خوب آمده استخاره برمی گردی
با دامنِ پر ستاره بر می گردی
مانند کبوتران جَلدی بانو
هر جا بِرَوی دوباره برمی گردی
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
فراوان کن تو اعمال نکویم را
محقق کن به لطفت آرزویم را
تو که سرگرمِ اصرارم نمی گردی
مبــر با دوریِ خـود، آبرویــم را
#آمنهآلاسحاق_مهرآفرین
#عضوکانال
#برگرفتهازدعایروزبیست_وهشتمرمضان
#ماه_مبارک_رمضان
#دعایروزبیستوهشتم
@golchine_sher
هرگز نرود سایه ی مِهرت از سر
حالم شده با دیدن رویت بهتر
هی بوسه تعارف نکن از آن بالا
ای ماه فقط کمی بیا پایین تر!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
در کوچه های مه زده تکرار می شوم
دارم شبیه خاطره ها تار می شوم!
دورم همیشه از تو و نزدیک قلبمی
از اینهمه تناقض است که بیمار می شوم
یک آسمان،غروبم و بغضم و جمعه ها
بر شانه های سرد زمان،بار می شوم
دیگر بیا و یوسف این چاه را بخر
هر روز،بی تو برده ی بازار می شوم
اشک از تنور آمده بالا کجاست نوح
دارم میان قوم خود انکار می شوم
#فاطمه_سادات_میر
@golchine_sher
باید به دست عشق مسلمانمان کنید
اینگونه آمدیم که سلمانمان کنید
شرط وصال نیست بجز رنج انتظار
در انتظار صبح پریشانمان کنید
گم گشته ایم و راه به جایی نمی بریم
با اشک آمدیم که احسانمان کنید
از بس طبیب وار به ما لطف می کنید
بیمار گشته ایم که درمانمان کنید
یک صبح می رسد با بانگ و یک قیام
از جانب حجاز که مهمانمان کنید
ما دل سپرده ایم ای روزگار سخت
هرگز نمی شود پشیمانمان کنید
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher
من عاشقـــم بگذار دلبــر، بیخبر باشد
بگــذار او مشغــــول افــــکار دگر باشد
اصــلاً چــــرا او را گـرفتار خودم سازم
بگــذار او پـــروانهی هر بــام و در باشد
دلتنـــگی ام را با شب تاریــــک میگویم
حتی اگـــر آن شب برایـم بیسحر باشد
بیتــابدل، دنبـــال آرامش نخــواهد بود
عاشق همان بهتر که عمـری دربهدر باشد
کم نیست گنجشکان زخمـیبال در جنگل
بهتــر، پرستوی تو هم بی بال و پر باشد
دیریست راه خانه را مـرغ دلم گـــم کرد
اصلاً همــان بهتــر که مفقـــودالاثر باشد
دیرآمــــدی هرچنـــــد امـــا زودتر برگرد
دشتم نه جای آهــوی پرشور و شر باشد
من کوچــهای سمت خیابانهای اندوهم
از جنس غم، هر روز در من رهگذر باشد
برعکس گیسوی بلنـد و مــوی افشــانت
بگـــذار فصـــل آشنـــایـی مختصر باشد
کمتر به فکــر دلبـــریهای تو خواهم بود
هرچنــد در من شور عشقت بیشتر باشد
با اینهمه از دوریات حرفی نخواهم زد
درمن اگــــر اندوه دنیـا، شعلــهور باشد
صبــح نشاطانگیــــز شالیــــزارها، با تو
بگــذار سهم من فقط خــون جگر باشد
#ذبیحالله_ذبیحی
@golchine_sher
ای روزهای ختم ِ قرآنی خداحافظ
لحظاتِ نابِ أدعیه خوانی خداحافظ
ای ماهِ نجواهایِ عاشقانه در خلوت
شب زنده داری هایِ طولانی خداحافظ
ای سفرهٔ افطار! ای شوق ِ لکَ صُمتُ
ای بهترین معنایِ مهمانی خداحافظ
ای اشکِ جاری در مناجاتِ أبوحمزه
ای چشم های خیس ِ بارانی خداحافظ
ای جنّتِ جوشن کبیر ای ذکرِ خَلّصنا
شبهای قدر ای حالِ عرفانی خداحافظ
خوف و رجایِ دلنشینِ وقتِ استغفار
ای حسّ بیتابی و حیرانی خداحافظ
ای فرصتِ انفاق در پس-کوچهٔ اخلاص
ای نان و خرماهایِ پنهانی خداحافظ
ای روضهٔ فزتُ و ربّ العکبه در محراب
ای فرقِ خونین! زخم ِ پیشانی خداحافظ
میگفت شاید بی رمق حیدر شبِ آخر
ای عمرِ سرتاسر پریشانی خداحافظ!
