نهمین کنگره سراسری شعر و داستان ایثار به میزبانی شیراز برگزار می شود
✅محورهای موضوعی کنگره: شهدا، جانبازان، آزادگان و رزمندگان؛ زیست شهیدانه و ایثار اجتماعی؛ شهدای مظلوم غزه و محور مقاومت؛ شهدای امنیت، جهاد تبیین و جهاد علمی؛ شهدای مدافع حرم و شهدای شاهچراغ؛ شهدای غریب آزاده و شهدای غواص؛ نماز، امر به معروف و حجاب در سیره شهدا و بانوان عاشورایی (مادران، همسران و دختران معظم شهدا و جانباران).
جوایز نفرات اول تا سوم در رشته شعر درهرکدام از قالبهای یاد شده، به ترتیب ۲۵، ۱۶ و ۱۰ میلیون تومان است.
۳ اثر برگزیده بخش شاعران جامعه ایثارگری، جوایزی به مبلغ ۲۵ میلیون تومان و ۵ اثر برگزیده این بخش، جوایز ۵ میلیون تومانی دریافت خواهند کرد.
آثار رشته داستان در قالبهای داستان کوتاه، داستان کوتاه کوتاه و طرح رمان پذیرفته میشود.
جوایز برگزیدگان بخش داستان به این شرح خواهد بود: ۳ اثر برگزیده داستان کوتاه، ۱۲ میلیون تومان؛ ۳ اثر برگزیده بخش داستان کوتاه کوتاه، ۷ میلیون تومان و جایزه بخش طرح رمان، ۳ جایزه حمایت از تولید اثر تا سقف ۵۰ میلیون تومان. سه اثر برگزیده داستان نویسان جامعه ایثارگری هم جوایزی به مبالغ ۱۰ دریافت خواهند کرد.
شاعران و داستاننویسان سراسر کشور بدون محدودیت سنی میتوانند آثار خود را به صورت فایل word به پست الکترونیک دبیرخانه به نشانی isaar.festival@gmail.com بفرستند یا به شماره ۰۹۱۷۵۶۴۹۴۶۳ در پیام رسانهای بله و ایتا ارسال کنند.
با ما همراه باشید👇
🇮🇷ایتا
➡️https://eitaa.com/navideshahedfars
🇮🇷سروش
➡️https://splus.ir/navideshahedfars
تهران شده بازیچه موهای بلندت
یک شهر نشستند تماشا بکنندت
مجموعه شعری که خدا شاعر آن است
تضمین شده در باغچه ها بند به بندت
با طعم لبت صنف شکر خانه خراب است
این مرتبه هم قند فریمان گله مندت
بازار گل شهر محلات به هم ریخت
وقتی گذر قافیه افتاد به خندهت
دین و دل من، چشم و لبت، موی تو...تسلیم!
کافر شدهام در جدل چشم به چندت
با درد دیابت که کنار آمدهام، کاش
یک شب برسد جان بدهم با لب قندت
چندیست مهندس شده این شاعر بی چیز
شاید بپسندد پدر سخت پسندت...
#علی_صفری
۲۵ مهر سالروز درگذشت محمد فرخییزدی
(زاده سال ۱۲۶۷ یزد -- درگذشته ۲۵ مهر ۱۳۱۸ تهران) شاعر و روزنامهنگار
او که در مدرسه مرسلین انگلیسی یزد، تحصیل میکرد، در ۱۵ سالگی به دلیل اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه میسرود، از مدرسه اخراج شد.
در نوروز سال ۱۲۸۷ " برخلاف سایر شعرا که معمولاً قصیدهای در مدح حاکم و حکومت میساختند" شعری در قالب مسمط ساخت و در مجمع آزادیخواهان یزد خواند. در پایان آن سروده، ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغمالدوله قشقایی حاکم یزد چنین گفت:
خود تو میدانی نیَّم از شاعران چاپلوس
کز برای سیم بنمایم کسی را پایبوس
لیک گویم گر به قانون مجری قانون شوی
بهمن و کیخسرو و جمشید و فریدون شوی.
