز را هم بدهند بنابراین بیتهایی در این باب سروده و به شاهنامه افزودهاند. این بیتها به دلایلِ زیر سرودهی فردوسی نیست:
۱) بُنداری، ترجمهی عربیِ شاهنامه که نزدیکتر به زمانِ فردوسیست، نیز این بیتها را ندارد.
۲) در غررالسیرِ ثعالبی -که مأخذِ آن همان مأخذِ شاهنامهی فردوسی، یعنی شاهنامهی ابومنصوریست- هم این بیتها نیامده.
۳) در چند دستنویسِ شاهنامه این بیتها وجود ندارند.
۴) در دستنویسهایی که این بیتها را دارند تعداد، ترتیب و جای بیتها متفاوت است، چون افزودنِ این بیتها روالِ منطقیِ داستان را بههم میزده هر کس بهنوعی به سلیقهی خود آن را وصلهپینه کرده.
۵) کلماتِ عبرت، حکمت، غفلت و جوهر که در این بیتها آمده کلمههای شاهنامه نیستند.
۶) سبکِ کُلیِ این بیتها سبُکتر از سرودههای فردوسیست و پایانِ آن هم در تکبیتی ناگهان به ستایشِ پیامبر میرسد.
۷) در همینجا دیدیم که سیاوش میگوید شهری بهنام کنگدز ساخته و حالا میخواهد شهرِ دیگری چون آن بسازد. پس دوباره برگشتن به شرحِ ساختنِ آن بیمعنیست.
۸) هیچ جای دیگری در شاهنامه اشارهای به کنگدز نیست و فقط از این شهرِ جدید، یعنی سیاوشگرد حرف زده میشود.
-نگار: نقش، تزئین
-پُرمایه: بزرگ
-پیوند: بستگان، خانواده
-گاه: تخت، جا
-بیگنه: بهبیگناهی، گناهنکرده
-شتاب کردن: تاختن
-رای: خواست، تقدیر
-مستمند: اندوهگین، و نیز بیچاره، دردمند، زاریکننده. از "مُست" بههمین معنی، یا بهمعنیِ گِلهوشکایت، و شاید هم بُنِ ماضیِ موییدن، بهمعنیِ زاری کردن و نالیدن. و مُستی بههمین معانی را پیش از فردوسی در شعرِ معروفِ رودکی هم داریم: ای آن که غمگنی و سزاواری / واندر نهان سرشک میباری [...] // مُستی مکُن که ننگرد او مُستی / زاری مکن که نشنود او زاری. و در شعرِ لبیبی: باده خور و مَستی کن؛ مُستی چه کُنی از غم؟ / دانی که به از مُستی، صد راه؛ یکی، مَستی.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: ویراستار خرابکار
✍نویسندگان: باربارا شوپ، مارگارت لاودنمن
مترجم: شایسته پیران
ناشر: نشر نی
آفرینش رمان از چیزهای عجیب و غریبی مایه میگیرد. از رخدادهای دوران کودکی گرفته تا تصویرهای ذهنی یا مکالمههایی که گذرا به گوش خورده و هرگز خوب فهمیده نشدهاند، همگی میتوانند سرچشمۀ آفرینش رمان باشند...
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📝در عدن به سمت شمال می رود که به القلزم می رسد، عرض آن دویست فرسنگ است و هر که بخواهد از مصر جدا می شود برای رفتن به مکه از مصر باید به سمت مشرق حرکت کند، وقتی به القلزم می رسد، دو راه پیدا می کند، یکی از راه های خشکی و دیگری از طریق دریا، و در سیصد روز به مکه می رسد درازای فرسخ، اکثر کاروانهایی که از مصر می آیند از این مسیر می روند، در عرض بیست روز به الجعار می رسند ساحل دریا و از آنجا به شهر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به مدت سه روز و از مدینه تا مکه صد فرسخ اگر از همسایه بگذرد و به راه رفتن در دریا ادامه دهد به سواحل یمن می رسد و از آنجا به سواحل عدن می رسد و به همین ترتیب تا زمانی که از عدن به سمت جنوب می رود، به سمت غرب می رود و حبشه و در جای خود توضیح می دهم که اگر از مصر به جنوب برود و از ایالت نوبیا بگذرد به ایالت صمداء می رسد که سرزمینی است با مراتع وسیع و.