#أستغفرالله_ربي_و_أتوب_إلیه
#بعلی_ع_الهی_العفو
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
وعدهی وصل به فردا دهی و میدانی
هرکه امروز تو را دید، به فردا نرسد
#شاهدی_نیشابوری
@golchine_sher
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم...
#سعدی
@golchine_sher
هر درد را که مینگری هست چارهای
درد محبت است که درمان پذیر نیست...
#وحشی_بافقی
@golchine_sher
همه رفتند پی رویت ماه
منم و حسرت یک نیم نگاه
چه عذابی است که با کوه گناه
نشود هیچ نصیبت به جز آه...
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@golchine_sher
گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره
زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره
چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی
سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی
خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود
به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود
سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش
کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش
فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود
میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود
گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟
بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟
اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی
دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی
اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد
دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
#مرتضی_شاهمندی
#عضوکانال
@golchine_sher
هنوز از شب من چند استکان مانده
هنوز قسمت دلگیر داستان مانده
کلافه ام وسط خنده اشک میریزم
بهار آمده اما غم خزان مانده
تورفته ایی و به ظاهر اگر چه آرامم
پر است ابر دل از بغض در دهان مانده
دلم گرفته شبیه پرنده ایی زخمی
که در دلش غم یک لحظه آسمان مانده
فرار میکنم از مبتلا شدن اما
کدام شاعر از عشق در امان مانده
هنوز حرف دلم را نگفته ام ای وای
چقدر تا غزل آخرم زمان مانده
نگیر دست کسی را به فکر من هم باش
تمام شهر مرا با تو یادشان مانده
#سجاد_صفری_اعظم
@golchine_sher
امروز دلم ناخوداگاه قلمی می خواست
که خودش را روی تکه ای از برگ سپید رقص کنان جای دهد
ورفته رفته سیاه شود واز وجود نوشته
ها ،واژه ها، جشن شب خود را آغاز کند.
#سیده_سوگند_حسینی
#عضوکانال
@golchine_sher
لذت وصل نداند مگر آن سوختهای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد
قیمت گل نشناسد، مگر آن مرغ اسیر
که خزان دیده بُوَد پس به بهاری برسد
#امیرخسرو_دهلوی
@golchine_sher
دوباره عکسِ تو و یاد ِروزهای ِقدیم
چه روزگارِ خوشی بود ،فارغ از تقویم!
حیاطِ خانه پُر از یاس های نورس بود
که میشدند به تو صبح و ظهر و شب تقدیم
هوا همیشه خنک بود و سفره هامان گرم
خبر نداشت کسی آشتی و یا قــــــهریم!
حواسِ تو به پس انداز ِ دوست داشتن و...
حواس من به تو که راس ساعتِ نه و نیم...
همیشه رأس همین ساعتی که میگفتم
چه دُور دُورِ قشنگی به دور از تحریم!...
چه لحظه های خوشی زیر پایمان ...افسوس
بیا دوبـــــاره به آن روزگار بـــــــــرگردیم!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
بنويسيد مرا بندهى سلطان نجف
بنويسيد كه عالم همه قربان نجف
ما غباريم..غبارى زِ خيابان نجف
بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف
وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف
آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟
آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟
آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟
تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست...
كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف
حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد
حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد
نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد
و اگر كعبه دَرَد سينهى خود ،جا دارد
سرِ ما ذبح كنيد بر سرِ ايوان نجف
زِ قدومش همهى راه به هم مىريزد
دلِ عشاق به ناگاه به هم مىريزد
تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مىريزد
گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مىريزد
جانِ عالم به فداى شه مردان نجف
من على را به خدا رازِ خدا ميدانم
ولىالله شده منصبِ آقاجانم
ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم
به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم
بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف
خلقت هر دوجهان گوشهاى از تلميحَش
از كران تا به كران دانهاى از تسبيحَش
فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش
و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش
بنويسيد على بانىِ ايمان نجف
جلوهى ديگرى از جلوهى مولا زهراست
روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست
به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست
نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست
غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف
تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد
دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد
دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد...
چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد....
چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف
تو بر اين سلسلهها حق خلافت دارى
نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى
كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى
به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى
بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف
#آرمان_صائمى
@golchine_sher
به خاطرِ تو
زندگی خواهم کرد
و روزی
رویِ برگ برگِ تمامِ شقایق ها
خواهم نوشت
که تو با تمامِ نبودنت هم
زیباترین دلیل زندگی هستی...
#امید_آذر
@golchine_sher
بطلب! قلب من آکنده شده از یادت
که زنم پنجه در آن پنجره ی فولادت
قبله ی من! به طواف حرمت، راهم دِه
تا که دلْشاد شوم گوشهی گوهرشادت
#نگین_نقیبی
#عضوکانال
@golchine_sher
تکه یخی که عاشق ابر عذاب میشود
سر قرار عاشقی همیشه آب میشود
به چشم فرش زیر پا، سقف که مبتلا شود
روز وصالشان کسی خانه خراب میشود
کنار قلههای غم نخوان برای سنگها
کوه که بغض میکند سنگ مذاب میشود
باغ پر از گلی که شب به آسمان نظر کند
صبح به دیگ میرود، غنچه گلاب میشود
چه کردهای تو با دلم که از تو پیش دیگران
گلایه هم که میکنم شعر حساب میشود
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
دل مرنجان که ز هر دل بخدا راهی هست
هر که را هیچ بکف نیست بدل آهی هست
#صغیر_اصفهانی
@golchine_sher
می بوسمت !!
چه فرق می کند ، پشت گوشی ...
یا پشت گوش !
پرنده
روی سیم هم ...
پرنده است !
#مژگان_عباسلو
@golchine_sher
تن از تو گرفته ست شکوفایی و جان هم
آری تن و جان از تو شکوفاست ،جهان هم
مشغول تو بودند در این ماه دل انگیز
تنها نه فقط عابد و زاهد، دگران هم
اما نتوانست که از خواب زمانه
بیدار کند جان مرا بانگ اذان هم
سرگرم خود آنگونه ام ای دوست که چندیست
جاری نشده نام تو حتی به زبان هم
از چشمه رحمت که روان بود در این ماه
لب تشنگی اش ماند برای من و آنهم...
هر گاه نشستم وسط روضه سقا
شرمنده شدم از خود و از سینه زنان هم
تا خواستم اینبار بیایم به خودم ،رفت
از دست من سر به هوا، این رمضان هم
#حسن_زرنقی
#عضوکانال
#وداع_رمضان
@golchine_sher
نه مغرورم نه دلسنگم نه از تحقیر می ترسم
پر از بغضم ولی از اشک بی تاثیر می ترسم
حریفی خسته ام، شطرنج بازی که کم آورده
که از پیچیده بازی های این تقدیر می ترسم
می آیی...، چای مینوشی...، برایت شعر می خوانم...
من از سردرد این رویای بی تعبیر می ترسم!
هم از تهرانِ پرجمعیتِ آشفته بیزارم
هم از تنها شدن در خانه ی دلگیر می ترسم
دلم صحرا و دریا را به آتش می کشد روزی
از این دیوانه؛ این مجنونِ بی زنجیر می ترسم
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
عشق او ما را گرفت از چنگ دیگر دلبران
تن برون بردیم از این میدان،ولی جان باختیم
#محتشم_کاشانی
@golchine_sher