او به دستور حاکم یزد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و زندانیاش کردند. تحصن مردم یزد در تلگرافخانه شهر و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزیر کشور از طرف مجلس شد. ولی وزیر منکر چنین واقعهای بود. دو ماه بعد شعر زیر را با ذغال بر دیوار نوشت و از زندان فرار کرد.
به زندان نگردد اگر عمر طی
من و ضیغمالدوله و ملک ری
به آزادی ار شد مرا بخت یار
برآرم از آن بختیاری دمار
او درباره دوخته شدن لبانش سرودهاست:
شرح این قصه شنو از دولب دوختهام
تا بسوزد دلت از بهر دل سوختهام
در اواخر سال ۱۲۹۷ به تهران کوچ کرد و مقالات و اشعار مهیجی را درباره آزادی در روزنامهها انتشار داد. وی در جریان جنگ جهانی اول به عراق رفت، اما مورد پیگرد انگلیسیها قرارگرفت و هنگامی که بهطور ناشناس عزم ورود به ایران را داشت، به دست سربازان روسیه مورد سوء قصد قرارگرفت. او در دوران نخست وزیری وثوقالدوله، با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت کرد و به همین سبب مدتها زندانی شد. با وقوع کودتای سوم اسفند، همراه با بقیه آزادیخواهان بازهم مدتی را در باغ سردار اعتماد زندانی شد.
در سال ۱۳۰۰ در تهران روزنامه توفان را انتشار داد، اما بارها توقیف شد و در مواقع توقیف، با در دست داشتن مجوز و امتیاز سایر روزنامههای «پیکار» «قیام» طلیعه آئینه افکار» و «ستاره شرق» مقالات و اشعارش را منتشر میساخت.
در سال ۱۳۰۷ بهعنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانونگذاری، از طرف مردم یزد انتخاب شد و به همراه محمدرضا طلوع، تنها نمایندگان بازمانده در جناح اقلیت را تشکیل دادند. با توجه به اینکه بقیه نمایندگان حامی دولت بودند، وی مرتبا از سوی آنها ناسزا میشنید و حتی یکبار مورد ضرب و شتم قرارگرفت. از آن پس با اظهار اینکه حتی در کانون عدل و داد نیز امنیت جانی ندارد، ساکن مجلس شد و پس از چند شب، مخفیانه از تهران فرار کرد.
وی از راه شوروی به آلمان رفت و مدتی در نشریهای به نام «پیکار» که صاحبامتیاز آن غیرایرانی بود، افکار انقلابیاش را منتشر ساخت و در ملاقاتی با تیمورتاش فریب وعده او را خورد و به تهران بازگشت و به سی ماه زندان محکوم شد.
در شهریور ۱۳۱۸ در زندان مسموم شد و بنا به اظهار دادستان، به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد. گرچه گواهی رئیس زندان حاکی از مرگ او بر اثر ابتلا به مالاریا بود.
«لشکر بدون مرز»
زیر آسمان
زیر بارشی وسیع، از هجوم بمبها
زیر بار سقف خانهها
زیر بارها شکنجۀ فجیع؛
زیر چکمههای سنگدلترینِ سنگها؛
روبهروی چشمهای کور این جهان
لحظههای شاد کودکانه را
قتل عام میکنند...
سمت دیگر زمین
غربِ غرق در غروبِ غیرت و شرف
در کنار نقشههای شوم؛
سالهاست،
مثل یک مترسک اسیر
پیر و ناتوان نشسته است
نه! به خوابِ مرگ رفته است؛
ای جهان!
ما اگرچه روبهروی تیربارهای پیشرفتهایم
لحظهای
زیر بارِ تیربارها نرفتهایم
پیش رفتهایم...
ما
لشکر بدون مرز
در کنار غزۀ همیشه سبز
پشت این نوار زنده و غیور
هوشیار
پُر امید و پرتوان
مثل کوه استوار
ایستادهایم...