حیوانات بسیارند و ساکنانش سیاه و درشت استخوان و کلفت و تنومندند و در مصر در میان آنان سربازان بسیارند و در ظاهر زشت و درشت اند و آنها را ثابت قدم گویند. با شمشیر و نیزه پیاده می جنگند و از ابزار دیگر نمی توانند استفاده کنند شرح شهر قاهره اولین شهری که مسافر شام به مصر به آن می رسد قاهره است و شهر مصر در جنوب آن واقع شده است. قاهره (المعزیه) و لشکرگاه (الفسطاط) نیز نقل شده است که یکی از فرزندان امیرالمؤمنین حسین بن علی صلوات الله علیه. همه
او المعز لی الدین الله است، او بر کشورهای مغرب زمین تا اندلس مسلط شد، سپس لشکری به سوی مصر روانه کرد و این امر اولاً ممکن نیست بسیار عریض است و ثانیاً پر از کروکودیل است که همه کسانی را که از آن عبور می کنند بلافاصله به پایین خود جذب می کند و گفته می شود که در جاده نزدیک شهر مصر طلسمی است که انسان ها و حیوانات را از این امر محافظت می کند بد است، اما اثر آن در فاصله یک تیر از شهر باطل می شود، بنابراین هیچ کس جرأت نمی کند به نیل نزدیک شود و می گویند که المعز لشکر خود را فرستاد و در جایی که امروز قاهره است فرود آمد. به سربازان خود دستور داد و گفت: «وقتی به نیل رسیدید، آب از پیش روی شما فرود میآید و سگ سیاهی از رودخانه میگذرد، پس از او پیروی کنید و به سلامت عبور کنید، گفته شد: «سی هزار سوار.» به این مکان رسیدند، سگ در حالی که از جلوی آنها شنا می کرد، به راه افتادند و هیچ کس نگفته بود که یک شوالیه از رودخانه نیل سوار شده است در سال سیصد و شصت و سه 973. سلطان از راه دریا به مصر آمد و کشتی هایی را که خالی کرده بود.
آن را نزديک قاهره آورد و از آب درآوردند و چنان گذاشتند که گويي چيزهاي بيهوده اي است راوي اين داستان ناصر خسرو آن کشتي ها را ديد که هر يک صد و پنجاه ذراع و هفتاد ذراع بودند. در آنجا هشتاد سال گذشته بود و آن سال چهارصد و چهل و یکمین سال 1046 بود که راوی به این مکان رسید.
وقتی المعز لدین الله وارد مصر شد، فرمانده سپاهی که او را به عنوان خلیفه بغداد تعیین کرده بود به اطاعت از او تسلیم شد و معز با لشکریان در این مکان که امروز قاهره است اردو زد. این اردوگاه را قاهره نامیدند، زیرا المعز دستور داد که هیچ کس از لشکر او در شهر سرگردان نشود و به خانه کسی وارد نشود، سپس دستور داد که مصر در این بیابان ساخته شود بنا بر این، این شهر ساخته شد که مشابه آن کم است. بسیاری از آنها با ده دینار مراکشی در ماه اجاره داده می شوند و هیچ یک از آنها کمتر از دو دینار اجاره نمی دهند.
املاک همه ملک سلطان است، زیرا هیچ کس حق ندارد ملک یا خانه ای جز خانه داشته باشد و من شنیدم که سلطان هشت هزار خانه در قاهره و مصر دارد آنها را اجاره می دهد و هر ماه اجاره آنها را می گیرد و بعد از آن دستمزدشان را نمی گیرند. و به هیچ ساختمانی متصل نیست مهندسان آن را بررسی کردند و آن را برابر شهر مایافارقین یافتند و اطراف آن فضا است و هر شب از آن محافظت می شود. هزار مرد، پانصد شوالیه و پانصد مرد، از وقت نماز غروب، در شیپور میزنند و بر طبل و بوق میزنند و تا صبح دور کاخ حلقه میزنند، این قصر مانند یک ظاهر میشود کوه به دلیل کثرت ساختمان های بلند در آن، از داخل شهر به دلیل بلندی دیوارهای آن قابل رویت نیست، گفته می شود که شامل دوازده هزار خدمتکار است و چه کسی می داند که در آن چند زن هستند آن را و کنیزان با این تفاوت که گفته می شود این کاخ شامل سی هزار انسان است و دارای ده در بالای زمین است که علاوه بر درهای دیگر زیر زمین، نامی به این تفصیل دارد. ، دروازه الذهب ، دروازه دریا ، دروازه السریج ، دروازه الزهومه ، دروازه صلح.
