ﺩﮐﺘﺮ ﺳﻼﻡ! ﺭﻭﺡ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ
ﭼﺸﻤﻢ،ﺩﻟﻢ،ﻟﺒﻢ،ﺑﺪﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ...
ﺫﻭﻕ ﺳﺮﻭﺩﻧﻢ،ﮐﻠﻤﺎﺕِ ﻧﻮﺷﺘﻨﻢ
ﺩﮐﺘﺮ! ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ...
ﺍﺣﺴﺎﺱِ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﮕﯽﺍﻡ،ﺗﯿﺮ ﻣﯽﮐﺸﺪ
ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼِ ﭘﺮ ﺯﺩﻧﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ...
ﺩﮐﺘﺮ! ﻧﮕﻔﺘﻪﻫﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ
ﻟﺐ ﻭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﮐﻨﻢ،ﺳﺨﻨﻢ درﺩ ﻣﯽﮐﻨﺪ...
ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻪﻻﻝ ﺑﻤﺎﻧﻢ،ﺑﻪﺟﺎﻥِ ﺗﻮ!
ﺩﯾﺪﻡ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭ ﺩﻫﻨﻢ ﺩﺭﺩ ﻣﯽکند...
#کیومرث_مرادی
@golchine_sher
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سِرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن دِرَود عاقبت کار که کِشت
#حافظ
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
💠 سومین کنگرهی ملی شعر #مروارید_عمان
گرامیداشت بسیجی شهید مدافع امنیت، مصطفی نوروزی
💠 موضوعات:
◾بخش ویژه: شهید مصطفی نوروزی
◾بخش عمومی: اشعار پیرامون فلسطین و عملیات طوفان الاقصی، شهدای مدافع امنیت استان مازندران
💠 شرایط ارسال آثار:
◾محدودیتی جهت تعداد و قالب آثار ارسالی برای شاعران وجود ندارد
◾اشعار ارسال شده چنانچه برگزیدهی کنگرههای دیگر باشند و در مجموعه های شعری چاپ شده باشند از دور رقابت ها حذف خواهند شد
◾گزیدهی آثار ارسالی در قالب مجموعه ای به صورت کتاب چاپ و منتشر خواهد شد
💠 شیوه ارسال آثار:
◾ متن شعر را با مشخصات فردی، کد ملی، شهر محل سکونت و شماره تماس به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان ایتا ارسال نمائید
💠 تقویم اجرایی:
◾اعلام فراخوان: ۱ آذر ۱۴۰۲
◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۰ دی ۱۴۰۲
◾اختتامیه: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
💠 جوایز:
◾۵۰ میلیون ریال کمک هزینه سفر به مشهد مقدس برای برگزیدگان بخش ویژه (شهید مصطفی نوروزی) به همراه تندیس و لوح تقدیر
◾۲۰ میلیون ریال به همراه تندیس و لوح تقدیر برای نفرات برتر بخش عمومی
(برای شاعران شایسته تقدیر هدایای نقدی درنظر گرفته خواهد شد)
◾️حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوایز در اختتامیه کنگره الزامی میباشد.