✍🏻 #فاطمه_دبیری
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
نه نام فدای نان خود خواهم کرد
نه پشت به آرمان خود خواهم کرد
از روی حساب آبروداری را
سرلوحه ی امتحان خود خواهم کرد
#محمد_علی_ساکی
شکستی بال های آرزویم
وگفتی هیچ وقت از آن نگویم
دلم پرواز را می خواست ،اما
قفس را تنگ تر کردی به رویم
#محمد_علی_ساکی
شاعر ارجمند
پنل اختصاصی رایگان برای معرفی شما در نقشه ادبی شاعران معاصر
ایران آماده است .وارد شوید پایگاه خبری شاعر www.shaer.ir
دوستان شاعر عضو محفل در صورت تمایل به عضویت در پایگاه خبری شاعر در نقشه ادبی شاعران معاصر از طریق آدرس زیر وارد شوند وثبت نام کنند ،🌹🌹
﷽
• وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
• کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی
• طبیب از من به جان آمد که "سعدی" قصه کوته کن
• که دردت را نمیدانم برون از صبر درمانی
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
|⇦• اعلام برنامه - جلسه شعرخوانی انجمن و بیان مباحث ادبی
۴ تا ۶ بعدازظهر جمعه ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
فرهنگسرای طاووسیه
(بلوار بوستان، حدفاصل آرامگاه سعدی و باغ دلگشا)
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
انجمن شعر سعدی
اسلام فهندژ
[ @sheresaadi ]
#یاحسین
مرحلهنهایی سرزمین شعر
با حضور چهار شاعر راهیافته به مرحلهی نهایی
#سمانه_خلف_زاده
#آرش_پور_علیزاده
#میثم_داوودی
#مهران_پوپل
امشب ساعت ۲۱
شبکهی چهارم سیما
پیراهن تو بر تنِ این شعر گشاد است
در وصف تن ات شاعر ناکام زیاد است
در حسرت فتحت، قلمِ شاعر و نقاش
زیباییِ تو، کار به دست همه داده ست!
شاید قلم فرشچیان معجزهای کرد
«بازار هنر*» چند صباحی است کساد است
جز خنده، سزاوار برای دهنت نیست
نقاشیِ رنگِ لبت این قدر که شاد است
یک کار فقط روسری ات دارد و آن هم
بر هم زدن دائم آرامش باد است!
من شاعرم و در پی مضمون جدیدم
هر کار کنی پشت سرت حرف زیاد است!
#محمدحسین_ملکیان
*بازارهنر=بازار طلافروشیها در چهارباغ اصفهان
اگر پهباد لبنانی به دست آرَد دل ما را
به بمب و موشکش بخشم، تمام خاک حیفا را
بزن حاجی، تو معراجی، شهابی، فاتحی، چیزی
که لندن وِل کند ما را و دشمن، تَر کند جا را
رسیده جانشان بر لب، چنان موشک بزن هر شب
که صهیونیست لامذهب، نبیند صبح فردا را
"من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم"
که خواهد کرد در گونی، شبی نسل یهودا را
نتانیاهوی بیمزّه، درافتاده است با غزّه
بگو حالا بیاید تا، ببیند قدرت ما را
سپاه ما که با دشمن، مدارا میکند حتماً
ولی این مردک چُلمن، نمیفهمد مدارا را
وَ نَحنُ نَضرِبُ آخر، شدیداً ضربةٌ آنجا
که اسرائیلهِم از بیخ، انگاراً نه انگارا
ای #اسرائیل اسقاطی، برایت میکنم قاطی
چراکه تو همان لاتی، که راه انداخت دعوا را
ببین ای بیپدر-مادر، رسیده موشکی دیگر
که هرطوری شده آخر، درآرَد از تو بابا را
ندارد جا برای تو، برو از نقشهها گمشو
که #ایران خواسته از نو، بچیند نظم دنیا را
#محمدحسین_مهدویان
#شهید_تهرانی_مقدم
#وعده_صادق
#شعر_طنز
#موشک
#هجو
پاییز
اتّفاق تازهای نیست؛
هر صبح که اندوهت را بتکانی،
برگریزان است...