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🌹
🍃🌸معجزهی صبح را
که میبینی آرزوهایت
را با شوق به دنیـا بگو🥰
دنیـا صدای
عشق و روشنی را خواهد شنید...💓
🌸🍃سـلام دنیا
🌸🍃سـلام صبح قشنگ
🌸🍃سـلام زندگی
سـلام به همگی😊✋
صبحتون بخیر....🌸🍃
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
بود هر درد را درمان شکی نیست
ولی دردا که درد من یکی نیست
به راه عشق رو گر مرد راهی
کز این به سالکان را مسلکی نیست
به هر تارک بود آن خاک در تاج
ولی این تاج بر هر تارکی نیست
به قتل من چه حاجت ناوک آن
که تیر غمزه کم از ناوکی نیست
خوشم با مجلس مستان که آنجا
بزرگی را جدل با کوچکی نیست
رفیق از غم به صورت کو چه پیر است
به دل کودکتر از وی کودکی نیست
#رفیق_اصفهانی #شعر
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکته ویرایشی
بنویسیم👇
خاکبرداری
فهرستبرداری
فیشبرداری
عکسبرداری
فیلمبرداری
کلاهبرداری
ننویسیم👇
خاکبرداری/ خاک برداری
فهرستبرداری / فهرست برداری
فیشبرداری/ فیش برداری
عکسبرداری / عکس برداری
فیلمبرداری / فیلم برداری
کلاهبرداری / کلاه برداری
🔹 نیمجدا
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#مرزنماهای گفتمانی
🔶 «میتوان گفت» که او از عهدهٔ این کار بر نخواهد آمد.
«میتوان گفت» در عبارت «میتوان گفت که او از عهدهٔ این کار بر نخواهد آمد» به هیچ وجه اضافی نیست. نقش آنها، بهطور کلی، نمایاندن مرز دو قطعهٔ متنی است.
🔶 بعضی از اینگونه عبارتها توجه خواننده را به سوی موضوعی خاص جلب میکنند:
🔶 «در خصوص» غیبت ایشان باید بگویم که علت اصلی بیماریشان بوده است.
🔶 برخی دیگر، دو گفتمان را به هم پیوند میدهند:
«راستی»، از پروانه چه خبر؟ در کنکور قبول شد؟
🔶 برخی دیگر ، برعکس، دو گفتمان ا از هم جدا میکنند:
«به هر حال»، من هرچه میدانستم گفتم.
🔶 برخی از آنها نقش نوعی تکرار را ایفا میکنند:
«به عبارت دیگر»، شما باید برای این کار پول خرج کنید.
🔶 نقش بعضی از آنها علامت دادن به خواننده برای دریافت جزئیات بیشتر است:
خیلی شلوغ بود. «در واقع»، همه آمده بودند.
🔶 برخی دیگر، بیان کنندهٔ لبّ مطلباند:
«خلاصه اینکه»، این کار مشکلات زیادی دارد.
🔶 برخی از آنها نگرش نویسنده را به موضوع نشان میدهند:
«بدون تردید»، این پروژه راه به جایی نخواهد برد.
🔶 خلاصه اینگونه عبارتها مرزهای بیانی را تفکیک میکنند و کسی که آنها را نشناسد و از نقش آنها خبر نداشته باشد با روح زبان بیگانه است.
✅ صلحجو، علی، نکتههای ویرایش، ویراست دوم، چاپ سوم، تهران: نشر مرکز، ص ۱۳۹ و ۱۴۰.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
در نوشتههای امروز بهویژه در رسانهها و مکاتبات اداری واژه «عدم» پربسامد است. تاجایی که امکان دارد بکوشیم از کاربست «عدم» پرهیز کنیم و جایگزینهای فارسی را بهکار ببریم.
