بی روی تو در جهان غریبیم بیا
از ماه و ستاره بی نصیبیم بیا
عمریست که رفته ای و ما آواره
در حسرت و ذوق بوی سیبیم بیا
#امالبنین_بهرامی
#عضوکانال
#امام_زمان_ع
@robaiiyat_takbait
از مستی ما گشت جهان پوچ و بقا هیچ
یا رب، سرِ ساقی به سلامت، سرِ ما هیچ
آه از دلِ پروانه که با نالهی خاموش
خود سوخت و شب را به سحر برد و صدا هیچ
هرچند حبابیم، ولی در دل دریا
با این همه سرمایه که داریم چرا هیچ؟
گفتند که یوسف سر بازار حراج است
ما نیز تهیدست و خریدار تو با هیچ
از موعظهی زاهد و از وحشتِ دوزخ
انگار نداریم امیدی به خدا هیچ
وقت است که از رستم و سهراب بپرسیم
اینجنگ چه جنگیست که «ما هیچ و شما هیچ»
یک قطره مِی ناب چشیدیم و خماریم
این است که من معتقدم یا همه یا هیچ
#هادی_محمدحسنی
@golchine_sher
یک دفتر پاره… دوتا خودکار…
یک تکه از پیراهنی گلدار…
یک جانماز کوچک زخمی
یک آسمان تسبیح و استغفار
یک لنگهکفش خسته و خاکی
دلبستهٔ یک راه ناهموار
یک قاب عکس سوخته… یک شمع…
یک خاطره از آخرین دیدار
اینسو سکوت و بهت در تجدید…
آنسو صدای گریه در تکرار…
این است دنیایی که من دارم
در خانهای بی سقف و بی دیوار
دنبال انسانهای آزادهست
دستی که بیرون مانده از آوار
من هم اگر این روزها رفتم
تو پرچمم را از زمین بردار
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین
#غزه
@golchine_sher
در پای ترمههای عزا گریه میکنی
بانو! بلا به دور، چرا گریه میکنی؟
ابری است خانه، یکسره باران گرفته است
تا روبهروی آینهها گریه میکنی
گلدان پشت پنجره میگفت با نسیم
یا خیرهای به پنجره، یا گریه میکنی!
از جزر و مد چشم تو جریان گرفته رود
دریاست چشمهای تو، تا گریه میکنی
بر گونههای خیس تو جاری است آسمان
باران بهانه است، چرا گریه میکنی؟
حیفند اشکهای تو، دیگر سر مزار
اینگونه دلشکسته نیا، گریه میکنی!
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
گفتی ؛
همه جا دنبالت گشتم!
شهر به شهر
کوه به کوه
ندیدمت!
تو کجایی ای پُر ادعای خموش؟!
من ؟!
من اینجا گوشه قلبت
کنار زنبیل عشقم
صف اول
نشسته ام هنوز
سری هم به قلبِ نازنینت بزن
سالها
به انتظارت لحظه ها را
شماره میکنم
تو را صدا می زنم؛
با تمام واژه های عاشقانه سعدی
با رندی غزلیات حافظ
و با ظرافت مولانا
هرگز نامت از زبانم نیفتاده است
هرگز خواب به چشمم
سلام نداده است
هرگز ...
تو بیا
تو ببین
تو بخوان
تا بهار با تو برقصد
تا غزل جان بگیرد
تا غنچه شکوفا شود
چمن قد بکشد
باغ گل دهد
قناری بخواند
و
زندگی دوباره آغاز شود.
* تو را من چشم در راهم *
#محمد_رضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher
تمام دل خوشیام شور عاشقانه توست
دو چشم منتظرم تا همیشه خانه توست
تو صبر گفتی و من خسته از شکیبایی
تمام زندگیام غرق در بهانه توست
بهانه همه شعرهای من، برگرد
بیا که خانه قلبم پر از ترانه توست
دل گرفته من همچو مرغ در قفسی
تمام هوش و حواسش به آشیانه توست
به کنج خلوت خود، همچو ابر میبارم
سرم درون خیالم به روی شانه توست
تو رفتهای و من اینجا میان خاطرهها
به هر طرف که نظر میکنم نشانه توست
دل شکسته من از تو عشق میگیرد
کبوترم که امیدم به آب و دانه توست
#فاطمه_طاهریان
@golchine_sher
برخاسته چون موج و تلاطم کردند
جان و دل خود نثار مردم کردند
از خاکستر دوباره زاییده شدند
آنها که به شعله ها تبسّم کردند
#محسن_درویش
#عضوکانال
@golchine_sher
در شهر مدینه دلبری آمده است
بَه بَه چه گلی چه اکبری آمده است
چون صورت و سیرت نبی را دارد
در بیت حسین پیمبری آمده است
________________________________
یکبار دگر جلوه ی سرمد آمد
سر تا به قدم دوباره احمد آمد
چون منطق و خُلق و خوی اکبر نبوی است
ای احمدیان بوی محمد آمد
________________________________
شَه زاده شاه کربلا خوش آمد
آئینه ی روی مصطفی خوش آمد
چون هیبت او خِصلت او حیدریَ است
اکبر نَوه ی شیر خدا خوش آمد
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#عضوکانال
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
@golchine_sher
در سرت با ما خیال جنگ بود و دلخوشیم
عاقبت صلح است فرجام تمام جنگها...