#دانیال_رحمانیان
هوا هوای زمستان چشمهای تو بود
حواس پنجره پرت برو بیای تو بود
اگرچه آینه دلتنگ عشوههایت نیست
بهانهگیری گلدان ولی برای تو بود
چقدر دل نبریدیم از هم آهسته
چقدر طاقت من طاق ماجرای تو بود
ببند روسریام را که موی مشکی من
اسیر وسوسهٔ لمس دستهای تو بود
کنار هر غزل از منزوی که میخواندم
خیال خام منِ ساده مبتلای تو بود
بخوان دوباره برایم که خوب میفهمم
تب مدام غمی را که در صدای تو بود
#معصومه_سادات_اسدیان
✳️ لِکلِّ مقام ِ مقال:یعنی مناسبت کلام با مقتضیّات و فهم و درک مخاطب
❇️ لِکلِّ مقام ِ مقال:یعنی مناسبت کلام با مقتضیّات و فهم و درک مخاطب، یعنی بلاغت، یعنی:فصاحت،و این یکی از مختصّات کلام ادبی و فحل است؛زیرا کلام ادبی باید دل نشین باشد و بزرگان ادب گفتهاند :"آن چه از دل برآيد لابد بر دل هم نشيند"؛وگر باژگونه شود یعنی به مقتضاي حال و مقام مستمع نباشد هرچند به زیور طبع آراسته شود،دل نشين و موثر نخواهد بود؛ چنان که نظامی عروضی در چهار مقاله در ستایش کلام فردوسی طوسی داد سخن سر می دهد که:
(( سخن را به آسمان علیّین برد و در عذوبت به ماءِ مَعین رسانید و کدام طبع را قدرت آن باشد که سخن بدین درجه رساند که او رسانیده است.))
یا "حکیم سخن شناس طوس"در معرفی همشهری سخندانش،"دقیقی طوسی" حقّ مطلب را به خوبی ادا می کند و می
گوید:
جوانی بیامد گشاده زبان
سخن گفتن خوب و طبع روان
یا:سعدی، مَلِک مُلک سخن،برای سخندانی این گونه حد و مرز تعیین می کند و می گوید:
(برحدیث من و حسن تو نیفزود کس
حد همین است سخندانی و زیبایی را)
صادق هدایت در" بوف کور" ادعا می کند که فرشته ای آسمانی همواره بر او تأثیر گذاشته است تا بتواند دادِ سخن سر دهد به طوری که فهم بشر از
ادراک آن عاجز است؛اینه:
(( به یک نگاه کافی بود،برای این که آن فرشته ی آسمانی،آن دختر اثیری،تا آن جایی که که فهم بشر از ادراک آن عاجز است،تاثیر خودش را در من بگذارد.)) (هدایت،صادق،۱۳۳۱،ص:۱۷)
همو که"خواجه ی شیراز"قرن ها قبل تر
ادعا نموده بود:
صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت:
گویی قدسيان شعر حافظ از بر مي کنند
سعدی:
(گل همین پنج روز و شش باشد
وین" گلستان"همیشه خوش باشد)
یا:
(زمین به تیغ بلاغت گرفته ای سعدی
سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست)
و یا سهرابِ شعرِ معاصر بدین گونه به"روشنی کلام خود می نازد:
((حرف هایم،مثل یک تکه چمن روشن بود.))
فردوسی:
(پی افکندم از نظم کاخی بلند
کز باد و باران نیابد گزند)
رودکی:
(اینک شعری چنان که طاقت من بود
لفظ همی نیک و هم به معنی آسان)
یا شکسپیر ادعا می کند:
((از گزند داس دروگر وقت هیچ روینده را زنهار نیست/مگر ترانه ی من که در
روزگار نامده برجای می ماند.))