بهجای عدم موفقیت 👈 ناکامی
بهجای عدم اطلاع 👈 بیاطلاعی، ناآگاهی
بهجای عدم آشنایی 👈 ناآشنایی
بهجای عدم اعتبار 👈 نبود اعتبار
بهجای عدم قبول 👈 قبولنکردن
بهجای عدم ارزیابی 👈 ارزیابینکردن
بهجای عدم تمرکز 👈 تمرکزنداشتن
بهجای عدم توانایی 👈 ناتوانی
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از طریق المهدی
📣 اطلاعیه 🏳| طریقالمهدی 🚩
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
همزمان با ایاماللهِ دهه بصیرت و ولایت و در آستانه سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی و ورود به ماه پر برکت رجب، طریق المهدی میزبانِ منتظِران ولایتمدار و عاشق ترین مردم عالَم به مکتب اهلبیت علیهمالسلام، امام راحل و رهبر معظّم انقلاب، شهیدان قهرمان و سلحشوران جبهه مقاومت است.
💠 وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُور.
⚜همانا در اين (يادآورى) براى كسانى كه صبر و مقاومت و سپاس فراوان داشته باشند، نشانههايى از قدرت الهى است.
💚مقام معظم رهبری:
«ایّامالله، روزهای جلوهی ویژهی خدای متعال است؛ گاهی نیّت مردم، همّت مردم، ارادهی مردم، یک چنین روزی را میآفریند.»
📌در سراسر مسیر خادمین عزیز در مواکب آماده جمعآوری کمکهای نقدی شما مردم صالح و مومن، برای جنگزدگان فلسطین، لبنان و سوریه هستند.
🗓 سه شنبه:۱۱ دی ۱۴۰۳
⏱ آغاز پیاده روی: ساعت ۱۵
🚏مکان: بلوارپیامبراعظم شهرمقدسقم
( از عمود ۱۲ تا مسجد مقدس جمکران )
🤝مشارکت در هزینه های برنامه طریق المهدی شامل هزینه های آب، فضاسازی، سیستم صوت و ... تمام مسیر:👈
💳|
5892 1070 4515 1308روی شماره بزنید کپی میشود. 🇵🇸🇮🇷🇱🇧تا جان در بدن داریم؛ هستیم بر آن عهد که بستیم✊ #امام_زمان #فلسطین #حاج_قاسم #لبنان ✨طراح: برادر جمال فلاح 👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم، سهشنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم @tariq_almahdi
#به
✅ به (صبح به خیر) (به زودی)
❌ ب (صبح بخیر) (ب زودی)
#بگذار
✅ بذار
❌بزار
#جمله_بندی
✅ مرکز توان مند سازی و تسهیل کار و کسب های نو پای فاوا
❌ مرکز توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا
*تسهیل، مصدر عربی از باب تفعیل است و خودش به معنی "آسان کردن" است. بنا بر این، آوردن واژه "گری" بعد از آن، که مجددا به معنی انجام دادن است، درست نیست.
#که
✅ که (که این طور)
❌ ک (ک این طور)
#یه
✅ یه (یه دونه)
❌ ی (ی دونه)
#داخل
✅ توی پایه اول
❌ تو پایه اول
#کسره
✅ خوبی علم
❌ خوبیه علم
⛔️ در این گونه از اشتباه نوشتاری، فرد به جای "کسره" واصل بین دو کلمه از حرف "ه" اضافه استفاده می کند.
#می_خواهم
✅ می خوام
❌ میخام
#ه
✅ خونه شون
❌ خونشون
#چه
✅ چه (چه طور)
❌ چ (چ طور)
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۳۶
💫 اگر کسی با داناتر از خود وارد بحث شد تا دانایی خود را نشان دهد، نادانی اش بیشتر نمایان می شود.
🔸چون درآيد مِهْ از تويی به سُخُن
🔹گرچه بِهْ دانی اعتراض مکن (۱)
۱_ وقتی بزرگی از چیزی شروع به سخن گفتن کرد بهتر است بدانی اعتراض کردن جایز نیست
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-مکن خیره اندیشهی دل دراز: بیجهت فکروخیال و نگرانی را زیاد نکن.