#علی_مقیمی
@golchine_sher
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم ، داد
آنگونه که تا آن سر این کوچه صدا رفت
بیرون زدم از خانه یکی پشت سرم گفت
این وقت شب این شاعر دیوانه کجا رفت !؟
من بودم و زاهد به دوراهی که رسیدیم
من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت
با شانه شبی راهی زلفت شدم اما ...
من گم شدم و شانه پی کشف طلا رفت
در محفل شعر آمدم و رفتم و ... گفتند
ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت !؟
می خواست بکوشد به فراموشی ات این شعر
سوزاندمش آنگونه که دودش به هوا رفت ...!!!
#محمد_سلمانی
@golchine_sher
بعدِ شب ، آمدن صبح سحر شیرین است
دل سپردن به قضا و به قدر شیرین است
معتقد بوده و هستم که برای انسان
وقت برگشت، ز هر جای ضرر شیرین است
عشق هر جا برود نطفۀ خود می کارد
بذر هر جا که نشیند به ثمر شیرین است
بشکافد نَفَس تلخِ سکوت خانه
ناگه از همهمۀ چند نفر شیرین است
اینکه یک عمر خدا منتظرت بگذارد
و نتیجه بدهد آخرِ سر، شیرین است
اینهمه چشم به در باشی و بی تابِ جواب
ناگهان باز شود گوشۀ در شیرین است
سال ها نذر دخیل حرم طوس کنی
حاجتت را بستانی چه قَدَر شیرین است
هیچکس مثل تو که خوب نخواهد فهمید
بعد ده سال، چه دختر چه پسر شیرین است
کودکان خاطرۀ شیرین مشترکند
زندگی با مزۀ شیر و شکر شیرین است
عشق، طفل است و زن، امید و پدر، امنیت است
اجتماع هِرَم این سه نفر شیرین است
بگذریم از همۀ قصّه ، یقیناً بچّه -
- هرچه افزوده شود، "روز پدر" شیرین است
#سیدمجتبی_قلیپور
#عضوکانال
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در شهرنبی رایحه ی یاس آمد
بر خُلق نبی اشبهه الناس آمد
تکرار علی به عرصه رزم وجهاد
هم رزم یَلی برای عباس آمد
#سعیدی_تنها
#عضوکانال
@golchine_sher
ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران
آینه نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
باز آ که در هوایت خاموشی جنونم
فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران
ای جویبار جاری زین سایه برگ مگریز
کاینگونه فرصت از کف دادند بیشماران
گفتی به روزگاری مهری نشسته گفتم
بیرون نمیتوان کرد حتی به روزگاران
بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران
پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زینگونه یادگاران
وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقیست آواز باد و باران..
#شفیعی_کدکنی
@golchine_sher
شعاعِ دردِ مرا ضرب در عذاب کنید
مگر مساحتِ رنجِ مرا حساب کنید...
محیطِ تنگِ دلمرا شکسته رسم کنید
خطوطِ منحنیِ خنده را خراب کنید...
طنینِ نام مرا موریانه خواهد خورد
مرا بهنام دگر غیر از این خطاب کنید...
دگر به منطقِ منسوخِ مرگ میخندم
مگر به شیوهیِ دیگر مرا مجاب کنید...
در انجمادِ سکون پیش از آنکه سنگشوم
مرا به هرمِ نفسهایِ عشق آب کنید...
مگر سماجتِ پولادی سکوتِ مرا
درون کورهیِ فریادِ خود مذاب کنید...
بلاغتِ غمِ من انتشار خواهد یافت
اگر که متنِ سکوتِ مرا کتاب کنید...