#لطفا_استوری_کنید
#لطفا_رسانه_شهدا_باشید
برای آشنایی با حیات طیبهی شهید مصطفی نوروزی، عضو کانال "ماجرای مصطفی" شوید
https://eitaa.com/majaryemostafa
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇
https://t.me/ahmadiraninasab
از فاطمه مظلوم تر مولی علی بود
با دست بسته عالمی را او ولی بود
#محمد_جواد_جلالی
#عضوکانال
@golchine_sher
نمیدانم چرا؟ اما تو را هرجا که می بینم
کسی انگار می خواهد ز من، تا با تو بنشینم
تن یخ کرده، آتش را که می بیند چه می خواهد؟
همانی را که می خواهم، ترا وقتی که میبینم
تو تنها می توانی آخرین درمان من باشی
و بی شک دیگران بیهوده می جویند تسکینم
تو آن شعری که من جایی نمی خوانم، که میترسم
به جانت چشم زخم آید چو می گویند تحسینم
زبانم لال! اگر روزی نباشی، من چه خواهم کرد؟
چه خواهد رفت آیا بر من و دنیای رنگینم؟
نباشی تو اگر، ناباوران عشق می بینند
که این من، این من آرام، در مردن به جز اینم
#محمد_علی_بهمنی
@golchine_sher
چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد
دلم برای تو با هر بهانه می لرزد
هنوز کوچه به کوچه، حکایت از مردی ست
که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد
چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد
چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟
هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد
دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد
ز من شکیب مجو، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه می لرزد
#میلاد_عرفان_پور
#یا_فاطمه_س
@golchine_sher
فرق پاییز و تو این است: تو پاییزتری
من غم انگیـــزترم یا تو غم انگیـــزتری؟
خوردم اما نشدم مست چنان! منتظرم
که به دستم بدهی کاســـهی لبـــریزتری
اینهمه زخم زدی بر دل من، باز بزن
منتهــــا با تـــبر و با قمــــهی تیــــزتری
تو و چنگیز مغول هر دو به یک اندازه
کشتهاید، آاااه ولی باز تو خــونریزتری
با تو خورشید فقط صبح سخن میگوید
با تو که از همهی شهر سحــرخیــزتری
پرم از خاطرههای بد و بد، کاش از تو
داشتــــم خاطــرهی خاطـــره انگـــیزتری
به خودت خیره شو در آینه و بعد بگو
من غم انگیـــزترم یا تو غم انگـیــزتری؟
#مجید_بابازاده
#پاییز
@golchine_sher
می ترسم یک روز
تمام آن ستاره هایی که
به تو چشمک می زنند
آسمانی ات کنند!
#اقدس_خیرالله_پور
#عضوکانال
@golchine_sher
May 11
تشکیل شد علیه حقیقت صفوف، زود
خفاش شد حرامیِ شامی مخوف زود
دستی نوشت قصه ای از «دال» و «را» و «دال»
در کوچه ای ردیف شدند این حروف زود
ماهم در آسمان حیاتم تمام بود
از من گرفت نیمه ی آن را خسوف زود
انکار شد مودت آیینه ها و شد
دل های سنگ، قسمت قلب رئوف زود
خون شد دوات، میخ قلم، سینه ای کتاب
مکتوب شد مقدمه ای بر لهوف زود
وقتی رکوع ماه ندارد قیام، کاش
در سجده سر رسند به فرقم سیوف زود
#حسن_صیاد
#عضوکانال
#شعر_هیئت
#حضرت_فاطمه_زهرا
#زبان_حال_امیرالمؤمنین
@golchine_sher
تو شاید! من ولی از یادِ تو غفلت نمیکردم
برایِ دوستی با غیرِ تو؛ رغبت نمیکردم
هزاران بار سویَت آمدم چون موج و برگشتم
برایِ گفتنِ حرفِ دلم جرأت نمیکردم
به جمعِ دردهایم؛ دردِ عشق افزوده کِی میشد؟
اگر آن روز در چشمانِ تو دقت نمیکردم
چنان در گیر وُ دارِ عشق افتادم؛ که بیاغراق
برایِ هیچ کارِ دیگری فرصت نمیکردم
از او با دیگران چیزی نمیگفتم ؛ من از غیرت
چنان دیوانهها ؛ جز با خودم صحبت نمیکردم
#محمد_عزیزی
@golchine_sher
به نابودیِ من چشمان زیبایت قسم خورده!