-ز شادی به کین خواستن گشت سست: بهدلیلِ شادمانی جنگ و کینخواهی را کنار نهاد.
-نمانم که بادی به تو بگذرد / و گر موی بر تو هوا بشمرد: اجازه نمیدهم که حتی باد هم آسیبی به تو برساند و هوا مویت را پریشان کند.
-نبینم جز از نیکنامیت کام: در طالعِ تو فقط نیکنامی میبینم. یا: کامِ من فقط نیکنامیِ توست.
-همه رازِ من آشکارای توست: رازهای من پیش تو آشکار است؛ من رازی پیش تو ندارم. کنایه از رکوراستی.
-بگویم تو را بودنیها درست / از ایوان و کاخ اندرآیم نخست // بدان تا نگویی -چو بینی جهان- / که "این بر سیاوش چرا شد نهان؟": (سیاوش به پیران میگوید:) تقدیر و حوادثِ آینده را کامل برای تو میگویم. اول هم از ایوان و کاخ [تاجوتخت] آغاز میکنم که وقتی این ماجراها را در عمل دیدی نگویی که سیاوش چرا از این حوادثِ آینده غافل بود.
-پهن: در اینجا با دقت
-فراوان بدین نگذرد روزگار...: چندی نمیگذرد که علیرغمِ میلِ افراسیاب من بهبیگناه و بهپَستی کُشته میشوم و کسی دیگر زیبای تاجوتخت میشود. تو بر سرِ پیمان هستی و راهورسمت راست و درست است اما خواستِ روزگار این [خواستِ تو] نیست.
-بههم: با هم
-پراگندنِ گنج آراسته: بر باد دادنِ گنجهای پُروپیمان
-ستور: چارپا
-بوم: سرزمین
-به جوش آمدن: خشمگین شدن
-جهاندار بر چرخ چونین نبشت / به فرمانِ او بر دهد هر چه کِشت: خداوند تقدیر را چنین نوشته که به فرمانِ او هر چه کاشته شده همان میوه را خواهد داد. یا: تقدیرِ الهی چنین بوده و به فرمانِ او به عمل هم میرسد.
-دادن: بخشیدن
-خوردن/برخوردن: بهرهمند شدن، لذت بردن
-گذشتن: رفتن به جهانِ دیگر، مُردن
-سپنج: موقت، عاریه
-سرای سپنج: کنایه از این دنیای گذرا
-یاختن: دست بردن، میل کردن
-جهاندار دشمن چرا پرورد؟: (سیاوش در پایانِ سخنش به پیران میگوید که با توجه به گذرا بودنِ این دنیا) چرا باید با دیگران دشمنی کرد؟ یا: چرا باید برای خود دشمنی بسازم که زودتر مرا به مرگ برساند؟ یا: چرا خدا در این جهان باید اصلاً دشمن بپرورد؟ و برداشتِ آخر، جهاندار را بهمعنیِ پادشاه بخوانیم و بگوییم: افراسیاب چرا باید در دربارش دشمن پروری کند (که به مرگِ من منتهی شود)؟
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
سرود كریسمس - قسمت ۱.mp3
4.23M
🎙#روایت_شب| سرآغاز داستان در شب کریسمس
🔸اسکروچ مردی خسیس و منزوی بود. برف و بوران سخاومتمندانه میباریدند اما از دست او قطرهای آب نمیچکید...