#قیصر_امینپور
@golchine_sher
روشنی بخش ِ دلِ آل کسا آمده است
به تمنّایِ علی(ع) خیل گدا آمده است
گفته تبریک و پیِ نان و نوا آمده است
نوهٔ فاطمه(س) و شیر خدا آمده است
رنگ و رخساره ای از حضرتِ حیدر دارد
علی اکبر(ع) لقبِ شبه پیمبر(ص) دارد
داده شد جرعه ای از باده به أمّ لیلا(س)
بادهٔ کامل و آماده به أمّ لیلا(س)
قرعهٔ مادری افتاده به أمّ لیلا(س)
چه دل-آرا پسری داده به أمّ لیلا(س)
کعبه را گل زده و بازگشایی کرده
آن خدایی که علی بن حسین(ع) آورده
صوتِ زیبایِ اذان؛ دور و برَش میگردد
قبله حیران شده و دورِ سرش میگردد
دورِ لبخندِ ملیحِ پدرش میگردد
پدرش هم که به دورِ پسرش میگردد
دلِ عاشق شده! با نغمهٔ دلخواه بگو
أشهدُ أنّ علیا ولی الله بگو
در اصالت علوی، خَلقاً و خُلقاً نبوی
در سخاوت حسنی، صاحبِ گفتارِ قوی
شده شهزاده ای از طایفهٔ مرتضوی
هست با سیدِ سجّاده نشینان؛ أخَوی
وقتِ جاری شدنِ چشمهٔ احساس رسید
قامتش تا که به سرشانهٔ عباس(ع) رسید
درس ِ آزادگی و لطف و کرَم را آموخت
راهِ ویرانیِ بنیانِ ستم را آموخت
سبکِ جنگیدنِ در اوجِ جنم را آموخت
از عمو؛ پیر شدن پایِ علَم را آموخت
یاعلی(ع) گفته و شمشیر گرفتند به دست
عمه زینب(س) به تماشایِ دو آیینه نشست
خوش عمل کرد به قولِ ازلی روز دهم
بود، دور و برِ ناموسِ علی(ع) روز دهم
در جواب پدرش گفت: بلی... روز دهم
ماند، بی چون و چرا پایِ "ولی" روز دهم
بسکه از هر چه به جز؛ عشقِ پدر دست کشید
رزقِ پرواز رقم خورد و به شهزاده رسید
*
رفت از خیمه و با آه نمیرفت ایکاش
با لبِ تشنه و جانکاه نمیرفت ایکاش
طرفِ لشکرِ بدخواه نمیرفت ایکاش
پیش چشمانِ پدر راه نمیرفت ایکاش
دوره کردند و همین خورد زمین؛ جانِ حسین(ع)
حلقه زد اشک، سراسیمه به چشمانِ حسین(ع)
نفس ِ تازه-جوانش نفسی-دائم بود
غرقِ خون در وسطِ هلهلهٔ ظالم بود
چند مردِ قدَر و تازه-نفس لازم بود
بُردنش کارِ جوانانِ بنی هاشم بود
شد سراپایِ تنش یکسره إرباً إربا
جمع شد عشقِ حسین بن علی(ع) بینِ عبا!
#السلام_علیک_یا_علی_ن_الاکبر
#دخیلک_یا_شبه_پیغمبر_ص
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روم، کجا من؟
کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
نه بستهام به کس دل، نه بسته دل به من کس
چو تخته پاره بر موج، رها… رها… رها… من
ز من هرآن که او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی، به یاد آشنا من
ز بودنم چه افزون؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زندهام چرا من؟
ستارهها نهفتم، در آسمان ابری
دلم گرفتهای دوست ، هوای گریه با من
#سیمین_بهبهانی
@golchine_sher
صدای تو برای من
مانند
آواز اول صبح گنجشکهای خیابان بالای خانهمان بود
که من را از شیرینی خواب اول صبح بی خیال میکرد
#ابوالفضل_وکیلی
@golchine_sher
جوانان بهشتند،جوانان رشیدند
تماشایشان کن، که خود عین عیدند
جوانها شکوفه ،جوانها جوانه
به دنبال حال و هوای جدیدند
به دور از دو رنگی،به دور از سیاهی
چنان صبح صادق،سراسر سپیدند
به یمن جوانها ، نداریم بن بست
به درهای بسته، همانا کلیدند
جوانهای غیرت،علی اکبرانه
به میدان زدند و شرف آفریدند
جوانهای عاشق، به رسم شقایق
چه تصویر سبزی، از ایران کشیدند
همه مدعی ها ، نشستند چون کبک
جوانها چو عنقا، به قله رسیدند
" چو ایران نباشد،تن ما مبادا"
شعار جوانها، که با آن شهیدند
خدایا بیفزا! به شور جوانها
شب یآس ما را، ،چراغ امیدند
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
#علی_اکبر
#روز_جوان
@golchine_sher
از نسل بنی هاشـم، آمد پسری چون ماه
هم گل پسر زهـــرا، هم نور دل اُمـّـــاه
هم خلقتو هم طینت،هم صورتو هم سیرت
همنام علی هست و اشبه به رسول الله
#نگین_نقیبی
#عضوکانال
#ولادت_علی_اکبر
@golchine_sher
با لشکرت چه حاجت رفتن به جنگ دشمن
تو خود به چشم و ابرو برهم زنی سپاهی...
#سعدی
@golchine_sher
دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم
گلِ مریم وسطِ بال و پرت بگذارم ...
هی بگویم که تو را دوست ندارم اما
یک سبد گل بخرم پشتِ درت بگذارم ...
بشنوم از دلِ خود مهرِ دلم را کندی
مشتی از نُقل به کیفِ سفرت بگذارم ...
بروی پشتِ سرت را پیِ من چک بکنی ..
رفته ام اشک به پیشِ پدرت بگذارم ...
بشنوی غم زده ام باز بیایی سمتم
دستِ خود را ببرم بر کمرت بگذارم ...
غرقِ آغوش توام ، بنده غلط کردم اگر
دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم
#مریم_قهرمانلو
@golchine_sher
دستی که ناشیانه به سنتور می زند
زخمی دوباره بر دل رنجور می زند
برگرد آشنای صمیمی کنار من
وقتی تو می روی دل من شور می زند
#صادق_نیک_نفس
#عضوکانال
@golchine_sher