تو آن درد عمیق در میان استخوان هستی
#ترانه_تقوی (پرنده شرقی)
#عضوکانال
@golchine_sher
همواره عشق بیخبر از راه میرسد
چونان مسافری که به ناگاه میرسد
وا مینهم به اشک و به مژگان تدارکش
چون وقتِ آب و جاروی این راه میرسد
اینت زهی شکوه که نزدت کلامِ من
با موکبِ نسیمِ سحرگاه میرسد
با دیگران نمینهدت دل به دامنت
چندان که دستِ خواهشِ کوتاه می رسد
میلی کمین گرفته پلنگانه در دلم
تا آهوی تو کی به کمینگاه می رسد
هنگامِ وصلِ ماست به باغِ بزرگِ شب
وقتی که سیبِ نقرهایِ ماه میرسد
شاعر! دلت به راه بیاویز و از غزل
طاقی بزن خجسته که دلخواه می رسد.
#حسین_منزوی
@golchine_sher
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود
همان که هر سحر با خندههایش گریهها کردی
عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی
اگر گاهی کتابت بسته شد، سجاده وا کردی
دلت میخواست جنگیدن کنار حاج قاسم را
ولی در دفترت ماندی و دِینت را ادا کردی
شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را
به این امّید عمری، عشقبازی در خفا کردی
سرِ تنهاییات را کوه بر دامن گرفت آخر
کجا این قدر غربت در مسیرت دست و پا کردی؟
تمام روزهایت رازهای سر به مُهری بود
تو با خون خودت آن رازها را برملا کردی
زیارت آرزویت بود و دل بستی به آن یک عمر
شهادت راه را وا کرد و عزم کربلا کردی
#محمد_خادم
#عضوکانال
#دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
@golchine_sher
هوای دوست ز سر کِی برون کُند عاشق
هزار سال اگر زیر خشت و گِل باشد
#امیر_خسرو_دهلوی
@golchine_sher
شادیِ کوچکی میخواهم
آنقدر کوچک
که کسی نخواهد آن را از من بگیرد
#ناظم_حکمت
@golchine_sher
عجب از عشق که من را به کجاها برده است
دل رســــوا شــده ام را به تماشــا برده است
او همان است که یک روز سر یاری داشت
او همان است که عمریست دل از ما برده است
این سرابست در این دشت که من میبینم؟؟؟
یا که نه... عشق مرا تا لب دریا برده ست؟؟؟
من که مجنـــونم و بی عشق پریشـــان حالم
دیر وقتیست دلـــم را غـــم لیــلا برده است
در نسیمی دل من را به ســر زلفش بست
نکنــــد قلب مــــرا باد به یغمــــا برده است
هوش و تاب و دلم از دست برفته است ببین
عشق از زندگی ام این دو سه یکجا برده است
در تپش ماند دلم ... کوچه...غزل ...چشمانش
چه کنم ؟دست خودم نیست ... دلم را برده است
#محمد_شفیعی_بویینی
@golchine_sher
کاش امشب نفسی بغض غزل وا بشود
بی گمان مجلس یک روضه مهیا بشود
خانه امشب چقدراشک به دامن دارد
تکیه آهسته بگویید که برپا بشود
کاش شاعر به کسی هیچ نگوید امشب
شعر می خواست که در حوصله ها جا بشود
شیون عرش به آفاق زمین می پیچد
زخم پهلوش اگر لحظه ای افشا بشود
صاحب مجلس اگر حضرت مادر باشد
چقدر زخم ترک خورده مداوا بشود
شعله در شعله جگر سوز تر ازاین باشد؟
میخ و در ،آه ،دراین قافیه غوغا بشود
نذرکردم غزلی باز بگویم ، اما
کاش در وصف شما قافیه پیدا بشود
#فریده_خسروی
#عضوکانال
@golchine_sher
به فـراق تو گرفتــارتَرم روز به روز
کَس به این روز گرفتار مبادا که منم!