🖼قسمت اول کتاب سرود كریسمس، نوشتۀ چارلز دیكنز
#خاطرات_شیرین
🖊@ghalatnanevisim
#معرفی_کتاب
📚عنوان: داستان نویسی : قدم به قدم تا
✍نويسنده :گروه مولفان
مترجم :انیسا دهقانی
ناشر: افکار
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
📝دروازه پریدوت، دروازه عید، دروازه فتح، دروازه زالاگا، و در زیر زمین دری است که سلطان سواره از آن بیرون می آید و این در بر روی زیرزمینی است که به قصر دیگری در خارج از این شهر منتهی می شود که این دو کاخ را به هم وصل می کند سقفی بافت دارد و دیوارهای کاخ از سنگ تراشیده شده درست شده است که می گوید از یک صخره ساخته شده است و بالای کاخ مناظری و ایوان های بلند و داخل آن هشتی است با سکو و ستون های دولتی و نوکران غلامان سیاه یا رومی هستند و وزیر مردی است که به زهد و تقوا و صداقت و صداقت از همه ممتاز است. و عقل و شرب خمر جایز نبود، یعنی در روزگار این حاکم و در روزگار او خروج زنان از خانه حرام بود و هیچ کس در خانه اش انگور را خشک نمی کرد زیرا درست کردنش جایز بود. سیکی (نوعی نوشیدنی) از آن بود و احدی جرأت نکرد مشروب بنوشد و پمیکا ننوشید، زیرا گفته شد که مست کننده است، پس محرم است و قاهره پنج دروازه دارد: باب النصر، باب اللّه. -فتوح، باب القنطره، باب الخلیج، شهر قلعه ندارد، اما بناهای آن از قلعه محکمتر و بلندتر است و بیشتر بناها را تشکیل می دهد از دارای پنج یا شش لایه است و آب آشامیدنی از رود نیل آورده می شود و توسط حاملان آب بر روی شترها و چاه های مجاور حمل می شود.
از رود نیل آب آن شیرین است، اما آنهایی که از آن دورند، آب آن نمک است، گفته میشود که در قاهره و مصر پنجاه و دو هزار شتر وجود دارد که آببرها ناروالها را بر آنها حمل میکنند. علاوه بر کسانی که در کوزه های مسی یا پوسته آب بر پشت خود حمل می کنند و آن در کوچه های باریکی است که شتر در آن تردد نمی کند و در شهر بین قصرها باغات و درختان است که در باغ سلطان است قصر و چرخ های آبی برای آبیاری آنها تعبیه شده است
روی بامها درختان کاشته شد و آنها به پارک تبدیل شدند، خانه ای به ابعاد دوازده ذراع به مبلغ پانزده دینار مراکشی در هر ماه اجاره کردم مالک پنج دینار مراکشی را به عنوان اجاره ماهانه به من پیشنهاد داد، اما او نپذیرفت و عذرخواهی کرد که گاهی مجبور است در آنجا زندگی کند، حتی اگر در سالی که من زندگی میکردم دوبار نیامده باشد، و خانهها آنقدر تمیز و باشکوه باشند که میخواهی می گویند از جواهرات ساخته شده اند، نه گچ و آجر و سنگ، و از آن دور بودند برخی از آنها اجازه نمی دهند که درختان خانه ای روی دیوار خانه دیگری رشد کنند و هر صاحبی می تواند هر زمانی که برای خانه اش لازم است، اعم از تخریب یا تعمیر، بدون مزاحمت برای همسایه خود انجام دهد در سمت غرب کانال بزرگی به نام خلیج می بینید که پدر سلطان سیصد روستا دارد و دهانه خلیج از شهر مصر می گذرد و می گذرد در مقابل کاخ سلطان دو قصر بر سر آن ساخته شد که اولی کاخ مروارید و دومی کاخ است.
الجوهره در قاهره چهار مسجد وجود دارد: مسجد جمعه الازهر، مسجد النور، مسجد الحکیم و مسجد المعز، و آخرین مسجد خارج از قاهره در ساحل نیل است.
#غلط_ننویسیم
#سفر_نامه
🖊@ghalatnanevisim
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
♥️ســــــــلام
💛صبح سهشنبه تون زیبـا
♥️به حق خالق صبح
💛کارتون پراز موفقیت
♥️امروز براتون
💛آرزوی سلامتی دارم
♥️و ذهنی بدون نگرانی
💛ان شاءالله
♥️در پناه خالق هستی
💛زندگی آرومی
♥️همراه با سلامتی
💛و دلخوشی فراوان داشته باشید
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
عقل را نیست تاب معرفتش
چون نهد نام و کی کند صفتش
نود و نه اشارت است بدان
که نداند خرد تمامی آن
شرع باید که تا کند تعریف
مذهب راست چیست جز توقیف
به قیاس خرد نشاید گفت
نام حق وین سخن نباید گفت
او کریم است و نام او ز کرم
مینگفت او سخن مگوی تو هم
#شعر #شیخ_محمود_شبستری
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim