اندیشه اش ویرانی قدس است، اسرائیل
هرگز نخواهد شد چنین رویای بد تاویل
هنگام پرواز ابابیل است بر حیفا
باید ببارد بر سپاه ابرهه سجیل
از «روز نکبت» غصه و غم سهم عالم شد
روزی که در دنیای ما این غده شد تشکیل
انگار در خواب است وجدان زمینی ها
از قاتلان کودکان غزه شد تجلیل!
با دست خون آشام های بی شرف پر زد
هر بار یک نام آور از آئینه های ایل
با موسوی ها،زاهدی ها،حاج قاسم ها
قربانی آزادیِ قدس است «اسماعیل»
لعنت به شیطان بزرگ و پیشمرگانش
لعنت به دنیای ترور، لعنت به اسرائیل
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#مرگ_بر_اسرائیل
#هنیه
#غزه
#شهید_القدس
@golchine_sher
بار دیگر آتش کین شعلهور
بوسه باران کرد مردی مرد را
همچو قاسم سوخت اسماعیل را
تا به ما تحمیل کرد این درد را
درد پر رنج است داغی تلختر
اینکه مهمان بود در ایران ما
خصم، مهمان عزیز از ما گرفت
شرمساری نیش زد بر جان ما
باز هم شب بود و دزدی نیمهشب
بزدلانه باغ را آتش کشید
باغبان اندوهگین گردید و در
کوس خونخواهی مهمانش دمید
مرد میدانها هنیه، مرد رزم
گرچه پاداشش شهادت بودهاست
لیک از یک انتقام بی درنگ
خاطر ما با علی آسودهاست
یاعلی! اینبار هم داغی دگر
همچو داغ قاسمت جانکاه شد
ذوالفقارت را برون کن از نیام
باز اسماعیل ذبح الله شد
#امالبنین_بهرامی
#عضوکانال
#شهید_اسماعیل_هنیه
@golchine_sher
خدا را شكر، آهی هست، گاهی همدمی دارم
در اين هنگامهی بی همدمی، شادم غمی دارم...
مخواه از من كه با اشكی بريزم هيبت خود را
كه روی شانههای خستهام ارگِ بَمی دارم
هوای بی کسی بعد از تو آنسان آدمم كرده
كه در هر خانهای پا میگذارم مَحرمی دارم!
برای سيب دادن دستِ مردم، شاخه خم كردم
شما دست كجی دارید و من دست خَمی دارم
كويری با تفاخر گفت: دريا بوده ام روزی...
تو اما قطرهای! گفتم: اقلاً من نَمیدارم!
چيَم جز «اشک و آه و خشم و غربت؟» پس رهايم كن
كه با اين «آب و باد و خاک و آتش»، عالمی دارم!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
مدیران و ادمین های کانالهایی که کپی میکنید نام شاعر رو حتما بنویسید چه عادت زشتی دارید شناسنامه ی شعر به نام شاعر هست متاسفانه کو گوش شنوا
بدون نام شاعر راضی به کپی کردن اشعار نیستیم و دِینی بر گردنتون خواهد بود
حتما با نام شاعر
@robaiiyat_takbait
@golchine_sher
سردار حاجیزاده:
آماده باشید تا به صهیونیستها بفهمانید ریختن خون مهمان در خانه ما چه عقوبتی دارد!
ای غاصبان از کارتان شرمنده باشید
سردار فرموده به ما توفنده باشید
دارد عواقب خونِ مهمانِ مسلمان
درانتظارِ پاسخی کوبنده باشید.
#حسینی زاده_(سایه)_S.s.h
#عضوکانال
#شهید _اسماعيل_هنية
#وعده_صادق_2
@golchine_sher
دلبرا، یارا، نگارا، حال نامت هرچه هست!
تا من افتادم ز چشمت، شیشهی عمرم شکست
فکر میکردم که مردن چارهی اندوه ماست
بی امید وصل اما مرگ هم بیفایدهست
بس که خود را در تو میبینم، تو را در خویشتن
خلق حیراناند و مینامند ما را خودپرست
عاشقت شد بیگمان از دوستان و دشمنان
هرکسی یکبار پای درد دلهایم نشست
ناز چشمی که شبی عکس تو را در خواب دید
بعد از آن بر خوبرویان تا همیشه چشم بست
#نفیسهسادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher
سینه ای سرشار از عشق خدا دارد شهید
در طریقت راه و رسم انبیا دارد شهید
از برای تشنه کامان کویر زندگی
تا قیامت چشمه ی آب بقا دارد شهید
در میان خاک و خون با اینکه می گردد خموش
در سکوت خویشتن بانگی رسا دارد شهید
کعبه ی دل را مُصفّا کرده با ایثار جان
در منای عاشقی سعی و صفا دارد شهید
کرده جانش را فدای راه مولایش حسین
بوسه بر قبرش ، صواب کربلا دارد شهید
با شهادت پَر گشاید تا حریم قُدسیان
چون نظر بر آستان کبریا دارد شهید
در بهار عشقبازی لحظه ی جان دادنش
چون شقایق بر تنش خونین ردا دارد شهید
بر نمی گردم ز گلزار شهادت( شایقا)
از عنایت بر همه مشگل گشا دارد شهید
#اکبر_حمیدی( شایق)
#عضوکانال
@golchine_sher
بشکند قلمی که از شهدا ننویسد
شهید_اسماعیل_هنیه
مقاومت
شهید
نماز خوانده ام به تو نماز انتقام را
به پرچم تو ریختم تمام احترام را
قسم به پاکی تو و به ایه های محکمت
به روی خصم می کشم شکوه یک قیام را
شهید میهمان ما عزیز تر ز جان ما
به انتقام خود ببین همیشه التزام را
خروش سیل می شوم به امتداد روشنت
ز جانب تو می برم به قدس تو سلام را
به مشت های بی قرار مانده در هوا ببین
تو خشم بی حساب را سلام انتقام را
کشیده دست خاطره به گوشه گوشه ی دلم
ز تو صلابت تو و تبسم مدام را
چه واژه ها علم شده به برگ برگ دفترم
که بر صبوریت کشد شکوه اهتمام را
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher
چگونه از نگاهِ تو ، بدونِ آه بگذرم؟
مرا چگونه یافتی؟ من از تو مبتلاترم!
به هیچکس نمیدهم حالِ خرابِ خویش را
ولی غمِ فراق را به جانِ خویش میخرم
قبول کن کنارِ تو ، به آسمان رسیدهام
که هرچه سنگ میزنی زِ بامِ تو نمیپرم
اگرچه بیوفایی و جنون به انتخاب نیست
دلِ خرابِ خویش را، جای دگر نمیبرم
به آب طعنه میزند زلالیِ نگاهِ تو
به دل مگیر گریه را، من از خودم مکدرم
چقدر واژه ساختم که موجِ زلفِ دوست را
مگر به جبرِ قافیه به نظم دربیاورم
#محمدحسن_جمشیدی
@golchine_sher