و اما همان طور که بدایت سخن گفتیم
اگر کلام باژگونه شود چه پیش خواهد آمد؟ یقیناً از عهده ی انتقال معنی به صورت عاجز خواهدبود.
عالمان علم معانی،معمولاً در این باب اين بيت معروف ناصر خسرو،بهترین متکلم ق.پنجم را مثال می آورند:
(پسنده است با زهد عمّار و بوذر
کند مدح،محمود مر عنصری را؟)
البته با این توضیح که شاعر به تناسب
قافیه و ردیفِ شعر و به ضرورت، عنصری(شاعرِ بلخی)را که نهاد است و باید قبل ازمفعول(محمود)
بنشاند، بعد از مفعول آورده است.
و اين عمل یعنی:تعقید لفظی و ضعف تالیف!
🤺یا فردوسی از قول اسفندیار در بیت زیر، به رستم به جای" بشنودی"بشندی" آورده است:
گریزان به بالا چرا برشدی؟
چو آواز شیر ژیان بشنُدی؟
همین طور"ملای روم"چند جا صیّاد را در حالت مخفّف به کار گرفته است؛ این یکی مِن بابِ مثال:
(از صیادی بشنود آواز طِیر
مرغ ابله می کند آن سوی،سِیر)
پس بنابراين بحث تصدیع یا تمجید کلام مربوط به سبک شناسی است و این که در هر دوره ای زبان معیاری وجود داشته است و باید بدانیم برخی از لغات در دوره ی خاصی مرسوم بوده و بسامد بیشتری داشته است.لغاتی که امروزه 'کراهت در سمع'،'غرابت استعمال'و'تنافر در حروف' دارند.زبان سعدی و حافظ به دلایل نزدیکی به زبان مردم امروزه هم به راحتی قابل فهم است و مردم بدون رجوع به فرهنگ ها و مثل ها از عهده ی درک آن ها بر می آیند.ماحصل کلام این که خطبا و شعرا و پژوهندگان علم سبک شناسی باید با مطالعه و پژوهش دقيق با مقتضيات کلام آشنا شوند.
آرایه های ادبی
4-030725فرهنگ عصر پهلوی.mp3
26.43M
کلیات فرهنگ در عصر پهلوی
زمینه های شکل گیری شعر نو
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
#رضا بیات استاد دانشگاه ،شاعر و منتقد ادبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بررسی ظرفیت موسیقی شعر در القای فضای حماسی
🎙استاد #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
emami.gif
7.7K
ملکالشعراء رضیالدین ابوعبدالله محمد بن ابیبکر بن عثمان هروی (وفات ۶۸۶ ه. ق) متخلص به امامی از شاعران ایرانی اوایل روزگار ایلخانی است. زادگاه او هرات بوده و مدح پادشاهان کرت را کرده است.
او از شاعرانی است که در سدهٔ هفتم روش شاعران شرقی را در شعر خود حفظ کرد. وی با شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی، خواجه مجدالدین همگر، شمس الدین محمد صاحب دیوان و معین الدین پروانه معاصر بوده و چنانکه از دیوانش استنباط میشود علاوه بر شعر، در علوم بلاغی، ادبیات عرب و نیز علوم عقلی از سرآمدن روزگار خود بودهاست.
دیوان امامی نزدیک به دو هزار بیت (یا اندکی بیشتر) است که در قالب قصیده، غزل، ترجیعات، مقطعات و رباعیات است.
از این شاعر، رساله ای به زبان عربی در شرح یکی از قصاید شاعر معروف عرب، ابوالحارث غیلان بن عقبه، مشهور به ذوالرمه (متوفی ۱۱۷ هجری) در دست است که این رساله را به نام یکی از اتابکان نوشته و در آن لطایف و نکات ادبی، نحوی و لغوی قصیده یاد شده را شرح کردهاست.
#معرفی_شاعر #امامی_هروی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | رقیب چیره دستِ سعدی در شعر، امامی هروی!
#فرزند_ایران