#هلالی_جغتائی
@golchine_sher
سنگی زدند باز حقیران به بال ما
تیری به سمت قدّ بلند جبال ما
این «آبِسَرد»، نوشِ گلوشان نمی شود
تا بر زمینِ گرم زند گوشمال ما
از نسل پاک حیدر کرار غالبیم
آسوده نیست خواب شغال از قتال ما
مرگ است سهم دشمن ما پیش از آن که او
حتی به خواب ناز ببیند زوال ما
تا این علَم به صاحب موعودِ خود رسد
پیوسته هست کرب و بلا شرح حال ما
همواره پای عهد خداوند خوانده اند
همراه «مؤمنین»، «صَدَقوا» را «رجال» ما
فرقی نمی کند، شهدا فخرزاده اند «قاسم» جلال ماست و «محسن» کمال ما
در وصفش آیه خواند «و لا تَحسَبَنَّ» را
هم یک حدیث گفت: «إذا ماتَ عالِما... »
#حسن_صیاد
#عضوکانال
#شهید_محسن_فخری_زاده
@golchine_sher
بگیر دست مرا و بگو سلام به عشق
بیا که مانده فقط با توچند گام به عشق!
دوباره صبح و نفس در هوای دیدارت
دوباره می دهم امروز هم پیام به عشق :
سلام دختر پاییز! مهربان آذر!
بسوز برگ تنم را در احترام به عشق!
من و تو پنجره هایی به زیر بارانیم
نگاه ماست جداگانه هر کدام به عشق
قرار بود شناسنامه مان عوض بشود
به شوق لحظهی تغییر نام به : عشق
چگونه می شود از قلب خود جدات کنم؟
منی که باز رسیدم از انتقام به عشق!
چقدر خاطره در شهر دارم از چشمت
که می خورم سر هر کوچه ای مدام به عشق
بپوش کفش دلم را، ضمانتش با من!
که دارد این دل صد پاره ام دوام به عشق!
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
💠 سومین کنگرهی ملی شعر #مروارید_عمان
گرامیداشت بسیجی شهید مدافع امنیت، مصطفی نوروزی
💠 موضوعات:
◾بخش ویژه: شهید مصطفی نوروزی
◾بخش عمومی: اشعار پیرامون فلسطین و عملیات طوفان الاقصی، شهدای مدافع امنیت استان مازندران
💠 شرایط ارسال آثار:
◾محدودیتی جهت تعداد و قالب آثار ارسالی برای شاعران وجود ندارد
◾اشعار ارسال شده چنانچه برگزیدهی کنگرههای دیگر باشند و در مجموعه های شعری چاپ شده باشند از دور رقابت ها حذف خواهند شد
◾گزیدهی آثار ارسالی در قالب مجموعه ای به صورت کتاب چاپ و منتشر خواهد شد
💠 شیوه ارسال آثار:
◾ متن شعر را با مشخصات فردی، کد ملی، شهر محل سکونت و شماره تماس به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان ایتا ارسال نمائید
💠 تقویم اجرایی:
◾اعلام فراخوان: ۱ آذر ۱۴۰۲
◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۰ دی ۱۴۰۲
◾اختتامیه: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
💠 جوایز:
◾۵۰ میلیون ریال کمک هزینه سفر به مشهد مقدس برای برگزیدگان بخش ویژه (شهید مصطفی نوروزی) به همراه تندیس و لوح تقدیر
◾۲۰ میلیون ریال به همراه تندیس و لوح تقدیر برای نفرات برتر بخش عمومی
(برای شاعران شایسته تقدیر هدایای نقدی درنظر گرفته خواهد شد)
◾️حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوایز در اختتامیه کنگره الزامی میباشد.
#لطفا_استوری_کنید
#لطفا_رسانه_شهدا_باشید
برای آشنایی با حیات طیبهی شهید مصطفی نوروزی، عضو کانال "ماجرای مصطفی" شوید
https://eitaa.com/majaryemostafa
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇
https://t.me/ahmadiraninasab
May 11
نه تاب ِتحمُّل ِمرا دارد صبح
نه قصدِ تحوُّل ِمرا دارد صبح
هر بار به قصد دلبری می آید
فنجان ِتفأُلِ مرا دارد صبح!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
این حسرت و آه را ز سر بیرون کن!
این فکر تباه را ز سربیرون کن!
از قلّه به درّه خواهی افتاد پلنگ
این خواهش ماه را ز سر بیرون کن!
#محسن_درویش
#عضوکانال
@golchine_sher